يكشنبه ۲۵ تير ۱۳۸۵
جوايز ادبي در نگاه داوران و نويسندگان
مسيري با مقصدهاي متعدد
محمدرضا شالبافان
001437.jpg
چند سالي است بر خلاف روند كتابخواني جامعه كه همچنان ساكت و راكد است، جوايز ادبي به ويژه در حوزه داستان، رونق فراواني يافته است. طبيعي است كه هر جايزه و به عبارتي هر داوري، معيارهايي براي ارزيابي كتاب ها دارد كه چند و چون آن بحث هاي فراواني را باعث مي شود. علاوه بر اين، وضع نويسنده نيز اهميت دارد. پرسش اينجاست كه اين جوايز بر سرنوشت نويسنده و اثر او چه تاثيري دارد و نويسنده تا چه حد مطابق با سلايق اين جشنواره ها و جايزه ها مي نويسد؟ دراين ميان موضوعات ديگري هم قابل طرح است: آيا جوايز ارتباط ميان اثر و مخاطب را جهت مي دهند؟ داوري در اين جوايز چگونه انجام مي گيرد؟ و... .
آنچه مي خوانيد نگاهي است به اين موضوعات با تكيه بر آرا و ديدگاه هاي نويسندگان و صاحب نظراني كه خود در داوري هاي مختلف شركت داشته اند.
رضا اسماعيلي (شاعر) نخستين كسي بود كه به ما گفت: «معيارهاي جوايز ادبي را مي توان به دو دسته تقسيم كرد؛ يك دسته معيارهايي است كه به تكنيك، ساختار و بنيان هاي هنري و زيبايي شناختي آثار مي پردازد. اين معيارها ثابت است و در تمام جشنواره هاي ادبي مشترك است، ولي يك سري معيارها، معيارهاي محتوايي است كه بعضي از آنها ارزشي است. يعني با تغيير برگزاركنندگان جوايز ادبي، اين معيارها هم تغيير مي كند. مثلاً جشنواره اي كه در فضاي غيرارزشي برگزار مي شود از لحاظ اين معيارها با جشنواره هاي ارزشي متفاوت است، ولي من به شخصه معتقدم كه بايد از اين مرز بندي  ها و خط كشي  ها عبور كنيم و تلاش كنيم به اشتراك نظر برسيم تا بتوانيم در داوري با ديدي يكسان و منصفانه عمل كنيم».
وي ادامه داد: «حتي ما بايد تلاش كنيم كه اين معيارهاي ارزشي را به معيارهاي ارزشي جهاني نزديك كنيم. به طور مثال اصل عدالت كه براي تمام مردم جهان اصل محترمي است، مي تواند مورد نظر ما قرار بگيرد تا از قضاوت هاي محدود گذر كنيم».
داور امسال بخش شعر جايزه ادبي قلم زرين ادامه داد: «در بهترين نوع داوري هم غيرممكن است كه پسند و سلايق داوران در داوري وارد نشود و حتي ممكن است داور به صورت ناخودآگاه درگير سلايق خود شود، اما بايد تلاش كنيم كه حتي الامكان مؤلفه ها و معيارهاي داوري را با ديدي علمي و از ميان معيارهاي مورد توافق جامعه ادبي انتخاب كنيم و در يك فرايند خودآگاه به داوري بپردازيم».
شاعر مجموعه «عاشقانه هاي شرقي» افزود: «معمولاً در داوري ها، معيارها چيزي ميان سليقه و ديد نخبگان و مردم هستند. داوران تلاش مي كنند كه از ميان اين دو ديدگاه حد وسطي را انتخاب بكنند و بر مبناي آنها به داوري آثار بپردازند».
وي درباره تاثير جوايز در ارتباط اثر با مردم گفت: «اين رابطه و بررسي آن از يك نظر مشكل و از يك نظر ساده است. با توجه به جشنواره هاي ادبي و طرز تفكر حمايت كنندگان آن، وقتي يك كتاب به عنوان اثر برتر معرفي مي شود، مخاطب به داوران و ديد جشنواره مي نگرد و با توجه به ذهنيتي كه نسبت به آن جريان دارد درباره مطالعه يا عدم مطالعه كتاب تصميم مي گيرد. اگر او -مخاطب- در صف مقابل باشد بر نام اين كتاب خط مي كشد و آن كتاب را از كتابخانه خودش حذف مي كند، ولي اگر فرد با آن جريان همسويي فكري داشته باشد براي خواندن اين كتاب تحريك مي شود و براي مطالعه آن كتاب انگيزه پيدا مي كند. گمان مي كنم اين مسأله در مورد تمام آثار برگزيده فرهنگي مصداق داشته باشد.
اين ديد در آثار و جوايز فلسفي نيز قابل پيگيري است».
پس از وي به سراغ مجيد قيصري رفتيم. او در پاسخ به پرسش ما كه «چه اندازه معيارهاي داوري در جوايز ادبي كشور همسان با معيارهاي داوري در جوايز بين المللي هستند؟» گفت: «من از يك طرف با معيارهاي بين المللي و معادلات رايج در جوايز ادبي خارج از كشور چندان آشنايي ندارم و از طرف ديگر اين معيارها در كشور ما نيز چندان مشخص نيستند. پس يا اين پرسش جواب مشخص ندارد و يا من در اين مورد صلاحيت لازم را ندارم، ولي آنچه مسلم است عده اي به اين جوايز دلخوشند و اين جوايز تاثير خود را بر نويسندگان و هنرمندان مي گذارد».
وي ادامه داد: «از تنوع اين جوايز مي توان اين مسأله را برداشت كرد كه جوايز بر مبناي سلايق داده مي شوند و هر كس بر اساس گرايش و سليقه خودش يك سري آثار را مي پسندد و يك سري آثار را كنار مي گذارد. ادبيات مانند رياضيات تابع قوانين از پيش تعيين شده نيست و همين سبب مي شود كه اصولاً معيارهاي چنين داوري هايي تماماً سليقه اي باشند و اين كه داوري ها بر اساس معيارهاي مدوني انجام شود اصولاً بي معني است. البته اين تنوع به عقيده من حُسن است».
قيصري كه خود در جشنواره هاي ادبي داوري كرده است افزود: «تنوع جوايز باعث تنوع ديدها و داوري ها مي شود. عده اي نگاه خود را مردمي مي دانند و عده اي نگاه خود را بسيار خاص مي دانند. مثلاً جشنواره «متفاوط» به دنبال مخاطب خاص خودش مي گردد. اما بسياري از جوايز- به ويژه جوايز ارگان هاي دولتي- سعي مي كنند نگاه عام را دنبال كنند.
گمان مي كنم اين تنوع در سطح مطلوبي در كشور ما رعايت مي شود.
وي در خصوص تاثير اين جوايز در تيراژ آثار برتر گفت: «من تاكنون شاهد تاثير قابل توجه اين جوايز بر تيراژ كتاب هاي برتر نبوده ام. همچنان مخاطبان جامعه ما توجه زيادي به كتاب هاي برتر جوايز ادبي نمي كنند تا اين جوايز در تيراژ كتاب چندان موثر بشود. البته اندكي جلب توجه مي شود، ولي آن گونه كه در جهان رايج است، نيست. شايد بتوان گفت جوايز ما هنوز به آن سطح نرسيده اند كه اعتماد مردم و مخاطبان عام و حتي خاص ما را جلب كنند».
وي توضيح داد: «شايد بتوان به بعضي از فيلم ها برچسب جشنواره اي بودن را زد، ولي با توجه به تنوع و غيرمشخص بودن سلايق داوران ادبي نمي توان گفت كتابي براي برگزيده شدن در فلان جايزه نوشته شده است؛ ضمن اين كه جشنواره هاي امروز كشور ما قدمت چنداني ندارند تا براي نويسندگان و مخاطبان ديدگاه خود را مشخص كرده باشند. گمان نمي كنم چهار، پنج سال زمان كافي براي چنين شناختي باشد. البته شأن نويسنده هم بالاتر از آن است كه بخواهد بر اساس پسند، چه مخاطبش و چه هيأت داوران بنويسد. به گمانم نويسندگان ما هم، چنين شأني را مدنظر قرار مي دهند».
دكتر صابر امامي ديگر كسي بود كه به پرسش ما چنين پاسخ گفت: «متشكرم كه به سراغ من آمديد، اما اين كه بخواهم در اين مورد سخن بگويم مستلزم آن است كه من در بسياري از اين داوري ها بوده باشم حال آن كه من با سليقه و طيف خاصي به عنوان داور انتخاب مي شوم و سليقه و طيف مقابل به سراغ من نمي آيد. كسي مي تواند در مورد جوايز ادبي به گونه اي جامع سخن بگويد كه در تمام آنها حضور داشته باشد، اما در مورد داوري هايي كه من در اين دو ساله تجربه كرده ام، مي توانم به راحتي بگويم كه متاسفانه از نگاه علمي، عميق و با وجدان، خبري نيست. يعني مثلاً هيات داوران در جلسه اي دور هم جمع مي شوند. يكي، دو نفر در مورد كتابي كه بايد بررسي شود سم پاشي مي كنند و براي اين كه حجم كار كم شود يكي يكي آثار را كنار مي گذارند. حال آن كه ممكن است در كتاب هايي كه اين گونه حذف مي شوند مطالبي عميق ارائه شده باشد و داور اگر بدون پيش فرض و در خلوت خود اين كتاب را مي خواند به نظر ديگري مي رسيد».
او ضمن گله مندي از داوري جشنواره «ادبيات ديني» گفت: «به طور مثال در اين جشنواره كتاب مرا فقط به آن عنوان كه نام كتاب «اسطوره و قصه هاي قرآن» بوده است و به دليل واژه «اسطوره»  نخوانده رد كردند. بعدها كه من اعتراض كردم و به سراغ داوران رفتم متوجه شدم كه آقايي به خودش حق داده است كه اين كتاب ها را گلچين كند تا داوران بعدي فقط كتاب هاي گلچين شده را بخوانند و اين تصفيه را فقط بر اساس اسم كتاب انجام داده است و كتاب مرا هم فقط به اين بهانه كه از «اسطوره» در نام استفاده شده و با اين ديد و ذهنيت كه اسطوره نمي تواند مذهبي باشد حذف كرده است. به عقيده من- عقيده اي كه ممكن است به ضررم تمام شود- آن گونه كه بايد، دقتي در خواندن وجود ندارد».
وي افزود: «وقتي قرار است گروهي، محله اي و نهادي به كتابي جايزه بدهند هدفشان جلب توجه بيشتر براي آن كتاب است و حداقل نتيجه اين كار بايد تجديد چاپ اين كتاب باشد. من گمان مي كنم اين كتاب ها به اين هدف نمي رسند، چرا كه در اين رقابت ها اين تشريفات است كه حكمفرماست. وقتي داوران بدون در نظر گرفتن وجدان كاري و در كنار هزار فعاليت ديگر به داوري مي نشينند بيش از همه به پسند عمومي و به معيارهاي نخبگان- كه مي توانند سبب ارتقاي مردم شوند- بي توجهي مي شود. البته بايد به داوران حق داد، چرا كه كدام داور نخبه اين اثر نخبه را برمي گزيند؟»    وي در پايان خاطرنشان كرد: «اگر كتابي براي شركت در جشنواره اي خاص نوشته شود به آستانه توفيق نخواهد رسيد. تا نويسنده و تا هنرمندي از اعماق جان از پديده اي متاثر نشود، نمي تواند به سراغش برود و از آن بنويسد. از طرف ديگر ارزش مالي جوايز كمتر از آن است كه بتواند اين انگيزه را به نويسنده بدهد چرا كه جوايز ما مانند جايزه نوبل نيستند كه برنده تا پايان عمر تامين شود؛ ضمن اين كه بايد به اين مسأله اشاره كرد كه توجه و جايگاه اجتماعي جايزه براي اهل فرهنگ بسيار جذاب تر است كه متاسفانه آن هم در جامعه ما وجود ندارد. در كشور ما، نويسنده بايد جايزه خود را از دست يك مقام اجرايي بگيرد و حتي مي توان اين را نوعي تحقير براي نويسنده به شمار آورد».

نگاه
عبدالجبار كاكايي:
برخي جشنواره ها به سفارش نويسي ختم مي شوند
001440.jpg
ايلنا:متاسفانه برخي از جشنواره ها تنها به سفارشي نويسي ختم مي شوند و به نوعي بلاي خلاقيت و نبو غ شاعران جوان مي شوند.
عبدالجبار كاكايي پيرامون جشنواره ها و جوايز ادبي گفت : جشنواره هاي ادبي بايد در تهييج احساسات براي خلق اثر با نيت خلاقيت ادبي مثمر ثمر باشند.
مگر اينكه تنوع و تعدد آنها به گونه اي باشد كه اهداف اين جشنواره ها را مخدوش كند.وي تصريح كرد: متاسفانه برخي از جشنواره ها تنها به سفارش نويسي ختم مي شوند وبه نوعي بلاي خلاقيت و نبوغ شاعران جوان مي شوند و موجب كاناليزه شدن ذهن شاعران مي شوند.كاكايي با اشاره به جشنواره هاي شعر، كه مي توانند در شاعران جوان ايجاد انگيزه نمايند، گفت : اين جشنواره ها فرصتي است كه شاعران جوان خودشان را ارزيابي كنند.
وي با اشاره به موضوعي بودن برخي از جشنواره هاي ادبي به خبرگزاري ايلنا گفت : جشنواره ها نبايد به سمت موضوعي شدن پيش بروند اما در هيچ يك از اين جشنواره ها به هيچ شاعري اجبار نكرده اند كه درباره فلان موضوع يا فلان شخصيت شعري بگو.
اين وضعيت نامساعد و معيشتي ما است كه شاعران جوان را وا مي دارد كه براي هر موضوعي شعر بسرايند تا شايد با چند سكه اي كه مي گيرند وضعيت معيشتي شان تغيير كند.
كاكايي با اشاره به جشنواره شب هاي شهريور گفت : در جشنواره شب هاي شهريور كه در دو بخش آزاد و موضوعي برگزار مي شود، آمار شاعران شركت كننده در بخش آزاد بيشتر است و اين خود حاكي از اين موضوع است كه شاعران علاقه اي براي موضوعي كار كردن ندارند.وي با اشاره به داوري جشنواره هاي شعر گفت: وقتي اسامي برگزيدگان هر جشنواره اي اعلام مي شود، طبيعي است كه برخي شاكي و ناراضي از جريان انتخاب ها باشند و همواره منتقدان جشنواره ها و مخالفان داوري ها، كساني هستند كه آثارشان به عنوان برگزيده انتخاب نشده است.
داوران هر چند كه در داوري ها اعمال سليقه كنند، حرف اول را معيارهاي علمي مي زنند.
كاكايي در پايان گفت : فوتبال كه كلي قاعده و قانون دارد هميشه در داوري هايش حرف و حديث پيدا مي شود و در نهايت به برنامه ۹۰ كشيده مي شود و ديگر چه برسد به اينكه شعر كه ماورايي است و مرز نمي شناسد.

ادبيات
اجتماعي
انديشه
سياست
شهرآرا
|  ادبيات  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |