يارانه بنزين، تبعات اقتصادي و سياست سهميه بندي بنزين
بنزين؛ يارانه يا سهميه بندي
از جمله مسائل و موضوعات پر چالش در اقتصاد ايران، سيستم يارانه هاست كه با توجه به عدم هدفمندي و ناكارايي آن در بهبود وضعيت رفاهي طبقات كم درآمد، انتقادات بسياري را در محافل كارشناسي داخلي و خارجي ايجاد كرده است. اين انتقادات به ويژه در حوزه سوخت و بنزين از برجستگي بيشتري برخوردار است. گروه اقتصادي دفتر مطالعات راهبردي روزنامه همشهري، گزارش مبسوطي در اين زمينه تهيه كرده كه خلاصه آن را مي خوانيد.
|
|
|
|
۱-ابعاد اقتصادي متفاوت پرداخت يارانه بنزين در ايران
يارانه غالبا به منظور مصون سازي اقشار كم درآمد از جريانات پرنوسان اقتصاد كنوني و به خصوص امواج تورمي پرداخت مي شود و در كل ممكن است توليدي يا مصرفي باشد. از اهداف مهم يارانه باز توزيعي درآمد است. به دليل نقص اطلاعات در پرداخت يارانه نمي توان الزاما اقشار آسيب پذير را مورد هدف قرار داد و در صورتي كه سياست پرداخت يارانه بر مصرف يك كالا در بازار اعمال گردد، مطلقاً چنين هدفي برآورده نمي شود، زيرا در بازار اقشار مختلف درآمدي متقاضي يك كالا هستند و نمي توان تبعيض قيمتي براي قشر مورد هدف قائل شد.
با عنايت به مطالب فوق، يارانه بنزين به طور كلي از اهداف اصلي پرداخت يارانه دور شده است و آثار مخرب آن بر بودجه دولت سنگيني مي كند. اين مساله بحث هاي زيادي در مورد ضرورت اصلاح اين سياست، در پي داشته است كه بدان پرداخته مي شود.
۲- روشهاي هدفمندسازي
يارانه بنزين
در يك تقسيم بندي كلي دو روش براي هدفمندسازي يارانه بنزين پيشنهاد شده است. ۱- روش هاي قيمتي ۲- روش هاي غيرقيمتي. هر كدم از اين روش هاي كلي، مصاديق مختلفي دارند. روش قيمتي اغلب به صورت دو نوع شوك قيمتي و افزايش تدريجي قيمتها پيشنهاد شده است. روش غيرقيمتي كه مصداق آن روش سهميه بندي بنزين مي باشد، ممكن است به صورت سهميه بندي با قيمت هاي ثابت و سهميه بندي توام با افزايش قيمت ها انجام شود.
نكته اساسي در تحليل هركدام از اين روش ها مساله چگونگي تاثيرگذاري بر تورم است. به عبارت ديگر تورم به عنوان يكي از شاخص هاي اقتصاد كلان نقطه ثقل اين انتخاب (روش هدفمند سازي يارانه) است.
تحليل تورم به لحاظ تاثيرپذيري و تاثيرگذاري بر متغيرهاي مختلف در اقتصاد كلان نظير حجم پول، نرخ بهره، نرخ ارز و ... نيازمند ظرافت و دقت بيشتري است. در اقتصاد كلان هر متغير اقتصادي ممكن است بر متغيرهاي زيادي تاثير بگذارد و تاثر بپذيرد. اما آنچه كه در اقتصاد كلان بحث مي شود، اكثرا جهت(كيفيت) اين تغييرات است و به ندرت مي توان ايده اي در مورد كميت اين تغييرات كسب نمود. لذا در سياستگذاري اقتصادي بايد توجه زيادي به كميت اين تاثيرگذاري نمود. از اين رو فقط تحقيقات عميق و گسترده قادر است تا حد نسبي منفعت خالص هر كدام از اين سياست ها را بسنجد. لذا انتخاب سياستي در مساله بنزين به معني حقيقي يك انتخاب مشكل و سرنوشت ساز است. اين تحقيق درصد آن است تا حد ممكن بر اين مطلب روشني بيفكند.
۲- ۱روش قيمتي يا شوك قيمتي
برخي از اقتصاددانان معتقد به بيشتربودن منافع خالص سياست شوك قيمتي نسبت به سياست هاي جايگزين هستند. طبق نظر اين گروه از كارشناسان، مكانيزم عملكرد اين سياست بدين گونه است كه با افزايش قيمت نسبي بنزين تا حد قابل توجه، در طرف تقاضا باعث تغيير در سبد مصرفي خانوار شده و از طريق جايگزيني و بهينه سازي مصرف باعث كاهش تقاضا مي شود.در طرف عرضه نيز افزايش قيمت بنزين باعث افزايش سود توليدكنندگان مي شود و سرمايه گذاري در اين صنعت را افزايش خواهد داد و تغيير جدي در تكنولوژي پالايش اين فرآورده نفتي بوجود مي آيد. لذا با افزايش عرضه و كاهش تقاضا قيمت تعادلي تعيين خواهد گرديد و اضافه عرضه و كمبود تقاضا از بين مي رود.البته باز هم تأكيد مي شود كه فرايند فوق تنها با افزايش قيمت نسبي بنزين به صورت قابل توجه، طي خواهد شد. اثر گذاري شديد بر نرخ تورم و كاهش رفاه اقشار كم درآمد پاشنه آشيل اين سياست مي باشد. اين تورم شديد ترديد جدي در اين مطلب ايجاد مي كند كه منافع خالص اين سياست نسبت به گزينه هاي ديگر و يا حتي وضع موجود(عرضه بي نهايت بنزين در قيمت ثابت ۸۰ تومان) بيشتر باشد.
از آنجايي كه هم اقتصاددانان و هم سياستگذاران از آشفتگي اقتصادي بيمناكند و مساله مقاومت اجتماعي نيز متغير اساسي دخيل در انتخاب چنين سياستي مي باشد، تا حد زيادي انجام آن در اقتصاد و جامعه ايران ناممكن به نظر مي رسد. از اين رو سياست سهميه بندي بنزين مورد توجه قرار گرفته است كه در سطور بعدي بدان پرداخته خواهد شد.
۲- ۲سياست سهميه بندي بنزين
و سياست هاي مكمل آن
مكانيزم عملكرد اين سياست بدين شكل است كه مصرف كننده به اجبار بايد جيره خود را به مطلوبترين وجه ممكن تخصيص دهد. با توجه به اينكه عرضه بنزين محدود است يا فقط با هزينه بالاتر ممكن است، هزينه فرصت مصرف كننده بسيار بالاست، بهره وري در مصرف بنزين افزايش مي يابد. در سمت عرضه نيز توليدكننده(دولت) با توجه به اختصاص توليد فعلي به صورت سهميه، نيازي به توليد اضافي ندارد.
اما اثر گذاري اين سياست بر تورم چگونه است؟ بايد دقت نمود كه آثار و تبعات سياست سهميه بندي بسته به اينكه آيا اين سياست همراه با افزايش قيمت ها صورت پذيرد يا خير، متفاوت است. با توجه به چسبندگي مصرف بنزين اگر تقاضاي اضافي به صورت آزاد عرضه نشود، و فقط در حدود ۴۰ ميليون ليتر توليد داخل جيره بندي شود، اضافه تقاضاي قابل توجهي در بازار بوجود خواهد آمد. اين اضافه تقاضا باعث ايجاد بازار سياه و افزايش شديد قيمت در بازار بنزين مي گردد، كه با ايجاد رانت و فساد اقتصادي توام است.وجود چنين احتمال قوي در مورد ظهور پديده بازار سياه، جيره بندي همراه با عرضه آزاد بنزين را گزينه بهتري مي سازد. اين مساله رفاه مصرف كننده را نسبت به گزينه قبلي افزايش مي دهد. با توجه به تئوري مصرف كننده در صورتي كه مصرف كننده تمايل و قدرت پرداخت مقاديري از كالا را در قيمت ها بالاتر داشته باشد، ولي بازار مانع اين مساله شود، رفاه مصرف كننده كاهش مي يابد.
با توجه به ايجاد بازار سياه در حالت اول، طبق تئوري اقتصاد كلان نيز، در شرايطي كه اضافه تقاضاي شديدي وجود دارد و در نتيجه قيمت واقعي بنزين در سطوح بالاتر تعيين مي شود، نرخ تورم افزايش مي يابد و اقتصاد دچار تورم ناشي از فشار تقاضا خواهد شد.
براي اينكه بتوان اثرات ايجاد بازار سياه را كاهش داد بايد تا حد ممكن قيمت بنزين جيره بندي شده با قيمت عرضه بنزين در بازار آزاد فاصله كمتري داشته باشد.
اثرات تورمي غيرقابل انكار فوق، ضروري مي سازد سياست هاي مكملي قبل از اجراي سياست سهميه بندي بنزين اجرا شود. دو مورد از مهمترين آنها عبارتند از گسترش ناوگان حمل و نقل عمومي و دوگانه سوز كردن خودروها يا استفاده از ديگر انرژي هاي جايگزين.
۲- ۲- ۱سياست هاي مكمل سهميه بندي بنزين
به دلايلي كه شرح داده شد، سياست سهميه بندي بنزين نيز به لحاظ تئوري اقتصادي و مشاهدات تجربي خالي از اشكال نيست. در هر دو نوع سهميه بندي افزايش قيمت ها و انحراف از جريان اصلي اقتصاد(بازار سياه و... ) وجود دارد. از اين رو قبل از اجرا، زمينه سازي به لحاظ سخت افزاري و نرم افزاري به شدت در ميزان توفيق اين سياست مؤثر است.
اجراي اين سياست هزينه ارائه خدمات حمل و نقل توسط بخش خصوصي را بالا مي برد و كاهش جدي در رفاه مصرف كننده ايجاد مي كند. اين معضل باعث كاهش جدي در مقبوليت اجتماعي آن مي گردد. اين مخاطرات، گسترش حمل و نقل عمومي و ساير سياست هاي مشابه را به عنوان يك پيش شرط لازم براي اجراي اين سياست، ضروري مي نمايد.
۳- جمع بندي و پيشنهادات
عدم اصابت صحيح يارانه هاي بنزين به هدف، كه اقشار كم درآمد مي باشد، در عين اينكه دولتمردان را با ترديد جدي براي ادامه اين روند مواجه ساخته است، هزينه هاي سنگيني را نيز به دولت تحميل نموده است.
وجود هزينه هاي سنگين يارانه ها بر بودجه دولت و اقتصاد كشور به اجبار دولت را به اتخاذ راه حل هاي جايگزين وادار خواهد نمود.
سياست « شوك قيمتي» به دليل به بارآوردن آشفتگي اقتصادي و تورم شديد، با مقاومت هاي اجتماعي روبه رو خواهد شد.
سياست هاي پيشنهادي نظير پرداخت يارانه نقدي يا افزايش تامين اجتماعي باز هم نخواهند توانست، آثار ناشي از شوك قيمتي را خنثي نمايند.
ضمن اينكه سياست شوك قيمتي مطلوب بسياري از اقتصاددانان و سياستگذاران نيست، ادامه يافتن روند كنوني عرضه بنزين نيز قابل ادامه دادن نمي باشد.
نظر به اينكه در علم اقتصاد به دليل كمبود منابع ناگزير به انتخاب هستيم، سياست سهميه بندي بنزين در شرايط كنوني مي تواند، آغازگر يك برنامه طولاني مدت براي اصلاح يارانه هاي انرژي باشد.
سهميه بندي بنزين توليد داخلي بدون افزايش قيمت و در نتيجه اضافه تقاضاي شديد به دليل چسبندگي مصرف بنزين، باعث ايجاد بازار سياه بنزين مي شود.
سهميه بندي بنزين دونرخي با حذف اضافه تقاضا، باعث افزايش رفاه شهرونداني مي شود كه تمايل دارند و قادر مي باشند، تقاضاي اضافي خود را با پرداخت قيمت هاي بالاتر پاسخ گويند.
بدون ترديد سهميه بندي بنزين بدون اتخاذ سياست هاي مكمل نظير افزايش بهره وري و جايگزيني انرژي هاي جانشين و گسترش حمل و نقل عمومي نمي تواند قرين موفقيت باشد.
در گام اول و با اقدام ضربتي بالا بردن كميت و كيفيت حمل و نقل عمومي كشور مي تواند تبعات منفي سياست سهميه بندي بنزين را تا حد زيادي تقليل دهد. در صورتي كه توسعه ناوگان عمومي حمل و نقل كشور به نحو شايسته اي صورت نپذيرد و ساير سياست هاي بهينه سازي مصرف انرژي اجرا نگردد، اميد چنداني به توفيق سياست سهميه بندي بنزين وجود ندارد.
سهميه بندي بنزين راه حلي بلندمدت و دائمي نمي تواند باشد، بلكه بايد پس از سهميه بندي به تدريج و با يك برنامه بلندمدت به اصلاح قيمت ها پرداخته شود.به منظور اصلاح قيمت ها و ايجاد يك بازار با كاركرد واقعي، لازم است بعد از اجراي طرح سهميه بندي مطالعه و اقدام به منظور حذف تدريجي سهميه ها آغاز گردد.
|