دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵
گفت وگو با مربيان كم توقع و پرتلاش كشتي
آنان غروب را نمي بينند
محمدرضا منصوريان
001752.jpg
001755.jpg
001758.jpg
001761.jpg
«كشتي داراي شناسنامه نيست»؛ اين جمله را از استاد ابوالقاسم رايگان نقل مي كنند و براي ما ايراني ها كه در همه عصر و زمان ها كشتي وجود داشته و ريشه در پوست وخون مان دوانده، هضم اين سخن استاد با تأمل بسياري همراه است.
شناسنامه كشتي ايران زمين خيلي چيزهاست؛ نسل هاي با انگيزه و باقدرتي كه از گذشته هايي دور تا به امروز شاهدان روشني بر پهلواني هاي هميشه زنده در عميق ترين لايه هاي فرهنگي و تاريخي ما داشته و دارند، تا سرداران و دلاوراني كه با كسب افتخارات فراوان، همواره به ما احساس بودن و ماندن را داده اند.
اما در پس اين حقيقت با شكوه و اين همه اقتدار و عظمت، هميشه كساني بوده اند كه باورهاي اوليه را در دل قهرمانان ما كاشته اند؛ مربيان پرشور و سازنده اي كه كشتي برايشان نوعي زندگي است، هنر سازندگي شان منحصر به فرد است، كشتي را خوب مي بينند و خلق ستارگان فروزان كشتي از روي دانش و فكر آنهاست. شناسنامه هاي حقيقي كشتي اينها هستند؛ همان مربياني كه به قول يكي از آنها ذهن شان آنقدر به تولد ستاره ها و شكوفايي غنچه ها مشغول است كه خيلي از روزها غروب خورشيد را نمي بينند.
سخنان چند تن از اين عاشقان سينه چاك كشتي را مي خوانيم، با اين اميد كه مديران كشتي ما و همه كساني كه دل در گرو اين ورزش پهلواني دارند، حمايت خود را از اين گروه دريغ نكنند. مديريت يكسان
نادر ناظري، يكي از مربيان سازنده در كشتي مازندان است. او مي گويد: براي درست شدن وضعيت كشتي كشور بايد سيستم و ساختار اين ورزش را از پايه درست كرد. ناظري مي افزايد: كشتي  ما داراي ساختاري است كه فونداسيون آن از ابتدا درست ريخته نشده و هر كس خواسته به طور صحيح كار كند، با مشكلاتي مواجه شده تا عطاي كار را به لقايش ببخشد؛ همانند اميررضا خادم كه مسئولان در مورد او صبور نبودند.
ناظري به ايجاد مديريت و هماهنگي در كشتي اشاره كرده و مي گويد: بايد سيستمي در كشتي ايجاد شود كه در همه جا مديريت به يك شكل صحيح باشد و مربيان كشور از يك برنامه مدون پيروي كنند، اما متأسفانه ما هنوز سبك مدوني نداريم كه مربيان و مديران بر اساس آن كار كنند و در ساختار كشتي، جايگاه ها مشخص نيست كه همين موضوع باعث مي شود كارها سليقه اي انجام شود.
اين مربي مازندراني به كارهاي مقطعي در كشتي هم اشاره اي داشته و معتقد است: در برخي مواقع، به دليل كارهاي مقطعي، خوب نتيجه گرفته ايم، اما پس از آن افت كرده ايم. امسال هم مشخص نيست كه در مسابقات جهاني نتيجه بگيريم كه مقصر آن كادرهاي فني امروز و گذشته نمي تواند باشد، بلكه بايد مديران ورزشي فكري به حال آن بكنند. در حال حاضر كشتي از بي پولي رنج مي برد و فوتبال از پولداري؛ به طوري كه پول توجيبي بازيكنان تيم ملي در آلمان به اندازه بودجه شش ماه كشتي ايران بود.
ناظري نقش انستيتو كشتي در توسعه اين ورزش را مهم دانسته و مي گويد: بايد گروه هاي پژوهشي متشكل از مربيان با دانش و با تجربه تشكيل شود تا چگونگي بدنسازي، آموزش فني و تاكتيك و هماهنگي با قانون جديد را مشخص كنند، تا ديگر سليقه ها به كشتي لطمه نزنند. سازمان تربيت بدني نيز معاونت پژوهشي دارد و بايد در هر رشته با استفاده از كارشناسان مجرب به تحقيق پرداخت.
قهرمانان كجاييد؟
علي حق وردي سال هاي سال است كه در شهر بزرگ تهران به امر آموزش جوانان در كشتي مشغول است و بسياري از شاگردان و دست پروردگان او هم به مدارج بالايي در اين ورزش رسيده اند. حق وردي درباره كشتي ايران، سخنانش را اينگونه آغاز مي كند: متأسفانه كشتي ايران ديمي است و هرازچندگاهي باراني مي بارد و استعدادي به وجود مي آيد. كاشتي نداريم و تنها منتظر هستيم تا از سر خرمن درو كنيم. زماني كه يك استعداد پيدا مي شود، همه مي خواهند آن را به خود نسبت دهند و به حساب خودشان بگذارند. ما زماني مي توانيم بگوييم آموزش صحيحي داشته ايم كه مثل روس ها در مدال آوري تداوم داشته باشيم.
او ادامه مي دهد: در كار آموزش مشكل داريم. سال ها به فدراسيون نامه مي دادم كه در مسابقات نونهالان، وزن كشي نيم ساعت پيش از مسابقه انجام شود تا كشتي گير وزن كم نكند. اين كار تازه امسال در هيأت كشتي تهران انجام مي شود. در همين مسابقات انتخابي اخير، بسياري از چهره هاي شناخته شده ما در همان دور اول شكست خوردند كه دليل آن، همين وزن كم كردن هاي بي رويه است و كشتي، تاوان اين موضوع را مي دهد.
حق وردي به دوري قهرمانان و مدال  دارها از باشگاه هاي كشتي اشاره كرده و مي گويد: مربيان سازنده با اين امكانات و حقوق ناچيز كار مي كنند، اما بعضي ها كه مدال جهاني دارند از سازنده ها انتقاد مي كنند. اين در حالي است كه تا به حال هيچ شاگردي تحويل كشتي نداده اند. آنها اگر زياد نگران هستند چرا به باشگاه ها نمي روند تا آموزش دهند!؟ جز اكبر فلاح كه قهرمان بوده و در باشگاه كارگران فعاليت مي كند، هيچ قهرمان ديگري به كار سازندگي نمي پردازد و كشتي گير تربيت نمي كند. در گذشته افرادي نظير خجسته پور، گيوه چي، حاج حسين فعلي، حسن سعديان و غفوريان مربياني بودند كه قهرمانان بزرگي را تحويل دادند، اما امروز هيچ قهرماني به سمت باشگاه ها نمي آيد.
تغيير قوانين هم نكته ديگري است كه مورد توجه اين مربي خوشنام تهراني قرار گرفته و مي گويد: در گذشته كشتي ۳ تايم ۳دقيقه اي بود و امتيازات منفي هم در سرنوشت كشتي دخيل بود كه اين باعث مي شد كشتي گير تا آخرين لحظه حمله كند اما الان يك كشتي گير در شرايط مساوي دستش بالا مي رود و فقط بردن ملاك شده كه اين موضوع باعث مي شود برخي مربيان و كشتي گيران در هر شرايطي به دنبال پيروزي باشند. البته با اين شيوه تنها بردهاي مقطعي به دست مي آيد و كشتي گير در مراحل بالاتر نتيجه نمي گيرد.
برنامه بنيادين
تورج ظفري،مربي ديگري در كشتي ايران است كه در شهرستان نهاوند به امر سازندگي در كشتي مشغول است. او هم معتقد است كه برنامه بنيادين براي اين ورزش نداشته ايم. ظفري پيشنهادي سازنده را ارائه كرده و مي گويد: قهرمانان مدال دار نمي آيند از پايه كشتي گير بسازند، چرا كه خون دل خوردن هاي بسياري دارد. كشتي ما به برزگرها و مهدي زاده ها احتياج دارد، اما بايد به مربيان سازنده كه امتحان پس داده اند نيز ميدان دهيم. نمي گوييم تيم ملي را به ما بسپارند، بلكه در كنار سر مربي تيم، مربيان سازنده را قرار دهند تا پس از بازگشت به باشگاه خود، انگيزه بيشتري پيدا كنند و با تجاربي كه به دست مي آورند، كارايي شان بيشتر شود. گناه برخي مربيان سازنده اين است كه مدال جهاني و المپيكي ندارند، اما هنوز برخي از اين مربيان، غروب خورشيد را نديده اند، چرا كه تا شب در سالن باشگاه ها مشغول آموزش دادن هستند.
ظفري تغيير مقررات در كشتي را اين چنين توضيح مي دهد: تغيير مقررات از سوي فيلا و كاهش زمان باعث شده تا كشتي،  روح واقعي خود را از دست بدهد و كشتي گيري كه زير مي گيرد، به جاي اجراي فن مثلاً «درخت كن»، حريف را به بيرون از تشك مسابقه هل مي دهد و امتياز مي گيرد. به همين دليل كل كشتي دنيا افت كرده است.
اين مربي به مشكل ديگري هم اشاره كرده و مي افزايد: در اكثر شهرستان ها كشتي به صورت سنتي آموزش داده مي شود. ما زماني سير صعودي خواهيم داشت كه يك هماهنگي بين تمرينات كل كشتي كشور ايجاد شود و با برنامه اي كه توسط نخبگان تدوين مي شود، كشتي از حالت سنتي و سليقه اي خارج شود.
كليد حل مشكلات
مرتضي لطيفي، مربي ديگري است كه در گوشه اي از شهر بزرگ تهران كار آموزش جوانان علاقه مند به كشتي را انجام مي دهد. او هم درباره مشكلات موجود كشتي عقايدي اين چنين دارد: فراموشي فن بين كشتي گيران تازگي ندارد، بلكه از ۱۵ سال پيش، اين جريان شروع شد. در آن زمان كشتي ۳ تايم ۳دقيقه اي بود و كشتي گيران ما در تايم سوم مقابل روس ها و آمريكايي ها از لحاظ بدني كم مي آوردند. پس از آن، همه به دنبال بدنسازي رفتند و فنون كشتي به دو سه مورد خلاصه شد. روس ها «كنده يك چاك» و «فتيله پيچ»  ما را اجرا كردند و ما به دنبال بدنسازي بوديم و در حال حاضر افت فني كشتي ايران به اوج خود رسيده است.
لطيفي به اظهارات برخي مسئولان و افراد داراي سمت در فدراسيون كشتي اشاره كرده و مي گويد: بعضي از مسئولين ما كه حرف هاي بزرگ مي زنند و مي گويند فن نيست، به فدراسيون چسبيده اند، اما هيچ كس مسير باشگاه ها را بلد نيست. هيچ كس به باشگاه ها سر نمي زند تا ببيند كه مربي  ماهي ۳۰هزار تومان حقوق مي گيرد و تشك ها همه پاره هستند. آقايان نبايد حرف بزرگ را در آن بالاها بزنند، بلكه بايد به اين پايين ها بيايند و به وضعيت باشگاه ها رسيدگي كنند.
افرادي كه مدال دارند و مربيان سازنده را مقصر مي دانند، لباس گرمكن به تن كنند و در باشگاه ها آموزش دهند تا از كمبود فن ناراحت نشوند. آيا تا به حال اين كار را كرده اند؟ زماني كه مشكل كشتي ما در باشگاه ها حل شود، كار تيم ملي نيز آسان خواهد شد.
لطيفي نقش انستيتو كشتي را هم مهم دانسته و مي گويد: قبول دارم كه مربيان بايد دانش خود را بالا ببرند اما براي اين كار، انستيتو بايد روش هماهنگي را به باشگاه ها ديكته كند. سپردن نوجوانان به آموزش و پرورش نيز مقطعي خواهد بود و با آمدن مدير ديگر بر سر كار، سريعاً اين موضوع از بين مي رود.
اگر به فكر نباشيم، وضعيت كشتي ما بدتر نيز خواهد شد. بايد نوجوانان را آموزش داد و در راه درست قرار داد. راحت ترين فاكتور، بدنسازي است، اما شش ماه زمان مي برد تا يك فن در بدن كشتي گير جا بيفتد. به همين دليل خيلي ها بدنسازي را پيش مي گيرند كه اشتباه است.
اين مربي تهراني تصميمات مسئولان «فيلا» در كم شدن فنون كشتي را مؤثر دانسته و چنين اظهار نظري دارد: چون كشتي پولساز نيست مسئولان فيلا هر كاري را مي كنند تا تماشاگر جذب كنند، اما موفق به انجام اين كار نشده اند. با اين وجود در دو دقيقه نيز مي توان فن اجر كرد، ولي بايد براي اجراي آن سخت تلاش كرد و زحمت كشيد.
جدايي از فنون اصلي
مصطفي ميرعماديان، يكي ديگر از مربيان خوش فكر در كشتي مازندران است. او هم معتقد است كه كشتي ايران در سال هاي اخير از لحاظ فني رو به  نزول بوده است.
وي مي افزايد: زرنگي و امتيازگرفتن از حريف، بخشي از كشتي است، اما كشتي گيران ما از فنون اصلي جدا شده اند كه اين، يك معضل است. در كشتي هاي حساس و برابر، آن فردي پيروز مي شود كه فني باشد و تنها قدرت بدني داشتن، كشتي گير را به مدارج بالا نمي رساند.
ميرعماديان از نقش باشگاه ها هم ياد كرده و مي گويد: سابقه ندارد كه برنامه اي براي باشگاه ها و شهرستان هاي كشتي خيز وجود داشته باشد تا آنها از يك روش درست پيروي كنند. براي انجام اين كار، انستيتو كشتي بايد فعال شود و با استفاده از مربيان خوب و با دانش براي شهرستان ها برنامه ريزي كند. اين مربي مازندراني به آگاه كردن مربيان با علم روز دنيا اشاره كرد و گفت: از وقتي قوانين تغيير كرد، وضعيت كشتي ما روبه نزول رفت كه بايد با برگزاري كلاس هاي مختلف، مربيان را با علم روز آشنا كنيم.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
شهرآرا
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |