دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵
ريشه هاي كلامي - اجتماعي مسيحيت صهيونيستي ؛ آخرين بخش
نجات زمين با پيشگويي
محمود سيفي
صليب سفيد - گري هولدر
001743.jpg
در بخش پيشين اين مقاله، نويسنده از «نص گرايي انجيلي» آغاز كرد و اين كه محققان، ظهور جريان كلامي ـ اجتماعي مسيحيت صهيونيستي را به دوره اصلاح ديني برمي گردانند.
در ادامه به شرايط اجتماعي ـ سياسي رشد مسيحيت صهيونيستي اشاره شد.
در شمار اين شرايط، جنگ استقلال آمريكا، انقلاب فرانسه و جنگ هاي ناپلئوني است. ادامه مقاله را مي خوانيد.
چارلز فيني Finney يكي از كساني است كه در آمريكا پايان عاجل جهان را پيشگويي كرد. او در سال ۱۸۳۵ نوشت: «اگر كليسا به وظايف خود عمل كند، هزاره در همين كشور و در عرض سه سال فرا خواهد رسيد». جوزف ميلر بازگشت مسيح را دقيقا در ۲۱ مارس ۱۸۴۳ دانست و چارلز راسل پيش بيني كرد مسيح پادشاهي روحاني خود را در ۱۹۱۴ بر پا خواهد كرد. راسل در ۱۸۷۹ مجله اي به نام «مراقبان صهيون» با تيراژ شش هزار نسخه تأسيس كرد كه در يك قرن بعد به تيراژ ۱۵ ميليون نسخه رسيد.
در همين زمان در آمريكا و اروپا علاقه زيادي به شرق و قوم يهود احيا شده بود. توجه به سرزمين فلسطين تا حد زيادي ناشي از سلسله اي از كشفيات باستان شناختي، ماجراجويي هاي نظامي و تعداد رو به افزايش سفرنامه هاي منتشر شده از شرق بود كه به توجهات عمومي دامن مي زد. بين سال ۱۸۰۰ تا ۱۸۷۵ بيش از دو هزار نويسنده درباره ارض مقدس دست به قلم بردند و به طور مثال كتاب راهنماي سينا و فلسطين اثر دن استانلي در طول يك سال پس از انتشار خود در ۱۸۵۶ به ويرايش چهارم رسيد. در دهه ۱۸۳۰ سفر به خاورنزديك بخشي از سفرهايي بود كه اكثر جنتلمن هاي اروپايي را به خود جذب مي كرد.
در سال ۱۸۶۹ كانال سوئز باز شد و از قضا در همين سال توماس كوك اولين تور مسافرتي خود به اورشليم را كه متشكل از ۱۶ زن و ۳۰ مرد و دو خدمه بود آغاز كرد. تا انتهاي قرن نوزدهم، شركت كوك توانست ۱۲۰۰۰ توريست را به زيارت ارض مقدس ببرد. اغراق نيست اگر بگوييم او احتمالا بيشتر از هر كس ديگري در تسهيل و شكل دادن به تماس هاي انجيلي با ارض مقدس نقش داشت. بخصوص شهرت او به عنوان سامان دهنده زيارات وقتي اوج گرفت كه از او در سال ۱۸۸۲ خواسته شد تا تمهيدات سفر شاهزاده ادوارد (بعداً شاه ادوارد هفتم) و فرزندش شاهزاده جورج (بعداً شاه جورج پنجم) را به فلسطين مهيا كند.
اين عوامل تاريخي، ادبي، جغرافيايي و آموزشي موجب جلب توجه مسيحيان اونجليك به تفاسير آينده گرايانه از پيشگويي ها در عهد عتيق شد. همزمان با اينكه پس هزاره گرايي جنبش اصلاح ديني وپيوريتانيزم راه را براي پيش هزاره گرايي بدبينانه تر اوايل قرن نوزدهم آماده مي كرد، دو ديدگاه متفاوت درباره ارتباط كليسا و قوم يهود به طور موازي با آن مطرح شد: پيش هزاره گرايي تاريخي معتقد بود كه قوم يهود در كليسا ادغام خواهد شد و همراه بقيه ملل مسيحي در شكل مسيحي به فلسطين باز خواهد گشت و پيش هزاره گرايي مشيت گرا (Dispensational ) معتقد است قوم يهود پيش از گرويدن به مسيح يا پس از آن به ارض مقدس باز خواهند گشت، ولي در هر صورت از كليسا متمايز خواهند بود. ديدگاه اول الهام بخش جنبش بازگشت و مسيحيت صهيونيستي بريتانيايي شد و ديگري در ايالات متحده پيرواني يافت.
شاخه انگليسي اين جريان بعدها و با حمايت هاي لوئيس وِي(۱۷۷۲-۱۸۴۰) حامي مالي، چارلز سيمِئون(۱۷۵۹-۱۸۳۶) اونجليست خوشبين، جوزف ولف (۱۷۹۵-۱۸۶۲) تبشيرشناس برجسته و چارلز هَدون اشپارگئون (۱۸۳۴-۱۸۹۲) مشيت گراي بپتيست منجر به مسيحيت صهيونيستي مشيت گرا در بريتانيا شد. اما در اين ميان ايروينگ و داربي نقشي تعيين كننده داشتند.
ادوارد ايروينگ Edward Irving در سال ۱۸۱۵ كشيش اسكاتلند شد و به زودي خطابه هايش شهرت بسزايي در بريتانيا برايش فراهم آوردند، چنان كه او را«بزرگ ترين خطيب زمان» نام دادند. به دليل شهرت رو به افزايش ايروينگ از او دعوت شد تا در مراسم سالانه جامعه تبشيري لندن در سال ۱۸۲۴ و سال بعد براي انجمن قاره اي( Continental Society) سخنراني كند. او در يكي از سخنراني هاي خود پيش بيني كرد جهان مجموعه اي از حوادث بسيار پيچيده را تجربه خواهد كرد كه در واقع مقدمات بازگشت مسيح اند. او اصرار داشت كه فعاليت هاي ميسيونري، به خصوص در اروپاي جنوبي كه محل تمركز انجمن قاره اي بود، كاملا بي حاصل است، زيرا حكم خداوند قرار است در سرزمين هاي سابق امپراتوري روم نازل شود. برخي در واكنش به اين سخنان ايروينگ و با تلقي مخالفت او با انجمن، جلسه را ترك گفتند. وقتي در سال بعد متن سخنراني او منتشر شد، آن را به شخصي به نام هاتلي فرِرِه تقديم كرده بود. فرره معتقد بود بخش هاي پيشگويانه كتاب مقدس را يا بايد به صورت ظاهري و يا استعاري تفسير كرد و هر تلاش ديگر در اين زمينه ما را از مقصود اصلي كتاب مقدس دور خواهد كرد.
جان نلسون داربي را شايد بتوان بحق موثرترين چهره و پدر مشيت گرايي و مسيحيت صهيونيستي دانست. تعاليم داربي به طور خلاصه و بنا به نوشته دونالد واگنر عبارتند از: وفق دادن صور پيشين الهيات پيش هزاره گرايي تاريخي با بسياري از نظريات جديد شامل اين نظرات: متون پيشگويانه و اكثر بخش هاي ديگر انجيل بايد به شيوه اي ظاهري (نص گرا) و پيشگويانه تفسير شوند؛ با اينكه دو وعده الهي متمايز بين خداوند و قوم برگزيده(اسرائيل و كليسا) وجود دارد، وعده به اسرائيل بايد ابدي و منحصرا براي يهوديان تفسير شود؛ كليساي حقيقي دوره جذبه را با عيسي خواهد گذراند؛ تنها يهودياني كه عيسي را به عنوان نجات دهنده خود بپذيرند از نبرد نهايي خلاصي خواهند داشت.
داربي هرمنوتيك مشيت گرا و ظاهري خود را مستند به دو دليل مي دانست: اول آنكه ديگران متون مقدس را به درستي مورد مطالعه قرار نداده اند و ديگر آنكه درستي تفسير خود را به آن دليل مستند مي دانست كه خداوند خود به او الهام كرده بود. داربي روش تفسيري اش را به طور خلاصه چنين توصيف كرده: «من نقل از كتاب مقدس را به افزودن چيزهايي به آن ترجيح مي دهم».
الهيات معاصري كه منجر به اصلي ترين جريان مسيحيت صهيونيستي شده، توسط سايروس اسكافيلد اونجليست به شهرت رسيده. او اين دكترين را مطرح كرد كه عيسي نمي تواند به حكومت زمين بازگردد مگر اين كه برخي حوادث خاص روي دهند. اسكافيلد يك كتاب مقدس منتشر كرد به نام«كتاب مقدس راهنماي اسكافيلد» كه در توضيحات كوتاه آن از شيوه تفسيري داربي استفاده كرده بود و تا سال هاي متمادي انجيل، مرجع و مورد مراجعه عام بود كه همين هم در شيوع انديشه هاي مسيحي صهيونيستي بسيار موثر بود. در اين اثنا، پيش از حوادث آخرالزمان، بنا به عقيده اسكافيلد: كليساي مسيحي در مرحله  اول براي نجات مسيحي هاست و طبق طرح خداوند، قوم يهود تحت مشيت الهي متفاوتي قرار دارند كه تا روزهاي آخر به تأخير انداخته خواهد شد. (همان مشيت گرايي)
نوشته هاي اسكافيلد در دهه  ۱۸۰۰ بيان مي كند كه بنا به پيشگويي انجيل، در روزهاي آخر، يهوديان به ارض مقدس و بخصوص اورشليم باز خواهند گشت. اسكافيلد همچنين پيش بيني مي كند كه مكان هاي مقدس اسلامي ويران خواهند شد و هيكل در اورشليم بازسازي خواهد شد كه علامتي است بر پايان عصر كليسا. دجال برخواهد خاست و هر كس كه خواستار وعده الهي باشد عيسي را به عنوان نجات دهنده خود اعلام خواهد كرد.

منابع
Stephen R.Sizer, The Promised Land:.۱
A Critical Investigation of Evangelical Christian Zionism in Britain and the United States of America since 1800,
A thesis submitted to Middlesex University and Oak Hill Theological College in partial fulfillment of the requirements of the degree of Doctor of Philosophy, School of Humanities and Cultural Studies, July 2002.
Sizer, The Development.۲. Stephen R
of a Literalist Christian Zionist Hermeneutic, at: http: //www. christianzionismorg.org/articles/Sizer07. html accessed 5/8/2006.
۳. John Hubers,CHRISTIAN ZIONISM: A HISTORICAL ANALYSIS AND CRITIQUE, at: http://
www.christianzionism.org/articles/
Hubers02.html accessed 5/8/2006
hristian Zionism, at: http: //en..۴ wikipedia.org/wiki/Christian_Zionism
. accessed 5/8/2006
۵. آيات كتاب مقدس از ترجمه قديم به فارسي نقل شده است.
پي نوشت ها:
۱- زيرا اي برادران نمي خواهم شما از اين سرّ بي خبر باشيد كه مبادا خود را دانا انگاريد كه مادامي كه پري امّتها درنيايد سخت دلي بر بعضي از اسرائيل طاري گشته است. (رساله پولس رسول به روميان، فصل يازدهم۲۵،)
۲ - و ديدم فرشته را كه از آسمان نازل مي شود و كليد هاويه را دارد و زنجيري بزرگ بر دست وي است و اژدها يعني مار قديمي را كه ابليس و شيطان مي باشد گرفتار كرده او را تا مدّت هزار سال در بند نهاد و او را به هاويه انداخت و در را بر او بسته، مهر كرد تا امّتها را ديگر گمراه نكند، تا مدّت هزار سال به انجام رسد و بعد از آن مي بايد اندكي خلاصي يابد. تختها ديدم و بر آنها نشسته و به ايشان حكومت داده شد و ديدم نفوس آناني را كه به جهت شهادت عيسي و كلام خدا سر بريده شدند و آناني را كه وحش و صورتش را پرستش نكردند و نشان او را بر پيشاني و دست خود نپذيرفتند كه زنده شدند و با مسيح هزار سال سلطنت كردند و ساير مردگان زنده نشدند تا هزار سال به اتمام رسيد؛ اين است قيامت اوّل. خوشحال و مقدّس است كسي كه از قيامت اوّل قسمتي دارد. بر اينها موت ثاني تسلّط ندارد، بلكه كاهنان خدا و مسيح خواهند بود و هزار سال با او سلطنت خواهند كرد و چون هزار سال به انجام رسد شيطان از زندان خود خلاصي خواهد يافت تا بيرون رود و امّت هايي را كه در چهار زاويه جهانند يعني ياجوج و ماجوج را گمراه كند و ايشان را به جهت جنگ فراهم آورد كه عدد ايشان چون ريگ درياست و بر عرصه جهان برآمده لشكرگاه مقدّسين و شهر محجوب را محاصره كردند، پس آتش از جانب خدا از آسمان فرو ريخته، ايشان را بلعيد و ابليس كه ايشان را گمراه مي كند به درياچه آتش و كبريت انداخته شد؛ جايي كه وحش و نبيّ كاذب هستند و ايشان تا ابدالآباد شبانه روز عذاب خواهند كشيد. (كتاب مكاشفات يوحناي رسول، فصل بيستم۱،-۱۰)
۳ - و آوازي بلند شنيدم كه از ميان قدس به آن هفت فرشته مي گويد كه برويد هفت پياله غضب خدا را بر زمين بريزيد(كتاب مكاشفات يوحناي رسول، ۱:۱۶)

پيامبر نامه
زندگي پيامبر(ص)به زبان تركي
001746.jpg
گروه انديشه -كتاب زندگاني حضرت محمد(ص) نوشته دكتر سيدحسن اسلامي نويسنده ايراني از سوي دكتر حسن آلماز ،استاد فارسي تركيه به تركي استانبولي، ترجمه و منتشر شد .
عنوان اصلي: پيامبر رحمت، محمد(ص)‎/عنوان تركي:‎/ Rahmet Peygamberi Muhammed)s) ‎/ناشر: انتشارات آغاچ (A aچ Y.) ‎/: استانبول ـ مه ۲۰۰۶ / ۱۵۸ص
مترجم در مقدمه كوتاهي كه براين كتاب نوشته است (صص. ۱۲ـ ۹) اشاره مي كند كه اين كتاب بدون اينكه به جزئيات و تفصيلات خسته كننده دست بزند، حيات پيامبر اسلام(ص) را در چهارچوب منابع اسلامي ترسيم مي كند.
در فصل اول (صص ۳۲ـ ۱۹) با عنوان «موطن و مولد» از ويژگي هاي زادگاه پيامبر اسلام (ص)سخن رفته و به مقولاتي چون دين، حكومت، اقتصاد، موقعيت اجتماعي و جايگاه زن در عربستان آن روز اشاره شده است.در فصل دوم (صص ۴۲ـ ۳۵) با عنوان «دوران كودكي» از جريان ازدواج عبدالله بن عبدالمطلب، تولد حضرت محمد(ص)، تسميه او، مرگ آمنه بنت وهب (مادر حضرت محمد ـ ص) و انتقال حضرت به خانه ابوطالب سخن به ميان آمده است.در فصل سوم (صص ۵۴ ـ ۴۵) با عنوان «دوران جواني» از سفرهاي حضرت محمد(ص) به شام، شركت حضرت ايشان در جنگ هاي حجاز و حضورشان در «حلف الفضول»، آشنايي با خديجه و ازدواج حضرت با ايشان و تجديد بناي كعبه ياد شده است.
در فصل چهارم (صص ۶۵ ـ ۵۷) با عنوان «بعثت» از دوره كمال، دوران انزوا، اعلام نبوت (با نزول آيه: اقرأ باسم ربك) و نخستين زني كه به اسلام مشرف شد، سخن رفته است.
در فصل پنجم (صص ۸۲ ـ ۶۹) با عنوان «دوران آمادگي: مكه» از دوره هاي دعوت پنهاني و آشكار، هجرت مسلمانان به حبشه، افزايش اعتراض قريش، وفات ابوطالب و خديجه، معراج نبوي و حركت به سوي مدينه سخن به ميان آمده است.در فصل ششم (صص. ۹۶ـ ۸۵) با عنوان «دوران نهادينگي: مدينه» از ديدار پيامبر اسلام(ص) با اهل يثرب و دعوت آنان به اسلام، بيعت زنان (در عقبه)، حركت حضرت به سوي يثرب، ايجاد اخوت اسلامي ميان مهاجرين و انصار، بناي مسجد نبوي و تشكيل دولت اسلامي سخن رفته است.
فصل هفتم (صص ۱۱۳ـ ۹۹) با عنوان «جهاد» به شرح غزوات پيامبر اسلام (بدر، احد، احزاب) اختصاص يافته و طي آن به منطق دعوت در اسلام و صدور فرمان جهاد اشاره شده است.
فصل هشتم (صص. ۱۲۹ـ۱۱۷) به شرح ويژگي هاي ظاهري حضرت محمد(ص) و خصوصيات باطني ايشان (فداكاري، عبادت، جسارت، نظافت،...) اختصاص دارد.
در فصل نهم (صص. ۱۴۴ـ۱۳۳) با عنوان «حكمت» به تعريف حكمت پرداخته شده و طي آن از طريق دستيابي به عزت و قدرت، اخوت اسلامي، ارزش علم، خصوصيات عالم و جاهل... سخن رفته است.در آخرين فصل كتاب (صص. ۱۵۵ـ ۱۴۷) با عنوان «به سوي دوست» ابتدا از «حجه الوداع» و خطبه حضرت بدين مناسبت سخن رفته و سپس از دوره نقاهت و رحلت ايشان ياد شده است.

انديشه
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
سياست
شهرآرا
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |