شنبه ۱۰ تير ۱۳۸۵
به بهانه افتتاح ايستگاه مترو در شرق تهران
سفر در سفر
اثرات مثبت مترو
پايتخت ايران صاحب مترو شده است تا باعث كاهش اتلاف وقت شهروندان گرامي شود؛ تا در مصرف بنزين صرفه جويي شود، تا به حمل و نقل بهتر سرعت بخشد، تا از ميزان تصادفات دلخراش بكاهد؛ علاوه بر اين مترو اثرات عميق فرهنگي و اجتماعي نيز در جامعه شهري تهران بر جاي گذاشته است. ايجاد فرهنگ نظم در سفرهاي درون شهري، دميدن روحيه نشاط و شادابي در ميان مسافران مترو از طريق فراهم نمودن محيطي آرام، زيبا، امن، ارتقاي سطح بهره وري مردم از طريق افزايش ساعات مفيد كاري و... از جمله اين آثار است.
000831.jpg
امروز، ترافيك سنگين و آلودگي هواي تهران، جسم و روح مردمان پايتخت نشين را نشانه رفته است و هر دم به سوي آنان شليك مي كند.
اينك با گذشت زمان كوتاهي از راه اندازي خطوط ۱ ، ۲ و ۵ مترو آثار گسترده آن در بهبود ترافيك، كاهش آلودگي هوا، كاهش آلودگي صوتي، كاهش تنش هاي رواني ناشي از ترافيك و جلوگيري از اتلاف وقت مردم در خيابان هاي شلوغ و پر سر و صدا بر همگان آشكار شده است. علاوه بر اين مترو اثرات عميق فرهنگي و اجتماعي نيز در جامعه شهري تهران بر جاي گذاشته است. ايجاد فرهنگ نظم در سفرهاي درون شهري، دميدن روحيه نشاط و شادابي در ميان مسافران مترو از طريق فراهم نمودن محيطي آرام، زيبا، امن، ارتقاي سطح بهره وري مردم از طريق افزايش ساعات مفيد كاري و... از جمله اين آثار است. اينك نقش مترو در رفع آلودگي هاي مرگبار اين روزگار چيست؟! شركت مترو در حال حاضر روزانه با بيش از يك ميليون و دويست هزار سفر، تأثيرگذارترين نقش را ايفا مي كند. آيا كسي هست كه در سيستم حمل و نقل شهري چنين نقش مثبت و تأثيرگذاري را پنهان كند و به راحتي از كنار آن بگذرد؟!
اما درخصوص ايستگاه هاي تازه تأسيس و مورد بهره برداري قرار گرفته سبلان و دروازه شميران مي توان گفت كه در طراحي اين دو ايستگاه كه همانند ديگر ايستگاه هاي زيرزميني متروي تهران، به دست مهندسان مشاور ايراني انجام شده، تلاش شده تا محيطي زيبا و در عين حال آرام بخش براي مسافران ايجاد گردد. آنچه كه در زير خيابان هاي شلوغ، پر سر و صدا و دود آلود تهران خودنمايي مي كند.
ايستگاه هاي شيك، پيشرفته و وسيعي است كه سيمان و ميلگرد عمده ترين مصالح به كار رفته در سازه آنها است. به طور نمونه در ايستگاه تقاطعي دروازه شميران حدود بيست هزار متر مربع بتن ريزي، نوزده هزار متر مربع قالب بندي، دو هزار تن آرماتوربندي، پنج هزار متر مربع نصب سنگ و شصت و پنج هزار متر مكعب خاك برداري صورت گرفته است. در كاربرد مصالح به طور مشخص مسائلي از قبيل مقاومت در برابر آتش سوزي، مقاومت در برابر عوامل شيميايي، مقاومت در برابر ضربه و سايش و نيز ضد رطوبت بودن در نظر قرار گرفته شده است. تأمين روشنايي مناسب و نورپردازي زيبا در ايستگاه دروازه شميران و سبلان، آرامش ديد را تأمين مي كند و فضاي ايستگاه ها و نيز كيفيت خدماتي كه در آنها ارايه مي شود، به گونه اي است كه مسافران را به استفاده از حمل و نقل عمومي زيرزميني متقاعد مي سازد. براي ايجاد امنيت در مترو كه شامل حفظ جان انسان ها، حفاظت دستگاه ها و تجهيزات سرمايه اي و نيز ارايه مستمر خدمات حمل و نقل در شهر است، بر اساس استانداردهاي بين المللي پيش بيني هايي انجام شده كه از آن جمله تامين خروجي هاي اضطراري، ممانعت از پخش دود و تخليه به موقع آن با كمك سيستم تهويه، سيستم هاي كنترل مركزي برق و ترافيك، سيستم هاي علامت دهي، سيستم حفاظت اتوماتيكي (ATP) و سيستم مخابراتي (شامل سيستم اطلاع رساني، تلويزيون مداربسته، شبكه تلفن، بي سيم و...) و نيز استفاده از تجهيزات با مقاومت بالا در مقابل حريق است. به دليل برقي بودن سيستم مترو كه خود باعث ممانعت از آلودگي هوا مي شود، پست هاي شبكه فشار قوي ۲۰/۶۳ كيلو ولت جهت تغذيه شبكه مترو، پست هاي يك سو كننده جهت تغذيه قطارها (۷۵۰ ولت DC) و پست هاي توزيع نيرو و روشنايي جهت تغذيه تجهيزات ثابت احداث شده است. سيستم تهويه در ايستگاه ها و تونل ها كه فضاهاي سربسته زيرزميني هستند، شرايط مطلوب را از نظر درجه حرارت، رطوبت و پاكيزگي هوا تأمين مي نمايد. علاوه بر آن اين سيستم ها در مواقع اضطراري از قبيل آتش سوزي باعث تخليه سريع دود مي شوند.
مشخصات ايستگاه تقاطعي دروازه شميران
اين ايستگاه تقاطعي داراي چهار طبقه به مساحت تقريبي ۱۴ هزار متر مربع، با عمق حدود ۸/۱۹ متر در كيلومتر ۵۰۳+۱۱ از تقاطع خط دو و خط چهار متروي تهران (از خيابان پيروزي به سمت غرب تهران) است. ايستگاه زيرزميني دروازه شميران در ميدان ابن سينا و حوالي پل چوبي و خيابان شهيد نامجو واقع شده است. از طريق اين ايستگاه تقاطعي (خطوط ۲ و ۴) مي توان به مسجد قديمي و تاريخي فخرالدوله، مجلس شوراي اسلامي و بافت قديمي و سنتي كه يكي از قديمي ترين و شلوغ ترين مناطق تهران است دسترسي پيدا كرد كه كمك شاياني به حل مشكل ترافيك آن منطقه كرده است. مسافران محدود ايستگاه دروازه شميران، از اين پس براي دسترسي به مناطق مركزي و غربي شهر تهران مي توانند از اين ايستگاه استفاده كنند. ايستگاه مذكور به روش سازه نگهبان، دك گذاري و ترانشه باز اجرا شده است. هزينه احداث و ساخت ايستگاه دروازه شميران بالغ بر ۱۴۰ ميليارد ريال، هزينه ريالي تجهيزات آن ايستگاه، حدود ۲۰ ميليارد ريال و هزينه دلاري ساخت و نصب تجهيزات، حدود ۱۰ ميليون دلار است. ايستگاه دروازه شميران داراي فضاهاي تجهيزاتي شامل پست هاي روشنايي، پست يك سو كننده برق، اتاق رئيس ايستگاه، اتاق فني و اتاق هاي هواساز و فضاهاي غيرتجهيزاتي شامل ورودي ها، دسترسي هاي داخلي، سالن تهيه بليت، سكوي خط ۲ (احداث شده) و سكوي خط ۴ است.
مشخصات ايستگاه سبلان
ايستگاه زيرزميني سبلان، در خيابان شهيد مدني و خيابان سبلان قرار دارد. منطقه سبلان يكي از مناطق پرجمعيت و شلوغ شرق تهران است كه بافت قديمي و سنتي دارد. از طريق اين ايستگاه مي توان به مناطق شرقي يا مركزي و غربي شهر بزرگ تهران دسترسي داشت كه كمك شاياني به حل مشكل ترافيك آن منطقه مي كند. اين ايستگاه به خوبي مي تواند از بار سنگين ترافيكي منطقه كم كند و اهالي محدوده خيابان هاي شهيد مدني و سبلان كه يكي از پرجمعيت ترين مناطق قديمي شرق تهران محسوب مي شود، به راحتي مي توانند از آن استفاده كنند.
ايستگاه سبلان داراي چهار طبقه به مساحت تقريبي ۱۱هزار متر مربع، با عمق حدود ۴/۲۲ متر در كيلومتر ۹۰۲+۱۴ است. ايستگاه مذكور به روش سازه  نگهبان، دك گذاري و سقف نهايي اجرا شده است. هزينه ريالي احداث و ساخت ايستگاه سبلان بالغ بر ۱۲۰ ميليارد ريال، هزينه ريالي تجهيزات آن ايستگاه حدود ۱۸ ميليارد ريال و هزينه دلاري ساخت و نصب تجهيزات حدود ۵/۸ ميليون دلار است. ايستگاه سبلان داراي فضاهاي تجهيزاتي شامل پست هاي روشنايي، پست يكسوكننده برق، اتاق رئيس ايستگاه و اتاق فني و فضاهاي غيرتجهيزاتي شامل ورودي ها، دسترسي هاي داخلي، سالن تهيه بليت و سكو است. در اين ايستگاه حدود هفت هزار مترمكعب خاكبرداري، ۳هزار و ۵۰۰تن آرماتوربندي، ۲۳ هزار مترمربع قالب بندي، ۲۶هزار متر مكعب بتن ريزي صورت گرفته و ۴ هزار متر مربع سنگ نصب شده است. و اينك با راه اندازي ايستگاه دروازه شميران و سبلان و افزايش حدود يكصد هزار سفر در اين دو ايستگاه، شركت راه آهن شهري تهران و حومه(مترو) افتخار دارد كه با بيش از يك ميليون و ۳۰۰هزار سفر در روز، در خدمت شهروندان گريزان از آلودگي وحشتناك شهر باشد و...
هنر در دو ايستگاه جديد
مسافران مترو در ايستگاه دروازه شميران و سبلان، بنابر بافت سنتي و مذهبي منطقه شاهد آثار هنري و تابلوهاي چشم نوازي هستند كه به اين دو مكان جلوه خاصي بخشيد ه اند. در همين ارتباط مي توان در ايستگاه دروازه شميران به تابلوي «انا فتحنا لك...» در اندازه ۲*۴ متر مربع از جنس كاشي لعاب دار، تابلوي «موج ها» در اندازه ۲*۵ متر مربع از جنس سفال با پتينه،  تابلوي «والفجر۵» در اندازه ۲*۵ مترمربع از جنس لعاب روي كاشي، تابلوي «تركيب هندسي» در اندازه ۲*۴ متر مربع از جنس كاشي شكسته و تابلوي «عاشورا» در اندازه ۲*۸ متر مربع از جنس لعاب روي كاشي اشاره نمود.
در ايستگاه سبلان از تابلوي «معماري مذهبي» در اندازه ۲*۴ متر مربع از جنس سفال، تابلوي «يا حسين(ع)»در اندازه ۲*۴ متر مربع، از جنس نقاشي روي سراميك، تابلوي «عاشورا» در اندازه ۲*۴ متر مربع از جنس سفال با پتينه و تابلوي «نقش در باد» به اندازه در مجموع ۹ متر مربع از جنس نقاشي روي سنگ مي توان نام برد.

صداي شهروند
از برانكو تا دوربرگرداني تازه
ما آدمهايي بسيار غيرمنتظره ايم. دليلش هم اين است كه در همه ابعاد زندگي ويژگي هاي خود را بروز مي دهيم. مثلاً وقتي با برانكو و در آسيا سوم مي شويم، او را بزرگترين مربي دنيا مي پنداريم و بعد وقتي در جام جهاني در برابر قدرت هاي فوتبال دنيا شكست مي خوريم بيشترين دشنام ها را نثارش مي كنيم و به بدترين شكل ممكن بدرقه اش. يا كمي اين طرف قصه بي هيچ دليل و برهاني، از احداث دوربرگردان در وسط اتوبان چمران استقبال مي كنيم و برعكس يكي از شهرداران فرانسه كه به تهران سفر كرده و از ابداع چنين طرحي تعجب كرده خيلي راحت با مسائلي از اين دست كنار مي آييم و لبخند رضايت را روي لب هايمان جاري مي كنيم. راستي ما آدمهاي جالب اين سرزمين چقدر براي روزهايي كه مثل برق از كنار ما مي گذرند برنامه ريزي كرده ايم. چقدر براي انجام هر كاري نيم نگاهي به آينده مي اندازيم و همه جوانب را در نظر مي گيريم؟ و يا چقدر عبرت تلخ شكست هاي گذشته را اولين گامهاي پيروزي قلمداد مي كنيم؟
راستي مديران شهري ما تا چه اندازه با درك درست آينده، پروژه هاي عمراني را آغاز مي كنند؟ جواب هيچكدام از سؤال هايي كه در ذهنم شكل مي گيرد برايم روشن نيست اما اين روزها وقتي از اتوبان چمران مي گذرم خط ويژه اتوبوس هايي را مي بينم كه مي دانم در طول يك ساعت به اندازه تعداد انگشتانم اتوبوس از آن طرف اين خط ها عبور نمي كنند. ماموران كلاه سفيدي را مي بينم كه در حاشيه بزرگراه ايستاده اند و زير تابش سوزنده آفتاب به رؤياي دوردست ماشين هايي فكر مي كنند كه حتي به بهانه اي كوچك از روي اين خط ها هم نمي گذرند تا سنگيني برگه هاي سفيد رنگ جريمه را تحمل نكنند. البته اين نكته را هم مي دانم كه خط ويژه اتوبوس بزرگراه چمران مثل خط ويژه خيابان آزادي خيلي از خواسته ها را برآورده نمي كند و به خاطر باريك شدن عرض اتوبان، ترافيك اين محدوده بيش از پيش شدت مي گيرد و مديران شهري از خير خط ويژه و اتوبوس هاي شركت واحد و.... مي گذرند و آنگاه كلاه سفيدها در جايي ديگر زير همين آسمان دودگرفته غربت را با طعم دود و سرب به ريه هايشان مي فرستند. راستي همين حالا چند متر بالاتر از اتوباني كه من از آن مي گذرم دوربرگرداني تازه افتتاح شده است به نظر شما اين دوربرگردان ها تا كي تسكيني بر ترافيك كسالت بار پايتخت خواهد بود؟
ياسين نمكچيان

دو حادثه در اتوبان قم
هفته گذشته كاميوني در اتوبان تهران- قم واژگون شد و ۲ نفر از سرنشينان آن به شدت مجروح شدند.
به نقل از معاون عمليات سازمان آتش نشاني شهرداري تهران، مصدومين اين حادثه به بيمارستان انتقال يافتند و ماموران ايستگاه ،۵۰ كار امداد و نجات مصدومان را به عهده داشتند. همچنين يك حادثه ديگر در اتوبان تهران -قم در هفته گذشته منجر به مصدوميت ۲نفر شد؛ يك دستگاه خودرو رنو، به دليل سرعت غيرمجاز واژگون شد و موجب بروز حادثه گرديد. در اين راستا، روابط عمومي پليس راه تهران از همه رانندگان خواست تا با حفظ قوانين راهنمايي و رانندگي، در هنگام رانندگي دقت بيشتري  كنند.

زاويه ديد
نشانه ها را گم كرده ايم
محمدرضا فكري راد
صبح و ظهر ندارد. شغل آزاد و كارمند فرقي ندارد. از هر جا كه قصد نقطه ديگر كنيم، تله ترافيك امان مان را مي برد. گرما هم كه اضافه مي شود، كلافگي مي آيد. همه يكديگر را نگاه مي كنيم. لبخند يا اخم فرقي ندارد. جاي يكديگر را تنگ كرده ايم. گلايه اي نهفته در گلو و پرسشي ماسيده در ذهن آيا همه ما ناچاريم اين وضعيت را تحمل كنيم؟
وقتي طرح جامع تفصيلي تهران كه سنخيتي با وضعيت موجود ندارد را نگاه مي كنيم و به بخش جمعيت خيره مي شويم، متوجه حضور حدود چهار ميليون نفر جمعيت اضافه مي شويم. مگر نه اين كه پايتخت ايران كارگاهي بزرگ شده براي جويندگان كار. جامع و تفصيلي تهران در برنامه اش براي جمعيت اين شهر، ۵/۸ ميليون نفر در نظر گرفته است. در حالي كه روزانه دوازده ميليون نفر در اين شهر آمد و شد مي كنند. سوار خودرو شده و به محل كار مي روند و برمي گردند. عده اي از حاشيه مي آيند يا از شهرهاي اطراف و شب برمي گردند و عده اي ديگر در خانه هاشان كه باز از پرانتز طرح تفصيلي تهران بيرون مي زند.
روزگاري كه قجرها، تهران را پايتخت قرارداده و وليعهد را در تبريز نگه مي داشتند، روستاي تازه شهر شده تهران، مقياس بسيار كوچكتري داشت. هر كدام از مناطق ۲۱گانه تهران امروز از آن روزها بزرگتر است و پرجمعيت تر.
طرح تفصيلي تهران در برنامه ريزي هايش حداكثر جمعيت را ۵/۸ ميليون نفر در نظر گرفتند تا حداقل اكوسيستم حفظ شود و موجودات بتواند زير يك آسمان زندگي كنند. درخت هاي خيابان ها و بزرگراهها در بهار و جواني جوانه هايشان، سنگيني رنگ سياه دود و چربي و غبار رسوبات ديگر را روي برگ هاشان حس مي كنند. در نبردي ناعادلانه و در ظاهر شهرونداني بي تفاوت پرنده ها را از لانه هاشان تارانديم و سال پيش پيروزيمان را از رسانه ها اعلام كرديم. گرچه با اعلام يا بدون اعلام اين گونه اخبار هم، چرخ تند تكنولوژي به پشتيباني و حمايت ۱۲ ميليون نفر تند مي چرخد و كسي وقت فكركردن به زيست بوم تهران را ندارد.
زيست بوم تهران كه گنجايش حيات بيش از ۵/۸ ميليون نفر را ندارد، از مرز گسستن گذشته است. آسيب هايي كه هر انسان به واسطه نيازهايش با ماشين هاي ساخته خود به محيط زندگي خويش وارد مي كند به مراتب بيش از مزايايي كه بهره مي برد، برايش هزينه بردار است. روزانه بيش از سه ميليون خودرو همراه موتور سواران دودزايي كه پياده روها را هم قبضه كرده اند و در شهر حركت مي كند. هر كدام به مثابه يك بخاري، گرم كننده و به اندازه وسع خود، آلاينده هواي شهر مي شود. گرماي تابستان از زمين و آسمان روي تن مي نشيند و اگزوز گرم خودروها آن را تشديد مي كند. شهروندان بسياري در اين مواقع راه حل را خريدن يك خودرو كولردار مي دانند. شيشه ها را بالا بكشند و گرما آزارشان ندهد. هوا هم خنك شد. هوايي كه فاقد اكسيژن براي رشد و فعاليت سلول هاي بدن است. شهروندان اكسيژني براي ريختن در ريه هاشان ندارند. شهروندان سلول تازه اي براي وقت گذاشتن براي يافتن نشانه ها ندارند. وضعيت از حداقل نيز گذشته است. كم كم به هنگام تاراندن خودمان نزديك مي شويم.
روزگاي بود كه مي گفتند صداي تركيدن استخوان هاي تهران شنيده مي شد. آن روزها لاله زار خيابان تفرج و شمال شهر پايتخت بود كه اعيان و اشراف سنگفرش ها را از زير پاشنه ها در مي كردند. حال تهران از رشد هم گذشته است. نزديك نيمي از جمعيتش جاي يكديگر را تنگ كرده اند. كساني كه نشانه ها را گم كرده اند و مسير مهاجرت را نمي شناسند.

شهرآرا
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
علم
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  علم  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |