پنجشنبه ۱ تير ۱۳۸۵
نقدي بر طرح هاي زوج و فرد و خودرو تك سرنشين
آلودگي هواي تهران مرز ندارد
با انجام ارزيابي، برنامه ريزي و مديريت محيط زيست  شهري مي توان آلودگي هواي تهران را كاهش داد و به كمتر از آستانه آلودگي رسانيد
000573.jpg
دكتر مجيد مخدوم*
محيط زيست مرز ندارد. محيط زيست ما از كهكشان راه شيري تا منظومه شمسي، زمين آبي ما و خيابان هاي تهران تا ملكول هاي بدن ما امتداد دارد. طبق قانون اول ترموديناميك، شما نمي توانيد با طرح زوج و فرد و طرح تك سرنشين، آلودگي هواي تهران را از بين ببريد و يا به صورت قابل لمس كاهش دهيد. زيرا طبق اين قانون ماده(يا آلودگي) را نمي توانيم دور بريزيم و يا مرز مكاني براي آن قائل شويم.
اما با انجام ارزيابي، برنامه ريزي و مديريت محيط زيست مي شود اين آلودگي را كاهش داده و به كمتر از آستانه آلودگي رسانيد. آستانه قابل قبول آلودگي با ارزيابي محيط زيست تعيين مي شود. سپس براي رسانيدن آلودگي به حول و حوش آستانه، بايد برنامه ريزي محيط زيست را با پيشنهاد ۱) راهكار ها، ۲) سازمان تشكيلاتي، ۳) بودجه بندي و ۴) زمانبندي به تدوين رسانيد. در آخر برنامه  محيط زيست تدوين شده را به اجرا درآورد و يا در واقع مديريت كرد كه اين به مديريت محيط زيست ختم مي شود.
حال ببينيم چرا با اجراي طرح زوج و فرد و طرح تك سرنشين نمي توان به نتيجه قابل قبول كاهش آلودگي مترادف با اجراي توأمان برنامه ريزي و مديريت محيط زيست رسيد.
۱- طرح زوج و فرد: با اجراي اين طرح در محدوده اضطرار، ما آلودگي هواي تهران را از بين نبرده ايم و دور نريخته ايم؛ ما فقط آلودگي هواي تهران را در محدوده دروني كمي رقيق تر ولي در محدوده بيروني غليظ تر كرده ايم. زيرا با اجراي اين طرح از تعداد وسايل نقليه داخل شهر تهران و حومه كسر نشد، وسايل نقليه فرسوده كه باعث ۵۰درصد آلودگي هواي تهران هستند از رده خارج نشدند، از تعداد سفرهاي درون شهري كاسته نشد و ناوگان حمل و نقل و به تبع آن ترافيك تهران بهبود نيافت. در اصل ما آلودگي هواي تهران را نه تنها از داخل مرزهاي شهر تهران به دور نريخته ايم، بلكه با پذيرش اصل سينرژي بر شدت آن در اطراف محدوده اضطرار افزوده ايم، زيرا محيط زيست و آلودگي هاي مرز اضطرار و طرح ترافيك و غيره مرز مكاني نمي شناسند و به هر فضايي كه فشار هوا امكان دهد، رخنه مي كنند.
تازه با اين كار قسط و عدالت اسلامي را نيز ناديده گرفته ايم زيرا طبق يك محاسبه سرانگشتي شانس كساني كه نمره زوج به آنان تعلق مي گيرد ۲۰ درصد بيش از كساني است كه نمره آنان فرد است. علاوه بر آن دارندگان نمره فرد تنها ۵/۲ روز در هفته حق ورود به محدوده اضطرار را دارا هستند. در حالي كه اين حق براي زوج هاي خوش شانس ۳ روز در هفته است.
۲- طرح تك سرنشين: طبق اين طرح(همشهري ۴ ارديبهشت ۸۵) ما مرز زماني (۶ صبح تا ۱۰ صبح) براي ورود به محدوده اضطرار قائل شده ايم. اما از ساعت ۱۰ صبح به بعد وضعيت به حالت قبلي برمي گردد؛ يعني آلودگي با همان شدت باز هم ادامه دارد. توجيه و دلايل پيش گفته براي طرح زوج و فرد براي اين طرح نيز صادق است. ما آلودگي را از بين نبرده و يا به طور محسوس كاهش نداده ايم، بلكه آن را به ساعات گرم تر روز كه آلودگي شدت بيشتري مي گيرد، انتقال داده ايم.
تازه فرض كنيد كه يك خانواده چهار نفري شامل پدر، مادر و فرزندان كه با نمره زوج و يا فرد داخل محدوده مجاز مي شوند، ۱) فرزندان در ابتداي محدوده به دبستان و دبيرستان مي روند، ۲) مادر در محل كار خود پياده مي شود، ۳) پدر در مسافتي كه به محل كار خود مي رسد و چون پاركينگ و يا ناوگان حمل و نقل كافي نداريم به مسير خود ادامه مي دهد و تك سرنشين محسوب شده و جريمه مي شود. باز هم قسط و عدالت اسلامي ناديده گرفته شد.
راه حل مشكل، اجراي ارزيابي محيط زيست، برنامه ريزي محيط زيست و مديريت محيط زيست است و نه چنين طرح هايي كه فقط صورت مسئله را پاك مي كند، اما مسئله هنوز وجود دارد.
* استاد و مدير گروه برنامه ريزي و مديريت محيط زيست دانشكده محيط زيست دانشگاه تهران

شعر
تجربه هاي آزاد
بدرقه بهار
000576.jpg
غرش بهار و ترس باغبان
بگو مگوي ابر و باد
لحن تندر رعد و برق
زهره شكوفه آب مي شود
رد خيس چوب خان
روي صورت درخت
قفل مي شود زبان باغ
از جليقه اش بوي كاهگل بلند مي شود
آب راه گرفته از دهان ناودان
كبوتري براي سرپناه چانه مي زند
آب مي شود، دل چاله چوله ها
باد مشت مي زند به پنجره
و رخت هاي روي بند دوباره خيس مي شود
مي چكد عرق از كلاه آدمك
و دست هاي چوبي اش سياه مي شود
... عاقبت نرم مي شود دل بهار
غرولند مي كند و ابرها دور مي شوند
لحن گرم آفتاب، اشك هاي باغ را پاك مي كند
كفشدوزكي، تني به آب مي زند
كبوتري مي پرد ميان حرف ديگري
و باغبان، پا برهنه مي دود ميان صحبت پرنده ها
نسترن كبيري- كرج

نان مأكول، هدفي در دور دست
000570.jpg
در نامه ها و پيام هاي تلفني مردم كه در مطبوعات و از جمله همشهري چاپ مي شود، بارها شاهد گلايه ها و شكاياتي هستيم كه در مورد نانوايي ها و وضعيت پخت نان ابراز شده است. در يك جمع بندي كلي مي توان، مشكلات مورد اشاره مردم را در بعضي از واحدهاي نانوايي و دست اندركاران آنها، به صورت زير مورد مطالعه قرار داد:
اين قبيل نانوايان در تمام طول سال به شست وشو و حفظ بهداشت مغازه نانوايي نمي پردازند، در نتيجه انواع حشرات را مي توان در اين مغازه ها مشاهده كرد.
سنگريزه هايي را كه از نان سنگك جدا مي شود، با جاروهاي كثيف از زير پاي مشتريان جمع آوري مي كنند و دوباره در كوره مي گذارند در حالي كه اين سنگريزه ها نياز به شست وشو و حتي ضدعفوني شدن دارند.
بعضي از شاطرها با سر و وضع آشفته و حتي سيگار به لب و بدون كلاه، به كار پخت و فرآوري نان مي پردازند كه خالي از ايراد نيست.
نانوايي ها كه از نحوه عمل آوردن خمير، يعني از تخميرو ورآمدن خمير آگاهي ندارند و از مهارت هاي لازم برخوردار نمي باشند، فقط بلدند آب را با آرد قاطي و خمير خامي را آماده سازند و بعد از قراردادن در كوره آن را به عنوان نان تحويل مشتري بدهند كه مشخص است چه زيان هاي سنگيني براي دستگاه  هاضمه مصرف كنندگان و قاطبه مردم به بار مي آورد.
دسترسي به نان مأكول از مشكلات ديرينه ماست و معلوم نيست تا كي بايد ادامه داشته باشد. در حالي كه با استفاده از تجارب ديگر كشورها مي توان به يك جمع بندي مفيد در اين زمينه رسيد و واحدهايي با توليد انبوه نان مأكول و استاندارد به وجود آورد كه هم نياز جامعه را پاسخ بدهد و هم از اسراف و دور ريز بيشتر، جلوگيري كند.
يك شهروند از تهران

چگونه اضطراب را از كودكان دور كنيم
000567.jpg
بسياري از مشكلات و نارسايي هاي رواني در اشخاص، از زمان كودكي شكل مي گيرد؛ در آن روزهايي كه كودكان به علل گوناگون- به ويژه كم توجهي خانواده ها- دچار اضطراب مي شوند و همين عارضه در بزرگسالي به صورت عقده هاي رواني، ضعف اراده و فقدان اعتماد به نفس در آنها بروز مي كند. براي اينكه كودكان ما دچار اضطراب و پيامدهاي سوء بر آن در آينده نشوند، استفاده از برخي راهكارها ضروري است. برخي از اين راهكارها را به اختصار از نظرتان مي گذرانم:
- كودك را از عواملي كه باعث فشار روحي مي شود دور نگه داريم و محيط را دوستانه كرده و تفاهم را بين كودك و ديگران ايجاد كنيم.
- محيط زندگي كودك را مساعد كرده و طوري رفتار كنيم كه او درك كند مورد پذيرش ديگران قرار گرفته و دوستش دارند و يك محيط امن براي وي ايجاد كنيم.
- نيازهاي مختلف كودك را حتي الامكان مهيا و زمينه هايي ايجاد كنيم تا خود را نشان دهد و وي را از حوادث و خبرهاي وحشت زا كه باعث اضطراب مي شود دور نگه داريم(بخصوص متاركه پدر و مادر كه مهمترين عامل اضطراب بين كودكان مي باشد).
- محيط خانوادگي را گرم و صميمي نموده و از نظر عاطفي و شخصيت، كودك را تأمين كرده و پرورش دهيم تا خود را بشناسد.
- طوري رفتار كنيم تا در زندگي كودك نظم ايجاد گردد و الگوي مناسب براي وي معرفي شود تا بتواند هدفش را تعيين كند.
- به شخصيت كودك احترام بگذاريم و به او استقلال دهيم تا كارهايش را شخصاً انجام داده و ازخواسته ها و تمايلات نابجاي وي جلوگيري كنيم.
- كودك را از محيط هايي كه باعث حسادت و عصبيت وي مي شود دور نگه داريم.
- احساسات و عواطف كودك را مسخره نكرده و غرور او را نشكنيم و از محبت افراطي خودداري كنيم.
- سعي كنيم به وسيله خود كودك، محيطي را ايجاد كنيم كه باعث آرامش روحي شده و استراحت، تفريح و تغذيه كافي و مناسب داشته باشد.
- زندگي در جمع و قرار گرفتن در محيط هاي شادي بخش و دوست شدن با افراد آرامش دهنده و رفت و آمد با افراد و همسالان خوشرو و مهربان، از اضطراب وي جلوگيري مي كند.
- با اعمال محبت كافي و جلوگيري از روبه روشدن با صحنه هاي ترس آور و سخنان آرامش بخش وتلقين نكات مثبت به كودك و ايجاد محيطي مناسب براي به دست آوردن اعتماد به نفس، مي توانيم وي را از اضطراب دور كنيم.
فرحناز فرامرزي- معلم

فوريت ها در حوادث ناگهاني مفهوم پيدا مي كنند
در انتظار هلي كوپتر امداد
000564.jpg
در نيمه خرداد امسال، جواني از بستگان من به همراه دو نفر ديگر از بستگانم كه هم سن و سال او هستند براي تفريح به كوه هاي اطراف تهران عزيمت كردند. مسير آنها در كوه هاي سياه كلان واقع در اطراف روستاي محمودآباد بود. ناآشنايي با مسير و نبود تجربه، سبب شد كه راه را گم كنند و تا تاريكي هوا، در هزار توي كوه سرگردان بمانند. متاسفانه يكي از اين جوانان به نام «محسن» به علت سقوط از كوه، جان سپرد. در اين گير و دار يكي از همراهان كنار جنازه ماند و ديگري براي جلب كمك به پايين دست آمد. در پي كمك خواهي، شماري از نيروهاي امداد از سازمان ها و ارگان هاي مختلف تا بالادست كوه آمدند، اما بدون وسيله و تجهيزات كه هيچ كمكي به جابه جايي جنازه نمي كرد. حتي از طريق اهالي محل، از پليس ۱۱۰ و امداد هلي كوپتر تقاضاي كمك شد. هلي كوپتري فرستاده نشد، اما فرمانده نيروي انتظامي منطقه به همراه ۲ نفر از پرسنل به اتفاق بنده با استفاده از يك تخته پتو كه به دور جنازه پيچيديم و همچنين بستن كمربند و در شرايطي بسيار سخت كه احتمال سقوط ما را دربرداشت، پيكر بي جان محسن را به بالادست رسانديم و در لحظات آخر در نزديكي پارك خودروها، ۳ نفر نيروي امدادرسان هم رسيده بودند كه با استفاده از يك دستگاه نردبان جنازه را به پايين كوه انتقال داديم. ضمن قدرداني از فرماندهي نيروي انتظامي منطقه، اين پرسش پيش مي آيد كه آيا هلي كوپتر امداد نمي توانست در منطقه عمل كند تا ما ناچار نشويم با ابتدايي ترين وسايل و رويارويي با خطر سقوط از كوهستان به حمل جنازه اقدام ورزيم. اين قبيل امكانات براي مقابله با حوادث در مناطق صعب العبور، پيش بيني و تدارك شده اند و بايد پاسخگو نيز باشند.
حجت الله سعيدي نيا

آداب متروسواري در شهر توكيو
000558.jpg
سلوك ژاپني ها در سوار شدن به مترو و داخل قطار بسيار جالب است. مردم در ايستگاه هاي شلوغ به محض رسيدن در رديف هاي پشت سرهم مي ايستند، اين رديف ها محل هاي مشخصي هستند كه در قطار در آنجا باز مي شود. مردم به محض باز شدن سوار نمي شوند بلكه صبر مي كنند تا كساني كه مي خواهند واگن را ترك كنند پياده شوند و بعد سوار قطار مي شوند. معمولاً در نشستن تعارفي ندارند و زن ها در نشستن به مردها ارجحيت ندارند. ژاپني ها در داخل قطار معمولاً سه نوع رفتار دارند يا مي خوابند و يا گوشي هاي موبايل خود را بررسي مي كنند. (البته فراموش نكنيم ژاپني  ها هرگز در داخل مترو با تلفن همراه صحبت نمي كنند. آنها معمولاً تلفن ها و پيغام هاي خود را بررسي و يا مطالعه مي كنند. اكثريت با گروه اول است. عجيب است كه با وجود خواب عميقي كه ظاهراً به آن فرو مي روند درست در ايستگاه هاي مورد نظر خود هم پياده مي شوند. گروه دوم پيغام ها و تلفن هاي همراه خود را بررسي مي كنند و يا به بازي هاي آن مشغول مي شوند. در ضمن اين نكته مهم را هم نبايد فراموش كرد كه حتي براي يك مورد هم نمي توانيد كسي را ببينيد كه در داخل مترو در حال صحبت كردن با تلفن همراه باشد.
گروه سوم كتابخوانان هستند كه معمولاً كتاب هاي قطوري با كاغذ هاي كاهي كه نمايشنامه هاي روز را مي خوانند. ژاپني ها علاقه عجيبي به كارتون و بازي هاي كامپيوتري دارند و اما تعداد كساني كه از اين سه گروه نيستند بسيار كم اند. آنها معمولاً كسي را كه بغل دست آنها خوابيده و سرش را بر شانه آنها گذاشته تحمل مي كنند و اعتراض به او نمي كنند. كودكان بسيار آرامند و در داخل مترو هيچ گونه سروصدايي نمي كنند . اگر كودك يكي دو ساله اي بخواهد روي صندلي قطار بنشيند بلافاصله كفش او را در مي آورند و مراقبند مبادا مزاحم بغل دستي باشد و اما در اين ميان گروهي هستند كه معمولاً با سروصدا و حرف زدن وارد مترو مي شوند و اين گروه مستثني هستند. اينها دانش آموزان دوره راهنمايي اند كه به مقتضاي سن و سال خود وقتي از مدرسه برمي گردند معمولاً با صداي تقريباً بلند با همديگر صحبت مي كنند. اما باز ديگران مراعات سن و سال آنها را مي كنند و هرگز كسي به آنها اعتراضي نمي كند.
شهنازاشرفي

از ميان نامه ها
000561.jpg
ثبت نام خودرو و سود رويايي!
پيرو آگهي هاي پيش فروش محصولات ايران خودرو در تاريخ ۸ آبان ماه ۸۴ براي خريد يك دستگاه وانت پيكان با شرايط اعلام شده ثبت نام كردم. از جمله قيد شده بود كه مرحله اول ۱۵ ميليون ريال، مرحله دوم ۱۵ ميليون ريال(جمعاً ۳ ميليون تومان) بايد توسط متقاضيان پرداخت شود. باقي مانده وجه نيز در تيرماه ۸۵ طبق دعوتنامه ارسالي مبلغ ۱۶ميليون و هفتصد و پنجاه هزار ريال است و جمع پرداختي ۴ ميليون و ششصدو هفتاد و پنج هزار تومان مي باشد كه طبق اعلام شركت بايد ۳ ميليون و هفتصد و پنجاه هزار ريال زير قيمت بازار محاسبه گردد. در صورتي كه طبق تاريخ دعوتنامه استعلام در بازار خودرو مبلغ ۴ ميليون و هشتصد هزار تومان و يا ۴ ميليون و هشتصد وپنجاه هزار تومان صورت مي گيرد. در صورتي كه قيمت كارخانه با توجه به پرداختي و تخفيف مبلغ پنج ميليون وپنجاه هزار تومان محاسبه شده است كه نه تنها تخفيفي پيش نيامده است، بلكه بابت ۵ الي ۶ ماه وجه پيش پرداخت هيچگونه بهره اي به سپرده ها تعلق نگرفته است. فراواني تقاضا نسبت به عرضه، نبايد مستمسكي براي اين قبيل خلف وعده ها و احياناً سوءاستفاده از اعتماد مردم شود.
يكي از مشتريان خودرو
درمان ناكارآمد
زانويم را از كار انداخت

در دي ماه ۷۶ بر اثر تصادف رانندگي دچار ضربه مغزي، شكستگي ترقوه راست و پارگي ACL زانوي پاي چپ شدم و پس از اقدامات درماني مربوط به ضربه مغزي، براي معالجه كتف راست و پاي چپ در بيمارستان ... بستري شدم. متأسفانه دكتر... (متخصص ارتوپدي) به علت قصور در معالجه پاي چپم سبب شد براي هميشه پاي چپم از كار بيفتد. اين در حالي بود كه همواره به من و خانواده ام كه هزينه سنگيني متحمل شده بوديم با اطمينان مي گفت: «پاي تو هيچ مشكلي ندارد...»
اما وقتي بعد از ۹ ماه كه به دستور وي گچ و آتل پاي چپم را باز كردم متوجه شدم كه زانويم خم نمي شود و وقتي علت را از او جويا شدم؛ گفت: به خاطر آن است كه پاي شما رباط سالم نداشت. به او گفتم پس چگونه است كه اين همه ورزشكار عمل ACL انجام مي دهند و بعد هم به فعاليت هاي ورزشي بازمي گردند. اما او همچنان تأكيد مي كرد كه مشكلي نخواهي داشت و بعد از چندي حتي مي تواني كوهنوردي كني. اما خلاف گفته هاي وي وقتي ثابت شد كه به چند متخصص ديگر مراجعه كردم و همه آنها ضمن ابراز تأسف از نحوه معالجه گفتند پاي من دچار آرتروز شديد شده و ديگر هيچ چاره پزشكي ندارد. اين در حالي بود كه وقتي ماجرا را با پزشك معالج در ميان گذاشتم سهولت پرداخت ديه پاي من را به رخم مي كشيد!
از سوي ديگر شكايت هاي پي درپي من به پزشكي قانوني هم ثمري نداشت حال اين پرسش برايم مطرح است كه چه طور جامعه پزشكي كه با سوگند، طبابت خود را آغاز مي كنند مي توانند به اين سادگي حق بيماري را پايمال كنند. اسفبارتر آن كه چه بسا صدها بيمار به خاطر شهرت واهي بعضي پزشكان به آنها مراجعه كنند و تا پايان عمر دچار نقص عضو گردند؟! در صورت نياز مراجع رسيدگي كننده، مدارك مربوط ارايه خواهد شد.
اكبر رجبي
فعاليت هاي غيرمفيد معدني از جمله برداشت كالاي ارزان قيمت پوكه معدني، براي دماوند بسيار زيانبار است
دماوند را حفظ كنيم
اصل اين نامه براي رياست جمهوري كشورمان ارسال شده و يك نسخه نيز براي صفحه سخنگاه همشهري ارسال گرديده است.
***
كوه دماوند نماد سرزمين ايران است و ديدن يك عكس آن براي همه ايرانيان و بسياري از ديگر مردمان جهان، يادآور تاريخ و طبيعت اين كشور باستاني است. اين كوهستان همچنين سرمنشاء خير و بركت براي حوزه وسيعي از اطراف خود مي باشد. رودخانه ها و چشمه هايي كه از آن سرچشمه مي گيرند روستاها و شهرهاي بسياري را سيرآب مي كنند؛ چمن زارهاي آن چراگاه دام هاي بسيار است؛ آب گرم و معدني آن زمينه ساز درآمد براي اهالي منطقه است؛ و هر ساله صدها هزار گردشگر و هزاران كوه پيما از داخل و خارج كشور، براي استفاده از مناظر و آب و هواي كم نظير دماوند به اين منطقه مي آيند.
بديهي است كه استفاده پايدار از نعمات خدادادي دماوند، مستلزم آينده نگري، پرهيز از اجراي پروژه هاي مخرب و حفاظت از محيط زيست منطقه است. با كمال تأسف، طرح هاي بهره برداري از پوكه معدني، به ويژه در منطقه قرقه موجب وارد آمدن آسيب جبران نشدني به مراتع دماوند و فرسايش چشمگير خاك شده است. اين آسيب ها علاوه برآن كه جاذبه طبيعي دماوند را به شدت خدشه دار كرده و در برابر چشمان هر ناظر داخلي و خارجي، نمودي از رفتار غيرمسئولانه ما را با طبيعت منحصر به فرد كشور به نمايش گذارده، همچنين خطر رانش زمين و جاري شدن سيل را افزايش داده است.
با عنايت به نكات يادشده و با توجه به مخالفت اكثريت اهالي رينه و ديگر شهرها و روستاهاي دماوند با فعاليت هاي معدني لازم است برداشت پوكه معدني كه كالايي است كه ارزش و جايگزين هاي صنعتي مناسب تري هم دارد، به ويژه در منطقه قرقه متوقف شود.
شوراي شهر رينه و دوستداران محيط زيست و طبيعت در سراسر كشور آمادگي دارند طرح هاي درآمدزاي مناسب تري را براي منطقه پيشنهاد دهند.
حاج علي صادقي راد
رئيس شوراي اسلامي رينه

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
ايران
فرهنگ
كتاب
شهرآرا
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  ايران  |  فرهنگ   |  كتاب  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |