چهارشنبه ۲۸ تير ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۳۸ - Jul 19, 2006
نگاهي به عملكرد كارگردانان بين المللي در سينماي آمريكا
فيلمسازان بدون مرز
ترجمه: اميررضا نوري زاده
آلخاندرو گونزالز ايناريتو پديده سينماي مكزيك كه با 21 گرم به هاليوود آمد
006993.jpg
كارگردانان ارزان قيمت
رويكرد تازه هاليوود به استفاده از فيلمسازان خارجي جداي از مسأله كشف استعدادها، دلايل اقتصادي نيز دارد.صنعت سينماي آمريكا اخيراً  توجه خاصي به استفاده از فيلمسازان شرقي و آمريكاي لاتين نشان مي دهد؛ چون اين سينماگران دستمزد پايين تري نسبت به كارگردانان خارجي طلب مي كنند.در شرايطي كه هزينه هاي سرسام آور توليد فيلم ها، صاحبان استوديو را به فكر صرفه جويي انداخته است، استفاده از كارگردانان تازه نفس خارجي مي تواند از مخارج توليد بكاهد. جداي از اين فيلمسازان خارجي با انرژي و انگيزه اي مضاعف كار مي كنند تا به جايگاهي تثبيت شده در هاليوود دست يابند.
استعداد در هر رشته اي به منزله اعتباري بين المللي است و هاليوود نيز هميشه سابقه خوبي در شناخت استعدادها از سراسر جهان و پذيرش كارگردانان مهاجر داشته است. از فريتزلانگ استاد فيلمسازي آلمان كه پس از رد پيشنهاد گوبلز براي مديريت سينماي آلمان به آمريكا آمد تا رومن پولانسكي كه فيلم نوآر محله چيني ها را ساخت.
در حال حاضر گيشه بين المللي فيلم ها بيش از 60 درصد درآمد هاليوود را تشكيل مي دهد و از اين رو وجود نام كارگردان هايي چون جان وو (در آسيا) و يا والتر سالز (در آمريكاي لاتين)
بر سر در سينماها باعث فروش فيلم هايي چون عشق سگي و يا خاطرات موتورسيكلت شده. از سوي ديگر استوديوها با استفاده از توانايي هاي اين دسته از كارگردانان، پروژه هاي تعيين كننده و پرخرجي چون روز استقلال (رونالد امريخ)، ماموريت غيرممكن۲ (جان وو) و يا هري پاتر در زندان آزكابان (آلفوستو كونارون) را ساخته اند. با اين همه در عصر جهاني سازي، مشخص نيست كه هنوز مفهوم كارگردان مهاجر در آمريكا وجود داشته باشد. جان لشر مديريت پارامونت كلاسيكز مي گويد: در حال حاضر مهم نيست كه شما كجا زندگي مي كنيد، ما قرار ملاقات هايمان را در جشنواره هاي سينمايي مي گذاريم. شما مي توانيد فيلمي را در برزيل تدوين كنيد در حالي كه تدوينگر شما در لندن حضور دارد و در نهايت هم كار به موقع تكميل مي شود .
آلخاندرو گونزالز ايناريتو كه نخستين فيلمش عشق سگي (2000) نامزد دريافت اسكار بهترين فيلم خارجي بود، پنج سال قبل براي ساخت فيلم 21 گرم به آمريكا آمد. او تمام فيلم هايش را به همراه همكاري فيلمنامه نويس اش گيلرمو آرياگا به زبان اسپانيايي مي نويسد و بعد فيلمنامه توسط مترجم به زبان انگليسي ترجمه مي شود. او دليل حضورش در آمريكا را خانواده اش ذكر مي كند و مي گويد: من بچه خردسال دارم و سفر براي من بسيار مشكل است و به همين خاطر ترجيح دادم كه در اينجا باشم، اما آرياگا ترجيح داد كه در مكزيك بماند . و در توضيح اين قضيه مي گويد: هاليوود بيش از حد وسوسه كننده است و اگر در آنجا زندگي كنيد سطح متفاوتي از زندگي را تجربه مي كنيد، در حالي كه در مكزيك همچنان با انسان هاي عادي برخورد دارم با نگاه واقع گرايانه تري از زندگي به نگارش فيلمنامه هايم كمك زيادي مي كند.
اما در سال هاي اخير شاهد جنبش جديد فيلمساز مستقل توسط هنرپيشگاني چون هاروي كاتيل و شون پن بوديم كه خواستار ارائه فيلم هاي كم خرج و متفاوت بوديم و از سوي ديگر عده اي از هنرپيشگان بودند كه از بازي در فيلم هاي كارگردانان غيرانگليسي زبان استقبال مي كرده اند و براي اين قضيه حاضر به كاهش دستمزدهايشان بودند.
آلخاندرو آگرستي، نويسنده و كارگردان آرژانتيني كه فيلم هايش را در اروپا و آرژانتين ساخته است حالا در هتل بورلي ويل شاير لس آنجلس مشغول تكميل نخستين فيلمش در آمريكا به نام خانه اي كنار درياچه است. فيلم محصولي كاملاً بين المللي است و بازسازي يك فيلم كره اي خواهد بود كه توسط يك آمريكايي نوشته شده و توسط يك كارگردان آرژانتيني كارگرداني مي شود و البته دو ستاره آمريكايي؛ ساندرا بولاك و كيناو ريوز در آن حضور دارند.
آرجستي در اين زمينه مي گويد: كار با هنرپيشگان مشهور و استفاده از تمامي امكانات فني فوق العاده است. زماني كه شما از كشوري مثل آرژانتين آمده باشيد كه بودجه فيلم ها به زحمت تامين مي شود، فيلمسازي در آمريكا برايتان يك امكان فوق العاده محسوب مي شود، اما من در برقراري ارتباط با اين عده فراوان در سر صحنه فيلم مشكل داشتم و حس مي كردم كه بايد خودم را با روند كار حرفه اي در اينجا هماهنگ كنم. در آمريكا شما بايد نظر تهيه كنندگان اجرايي را هم تامين كنيد، ولي اگر قرار باشد كه شما نظر 10، 12 نفر را رعايت كنيد، قطعاً فراموش مي كنيد كه خودتان چه چيزي را در نظر داشتيد!
روند كار براي يام  لاراناس، كارگردان 37 ساله فيليپيني كه سابقه ساخت فيلم بلند و مستند را دارد، براي ساخت فيلم وحشت اكو توسط استوديو فاكس انتخاب شده است كه در واقع بازسازي فيلم خودش به تهيه كنندگي رويلي و فيلمنامه استنن ساسكو محسوب مي شود و جزو آخرين فيلم هاي ژانر وحشت آسيايي محسوب مي شود كه در آمريكا بازسازي مي شود. لاراناس علاوه بر كارگرداني، تبليغاتي را بر سر فيلم در وبلاگ ها انجام داده است و ردرلي از طريق اينترنت با فيلم آشنا شده است و زماني كه با لاراناس از طريق اينترنت تماس گرفته، لاراناس تصور كرده كه قصد شوخي با او را دارد!
اما صنعت سينماي آمريكا سابقه فراواني در انتخاب و به كارگيري استعدادها دارد. تقريباً تمام استوديوهاي فيلمسازي توسط مهاجران پايه گذاري شده اند. از لويي ماير روسي تا ويليام فاكس و ادولف زوكر مجاري در دهه 1920. شكوفايي سينماي آمريكا سبب شد
تا اف. دبليو مورنائو و ارنست لوبيچ كه ستارگان سينماي اروپا بودند به آمريكا مهاجرت كنند و در دهه 1930 ظهور هيتلر سبب انتقال فيلمسازان يهودي به آمريكا شد. اين مهاجران به دليل اصرار در حفظ ديدگاه هاي اروپايي شان به آمريكا، تصاوير جديدي از آمريكا را به تصوير كشيدند كه از آن جمله درام دادگاهي، تشريح يك جنايت (اتوپره منيجر) آمريكايي سنتي ماجراي نيمر وز و اكلاهاما (فرد زينه مان) و ساختارشكني هاليوود در سانست بولوار (بيلي وايلدر).اما نسل بعدي سينماي مولف اروپا يعني گدار، تروفو، هرتزوگ، فاسبيندر، برگمان و فليني سعي كردند حتي الامكان از هاليوود فاصله بگيرند، اما دوره تركتازي جمهوري خواهان و رياست جمهوري ريگان با مهاجرت چند كارگردان
اكشن ساز اروپايي، ولفگانگ پترسون و پل درهوفن به آمريكا همراه بود.
اما اين روزها برخلاف فيلمسازان پناهنده آلماني پيش از جنگ دوم جهاني، كارگردانان مي توانند به كشورشان بازگردند و برخي از آنها از بازگشت سينمايي به وطنشان براي كشف مجدد خلاقيت هايشان استفاده مي كنند. آلفونسو كوئارون پس از ساخت فيلم آرزوهاي بزرگ به مكزيك بازگشت تا فيلم Tambie Yta Mama را بسازد و مجدداً براي ساخت فيلم هري پاتر و زندان آزكابان به آمريكا بازگشت. والتر سالز، كارگردان برزيلي كه فيلم ايستگاه مركزي او نامزد دريافت جايزه اسكار بهترين فيلم خارجي بود، به دفعات به كشورش بازگشته تا فيلم هايي را آنجا بسازد و از اين ماه ساخت فيلم در جاده را در برزيل آغاز خواهد كرد. سالز در اين زمينه مي گويد: من از عرصه سينماي مستقل آمدم و اصرار دارم كه در اين عرصه بمانم، ولي ساخت فيلم هاي استوديويي هم تجربه تازه اي است كه هميشه از آن استقبال كرده ام. آلخاندرو گونزالز هم كه آخرين فيلمش به نام ببل (Babel) را در لس آنجلس مي سازد، مي گويد كه اين فيلم به شدت تحت تاثير تجربه شخصي او از زندگي به عنوان يك شهروند جهان سومي در يك كشور جهان اولي است.به ويژه زندگي زن چاق مكزيكي كه خانه گونزالز را در لس آنجلس نظافت مي كند، محور اصلي يكي از اپيزودهاي فيلم است.او ادامه مي دهد: اين فيلم درباره مهاجران و شكننده بودن روح بشري است، گرچه ما هميشه از مرزهاي موجود بين كشورها اظهار نارضايتي مي كنيم، ولي خطرناك ترين مرزها در درون خود ماست و بي توجهي به اين مرزبندي هاي داخلي فجايع متعددي را در سراسر جهان به وجود آورده است. گرچه در فيلم ببل هم ستارگان هاليوودي حضور دارند، گونزالز اصرار دارد كه اين فيلم استوديويي نيست و هفت عضو اصلي اين فيلم همگي مكزيكي هستند. او مي گويد: من اين فيلم را مكزيكي مي دانم، چرا كه فراتر از زبان، روح و فضاي فيلم مكزيكي است .
منبع:  لس آنجلس تايمز

بازي
The Movies:
Stunts and effects
سيستم:PC
سبك:استراتژي
006999.jpg
حدوداً يك سال بعد از عرضه بازي زيبا و خلاقانه The Movies، نخستين بسته الحاقي آن با عنوان Stunts and effects به بازار آمد. همان طور كه از نام بسته هم پيداست، شما در اين بازي قابليت هاي دوچنداني در جلوه هاي ويژه و بدلكاري در اختيار خواهيد داشت.در اين نسخه، شما بدلكاران زن و مرد در اختيار داريد و مي توانيد با تمرين دادن آنها، فيلم هاي اكشن با صحنه هاي خارق العاده خلق كنيد. شما حتي با در اختيار داشتن تكنولوژي پرده آبي و سبز و همچنين استفاده از شهرهاي فانتزي ماكتي مي توانيد فيلم هاي علمي- تخيلي مثل گودزيلا خلق كنيد.اين نسخه همان بازي سرگرم كننده و اعجاب انگيز است، تنها با اين تفاوت كه امكانات تكنولوژيك يك كارگردان هاليوودي امروزي هم به آنچه ديده بوديد اضافه شده است. در اينجا هم بايد علاوه بر هنرپيشگان و ستارگان استوديو خود، مراقب بدلكاران هم باشيد و با دادن سرويس خوب به آنها و رساندن سريع آنها به بيمارستان پس از انجام هر بدلكاري، كارايي آنها را دوچندان كنيد. براي همه كساني كه در خود ذوق ساخت فيلم احساس مي كنند،The movies و بسته الحاقي جديد آن، بهترين انتخاب است.
War craft3
PC:سيستم
سبك: استراتژي
006996.jpg
يكي از معروف ترين و محبوب ترين بازي هاي استراتژي تاريخ بازي هاي رايانه اي، بازي War Craft است. War Craft به دليل پيشگامي در سبك استراتژي، به راحتي و به سرعت توانست در بين علاقه مندان بازي، صاحب اسم و رسمي شود.در قسمت نخست بازي كه جزء قديمي ترين هاي دنياي بازي ها هستند، از جمله بازي هاي ابتدايي سبك استراتژي به شمار مي آمدند. سومين قسمت بازي با يك خط داستاني پررنگ، سبكي جديد را در استراتژي پايه  ريزي كرد و آن استفاده از قهرمان در هر مرحله به عنوان فرد مركزي سپاه بود.در هر مرحله علاوه بر جمع آوري چوب، طلا و تهيه غذا بايد به وضع استراتژي دشمن هم توجه كنيد. ضمن اينكه در هنگام نبردها، شخصيت قهرمان قدرت زيادي در از بين بردن افراد دشمن خواهد داشت.

نگاه
نگاهي به انيميشن جديد استوديو پيكسار
سرنوشت ماشين ها
نقش جان لستر براي انيميشن كامپيوتري به مثابه نقش استوديو ديزني براي انيميشن دستي محسوب مي شود و عامل اصلي خريداري پيكسار توسط ديزني به مبلغ 4/7 ميليارد دلار در ژانويه امسال بود. او در كنار جورج لوكاس و اندروآداسون (كارگردان شرك) از جمله افرادي هستند كه بهترين سابقه را در گيشه  هاليوود در دهه هاي اخير دارد و اين آمار بهتر از افرادي چون استيون اسپيلبرگ، پيتر جكسون و يا جيمز كامرون بوده. او نه تنها كارگردان فيلمهاي پرفروشي چون داستان اسباب بازي 1 و 2، داستان يك حشره بود، بلكه مدير اجراي پيكسار تلقي مي شود كه تا به حال هيچ كدام از انيميشن هايش در گيشه شكست نخورده است.دليل برتري شاخص فيلمهاي پيكسار بيشتر از اين نكته سرچشمه مي گيرد كه كارگردانان پيكسار همواره اصرار بر ارتباط تمامي اجزاي انيميشن با داستان اصلي و بارز شخصيت ها دارند. حتي اگر اين شخصيت ها اتومبيل هاي سخنگو باشند فيلم هاي پيكسار واقع گرا نيستند، بلكه قابل باور هستند و با زمان و پيشرفت تكنولوژي چهره اي امروزي تر مي يابند و اكنون متوسط هزينه هر كدام از فيلم هاي اين استوديو به 14 ميليون دلار مي رسد.اما انيميشن جديد پيكسار تحت عنوان اتومبيل ها داستان اتومبيل مسابقه اي به نام لاتينينگ مك كويين را روايت مي كند كه بيش از حد به خود اطمينان دارد و در سكانس ابتدايي مي گويد: من بازنده ها را به عنوان صبحانه مي خورم با وجود اينكه لستر از نسخه 120دقيقه خود كاملاً راضي است، اكثر سينماداران و منتقدان معتقدند كه اين فيلم حدود 15دقيقه بيش از حد منطقي زمان دارد و شايد دختر بچه ها كه كمتر به اتومبيل علاقه دارند، از اين فيلم استقبال نكنند و در جايي كه فيلمهاي قبلي پيكسار عمدتاً بر دوستي و احترام به والدين تأكيد داشتند، اتومبيل ها بيشتر بر اميد و انتخاب هاي منطقي در زندگي تأكيد دارد، براي مثال در خلال يك مسابقه مك كويين تصميم اشتباهي مي گيرد كه او را ناچار به توقف اجباري مي كند.اما اتومبيل ها تا حد زيادي روايت زندگي خود لستر نيز محسوب مي شود. او در دوران كودكي علاقه زيادي به اتومبيل  ها داشت و پدرش طراح قطعات اتومبيل در شركت شورلت بود و لستر به عنوان يك كارگر وردست تا 16 سالگي در آنجا كار مي كرد و ايده اصلي فيلم اتومبيل ها نيز در سال 1998 مطرح شد. در سال 2003 يك سكانس كامل از فيلم كه طي آن لاتينينگ مك كويين در يك مسابقه خيريه شركت مي كرد، حذف شد و در دسامبر 2004 كه در تقويم انيميشن سازي زمان دوري به حساب نمي آيد داستان در مجموع از نظر لستر دچار مشكل شده بود. او مي افزايد: به نظر مي آمد كه داستان در برخي دقايق بيش از حد بال و پرداده شد، و بر روي جواب شخصيت ها كار نشده است. بنابراين زماني كه من از تعطيلات كريسمس 2005 برگشته حدود 15 دقيقه از فيلم را كوتاه كردم و همين موضوع سبب شد تا فيلم به جاي نوامبر 2005 در تابستان 2006 اكران شود.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
سلامت
شهري
دانش
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   دانش   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |