كيارش طهماسبي
سوريه كشوري است كه در سالهاي مياني دهه 1940ميلادي از سيطره استعمارگران فرانسوي رهايي يافته و امروزه پس از پشت سرگذاشتن سالهايي پرتلاطم در ساحل آرامش كناره گرفته. آرامشي كه البته؛ هرازگاهي با تهديدات سياسي و اقتصادي غربي ها به هم مي خورد. اما اين همه مقامات سوري را از گام نهادن در عرصه پيشرفت و ترقي باز نمي دارد، آنها به رغم تهديدات بين المللي، در صدد آن برآمده اند كه از ظرفيت ها و جاذبه هاي توريستي كشور خويش جهت جذب جهانگردان استفاده كنند. اينان دريافته اند كه توريسم و درآمد ناشي از آن نه تنها باعث رشد اقتصادي مي شود كه غناي فرهنگي را نيز در پي خواهد آورد.
اهميت تاريخي و باستانشناسي سوريه نيز مسئولان اين كشور را بر آن داشته كه بيش از گذشته صنعت جهانگردي و مسايل مربوط به آن را مورد توجه قرار دهند.
اين مسأله توجه رسانه هاي خارجي را نيز برانگيخته و اين بار آنان با رويكردي غيرسياسي و كاملاً اجتماعي درصدد بررسي اوضاع سوريه برآمده اند.
از جمله اين افراد جوناتان فرير گزارشگر بي بي سي بود كه با حضور در شهر كوچك ساحلي تارتووس به بررسي وضعيت آن پرداخته است.
آنچه كه در پي مي آيد، گزارشي است خلاصه شده از آنچه كه فرير درباره تارتووس به رشته تحرير درآورده است.
خيابان الوحده را همگان در شهر تارتووس با مغازه هاي زيبايش مي شناسند، اين خيابان اصلي ترين خيابان شهر كوچك تارتووس از شهرهاي سوريه است. خيابان الوحده از پايين تپه و از ميدان زيباي ساعت به سواحل درياي نيلگون كشيده شده است.
در انتهاي خيابان الوحده آسيابي بادي برفراز قلعه اي به جا مانده از قرون وسطي ساخته شده،  امروزه ديگر اين آسياب بادي چوبي كارايي خود را از دست داده و پره هاي آن تنها با حركاتي كاملا خشن جريان هوا را مي شكافند، دقيقاً مانند همان آسياب هايي كه دن كيشوت در لامانش آنها را به غول هايي ددمنش تشبيه كرده بود.
در كنار اين آسياب خيابان الوحده، با هتل هايي ارزان قيمت، چايخانه ها و مغازه هاي كوچك جواهر و لباس نوار فروشي جلوه اي مدرن به تارتووس داده و تضاد غريبي با قلعه قرون وسطايي و آسياب چوبي ايجاد كرده است. در جاي جاي شهر حتي پيش از آماده سازي آن براي برگزاري جشن هاي شصتمين سالگرد استقلال سوريه از فرانسه- تصاويري از بشاراسد، رئيس جمهوري سوريه- به چشم مي خوردند، در واقع بر شيشه هاي پنجره و درهاي مغازه ها عكس هاي رئيس جمهوري چسبانده شده بود.
در يكي از مغازه هاي كيك فروشي الوحده، تصويري از بشاراسد را در كنار مجسمه اي سبزرنگ و عروسك فيلي قرار داده اند كه گردنبندي به شكل قلب از آن آويزان شده.
مردم سوريه نسبت به بشاراسد -كه شش سال پيش به رغم اخذ مدرك دكتراي خويش در رشته چشم پزشكي به مقام رياست جمهوري سوريه رسيد - احساس دلبستگي و شيفتگي زيادي دارند.
جاذبه توريستي
اما از مسايل سياسي كه بگذريم، توريسم داخلي يكي از مهمترين منابع درآمد شهرهاي ديدني سوريه است. زماني كه هوا گرم و مطبوع است مسافران سوري روبه شهرهايي نظير تارتووس مي آورند و در تراس هتل ها به خوردن غذاي دريايي مشغول مي شوند، البته در فواصلي كه باران و باد فضاي شهر را تغيير مي دهند، از توريست هاي داخلي نيز خبري نيست.
تارتووس از نظر تاريخي داراي جذابيت هاي توريستي فراواني است و انتظار مي رود روزي مانند شهرهاي دمشق و حلب و قلعه كراك ،شواليه اين شهر نيز در نقشه توريستي جهان جايگاه خود را پيدا كند.
تارتووس با قلعه ديدني خود كه يادگاري است از قرون وسطا و زمان جنگ هاي صليبي، مي تواند آينده درخشاني را براي خود متصور باشد. در قرن دوازدهم ميلادي و در اوج نبردهاي صليبي، شواليه هاي اروپايي در اين قلعه پناه گرفته  بودند، اين در حالي بود كه سربازان صلاح الدين ايوبي قلعه را به طور كامل به محاصره خويش درآورده بودند. بر ديواره هاي مستحكم اين قلعه سنگي محفظه هايي پنجره مانند تعبيه شده اند، و از زمان عقب نشيني شواليه هاي صليبي اتاق هاي زيادي در آن ساخته شده اند. در جايي كه زماني سالن ضيافت شواليه ها را تشكيل مي داده امروزه ميداني ساخته شده كه اهالي شهر در آنجا به داد و ستد مي پردازند. در حاشيه اين ميدان نيز مغازه ها و قهوه خانه هايي به چشم مي خورند، كه اكنون آن رنگ و بوي گذشته را از دست داده اند و حتي سايبان هاي برزنتي آنها كه روزي جلوه اي زيبا به محل مي بخشيدند امروزه زير نور آفتاب رنگ باخته و مندرس شده اند.
اين ميدان متأسفانه از نظر بهداشتي نيز شرايط مناسبي ندارد و در گوشه و كنار آن كيسه هاي پلاستيكي، خورده باقي مانده هاي سبزيجات، زباله هاي منازل مسكوني و... به چشم مي خورند، بدتر از همه آنكه گربه هاي ولگرد نيز پس از جست و جو در ميان زباله ها، آنها را در هر جايي رها مي كنند.
تابلويي فلزي نيز بر ديواري ديده مي شود كه روي آن طرح هاي جذابي به منظور برحذر داشتن مردم از ريختن زباله در معابر حك شده است. اما اين تابلو نيز امروزه قديمي و زنگ زده شده و حتي پيچ هاي نگهدارنده آن نيز شل شد ه اند و هر لحظه خطر سقوط تابلو و پيوستن آن به قوطي هاي زنگ زده و آشغال كنار خيابان مي رود. اما همه اينها از جذابيت هاي تارتووس و ساحل صخره اي آن كه فرش هاي كثيف روي آن انداخته اند، كم نمي كند. اين صحنه ها براي بچه مدرسه اي هايي كه توانسته اند ساعاتي را فارغ البال در كنار سواحل به تفريح و خوشگذراني بپردازند، چندان دل آزار نيستند، اما اگر قرار به جذب جهانگردان خارجي به اين مناطق باشد، بايد تغييراتي چند از نظر نظافتي و حفاظتي در سطح شهر و سواحل آن كه رو به درياي نيلگون دارند و وقت و بي وقت فروشندگان اغذيه در آنجا پرسه مي زنند، لحاظ شود. در واقع در اين مقطع مسايل سياست بين الملل چندان دخيل نيستند و اتفاقاً مسايل زيست محيطي و اجتماعي هستند كه بايد براي برطرف كردن معضلات موجود در مناطق توريستي سوريه، اين كشور باستاني، مورد توجه قرار گيرند.

ليدا هادي- پس از سالها كشمكش و مشاجره در آلمان مسئولان اين كشور سياست هاي جديد خود را براي پذيرش مهاجران اعلام كردند. با وجود خيل عظيم متقاضيان تابعيت در آلمان از سوي مهاجران كشورهاي مختلف سياستمداران آلماني در پي طرح پيشنهادي خود اعلام داشتند افرادي كه به دنبال كسب گذرنامه اين كشور و اقامت دايم در آنجا هستند بايد از اين پس آزمون و دوره هاي زبان آلماني شركت كنند و همچنين با قانون اساسي و ديگر مسايل و ارزش هاي اجتماعي آلمان آشنا شوند. اين طرح تقريبا نظير سياست ايالات متحده براي پذيرش مهاجرين است. با تبيين اين قانون كه از سوي مسئولين 16 ايالت آلمان نيز پذيرفته شده است تمامي كساني كه هم اكنون زبان آلماني را به خوبي مي دانند و در امور اجتماعي به طور داوطلبانه حضور داشته اند سريع تر به تبعيت اين كشور پذيرفته
مي شوند. اين امر براي آنها از 8 سال به 6 سال كاهش مي يابد. آلمان در حدود۷.6 ميليون مهاجر را در اكثر شهرهاي خود جاي داده است كه اين ميزان 9 درصد جمعيت اين كشور در بر مي گيرد و در ميان كشورهاي اروپايي سهم قابل توجهي را به خود اختصاص داده است. كارشناسان معتقدند آلمان به دو دليل عمده كاهش ميزان زاد و ولد و همچنين عدم مسئوليت پذيري قشر كاري و جوان اين كشور مجبور به جذب نيروي مفيد از ديگر كشورهاست. در اين ميان مهاجرين كشور تركيه در حدود 28 درصد اين افراد را تشكيل مي دهند.
انجمن حمايت از حقوق اين عده در آلمان قانون جديد را داراي رويكردي نامناسب دانسته و آن را مانع عظيمي براي دستيابي مهاجرين به اقامت تلقي مي كند. به نظر مسئولان اين انجمن براي افرادي كه مجبورند براي تامين نياز خود تمامي روز را به كار بپردازند شركت در اين دوره ها در زماني خاص بسيار مشكل است و حتي قبولي در آزمون هاي كتبي براي چنين افرادي كه زبان را در كوچه و خيابان و با كمك محاوره هاي روزمره ياد گرفته اند امري بعيد به نظر مي رسد.
البته سياست نوين آلمان را مي توان دورخيزي براي برنامه هاي آينده اين كشور به شمار آورد چرا كه آنگلا مركل- صدر اعظم آلمان- در نظر دارد از ماه ژوئن مرحله تازه اي در پذيرش نيروي كار ديگر كشورها در پيش بگيرد. اتخاذ اين تصميم و سخت گيري مسئولان آلماني در پي اخبار و حوادثي جنجالي است كه طي هفته هاي گذشته باعث نگراني مردم و واكنش محافل سياسي و اجتماعي اين كشور شده است. قتل يك زن ترك به دست برادرانش به دليل نحوه زندگي غربي وي و همچنين خشونت و بي حرمتي در مدرسه اي كه بيشتر دانش آموزان آن از خانواده هايي مهاجر بودند حاكي از آن بود كه مسئولان آلماني در پذيرش تابعيت افراد بايد دقت نظر بيشتري داشته باشند. البته اين بحث فقط منحصر به كشور آلمان نيست و هم اكنون اكثر كشورهاي اروپايي تدابير خاصي در اين زمينه در نظر گرفته اند. در واقع پس از حادثه 11 سپتامبر سياستمداران اروپايي بيش از پيش نگران پيامدهاي ناشي از سهل انگاري و كوتاهي خود در پذيرش مهاجران هستند. حادثه مادريد و لندن، آشوبهاي خياباني پاريس، قتل منتقد و كارگردان ون گوگ در هلند و مسايلي از اين دست همگي نياز به اتخاذ چنين تصميم هايي را افزايش داده است. از ابتداي سال جاري ميلادي بسياري از محافل غربي و دوستداران اروپا شروع به تشويق و هدايت مهاجران براي شناخت و پذيرش فرهنگ محل اقامت خود كرده اند تا جايي كه برخي كشورهاي عضو اتحاديه اروپا تدابيري انديشيده اند كه طي آن مهاجران با پذيرفتن قراردادي اجتماعي ملزم به قبول تمامي ارزش هاي غربي مي شوند به طوري كه در سراسر اروپا داشتن تابعيت يكي از كشورها منوط به دانستن زبان و شناخت و پذيرش كامل فرهنگ آن ملت شده است.
در ماه فوريه مسئولان كشور هلند اعلام كردند كه مهاجرين ديگر كشورها براي دستيابي به گذرنامه اي هلندي بايد آزمونها و دوره هاي مختلف زبان، تاريخ و فرهنگ اين كشور را پشت سر بگذارند. جالب آنكه در اين ميان تماشاي حداقل يك فيلم با تصاويري غير اخلاقي از ملزمات شمرده مي شد. در همين ماه كشور فرانسه نيز برنامه ها و سياستهاي خاص خود را براي گزينش افراد معرفي كرد. در انگلستان هم چنين قوانيني براي رسيدن به تابعيت اين كشور در نظر گرفته شده است. با اين حال كارشناسان امور مهاجرت معتقدند كه اين آزمونها و موانع راهكار مناسبي نخواهند بود و نمي توانند راهگشاي مؤثري در اين زمينه باشند. گونتر پنينگ كارشناس آلماني حتي مشكلات پيش روي آلمان را تا آن اندازه نمي داند كه چنين تعداد عظيمي بدون حق اقامت در آنجا به كار گرفته شوند. به گفته او هم اكنون در برلين از هر 4 نفر يكي تابعيت كشور آلمان را ندارد و به همين دليل از تمامي حقوق شهروندي محروم است.در واقع مهاجرت در كشور آلمان امري اجتناب ناپذير است. طي سالهاي 1950 تا 1960 كه زمان شكوفايي اقتصاد آلمان پس از جنگ جهاني بود شمار بسيار زيادي از مردم كشورهاي ديگر به آنجا هجوم آوردند.
در آن سالها هيچ شرايط خاصي براي ورود و اقامت در آلمان وجود نداشت و گمان مي رفت كه مهاجران پس از مدتي به وطن خود باز مي گردند. اما اين طور نشد و بسياري از آنها آلمان را به موطن خود ترجيح دادند. اين حقيقتي بود كه مسئولان آلماني در سال 1990 به آن پي بردند. از سال 1970 تاكنون 3.2 ميليون نفر توانسته اند به اقامت دايم اين كشور دست پيدا كنند و در سال 2004 نزديك به 127000 نفر آلماني شدند.
تصميم جديد كشور آلمان مبني بر پيش گرفتن سياستهاي جديد پذيرش مهاجرين از سوي حزب محافظه كار اين كشور مطرح و با واكنش سياستمداران چپگرا و همچنين انجمن مهاجرين ترك رو به رو شد.
طي اين طرح از افراد متقاضي سوال هايي در رابطه با مسايل جنسي مطرح در آلمان، بنيادگرايي اسلامي و تروريسم و ... پرسيده مي شود كه از نظر اين عده با افكار و اعتقادات اسلامي مهاجرين ترك در تضاد است. كارشناسان معتقدند اين طرح ها بيش از آنكه مؤثرباشند دردسرساز خواهند بود. به باور آنها اين راهكار با طرح چنين سؤالاتي فقط ديگر مسايل موجود را تحت شعاع قرار مي دهد و از آلمان چهره تاريكي مي سازد. در نظر اين عده كشور آلمان با طرح چنين مسايلي به جاي جذب درست و آگاهانه مهاجرين نه تنها آنها را طرد مي كند بلكه اين طور نشان مي دهد كه گويا مايل به حضور و پذيرش آنان نيست. و اين بدترين پيامدي است كه سياست نوين مهاجرپذيري براي اتباع و بيش از آن براي كشور آلمان به همراه خواهد داشت.

لاخورنادا
روزنامه لاخورنادا- چاپ مكزيك- خبر و عكس اول خود را به برنامه هاي نظامي ضدمهاجرتي آمريكا اختصاص داده است.به نوشته اين روزنامه جورج بوش- رئيس جمهوري آمريكا- در پاسخ به نگراني هاي ويسنته فوكس- رئيس جمهوري مكزيك- گفته است قصد ندارد مرز مشترك 2هزار مايلي با مكزيك را به حالت نظامي درآورد.اين درحالي است كه دولت آمريكا قصد دارد 6هزار سرباز را براي جلوگيري از مهاجرت غيرقانوني به مرز مكزيك اعزام كند.
آب س
روزنامه آب س چاپ اسپانيا اتا و مبارز مسلحانه با اين گروه را براي موضوع خبر اول خود برگزيده است.اين روزنامه در گزارش اول خود نوشته است: آنهايي كه از طريق گفت وگو با اتا (جدايي طلبان باسك) درصدد غيرفعال كردن جنگ هاي مسلحانه برآمده اند در اشتباه هستند.نويسنده اين گزارش بر اين باور است كه در حالي كه اتا بر خواسته هاي خويش مبني بر استقلال ايالت باسك پافشاري مي كند، مذاكره سياسي دولت اسپانيا با اين گروه بي نتيجه است.
مسكوتايمز
روزنامه مسكوتايمز عكس اول خود را به بازي دختربچه ها در محوطه سبز مشرف به كاخ كرملين اختصاص داده است.با گرم ترشدن هوا در مسكو و رسيدن دماي آن به 16 درجه بالاي صفر، والدين مسكويي، كودكان خود را براي گشت و گذار به بيرون از خانه و به نزديكي كاخ كرملين آورده اند. كاخ كرملين كه مجموعه اي است از بناهاي حكومتي و مذهبي، از جمله يادگارهاي تزارها در مركز شهر مسكو محسوب مي شود.
چايناديلي
روزنامه چايناديلي تصوير اول خود را به نجات معدنچيان چيني اختصاص داده است.در تصوير اين روزنامه، امداگران در حال حمل يكي از معدنچيان نجات يافته ديده مي شوند.يك زن نيز در ميان معدنچياني كه در 130متري زيرزمين و زير آوار مدفون شده اند، حضور دارد. اين معدن روز شنبه در يكي از استان هاي شرقي چين ريزش كرد. لازم به ذكر است كه هزار امدادگر براي نجات مصيبت زدگان وارد عمل شده اند.

حمله تمساح ها
تمساحي كه در تصوير مي بينيد به تازگي در ايالت فلوريداي آمريكا به عنوان تمساح آدم خوار شكار شده است. وجود تمساح ها در فلوريدا و در ميان خانه هاي مسكوني چيز جديدي نيست. معمولاً اين حيوانات در استخر خانه هاي بزرگ منطقه كه اكثراً هيچ حفاظي در اطراف ندارند خانه مي گزينند. طي سال هاي گذشته هميشه مسئولان در هفته چند مورد شكار تمساح داشته اند و مسأله مهم اين بود كه هيچ كدام از آنها به انسان ها حمله نمي كردند.
اما به تازگي يك مورد قطعي و يك مورد احتمالي حمله تمساح ها به انسان در منطقه مشاهده شده است كه تمساح ستون ما مورد قطعي را انجام داده است. هر دو مورد حمله، به كشته شدن يك انسان منجر شده است و از اين رو مسئولان به مردم توصيه كرده اند هرگز در مناطق ناامن شنا نكنند و حيوانات خانگي خود را براي گردش به چنين مكان هايي نبرند. اين توصيه ها نگراني بسيار زيادي در بين مردم منطقه ايجاد كرده است چون مردم سالهاست همزيستي تقريباً مسالمت آميزي با تمساح ها داشته اند. برخي كارشناسان معتقدند گسترش محدوده شهري فلوريدا به طرف محل زندگي تمساح ها، رويارويي مستقيم مردم و اين موجودات را اجتناب ناپذير كرده است و در آينده مطمئناً شاهد حملات بيشتري از سوي تمساح ها خواهيم بود. در فلوريدا حدود يك ميليون تمساح زندگي مي كنند.
پليس هاي مظلوم
سلاح هاي سردي كه در تصوير مشاهده مي شوند همگي از سوي پليس انگلستان ضبط شده اند. اما جالب است بدانيد كاربرد اين سلاح ها فقط حمله به پليس بوده است. طبق آمارهاي منتشر شده طي دو سال گذشته هفت هزار پليس در انگلستان و ولز با اسلحه گرم تهديد شده اند و در همين مدت چهار هزار افسر ديگر با سلاح سرد مورد حمله قرار گرفته اند.
اين اتفاقات باعث شده است افسران پليس در انگلستان و ولز خواستار تجهيز خود به سلاح هاي گرم شوند اما اين درخواست منطقي آنها از سوي مقامات بالاي پليس رد شده است. البته درخواست تجهيز نيروهاي پليس به سلاح گرم در ميان تمام نيروهاي پليس عموميت ندارد و تنها 4/23 درصد افسران پليس خواستار تجهيز با سلاح گرم هستند. در عوض تعداد زيادي از آنها خواستار تجهيز با وسايلي مانند باتوم برقي هستند.
در انگليس افسران پليس به ندرت سلاح گرم با خود حمل مي كنند. آنها معمولاً فقط يك باتوم و يك بي سيم با خود حمل مي كنند و تنها در صورتي كه موقعيت اضطراري پيش آيد مي توانند درخواست كنند اسلحه و نيروهاي ويژه به منطقه خطر ارسال شوند.
تمديد مأموريت
سربازي كه در تصوير مشاهده مي شود يكي از نيروهاي نظامي كانادا در جنوب افغانستان است كه تحت فرماندهي نيروهاي ناتو، مسئول برقراري امنيت در برخي مناطق افغانستان است. حضور اين نيروها در افغانستان، مخالفان بسيار زيادي در داخل كانادا دارد اما طبق آخرين خبرها، دولت كانادا مي خواهد مدت مأموريت نيروهاي نظامي اش را در كانادا دو سال ديگر تمديد كند. پيش تر قرار بود 2300 نيروي كانادايي در زمستان آينده افغانستان را ترك كنند اما طبق تصميم دولت كانادا، ماموريت آنها تا سال 2009 تمديد خواهد شد.
حضور نيروهاي نظامي كانادا در افغانستان همان طور كه گفته شد منتقدان بسيار زيادي دارد. فشار اين منتقدان وقتي بيشتر شد كه طي سه ماه گذشته چند نيروي كانادايي بر اثر حملات نيروهاي طالبان كشته شدند.
آخرين تلفات اين نيروها هم به صدمه ديدن دو سرباز بازمي گردد كه هفته گذشته بر اثر انفجار بمب مجروح شدند. دولت كانادا به حضور نظاميانش در افغانستان اهميت بسيار زيادي مي دهد به گونه اي كه استفان هارپر- نخست وزير- و پيتر مك كي- وزير امور خارجه كانادا- تا به حال دوبار مستقلاً از نيروهاي نظامي كانادايي در افغانستان بازديد كرده اند.