پنجشنبه ۱ تير ۱۳۸۵
كتاب
Front Page

گفت وگو با مسعود انصاري، مؤلف دانشنامه حقوق خصوصي
دانشنامه اي با هزاران مدخل
000591.jpg
م- جباري
دانشنامه ها اين ويژگي را دارند كه اطلاعات مختصر و مفيدي از يك موضوع را در اختيار عموم علاقمندان آن رشته و موضوع قرار مي دهند و به گسترش فهم عمومي از يك موضوع يا مفهوم كمك هاي مؤثري مي كنند.
در چند سال اخير، رشد دانشنامه نگاري در ايران حيرت انگيز بوده است و روند تأليف اين آثار به سمت شاخه هاي تخصصي و جزئي تر كشيده شده است، كه خود از رشد دانش در اين زمينه ها حكايت دارد.
دانشنامه حقوق خصوصي كه نخستين دانشنامه از مجموع دانشنامه هايي است كه مسعود انصاري و همكارش به تدوين آن همت گماشته اند، هزاران مدخل را به شكل علمي در معرض ديد علاقمندان اين رشته قرار داده است. انصاري در گفت وگو با همشهري اطلاعات دقيق تري از اين دانشنامه و نحوه مدخل گزيني و ويژگي هاي عملي آن به دست داده است كه مي خوانيد:

* اگر امكان دارد، ابتدا از آثار و كتاب هايي بگوييد كه پيش از اين در زمينه دانشنامه هاي حقوقي تدوين يا تأليف شده است؟
- علي رغم چاپ و نشر دايرة المعارف هاي مختلف متأسفانه به زبان فارسي و حتي عربي گذشته از برخي فرهنگ واره ها، دايره المعارف حقوق نداشته ايم. البته چند فرهنگ اصطلاحات فقهي هم داريم كه كامل نيستند و از آن گذشته به مفهوم علمي روش ندارند. مانند موسوعدي جمال عبدالناصر كه ناقص است.
* در مقدمه كتابتان اشاره كرديد كه اين نخستين دايره المعارفي است كه به صورت روشمند تدوين شده است، مي خواستم بپرسم كه چگونه به اين روش رسيديد؟
- البته اين گونه نيست. منظور من دايره المعارف حقوق به زبان فارسي است. به نحوي كه در آن مقالات دايره المعارفي با تعريف علمي كه دارند، تأليف شده باشد. براي تأليف هر دايره المعارفي ابتدا «پروپازال/ طرح اوليه» آن را تدوين مي كنند. در اين اثر نيز ابتدا همين كار صورت پذيرفت.
البته اين طرح را مي بايد متناسب با امكاناتي كه در اختيار داشتيم تدوين مي كرديم در نتيجه مداخل كم اهميت تر را از مداخل پراهميت تر جدا كرديم و حجم مطالب ذيل مداخل را با همين رويكرد تعيين كرديم. به عنوان مثال درباره مطالب مهم از قبيل ضمان، خلع، بيع، خيارات، شركت هاي مدني و تجاري و... يك مقاله چند صفحه اي (اصولاً بين ده تا بيست صفحه) تأليف كرديم، در حالي كه خيلي از مداخل هم هست كه در چند سطر معناي لغوي و اصطلاحي آن را بيان كرده ايم. چنان كه ابتدا معناي لغوي مداخل را به شيوه مرسوم در فرهنگ نگاري آورده ايم و پس از آن تعريف اصطلاحي آن را باز گفته ايم، آنگاه به ذكر مطالب مرتبط پرداخته ايم. براي هر يك از اين سه بخش البته روش داشته ايم، به عنوان نمونه در تعريف اصطلاحي با عنايت به مباني منطقي تعريف كوشيده ايم در حد امكان تعاريف جامع تر، مانع تر، امروزي تر و قابل فهم تر ارائه شوند. تا حد امكان كوشيده ايم از مرز روش هاي تعيين شده عبور نكنيم.
* يكي از قواعد كار دانشنامه نگاري كنترل كردن كدها و نيز نوشته هايي است كه در متون مختلف وجود دارد، براي نمونه اگر مدخلي چند كتاب و يا مقاله را به عنوان منبع ذكر كرده باشد، آن متن را بايد در خود منبع كنترل كرد. اين كار در دانشنامه شما چگونه و توسط چه كسي يا كساني صورت مي گرفت؟
- بدون ترديد ما مطالب منقول را عيناً از منابع مورد استفاده نقل مي كرديم و كمتر اتفاق افتاده است كه از متون واسطه نقل كنيم و از هر متني استفاده مي كرديم و نيازي نبود كه به متون واسطه رجوع كنيم، به ويژه آن كه قريب به اتفاق منابع ما غيرفارسي بوده اند و مطالب را به فارسي ترجمه كرده ايم،  مانند امهات متون فقهي كه همواره مورد رجوع مستقيم بوده اند.
* تدوين دانشنامه قاعدتاً به صورت تيمي انجام مي شود، تا درصد خطاي آن كمتر شود، فكر مي كنيد تيم دو نفره براي چنين كاري كافي است؟
- البته مطلوب آن است كه شما مي فرماييد، در مقدمه نوشته ايم كه سال ها انتظار داشتيم اين اتفاق بيفتد، اما نشد. ولي بايد در نظر داشت ما چندين هزار ساعت كار را براي تدوين اين دانشنامه صرف كرده ايم. ابتدا در شناخت مهمترين متون دايره المعارفي دنيا از قبيل بريتانيكا، دايره المعارف روس، دايره المعارف ترك، دايره المعارف هلند، لاروس و ... كوشيديم و روش هاي آن را شناختيم و پس از آن روش خود را تعريف كرديم. ابتدا مداخل را يافتيم. مداخل يافته شده چند برابر حجم مداخل كنوني است. ما مي بايد ارتباط منطقي مداخل با حقوق خصوصي را تبيين مي كرديم همه مداخل اين اثر با حقوق خصوصي ارتباط دارند. پس از ويرايش مداخل مقالات را تأليف و تا حد امكان از تكرار پرهيز كرديم. اگر چه هنوز بر اين باور هستيم كه يك تيم منظم با وظايف تعريف شده مي توانند بهتر كار كنند.
* دانشنامه شما نام حقوق خصوصي را بر خود دارد، چه ضرورتي شما را به اين جمع  بندي رسانيد كه ابتدا اين بخش از كار را تدوين و تنظيم كنيد؟
- اين بخش البته بسيار پركاربردتر و گسترده تر از ديگر رشته هاي حقوقي است. در نتيجه مي توانست مورد توجه بيشتري قرار گيرد. ابتدا قرار بود دانشنامه حقوق تدوين كنيم كه شامل همه رشته هاي حقوق بشود، اما پس از تعيين مداخل با حجم عظيمي از مداخل روبه رو شديم كه تأليف همه آنها به پانزده تا بيست سال زمان نياز داشت و تأمين هزينه ها هم براي ناشر خصوصي ممكن نبود. تا اين كه تصميم گرفتيم مطالب هر حوزه را جداگانه تأليف و تدوين كنيم و تأليف اين اثر بيش از پنج سال زمان برده است.
* از جمله كتاب هايي كه سال ها مورد استفاده دانشجويان و نيز وكلا و حقوق دانان قرار گرفته و مي گيرد كتاب دكتر جعفري لنگرودي است. مي خواستم درباره اين كتاب و نقاط قوت و ضعف آن بگوييد و نيز اين نكته كه دانشنامه شما چه وجوه افتراق و اشتراكي با اين كتاب دارد؟
- هر كس كه به پيشرفت دانش در ايران و حتي جهان كمك كرده است، واجب است كه او را نكو بداريم، استاد دكتر لنگرودي نيز حق بزرگي بر گردن اهالي حقوق دارد، بنده و خيليِ ها با آثار ايشان با الفباي حقوق آشنا شده ايم. اما ترمينولوژي تعريف علمي خود را دارد و ما ترمينولوژي ننوشته ايم. بلكه دانشنامه تأليف كرده ايم، دايره المعارف و ترمينولوژي هر يك تعريف خاص خود را دارند. اما اينكه ايشان در تأليف ترمينولوژي و ما در تأليف دانشنامه چه قدر موفق بوده ايم، اين را بايد اهل نظر داوري كنند.
* مهمترين منابعي كه براي نگارش اين دانشنامه به آن استناد كرده ايد و از آن براي تدوين مدخل ها بهره برده ايد، كدام است؟
- منابع اين اثر به تناسب مداخل بسيار متنوع است. از منابع حقوق اسلامي، رومي _ ژرمن و آنگلوساكسون استفاده كرده ايم. اما از آن روي كه حقوق مدني ايران متأثر از فقه اسلامي تدوين شده است، بيشتر به اين منابع نظر داشته ايم. منابع در ذيل مقالات و همچنين در پايان اثر به تفصيل بيان شده است. در نتيجه مراجعه كننده با مراجعه به هر مدخل مي تواند آگاهي هاي مورد نياز خود را به دست آورد و اگر نياز به تفصيل بيشتري داشته باشد، البته مي تواند به منابعي كه به چاپ و صفحه آن تصريح شده، مراجعه كند.
* اشاره كرده ايد كه نزديك به هشتصد مدخل نيز به مداخل اصولي اختصاص يافته است، مي خواستم رابطه حقوق خصوصي با علم اصول را بدانم و اين كه ضرورت آوردن اين مدخل ها چه بوده است؟
- در حقوق اسلامي قواعد فقهي و مباحث اصولي مبناي استنباط و اجتهاد است به عنوان نمونه ما در اين اثر بيش از يكصد و هشتاد قاعده فقهي آورده ايم كه به طور منظم در هيچ كتابي نيامده است. اصول نيز، اصول فقه است فكر نمي كنم رابطه اصول با فقه و فقه با حقوق مسئله پيچيده اي باشد. به ويژه آن كه فهم مباحث اصولي براي يك حقوق دان در مقام استنباط و استدلال از ضروريات است. امهات متون اصولي را مورد مطالعه قرار داديم و مداخل مرتبط را استخراج كرديم و اكنون دانشجوي حقوق مي تواند با مراجعه به اين دانشنامه تصور درستي از اين اصطلاحات داشته باشد.
* بخشي از منابع شما كتاب هاي مرجع مهم فقه در طرق مختلف اسلامي بوده است، ابتدا از ضرورت چنين كاري بگوييد و ديگر اين كه از چه منابعي بيشترين بهره را برده ايد؟
به ضرورت اين موضوع پيش از اين اشاره كردم، حقوق ايران رابطه تنگاتنگي با فقه اسلامي دارد، به عنوان نمونه قانون مدني ايران در معاملات، مناكحات، ارث و ... عيناً بر بنياد فقه اماميه شكل پذيرفته و كدها و مواد قانوني اصولاً براساس نظرگاه مشهور فقيهان اماميه تدوين شده است. در چنين وضعي طبيعي است كه بدون فهم فقه اماميه اصولاً قانون مدني به درستي قابل فهم نيست. در اين دانشنامه تلاش شده است كه مبناي فقهي همه مواد قانوني عيناً با اشاره به متون معين شود. در فقه اماميه بيشترين ارجاعات را به جواهرالكلام داشته ايم و در مقام تطبيق به امهات متون فقهي ساير مذاهب اسلامي هم نظر كرده ايم. در فقه حنفي به بدايع الصنايع كاشاني، در فقه شافعي به مغني المحتاج خطيب، در فقه حنبلي به المغني ابن قدامه و در فقه مالكي به بدايه المجتهد ابن رشد بيشترين مراجعه را داشته ايم. اما اين به آن معني نيست كه به ديگر متون فقهي توجه نداشته باشيم.
* چگونه به اين جمع بندي مي رسيديد كه مدخلي در اين موضوع مي گنجد و اصولاً براي تعيين مدخل چه معيارهايي را تعريف كرده بوديد؟
- به طور كلي اصطلاحات رايج در هر دانشي مشخص هستند. به عنوان نمونه همه اهل فن مي دانند كه انگيزه، داعي و باعث همه تقريباً يك معني را مي رسانند و از اصطلاحات حقوق جزا هستند. از حيث يك تقسيم بندي كلي اصطلاحات رايج در معاملات، مناكحات، ارث، وصيت، حقوق تجارت و ... در حوزه حقوق خصوصي مورد بررسي قرار مي گيرند. از اين حيث مشكل چنداني وجود نداشت .از ميان حدود هشتاد هزار مدخل تعيين شده فقط حدود ده هزار مدخل به حقوق خصوصي مرتبط بودند. فقط مي ماند كليات كه آنها را هم در اين بخش از مجموعه دانشنامه حقوق آورده ايم.
* فكر مي كنيد اين دانشنامه چه خلأ و شكافي را در حوزه كتاب هاي حقوقي پركرده است؟
- ما سعي نكرده ايم فقط به مباحث نظري بپردازيم و اصولاً اين دانشنامه كاربردي هم هست. به نحوي كه مي تواند براي همه كساني كه با حقوق سرو كار دارند، مفيد باشد. تعريف صرف اصطلاحات نيست، به طور مشخص به مواد قانوني و يا تصريحات فقهي نيز اشاره كرده ايم و مخاطب پاسخ خود را در حدي كه مي توان از يك دايره المعارف انتظار داشت از اين دانشنامه دريافت مي دارد. به عنوان نمونه اگر كسي در رابطه با يك مسئله مربوط به فرايض (ارث) پرسشي داشته باشد به آساني مي تواند با رجوع به مبحث مورد نظر مواد قانوني، فتاواي فقيهان، نظرگاه حقوقدانان و ديگر موضوعات مرتبط را بيابد. ضمن آن كه بايد در نظر داشت كه متون مرجع به طور كلي و متون دايره المعارفي به طور ويژه دو وظيفه مهم دارند؛ رفع ابهام از مداخل و ارجاع به متون اصلي كه تلاش شده است اين دو هدف به صورت اصولي روشمند تأمين شود. اميدوارم فقدان وجود يك دايره المعارف حقوق با اين اثر جبران شده باشد.
در اين اثر مباحثي را مي توان يافت كه در كمتر متني آن را يكجا ديده ام، به عنوان نمونه ذيل مدخل ضرب المثل هاي حقوقي يكصد و هشت ضرب المثل مرتبط با حقوق خصوصي را آورده ايم. اين همه با تلاش هاي جان فرسايي به دست آمده است.
* از برنامه هاي آينده خود بگوييد و نيز بازتاب هاي اين اثر در محافل علمي و دانشگاهي.
- طرح كلي ما تدوين مجموعه دانشنامه حقوق است كه تنها يك بخش از آن چهار بخش را تدوين كرده ايم و اكنون مداخل بخش حقوق جزا و جرمشناسي را يافته ايم و مشغول تأليف مقالات هستيم كه اميدواريم اين بخش نيز طي بيست و چهار ماه آينده به مراحل نهايي خود برسد و آماده طبع شود. اما درباره بازتاب هاي اين اثر مهمترين آن استقبالي است كه از آن مي شود و اميدواريم در يك سال آينده بتوانيم آن را تجديد چاپ كنيم . از آن گذشته بيشتر علماي حقوق حضوراً و با تلفن و نامه مؤلفان ما را مورد عنايت خود قرار داده اند. حتي بسياري در خارج از كشور با ما تماس گرفته و وقوع اين حادثه را تبريك گفته اند.
*... و سخن آخر.
- ببينيد ما با حروفنگاري فشرده تلاش كرده ايم بيشترين مطالب را در يك صفحه جاي دهيم. يعني در دو ستون و سي و پنج سطر، بيش از هزار كتاب را براي تعيين مداخل سطر به سطر مورد مطالعه قرار داده ايم و حتي متن بسياري از قراردادهاي قديمي، اصطلاحات رايج ارضي و حتي متوني كه چاپ نشده بودند، از نسخه هاي خطي هم نگذشتيم. با امكانات اندكي كه در اختيار داشتيم همه متون مرجع را تهيه كرده ايم و اينك از علما، دانشجويان، سردفتران،  وكلا و ديگر حقوقدانان تقاضا داريم كه ضعف هاي احتمالي را با ديده اغماض بنگرند، از هر پيشنهاد سازنده اي استقبال مي كنيم. اين طرح ظرفيت هرچه كامل تر شدن را دارد و ما نيز به ضعف هاي احتمالي خود واقفيم. در هر صورت اميدواريم كه اين اثر بتواند بخشي از خلاء موجود در تأليف متون مرجع حقوقي را پر كند.

كتابخانه
دو نگاه به كتاب تاريخ و تطور علوم بلاغت
پر شدن يك خلأ
000594.jpg

مختصري درباره شوقي ضيف و اين كتاب
دكتر شوقي ضيف به سال ۱۹۱۰ در دمياط مصر به دنيا آمد و در مدارس ديني زادگاه خويش با علوم ادبي و اسلامي آشنا شد. او به سال ۱۹۳۵ از دانشكده ادبيات دانشگاه قاهره در مقطع ليسانس فارغ التحصيل شد. در سال ۱۹۳۹.م از پايان نامه فوق ليسانس خويش با موضوع نقد ادبي در كتاب اغاني  ابوالفرج اصفهاني دفاع كرد و در سال ۱۹۴۲.م دكتري خويش را با دفاع از پايان نامه اي تحت نام «الفن و مذاهبه في الشعر» با راهنمايي دكتر طه حسين دريافت كرد. او از همان سالها به تدريس پرداخت و پس از طي مدارج دانشگاهي، در سال ۱۹۵۶.م به استادي رسيد. ضيف به سال ۱۹۷۶ به عضويت مجمع اللغه العربيه كه كار فرهنگستان زبان عربي را انجام مي دهد انتخاب شد و از سال ۱۹۹۲.م رياست اين مجمع علمي معتبر را برعهده داشت. وي در دهم مارس ۲۰۰۵.م در نود و پنجمين سال از زندگاني خويش دنيا را در حالي وداع گفت كه حدود پنجاه اثر جدي در حوزه هاي مختلف از تاريخ ادبيات گرفته تا مباحث گوناگون نقد ادبي و بلاغت و دستور زبان و تحقيق و تصحيح متون و فرهنگ عامه و... به نگارش درآورده بود.
آخرين اثر تحقيقي اين استاد مصري كه به فارسي برگردان  شده، كتابي است به نام «تاريخ و تطور و علوم بلاغت» ترجمه اي از كتاب «البلاغه، تطور و تاريخ» كه از بهترين و مهمترين منابع در زمينه بلاغت است.
اين كتاب، جدي ترين و گسترده ترين پژوهشي است كه در حوزه پيشينه دانش بلاغت در دنياي اسلام صورت گرفته است. از آنجا كه متون فارسي بلاغت، عميقاً از متون عربي تاثير پذيرفته اند، اين كتاب در بلاغت فارسي بسيار مهم و كارآمد خواهد بود. در ضمن به كمك اين اثر مي توان سير پيدايش يك نظريه يا يك انديشه بلاغي را از آغاز تا پايان بدون سرگرداني در لابه لاي متون و حواشي كتابهاي دشوار عربي، دنبال كرد. علاوه بر اين، كتاب شامل نظريات بلاغت نگاران بزرگ ديار ما، به ويژه كساني چون عبدالقاهر جرجاني و زمخشري و فخر رازي است. (مقدمه مترجم بر كتاب)
ترجمه بخشي از اين كتاب، پايان نامه كارشناسي ارشد دكتر تركي است كه زير نظر دكتر فيروز حريرچي، استاد زبان و ادبيات عرب دانشگاه تهران، صورت گرفته و سپس با راهنمايي هاي ايشان، دكتر تركي به ترجمه كامل كتاب اهتمام ورزيد.
دائرة المعارفي در علوم بلاغت
دكتر محمود فتوحي
كتاب تاريخ و تطور علوم بلاغت نوشته دكتر شوقي  ضيف از برجسته ترين كتابهاي تحليلي درباره تاريخ بلاغت و سير تحول آن است. آقاي دكتر محمدرضا تركي در سال ۱۳۸۳ اين كتاب ارزنده را به زبان فارسي ترجمه و توسط انتشارات سمت منتشر كردند. گرچه حدود چهار دهه از انتشار چاپ نخست كتاب (۱۹۶۵ ميلادي) به زبان عربي مي گذرد اما همچنان ارزش والاي خود را حفظ كرده است و در اين مدت كشورهاي عربي از اين كتاب خوب استقبال كرده اند.
دكتر شوقي  ضيف اديب برجسته و تواناي معاصر مصري با احاطه و اشراف بي مانندي، تمام متون بلاغي اسلامي را از عصر جاهلي با دقت و باريك بيني بررسي و نقد و تحليل كرده است. كتابهايي از اين نوع كه بتواند سير تاريخي يك علم را به روشني و دقت ارزيابي و تحليل كند، كم يافت مي شود، شايد كتاب عبدالرحمن بدوي انديشمند و محقق بزرگ عرب در تاريخ علم كلام به نام مذاهب الاسلاميين را بتوان از اين نوع دانست.
در زبان عربي كتابهاي متعددي در تاريخ علوم بلاغي نوشته اند اما هيچكدام پايگاه و جايگاه كتاب دكتر شوقي ضيف را نيافتند. اين كتاب در چهار فصل و يك خاتمه تنظيم شده است. نام فصلها به خوبي سير تاريخ بلاغت را توصيف مي كند، آثار و آراي مهم دانشمندان برجسته بلاغت را موشكافانه بررسي كرده، نكات برجسته و مهم آنها را مطرح كرده، با هم تطبيق داده و در يك كلام كتابي ساخته كه هم تاريخ بلاغت سنتي است و هم نقد بلاغت اسلامي. اخذ و اقتباسها، تاثير و تاثرهاي علماي بلاغت را به خوبي نشان داده است. سطر سطر كتاب حاوي اطلاعات دقيق و مفيد است كه نمي توان به راحتي از آن گذشت.
در فصل سوم كه «درخشش تحقيقات بلاغي» نام دارد فقط آراي دو دانشمند بلاغي بزرگ ايراني عبدالقاهر جرجاني (متوفي ۴۷۱ق) و محمودبن عمر زمخشري خوارزمي (۴۶۷ _ ۵۳۸ق) آمده است. كتاب به روشني سهم عظيم ايرانيان را در تاريخ بلاغت اسلامي نشان مي دهد.
دكتر شوقي ضيف با صراحت و جرأت تمام بلاغت بعد از قرن هفتم را جرياني بيهوده و فاقد خلاقيت معرفي كرده و بلاغت مدرسي را گرفتار طبقه بندي ها و جمود و تعقيد و پيچيدگي مدرسه اي توصيف مي كند. خاتمه كتاب، بلاغت اسلامي را با بلاغت عربي مقايسه كرده و كاستيهاي بلاغت عربي را خاطر نشان كرده است.
ترجمه اي كه امروز آقاي دكتر تركي از اين كتاب در دسترس علاقه مندان بلاغت قرار دادند از شيوايي و رسايي خاصي برخوردار است و در ميان ترجمه هاي امروزي به ندرت مي توان نمونه اش را يافت. از سويي اشراف مترجم بر دانش بلاغت موجب شده تا مطالب خيلي روشن و مناسب با ذهن فارسي زبانان به رشته تحرير درآيد. توضيحات مترجم در حواشي نيز بر مقبوليت متن مي افزايد. جالب آن كه مترجم كه از ذوق شاعرانه برخوردار است، برخي اشعار عربي را در قالب نظمي زيبا و روان به فارسي برگردانده است.
اين ترجمه راه را بر مشتاقان علم بلاغت اسلامي كه با زبان عربي آشنايي ندارند، مي گشايد تا با حجم وسيعي از مباحث بلاغي آشنا شوند. از طرفي وجود همه آن مباحث در يك مجلد بر اساس ترتيب تاريخي و روشمند، اين كتاب را به يك دايره المعارف بلاغت بدل كرده است. به خصوص فهرست هاي دقيق و گويايي كه آقاي تركي براي اشخاص و موضوعات بلاغي در پايان كتاب تنظيم كرده اند، استفاده از كتاب را بسيار آسان كرده.
خواندن اين كتاب براي استادان و دانشجويان درس بلاغت در رشته هاي ادبيات فارسي و عربي بسيار سودمند است و بينشي روشن و دقيق در علم بلاغت به آنها مي بخشد.
پر شدن خلأ در مطالعات بلاغت
دكتر فيروز حريرچي
كتاب «تاريخ و تطور علوم بلاغت» از دكتر شوقي ضيف، كتابي علمي و در سطح بسيار عالي است. چرا كه آراء و نظريات تازه دكتر شوقي ضيف، در باب بلاغت عربي، يا به عبارت بهتر «بلاغت اسلامي» در آن بيان شده است.
با وجود گذشت حدود چهل دهه از تأليف اين كتاب، ترجمه فارسي از آن وجود نداشت تا دانشمندان و استادان و دانشجويان فارسي زبان، در مسائل بلاغي به آن مراجعه كنند. اما آقاي دكتر محمدرضا تركي، با درك درست اين نياز، به ترجمه آن اقدام كردند.بخشي از اين كتاب، پايان نامه كارشناسي ارشد ايشان بوده است كه زير نظر من ترجمه آن صورت گرفت. سپس آقاي دكتر تركي، متن كامل كتاب را ترجمه و به چاپ رساندند. ايشان به زبان عربي بسيار مسلط بوده و كتاب را به بهترين شكل، ترجمه كرده اند. اشعار و عبارات پيچيده اي كه در اين كتاب بوده است بسيار خوب و روان و شيوا، ترجمه شده است و من معتقدم اگر قرار است كار دقيق علمي در ايران صورت گيرد، كار آقاي دكتر تركي مي تواند الگوي مناسبي باشد. چرا كه ايشان عربي را بسيار خوب آموخته اند و در ترجمه اين كتاب به كار گرفته اند.
براي تاييد اين حرف كه آقاي دكتر تركي، با دقت و نكته بيني اين كتاب را ترجمه كرده اند، مي توان به اين نكته اشاره كرد كه ايشان همانطور كه در مقدمه كتاب ذكر شده است هر كجا كه پسوند «عربي» در ادامه كلماتي مانند بلاغت و فرهنگ و... بوده است، حذف و كلمه «اسلامي» جايگزين آن شده است. اين كار كاملاً درست است. چرا كه عرب، پيش از اسلام بلاغت نداشته است. البته ايرانيان بلاغت داشته اند (همانطور كه جاحظ مي گويد كه ايرانيان قبل از اسلام بلاغت داشته اند). اگر چه بلاغت مدرن به صورت بلاغت بعد از اسلام نبوده است اما بعد از ظهور اسلام و نزول قرآن، بلاغت اسلامي نمايان شد. پس «بلاغت عربي» وجود ندارد. چرا كه اسلام است كه به خاطر نزول قرآن علم بلاغت را همانند علم صرف و نحو و تفسير قرآن و حديث و... رونق بخشيد و اگر مي بينيم دكتر شوقي ضيف دائم از كلماتي چون «بلاغت عربي و...» نام مي برد، از روي تعصب عربي ايشان است.
اما ترجمه اين كتاب به فارسي بسيار مورد نياز بوده است. همانطور كه مي دانيد علماي بلاغت ما مسائلي را در اين باب مطرح كردند. اما امروزه شيوه بلاغت، فرق كرده است. با پيشرفت بلاغت غربي و نو بودن موضوعات بلاغي نزد غربيان، اقتضا مي كند كه اين كتاب و نظير آن توسط دانشمندان و استادان ترجمه شود تا استادان زبان و ادبيات عربي و فارسي با نظريات نويني كه در باب بلاغت و زبان شناسي وجود دارد، آشنا شوند.
تهيه و تنظيم: سميه رشيدي

نگاه
كوتاه نوشته اي درباره نحوه مصرف يارانه هاي بخش نشر
بي توجهي به يك اصل بديهي

سيد ابوالحسن مختاباد
در چند ماه اخير چگونگي استفاده از يارانه دولت در عرصه كتاب و نشر به موضوع روز مديران و البته ناشران و دست اندركاران نشر تبديل شده است. با توجه به اينكه وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي در تمامي سخنانشان درباره كتاب ، توجه به آخرين حلقه نشر و كتاب ، يعني كتابخوان، را مهمترين بخش سياستهاي اين وزارتخانه در عرصه نشر عنوان كرده اند ، طبيعي است كه در آينده نه چندان دور بايد شاهد اجراي طرحهايي باشيم كه اين سياست را به پيش ببرند.
سياست اعلام شده از سوي وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي امر تازه اي نيست ، چرا كه دغدغه دو دهه اخير ، به خصوص از سالهاي اوليه دهه هفتاد ، تمامي مديران اين بخش توجه به اين بخش بوده است . اما به دليل آنكه همگي اين طرحها از يك اصل علمي و بديهي در عرصه اقتصاد نشر به دور بوده اند ، به شكست انجاميدند . طرحهايي چون ، ويترين كتاب ، كتاب دردسترس ،شهر كتاب، پيك كتاب ، و حتي عمده نمايشگاه هاي استاني كتاب به رغم تبليغاتي كه براي آنها صورت گرفته بود ، در نهايت محكوم به شكست شد ، چرا ؟ چون كه تمامي اين طرحها پيش ازآنكه ميزان تقاضاي افراد ( كتابخوانان) را از يك كتاب مشخص كنند ، به عرضه كتاب و يا انتخاب مكانهايي براي عرضه دست يازيدند كه تقاضاي موثر در آن نقطه ها وجود نداشت . براي نمونه فروشگاههاي شهر كتاب و يا فروشگاههاي طرح كتاب دردسترس ، بدون هيچ نوع مكان يابي خاص ايجاد اين گونه فروشگاهها و تنها به صرف خالي بودن زميني در هر منطقه اي، در مكانهايي ايجاد شد كه كمتر رفت و آمدي را در آنها شاهد بوديم . اين گونه شد كه در نهايت از سالهاي پاياني دهه هفتاد ، دولت به اين جمع بندي رسيد كه طرح خريد كتاب از ناشران را به اجرا درآورد . اين طرح اگرچه در دوسال اول اجرا مفيد بود ( چرا كه كتابهاي خوب ناشران خريداري و به كتابخانه هاي عمومي تزريق مي شد) ولي در ادامه به دليل وقفه هاي فراوان و عدم تامين بودجه از سوي دولت كاركرد اصلي خود را از دست داد . تنها طرحي كه پس از طرح خريد كتاب اجرا شد ، اعطاي وام به ناشران شناخته شده براي ايجاد كتابفروشي هاي بزرگ بود. فلسفه وجودي چنين طرحي ايجاد شرايطي براي كمك به حلقه رابط ميان ناشر و خواننده بود كه در نهايت كتابفروشي تعيين شد ؛ جايي كه خواننده كتاب را ابتياع مي كند. به گمان نگارنده اين طرح از ساير طرحها قابليت اجرايي بهتري داشته و دارد و در همان جهتي است كه وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي و البته ديگر دست اندركاران ارشاد در دو دهه گذشته دغدغه آن را داشته و دارند.
دليل چنين امري تجربه ايجاد برخي از اين كتابفروشي ها در سطح شهر تهران است كه خود توانسته زيست بومي فرهنگي را به وجود آورد( اگر فرصتي كنم تمامي جوانب اين زيست بوم را دريك يادداشت خواهم آورد) اين كتابفروشي ها در مكانهايي ايجاد شده اند كه بورس رفت و آمد اهل كتاب در آن مكانها قرار دارد و از اين منظر اقتصادي است . از سوي ديگر اگر بپذيريم كه خواننده كتابخوان نياز دارد كه كتابش را از فروشگاهي معتبر با كتابفروشاني آگاه و آشنا به كتاب تهيه كند، اين شق ماجرا هم در همين نوع فروشگاهها فراهم است .

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   ايران  |   فرهنگ   |   كتاب  |
|  شهرآرا  |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |