عكاسي به شيوه يكصد سال پيش در تهران
اقتضاي لوله دوربين همين است!
|
|
سيروس سعدونديان
هم پاي شيوع صنعت شريفه فوتوغراف و ورود انواع دوربين ها و ملزومات رنگ و وارنگ عكاسي، ايرانيان به تأليف و ترجمه درآن باب روي آوردند و آثار متعددي از خويش به يادگار نهادند. رفتار اهالي اين سامان در برابر عدسي دوربين هم از همان زمان شكل گرفت و پاره اي از رفتارها كه شرحش از اين مجال بيرون است- كماكان متأثر از همان طليعه پابرجاي و استوار ماند و بسياري از قواعد زيباشناسي تصويري را هم همان مؤلفان و مترجمان و عكاسان آغازين سروسامان داده و برجاي گذاردند. از آن شمار مؤلفان كه در اين مقوله بسيار مؤثر و كارساز هم از آب درآمد، يكي كارنيك خان دالگيجيان بود؛ دواساز مخصوص حضرتان اقدسان، شعاع السلطنه و سالار الدوله . كارنيك خان در خيابان ناصريه تهران (ناصرخسرو بعدي) دواخانه اي داشت روبه روي تلگرافخانه؛ دواخانه اي حاوي بسيار غرايب و اعجوبه ها و تحف از آب گذشته كه در آن انواع و اقسام دوربين هاي عكاسي به هر اندازه و به هر قيمت موجود بود و به قيد شرط و رضايت مشتري، به قيمت بالنسبه مناسب، بندگي مي شد. از عكس و اسباب هاي جهان نما و لانترن ماژيك و لوازم نقاشي براي عكس هاي رنگي گرفته تا همه نوع آلات و اسباب دندان سازي و دواهاي عكاسي آماده و حاضر، چه مايع و چه خشك و چه دواهاي جديد به شكل قرص را مي شد در آن دكان پرشعبده يافت و اسباب هاي ديگر از هر قبيل و هر جنس هم كه از خارجه مي خواستي، به زودي و با كمال اطمينان وارد مي شد.
سال 1325 هجري قمري بود و به قول كارنيك خان هر علم و صنعتي روز به روز در ترقي، مخصوصاً عكاسي كه ساعت به ساعت و آن به آن به واسطه كشفيات جديد و اختراعات تازه، ترقيات و تغييرات كلي به هم رسانيده و به قدري شيوع پيدا كرده كه هر كس به آن مشغول بود. اما چون دستورالعملي كه اين ترتيبات جديده را سرمشق بدهد به فارسي چاپ نشده بود اين شد كه كارنيك خان لازم دانست در اين باب كتابي تأليف و به طبع رساند تا آقاياني كه مايل به عكاسي بودند، از بعضي مطالب تازه كه آن روزها در اروپا متداول بود، بي خبر نباشند .
حاصل مساعي كارنيك خان كتاب علم عكاسي جديد بود كه با كمال دقت، با قرائت سهل، تمام مطالب جديد و نوظهور عكاسي را شرح مي داد. كتاب در مطبعه فاروس تهران به چاپ رسيد و براي اشخاصي كه هيچ ربط نداشته اما ميل داشتند عكاسي ياد بگيرند، چهار فصل مقدماتي در ابتداي آن نوشته شد كه چون خيلي آسان و سهل بود، به گفته كارنيك خان هر كس دومرتبه مي خواند، ياد مي گرفت. اين بود كه خيلي ها دو مرتبه خواندند و ياد گرفته و به آن هنر شريفه پرداختند.
پس، بد نيست ما هم بخوانيم و بياموزيم و اگر شد به هنر فوتوغراف پاره اي از ايام را سركنيم كه هنري است سخت شريف و تاريخ دو سده اخير ايران بس وامدار آن.
البته بايد يادمان باشد كه به فرموده آغازين مسيو كارنيك خان اشخاصي كه مايل به عكاسي هستند، ناچار بايد داراي يك دستگاه دوربين عكاسي نو باشند و براي ظاهر كردن شيشه ها و بعضي عمليات ديگر، جاي تاريكي را براي خود معين كنند . پس اگر آن دوربين نو فراهم گشت و آن جاي تاريك براي ظاهركردن شيشه ها و بعضي عمليات ديگر مهيا، الباقي سهل است و با دوبار خواندن آموزه هاي كارنيك خان شدني و علم عكاسي جديد به شيوه مرضيه 1325 هجري قمري در كنار آمدني. اين شما و اين هم پاره اي از دروس ضرور اوليه.
درس اول: عكس برداشتن
فرض مي كنيم كه مي خواهيم عكس يكي از رفقا را برداريم. در حياط يا در باغ، جايي كه سايه باشد انتخاب مي نمائيم و به فاصله نيم ذرع نزديك ديوار، ايستاده يا نشسته، به هر شكل كه مي خواهيم، او را بازمي داريم و از روبه رو دوربين را هم پنج شش قدم دورتر برده، روي سه پايه نصب مي كنيم. روشني بايد بيشتر به طرف راست صورت بيافتد و طرف راست صورت بيشتر روبه روي دوربين باشد. به اين واسطه مي توانيم يكي از گوش هاي او را نبينيم كه خيلي صورت قشنگ تر خواهد شد. دوربين را باز مي كنيم ... روي شيشه تار نگاه مي كنيم و مي بينيم كه عكس وارونه شده، يعني پاها رو به بالا و سر به پائين شيشه تار است. ولي [اين] ابداً مخل كار ما نيست و اقتضاي لوله دوربين همين است... همين كه مي خواهيم درب دوربين را برداريم، به رفيقمان اطلاع مي دهيم كه حركت نكند. اگر خود را در حال تبسم نگاه بدارد بهتر است، والا هر چه به حال طبيعي خود را بدارد، البته بيشتر شبيه مي شود. البته به استثناي آن يك گوش كه نديدنش بهتر است و خيلي صورت قشنگ تر . اما، گفته اند كه عشق آسان نمود اول، ولي افتاد مشكل ها. و چه مشكلي اساسي تر از شماره دادن و مدت زمان برداشتن در دوربين؟ به گفته كارنيك خان، اين سؤال خيلي مشكل است؛ قدري كه كار كردند، ياد مي گيرند . ملاحظات عديده دارد و حالا نمي توانيم اين نكات را به اين زودي ياد بگيريم . تا بعد خدا كريم است. پس فعلاً اگر سه ساعت به غروب مانده و يك حلقه ديافراگم به دوربين زده ايم و هوا هم خيلي روشن است، دوثانيه شماره مي دهيم و درب دوربين را آهسته بر مي داريم و آهسته مي گوييم يك، دو و درب دوربين را مي بنديم. پرده شاسي را پائين كرده و همه اسباب ها را منظماً سرجاي خودشان مي گذاريم .
خسته نباشيم و تا حال تبسم رفيقمان نماسيده، او را همان جا كنار ديوار باغ به خير و خوشي رها كنيم و برويم بر سر آن دروس ديگر كه اساسي است و دربردارنده جمله قواعد زيباشناسي تصويري. چون وقت تنگ است و مجال اندك، لاجرم به بيان همين قواعد بسنده مي كنيم.
درس آخر: اقسام عكس ها
مسلم است هر كس كه شروع به عكاسي مي كند، اول عكس رفقا و همسايگان را برمي دارد. قدري كه ماهرتر مي شود به عكس دورنما و گروپ(Groupe:جمعيت) مشغول مي شود تا به تدريج كارهاي قشنگ و صنعت هاي مطبوع از او سر مي زند. اولين نوع عكس پرتره است. كليتاً عكس هاي يك نفره و دو نفره را پرتره مي نامند. عكس هاي پرتره [را] خيلي مشكل است كه بدون آتليه- [يعني] اتاق يا تالار مخصوص براي عكس برداشتن- به عمل آورد. هر كسي كه به اين كار مايل است و توقع دارد كه عكس هايش خوب بشود، ناچار است ... براي خود آتليه مختصري درست نمايد كه در واقع براي عكس هاي پرتره خيلي لازم است. از اينكه بگذريم، بايد هيچ وقت عكس پرتره را نگذاريد از حالت طبيعي خارج شود زيرا كه اهميت و افضليت عكس پرتره اين است كه بيشتر به اصلش شباهت دارد. بايد درست دقت كرد كه اين نكات، اسباب بي شباهتي عكس نشود. بدن هميشه بايد آزاد و به حال خود باشد. چشم ها را هم محاذي با صورت و به امتداد بيني نگاه دارند. در ميزان كردن بايد سه ربع صورت را ملاحظه نمود، يعني يك گوش در عكس نباشد، عكس قشنگ تر خواهد شد . چه بايد كرد؟ آدميزاد است و دو گوش و سيمايش با يك گوش زيباتر. براي عكس هاي نيم تنه، در وقت ميزان كردن بايد لوله دوربين محاذي با سينه باشد كه يخه پيراهن در ميزان وسط شيشه تار قرار بگيرد .
عكس گروپ: براي عكس هاي گروپ همان دقتي كه در عكس نيم تنه به عمل مي آورند بايد داشته باشند و اگر جمعيت زياد باشد كه نتوان در آتليه رفت، در حياط (سمت شمال كه سايه باشد بهترين جاهاست)... خيلي سعي كنند كه اينها هم مثل عكس نيم تنه از حال طبيعي خارج نشوند. سرها را قدري بلندتر نگاه دارند كه چشم ها واضح تر خواهد شد. اگر جمعيت گروپ خيلي زياد باشد كه چندين صف مي شوند، اولاً دوربين را عقب تر ببرند كه سرها يك اندازه به نظر بيايند. از خيلي نزديك عكس برداشتن، بي جلوه مي شود. بايد خيلي سليقه به خرج بدهند كه اشخاص را به ترتيب قد و صف ها را هلالي باز دارند.
عكس مجلس: اين قسم عكس را... به فرانسه سوژه دوژانر مي گويند. مقصود، عكس هايي است كه شكل چند نفر را نشان بدهد؛ مثلاً جمعي كه از شكار مراجعت كرده اند يا چند نفر كه مشغول بازي هستند، در عكس بايد درست تشريح بشوند. در اين عكس ها نبايد ملاحظه قشنگي صورت و سايه و روشن را مرتب نمود، بلكه بايد طوري عكس بردارند كه هر كس مي بيند، گمان كند كه گويا واقعاً عين آن مجلس را ديده است. اين كارها بسته به سليقه است و بايد سليقه به خرج داد. پس در اين مورد، بي خيال گوش دوم آدميزاد.
عكس دورنما: كه مشق كردنش عشق مخصوصي دارد و هيچ كس از تماشاي آنها سير نمي شود، گذشته از همه، جنبه تاريخي و يادگاري كاملي دارد. براي مسافرت و گردشگاه ها، براي هر كسي كه عكاسي مي كند، لازم است كه ترتيب صحيحي براي اين فن داشته و تمام نكات و دقايق آن را بداند كه عكس هايش هيچ وقت ضايع نشوند. ابتدا دوربين را كه باز مي كنند، بايد دانست اولاً سه پايه خيلي بلند نباشد كه عكس، سرازير و بي حالت به نظر مي آيد. خيلي كوتاه هم باعث سربالايي عكس و از حال طبيعي بي بهره مي ماند. پس البته حد وسط را از دست نبايد داد. ثانياً دوربين را كه باز مي كنند... بايد صاف و افقي بدارند. قبل از اينكه عكس بردارند، بايد تصور كرد كه مي خواهند نقشه بكشند. چشم را پرگار فرض كنند و به دقت، تمام معايب و محاسن اين دورنما را ببينند و هر جور كه به نظر مي آيد، مجري بدارند. فرض كنيم يك عمارتي وسط اين دورنما واقع است. اگر عمارت را از پيش روي عكس برداريم، غير از ديوار بي مصرفي چيزي ديگر ديده نمي شود. ولي همين كه دوربين را قدري به طرف راست يا چپ آن عمارت ببريم... هر كس مي بيند گمان مي كند اصل عمارت را رؤيت كرده است... چند مرتبه كه امتحانات كردند، سليقه زياد مي شود و مي توانند همه جور دخل و تصرف مفيد بنمايند.
يك نكته ديگر را هم بد نيست بدانيم كه انواع عكس ها را در شب هم مي شود برداشت. بله به واسطه روشنايي هاي مصنوعي ممكن است شب عكس برداشت يا در جاهاي تاريك مثل زيرزمين مغازه و غيره عكاسي كرد. براي اين كار يك عدد چراغ مانيزيوم و قدري پودر مانيزيوم لازم است . اما اگر حوصله چراغ و پودر مانيزيوم را نداريم، چاره اي نيست جز آنكه صبوري پيشه كنيم و بقاي عمر از خداوند منان بطلبيم تا سال ها درآيد و سال ها بگذرد و 1331 هجري قمري فرا رسد و محمد جعفرخان خادم عكاسخانه خود را در حسن آباد بگشايد و پانزده سالي پس از آن(1307 هجري شمسي) در سالنامه پارس اين اعلان بهجت اثر را بخوانيم: عكاسي شب. معجزات علم، انسان را به حقايق مكتوم و اسرار مستور واقف و مطلع مي نمايد. هيچ تصور نمي رفت كه شب هم بشود عكس برداشت. حالا هر موقع روز و شب به عكاسخانه خادم، واقع در خيابان سپه، نزديك چهارراه حسن آباد تشريف بياوريد، ممكن است بهترين عكس ها را به يادگار برداريد . البته آن زمان ديگر از مانيزيوم خبري نيست و در روز ابري يا شب تاريك با نور دستگاه هاي الكتريكي جديده كه با مساعي لازمه وارد گرديده مي توانيد عكس خود را به يادگار برداريد و با يك مرتبه مراجعه كاملاً زحمات آن بزرگوار را كاملاً تشخيص خواهيد داد . ضمناً آگرانديسمان عكس هاي متفرقه، عكاسي خارج و غيره پذيرفته و سفارشات ولايات با بهترين شرايط انجام داده مي شود .
اما اگر فعلاً قصد داريد كه به آموزه هاي مسيوكارنيك خان و كتاب پنج قراني علم عكاسي جديد بسنده كنيد، مختاريد. پس بعد از برداشتن عكس رفقا و همسايگان قدري ماهرتر شده به عكس دورنما و گروپ مشغول شويد تا به تدريج كارهاي قشنگ و صنعت هاي مطبوع از شما سر بزند. به هر حال اقتضاي لوله دوربين همين است ؛ توفيق يارتان!
|