بررسي تجربه خصوصي سازي بانك ها در پاكستان،مجارستان و مكزيك
تحرك پول
سيد محمد موسوي
|
|
با ابلاغ سياست هاي كلي بند (ج) اصل ۴۴ قانون اساسي كه مي توان آن را به «فرمان بزرگ خصوصي سازي» تعبير كرد سرفصل جديدي در تحولات اقتصادي كشور باز شد به طوري كه اجراي دقيق سياست هاي ياد شده مي تواند تحول عظيمي در بنيانهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي جامعه ايجاد كند.
بانك ها و بيمه ها بخش بزرگي از اين واگذاري ها را به خود اختصاص خواهند داد و به دليل اهميت بازار پولي در توسعه اقتصادي هر كشور بايد خصوصي سازي بانك ها به درستي صورت بگيرد كه اين امر مستلزم فراهم كردن مقدمات خاصي است.
در حال حاضر، اصلاحات بخش مالي و تعديل اقتصادي در ساختار مالي و نيز خصوصي سازي بانك هاي دولتي براي نهادهاي پولي و مالي، پديده اي لازم و براي دستيابي به رشد اقتصادي غيرقابل اجتناب است.
در برنامه چهارم توسعه اقتصادي كشور، رشد اقتصادي متوسط سالانه ۸ درصد، به عنوان يكي از اهداف برنامه تعيين شده است. لذا از جمله الزامات دستيابي به اين هدف، علاوه بر همگرايي بازارهاي چهارگانه اقتصادي، اصلاح و توسعه بازار مالي است كه مي تواند روند تجهيز منابع سرمايه اي در ساختار اقتصاد كشور را سامان دهد.
بخش مالي ايران در مقايسه با بسياري از كشورهاي منطقه در شرايط نامناسبي قرار دارد به طوري كه جايگاه ايران نه تنها بعد از كشورهاي بحرين، كويت، قطر، مصر و الجزاير قرار دارد بلكه شاخص توسعه مالي كشور از سطح متوسط منطقه نيز پايين تر است.
اگر چه برخي از اصلاحات و اقدامات صورت گرفته است، ولي قدم نهادن در بازار بين المللي و رقابت در اين بازار نيازمند تحول اساسي در بخش بانكداري و سياستهاي پولي است، تا زمينه هاي لازم براي توسعه بخش مالي از طريق افزايش بهره وري منابع مالي در نظام بانكي، اصلاح ساختار مالي بانك ها و رعايت الزامات بين المللي، بويژه الزامات كميته بال، فراهم گردد.
خصوصي سازي، فرايند اقتصادي تغيير دارايي از مالكيت دولتي به مالكيت خصوصي مي باشد. در اكثر موارد خصوصي سازي از طريق فروش سهام و يا فروش دارايي ها انجام مي پذيرد و هدف از آن دستيابي به يكي از اين موارد زير است:
* افزايش درآمدهاي دولت
* افزايش كارايي اقتصادي و كاهش مداخله دولت
* گسترش بازار سهام از طريق توسعه مالكيت سهام
* ايجاد فرصت هاي رقابتي بيشتر
طي سالهاي گذشته گرايش به خصوصي سازي بانك هاي دولتي و توسعه بانك هاي خصوصي در سطح جهان مورد توجه قرار گرفته به طورِي كه نسبت بانك هاي دولتي به بانك هاي خصوصي از ۵۸ درصد و ۳۵ درصد در كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته در سال ۱۹۷۰ به ترتيب به ۳۸ درصد و ۱۴ درصد در سال ۱۹۹۵ كاهش يافته است .براي پي بردن به زواياي مختلف خصوصي سازي بانك ها، بررسي تجربيات برخي كشورها در زمينه خصوصي سازي بانك هاي دولتي و ميزان تأثير آن بر بهبود كارآيي نظام بانكي مفيد است.
پاكستان
بانك هاي دولتي در پاكستان در اوايل دهه ۱۹۹۰ بيش از ۹۲ درصد از كل دارايي هاي سيستم بانكي اين كشور را در اختيار خود داشتند و مابقي اين سهم در اختيار بانك هاي خارجي بود و هيچ نوع بانك خصوصي داخلي در اين كشور فعاليت نمي كرد.
سيستم بانكداري پاكستان تا اوايل دهه ۱۹۹۰ داراي مديريت ضعيف، خدمات محدود، هزينه هاي مبادله بالا، تعداد كاركنان و تعداد شعب بيش از اندازه و مطالبات معوق بسيار زياد بود به همين دليل دولت اين كشور در راستاي برنامه اصلاح اقتصادي، خصوصي سازي بانك ها را نيز به اجرا گذاشت، كه هدف از آن كاهش كسر مالي، افزايش سطح كارآيي، تشويق رقابت و گسترش بازار سهام بود. برنامه خصوصي سازي چهار روش را بدين منظور در نظر گرفت:
* واگذاري ۱۰۰ درصد بخش دولتي به سرمايه گذاران بخش خصوصي
* واگذاري بخشي از سهام بخش دولتي همراه با مديريت آن بخش
* واگذاري بخشي از سهام بخش دولتي بدون مديريت آن بخش (مديريت در دولت باقي مي ماند)
* فروش يا اجاره دارايي ها به بخش خصوصي
در اين راستا و به منظور آماده سازي بانك هاي دولتي براي خصوصي سازي دولت اقداماتي را در بخش بانكداري اعمال نمود كه از جمله مهمترين آنها مي توان به موارد زير اشاره نمود:
* اصلاح قانون ملي كردن بانك ها (مصوبه سال ۱۹۷۴) در سال ۱۹۹۰
* انحلال شوراي بانكداري پاكستان در سال ۱۹۹۷
* كوچك كردن بانك هاي تجاري دولتي به منظور كاهش تعداد كاركنان، كه در نتيجه آن بيش از ۱۱ هزار نفر از تعداد كاركنان كاسته شد
* تعطيلي شعب زيان ده كه در نتيجه آن ۱۶۴۶ شعبه بانكهاي دولتي تعطيل شد
* افزايش سرمايه بانك هاي دولتي
* حل مشكلات مربوط به وام ها و شفاف سازي ترازنامه بانكي
* ايجاد مديريت حرفه اي در بانك هاي تجاري دولتي
با انجام مراحل خصوصي سازي، سهم دارايي هاي بانك هاي دولتي از سيستم بانكي اين كشور تا سال ۲۰۰۴ به ۶/۱۸ درصد كاهش يافت.
شاخص هاي كارايي در سيستم بانكي پاكستان پس از خصوصي سازي بهبود قابل توجهي را نشان مي دهد به طوري كه كارايي هزينه ها از ۸۲% به ۵۱% بهبود يافته و علاوه بر اين بازده دارايي ها از زيان ۲/۱ درصد به سود ۲/۱ درصدي افزايش مي يابد.
مكزيك
سيستم مالي مكزيك طي سالهاي ۲۰۰۲ - ۱۹۹۰ شاهد دو تغيير مهم بود.
* خصوصي سازي بانكها
* اصلاح نظام بانكي و لغو محدوديت مالكيت خارجي در بانكداري مكزيك
در سال ۱۹۹۱ دولت مكزيك بانك هاي تجاري را كه در سال ۱۹۸۲ اقدام به دولتي كردن آنها كرده بود، خصوصي كرد. اما دو علت اساسي كه هر دو جنبه سياسي داشتند باعث شد كه خصوصي سازي از مسير اصلي خود منحرف شده و نتايج مورد انتظار دولت و مردم مكزيك را برآورده سازد:
* بانكداران اين كشور به دليل اختيارات گسترده دولت، همواره با ريسك مصادره اموال خود مواجه بودند.
* هدف اصلي دولت مكزيك از خصوصي سازي كسب درآمد براي جبران كسري هاي مالي خود بود و نه اصلاح ساختار مالي كشور.
علاوه بر موارد مذكور، فقدان نظارت مؤثر بر عملكرد بانك هاي خصوصي شده باعث شد كه وام هاي معوق به سرعت افزايش پيدا كند. در سال ،۱۹۹۱ بيش از ۱۳ درصد از كل وام ها را در مكزيك وام هاي معوق تشكيل مي دادند كه در سال ۱۹۹۳ اين ميزان به بيش از ۱۶ درصد افزايش يافت.
به دنبال عدم موفقيت برنامه خصوصي سازي بانك ها، دولت مكزيك اقدام به انجام اصلاحاتي به منظور گسترش نظارت بر بانك ها و تجهيز سرمايه اي آنها كرد. علاوه بر آن، دولت تمامي محدوديت هاي مربوط به مالكيت خارجي در بانك هاي مكزيك را لغو كرد. تا سال ۱۹۹۵ تنها ۵% از دارايي هاي سيستم بانكي مكزيك متعلق به سرمايه گذاران خارجي بود كه اين ميزان در سال ۱۹۹۷ به ۱۴% و در سال ۲۰۰۲ به ۶۶% افزايش يافت.
ورود بانك هاي خارجي به سيستم بانكي مكزيك تا حدود زيادي وضعيت سيستم بانكي اين كشور را بهبود بخشيد به طوري كه در سال ۱۹۹۷ (پس از خصوصي سازي) ۳۹ درصد از كل وام ها را وام هاي معوق تشكيل مي داد. با ورود بانك هاي خارجي و مشاركت بيشتر سرمايه گذاران خارجي اين نسبت رو به كاهش نهاده و به ۲۷ درصد در سال ۲۰۰۲ رسيده است.
علاوه براين برخي نسبت هاي كارايي نيز با ورود بانك هاي خارجي ره به بهبود نهاده است.
پس از خصوصي سازي (۱۹۹۵ - ۱۹۹۱) نسبت سرمايه به دارايي در بانك هاي مكزيك افزايش قابل توجه پيدا كرده است، با اين حال بازده دارايي در بانك هاي مكزيك بشدت كاهش پيدا كرد، به همين دليل دولت مكزيك مجبور به انجام اصلاحاتي در برنامه خصوصي سازي خود شد.
مجارستان
برنامه خصوصي سازي بانك ها در مجارستان يكي از موفق ترين برنامه ها در ميان كشورهاي اروپاي شرقي بوده است. طي دهه ،۱۹۹۰ بانكداري مجارستان با مشكلات عديده اي مواجه بود، به طوري كه حدود ۱۳% از كل توليد ناخالص داخلي اين كشور صرف مشكلات بخش بانكي اين كشور مي گرديد. خصوصي سازي بانكها در مجارستان از اوايل سال ۱۹۹۵ آغاز گرديد.
يكي از ويژگي هاي خصوصي سازي در مجارستان، سهم چشمگير بانك هاي خارجي در بازار بانكي اين كشور است كه در سال ۱۹۹۹ به حدود ۶۰% رسيد. در حالي كه اين ميزان در سال ۱۹۹۴ كمتر از ۱۵% بوده است.
پس از ورود بانك هاي خارجي شاخص هاي كارايي بهبود مجددي را پس از سال ۱۹۹۹ تجربه كرد، به طوري كه علاوه بر افزايش بازده دارايي ها، شاهد بهبود شاخص كارايي هزينه ها نيز باشيم.
|