محدثه واعظي پور
اين روزها كارگردان هاي سينما در تلويزيون حضور پررنگي دارند. ميل به مجموعه سازي، اتفاق جالبي است كه باعث شده پاي كارگردان ها به تلويزيون باز شود. ابراهيم حاتمي كيا مشغول كارگرداني حلقه سبز  است. در شرايطي كه او دومين مجموعه اش را كارگرداني مي كند، گروه تحقيق مجموعه شهيد چمران مشغول جمع آوري اسناد و مدارك درباره اين شهيد هستند. حاتمي كيا قصد دارد بعد از پايان مجموعه حلقه سبز ، مجموعه اي درباره شهيد چمران بسازد. شهرام اسدي مجموعه آشيانه سيمرغ را كه داستان زندگي شيخ بهايي است، كارگرداني مي كند. اين مجموعه اولين تجربه اسدي در تلويزيون است. كمال تبريزي هم در سكوت خبري شهريار   را مي سازد؛ مجموعه اي كه از نامش مي توان داستانش را حدس زد. تبريزي در دومين مجموعه اش به سراغ داستان زندگي محمدحسين شهريار- شاعر معاصر- رفته است. مسعود جعفري جوزاني همچنان مشغول تصويربرداري مجموعه در چشم باد است؛ مجموعه اي عظيم كه از توليدات فاخر تلويزيون به شمار مي رود. كيانوش عياري هم مشغول ساخت مجموعه روزگار قريب  است. اين مجموعه روايتگر داستان زندگي دكتر محمد قريب است.
محمدرضا هنرمند هم پس از كارگرداني سه سري از مجموعه طنز (كاكتوس) در حال ساخت مجموعه زير تيغ است.
اصغر هاشمي هم كه مدتي است درگير پروژه يك مشت پر عقاب است.
حلقه سبز
تصويري تازه از آدم هاي جنگ
ابراهيم حاتمي كيا پس از كارگرداني مجموعه خاك سرخ باز هم تصميم گرفت به سراغ مجموعه سازي برود. حلقه سبز مجموعه تازه او مثل اغلب كارهايش در سينما، درباره آدم هاي جنگ است. او اين بار درباره جانبازان اعصاب و روان فيلم ساخته. حلقه سبز نسبت به مجموعه هاي تلويزيوني، توليدي طولاني داشته و اين حكايت از وسواس و حساسيت حاتمي كيا دارد. بخش هايي از حلقه سبز در تهران و سكانس هايي در گيلان، مازندران و زنجان تصويربرداري شده است. مثل هميشه، حاتمي كيا كارش را در سكوت خبري انجام داد و كمتر خبري از اين پروژه به بيرون درز كرد.
حميد فرخ نژاد كه پيش از اين در فيلم هاي ارتفاع پست و به رنگ ارغوان با حاتمي كيا همكاري كرده نقش اصلي اين مجموعه را بازي مي كند. در كنار او، سيما تيرانداز و محمد حاتمي شناخته شده ترين بازيگران اين پروژه هستند. حاتمي كيا اينجا هم از بازيگردان استفاده كرده. جالب اينجاست كه برخلاف خاك سرخ كه بازيگرهاي حرفه اي متعددي داشت، حاتمي كيا در مجموعه تازه اش ترجيح داده با بازيگراني كار كند كه چندان شناخته شده نيستند.
حاتمي كيا در اين سال ها نشان داده كه دلبسته پرداختن به موقعيت هاي ويژه اي است كه آدم هاي جنگ تجربه مي كنند. او كه خود از نسل جبهه است، قهرمان هاي آشنا و محبوبش را در شرايط جديد محك مي زند. براي او مهم است كه جامعه امروز با مسائل و دغدغه هاي نسل جنگ چه برخوردي دارد. گويا حاتمي كيا در حلقه سبز به بهانه پرداختن به موضوع جانبازان، قصه هميشگي تنهايي و دورافتادگي نسل جنگ را روايت مي كند؛ نسلي كه در مناسبات جامعه جديد تا اندازه اي فراموش شده و حاتمي كيا اين فراموشي را دوست ندارد. خاك سبز اولين تجربه مجموعه سازي حاتمي كيا، داستاني خانوادگي داشت و پس از چند قسمت با مخاطب تلويزيون ارتباط برقرار كرد. بايد ديد او در حلقه سبز هم مي تواند در جذب مخاطب موفق باشد. سابقه او در ساخت فيلم هاي پرمخاطب، اين اميدواري را به وجود مي آورد كه حلقه سبز يكي از پربيننده ترين مجموعه هاي شبكه سوم سيما باشد.
شهريار
انجمن شاعران معاصر!
كمال تبريزي كارگردان تجربه گري است. او كه كارش را با سينماي دفاع مقدس شروع كرد و در سال هاي نخست فعاليتش به عنوان فيلمساز جنگ شناخته شد، در سال هاي اخير در عرصه هاي مختلف كار كرده. البته اغلب آثارش گرايش اجتماعي داشته و مي توان تمايل او به طرح داستان هايي كه مربوط به فضاي جامعه امروز هستند را به وضوح ديد. كمال تبريزي هم مانند ابراهيم حاتمي كيا اين روزها مشغول ساخت دومين مجموعه تلويزيوني اش است.
دوران سركشي اولين تجربه او در تلويزيون، اثري جذاب با داستاني پيچيده و پركشش بود؛ مجموعه اي كه به مسائلي مي پرداخت كه در تلويزيون كمتر به آنها اشاره مي شد. موفقيت دوران سركشي به عنوان مجموعه اي با داستاني پرتعليق، باعث نشد كمال تبريزي به سراغ موضوعي مشابه برود. او اين بار تجربه تازه اي را در كارنامه اش ثبت كرده. شهريار همان طور كه از نامش پيداست، روايتگر زندگي محمدحسين شهريار- شاعر معاصر- است. تبريزي پيش از اين مجموعه، درباره يك شخصيت واقعي فيلم نساخته و به سراغ چنين فضاهايي نرفته بود. با اين همه، خاطره خوب دوران سركشي باعث مي شود به شدت اميدوار باشيم كه شهريار كاري جذاب و دوست داشتني باشد، هر چند كه حال و هواي اين دو مجموعه كاملا متفاوت است.
تبريزي در اين مجموعه، از بازيگران مختلفي استفاده كرده. نقش شهريار را اردشير رستمي بازي مي كند؛ كاريكاتوريست مشهوري كه با اين نقش، اولين تجربه بازيگري اش را پشت سر مي گذارد. البته نقش پيري شهريار را سيروس گرجستاني بازي مي كند. فرهاد قائميان كه بازي اش در مجموعه وفا   هنوز در يادها مانده، نقش پدر شهريار را بازي مي كند. اما نكته جالب اينكه در اين مجموعه جز شهريار، شاعران ديگري هم حضور دارند. نقش نيما يوشيج را بهروز بقايي بازي مي كند. رحيم نوروزي را هم در قالب ميرزاده عشقي خواهيم ديد. بيژن افشار در نقش ايرج ميرزا و احمد آقالو در نقش عارف قزويني در اين مجموعه حضور يافته اند. سعيد نيك پور هم نقش ملك الشعراي بهار را بازي مي كند. از اين نظر شهريار مجموعه اي استثنايي است حضور اين تعداد شاعر، احتمالاً براي آنها كه علاقه مند به شعر و ادبيات هستند جذاب خواهد بود. فيلمبرداري شهريار تا پايان امسال ادامه دارد، بنابراين فعلاً اميدوار به پخش آن نيستيم اين مجموعه احتمالاً سال آينده پخش خواهد شد.
روزگار قريب
يك داستان واقعي
مجموعه روزگار قريب شباهت هايي به مجموعه شهريار دارد. هر دو درباره چهره هاي مهم تاريخ معاصر ساخته مي شوند و روايتگر زندگي آدم هايي واقعي هستند. كيانوش عياري در حالي دومين مجموعه اش را مقابل دوربين برده كه هزاران چشم يكي از مجموعه هاي موفق تلويزيون بود. عياري در دومين تجربه مجموعه سازي اش به سراغ فضايي متفاوت با هزاران چشم رفته. هزاران چشم داستان جامعه امروز و آدمهايش بود اما روزگار قريب نقبي است به گذشته و روايتگر داستان زندگي نخستين پزشك متخصص اطفال در ايران است.
معمولاً در سينما و تلويزيون كشور ما درباره شخصيت هاي علمي فيلم يا مجموعه ساخته نمي شود و روزگار قريب از نمونه هاي معدودي است كه با اين موضوع مقابل دوربين رفته است. مهدي هاشمي كه در هزاران چشم هم با عياري همكاري كرده بود نقش دكتر قريب را بازي مي كند. ناصر برادر او نقش مقطعي ديگر از زندگي قريب را بازي مي كند. مهران رجبي، فرحناز منافي ظاهر و كاوه آهنگر ديگر بازيگران اين پروژه هستند. روزگار قريب مجموعه اي طولاني است و در 32 قسمت شاهد پخش آن خواهيد بود. تصويربرداري اين مجموعه هم تا اواسط امسال ادامه دارد و به نظر مي رسد اين مجموعه سال آينده پخش شود. روزگار قريب مانند شهريار محصول سيما فيلم است.
در چشم باد
دردسرهاي سريال عظيم
مسعود جعفري جوزاني كارگردان سينما هم بالاخره به جرگه كارگردان هايي پيوست كه مجموعه سازي را تجربه مي كنند. او در اولين تجربه اش به سراغ مجموعه اي تاريخي و عظيم رفت. مجموعه اي پربازيگر كه مي تواند يكي از جذاب ترين توليدات تلويزيون در سالهاي اخير باشد. البته اين همه چيزي نيست كه مي توان درباره در چشم باد گفت. اين مجموعه بارها به دلايل مختلف در بخش توليد با مشكل روبه رو شد اما خوشبختانه مدتي است جعفري جوزاني مشغول ادامه كارش است. داستان اين مجموعه در سالهاي 1299 شمسي شروع مي شود و تا اوايل دهه 60 ادامه دارد. مسلم است كه جوزاني در اين سا لها ما را با شخصيت هاي متعدد و قصه هاي مختلف آشنا مي كند. حضور بازيگران سينما در اين مجموعه پررنگ است. پارسا پيروزفر كه بعد از سفرسبز در مجموعه ديگري بازي نكرده، نقش يكي از شخصيت هاي اصلي را بازي مي كند. لاله اسكندري، اكبر عبدي،  رضا شفيعي جم، سحرجعفري جوزاني، ماه چهره خليلي و... ديگر بازيگران اين پروژه هستند.
درچشم باد در 430 لوكيشن تصويربرداري مي شود. از اين نظر مي توان گفت اين مجموعه واقعاً ويژه است و احتمالاً يكي از دلايل طولاني شدن كار همين تعدد لوكشين ها است. با وجود مشكلاتي كه در چشم باد در مرحله توليد داشته اميدواري نسبت به اينكه مجموعه جوزاني يكي از توليدات با ارزش تلويزيون باشد بسيار بالا است.
زير تيغ
ماجراي دو دوست
زيرتيغ يكي از توليدات خبرساز و جذاب تلويزيون است. محمدرضا هنرمند با سابقه كارگرداني مجموعه پرمخاطب كاكتوس اين بار به سراغ بازيگراني مثل پرويز پرستويي و فاطمه معتمدآريا رفته و پس از سالها از آنها در كنار هم و در يك مجموعه استفاده كرده است.
زيرتيغ داستان دو دوست است كه در زندگي شان با مسايل مختلفي روبه رو هستند. علي اكبر محلوجيان فيلمنامه اين مجموعه را نوشته. اين طور كه از شواهد مشخص است زيرتيغ حال و هوايي متفاوت با كاكتوس دارد و هنرمند در اين مجموعه به سراغ فضاهاي تازه اي رفته است.
آنچه باعث مي شود نسبت به حاصل كار هنرمند در اين مجموعه اميدوار باشيم تنها حضور پرويز پرستويي، فاطمه معتمدآريا و آتيلا پسياني نيست. هرچند حضور اين بازيگران سخت گير و پر وسواس مي تواند يكي از دلايل جذاب بودن اين مجموعه باشد. اما تلقي هوشمندانه هنرمند از طنز تلويزيوني و تجربه ديدن كاكتوس اين تصور را در ما تقويت مي كند كه هنرمند اين بار هم با نگاهي انتقادي به جامعه اطرافش نگاه مي كند.
يك مشت پرعقاب
يك داستان جنايي در دل دهه 50
اصغر هاشمي سالها پيش مجموعه تلويزيوني آپارتمان را مقابل دوربين برده بود. او پس از فيلم مجردها كه اتفاقاً اكران موفقي هم داشت، به سراغ مجموعه يك مشت پرعقاب رفت. مجموعه اي كه ماجراهايش در دهه 50 مي گذرد و گويا همين مسأله دشواري هايي هم در طول توليد به وجود آورده است. چون معماري تهران در اين سالها آنقدر تغيير كرده كه به سختي مي شود جايي را پيدا كرد كه همچنان از حال و هواي گذشته برخوردار باشد. يك مشت پرعقاب مجموعه اي است كه به درگيري ها و روابط پيچيده آدم ها مي پردازد. يك داستان جنايي معمايي كه ماجراهايش در آستانه پيروزي انقلاب مي گذرد. حامد بهداد، رضا كيانيان، خزر معصومي، پرويز پورحسيني، احمد آقالو، آهو خردمند و فريبا كامران از جمله بازيگران اين مجموعه به شمار مي آيند. ضمن اينكه عليرضا خمسه و هرمز هدايت هم نقش هاي كوتاهي در آن دارند. يك مشت پرعقاب محصول سيما فيلم است.
نمايي از سريال يك مشت پر عقاب اولين شب آرامش
مجموعه تازه احمد اميني كه مدتي است پخش اش آغاز شده، در خرداد سال گذشته كليد خورد. اولين شب آرامش مجموعه اي است پر بازيگر و با كاراكترهاي متعدد و قصه اي پرو پيمان. از آخرين فيلمي كه اينجا در سينما ساخت چهار سال مي گذرد. در اين فاصله اميني سريال بيگانه اي در ميان ما را با موضوع ايدز ساخت و نزديك به يك سال هم وقت صرف توليد اولين شب آرامش كرد. ويژگي سريال هاي اميني آرامش او در حين كارگرداني است. شتابي كه معمولاً در توليد سريال هاي تلويزيوني به چشم مي خورد در مورد كارهاي اميني صدق نمي كند. اولين شب آرامش با همان چند قسمت اولش كه به تازگي روي آنتن رفته، نويد مجموعه اي جذاب را مي دهد. شبنم قلي خاني، يكتا ناصر، مهدي پاكدل، پرويز پورحسيني، اكرم محمدي، مهتاج نجومي و اميرآقايي بازيگران اصلي اولين شب آرامش هستند.
اميني اين روزها گويا قصد بازگشت به سينما را دارد و به زودي كارگرداني يك فيلم سينمايي را آغاز خواهد كرد.
راه شب
كاري تازه
راه شب كه به تازگي پخشش آغاز شده هم از علاقه مندي فرهنگ به ساخت مجموعه هاي تلويزيوني حكايت مي كند. فرهنگ چند سالي است كه ترجيح مي دهد بيشتر در تلويزيون فعال باشد تا سينما. راه شب براساس طرحي از داريوش فرهنگ و مهدي هاشمي، توسط جابر قاسمعلي كه مجموعه قبلي فرهنگ را هم نوشته بود، نگاشته شد و سال گذشته مقابل دوربين رفت. اين مجموعه بيست قسمتي هر قسمت داستان جداگانه اي را دنبال مي كند. مجموعه متنوعي از آدم ها با حوادث مختلفي كه برايشان در طول گوش دادن برنامه راه شب رخ مي دهد و آنها را با آن درگير مي كند؛ بن مايه اين سريال است. ناصر ممدوح گوينده و دوبلور قديمي در اين سريال، نقش گوينده برنامه راه شب را ايفا مي كند و جزو بازيگران ثابت كار است. شيوا خنياگر، آرتميس ورزنده و محمدابراهيم صادقي ديگر بازيگران ثابت راه شب هستند.
داريوش فرهنگ، محمدعلي كشاورز، سارا خوئيني ها، رضا بابك، غزل صارمي، شهين عليزاده و... هم از جمله بازيگراني هستند كه هريك در يكي از داستان هاي مجموعه نقش دارند.
راه شب كار تازه اي در روند مجموعه سازي سيما محسوب مي شود.

سعيد مروتي- شايد اسمش را تصادف بگذاريد، ولي به هر حال بيشتر فيلمسازاني كه اين روزها از سينما به تلويزيون آمده اند؛ آخرين فيلمشان در گيشه شكست خورده يا اگر هم شكست نخورده، با فروش چندان قابل توجهي مواجه نشده است. شهرام اسدي سال گذشته به من نگاه كن را بر پرده داشت كه جزو كم فروش ترين فيلم هاي سال بود. مدتي است كه درگير پروژه تلويزيون آشيانه سيمرغ است. كيانوش عياري هم كه فيلم سفره ايراني را سالهاست آماده نمايش دارد، پس از هزاران چشم ، سريال روزگار قريب را مقابل دوربين برد. عياري يكي از بهترين استعدادهاي سينماي ايران در سالهاي پس از انقلاب است كه فيلم زيباي بودن يا نبودن اش با همه ارزش هايش گيشه چندان موفقي نداشت. سفره ايراني هم كه پس از نمايش در جشنواره بيستم، همچنان در انتظار فرصتي براي اكران است. مسعود جعفري جوزاني هم آخرين فعاليت كارگرداني اش در سينما بلوغ و در تهيه كنندگي چشم هايش بود. فيلم هايي كه هيچكدام نتوانستند به فروش قابل قبولي دست يابند. جوزاني هم در دهه 60 به سينما آمد و اميدهايي را آفريد. او چند سالي است كه درگير پروژه عظيم در چشم باد شده. آخرين فيلم احمد اميني اين زن حرف نمي زند بود. فيلمي خوش پرداخت و جذاب كه در گيشه انتظارات را برآورده نكرد و اين كارمند قديمي تلويزيون را دوباره به خانه اولش باز گرداند.
محمدرضا هنرمند هم پس از شكست تجاري عزيزم كوك نيستم فيلمي ديگر در سينما ساخته و در تلويزيون مشغول به كار بوده است. مهدي فخيم زاده هم پس از يك دهه مجموعه سازي در سينما وقتي با هم نفس به سينما آمد و شكست خورد دوباره به تلويزيون برگشت. فخيم زاده تا همين چند وقت پيش حس سوم را روي آنتن برداشت و به زودي قرار است مجموعه تازه اي را مقابل دوربين ببرد.
اين فهرست را مي توان همچنان ادامه داد و به نام كارگردان هايي رسيد كه سالهاست از سينما فيد شده اند و اصلا امكاني جز كار در تلويزيون ندارند.
اين البته فقط يك روي سكه است و مي توان از منظري ديگر هم به اين ماجرا نگريست. تلويزيون امكاناتي را در اختيار فيلمسازان مي گذارد كه سينما به خاطر محدوديت هاي مالي،  توانش را ندارد. برخي از سينماگران كه اين سالها در تلويزيون كار كرده اند از آرامش خاطري مي گويند كه در كارهاي سينمايي شان شاهدش نبوده اند. تلويزيون حاشيه امنيتش از سينما بيشتر است و همين كه در آن امكان برقراري با مخاطب گسترده تري فراهم است. به عنوان نمونه مهدي فخيم زاده در طول بيش از 20سال فعاليت سينمايي نتوانست به جايگاه و محبوبيتي كه در سالهاي اخير به واسطه سريال هايش رسيده، دست يابد. اين روزها سينما رفتن نياز به عزمي جزم دارد ولي تلويزيون را همه مي بينند. شايد همين مسأله باعث گرايش برخي از كارگردانان به تلويزيون شده است. مخاطبي كه در سينما به سهولت به دست نمي آيد در تلويزيون با صرف انرژي و حتي وقت كمتري به را حتي جذب مي شود. چون مخاطب در مواجه با سينما و تلويزيون سطح توقع متفاوتي دارد. وسوسه برقراري ارتباط گسترده و فراگير با مخاطب گاهي اوقات حتي كارگردانان هاي شاخص و معتبر سينما را هم وسوسه كرده است. چنانكه حاتمي كيا اين روزها در حال ساخت سريال حلقه سبز است و مهرجويي هم گويا قصد دارد پس از پايان مراحل فني علي سنتوري ، يك مجموعه تلويزيوني را مقابل دوربين ببرد. كارگردان هايي چون علي حاتمي، ناصر تقوايي در سالهاي گذشته و كيانوش عياري و كمال تبريز ي در اين سالها، نشان داده اند كه رمز و راز نشاندن مخاطب پاي گيرنده ها را خوب مي دانند و مي توانند در كنار حفظ جذابيت، ظرافت هاي هنرمندان را هم لحاظ كنند. هرچند تلويزيون در اين سالها، گاهي اوقات چنانكه بايد عمل نكرده است. مثلاً هيچ مجموعه اي در سالهاي اخير به اندازه هزاران چشم به زندگي طبقه متوسط نزديك نبود و تصويري از واقعيت پيراموني را انعكاس نمي داد ولي اين سريال با همه ارزش هايش آنقدر مهجور ماند كه برخي از قسمت هايش به خاطر تخصيص نيافتن مجموعه، اصلا ساخته نشد. آن درست در روزهايي كه يك طنز سخيف شبانه، پس از 90قسمت ساخته سري جديدش در دستور كار قرار گرفته بود. هرچند در همين تلويزيون ما شاهد بهترين تعامل با كارگردانان سينما بوده ايم. خاك سرخ حاتمي كيا و دوران سركشي تبريزي به عنوان دو مجموعه به يادماندني اين سالها ، حاصل چنين تعاملي بوده اند.

ياسمن هجري- اكران نوروزي سال 85 از اواخر اسفندماه گذشته شروع شد. فيلم هاي چهارشنبه سوري ، هوو و زير درخت هلو جزو فيلم هايي بودند كه تقريباً به مناسبت فرا رسيدن سال جديد روي پرده رفتند. البته اكران چهارشنبه سوري نسبت به ديگر فيلم هاي نوروز كمي زودتر آغاز شد. هوو و زير درخت هلو دو فيلم كمدي بودند كه يكي از آنها در جشنواره فجر اكران شده بود. زير درخت هلو ساخته ايرج طهماسب از مدتي پيش آماده اكران بود. همان طور كه انتظار مي رفت زير درخت هلو توانست با اقبال تماشاگران سينما روبه روشود، آن هم در شرايطي كه تعطيلات نوروز خيلي از مردم را از سينما رفتن محروم مي كند. در اين مدت، بازار سفر و ديد و بازديد گرم است و كمتر خانواده اي فرصت رفتن به سينما و فيلم ديدن را دارد. تلويزيون هم با پخش برنامه هاي مختلف و فيلم هاي سينمايي جديد يكي از عواملي است كه باعث مي شود در ايام عيد، رغبت به سينما رفتن در مردم كم شود. اما زير درخت هلو در اين شرايط به فروش خوبي دست پيدا كرد. كمدي خانوادگي ايرج طهماسب همان قشري را به سينما آورد كه در اين سال ها معمولاً در سالن هاي سينما غايب بوده. طهماسب در اين سال ها و با ساخت فيلم هاي متعدد توانسته سليقه خانوادگي هاي ايراني را بشناسد. او براي خانواده ها فيلم مي سازد. موضوع زير درخت هلو مثل دختر شيريني فروش كاملاً خانوادگي است. داستاني آشنا دارد و فضايي صميمي و سرگرم كننده. حضور حميد جبلي، فاطمه معتمدآريا در كنار طهماسب عاملي است تا زير درخت هلو جذابيت بيشتري پيدا كند. هوو نسبت به دو فيلم قبلي عليرضا داودنژاد فروش بهتري داشته و بيشتر مورد توجه قرار گرفته. داودنژاد در هوو مانند فيلم هاي قبلي اش سراغ ستاره هاي محبوب نرفته. او به فضايي روي آورده كه قبلاً تجربه اش كرده. حضور بازيگراني مثل رضا عطاران، علي صادقي و رضا داودنژاد هم به فيلم كمك زيادي كرده. فضاي مفرح و شوخي هاي دلنشين فيلم تا حد زيادي مديون حضور اين بازيگرها و البته پيش از همه اينها، انتخاب هاي درست داودنژاد است. هوو مروج لذت بردن از زندگي است، همان اصلي كه داودنژاد در مصائب شيرين و بهشت از آن تو ثابت كرده بود به شدت به آن پاي بند است. موفقيت داودنژاد در هوو نشان مي دهد كه هر كارگردان بايد روي داستان ها و آدم هايي كار كند كه آنها را بهتر مي شناسد. يك تكه نان آخرين فيلم كمال تبريزي هم فروردين ماه روي پرده رفت. تبريزي پس از كارگرداني يك كمدي پرفروش، ناگهان به سراغ داستان و فضايي متفاوت رفته و اين مسئله است كه باعث تعجب همه شده است. با اين حال يك تكه نان اگر فيلم نامه بهتر و ريتم تندتري داشت مخاطب بيشتري پيدا مي كرد. فيلم با وجود موضوع جذابش كشدار و ملال آور است و تماشاگر را خسته مي كند.حسن فتحي در اين سال ها فرد مجموعه سازهاي پركار و شاخص تلويزيون بوده. او با كارگرداني مجموعه هايي مثل پهلوانان نمي ميرند ، شب دهم و روشن تر از خاموشي نشان داد كه به كار در فضاهاي قديمي و نوستالژيك علاقه دارد. اغلب تجربه هاي موفق او در تلويزيون هم در ژانر تاريخي مي گنجند. فتحي پس از چند سال مجموعه سازي بالاخره اولين فيلمش را ساخته كه مدتي است روي پرده رفته و اكران موفقي داشته است. تهمينه ميلاني در آتش بس پس از سال ها به سراغ ژانر كمدي رفته. ميلاني قرار بود آتش بس را به جشنواره فيلم فجر برساند اما مراحل فني طول كشيد و اوايل ارديبهشت ماه آخرين ساخته اين فيلمساز روي پرده رفت. آتش بس همان طور كه انتظار مي رفت از همان روزهاي نخست با فروش بالايي رو به رو شد. ميلاني كه در فيلم هاي مختلفش اختلاف زن و شوهرها را به تصوير كشيده در آتش بس از منظر كمدي به اين مسئله نگاه كرده است. مقايسه فيلم هايي كه در بهار امسال اكران شده اند با آنچه سال گذشته در اين روزها مي گذشت؛ از استارت خوب سينماي ايران در سال 85 خبر مي دهد. تا امروز هيچ فيلمي با شكست تجاري مواجه نشده است. چهارشنبه سوري فراتر از انتظارات فروخت و زير درخت هلو ، هوو ، ازدواج به سبك ايراني و آتش بس هم همان طور كه انتظار مي رفت با اقبال مخاطب مواجه شدند. تنها فيلم كم فروش اكران بهار، يك تكه نان بود كه اين فيلم هم به عنوان اثري معناگرا بهتر از اغلب نمونه هاي مشابهش فروخته است.بايد ديد شروع مناسب سينماي ايران در سال 85، به همين ترتيب ادامه مي يابد يا خير. بخصوص اين كه زمان زيادي هم تا شروع مسابقات جام جهاني فوتبال باقي نمانده است. رويدادي كه احتمالاً با شروعش خيلي چيزها را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد؛ كه يكي از آنها احتمالاً سينما خواهد بود.