سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۸۵ - - ۳۹۸۶
شهر آرا
Front Page

همگرايي يا عدم همگرايي برج ميلاد با بافت تهران
برجي در جستجوي هويت
006918.jpg
عكس: جواد گلزار
كاظم برآبادي
در بستر زندگي شهري بسياري از مفاهيم، شكل و شمايلي ديگرگونه به خود مي گيرند. معمولا اين واژه ها از بستر تعريف شده خود خارج و با درگير شدن در زندگي مردم به سمت هويت جديد خود پيش مي روند. ما با اين مفاهيم و واژه ها آشنايي و غرابت ديرينه اي داريم و چون ماحصل زندگي ما در شهرها همجواري با متافيزيك سازه هاي شهري است، لذا اين سازه ها در حين حركت كاتوره ايشان به سوي افق هاي جديدي از معنا، ما را نيز همسفر خود كرده و در بودن و هستن ما اثر گذارند. از همين منظر است كه ساختار فضايي اطراف ما (با تمام المانها، مفاهيم سازه ها و سازه هاي مفهوم دارش) اگر نگوييم مهمترين عامل در ايجاد روحيه، دست كم، سازنده حافظه جمعي است كه ما و هويت ما را شكل داده و حفظ مي كند؛ به ياد بياوريم ميدان آزادي و برج سپيدش را كه هم يادماني است بر آزادي و ملت آزادمنش ما وهم نماد و سمبلي است از ايران در نزد جهانيان و از تهران در پيش ايرانيان!
برج ها در تمام تاريخ حياتشان در اين كره خاكي تلفيقي هستند از هنر و تكنولوژي كه در هيچ برهه اي از زمان تنها در حد يك سازه مكانيكي باقي نمانده اند وبا تاثيرگذاري هاي شگرف شان در هسته روابط اجتماعي، رسالتي بي واسطه در سازوكارهاي جامعه داشته اند. اين نوع از سازه ها با فاصله گرفتن از هويت انتزاعي خود و تبديل شدن به يك هويت مستقل و آشنا به ادبيات بوم آورد يك فرهنگ و يا تمدن، خود جزئي از اجزاي پيچيده زندگي شهري مي شوند و در درنگي كوتاه، اگر بشنويم كه دو دوست پاي يك برج با هم قرار مي گذارند، بايد رسالت آن برج، معمار و سرمايه گذارش را تمام شده بدانيم و آنها را جزء موفق ها به حساب بياوريم.
اما گفتن اين مقدمه نه چندان كوتاه علاوه بر روشن كردن آنچه تا به حال در حيات برج ها رفته مزيت ديگري نيز دارد و آن مشخص كردن الگويي در نقد و بررسي سازه هاي برجي است و چون در اين جستار، طيف نگاه نقادانه مان را بر برج ميلاد نشانه رفته ايم، مي توانيم با كنكاشي در بند بند اين نوشته ها دريابيم كه اين سازه 435 متري آيا در تعاريف يك برج مي گنجد و يا تنها به علت بلندي تعجب برانگيزش به آن پيشوند برج داده اند!
برج ميلاد در بالاي تپه اي در شمال و شمال غرب تهران است با چشم اندازي از آن شهر دلگير و پرازدحام كه در آن همه چيز با سرعت نور در يك سيكل بسته و بي اعتنا به اطراف مي گذرد، نه نشاني و نه نشانه اي، فقط و فقط نشان از بي نشاني دارد اين شهر غبار گرفته!
در بررسي برج ميلاد از لحاظ جغرافيايي، بايد گفت كه پس از بررسي و مطالعه 17 نقطه مختلف شهر تهران، تپههاي كوي نصر برگزيده شد. محلي با موقعيتي بسيار استثنايي از حيث ارتفاع، چشم انداز و راه هاي دسترسي! دسترسي به اين معنا كه از چهار طرف به چهار بزرگراه اصلي تهران يعني بزرگراه هاي رسالت، شيخ فضل الله نوري، شهيد همت و بزرگراه شهيد چمران متصل است و همچنين پيش بيني يك خط اختصاصي از يكي از ايستگاههاي مترو و تدارك امكانات حمل و نقل هوايي براي ارتباط سريع با فرودگاه انجام شده است.
برج ميلاد با ارتفاع كل 435 متر چهارمين برج بلند مخابراتي - تلويزيوني دنيا است كه شامل ساختمان سرسرا (لابي) در پاي برج با زيربناي 16000 مترمربع، شافت بتني به ارتفاع 315 متر، سازه رأس 12 طبقه با زيربناي بيش از 12000 مترمربع ـ كه يكي از بزرگترين سازه رأس برجهاي مخابراتي ـ تلويزيوني دنيا است ـ و يك دكل فلزي 120 متري است. در سه طرف بدنه برج 6 آسانسور شيشه اي، هر يك با ظرفيت 25 نفر قرار خواهند گرفت كه با سرعت متوسط 7 متر بر ثانيه، بازديدكنندگان را به بالاي برج منتقل خواهد كرد.
در مورد مراحل اجرا و ساخت برج ميلاد داستان هاي زيادي است كه به اعتبار اجماع نظرات، شايد بتوان، آن را به چند بخش تقسيم كرد:نخستين مرحله اجرا در تاريخ 12دي ماه سال 1377 آغاز شد. پس از پايان اين مرحله، آسانسور حمل پرسنل با ظرفيت 25 نفر در بخش مركزي بدنه نصب شد. هنگام اجراي بدنه،  در هر 12 متر يك سقف دسترسي در بخش مركزي ساخته مي شد. بازشوها و صفحات مدفوني كه در نقشه ها پيش بيني شده اند، به دقت اجرا مي شوند. براي حفاظت از برج در مقابل صاعقه، سيم هاي مسي در بدنه برج كار گذاشته شده كه تا كف پي امتداد دارند و در نهايت به شبكه هم پتانسيل كف پي متصل مي شوند. علاوه بر اين به منظور بررسي عملكرد نيروها، در زير پي و بدنه برج ابزار دقيق استاتيكي و ديناميكي در مكان هاي مختلف بدنه جايگذاري مي شوند كه از نتايج آنها براي كسب اطلاعات بيشتر، براي نگهداري برج و همچنين كارهاي تحقيقاتي مي توان استفاده كرد. به همين ترتيب و براي اطلاع از هرگونه حركت احتمالي بدنه برج و محدوده اطراف آن يك شبكه ميكروژئودزي در بدنه و اطراف برج ايجاد شده است، تا در هنگام لزوم توسط دوربين هاي دقيق نقشه برداري بتوان اطلاعات لازم را ثبت و ضبط كرد.
قسمت چهارم ساختمان سازه رأس است كه ساختماني 12 طبقه و از جنس اسكلت فلزي است و از تراز 245+ تا 315+ متري ساخته مي شود. نماي بيروني اين ساختمان شيشه اي است و طبقات مختلف آن علاوه بر كاربردهاي تاسيساتي،  مخابراتي و تلويزيوني داراي جاذبه هاي تفريحي شامل رستوران  گردان، سكوي ديد روباز و گنبد آسمان در آخرين طبقه است. مساحت طبقات ساختمان رأس برج در مجموع حدود 12 هزار متر مربع است و بيشترين قطر آن 60 متر است. وزن كل اسكلت فلزي اين ساختمان 2 هزار تن است كه توسط تيرهاي شعاعي و اتصالات صفحه فلزي به بدنه بتني متصل مي شوند.اين برج چند منظوره با هدف ساختن سازهاي به ياد ماندني و به عنوان نمادي براي شهر تهران و به منظور رفع نيازهاي مخابراتي و تلويزيوني تهران ساخته شده است .برج ميلاد تشكيل شده از ستون اصلي سازه و رأس. ستون اصلي يك سازه بتوني با مقطع هشت ضلعي است كه حدود 80 هزار تن وزن دارد و ارتفاع آن به 315 متر مي رسد. اين بدنه كه اصطلاحاً شفت ناميده مي شود به جديد ترين روش ساخت يعني قالب لغزان ساخته شده است. عمليات ساخت بدنه دي ماه 77 شروع شد و دي ماه چهار سال بعد به پايان رسيد. سازه رأس برج ميلاد مرتفع ترين ساختمان 12 طبقه دنياست. با اينكه فقط سه برج بلندتر از برج ميلاد در دنيا وجود دارد،  در هيچ كدام چنين عمارتي در ارتفاع تعبيه نشده است. ساخت يك سازه به بلندي 68 متر با اجزاي لوله اي شكل از نظر سازه يك كار پيچيده و دشوار است حالا به آن اضافه كنيد كه اين سازه عظيم بايد در ارتفاع 300 متري از سطح زمين نصب شود، يعني جايي كه سرعت باد سرسام آور است و البته بايد كاملاً  ايمن باشد آ نقدر كه مردم بتوانند به راحتي از امكانات آن استفاده كنند.
دقت كار فني در ساختمان برج به قدري است كه همه قطعات براي خودشان شناسنامه اي دارند كه تمامي مشخصات قطعه شامل اينكه ماده اوليه قطعه چه بوده، از كجا تهيه شده، قطعه كجا توليد شده و چه كسي مسئول كنترل و بازرسي آن بوده است. براي كارهايي مثل جوش دادن قطعات هم اين فرايند طراحي شده است، به طوري كه معلوم است يك جوش كي انجام شده چه كسي جوشكار آن بوده و چه كساني كنترل و تاييد كرده است.برج مخابراتي ـ تلويزيوني ميلاد همچنين نماد اقتدار و عزم ملي ملت مسلمان ايران و جمهوري اسلامي ايران خواهد بود؛ تاسيس موزه انقلاب اسلامي نيز عاملي است كه مي تواند براي اشاعه فرهنگ ملي تأثير بسزايي داشته باشد. وجود اين بخش در كنار ساير اجزاء مجموعه قداست و ويـژگي جهت دهنده اي خواهد داشت.
نگاهي به اطلاعات مطروحه در پاراگراف بالا حاكي از اين مسئله است كه ساخت چنين برج هايي، نياز به نوعي دقت نظر و پشتوانه علمي دارد زيرا با توجه به رقابت جهاني در عرصه ساخت و ساز و ابراز تمايل ضمني ايران براي شركت در اين پروسه، ساخت چنين سازه هايي در كشور و به دست نيروهاي داخلي در واقع ستاندن گوي سبقت از دست حريفان مي باشد. اما گاها، خبر ها آن چنان خوش نيست: اهالي تهران آن عيد را فراموش نمي كنند كه برج كج شده در فضاي غبار گرفته شهر حاكي از تلخ كامي ها بود. يادداشتهاي ژورناليسمي آن روزها كه يادمان نرفته: گزارش هاي غيررسمي حاكي از اين است كه پي برج ميلاد تهران نشست كرده و در زمين فرو رفته است. گفته ميشود كه حركت رو به پايين برج با چند درجه گردش همراه بوده به اين معني كه برج همزمان در حين پايين رفتن، حركت گردشي نيز دارد و مشخص نيست كه به كدام سمت سقوط خواهد كرد. هنوز علت اين رويداد مشخص نشده ولي احتمال مي رود سيلاب ناشي از باران چند روز قبل كه به علت گرفتگي كانال ها سرگردان بود و سرانجام در شرق به زمين فرو رفت، اكنون از غرب تهران بالا آمده و باعث سست شدن خاك برج ميلاد و يا آسيب رسيدن به پي آن شده است. يكي از كارشناسان شهرداري درباره خطرات احتمالي سقوط برج ميلاد ضمن بيان اين كه در جبهه هاي جنوبي و غربي برج ميلاد چيزي وجود ندارد، گفت: در شرق برج ميلاد خيابان پارك پرديسان واقع شده است. ولي مهمترين مسئله واقع شدن بزرگراه همت در جبهه شمالي برج است. وي با اشاره به اين كه اگر برج از پي سقوط كند به بزرگراه همت نميرسد، گفت: لرزش ناشي از سقوط برج چندين ريشتر زمين لرزه ايجاد مي كند كه ما نگران آن هستيم.
از زمان مخابره اين اخبار و تحليل هاي مربوط به آن مدت زيادي نمي گذرد، اكنون برج در آسمان تهران برافراشته است و شايد يادآوري آن روزها را بر نگارنده ايراد بگيرند، اما نگارنده اين سطور معتقد است كه يادآوري پاره اي خاطرات ما در عرصه مديريت شهري نه تنها دردآور و ملال انگيز نيست بلكه باعث مي شود كه همواره به ياد داشته باشيم كه تمامي تلاش ها در حوزه شهري بايد با محوريت خواست مخاطبان اصلي انجام پذيرد كه همان مردم هستند!
از ديگر نكاتي كه برج ميلاد را نقل سخن تمام مجالس فني و غير فني كرده بحث ايجاد اين برج براي تقابل نمادين با ديگر سازه هاي موجود است كه در دوره هاي پيش و بخصوص قبل از انقلاب در ايران ساخته شده است. البته پاسخ به اين سوال خيلي آسان تر از مطرح كردن آن نيست چرا كه چنين شائبه اي علاوه بر ايجاد نوعي عدم تعادل در سيستم سياستگذاري ها، ما را با مشكلي جديد مواجه خواهد كرد و آن اين كه، اگر(به عنوان مثال) سازندگان اين برج بپذيرند كه برجي ساخته اند كه جاي برج آزادي را خواهد گرفت، آيا در اين عقيده مردم را نيز با خود همراه و هم راي خواهند ديد؟ نگارنده معتقد است كه چنين اتفاقي هيچ گاه نخواهد افتاد و اگر سري به حضور مردم در بطن جامعه بياندازيم و بودن جمعي مردم را در عرصه اجتماعي و سياسي مرور كنيم، خواهيم فهميد كه چيزي در ناخودآگاه جمعي ما ايراني ها هست كه در هر اجتماعي، به سوي سازه اي خواص مي گراييم و آن چيز متافيزيك و روح آن سازه است ؛ روح مسجدي جامع در يك شهر دور افتاده كه مردم را براي نماز عيد فطر فرا مي خواند و يا روح ميداني به نام ميدان آزادي كه با تصوير راهپيمايان چتر به دست در ذهن ما به ثبت رسيده كه در حال گوش كردن به نطق رئيس جمهور پيشينند و از فضايي كه در آن احاطه شده اند لذت مي برند. برج ميلاد اگر چه كه هيچ كدام از اين ها را ندارد اما سازندگان آن نيز بايد بدانند كه نمي توانند تمام اين مسائل را به صورت مكانيكي به دست بياورند و سازه شان را به نمادي براي كلان شهر تهران تبديل كنند، برج بايد در ميان مردم نفس بكشد تا در موقعيت هاي حساس و تاريخي، خود را در ذهن مردم باقي بگذارد و تازه آن زمان مي توان گفت كه هسته سياستگذار در ساخت سازه اي به نام برج ميلاد موفق بوده ....

نگاه نو
مرمت معماري، مرمت شهري
006915.jpg
هوشيار يوسفي-جاذبه هاي شهر ها با افزايش جمعيت آنها گسترش مي يابند. انواع جاذبه هاي مختلف مردم را از اقصي نقاط به سوي شهر جذب مي كند. در كلان شهر به سبب توزيع نامتعادل امكانات، ثروت، قدرت و... در كشور، توان جذب افزايش مي يابد.
شهر تهران با جاذبه هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ... مورد بهره برداري هاي نابه جا و ناآگاهانه قرار گرفته است. عده اي آن گونه كه مي خواهند تخريب مي كنند؛ تسطيح اراضي در مناطق پرسود، جاده كشيدن و ... از جمله مواردي است كه براي ساخت وساز به آن مي پردازند. ساير بخش ها به واسطه پايانه ها، انبارها و سكونتگاههاي نابهنجار، در معرض نابودي هستند. ترافيك، شلوغي و تردد اتومبيل ها در شهر، كل منطقه را مورد تهديد قرار داده و ساخت وسازهاي بدون رعايت اصول مهندسي زلزله،  خطر يك فاجعه انساني را در اذهان عمومي تداعي مي كند.
بافتهاي فرسوده شهري تصوري از بافت قديمي شهر كه به دلايلي احيا و باززنده سازي نشده را در ذهن ايجاد مي كند. اين ذهنيت از بافت هاي فرسوده كه بيشتر كهنگي بافت را نمايان مي كند، مانعي براي تعريف جامعي از بافت هاي شهري مشكل دار كه نوسازي در آنها كاسته شده و در نهايت رو به فرسودگي نهاده اند مي شود. بافتهايي از شهر كه دچار فرسودگي مي شوند سبب آسيب رساندن به كل سيستم شهر مي شوند و بر عكس مسايلي كه سرچشمه بيماري شهر هستند، باعث ايجاد بافت فرسوده در شهر مي شوند.
از مرمت معماري تا مرمت شهري عنوان كنفرانس پروفسور محمد منصور فلامكي به تاريخ 27 ماه جاري در تالار انديشه حوزه هنري است؛ فلامكي را بسياري مبدع بحث مرمت ابنيه در جايگاه آكادميك آن مي دانند، كتاب مشهور باززنده سازي ابنيه تاريخي بعد از گذشت سال هاي طولاني از زمان نشر آن هنوز به عنوان مرجعي كامل در حوزه مرمت ابنيه در ميان ارباب فن اعتبار دارد. انتظار مي رود نگاه وي در عرصه مرمت شهري و معماري جهت مديران و دست اندركاران اين حوزه راهگشا باشد. اين دومين جلسه تخصصي امسال است كه دانشكده معماري سوره به دعوت دكتر حسن اصانلو رياست دانشكده در تالار انديشه برگزار مي شود و حضور در آن براي عموم آزاد است. جلسه از ساعت 16 لغايت 18 منعقد خواهد بود.

|  آرمانشهر  |   شهر تماشا  |   گزارش  |   جهانشهر  |   دخل و خرج  |   نمايشگاه  |
|  سلامت  |   شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |