سميه عليپور
فروردين و ارديبهشت هر سال براي اهالي سينما با هيجان برگزاري جشنواره كن همراه است. معمولاً تا پايان فروردين تكليف فيلم هاي پذيرفته شده در بخش هاي مختلف اين جشنواره بين المللي روشن مي شود و مسافران ايراني هم بار خود را براي رقابتي سخت مي بندند و عازم شهر افسانه اي سينمايي ها مي شوند.
اما سينماي ايران امسال با بي مهري هيأت انتخاب جشنواره كن رو به رو شده و اين اتفاق شرايط متفاوتي را براي سينماگران ايراني در ارتباط با كن بوجود آورده است.
زماني كه در جلسه رسمي هيأت انتخاب كن پنجاه و نهم اينچنين عنوان شد كه هيچ يك از فيلم هاي ايراني در بخش هاي رسمي و جنبي اين جشنواره پذيرفته نشده اند، موضع گيري هاي مختلفي از سوي ايرانيان مشاهده شد.
برخي كه سال ها دم از به پايان رسيدن عمر سينماي جشنواره اي ايراني مي زدند، اين بداقبالي فيلم هاي ايراني در كن پنجاه و نهم را به عنوان مصداق ادعاي خود دانستند و بعضي هم نگران وضعيت سينماي ايران در عرصه بين المللي اظهار نظرهايي كردند. اما آب پاكي زماني بر دست فيلمسازان ايراني ريخته شد كه رئيس جشنواره كن فيلم هاي ايران را داراي موضوع هاي تكراري، روايت غيرمعمول از اوضاع احوال اجتماعي ايران و همچنين كسل كننده عنوان كرد.
در حالي اين مسأله از سوي رئيس جشنواره كن عنوان مي شود كه سال ها قبل فيلم هاي ايراني با موضوعات اجتماعي، ريتمي كند، ساختاري متفاوت و به اصطلاح سينماگران فيلم هاي جشنواره اي مورد تحسين برگزاركنندگان كن قرار مي گرفت.
از طعم گيلاس كه نخل طلا به ارمغان آورد تا كپي هاي نه چندان با كيفيت اين كار و يا فيلم هايي كه بيش از نگاه حرفه اي ساختاري تجربي داشتند همواره مورد تأييد برگزاركنندگان كن بودند اما امسال سرنوشت تازه اي در انتظار فيلم هاي ايراني بود.
پيش از آن كه رئيس جشنواره كن اعلام كند كه از چه رو فيلم هاي ايراني امسال در كن حضور ندارند، برخي مسائل هسته اي و جو سياسي حاكم در سطح جهان را در اين زمينه بي تأثير نمي دانستند اما صحبت هاي صريح رئيس كن نشان داد كه مشكل نه از سياست است نه از خصومت با ايرانيان و نه هيچ چيز ديگر غير از فيلم هاي ايراني. اما ايرانيان همچنان تحليل هاي خود را از اين مسأله دارند.
محمد حقيقت: موضوع فيلم ها ي ايراني هنوز كهنه نشده است
محمد حقيقت سالهاست كه رابط بين سينماگران ايراني به خصوص جوانان فيلمساز با مسئولان جشنواره كن است. او امسال هم از آغاز كه فيلم هاي ايراني به دفتر جشنواره مي رسيدند در جريان جزئيات آنچه در مورد فيلم هاي ايراني اظهار مي شد قرار داشت و همواره از چهارشنبه سوري ساخته اصغر فرهادي و چند كيلو خرما براي مراسم تدفين ساخته سامان سالور به عنوان فيلم هاي پرشانس ايراني در كن پنجاه و نهم نام مي برد. اما پس از آن كه فيلم هاي ايراني از كوتاه تا بلند مورد پذيرش قرار نگرفتند، او هم موضع برگزاركنندگان جشنواره كن را در مورد فيلم هاي ايراني بيان كرد و از آنچه كه در پس پرده ها بيان مي شد، سخن گفت.
او با اشاره به تعداد زياد فيلم هاي ايراني كه راهي كن پنجاه و نهم شده بود، مي گويد: در اين دوره از جشنواره كن فيلم هاي زيادي از سينماي ايران به دفتر جشنواره رسيد و همين تعداد زياد در آغاز كار نظر هيات انتخاب را به خود جلب كرد.
حقيقت در مورد نگاهي كه به اين فيلم ها وجود داشت، مي گويد: از ميان فيلم هاي زيادي كه به دفتر جشنواره رسيده بود، تعدادي از آنها از جمله چهارشنبه سوري و چند كيلو خرما براي مراسم تدفين تا روزهاي پاياني جزو كارهايي بودند كه انتظار مي رفت در بخش نوعي نگاه پذيرفته شود، اما در نهايت اين اتفاق نيافتاد.
حقيقت كمتر از سايرين به تكراري بودن موضوعات و فضاي فيلم هاي ايراني اعتقاد دارد: احساس نمي كنم تكراري بودن موضوعات باعث شده باشد كه فيلم هاي ايراني مورد پذيرش برگزاركنندگان كن قرار نگيرد. جوي كه در مورد سينماي ايران بوجود آمد اجازه نداد تا كارهاي خوبي هم كه به دفتر جشنواره رسيده مورد پذيرش قرار گيرند.
احمد طالبي نژاد: با آماتوريزم نمي توان به جنگ غول رفت
احمد طالبي نژاد نويسنده، منتقد و كارگردان سينما با بيان اين كه همين صحبت ها را چندي پيش از زبان بهمن قبادي شنيده بود كه در همين رابطه اظهار نظر كرده بود مي گويد: سازندگان فيلم هاي ايراني در طي سالهاي گذشته به جاي اين كه روي پرداخت و حرفه اي شدن تأكيد داشته باشند به سمت نوعي آماتوريزم ابتدايي پيش رفتند. پس بعيد نيست كه مدير جشنواره اي مانند كن كه اعتباري براي آن قائل است بخواهد چنين اظهاراتي كند. او با اشاره به توليدات اخير سينماي چين تأكيد مي كند: تحولي كه در سينماي چين بوجود آمده، مي تواند الگوي خوبي براي سينماي ما باشد. چون علاوه بر توجه به جنبه هاي هنري به لحاظ پرداخت سينمايي نيز توانايي رقابت با توليدات هاليوودي را دارند. در حال حاضر سينماي ايران به يك سري موضوعات تكراري مانند بچه اي كه مادر و پدر خود را از دست داده يا زني كه عسرت و سختي زندگي به او فشار مي آورد و ... مي پردازد كه همه با اين موضوعات روبه رو هستند و همه اينها را مي دانند. فيلمسازان ما از قافله تحولات محتوايي و تكنيكي عقب هستند. در حالي كه سينماي حرفه اي آمريكا مضامين جديدي را وارد سينما مي كند كه به عنوان نمونه مي توان به فيلم كوهستان بروك اشاره كرد. با اين كه من اصلاً اين فيلم را تأييد نمي كنم و موضع جدي در قبال اين فيلم دارم اما مي بينيم كه موضوعات جديدي چه از لحاظ خانوادگي و چه از لحاظ سياسي و... وارد سينما مي شود و بازارهاي جهاني را نيز تسخير مي كند. طالبي نژاد اضافه مي كند: با اين حال فيلم هاي ما دست به عصا و محافظه كارانه ساخته مي شوند. تنها فيلم جسورانه اي كه طي سال هاي گذشته ساخته شده، فيلم آفسايد بود كه اگر دستور آقاي احمدي نژاد در مورد ورود خانم ها به استاديوم اجرا مي شد اين فيلم نيز موضوعيت خود را از دست مي داد. در حال حاضر فيلمسازان ما بايد به مضامين عميق تر، جاودانه تر و پوياتر فكر كنند كه با فرهنگ ما درآميخته است. بايد بدانيم با آماتوريزم حاكم بر سينماي هنري نمي توانيم به جنگ غول هاي سينمايي برويم.
ايرج كريمي: فيلم هاي جشنواره اي نماينده كل سينماي ايران نيستند
ايرج كريمي نويسنده و كارگردان سينما با تأكيد بر اين كه فيلم هاي جشنواره اي نماينده كل سينماي ايران نيستند، مي گويد: در سال هاي اخير براي ساخت فيلم هاي جشنواره اي فرمولي پيدا شد كه سازندگان اين نوع فيلم ها از اين فرمول پيروي و فيلم هايي مي سازند. مطلبي كه مدير جشنواره بين المللي كن گفته است چندان بعيد و دور از ذهن نيست. همين موضوع را دو تا سه سال پيش دو منتقد فرانسوي به دوست من گفته بودند و آن را اين طور مطرح كرده بودند كه به نظر مي رسد سينماي ايران رگ خواب ما را پيدا كرده و با ساخت اين گونه فيلم ها به نوعي به ما كلك مي زنند. بنابر اين طبيعي بود كه كار به اينجا بكشد.
كريمي مي گويد: در اين سال ها به اين نتيجه رسيدم كه براي موفقيت در جشنواره هاي جهاني بهتر است كه فيلمساز در درجه اول زن باشد و اگر مرد هم باشد انگليسي بلد نباشد. چون سازندگان فيلم هايي كه در اكثر جشنواره ها موفق شدند اين حالت را داشته اند.
علاوه بر اين تجربه نشان داده كه هر فيلمساز هر سال در يك فستيوال مشخص جايزه مي گيرد و اين نشاندهنده ارتباطات پشت پرده اي است كه هميشه وجود دارد. پس با همه اين اوضاع و احوال طبيعي است كه مدير فستيوال بين المللي نظير كن اين حرف ها را مطرح كند.
كارگردان فيلم باغ هاي كندولوس با بيان اينكه سازندگان فيلم هاي جشنواره اي اكثراً به دنبال موضوعاتي در ايران بودند كه جشنواره هاي اروپايي ها و آمريكايي ها را تحريك كند، مي گويد: در برلين يكي از همين فيلم ها جايزه گرفت. سازندگان اين فيلم ها به نحوي از مشكلات و مسائل مملكت ما بهره برداري غيراخلاقي و غيرهنري مي كنند.
مديران جشنواره ها نيز به فيلم هاي جشنواره اي ايران از لحاظ سينمايي اعتقادي ندارند. به طور مثال فيلم هاي سينمايي بيضايي، مهرجويي و فيلم هاي افراد ديگر كه به طبقه متوسط ايراني مي پردازد توجه آنان را جلب نمي كند و مي توان گفت مديران جشنواره ها به طور غيرمستقيم سفارش دهنده فيلم هاي جشنواره اي هستند تا سوغاتي از جهان سوم را كه ساده و بدون هيچ پيچيدگي و قابل درك باشد را در جشنواره خود ارائه دهند. آنان فيلم هايي را كه به طبقه متوسط جامعه ما مي پردازد و به طور مثال خانمي را پشت فرمان ماشين نشان مي دهد نمي خواهند.
كريمي ادامه مي دهد: تصوري كه برخي از فيلم هاي جشنواره اي از ايران ايجاد كرده اند نوعي زندگي بدوي و غارنشيني در ايران است. من زماني بر فيلم خانه دوست كجاست نيز نقدي داشتم و آن اين بود كه همين كه غربي ها زني را كنار تشت رختشويي ببينند براي آنان جالب است.
كارگردان فيلم از كنار هم مي گذريم با بيان خاطره اي از اكران اين فيلم در كره مي گويد: پس از نمايش فيلم خانم كره اي به من گفت اين اولين فيلم ايراني است كه مي بينم و حس مي كنم، كه ايراني ها چقدر به ما شبيه هستند در حالي كه در سال هاي اخير فيلم هاي ايراني زيادي را ديدم اما اين حس براي من به وجود نيامد. البته اين مطلب دليلي بر شاهكار بودن اين فيلم نيست و مي توان گفت كه اين فيلم نشانه هاي تازه اي از جامعه ايراني به تصوير مي كشد كه به لحاظ سبك و روش زندگي شباهت زيادي به واقعيت دارد.
كريمي با اشاره به صحبت هاي مدير جشنواره كن تأكيد مي كند: اين حرف ها توهين آميز نيست و اميدوارم آنان با اين طور برخوردها، تصور فيلمسازان جشنواره اي ما و برخي از نشريات تخصصي سينمايي كه چشم به دهان غربي ها دوخته اند و با دريافت هر گونه جايزه اي توسط يك فيلم آن را بزرگ مي كنند، تغيير دهند.
غافلگيري سينمايي ها
تنها عايدي سينماي ايران از كن پنجاه و نهم برپايي سومين چتر سينما در بازار فيلم كن است.
پس از شانزده سالي كه هر سال فيلمي ايراني در يكي از بخش هاي كن حضور داشت، غافلگيري سينماگران ايراني توسط برگزاركنندگان جشنواره اين انتظار را بوجود مي آورد كه براي كن شصتم منتظر اتفاق تازه اي از سوي سينماي ايران باشيم. كساني كه تأكيد مي كنند هنوز سينماي ايران در عرصه بين المللي حرفي براي گفتن دارد، براي حفظ وجهه اين جريان و سفر به شهر رويايي سينما اقداماتي خواهند كرد.