اهميت اصلاح مديريت گردشگري براي توسعه صنايع دستي
صنعت كوچك در خدمت اهداف بزرگ
دكتر حسن افشار محمديان
از زمان كشيدن نخستين تصاوير بر ديواره غارها، روزگاري دراز مي گذرد. از همان سرآغاز تاريخ ، طرح هاي خام و مبهمي كه در مغز انسان شكل مي گرفت، همه نشان از تلاش ها و بي قراري هاي روح او براي گريز از ظلمت و تباهي هاي زمانه داشت. در پيوستگي تاريخ ، از دوران گذشته تا حال، اين نياز در هر دوره اي به نوعي جلوه گر شده است و هنرمند با دم هاي غنيمت عمر و لحظات گذراي زندگي خويش، همواره خاطرات لذت بخش را زنده ساخته، آنرا آراسته، پيراسته و بلاخره اثري را بجاي نهاده كه يادآور تأثرات او از نمايش هاي هستي است.
به گزارش ميراث فرهنگي نقش و اهميت صنايع دستي به عنوان هنري مقدس ، صنعتي مستقل، بومي و اصيل با جنبه هاي قوي كاربردي از جهات هنري، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و حتي سياسي بر همگان و به ويژه محققان آشكار است. نكته مهم و شايان توجه آن است كه حتي اگر همه تأثيرات مثبت اقتصادي صنايع دستي را به كناري بگذاريم ، اين هنر ملي ايران به واسطه بازتاب ذوق سرشار ، انديشه خلاق و هنرمندان پرمايه ولي بي ادعا بايد به صورت جدي و برنامه ريزي شده مورد حمايت قرار گيرد. اين در حالي است كه صنايع دستي طي ساليان متمادي، چه در دوران رونق و شكوفائي و چه در دوره هاي ركود، هنگامي كه با توسعه صنعت گردشگري همراه بوده سهم شايسته و در خور توجهي در اقتصاد كشور و معرفي هنر ناب و خالص ايراني و نهايتاً زندگي اقتصادي و حيات فرهنگي ما داشته است.
امروزه توليد صنايع دستي كه مزين به نقش آثار تاريخي، باستاني و يادمان هاي ويژه هر كشور است در دستور كار صنعتگران جهان قرار دارد و تلاش مي شود كه حتي بخشي از اين گونه آثار كه از سنگ، چوب، فلز و يا بر روي سراميك و پارچه پديد مي آيد با قيمت هاي ارزان در اختيار توريست ها قرار گيرد. تمامي ممالك جهان ، اعتقاد به تأثير متقابل صنايع دستي و صنعت گردشگري دارند. چرا كه در عمل و تجربه دريافته اند كه هنرهاي دستي يكي از عوامل بسيار مؤثر در جلب و جذب گردشگر در تمامي گرايش هاي ملي، منطقه اي و داخلي است و متقابلاً به اين نتيجه هم رسيده اند كه صنعت گردشگري مي تواند به رشد، توسعه و گسترش صنايع دستي و بهبود كيفيت آن كمك كند. بر پايه اين اعتقاد و تجربيات بدست آمده تشكيلات صنايع دستي و گردشگري در بسياري از كشورها در هم ادغام و يا در رابطه اي هماهنگ و منسجم با هم ديده شده اند كه خوشبختانه در كشور ما نيز گام هايي در اين زمينه برداشته شده است.
بي ترديد ايران يكي از ده كشور پرجاذبه گردشگري در جهان است و آثار بي شمار تاريخي ، باستاني و جاذبه هاي طبيعي آن به حدي است كه هر گردشگري را با هر سليقه و يا هر بينش و تفكري به سوي خود جلب مي كند، ولي مراجعه به آمار ورود گردشگران بين المللي حتي طي سال هاي اخير كه شاهد رشد چشمگير آن بوده ايم، حدود يك تا يك ونيم ميليون نفر گردشگر آن هم گردشگراني كه به طور عمده از ممالك فقير يا بدون امكانات مالي به ايران مي آيند، ثبت كرده است.
براي اينكه در چارچوب ارائه راهكارهاي لازم و عملي توسعه صنايع دستي حركت كنيم، ذكر دو نكته را در بدو امر حائز اهميت و ضروري مي دانم :
الف: با تكيه بر دلائل محكم و متقن شايسته است كه ما توسعه هنرهاي صناعي را به طريق اولي در زادگاه آن، يعني روستا جست وجو كنيم. به قول استاد دكتر آسايش، روستا مادر شهرهاست و به تعبيري شهر، زائيده روستا است. اما امروز شهر دچار چنان درهم تنيدگي و گره خوردگي شده كه مهاجرت معكوس و يا پناه آوردن مجدد به آغوش زادگاه اوليه يعني روستا را بسياري از مردم برگزيده اند.
ب: بهتر است كه ما ابتدا به پيش زمينه و يا پيش نياز توسعه صنايع دستي در كشور و ارائه راهكار در اين بخش يعني تقويت گردشگري بپردازيم. چون اعتقاد ما در درجه اول توسعه صنايع دستي در روستاها است.
به نظر مي رسد عوامل و پارامترهايي كه مي تواند در تقويت گردشگري به ويژه داخلي مؤثر باشد ، به ترتيب اهميت ، به صورتي كه بيان مي كنم قابل طبقه بندي است :
اولين راهكار كه داراي اهميت بوده، بحث مديريت است به كرات شنيده شده كه كشور ما پهناور است، چهار فصل و جذاب است، جنبه هاي متنوعي از اكوتوريسم را داراست، از نظر تاريخي، سنتي، آثار باستاني و ذوق و سليقه و هنر و صنايع دستي جايگاه رفيع دارد . پس چرا به قول يكي از محققان ، به رغم همه امكاناتي كه برشمرده شد، در جمع خانواده بزرگ ۷۰ ميليوني ايراني، از كم سواد تا باسواد، از پير تا جوان، از شهري تا روستايي، از صاحبان حرف و مشاغل دولتي تا مشاغل آزاد، از ثروتمند تا فقير
كم و بيش حرف هايي مي زنند كه بوي نارسائي در اداره بخش هايي از جامعه به مشام مي رسد ؟
بنابراين اولين راهكار، اصلاح ساختار مديريت گردشگري و به تبع آن صنايع دستي است. تعداد دانشگاه ها و مؤسسات علمي معتبر كه تربيت كننده نيروي انساني است بيش از دويست مركز است ولي چرا اثربخشي اين منبع عظيم علمي بسيار پايين است ؟
اين همه استادان دانشگاهي، محقق، نظريه پرداز، اقتصاددان و كارشناس و مدير وجود دارد، ولي گره هاي كور مثلاً در اداره امور گردشگري و صنايع دستي روز به روز پيچيده تر مي شود. بنابراين، ما به عنوان اساسي ترين راهكار در بخش تقويت گردشگري و هنرهاي صناعي نياز داريم به:
الف - استقرار سيستم مديريتي نظام مند باز به جاي بسته، فراملي به جاي ملي، برون گرا بجاي درون گرا، گروه گرا به جاي فردگرا ، تا اين صنعت كه امروزه در جهان از درآمدهاي نفتي هم پيشي گرفته رونق پيدا كند .
ب - مقررات زدايي و جايگزيني ضوابط مترقي و تغيير بنيادين بروكراسي اداري .
ج - تدوين نظام مديريت پويا با تأمين شرايط احراز و انتصاب به جاي انتساب كه مع الاسف در پاره اي موارد ديده مي شود.
د - پذيرفتن تغيير و تحول در عرصه بين المللي و رقابت هاي جهاني با حفظ منافع ملي و برنامه ريزي هاي دقيق به صورت كوتاه مدت، ميان مدت و درازمدت به جاي روزمرگي.
هـ - هدايت نظام مديريتي از روش سنتي به روش علمي، كارآمد، اثربخش و غيرسليقه اي.
و - اطلاع رساني، فرهنگ سازي، مطالعه عميق روي موانع فرهنگي با هدف معرفي مراكز جاذب و جالب توجه براي گردشگران، ارائه آموزش هاي لازم به ميهمان و ميزبان از طريق رسانه هاي گروهي و جرائد كثيرالانتشار .
ز - شناخت بافت قدرت، نگرش هاي كلان مديريت، جهت گيري ها و فرايندهاي داخلي و اتخاذ تدابير لازم جهت ايجاد هماهنگي بين كليه دستگاه ها و مؤسسات دولتي و غيردولتي مرتبط با امور گردشگري به منظور آماده كردن بستر توسعه توريسم. در واقع، تا زماني كه مرزهاي ايران به روي جهانگردان كاملاً باز نشود و مشكلات امنيتي، اجتماعي جهانگردان با اعمال مديريت علمي، روزآمد و نه سليقه اي رفع نشود، ما روز به روز از كشورهايي مانند چين و هند كه رقباي ما هستند، چه در بخش گردشگري و چه صنايع دستي بيشتر عقب مي افتيم.
ح - تقويت كادر قوي با تحصيلات مرتبط با گردشگري و صنايع دستي، تدوين قوانين شفاف و لازم الاجرا، آگاه سازي و مشاركت دادن جوامع محلي در برنامه ريزي ها، حفظ و احياي ارزش ها به لحاظ اينكه گردشگران جهت بازديد از ارزش هاي طبيعي، سنتي و بومي مبادرت به سفر مي كنند.
ط- برنامه ريزي براي كاهش فصلي بودن مقاصد گردشگري و اختصاص فرصت هاي شغلي به نيروهاي محلي چه در مشاغل پردرآمد و چه ساده.
|