گفت وگو با عبدالجبار كاكايي، به مناسبت چاپ كتاب شب هاي شهريور
شيفتگي، خاصيت شعر جوان است
|
|
آثار برگزيده چهارمين همايش سراسري شاعران جوان ايران در كتابي با عنوان شب هاي شهريور به چاپ رسيده است. شب هاي شهريور آيينه اي است كه با چاپ شعرهايي از ۳۰۵شاعر جوان، تصويري از وضعيت شعر جوان را نشان مي دهد.
اين كتاب به سفارش سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران توسط مؤسسه نشر شهر در ۳ هزار نسخه به چاپ رسيده است.نام عبدالجبار كاكايي، شاعر و نويسنده كه دبيري اين همايش را به عهده داشت، بعداز ۶ جلد كتاب شعر، ۳جلد نقد ادبي، ۲مجموعه جنگ و چند آلبوم سي دي، اين بار در شناسنامه كتاب شب هاي شهريور آمده است. به همين بهانه مصاحبه اي با وي انجام داده ايم كه مي خوانيد.
* آقاي كاكايي، شما به عنوان دبير همايش سراسري شعر جوان، روند شعر جوانان ايراني را چطور ارزيابي مي كنيد؟
- شاعران جوان در مجموع به كمال و پختگي نزديك شده اند. رويدادي كه شعر جوان ما در چند سال اخير دنبال كرده است، رسيدن به تعادل در ساختار و رسيدن به معنا در محتواست. پس از سرخوردگي شعر دهه ۷۰ كه با پريشاني در ساختار و بن بست در معنا مواجه بود، در دهه ۸۰ حركت هايي به سمت تعادل در حال انجام است.
در حوزه ساختار، تمايل به تجديد قوا در قالب هاي سنتي كم كم اشكال متنوع تري را به وجود مي آورد و اعتبار شعر جوان بر اين مبنا، رو به ارتقاست. آثار همايش شب هاي شهريور، گواه بر اين مدعاست كه آثار اين دوره را در مجموع نسبت به دوره هاي قبل رو به كمال و خوب ارزيابي مي كنم.
* تاكنون پنج همايش سراسري شاعران جوان برگزار شده و آخرين كتابي كه از آثار اين همايش چاپ شده، كتاب همايش چهارم است. كتاب همايش پنجم چه زماني چاپ مي شود؟
- كتاب پنجم، اوايل سال آتي به چاپ خواهد رسيد.
* شعرهايي كه در كتاب شب هاي شهريور به چاپ رسيده اند از توصيف هاي خوبي برخوردارند ولي بين بخش هاي مختلف اين شعرها پيوند وجود ندارد و پايان بندي قوي هم ندارند. به نظر شما چرا شاعران جوان ما اين اشكالات را دارند؟
- اين اشكالات به دليل ناپختگي شعر جوان در اشعار آنها مشاهده مي شود. يكي از مشكلات عمده شعر جوان اين است كه متنوع بوده و انسجام فكري ندارد. شاعر جوان مجذوب و فريفته الفاظ و به دنبال بيان حرف خودش است.
جواني دوره شيفتگي و حيرت و نگاه كردن به اطراف است. جواني كه با صداها و رنگ هاي متنوع مواجه است، شعرش هم حاصل پريشاني است. خاصيت شعر جوان اين است. شاعران بزرگ هم از اين قاعده دور نبوده اند؛ مولانا ديوان شمس خود را در جواني و مثنوي را در سالخوردگي نوشت. در ديوان شمس شاهد پريشان گويي او هستيم و مجذوبيت را در عبارات و الفاظ مي يابيم ولي مثنوي آن زيبايي و آهنگ لفظ را ندارد ولي از وحدت موضوع برخوردار است.
* به نظر شما براي قوي ترشدن شعر جوان، چه آموزش هايي بايد به شاعران جوان داده شود؟
- بخشي از اين آموزش را بايد خود شاعران جوان از طريق منابع چاپي موجود و حرف هايي كه از تريبون هاي مختلف زده مي شود دنبال كنند. اين بخش از آموزش همواره به طور طبيعي جاري بوده و بسياري از شاعران جوان، تربيت يافته اين مكتب هستند.
اين روزها با امكاناتي كه موجود است، به ياري فرهنگسراها و ساير مراكز فرهنگي ديگر مي توان كلاس هايي تشكيل داد كه تا حدودي در اصول يادگيري اوليه شعر و مقدمات آن، شاعران جوان را كمك كند.
* يكي ديگر از ويژگي هاي اين اشعار اين است كه به نوعي بازتاب مسائل اجتماعي هستند. اين ويژگي در اشعار شاعران جوان عموميت دارد؟
- در شعر امروز بخش وسيعي، شعر اجتماعي است. هنوز به دوره اي نرسيده ايم كه شاعران نسبت به اجتماع بي تفاوت باشند و به مسائل شخصي بپردازند. هنوز هم مشكلات اجتماعي فراگيري در جامعه ما وجود دارد كه شاعر را درگير مي كند؛ رخدادهاي سياسي- اجتماعي و حوادث طبيعي است كه شعر را در موضوع اجتماعي نگه مي دارد.
يكي از رسالت هاي شعر امروز، همراهي با موضوعات اجتماعي است. بيان انديشه ها مغز شعر و بيان موضوعات اجتماعي قلب شعر معاصر است كه اين دو عنصر براي شعر حياتي هستند.
* علاوه بر پرداختن شاعران جوان به موضوعات اجتماعي، اكثر آنها ترانه را به عنوان قالب شعري خود برگزيده اند. به نظر شما چه شرايطي در به وجودآمدن اين گرايش اثرگذار بوده است؟
- در زمان مشروطه به اين دليل كه نياز به برقراري ارتباط صريح با مخاطب احساس مي شد، تصنيف زبان رايج كوچه و بازار مردم شد. الان هم بايد سعي كرد كه شعر محاوره را به صورتي بيان كرد كه انديشه مردم را انعكاس دهد.
* خودتان بيشتر چه سبك شعري را براي بيان ايده ها و احساسات تان انتخاب مي كنيد؟
- كارهايي كه اخيراً انجام مي دهم به زبان محاوره است؛ زباني كه درگفت وگوهاي روزمره مردم در ارتباطات غيررسمي و حتي ديدارهاي رسمي به كار برده مي شود. اين سبك، انعطاف بيشتر و امكان بازي با ريتم را فراهم مي كند. تنها مشكل آن اين است كه نمي تواند بيانگر انديشه هاي پيچيده و گفتارهاي روشنفكرانه باشد.
سبكي كه مرسوم شده به عنوان شعر روشنفكرانه، اركان جمله را جابه جا مي كند و مفاهيم ساده را آنقدر پيچيده مي كند كه انگار پشت آنها مفهومي بسيار مشكل و پيچيده نهفته است و مخاطب عادي نمي تواند اين نوع شعر را بفهمد. شعر محاوره حركتي است كه درست خلاف جهت اين سبك رسمي شعر حركت كرده و تفكرات پيچيده را با زباني روان بيان مي كند. رفتن به سمت شعر محاوره، بيشتر پاسخ دادن به مشكلاتي است كه دامن شعر معاصر را گرفته است.
كنترل شعر محاوره سخت است. معروف ترين شعر محاوره اي، ترانه است. به همين دليل ترانه با شعر محاوره مترادف شده است. آنچه بعضي جوان ها به عنوان ترانه مي گويند، در واقع شعر محاوره است. ترانه ها اين روزها بيشتر از شعر محاوره استفاده مي كنند، در حالي كه مي توانند از شعر رسمي هم استفاده كنند.
* نقاط لغزش شعر محاوره از نظر شما چيست؟
- زبان و نحوه تركيب الفاظ اين نوع شعر، يك دستاورد مردمي و عاميانه است؛ بخشي از گفتار مردم يا ادبيات فولكوريك مردمي است كه در دست شاعر قرار مي گيرد و شاعر بايد به اين ابزارها رنگ شاعرانه بدهد.
طبيعي است كه براي بيان مفاهيم ساده، پيش پاافتاده و فاقد انديشه از اين نوع شعر استفاده كنيم ولي بايد يادمان باشد كه ما فقط از زبان محاوره استفاده كنيم نه اينكه يك شاعر مثل آدم هاي عادي فكر كند و انديشه اش را همچون آنها منتقل سازد بلكه شعر، رازآميزي و پيچيدگي خاص خود را دارد كه اين عناصر بايد به زبان محاوره منتقل شود تا شعر محاوره به وجود آيد.
* مصاحبه را با يكي از اشعارتان كه بيشتر دوست داريد پايان بدهيد!
- شعري است براي بم كه بيشتر دوستش دارم:
كاشكي يه باروني بياد دنيا رو خيس آب كنه
سقفاي بي كبوترو رو سرمون خراب كنه
كاشكي زمين بلرزه و تن منو بلرزونه
زندگي سخته اين روزا مرگه كه خيلي آسونه
آي آدما كه مثل من غصه نامو ندارين
طاقا شكسته طاقت خشتاي خامو ندارين
زمونه با من و شما حرف حسابي نداره
وگرنه اين زندگيا خونه خرابي نداره
آي آدما كي گفته كه سهم شما مصيبته
مرگا قضا و قدره خونه خرابي قسمته
كسي كه بارون مياره چشمه رو غرق آب كنه
دلش مياد كوزه ها رو بشكنه و خراب كنه؟
كسي كه خاك تشنه رو بستر بارون بكنه
باورتون مي شه بياد دلاتونو خون بكنه؟
آي آدما هرچي بگم از غممون كم نمي شه
تموم دنيا رو بريزن به پاتون بم نمي شه
|