دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵
جوانان امروز، سالخوردگان فردا
تكيه بر باد!
راحله آهني
در سال ۲۰۵۰ حدود ۶۰ درصد جمعيت سالمندي دنيا در آسيا متمركز است
001749.jpg
همه ما در گذران عقربه ها هستيم و اين جامه كودكي، جواني و ميانسالي است كه از تن ما به درمي آيد و جامه سالخوردگي را زيبنده ما مي كند. دكتر محمود توكلي كارشناس مسائل سالمندي مركز تحقيقات سالمندي در دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي مي گويد: طبق ديدگاه سازمان بهداشت جهاني (WHO) افراد ۶۰ سال به بالا در هر كشوري سالمند ناميده مي شوند. در حقيقت سالمندي چند تقسيم بندي دارد كه سالمندي جوان ۷۰ - ۶۰ سال، سالمندي ميانه ۸۰ - ۷۰ سال و افراد ۸۵ سال به بالا پيرپير هستند. هر كدام از سالمندان نيازهاي متفاوتي دارند مثلاً سالمندان جوان مي توانند فعاليت كنند و برنامه ريزي هايي كه در رابطه با سبك زندگي، ورزش كردن و تغذيه است براي آنها بسيار مطرح است، در حالي كه سالمندان پير دچار بيماري هاي متعدد مي شوند و زمان زيادي از عمرشان را در بيمارستان ها سپري مي كنند.
وي گفت: در حال حاضر جمعيت سالمندي در كشور حدود ۸/۶ درصد است كه تقريبا ۵ ميليون آنها سالمند ۶۰ سال به بالا هستند كه البته در مقايسه با دو دهه گذشته نشان مي دهد جمعيت سالمندي از ۳/۲ به حدود ۸/۶ درصد رسيده است و تقريباً دو برابر شده است. توكلي ميزان دو برابر شدن جمعيت سالمندي در كشورهاي مختلف را متفاوت دانست و خاطر نشان كرد: در كشورهاي توسعه يافته مانند فرانسه حدود صد سال (۲۰۰۰ - ۱۹۰۰) طول كشيده كه جمعيت سالمندي از (۱۴ - ۷) ميليون نفر رشد كند، اما امروز در حالي كه زمان دو برابر شدن فوق العاده كاهش پيدا كرده و در كشورهاي اروپايي به ۵ سال رسيده است انتظار مي رود كه در سال ۲۰۵۰ جمعيت سالمندي دو برابر شود. همچنين در كشور ايران ميزان دو برابر شدن به ده سال رسيده كه اين مفهوم مي تواند خطرات بسياري را در جامعه به همراه داشته باشد.
وي ادامه داد: با توجه به اينكه كشورهاي صنعتي امكانات بيشتري در زمينه نيروي انساني آموزش ديده پزشكان متخصص و مراكز درماني مختلف دارند و نيز مراكز رفاهي، مراقبت هاي اوليه بهداشتي، آسايشگاه ها و مراكز روزانه سالمندي را به صورت جداگانه در اختيار سالمندان قرار مي دهند ،اما در ايران هيچ گونه امكاناتي فراهم نيست و بحث سالمندي در كشور پيشينه اي ده ساله دارد. در حال حاضر با يك جمعيت عظيم سالمندي روبه رو هستيم و تنها يك دفتر اداره كل سالمندي در سازمان بهزيستي كه سابقه اي دوساله دارد در اين زمينه فعاليت مي كند و مدت كوتاهي است كه در دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي مركز تحقيقات سالمندي در اشاعه علم سالمندي در كشور فعال است و قرار است كه افرادي جهت تخصص به خارج از كشور اعزام شوند. همچنين يك مركز ۵۰ تختخوابي زير نظر دانشگاه در بيمارستان روفيده راه اندازي شده كه كلينيك هاي سرپايي آن مشغول خدمات دهي و توان بخشي به سالمندان هستند و تمامي اعضاي اين تيم پزشكي داراي فوق تخصص از شاخه هاي مختلف پزشكي و توان بخشي هستند و تا سال آينده نيز بخش بستري اين مركز فعاليت خود را شروع مي كند.
اين كارشناس سالمندي تصريح كرد: در حال حاضر حدود ۱۲ هزار سالمند در كل كشور در آسايشگاه ها بستري هستند و همچنين ۱۲۰ مركز سالمندي فعال هستند كه ۸۰ مورد از اين مراكز خصوصي هستند و دولت يارانه افراد بستري در اين مراكز را اعم از اقشار آسيب پذير، سالمندان بازنشسته، سالمندان تنها و همسر فوت شده پرداخت مي كند.
وي افزود: طبق تحقيقاتي كه در سازمان بهزيستي كشور انجام شده شيوع بيماري هاي اعصاب و روان اعم از افسردگي، اضطراب، اختلالات خواب و زوال عقل در زنان سالمند بيش از مردان است و طبق آمارهاي ارائه شده مشكلات جسماني در زنان سالمند ۱/۴۳ درصد و در مردان سالمند ۹/۳۹ در صد و مشكلات عاطفي و رواني در زنان سالمند ۳/۲۵ درصد و در مردان سالمند ۸/۱۷ درصد است. مصرف مرتب دارو در زنان سالمند ۵/۴۶ درصد و در مردان سالمند ۲/۳۴ درصد بود. همچنين نسبت زنان سالمند بيوه ۸ درصد و مردان سالمند بيوه ۶ درصد است، زيرا خانم ها به دلايلي از قبيل فشار اقتصادي، فشارهاي رواني و عاطفي، مهاجرت فرزندان و فوت همسر در معرض تنهايي بيشتري قرار مي گيرند. ميزان زنان سالمند تنها ۸/۱۲ درصد و مردان تنها ۵/۲ درصد است، برخورداري از دفترچه بيمه در زنان سالمند ۲/۵۸ درصد و در مردان سالمند ۵۹ درصد، داشتن درآمد مشخص در زنان سالمند ۳/۳ درصد و در مردان سالمند ۶۱ درصد است. با توجه به اينكه زنان در دوران سالمندي بايد از امنيت كافي برخوردار باشند اما متاسفانه دچار چالش ها و نگراني هاي عمده تر مي شوند.
توكلي با بيان اينكه افراد در دوران سالمندي بازنشسته مي شوند و بيشتر وقتشان را در خانه سپري مي كنند، يادآور شد: ايجاد محيط هاي فرح بخش براي سالمندان بحثي است كه در كشورهاي صنعتي و پيشرفته مطرح است. در اينجاست كه حضور و مشاركت سالمندان در جامعه اهميت مي يابد و حتي لزوم افزايش سن بازنشستگي به چشم مي خورد.
سالمنداني كه رابطه كاري شان با دستگاههايي كه در گذشته با آنها همكاري مي كردند را حفظ كنند و سالمنداني كه با خانواده هايشان زندگي مي كنند مي توانند در انتقال فرهنگ بين نسل ها موثر باشند و خصوصا در قالب تعريف خاطرات و گفتن داستان براي نوه ها نيز نقش موثري در تربيت و نگهداري آنها دارند. مطالعات نشان داده خانواده هايي كه با سالمندان زندگي مي كنند فرزندانشان دچار آسيب پذيري كمتري مي شوند.
وي در بخش ديگري از سخنان خود افزود: در رابطه با ايجاد فرهنگسراي سالمندان با همكاري شهرداري فعاليت هايي انجام داديم و چند سالي است كه اين فرهنگسراها تاسيس شده است. همچنين صد انجمن سالمندي در سطح استان تهران داير است كه تمامي اعضايشان را سالمندان تشكيل مي دهند و نيز بحث كانون هاي بازنشستگي در مورد سالمندان مطرح است كه قرار است به نهادهاي مدني تبديل شوند و اخيراً بحث گردشگري نيز مطرح شده كه ۲۰ كانون جهان ديدگان در ۲۰ منطقه تهران تاسيس شده كه برنامه هاي متعددي از قبيل تور دارند.
كارشناس مسائل سالمندي در پايان اضافه كرد: سازمان ملل متحد بحث مفصلي نسبت به انتقال فرهنگ بين نسلي دارد و اين موضوع بايد در كشور ما پايه ريزي شود كه سالمندان در مهد كودك ها و مراكز پيش دبستاني حضور داشته باشند تا هم از تنهايي و انزواي آنها كاسته شود و هم از تجربيات آنها استفاده كنيم.

جدول اعداد (سودوكو)
اعداد ۱ تا ۹ را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك ۳ در ۳ طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود .پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.
حل جد ول شماره ۱۲۲
001785.jpg

نگاه امروز
الگوي پوشش و چند پرسش
سياوش خوشدل
مدتهاست كه در سطح جامعه شاهد اظهارنظرها، تلاش ها و برنامه هايي در مورد مسئله حجاب و پوشش مناسب هستيم.
رويكردي كه در اين تلاش ها و برنامه ها به چشم مي خورد حاكي از آن است كه متوليان امور فرهنگي و كارشناسان به عدم فرهنگ سازي در اين زمينه پي برده اند و بر لزوم آن تأكيد مي كنند.
نخستين نمايشگاه پوشش اسلامي بانوان (ريحانه) حاصل و نماد تلاش هاي اخير در اين زمينه است.
همچنين رسانه ملي در مجموعه هاي مختلف خبري و فرهنگي و اجتماعي با دعوت از مسئولان و كارشناسان ذيربط به اين مسئله مي پردازد.
جامع ترين اين برنامه ها،بحث بررسي الگوهاي پوششي است كه چندي است از شبكه خبر پخش مي شود. در اين برنامه هم مانند ديگر برنامه ها و تلاش ها محوريت بر توجه و پايبندي به سنت ها و ارزش  جامعه است. ارائه مدل هاي متناسب با ارزش ها و البته نياز جامعه از مواردي است كه به عنوان مؤلفه فرهنگ سازي بر آن تأكيد مي شود. ضمن اذعان به اينكه يادآوري توجه به سنت ها و ارزش هاي جامعه و ارائه راهكارهاي سازگاري رفتارهاي اجتماعي با آنها امري ضروري و مطلوب است. در روند پرداختن به اين مسئله برخي ضعف ها و كاستي ها به چشم مي خورد.
۱- پاسداشت سنت ها و ارزش هاي جامعه پيش از آن كه نيازمند بحث بر سر لزوم پايبندي به آنها باشد به بحث درباره چرايي وجود اين ارزش ها و نقد و تحليل آنها نياز دارد. آن گونه كه بتوان اين ارزش ها را با معيارهاي عقلي و منطقي حتي به كساني كه فرهنگ و مذهب ديگري دارند نيز انتقال داد.عبث مي نمايد كه بدون تعيين مختصات و منافع فردي و اجتماعي امري انتظار اقبال عمومي نسبت به آن را داشته باشيم.
التزام همگاني به ارزش ها و سنت هاي جامعه جز در گرو تبيين دلايل نياز فرد و جامعه به آنها نيست. حتي در صورتي كه همه افراد جامعه هم نسبت به سنتي و ارزشي پايبند باشند مي بايست چنين تحليل و تبييني صورت گيرد تا خطر گسستن از آن سنن رفع شود (با چنين نقد و تحليلي است كه مي توانيم رفتارهايي مانند «قمه زني» را نفي و نهي و «حجاب» را نهادينه كنيم.)
۲- با توجه به عدم برنامه ريزي فرهنگي درباره مسئله حجاب ارائه مدل هاي پوششي و برگزاري نمايشگاه هايي مانند ريحانه تنها براي كساني سودمند خواهد بود كه در شرايط فعلي خود را ملزم به رعايت سنت ها و ارزش هاي ديني و عرفي مي دانند و نبايد اين حركت ها را به خودي خود راه حل مشكل پوشش در سطح جامعه دانست.
۳- «فرهنگ سازي» نيازمند «تعامل فرهنگي» در فضايي سالم است و اين فضاي سالم نيازمند احترام به افرادي است كه عقايد و رفتارهاي آنها ممكن است با خواست و نگاه ما در تضاد باشد. نمي توان به عده اي به چشم يك «مجرم اجتماعي»؛ نگريست و در عين حال انتظار داشت كه وقتي به بررسي مسايل مربوط به آن «جرم» مي پردازيم مجرمان با اشتياق پاي صحبت ما بنشينند، به پيشنهادها و انتقادهاي ما گوش جان فرا سپارند و احياناً در اين فضاي يك طرفه ديدگاه هاي ما را مورد تكريم قرار دهند.
۴- مسئله حجاب آن هنگام دغدغه است كه يك مسئله ديني است ،نه صرفاً مسئله اي عرفي كه در آن تقليد از فرهنگ بيگانه مذموم است، اگر تخطي از حدود عرف و گرويدن به فرهنگ و عناصر وارداتي بيگانه دغدغه باشد اكنون بايد عزممان را جزم كنيم و «كت و شلوار» را به عنوان لباس غربي كه برآمده از عرف جامعه ما نيست طرد كنيم يا حداقل افسوس بخوريم كه چرا نياكان ما در برابر آن مقاومت نكردند.
نگاهي گذرا به قرآن و سنت شكي باقي نمي گذارد كه پوشش اسلامي تحت عنوان «داخل معابر» و خارج آن تعريف نمي شود.
مسئله حجاب بايد ابتدا به خودي خود در چارچوب شخصيت، روان و نياز فرد مورد بررسي قرار گيرد تا آنگاه پوشش اسلامي به شكل نمود يك اعتقاد فردي در هر مكاني و در مقابل هر فردي ديده شود. تنها در اين صورت جامعه مي تواند شاهد بروز و ظهور اين اعتقاد در سطح عمومي باشد.
در پايان از همه آنان كه در زمينه امور ديني، فرهنگي، اجتماعي و... كارشناس اند يا كارشناسي مي كنند انتظار مي رود كه پيش از هر چيز به اين سؤالات اساسي پاسخ دهند:
- منافع فردي و اجتماعي رعايت نوع خاصي از پوشش چيست؟
- چگونه و چرا رعايت يك نوع پوشش ارزش قلمداد مي شود؟
و ديگر آنكه اگر مي خواهيم ساير سنن و ارزش هايمان به دست فراموشي سپرده نشوند بايد از اكنون به نقد، تحليل، بررسي و ارزشگذاري آنها بپردازيم.
نه آن هنگام كه سنت هايمان شكست؛ بنشينيم و سنت شكنان را تقبيح كنيم. سنت هاي راستين را استوار و جاودان كنيم و بدعت ها و تحريفات را خود پيشاپيش بشكنيم.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |