يكشنبه ۱۸ تير ۱۳۸۵
درآستانه آخرين بازي جام جهاني ۲۰۰۶
ورزش حرفه اي، تجارت يا اخلاق
عكس: مجتبي جانبخش
مهربان پارسامهر
001143.jpg
ورزش پديده اي جمعي، جهاني و تاريخي است. ورزش از يك طرف به عنوان يك نهاد اجتماعي داراي كاركردهاي خاص خود براي نظام اجتماعي ايست و از طرف ديگر به عنوان جزيي از نظام اجتماعي تحت تأثير نظام كل مي باشد. ورزش پديده اي اجتماعي با قدمتي برابر با پيدايش خود انسان است و داراي ارزش ها و هنجارها، قواعد و قوانين و آداب رسوم خاص خود مي باشد. ورزش به شكل رسمي و غيررسمي آن بدون قواعد و قوانين وجود عيني ندارد. ورزش در هر جامعه اي متأثر از ساختار اجتماعي حاكم بر همان جامعه و بيانگر ارزش ها و هنجارهاي حاكم بر آن جامعه بوده و شكل مي يابد.
ارائه تعريفي دقيق از ورزش به راحتي امكان پذير نيست، زيرا نمي توان تعريفي ارائه داد كه همه رشته هاي مختلف ورزشي را دربرگيرد. كواكلي، ورزش را عبارت از يك فعاليت رقابتي نهادينه شده كه مستلزم كاربرد نيروي جسماني شديد و يا استفاده از مهارتهاي جسماني پيچيده به وسيله شركت كنندگاني است كه توسط عوامل دروني و بيروني تحريك مي شوند تعريف مي كند(مباني تربيت بدني، ص ۳۷۱)
در واقع بيشتر مردم ورزش را مبتني بر به كارگيري تمرينات بدني شديد همراه با اجراي حركات سخت و قدرتمندانه مي دانند، اما بايد به مفهوم مهارتهاي بدني پيچيده و سخت توجه داشت، زيرا همه ورزش ها نياز به تمرينات و مهارت هاي بدني پيچيده ندارند.
اگر تعريف ورزش را به همان تعريف كواكلي محدود كنيم بايد بپذيريم كه برخي از رشته هاي ورزشي را بايد از دايره ورزش خارج نماييم در واقع بايد گفت كه خطي مبهم در ورزش بين:
- فعاليت  بدني و غيربدني
- فعاليت پيچيده و ساده
- نيرومندي و ضعف
وجود دارد كه ارائه تعريفي دقيق از آن را دچار مشكل نموده است.
ورزش، فعاليتي سازمان يافته
برخي از شكل هاي مختلف رقابت هاي ورزشي تحت شرايطي منظم و با قواعد از پيش تعيين شده انجام مي شود. در واقع فعاليت بدني مبتني بر رقابتي را مي توان سازمان يافته شده دانست كه:
۱) مقررات آن استاندارد شده باشد.
۲) مقررات آن توسط مسئولان رسمي تنظيم شده باشد.
۳) مهارت هاي آن به صورت فرموله شده ياد گرفته شود.
۴) پيچيدگي بازيها سبب مي شود كه بازي از طريق سيستماتيك تدريس شود.
۵) هدف نهايي در اين رقابت ها برنده شدن است و براي بردن از افراد متخصص براي هدايت و آموزش در آن رشته سود برده مي شود.
ورزش ،فعاليتي خلاق و آزاد
ورزش زماني فعاليتي خلاق و آزاد به حساب مي آيد كه «روح بازي» مبتني بر طراوت و شادابي بر آن حاكم باشد، خلاق و آزاد بودن آن يعني فردي كه به بازي مشغول است وادار به بازي نشده و ديگر اين كه بازي داراي ماهيتي ثابت نيست و ممكن است معيارهاي آن دچار تغيير و تحول شوند.
بازي داراي مرزها و محدوديت هاي مشخص زماني و مكاني نبوده و بر خلاف ورزش هاي سازمان يافته(از پيش تنظيم شده) پيشرفت ثابت و دقيقي را همواره در آن انتظار ندارند.
بازي فاقد مقررات از پيش تنظيم شده است، مقررات و قوانين بازي به صورت آزاد و آني شكل مي گيرند و ممكن است تا پايان بازي نيز ادامه پيدا نكنند و مقررات جديدتري براي آن وضع گردد.
استون(ston) بين ورزش(بازي) همراه با شادابي و طراوت و مبتني بر خلاقيت با ورزش سازمان يافته(حرفه اي) كه جنبه هاي بازي گونه آن را به فراموشي سپرده شده تمايز قائل مي شود. زيرا در ورزش سازمان يافته(حرفه اي) افراد به دنبال نتيجه خاصي اند و تلاش  آنها معطوف به رسيدن به آن هدف مي باشد اما در بازي اصل بر دست يابي به طراوت، شادابي، خلاقيت و رهايي از قيد و بندهاي ساخته شده مي باشد.
بايد اذعان كرد دست يابي به تعريفي دقيق از ورزش  امكان پذير نيست براي اين كه به تعريفي نسبي از ورزش دست پيدا كنيم بايد ببينيم كه در هر فرهنگ و كشور خاص چه تعريفي از ورزش ارائه مي شود. بايد ديد آنها، چه چيزي را ابتدا جزء ورزش به حساب مي آورند؟ و چه فعاليتي را آنها بيشتر در مقوله ورزش جاي مي دهند؟
در واقع پرسيدن سؤالاتي مانند، چه كسي را مي توان ورزشكار دانست؟ چه فعاليتي را مي توان ورزش به حساب آورد؟ و چه زماني بايد به فعاليت ورزشي پرداخت؟ و كجا مي توان ورزش كرد؟ سؤالات ابهام آميزي اند كه هر كس پاسخ متفاوتي براي آنها خواهد داشت و امكان رسيدن به پاسخي روشن و يك دست وجود ندارد. در فرهنگ هايي كه همكاري را تشويق مي كنند يا در فرهنگ هايي كه فردگرايي را مورد تشويق قرار مي دهند، پاسخ هاي متفاوتي به اين سؤال خواهند داد. پس در تعريف از ورزش بايد ديد اين سؤالات از جانب چه مردمي و با چه ملاحظات فرهنگي و با چه حساسيتي برايشان مطرح مي باشند و تنها با توجه به اين ملاحظات و حساسيت ها مي توان به تعريفي نسبي از ورزش در نزد فرهنگ هاي جوامع مختلف دست يافت.
اخلاق و ورزش حرفه اي
امروزه با گسترش روزافزون ورزش هاي حرفه اي و به حاشيه رفتن روح بازي گونه ورزش ها، مسئله ضعف اخلاقي و اضمحلال اخلاق در ورزش نيز مطرح مي شود. هر چند در تعريف از ورزش بايد به نسبيت ها توجه كرد در تعريف از اخلاق در ورزش نيز بايد به ويژگي هاي مورد نظر هر جامعه در مورد رعايت امور اخلاقي در ورزش توجه داشت. در تعريف آن به طور عام مي توان گفت: «اخلاق ورزشي تعهد به تقدم قائل شدن براي عدالت و همكاري در محيط  ورزش رقابتي» است(واژه نامه، ،۱۳۷۶ ص۲۲۸).
اما با حرفه اي شدن ورزش، ورزشكار به ماشيني تبديل مي شود كه فقط به انجام وظيفه مشغول است. هر چه ورزش ها به سوي حرفه اي تر شدن به پيش مي رو ند از ابعاد اخلاقي آنها كاسته مي گردد و روح ماشيني آن رشد مي يابد و اينجاست كه سخن از ورزش فاقد اخلاق به ميان مي آيد، ورزش ماشيني انسان ماشيني شده غربي به دنبال يك چيز هست آن هم منفعت! ورزش(ورزش حرفه اي) را از دو ديدگاه متفاوت جامعه شناختي مورد توجه مي توان قرار داد.
ديدگاه كاركرد گرايي و ديدگاه تضادي
در ديدگاه كاركردگرايي فرض اصلي بر آن است كه جامعه ورزشي يك مجموعه منظمي است كه افراد ورزشكار ارزش هاي اصلي آن نظام را حفظ مي كنند و براي بقاي جامعه بزرگتر تلاش به عمل مي آورند. آنها جامعه ورزشي را داراي كاركرد وفاق و نظم بخشي مناسب دانسته و معتقدند كه ورزش سبب انتقال ارزش هاي مشترك به افراد مي شود. به عقيده آنها مردم بايد ارزش ها و هنجارهاي اساسي جامعه را بياموزند و يكي از ابزارهاي يادگيري ارزش ها، ورزش است. آنها در مطالعه ورزش به چيزهايي كه از طريق ورزش به افراد در رعايت ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي آموخته مي شود توجه مي نمايند. آنها معتقدند كه ارزش هاي جامعه به وسيله ورزش به افراد القاء مي شود و افراد خواسته يا ناخواسته به طور مستقيم يا غيرمستقيم تحت تأثير گروه هاي ورزشي چه عضو آن گروه ها باشند يا نباشند، قرار مي گيرند. به اعتقاد آنها ورزش داراي كاركردهايي چون؛ افزايش وحدت اجتماعي و همكاري در بين افراد جامعه، سبب گسترش هويت جمعي و افزايش همبستگي اجتماعي، سبب تشويق افراد براي بهترين بودن در جامعه، سبب ايجاد اشتغال و درآمدهاي جديد و سبب افزايش سطح سلامت در جامعه مي گردد.
اما سؤال اساسي اين است كه: آيا ورزش حرفه اي مي تواند شادي، تفريح، آمادگي جسماني، اجتماعي شدن، آرامش، ارتباط سالم و سلامت فردي و اجتماعي را براي جامعه و افراد آن به دنبال آورد؟ آنچه در ديدگاه كاركردي از آن به عنوان كاركردهاي ورزش نام برده مي شود در ديدگاه تضادي مورد انتقاد قرار مي گيرد .در ديدگاه تضادي عقيده بر آن است كه ورزش به ابزاري براي كسب سود و مشروعيت بخشي بيشتر تبديل گشته و ورزش حرفه اي در اين بين داراي نقش اساسي تر مي باشد.پيروان مكتب تضاد عقيده دارند كه در سرمايه داري انحصاري پيشرفته ورزش حرفه اي كلاً به عنوان وسيله اي براي فروش كالاهاي شركت هاي بزرگ كه نياز به فروختن مازاد توليد خود دارند يا وسيله اي براي كسب مشروعيت براي نظام هاي سياسي فاقد مشروعيت تبديل گشته تا از طريق ورزشكاران و پيروزي هاي ورزشي به سود يا مشروعيت مدنظر خود دست يابند. آنها معتقدند كه ورزش به ورزشي كالاگونه تبديل شده كه مانع بازي آزاد و خلاق افراد مي شود.
ادراك غيرواقعي از ورزش
به اعتقاد همه، ورزش  وسيله اي براي سلامت و شكل گيري شخصيت سالم و... مي باشد.
اما بايد پرسيد، آيا ورزش حرفه اي وسيله اي براي كسب سلامت مي باشد؟ ۱) استفاده از انواع داروها براي كاهش درد در بازيها، استفاده از انواع داروهاي نيروزا براي افزايش كارايي بازيكنان آيا مي تواند توجيهي به منظور افزايش سلامت جسماني و روحي باشد؟
آيا به كارگيري روش هاي جديد ژني و سلول درماني براي بالا بردن توانايي و افزايش قدرت سبب افزايش سلامتي افراد ورزشكار مي شود؟ يا زيانهاي جسماني شديدي را براي ورزشكاران در دراز مدت به دنبال خواهد داشت؟ آيا استفاده از اين همه شيوه هاي مختلف درماني دارويي مبتني بر اخلاق ورزشي است؟ هدف ورزش حرفه اي افزايش سطح سلامت و بهبود جسماني و بالا بردن سطح طراوت و شادابي افراد ورزشكار نيست، بلكه هدف اساسي آن تبديل فرد ورزشكار به عنوان ابزاري براي كسب سود يا مشروعيت بيشتر براي صاحبان قدرت اقتصادي يا صاحبان قدرت سياسي است. امروزه رواج استفاده از داروهاي نيروزا و تقويت كننده ها در ورزش هاي تجاري حرفه اي به طور خاص و ورزشهاي رقابتي به طور عام امري عادي شده است. داروهايي كه نه تنها سبب افزايش سلامتي نمي گردند، بلكه در دراز مدت سبب تحليل جسماني افراد ورزشكار نيز مي شوند. ۲) در كنار استفاده از اين داروها به كارگيري انواع شيوه هاي متقلبانه و همراه با حيله و فريب توسط مربيان و بازيكنان (مانند سازش تيم هاي بسكتبال كشور سوريه و لبنان در مسابقات غرب آسيا يا شيوه هاي غيرورزشكارانه بازيكنان فوتبال كشورهاي عربي هنگام جلو بودن از حريف مقابل و...) و وجود انواع حسادتها، كينه ورزي ها، بدبيني ها، دورويي ها و چاپلوسي ها لازمه ورزشهاي تجارتي و رقابتي(حرفه اي) و همه اينها نشاني از اضمحلال اخلاق در ورزش است.
۳) همچنين انواع سوءاستفاده ها، رفتارهاي خشونت آميز و اعمال زشت تماشاچيان، آدم را به شك در مورد جنبه هاي روحي و رواني مثبت ورزش مي اندازد.
۴- امروزه تواناييهاي افراد ورزشكار (بخصوص در ورزش حرفه اي) با استفاده از فنون جديد به حداكثر رسيده و تشخيص فرد بازنده و برنده به راحتي امكان پذير نيست و شيوه هاي به كار گرفته شده در تشخيص فرد بازنده و برنده چنان ظريف و دقيق شده كه هدف واقعي ورزش را كه پرورش شخصيت سالم بوده را تبديل به تخريب كننده شخصيت افراد نموده است. چنان كه امروزه تفاوت بين برنده و بازنده بودن در برخي از رشته ها به هزارم ثانيه يا به تفاوتهاي ميليمتري (دهم و صدم ميليمتر) تبديل شده است. بايد پرسيد، آيا تفاوت در هزارم ثانيه مي تواند ملاك برتري يكي بر ديگري باشد و مي تواند ملاك برنده بودن يا بازنده بودن قرار گيرد آيا تأثير مخرب آن را نبايد در نظر گرفت؟
ورزش مدرن (حرفه اي) رو به سوي دنياي فاقد اخلاق و حاكميت صد درصد عقلانيت پيش مي رود هر چند از اخلاق كاملاً  تهي نگشته ولي زمان درازي شايد براي رسيدن به آن باقي نمانده است. زماني از ورزش به عنوان پرورش جسم و سلامت تن و روان مي توان سخن گفت كه نتايج آن مبتني بر شايستگي واقعي باشد و فعاليت هاي جسماني بر محور انسانيت گرايي و حاكميت روح  انساني پيش برود. انساني كردن و توجه به انسانيت در ورزش بايد مهمترين جنبه آن بوده و توجه به انسانيت هم در جهان كار و زندگي خانوادگي و هم در ورزش بايد مدنظر قرار گيرد.
نتيجه گيري
ماكس وبر به گسترش عقلانيت و شكل گيري بوروكراسي مبتني بر عقلانيت پيشرفته بدبين بود .امروزه گسترش عقلانيت در ورزش كاملاً  قابل مشاهده است و گسترش بوروكراسي پيشرفته در ورزش خود نشان از گسترش بيش از پيش عقلانيت در ورزش دارد. ورزش حرفه اي يعني ورزش مبتني بر عقلانيت و ورزشي كه همواره بدنبال افزايش كارايي، بهبود كيفيت و به حداكثر رساندن توانايي است تا جايي كه ملاكهاي اخلاقي و انساني ناديده گرفته شده و عقلانيت حاكم بر ورزش حرفه اي به تعبير وبر به «قفس آهنيني» براي فرد ورزشكار تبديل شده است. هر چه روند روبه رشد ورزش در جامعه ما به سوي حرفه اي تر شدن پيش مي رود خلأ اخلاقي در آن بيشتر مشاهده مي گردد و شايد اين بعد گريزناپذير خواهد بود. در ورزش حرفه اي از اخلاق و انسانيت سخن به ميان آوردن به نهايت سخت است. زيرا ورزش هاي حرفه اي ورزشي منفعت طلبانه و جنسيتي شده است. ورزشي كه بر برتري مردان نظر داشته و در جهت خدمت بيشتري به صاحبان قدرت اقتصادي و سياسي گام برمي دارد.
هر چه عقلانيت حاكم بر جامعه گسترش يابد ورزش نيز از اين امر مستثني نخواهد بود. علاوه بر اين نوع روابط حاكم بر ورزش ها و منافع شركت ها براي كسب پول بيشتر از اين گونه ورزشها، سبب شده كه گسترش آنها رشد شديدي يابد. در واقع اگر روند رشد روشهاي غيراخلاقي به همين گونه باشد و مجازاتهاي خاصي مدنظر قرار نگيرد (بايد گفت كه اگر مجازات كنندگان خود جزء ذينفع هاي اين قائله نباشند) اضمحلال اخلاقي در ورزشهاي حرفه اي (بخصوص مبتني بر قدرت بدني) رشد زيادي يافته و برخي از مرزهاي از پيش تعيين شده اخلاقي نيز خواهد شكست و سبب شكل گيري نوع جديدي از رفتارهايي كه مبتني بر عقلانيت صرف در ورزش است خواهد شد. چنان كه جانسون معتقد است (۱۹۷۴) ورزشهايي كه مبتني بر تكنولوژي پيشرفته هستند و همه اعمال و حركات ورزشكاران تابع محض محاسبات تكنيكي و مبتني بر استفاده از تكنولوژيست، چقدر مي توان انتظار اخلاقي بودن از آن داشت!
هر چند در كنار حاكميت عقلانيت و گسترش روزافزون آن نمي توان كنشگر بودن انسان را به عنوان يك كنشگر خلاق و آزاد كنار گذاشت، اما بايد پرسيد كنشگر بودن يك انسان تا چه اندازه مي تواند قادر به دگرگون كردن اين «قفس آهنين» شكل گرفته و قادر به دگرگون كردن ساختارهاي عقلاني خشك و ماشيني شده باشد و با دگرگوني آن «روح بازي» را بر ورزش دوباره حاكم نمايد.

ديدگاه
ستاره هاي پول ساز
شايد مشخص ترين و شايع ترين ادراك از فعاليت هاي ورزشي كاركرد انسجامي و وحدت بخشي آن باشد و بسياري از افراد يكي از كاركردهاي مهم آن را ايجاد وحدت مي دانند. ما به عنوان يك شخص در مورد بازيها، داراي فكر و احساس هستيم و به ابراز احساساتي همچون شادي و غم، شور و شعف و ياس و نااميدي مي پردازيم، اما بايد اشاره نمود اين احساسات داراي دامنه محدودي است و انسجام در بين طرفداران و تماشاگران و ناظران اين بازيها انسجامي پايدار و دائمي نيست. انسجام شكل گرفته بعد از پيروزي ها در رشته هاي مختلف ورزشي (مثل پيروزي يونان در مسابقات فوتبال جام ملتهاي اروپا) بيشتر ساختگي و غيرواقعي است زيرا در صورت تكرار اين پيروزيها آن احساسات اوليه فرو مي نشيند و ساختگي بودن آن انسجام، خود را بيشتر نشان مي دهد: انسجام ناشي از يك پيروزي با در آغوش گرفتن همديگر، از سياه و سفيد، اقوام مختلف، اديان متفاوت در سطوح محلي يا ملي داراي دوام زيادي نيست و بعد از مدت كوتاهي كه آن احساسات فروكش نمود تعارضات و تضادهاي واقع كه در درون جامعه وجود دارند خود را نشان مي دهند هر چند كه نظام هاي سياسي سعي مي كنند با بزرگ نمايي اين پيروزيها كمي از تعارضات داخلي را تقليل دهند. در واقع اين انسجام و وحدت زودگذر نمي تواند تعارضات ناشي از نابرابريهاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي، جنسيتي را از بين ببرد.
در واقع ورزش در معناي عام و ورزش حرفه اي به طور خاص در دنياي جديد تنها در خدمت كسب سود و منافع مادي بيشتر براي گردانندگان آن است. هر چند به ظاهر هدف از آن كسب سلامت و تندرستي و غيره مي باشد. ورزش حرفه اي ورزشي يكنواخت و همراه با خستگي است و عامل فرسايش روح انساني افراد ورزشكار مي باشد، ورزشكاري كه به مانند ماشين انتظار انجام عمل دقيق و بدون خطا از او مي رود، براي انجام اين اعمال، نخبگان ورزشي ابزاري مناسب مي باشند؛ نخبگان ورزشي در ورزش امروزين (حرفه اي) به مانند يك ماشين پولساز براي شركت هاي تجاري ورزشي و شركتهاي تجاري و صنعتي اند. انگيزه كسب درآمدهاي بالا در شركتها و فروش بيشتر توليدات انبوه خود نياز به بازار مصرف انبوه دارد و در اين بين ورزش و ورزشكار حرفه اي ابزاري مناسب براي افزايش فروش و سود بيشتر براي شركتهاي تجاري صنعتي به حساب مي آيند و همين كسب سود بيشتر سبب شده كه انبوه سازي مصرف در جوامع جديد به عنوان وظيفه اي اساسي به عهده ستارگان و نخبگان ورزشي يا كلاً  ورزش گذاشته شود و براي رسيدن به اين منظور از پرداختهاي كلان به عده اي از ورزشكاران حرفه اي سود برده مي شود.

جدول اعداد (سودوكو)
اعداد ۱ تا ۹ را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك ۳ در ۳ طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود .پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.
حل جد ول شماره ۱۰۹
001161.jpg

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |