عباس  نقي زاده
از بين انواع شخصيت هاي غيرعادي گروهي كه بعد از شخصيت ضداجتماعي(پسيكوپات ها) بيشترين درگيري با مقامات قضائي را پيدا مي كنند افراد با شخصيت بدبين يا پارانوئيد هستند. اين افراد به علت سيستم فكري كه دارند قادر به تطبيق خود با محيط و اجتماع و اطرافيان نبوده، با سوءظن و احتياط كامل روابط انساني را برقرار مي كنند، مبتلايان به اين بيماري در حالات شديد بيماري به نحوي سوءظن و بدبيني پيدا مي كنند كه همه را دشمن خود مي پندارند و در نتيجه پرخاشگر مي شوند.
مشكلات باليني شخصيتD بدبين
مبتلايان به اين اختلال شخصيتي مي پندارند كه ديگران آنان را مورد آزار، بهره كشي يا فريب قرار مي دهند. در حالي كه واقعيت چنين نيست. اين افراد بدون هيچ دليلي، برپايه شواهد ناچيز و بي اهميت دچار اين شك هستند كه ديگران ضد آنها توطئه مي كنند. احساس مي كنند كه از فرد يا افراد ديگر به شدت صدمه ديده اند در حالي كه ممكن است هيچ شاهد عيني براي اين مدعا موجود نباشد. درباره وفاداري همسر، بستگان و دوستان خويش ترديدهاي هميشگي دارند و اعمال آنان را به دقت مورد ريزبيني قرار مي دهند تا شواهدي از نيات خصمانه آنان بيابند. هنگامي كه از يك دوست يا خويشاوند محبت و وفاداري ببينند، چنان شگفت زده مي شوند كه نمي توانند اين امر را باور كنند، زيرا انتظار دارند كه دوستان و خويشاوندان فقط درصدد صدمه رسانيدن به آنان باشند.
آنان در رويدادهاي عادي زندگي معاني پنهاني تحقيركننده و توهين آميز و تهديدكننده اي را درك مي كنند.
براي نمونه فرد پارانوئيد يا بدبين ممكن است يك بي توجهي غيرعمدي را از سوي همكار خود به عنوان يك رفتار برنامه ريزي شده براي توهين به شخصت خود تلقي كند و يا اشتباه جزئي محاسبه از طرف يك فروشنده را اقدام عمدي براي دزدي بخواند. حتي تشويق و تعريف اغلب مورد سوءتعبير قرار مي گيرد. براي نمونه اگر كسي از آنان به دليل كار خوبي كه انجام داده اند تعريف كند، فرد بدبين با خود مي انديشد منظور اين است كه كارهاي اضافي و تحميلي را به عهده من بگذارند اگر دوستانشان از روي خيرخواهي پيشنهاد ياري در كار را به آنان بدهند با خود مي پندارند: منظور اين است كه من به تنهايي از عهده كارم برنمي آيم.
مبتلايان به اختلال شخصيت پارانوئيد هميشه در حالت لجاجت و كينه ورزي هستند. عشق و گذشت، همدلي و همدردي در زندگي آنان جاري نيست و تمايلي به بخشودن توهين ها يا تحقيرهاي خيالي ندارند. هر بي توجهي جزئي سبب برانگيختن دشمني عمده از سوي آنان مي شود و احساس دشمني براي زمان طولاني ادامه مي يابد.سركردن با مبتلايان به اختلال شخصيت پارانوئيد مشكل است. طبيعت بدبين و مجادله گراي آنان ممكن است واكنش خصمانه اي را در ديگران پديد بياورد. افراد مبتلا به اختلال شخصيت بدبين اغلب از نظر عواطف سرد، خالي از شوخ طبعي، خشك و از نظر روابط انتقاد كننده از ديگرن، آب زير كاه و توطئه چين و ناتوان در همكاري كردن با ديگران هستند. بديهي است كه اين ويژگي ها موجب ارتقاي روابط دلپذير و صميمانه نمي شود.
از آنجايي كه مبتلايان به شخصيت پارانوئيد قادر به اعتماد به ديگران نيستند نياز شديد به خودكفايي و استقلال دارند. آنان تمايل دارند بر اطرافيان خود مسلط باشند در غير اين صورت احساس  آرامش نمي كنند، معمولاً اين افراد انگيزه هاي شرورانه را به ديگران نسبت مي دهند كه اين امر ناشي از برون فكني ترس هاي خود آنان است. اغلب خيال پردازي هايي در مورد قدرت و منزلت خويش دارند در صورتي كه نسبت به ديگران به ويژه كساني كه از نظر پايگاه اجتماعي، شغلي و علمي متمايز هستند ديدگاه منفي و قالبي ابراز مي كنند. اين افراد متقاعد نمي شوند كه مديران خود را محترمانه صدا كنند و دستورات مافوق را به سختي اطاعت مي كنند. حتي اگر به درمانگر يا پزشك مراجعه كنند آنها را دكتر خطاب نمي كنند. دوستي و وفاداري و اظهار محبت ديگران را نه تنها قبول نمي كنند بلكه بدگماني شان بيشتر مي شود، زيرا تصور مي كنند اين اظهار محبت ها نوعي تباني عليه ايشان است.
علل بدبيني
در دوران كودكي اغلب مبتلايان به اختلال شخصيت پارانوئيد نشانه هايي چون انزوا، تكروي، رابطه ضعيف با همسالان، احساس اضطراب در جمع، نارسايي تحصيلي و حساسيت بيش از حد دارند.
اختلال شخصيت پارانوئيد در بين مبتلايان به اسكيزوفرنياي مزمن و شخصيت هاي ضداجتماعي و هيستريونيك (نمايشي) و خودشيفته و اختلال دو قطبي (شيدايي و افسردگي) بيشتر است.
گاهي در اثر يك بيماري مغزي دگرگوني هاي شخصيتي مشابه با شخصيت پارانوئيد پديد مي آيد. بعضي اوقات اعتياد به موادمخدر سبب دگرگوني هاي شخصيتي پارانوئيد مي شود.
معلوليت هاي جسمي نيز در ايجاد اختلال شخصيت پارانوئيد مي تواند نقش موثري داشته باشد. براي نمونه ناشنوايي ممكن است سبب شود فرد بينديشد ديگران در حضور او آهسته سخن مي گويند چرا كه مي خواهند متوجه گفت وگوي آنان نشود، زيرا قصد توطئه عليه او دارند. به اين ترتيب افرادي كه افت شنوايي يا سنگيني گوش دارند و كساني كه به پيرگوشي مبتلا هستند احتمال دارد كه بتدريج تمايلات بدبيني يا خودبزرگ بيني پيدا كنند و تصور كنند كه ديگران براي آزار آنها نقشه مي كشند، اين حالت ها را در روانشناسي مرضي پارانويا مي نامند.
عده اي عوامل ارثي را در اين اختلال دخيل دانسته اند اما به نظر مي رسد نقش محيط اوليه پرورشي كودك نيز بسيار مهم باشد. محيط خانوادگي سرد و بي روح و در نتيجه انزواطلبي، جو بي اعتمادي، سوءظن ، موقعيت هاي برانگيزاننده حسادت، بدرفتاري از سوي والدين، رفتار و گفتار طعنه آميز و داراي معاني دوگانه از سوي آنان همه در ايجاد اختلال شخصيت پارانوئيد نقش بسزايي دارند.
مطالعات باليني در خصوصيت فرد پارانوئيد نشان داده است كه غالباً اين افراد داراي والديني هستند كه يكي از آنان رفتار مستبدانه و تحكيم آميز و ديگري فردي فروتن، بردبار، بي اراده و انفعالي مي باشد، اين تفاوت و ناهماهنگي خصوصيات پدر و مادر سرمشق نامناسبي براي كودكي است كه شخصيت وي در حال شكل پذيري و تكوين باشد. در نتيجه كودك احساس طردشدگي از يكي از والدين خود مي نمايد و نطفه اصلي سوءظن نسبت به ديگران در او كاشته مي شود. احساسات و حالات تهاجمي و عناد نسبت به پدر يا مادر ممكن است بعدها متوجه همسر، همكاران، دوستان و در مقياس وسيع تر همه مردم شود.
درمان بدبيني
درمان اختصاصي اختلال شخصيت پارانوئيد روان درماني است، اما ويژگي هاي شخصيتي اين بيماران مانع عمده در ايجاد رابطه درماني مناسب است. در سالهاي اخير امكان استفاده از داروهايي كه بر نشانه هاي خاص موثرند و يا اثر فراگير بر زمينه زيست شناختي اين نابهنجاري دارند افق هاي درماني نويني را گشوده است.الكتروشوك نيز گاهي به كوتاه كردن حملات پارانوئيد كمك مي كند.
گاهي استرس شديد باعث حملات حاد پارانوئيد مي شود كه با رفع استرس حملات پارانوئيدي فروكش مي كند.

ترجمه: ويدا لطفي - مطالعات اخير نشان داده كه فراهم كردن ويتامين C كافي مي تواند از كاهش شديد ويتامين E در سيگاري ها بكاهد. اين تحقيق همچنين مكانيزمي را براي جلوگيري از سرطان در سيگاري ها ارائه مي دهد. نتيجه اين تحقيقات در مجله بيولوژي آزاد توسط دانشمندان انستيتو لينوس از دانشگاه ايالت اورگون آمده است. اين تحقيقات براساس طبيعت داروهاي تسكين دهنده و مطالعات كلينيكي در مورد سيگاري ها و غيرسيگاري ها صورت گرفته است و بر اين نكته تأكيد دارد كه فراهم كردن 1000 ميلي گرم ويتامين C در روز مي تواند 458 درصد كمبود ويتامين E را در سيگاري ها جبران نمايد. به طور كلي فراهم كردن ويتامين C از فعاليت و ميزان پلاسماي ويتامين E محافظت مي نمايد بنابراين سيگاري هايي كه به ميزان كافي آن را دريافت مي دارند مانند غيرسيگاري ها
آنتي اكسيدان لازم را دارا هستند.
مارت توبر استاد محقق مؤسسه تحقيقي مواد مغذي(OSU) مي گويد كه مطالعات تحقيقي زيادي در مورد مواد مغذي در سال هاي پيش انجام پذيرفته كه نتايج متفاوتي دربرداشته است. چيزي كه در همه اين آزمايش ها يكسان است استفاده صحيح از مواد مغذي است و اين تنها براي افراد سيگاري صدق نمي كند. او همچنين مي افزايد: ويتامين E مهم ترين سد دفاعي در ريه هاي انسان عليه مضرات دود سيگار كه موجب ايجاد راديكالهاي آزاد مي شود است. اگر بدن به ميزان كافي ويتامين E دريافت نمايد اين آنتي اكسيدانها مي توانند ضد راديكالهاي پروكسيل كه در اثر دود سيگار پديد مي آيند و سبب تخريب ششها مي گردند فعاليت نمايند. اين تحقيق و ديگر تحقيق ها حاكي از آن است كه ويتامين E بدون حضور ويتامين C خود به نوعي راديكال مخرب تبديل مي شود. همچنين ويتامين E در بافتهاي سيگاري ها افت مي كند تا ميزان كلي آن در خون در حد نرمال باقي بماند.
توبر مي گويد: مي دانيم كه سيگاري ها همواره در معرض اكسيدها هستند زيرا دود سيگار خود نوعي اكسيد است و موجب ايجاد راديكالهاي آزاد و تغييرات سلولي است؛ سيستم دفاعي بدن همواره نسبت به التهاب حساس است و التهاب يكي از علل ايجاد سرطان ريه و ديگر بيماريهاي خطرناك نظير ديابت، ناراحتي قلبي و فشار خون است. در اثر نبود عامل محافظت از آنتي اكسيدانها، سيگاري ها همواره با مشكلات زيادي مواجه هستند. او مي گويد: سطلي را تصور كنيد كه سوراخي در آن است. شما مدام در آن آب مي ريزيد در سيگاري ها اين سوراخ به حدي بزرگ است كه آب بلافاصله از آن خالي مي شود در مورد مواد مغذي هم همين گونه است شما مجبوريد هر چه بيشتر مواد مغذي به بدن برسانيد تا كمبود شديد آنها جبران شود كه در سيگاري ها اين اتفاق به ندرت مي افتد. تحقيقات نشان داده كه تنها در 24 درصد مردان و در 4/2 درصد زنان ميزان كافي ويتامين E دريافت مي شود.
تحقيقات همچنين حاكي از آن است كه افراد سيگاري ميزان زيادي گوشت مصرف مي كنند كه باعث ايجاد پايين آمدن آنتي اكسيدان  مي شود. در عوض ميوه ها و سبزيها كه سرشار از اين مواد است بسيار كم مصرف مي شود و از آنجايي كه سيگاري ها بايد به ميزان زياد آنتي اكسيدان دريافت كنند اين رژيم غلط باعث كمتر شدن آنتي اكسيدان در بدنشان مي شود.
دانشمندان مي گويند: آنتي اكسيدانها نقش مهمي در جلوگيري از بيماريها دارند اما وقتي بيماري به وجود آمد و گسترش يافت نقش آنتي اكسيدان  كم مي شود. توبر مي گويد: هيچ آزمايشي حاكي از مثبت بودن نقش آنتي اكسيدان در درمان بيماري بعد از پيشرفت آن وجود ندارد. او مي افزايد: ما از تعدادي از افراد مورد آزمايش خواستيم كه از ميوه ها و سبزيها به ميزان كم استفاده كنند در نتيجه ويتامين C كافي به بدنشان نرسيد و به عده اي ديگر هم داروهاي دفاعي براي بدن تجويز كرديم.
سيگاري هايي كه ويتامين C دريافت كردند ميزان پلاسماي ويتامين E در آنها مانند غيرسيگاري ها بود اما آنهايي كه ويتامين C كافي دريافت نكرده بودند آلفا ويتامين E آنها 25 درصد سريعتر از غيرسيگاري ها از دست رفت و گاما ويتامين E45 درصد. توبر در آخر مي گويد: چيزي كه در اين آزمايش بسيار مهم بود اين است كه ويتامين E و C ارتباط بسيار نزديكي با هم دارند و در كنار هم تأثيرات مهمي بر بدن باقي مي گذارند و دريافت كافي اين دو ويتامين براي سيگاري ها بسيار ضروري است.
منبع: www.dailynews.com

ترجمه: سودابه قيصري- آمارها دروغ نمي گويند: پوكي استخوان معضلي جدي است.
تقريباً يك سوم همه زناني كه در دوران يائسگي قرار دارند دچار اين بيماري خاموش بوده يا در حال ابتلا به آن هستند. اين بيماري غالباً طي چند سال و بدون هيچ گونه علامتي رشد مي كند. پس چرا بايد همه مراقب باشيم؟ زيرا اين بيماري در نهايت باعث ضعف و ترد و شكننده شدن استخوان ها شده و به آساني باعث شكستگي لگن، ستون فقرات و مچ دست مي شود و از آن جايي كه يك نفر از هر پنج نفري كه دچار شكستگي لگن مي شوند طي يك سال جان خود را از دست مي دهند، بنابراين توجه به اين بيماري بسيار حياتي است و نمي توان به آساني از كنار اين آمار و ارقام گذشت. براي پيشگيري و مقابله با اين بيماري خاموش 7 راه آسان وجود دارد كه توجه به آنها مي تواند شما را از خطر جدي برهاند.
حركت كنيد
ثابت شده كه ورزش مي تواند با ايجاد سلول هاي استخواني بيشتر و تقويت ماهيچه ها در مقابل استخوان ها، از پوكي استخوان جلوگيري كند؛ به ويژه فعاليت هايي كه نيروي بيشتري مي طلبد مانند دو آهسته، پياده روي و بالا رفتن از پله ها مي تواند در تقويت استخوان ها كمك كند. ورزش هاي مقاومتي مانند بالا بردن دمبل و وزنه و همين طور دستگاه هاي ورزشي مكانيكي نيز مؤثرند.
از دارو استفاده كنيد
در حالي كه برخي از داروها ممكن است خطر ابتلا به پوكي استخوان را افزايش دهند، داروهاي ديگري وجود دارند كه توسط FDA براي درمان و پيشگيري تاييد شده اند:
* درمان جايگزين هورمون(HRT)
* آلندرو نيت سديم (Fosamax)
* رايزدرونيت سديم (Actonel)
* رالوكزيفن(Evista)
* كلسي تونين (Miacalcin)
در حالي كه اين داروها شكستگي و ضعف استخوان ها را متوقف يا كند مي كنند، بسياري از آنها عوارض جانبي نيز دارند.
قبل از مصرف هر دارويي با پزشك خود مشورت كنيد تا بدانيد كدام دارو براي شما مناسب است.
داروي خود را كنترل كنيد.
ممكن است داروهاي خاصي خطر ابتلا به پوكي استخوان را افزايش دهند:
* داروهاي سركوب كننده سيستم ايمني بدن از جمله پردنيزون و ديگر استروئيدها، متوترگزيت و سايكلوسپورين
* داروهاي تيروئيد
* داروهاي ضد تشنج
* آنتي اسيدهاي حاوي آلومينيوم
* داروهاي پائين آورنده كلسترول
* استفاده طولاني مدت از داروهاي قندي
اين داروها ممكن است باعث كاهش توده استخواني شوند ولي در عين حال ممكن است براي درمان بيماري هاي جدي اساسي باشند.
فوايد و مضرات داروهاي خود را با پزشكتان در ميان گذاشته و سپس تصميم بگيريد.
عادات بد را ترك كنيد.
اگر سيگار مي كشيد، در اين جا دليل ديگري براي ترك آن ارائه مي شود. ثابت شده كه كشيدن سيگار تراكم استخواني را كاهش و خطر شكستگي را افزايش مي دهد.علاوه بر اين، اگر استخوان بشكند، سيگار بهبود آن را به تأخير مي اندازد زيرا سيگاري ها مقدار كمتري اكسيژن در خون خود حمل مي كنند و اكسيژن براي بهبود زخم ها و شكستگي ها بسيار ضروري است.
زنان سيگاري نيز 5 سال زودتر از غيرسيگاري ها دچار يائسگي مي شوند،  بنابراين خطر پوكي استخوان نيز در آنان بيشتر است.
مواظب نوشيدني خود باشيد
الكل مي تواند در متابوليسم ويتامين D دخالت كند كه همين مسئله جذب كلسيم در بدن را تحت تأثير قرار مي دهد. مصرف بيش از حد الكل همچنين توليد هورمون را مختل مي كند كه در نتيجه وضعيت پريود خانم ها را قبل از دوران يائسگي تحت تأثير قرار مي دهد و سطح تستوسترون را پايين مي آورد كه هر دو اين حالت ها خطر پوكي استخوان را افزايش مي دهند.
مصرف ويتامين D را افزايش دهيد
براي جذب شدن همه كلسيمي كه در طول روز و در وعده هاي غذايي خود مصرف مي كنيم، به ويتامين D نياز داريم، خوشبختانه با در معرض نور خورشيد قرار گرفتن، پوست ما خود ويتامين D توليد مي كند. 10 تا 15 دقيقه در معرض نور خورشيد قرار گرفتن به مدت دو تا سه بار در هفته براي بسياري از افراد در تأمين ويتامين D كافي است.
نوشيدن شير غني شده با ويتامين D نيز كمك مؤثري است اما بايد مواظب باشيد كه مصرف بيش از حد مكمل هاي ويتامين مي تواند سمي و خطرناك باشد.
كلسيم مصرف كنيد
با وجود اين كه پزشكان مصرف روزانه 1000 تا 1200 ميلي گرم كلسيم را براي زنان و مردان بزرگسال توصيه مي كنند، اما اغلب ما به اندازه كافي از اين ماده غذايي ضروري مصرف نمي كنيم.
براي حصول اطمينان از دريافت كلسيم ضروري، مي توانيم غذاهاي سرشار از كلسيم را به برنامه غذايي خود بيفزائيم:
* محصولات لبني كم چربي
* كنسرو ماهي ساردين و آزاد با استخوان
* كلم بروكلي
* اسفناج و ديگر سبزيجات با برگ سبز تيره
* محصولات غني شده با كلسيم مانند آب پرتقال
منبع: Third Age

فيزيوتراپيست محسن هاشمي، رئيس هيأت مديره انجمن فيزيوتراپي ايران با اعلام مطلب فوق در جمع خبرنگاران گفت: متاسفانه جامعه ما يك جامعه تنبل و بي تحرك است كه اين امر منشأ بسياري از بيماريهاي جسمي و روحي است؛ در واقع جامعه ما دچار يك بيماري ساكت و خاموش است كه بدون علائم و نشانه ها به پيشروي در لايه هاي جامعه مي پردازد و اثرات آن در سنين مختلف نمايان مي شود. وي گفت: جامعه امروز ما كه از آن به عنوان جامعه جوان ياد مي شود ناگزير در آينده به جامعه اي ميانسال تبديل خواهد شد كه در آن شاهد بيماريهاي مختلف مفصلي، عضلاني و استخواني نزد افراد خواهيم بود و يكي از راههاي پيشگيري از چنين وضعيتي روي آوردن به ورزش براي حداقل سه بار در هفته و پياده روي و ايجاد اماكن ورزشي متناسب با هزينه هاي كم براي آحاد جامعه مي باشد. دكتر محمدرضا هاديان معاون آموزشي و پژوهشي دانشكده توانبخشي دانشگاه علوم پزشكي تهران در ادامه نشست گفت: طبيعي ترين و بي عارضه ترين روش درمان، همانا درمان هاي فيزيوتراپي مي باشد كه تاثير مهمي در درمان بيماريها و مقايسه با درمان دارويي دارد.گفتني است هفدهمين كنگره فيزيوتراپي ايران از تاريخ 26 الي 28 ارديبهشت ماه برگزار مي شود.

جراحان كلينيك مايو در روچستر مينه سوتاي آمريكا طي يك عمل جراحي 7 ساعته يك جفت دوقلوي دختر به هم چسبيده را از هم جدا كردند. جراحان پس از جدا كردن كبدهاي به هم چسبيده، تغيير وضعيت دادن قلب ها و تقسيم كردن روده مشترك توانستند ابيگيل و ايزابل كارلسون(دوقلوهاي 5ماهه) را از هم جدا كنند.كبدهاي اين دو نوزاد به هم چسبيده بود. همچنين آنها در محل ديافراگم و لوزالمعده به هم متصل بودند و بخشي از روده هايشان هم مشترك بود.جراحان به خصوص در جداكردن كبدهاي اين دو نوزادان با مشكل روبه رو بودند، زيرا كبدها كاملاً به هم چسبيده بودند و لازم بود عروق خوني شان به درستي از هم جدا شود. آنها مجراي صفراوي موجود را براي يكي از دوقلوها حفظ كردند و براي ديگري، يك مجرا براي تخليه صفرا از كبد درست كردند. جراحان همچنين مجبور شدند كيسه هاي صفراي دو نوزاد را بردارند.پزشكان مي گويند گرچه اين عمل جراحي بسيار پيچيده بوده، اما 90 تا 95 درصد احتمال دارد كه هر دو دختر زنده بمانند.