سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۵
چه چيزهايي معلمان را حرفه مند مي كند؟
004227.jpg
نوشته: ليزا روزنتال
مترجم: فاطمه قائمي
پايگاه اطلاع رساني مدارس بزرگ،(۱) وبگاه برخطي(۲) است كه از كاليفرنيا اداره و به روز آوري مي شود. در اين پايگاه، اطلاعاتي راجع به آموزش، از پيش دبستاني تا پايان دوره متوسطه را ملاحظه مي كنيم. آن چه در پي مي آيد ترجمه بخش خلاصه شده اي از مقاله خانم روزنتال، از اعضاي ستادي پايگاه مدارس بزرگ است كه همزمان با هفته بزرگداشت مقام معلم تقديم شما خوانندگان محترم مي شود.
بررسي ها نشان داده اند كه مهم ترين عامل در كيفيت يادگيري دانش آموزان، به كيفيت فعاليت هاي ياددهي- يادگيري آموزگاران بستگي دارد. در اين نوشته كوتاه سعي شده است، ويژگي هايي كه آموزگاران را برجسته تر و حرفه مندتر مي كند، معرفي شوند.
آموزش دادن، امروزه به يكي از مهم ترين و پيچيده ترين مشاغل تبديل شده است و با توسعه گسترده فناوري هاي اطلاعاتي، هنوز داشتن اطلاعات جامع در باره مطالب گوناگون مربوط به برنامه درسي (و يا آموزشي) و رعايت استانداردهاي مرتبط با هريك از بخش هاي برنامه، از ضروريات است. امروزه در اين كه معلم بايد به كارش علاقه مند باشد و عشق به يادگيري را همواره در درون خود زنده نگه دارد، امري بديهي و پذيرفته شده است. همچنين آموزگار بايد دانش  آموزش دادن و ايجاد نظم در محيط كلاس خود را به خوبي بداند. توانايي ايجاد تغيير در زندگي دانش آموزان نيز از ديگر مهارت هايي است كه معلم حرفه مند، بايد از آن برخوردار باشد. با وجود تمام اين مهارت ها، عجيب نيست كه پيدا كردن معلمان برجسته، كار سختي باشد.
آنچه باعث مي شود هيچ دانش آموزي مايل به ترك كلاس آموزگار خود نباشد، بيانگر كيفيت بالاي كار معلم اوست. براساس قانوني كه در تمامي ايالت هاي آمريكا جاري است، آموزگاران مدرسه هاي ابتدايي بايد مدرك كارشناسي داشته باشند و حتماً يك امتحان مهم كشوري را در اين ارتباط گذرانده باشند. البته معلمان مدرسه هاي راهنمايي و متوسطه نيز بايد صلاحيت خود را در رشته  آموزشي خود به اثبات برسانند كه اين امر با گذراندن دوره اي آموزشي (و يا دوره اي كاري همراه با آموزش) و دريافت مدرك آن محقق مي شود كه البته در پرداخت دستمزد معلمان نيز اين قابليت ها لحاظ مي شوند. در اين كشور مدرسه ها موظفند، والدين را از قابليت هاي تمامي معلمان آگاه سازند. همچنين آنها بايد در كمتر از چهار هفته، به والديني كه نسبت به آموخته هاي فرزندان خود و كيفيت پايين تدريس يك آموزگار معترض هستند، توضيحاتي ارائه دهند. البته از زماني كه دولت فدرال، اختصاص كاركنان و بودجه كافي براي حمايت از مدرسه هاي عمومي دولتي را كاهش داده است، اين امر بر عهده والدين قرار داده شده كه به مدرسه ها فشار وارد آورند تا مطمئن شوند، فرزندان آنها تحت تعليم معلمان با لياقتي هستند.
معلمان حرفه مند، انتظارات بالايي از تمام دانش آموزان خود دارند. آنها اعتقاد دارند كه تمام دانش آموزان بايد و مي توانند در كلاس موفق شوند و همين انتظار را هم دارند. البته تسليم در مقابل دانش آموزان كم كار نيز از ديد آنان معنايي ندارد. اين معلمان، معمولاً برنامه هاي كاري مكتوب و روشني دارند؛ غير از طرح درس هاي معمولي كه آنها را مي شناسيم. اين برنامه و نقشه راه ساليانه، قابل ارائه به ديگران است. معلمان حرفه مند، در اين برنامه، كه مي تواند نسخه اي از آن در اختيار دانش آموزان و اوليا قرار داده شود، نكاتي را كه آموزش خواهند داد، به خوبي مشخص سازند. همچنين تكاليف، اوقات انجام تكاليف، تنوع و دليل انجام آنها را معلوم مي كنند. تكليف از ديد آنها هدف منسجمي دارد و به دانش آموزان فرصت مي دهد، براي تمرين مهارت هاي جديد تلاش كنند. معلمان حرفه مند، همچنين در باز پس گرفتن تكاليف و نيز نمره دادن به دانش آموزان روش خاصي دارند.
معلمان حرفه مند و تأثيرگذار، همواره سازمان يافته و مجهزند. به موقع در كلاس فراگيران خود حاضر و آماده تدريس مي شوند و مطالب را به روشي برنامه ر يزي شده و مشخص آماده مي كنند. فضاي كلاس آنها به گونه اي طراحي مي شود كه احتمال پرت شدن حواس دانش آموزان به حداقل برسد.
معلمان حرفه مند، دانش آموزان را به شيوه هاي گوناگون به فعاليت وا مي دارند و به آنها اين امكان را مي دهند تا از راهكارهاي متفاوت، به نتيجه بحث و موضوع تدريس اشراف يابند. معلمان حرفه مند، معمولاً از ده ها روش متنوع در فرايند ياددهي _يادگيري بهره مند مي شوند و كاري مي كنند كه كلاس امروزشان حتماً با كلاس ديروزشان فرق داشته باشد.
معلمان حرفه مند و تأثيرگذار، از واقعيات به مثابه نقطه شروع- و نه نقطه پايان بحث- بهره مي گيرند. آنها همواره پرسش هايي را كه با كلمه چرا شروع مي شوند، از دانش آموزان مي پرسند و به تمام جنبه هاي رفتاري و شناختي فراگيران خود توجه مي كنند تا آنها را به پيش بيني آنچه قرار است اتفاق بيفتد تشويق كنند. معلمان حرفه مند، متناوباً سؤال مي كنند تا مطمئن شوند، دانش آموزان آنها در مسير صحيحي پيش مي روند. مي كوشند تمام كلاس را در فرايند ياددهي- يادگيري مشغول كنند و اجازه نمي دهند تنها تعداد محدودي از دانش آموزان بحث را به دست بگيرند و ديگران از شركت در بحث محروم شوند. آنان با اين شيوه ها و روش هاي ملموس، سعي دارند انگيزه  دانش آموزان را حفظ كنند.
معلمان برجسته و حرفه مند، همواره با دانش آموزان خود رابطه نزديكي دارند و نشان مي دهند كه نگران و مراقب آنها هستند. اين معلمان، آموزگاراني گرم، قابل دسترس، علاقه مند و مراقب هستند. چنين معلماني، هميشه در دسترس دانش آموزان و والدينشان هستند. نسبت به مدرسه و تمامي رويدادها و فعاليت هاي آن متعهد و حساس هستند و در فعاليت هاي مدرسه و جلسه هاي آن شركت مي كنند. ديگر برجستگي معلمان حرفه مند اين است كه به طور مرتب و با شيوه هاي گوناگون، با پدران و مادران دانش آموزان در تماسند و از طريق كنفرانس ها، نشست هاي اختصاصي و نيز به وسيله يادداشت هاي مستمر، به خانه گزارش مي دهند. اين معلمان، در باره خبردادن به والدين دانش آموزي كه نگران هايي درباره اش دارند، ترديد نمي كنند.
معلمان حرفه مند بر موضوع درسي كه تدريس مي كنند، تسلط كامل دارند و اين توانايي خود را به انحاي گوناگون نشان مي دهند. اين معلمان در كسب اطلاعات و دانش جديد مي كوشند. موضوع درس را با روش و رفتاري علاقه مندانه و با ايجاد شوقي تدريجي بين دانش آموزان و براي فراگيري بيشتر و با بهره گيري از راهبردهاي ياددهي- يادگيري متنوع و با شيوه اي تلفيقي تدريس مي كنند.
004233.jpg
معلمان ناحرفه مند چه كساني هستند؟
(يك مطالعه موردي و راهنماي عمل براي پدران و مادران)
معلم غيرحرفه اي چه علامت هايي دارد؟ چه كساني مي توانند معلمان ناحرفه مند را بهتر از ديگران تشخيص دهند و شناسايي كنند؟
به اعتقاد پژوهشگران مسايل آموزشي، مديران مدرسه ها و پدران و مادران دانش آموزان، دو گروه مهمي هستند كه مي توانند به سرعت معلمان حرفه مند را از ناحرفه مند تشخيص دهند. علايم هشدار دهنده اي كه اولياي دانش آموزان براي شناسايي معلمان ناموفق و ناحرفه مند عنوان كرده اند، در يك پژوهش ميداني جمع آوري و به صورت مجموعه زير ارائه شده است در واقع اين موارد، نكاتي هستند كه پس از جمع آوري و تجزيه و تحليل، مورد تأييد قرار گرفته اند:
- فرزندم از اين كه آموزگارش مكرراً او را با القاب ناپسند و زشت صدا مي زند، شكايت دارد.
- آموزگار فرزندم، آخرين كسي است كه وارد كلاس مي شود و اولين كسي است كه در آخر ساعت، كلاس را ترك مي كند.
- آموزگار فرزندم، اصلاً با من تماس تلفني ندارد و حتي به ارتباطات كتبي هم پاسخ نمي دهد.
- فرزندم به ندرت در خانه تكليف انجام مي دهد.
- تكاليف درسي و كارهاي خانه فرزندم، به او بازگردانده نمي شوند.
- آموزگار فرزندم، از وضعيت او گزارش هاي مرتبي به منزل ارسال نمي كند.
- از روي پرسش هايي كه فرزندم مي كند و يا براساس نوشته هاي دفترهايش به نظر مي رسد، آموزگار فرزندم در باره موضوعي كه تدريس مي كند، اطلاعات محدودي دارد.
- درس هايي كه آموزگار فرزندم تدريس مي كند، فاقد برنامه ريزي و طرح درس است و تقريباً براي همه درس ها و همه فصل ها و بخش هاي كتاب، از شيوه اي يكسان استفاده مي كند.
- آموزگار فرزندم تقريباً از قبول هر پيشنهادي سرباز مي زند؟
پژوهشگران آموزشي معتقدند، اگر والدين (يا مدير مدرسه اي) چنين مشكلاتي را با معلماني داشتند، بايد واقع بينانه عمل كنند و از يك طرفه به قاضي رفتن بپرهيزند. چرا كه به رغم مشاهده همه يا برخي از اين نشانه ها، ممكن است مشكل از ناحيه ديگري باشد. در چنين شرايطي، ممكن است همه تقصيرها متوجه معلم نباشد و حتي امكان دارد، دانش آموزان و يا حتي كادر اداري- آموزشي تقصير كار باشند. پژوهشگران آموزشي براي رفع چنين مشكلي از مديران مدرسه ها و نيز پدران و مادران انتظار دارند، اين گونه عمل كنند:
- اگر مدرسه فرزندتان و يا معلم او به شما اجازه مي دهند، آنچه در كلاس و مدرسه مي گذرد را بررسي كنيد.
- با والدين ديگر دانش آموزان هم صحبت كنيد. از اين طريق متوجه مي شويد، آيا فرزندان آنها هم چنين مشكلاتي دارند يا نه؟ همچنين، نظرات والدين دانش آموزاني را كه سال هاي گذشته شاگرد همين مدرسه بوده اند، جويا شويد. اين راه به شما كمك مي كند متوجه شويد، آيا مشكل معلم فرزند شما، ريشه دار و قديمي است يا نه؟
- مشكل مورد نظر را مستند كنيد. تاريخ و زماني را كه در كار معلم فرزندتان، رفتار غيرحرفه اي خاصي را مشاهده كرده ايد، يادداشت كنيد. اگر والدين ديگري نيز چنين مشكلي دارند و با شما هم عقيده اند، از آنها نيز بخواهيد اين كار را انجام دهند.
- با معلم فرزند خود تماس بگيريد و يا با او به صورت حضوري ملاقات كنيد. اگر فكر مي كنيد تماس تلفني براي طرح مسايل مورد نظر شما مناسب نيست، حتماً گفت وگوي رودررو را انتخاب كنيد. همواره اين احتمال را بدهيد كه به عنوان فردي غيرحرفه اي و ناآشنا به مسايل آموزش و پرورش، ممكن است شما صددرصد اشتباه بكنيد. از اين رو، معلم فرزندتان را به عنوان دوست و فردي صاحب نظر قبول داشته باشيد و از رفتار پرخاشگرانه اجتناب كنيد. حقايق را بازگو كنيد. از نكوهش كردن بپرهيزيد. از فعاليت هاي او تمجيد كنيد و روي كارهاي كلاسي و آنچه فكر مي كنيد فرزندتان به آن نياز دارد، متمركز شويد. شما زمان اندكي فرصت داريد تا با معلم فرزندتان صحبت كنيد از اين فرصت براي بهبود وضع موجود بهره  ببريد.
تماس با مدير مدرسه: اگر پس از چند هفته پيشرفتي را ملاحظه نكرديد، نگراني خود را با مدير مدرسه در ميان بگذاريد. ولي توجه داشته باشيد كه بهتر است، مشكل را بدون دخالت مدير حل كنيد و به ياد داشته باشيد كه اگر به اين مرحله برسيد، ممكن است رابطه فرزند شما با آموزگارش، براي هميشه تغيير كند؛ تغييري كه به ندرت به نفع فرزندتان خواهد بود.
پيروي از سياست مدرسه: ممكن است مدرسه فرزند شما، سياست خاصي را در رفع نارضايتي والدين از معلمان دنبال كند. در اين باره تحقيق و طبق آن عمل كنيد و فرصت دهيد تا اين روند دنبال شود. در اين مورد، مديران و معاونان مدرسه ها، مي توانند اطلاعات خوبي به شما بدهند.
تماس با اداره اي كه مدرسه زير نظر آن كار مي كند: اگر مشكل شما، پس از صحبت با مدير نيز حل نشد، با مسئول آموزش در اداره اي كه مدرسه زير نظر آن كار مي كند تماس بگيريد و از او درباره چگونگي ارزشيابي معلمان و اين كه يك معلم چگونه براي تدريس براي مدرسه ها انتخاب مي شود، سؤال كنيد. از والدين ديگري كه مشكلي مشابه شما دارند نيز بخواهيد با شما همراهي كنند. در نظر داشته باشيد، اين روند وقت گير است و احتمالاً سريع به نتيجه نمي رسد. ولي چنانچه شما مصر باشيد و والدين ديگري نيز شما را همراهي كنند، احتمال اين كه به نتيجه مطلوب برسيد، بيشتر است.
***
دهه آينده، عصر رقابت معلمان حرفه مند با معلمان ناحرفه مند است و اين در حالي است كه مشكل نياز روزافزون به معلمان، صرفاً براي پركردن كلاس هاي درس، كماكان باقي است . براي مثال، فقط ايالات متحده، در ده سال آينده مجبور به استفاده از دو ميليون معلم خواهد بود.
معلمي، شغل سختي است در سراسر جهان، مشكلات زيادي براي يافتن و جذب معلمان وجود دارد، ولي نگهداري و تبديل معلمان جذب شده به معلماني حرفه مند، كاري است بس دشوار. بيست درصد معلمان جديد در تمامي دنيا، تنها بعد از چهار سال كار در كلاس هاي درس، عطاي كار در اين حرفه را به لقايش مي بخشند. همچنين تعداد معلماني كه در نظام هاي آموزشي دنيا، پس از ۱۵ تا ۲۰ سال كار، متقاضي بازنشسته شدن مي شوند، روز به روز در حال فزوني است. در چنين وضعيتي، طبيعي است كه براي در اختيار گرفتن معلماني توانا كه قابليت حرفه اي شدن را داشته باشند، بايد سرمايه گذاري كلاني صورت پذيرد و انجام اين وظيفه تنها از عهده مسئولان فهيم آموزش و پرورش كشورها برمي آيد.
پي نوشت ها:
1. great schools. net (The premier online guide to k-12 schools
2. Online
منبع:
http://yahoo.greatschools.net/cgi-bin/showarticle/ca/259 /improve

يك تجربه
گسترش فرهنگ كتابخواني در مدرسه ها
004230.jpg
ناهيد شهيدي
خانم شهيدي، دبير بازنشسته است و تاكنون آثار فراواني از وي، چه به صورت كتاب و چه به شكل مقاله به چاپ رسيده است. سال قبل كتاب «بال پولكي و تي تاني» وي در بخش داستان هاي علمي و تخيلي، كتاب برگزيده شوراي كتاب كودك شد. وي همچنين مولف كتاب هاي فرهنگ واژه هاي اروپايي در زبان فارسي، ريشه هاي قرآني،ضرب المثل هاي ايراني، تمثيل هاي برگرفته از احاديث و... است كه علاوه بر چاپ، مورد تاييد وزارت آموزش و پرورش نيز قرار گرفته است. خانم شهيدي سال قبل، در آخرين سال خدمت خود به عنوان معلم نمونه شهر تهران انتخاب شد.
از تجربه خانم شهيدي، گزارشي كوتاه تهيه شده كه در پي مي آيد.
***
همه ما كم و بيش شنيده و يا خوانده ايم كه سرانه مطالعه كتاب براي هر ايراني گويا كمتر از يك دقيقه در روز است. پس به صراحت مي توان گفت كه اين سرانه نزد ايرانيان بسيار پايين است. در حالي كه يكي از شاخصه هاي توسعه فرهنگي در جامعه، ميزان مشاركت افراد جامعه در فعاليت هاي فرهنگي به خصوص كتابخواني است.
در خصوص علل عدم رغبت مردم كشورمان به كتابخواني، سخن ها فراوان گفته شده و غالباً تكيه بر مشكلات اقتصادي و معضلات پيچيده جوامع بشري بوده است. علت هرچه باشد، قابل بحث و بررسي است و روش هاي انگيزشي مي تواند توفيق هايي را در اين عرصه به دنبال داشته باشد.
متاسفانه آنچه كه كمتر مورد توجه قرار مي گيرد ريشه يابي علت است.
بي گمان نخستين آشنايي ها با كتاب و درك لذت مطالعه، از اهميت به سزايي برخوردار است كه معمولاً در سنين كودكي به وقوع مي پيوندد. به همين علت مي بايست اين دوره حساس مورد توجه ويژه اي قرار گيرد، زيرا اگر عشق به كتابخواني از سنين كودكي در قلبي جوانه بزند، به تدريج به نهال برومندي مبدل خواهد شد؛ ولي اگر اين عشق در همان سنين اوليه خشك شود، ديگر اميد چنداني به آينده نمي توان داشت، مگر پيدايش عشقي دوباره!
مي دانيم كه اشاعه فرهنگ كتابخواني در هر جامعه اي به  عهده نظام آموزش و پرورش آن جامعه است. اگر آموزش و پرورش برنامه ريزي صحيح و اصولي در اين زمينه نداشته باشد و شرايط مساعدي براي شكوفايي و رشد فرهنگ كتابخواني در مدارس فراهم نكند، نتيجه كار پيدايش نسلي خواهد بود گريزان از كتاب.
از سويي ديگر، از نقش خانواده و جايگاه سازنده معلم هم نبايد غافل شد.
يقيناً يك معلم عاشق مي تواند در قلب و ذهن شاگردانش نفوذ كند و با دادن آگاهي لازم در خصوص كتاب و كتابخواني، از آن ها افرادي انديشمند و شيفته مطالعه بسازد. مسلماً عطش خواندن و روح تحقيق بايد از سنين اوليه برانگيخته شود. محيط مدرسه و روش هاي آموزشي بايد آن قدر شاداب و دلپذير باشد كه در كودك احساس وجد و سرور ايجاد كند تا در كنار كتاب هاي درسي بتواند از كتاب هايي كه با استعدادها و انگيزه هاي او مرتبط است بهره مند شود.
در اين زمينه كتابخانه هاي مدارس مي توانند نقشي پويا داشته باشند تا كودكان به سهولت به كتاب دسترسي يابند.
تدارك ديدارهاي صميمانه دانش آموزان با نويسندگان، مي تواند الهام بخش الگويي مناسب براي انگيزه كتابخواني باشد. شايد در همين نشست ها استعدادهاي نهفته اي نيز كشف شود.
در اين خصوص باخبر شديم كه ناهيد شهيدي با كمك همكارش خانم اكرم رضاپور فيوض طرحي را براي گسترش فرهنگ كتابخواني در مدارس به اجرا گذاشته اند.
بر اين اساس، آنان چندين كتاب مورد تاييد آموزش و پرورش و نهادهاي مرتبط با ادبيات كودك را بين دانش آموزان توزيع مي كنند و پس از آن كه دانش آموزان كتاب را مطالعه كردند، با حضور نويسنده و تصويرگر كتاب به نقد و بررسي كتاب مي پردازند؛ سپس براي ايجاد انگيزه اي بيشتر، مسابقه اي بين دانش آموزان برگزار كرده و به برندگان هدايايي تعلق مي گيرد.
ناهيد شهيدي نويسنده كتاب هاي كودكان در مورد طرحش اين گونه توضيح مي دهد: «متاسفانه دسترسي دانش آموزان به كتاب هايي كه مناسب سن آن ها باشد، چندان آسان نيست و اين مي تواند يكي از علل پايين  آمدن ميزان مطالعه دانش آموزان باشد؛ در حالي كه بچه ها بسيار براي مطالعه مشتاقند.»
وي هدف از طرحش را گسترش فرهنگ كتابخواني در مدارس مي داند و آرزو مي كند در كنار هر درس، لحظاتي به نقل خاطرات و دريافت هاي دانش آموزان از مطالعه بهترين و يا تازه ترين كتاب هايي كه خوانده اند، اختصاص يابد.
او خوشحال بود از اين كه در سومين نمايشگاه كتاب «ياد يار مهربان» از سوي مسئولين گفته شده كه در سال تحصيلي آينده ۸۶-۸۵ يك ساعت از ساعت انشا به مطالعه آزاد و كتابخواني اختصاص خواهد يافت.
خانم شهيدي براي اجراي طرحش حمايت بيشتر مديران مدارس و همچنين انجمن اولياء مدارس و خيرين را خواستار شده و از خيرين تقاضا مي كند در تهيه كتاب ها براي دانش آموزان بي بضاعت هم آنان را ياري دهند تا آنها بتوانند طرح فرهنگ گسترش كتاب خواني را در مناطق بيست گانه تهران به خصوص مناطق محروم به اجرا گذارند.

والا پيامدار ...
از امروز و همزمان با روز بزرگداشت مقام معلم،  ستون جديدي را در صفحه فرهنگ و آموزش مي گشاييم كه اخلاق فردي معلم بزرگ انسان ها پيامبر اعظم (ص) را از ابعاد گوناگون مورد بررسي قرار خواهد داد. به حول و قوه الهي،  اين ستون را هر روز تقديم خوانندگان محترم خواهيم كرد؛ بنابراين چه در روزهايي كه صفحه فرهنگ و آموزش (۲۱) به موضوعات آموزشي، فرهنگي، گردشگري و ميراث فرهنگي اختصاص دارد و چه در روزهايي كه مطالب مربوط به دانش در صفحه چاپ مي شود، ستون والا پيامدار منتشر خواهد شد.
با اين توضيح كوتاه، بر سر خوان معنوي پيامبر اعظم مي نشينيم و از اخلاق فردي اين خلق عظيم، براي حيات شخصي و اجتماعي خود، بهره مي بريم.
شخصيت جامع پيامبر (ص)
پيشواي عظيم الشأن اسلام بسيار با ابهت بود، در دلها جاي داشت و عزيز بود. چهره اش چون ماه تابان مي درخشيد و زيبايي و پاكيزگي آراسته بود. در تنهايي محزون و متفكر و در ميان جمع بشاش و گشاده رو بود و غالبا تبسمي بر لب داشت. از امور دنيا به آنچه موجب دلبستگي و غرور مردم مي شد نظر نمي كرد و بسيار دوست مي داشت كه با خداي خويش خلوت كند. بسيار سهل گير، ملايم و خوشخو بود و هرگز آنچنانكه روش اغلب قدرتمندان عالم است برخوردي تند و رعب آور نداشت. روزي عربي باديه نشين خدمتشان آمد و حاجتي داشت، وقتي جلو آمد از هيبت آن حضرت بر اساس چيزهايي كه شنيده بود رعب پيغمبر اكرم (ص) او را گرفت و زبانش به لكنت افتاد. حضرت ناراحت شدند. پرسيدند از ديدن من زبانت به لكنت افتاد؟ سپس فورا او را بغل گرفتند و فشردند، سپس فرمودند آسان بگير و آسوده باش. من از جبابره نيستم، من پسر آن زني هستم كه با دست خودش از پستان گوسفند شير مي دوشيد، من مثل برادر شما هستم.
نگاهش كوتاه بود. به روي كسي خيره نمي شد و بيشتر اوقات چشم به زمين مي دوخت. از بوي عطر آن حضرت معلوم مي شد كه از چه محلي عبور كرده اند. در حال راه  رفتن، پيش روي خود را نگاه مي  كرد. وقتي مي خواست به جلو يا پشت سر خود نگاه كند، با تمام بدن برمي گشت.زماني كه مي خواست به كسي اشاره كند، با تمام دست اشاره مي نمود و هرگز با چشم و ابرو اشاره نمي كرد. بيشتر اوقات رو به قبله مي نشست. با فقرا مجالست داشت، با آنان هم سفره مي شد و با دست خود به آنان غذا مي داد. ابدا مسكيني را به جهت فقرش تحقير نمي كرد، از هيچ سلطاني هراس نداشت. فقير و سلطان را به يك نحو دعوت به توحيد مي نمود و آن دو در نظر پيامبر (ص) يكسان بود. نه عيب جو بود و نه مداح. از شنيدن مداحي و چاپلوسي هم بيزار بود، مي فرمود: «به چهره مداحان و چاپلوسان خاك بپاشيد.»
هيچگاه كسي را خوار و پست نمي شمرد. در حيا و شرم حضور بي مانند بود، به طوري كه اگر چيزي را دوست نداشت، از سيماي آن حضرت متوجه مي شدند كه آن را دوست ندارد. هر گاه از رفتار كسي آزرده مي گشت، ناراحتي در سيماي او نمايان مي شد، ولي لب به گلايه و اعتراض نمي گشود. وقتي از چيزي خوشش مي آمد، چهره اش مانند قرص ماه روشن مي شد. هيچ نعمتي را مذمت نمي كرد. از طعام ها نه زياد تعريف مي كرد و نه بدگويي مي نمود. نعمت را بزرگ مي شمرد، اگر چه به ظاهر بسيار اندك مي نمود. چنان كه روزي در حجره يكي از همسران خود خرده ناني به زمين افتاده بود، آن را برداشته و بوسيد و ميل كرد و سپس خطاب به همسرش فرمود: اين چيزي است كه آسمان و زمين و موجودات بين آنها، در كار بوده اند، تا اين لقمه به دست تو رسيده است.

فرهنگ
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |