شوراي امنيت
تصويب قطعنامه يا تحميل عهدنامه
عزيز شاه محمدي
|
|
يك ماه پس از شروع جنگ تجاوزكارانه اسرائيل بر ضد لبنان و لبناني ها شوراي امنيت با تاخير بسيار كه منجر به آسيب هاي جبران ناپذير انساني و خسارات مادي و معنوي بسياري شده است. پرداختن به ذكر وظايف و تكاليف شوراي امنيت كه در منشور سازمان ملل بر آن تصريح شده ،بي فايده است، چه اينكه ظاهرا شوراي امنيت حداقل در زمينه هايي كه سياست جهاني آمريكا و اروپا اقتضا دارد از منشور ديگري پيروي مي كند كه چهار نسخه بيشتر ندارد كه در تل آويو ،لندن ،واشنگتن و پاريس نگهداري مي شود. در قطعنامه پيشنهادي كه در باره حمله اسرائيل به لبنان تدوين شده شوراي امنيت وارد عرصه جديدي شده كه توجه به آن براي مردم خاورميانه بسيار مهم است. براي درك بهتر موضوع، ابتدا بايد به متن قطعنامه توجه كرد و آنگاه در يك ارزيابي كوتاه مهمترين نكات آن را مورد توجه قرار داد.در متن قطعنامه كه توسط آمريكا، فرانسه، اسرائيل و انگليس تدوين شده ،آمده است:
چهار بند مقدماتي
يك - يادآوري تمامي قطعنامه هاي پيشين درباره لبنان به ويژه قطعنامه هاي ۴۲۵ (سال تصويب ۱۹۷۸)، ۴۲۶ (۱۹۷۸)، ۵۲۰ (۱۹۸۲)، ۱۵۵۹ (۲۰۰۴)، ۱۶۵۵ (۲۰۰۶) و ۱۶۸۰ (۲۰۰۶) و همچنين بيانيه هاي رياست شوراي امنيت درباره اوضاع لبنان به ويژه بيانيه هاي ۱۸ ژوئن ۲۰۰۰ (S/PRST/21/2000) نوزده اكتبر ۲۰۰۴
(S/PRST/36/2004)، چهار مه ۲۰۰۵ (S/PRST/17/2005) ، بيست و سوم ژانويه ۲۰۰۶ (S/PRST/3/2006) و سي ژوئيه ۲۰۰۶ (S/PRST/35/2006)
دو - ابراز نگراني شديد از ادامه تنش ها در لبنان و اسرائيل از زمان حمله حزب الله لبنان به اسرائيل در ۱۲ ژوئيه سال ۲۰۰۶ كه در نتيجه آن صدها تن در هر دو طرف كشته و مجروح شده و خسارت هاي فراواني به زيرساخت هاي غير نظامي وارد آمده و صدها هزار تن از مردم نيز آواره شدند
سه - تاكيد بر لزوم پايان دادن به خشونت ها و همچنين تاكيد بر لزوم بررسي فوري علل وقوع اين بحران از جمله آزادي بدون قيد و شرط دو سرباز اسرائيلي
چهار - توجه به حساسيت مسئله زندانيان و پيگيري تلاشها با هدف حل مسئله زندانيان لبناني دربند اسرائيل
بندهاي اجرايي
بند يك - درخواست توقف فوري درگيري ها به ويژه توقف فوري تمام حملات حزب الله لبنان و توقف فوري تمام اقدامات نظامي اسرائيل
بند ۲- تاكيد برحمايت قوي و احترام كامل به خط آبي
بند ۳ - حمايت قوي از تماميت ارضي، حاكميت و استقلال سياسي لبنان در مرزهاي به رسميت شناخته شده بين المللي همانطور كه در توافقنامه آتش بس موقت لبنان و اسرائيل در ۲۳ مارس سال ۱۹۴۹ آورده شده است
بند ۴- درخواست از جامعه ي بين المللي براي انجام اقدامات فوري در جهت تمديد كمك هاي مالي و انساني به مردم لبنان از طريق تسهيل بازگشت امن آوارگان تحت كنترل دولت لبنان، بازگشايي فرودگاهها و بنادر براي اهداف غير نظامي و بررسي كمك هاي بيشتر در آينده براي بازسازي و توسعه لبنان
بند ۵- تاكيد بر اهميت تمديد كنترل دولت لبنان بر تمامي اراضي لبنان مطابق با بندهاي قطعنامه ي ۱۵۵۹ (۲۰۰۴) و قطعنامه ۱۶۸۰ (۲۰۰۶) و بندهاي مرتبط با معاهده ي طائف براي اقتدار و حاكميت كامل لبنان
بند ۶- درخواست از اسرائيل و لبنان براي حمايت از آتش بس دايم و راه حل بلندمدت بر اساس اصول و موارد زير:
- احترام جدي تمام طرف ها به حاكميت و تماميت ارضي اسرائيل و لبنان
- احترام كامل دو طرف به خط آبي
- تعيين مرزهاي بين المللي لبنان به ويژه در مناطقي كه مرز نامشخص يا مورد مشاجره است، نظير منطقه مزارع شبعا
- تدابير و اقدامات امنيتي براي جلوگيري از شروع دوباره خشونت ها از جمله ايجاد يك منطقه آزاد از هر گونه پرسنل مسلح و سلاح ميان خط آبي و رود ليطاني به غير از نيروهاي امنيتي و مسلح لبنان و نيروهاي بين المللي تحت نظارت سازمان ملل،
- اجراي كامل مفاد مرتبط با معاهده ي طائف و قطعنامه هاي ۱۵۵۹ (۲۰۰۴) و ۱۶۸۰ (۲۰۰۶) كه خلع سلاح تمام گروه هاي مسلح در لبنان را خواستار است و پيگيري تصميم كابينه لبنان در ۲۷ ژوئيه سال ۲۰۰۶ مبني بر اينكه هيچ سلاح يا قدرت خارجي در لبنان وجود نخواهد داشت
- استقرار نيروي بين المللي در لبنان
- اعمال تحريم بين المللي عليه فروش يا عرضه سلاح و موارد ديگر به جز با اجازه دولت لبنان
- حذف نيروهاي خارجي كه بدون اجازه دولت در لبنان مستقرند
- ارايه نقشه هاي باقيمانده از زمين هاي مين گذاري شده در لبنان به سازمان ملل كه تحت تملك اسرائيل بوده است
بند ۷- دعوت دبير كل سازمان ملل براي حمايت از تلاشها با هدف تضمين اصول توافقنامه هايي از دولت لبنان و اسرائيل براي دستيابي به راه حلي بلندمدت
بند ۸- درخواست هاي دبيركل سازمان ملل براي همكاري با نقش آفرينان بين المللي و طرف هاي درگير به منظور توسعه و اجراي موارد مرتبط با معاهده طائف، قطعنامه هاي ۱۵۵۹ (۲۰۰۴) و ۱۶۸۰ (۲۰۰۶) از جمله خلع سلاح و تعيين مرزهاي بين المللي لبنان به ويژه در مناطقي كه مرز آن مبهم يا مورد مشاجره است، از جمله مزارع شبعا و ارايه اين پيشنهادات به شوراي امنيت ظرف ۳۰ روز
بند ۹- درخواست از تمام طرف ها براي همكاري با شوراي امنيت در خلال اين دوره و جلوگيري از اقدامي كه منجر به ايجاد مانع در راه حل بلندمدت، دسترسي بشردوستانه به جمعيت غير نظامي يا بازگشت آوارگان شود. دبيركل سازمان ملل نيز شوراي امنيت را در تمامي اين موارد مطلع مي سازد
بند ۱۰- ابراز تمايل دولت لبنان و اسرائيل به شوراي امنيت براي توافق با اصول و موارد يك راه حل بلندمدت و موافقت با صدور قطعنامه اي ديگر بر اساس بخش ۷ منشور استقرار نيروي بين المللي تحت اختيار سازمان ملل براي حمايت از نيروهاي مسلح لبنان و دولت اين كشور در ايجاد محيطي امن و مشاركت براي اجراي يك آتش بس دايمي و راه حل بلندمدت
بند ۱۱- درخواست از نيروهاي موقت سازمان ملل (UNIFIL) براي توقف خشونت ها به منظور نظارت بر اجراي آن و تمديد كمك ها به مناطق پر جمعيت غير نظامي و بازگشت امن آوارگان
بند ۱۲ - درخواست از دولت لبنان براي تضمين عدم واردات سلاح به لبنان بدون موافقت و درخواست UNIFIL و تضمين شرايط كمك به دولت لبنان در صورت درخواست آنها
بند ۱۳- درخواست از دبيركل سازمان ملل براي ارايه گزارش اجراي اين قطعنامه ظرف يك هفته و ارايه اطلاعات مرتبط به شورا براي تصويب قطعنامه اي ديگر
بند ۱۴- شوراي امنيت تصميم دارد فعالانه اين موارد را پيگيري كند.
ارزيابي قطعنامه
۱)در بند دوم مقدماتي قطعنامه «جنگ» تمام عيار و تجاوزكارانه اسرائيل در لبنان «ادامه تشديد خشونتها
escalation of hostilities» توصيف شده است.
۲)در اين بند شوراي امنيت بدون تحقيق و بررسي و در قضاوتي يك جانبه ،حزب الله را مسئول درگيريها معرفي كرده و هيچ ذكري از مباشرت اسرائيل در حمله به لبناني ها و زيرساختهاي اقتصادي و اجتماعي لبنان نشده است.اگر برفرض معرفي حزب الله به عنوان عامل شروع حمله درست بوده باشد كه نيست، بي طرفي شوراي امنيت ايجاب مي كرد برمسئوليت اسرائيل در حمله به مردم و كشور لبنان و زير ساختهاي اقتصادي و اجتماعي اين كشور نيز تصريح مي شد.
۳)ذكري از «عدم تناسب » ميان اهداف و شيوه جنگي اسرائيل با اهداف اعلام شده جنگ اسرائيل در لبنان نشده است.
۴)در بند سوم مقدماتي باز هم از ذكر كلمه «جنگ war » خودداري شده و فقط بر لزوم پايان خشونتها end of violence تاكيد شده است. warبار حقوقي دارد وجنايات جنگي اسرائيل را مي توان با توسل به كلمه war تحت تعقيب قرار داد، اما violence كلمه اي خنثي و بدون بار حقوقي است. عدم تصريح به كلمه war دفاع از مقامات و فرماندهان جنگي اسرائيل در آينده است.
۵)در بند سوم همچنين شوراي امنيت جانبدارانه خواستار آزادي فوري و بي قيد و شرط اسراي اسرائيلي شده است.
۶)در بند چهار مقدماتي در باره زندانيان لبناني فقط به تلاش براي آزادي آنان اكتفا شده است . (كي اين زندانيان آزاد خواهند شد خدا مي داند.)
۷)در بند اول اجرايي نيز با همان هدف از به كار بردن كلمه war خودداري شده واز تجاوز نظامي اسرائيل به
military operation تعبير شده است.
۸)همچنين در بند يك اجرايي آمده است :
Calls for a full cessation of hostilities based upon, in particular, the immediate cessation by Hizbollah of all attacks and the immediate cessation by Israel of all offensive military operations;
ترجمه مطلب كه در بند يك اجرايي آمده است به اين معنا است كه حزب الله بايد تمام حملات خود را پايان دهد. (يعني حزب الله هر اقدامي كند لاجرم حمله محسوب مي شود )در مقابل، اسرائيل فقط بايد عمليات نظامي تهاجمي را متوقف كند. حال بايد به دنبال مرجعي گشت كه ثابت كند عمليات نظامي اسرائيل تهاجمي بوده يا تدافعي . بند اول اجرايي قطعنامه در واقع مجوز ادامه جنگ اسرائيل در لبنان است.
۹)در بند اول اجرايي هم اين حزب الله است كه ابتدا و قبل از اسرائيل بايد دست از خشونت بكشد.
۱۰)در بند شش اجرايي برقراري آتش بس چنين مقرر شده است، «فراخوان اسرائيل و لبنان براي حمايت از آتش بس دايم و راه حل بلندمدت» روشن نيست ،چرا شوراي امنيت چنين رقيق و بي جان درخواست آتش بس مي كند؟ معمولا شوراي امنيت در مواقع اين چنيني از كلماتي مثل Request و urge استفاده مي كند، اما در اين پيش نويس از كلمه call on استفاده شده است .
۱۱)در پاراگراف اول بند شش« احترام جدي تمام طرف ها به حاكميت و تماميت ارضي اسرائيل و لبنان»تصريح شده است. شايد اين پاراگراف تا جايي كه به اسرائيل مربوط مي شود صادقانه باشد، اما در مورد لبنان رياكارانه ترين و فريبكارانه ترين بخش قطعنامه محسوب مي شود. در اين قطعنامه در بندهاي شش و هشت و ده، حاكميت دولت لبنان ناديده گرفته شده است.
۱۲) در پاراگراف سوم بند شش اجرايي تعيين مرزهاي بين المللي لبنان به ويژه در مناطقي كه مرز نامشخص يا مورد مشاجره است نظير منطقه مزارع شبعا مقرر شده كه قبل از اين هم سازمان ملل گزارشي را در باب تعلق مزارع شبعا به لبنان يا سوريه تنظيم كرده است. در آن موقع اسرائيلي ها چون نمي خواستند مزارع شبعا را ترك كنند بسيار تلاش كردند كه ثابت كنند مزارع شبعا متعلق به سوريه است و نماينده سازمان ملل نيز مرتكب خيانت شد و با تحريك اسرائيل ،مزارع شبعا را متعلق به سوريه اعلام كرد. حال چون اسرائيل به اين تحليل رسيده كه اگر مزارع شبعا را به لبنان پس بدهد ،يك قدم به خلع سلاح حزب الله نزديك مي شود اين مسئله در اين پيش نويس بار ديگر مطرح شده است.
۱۳)در پاراگراف شش بند شش اجرايي نيز استقرار نيروي بين المللي در لبنان درخواست شده است. اين خواسته نخست وزير اسرائيل است كه در هفته اول جنگ پس از ناتواني در نابود كردن حزب الله مطرح كرد.
۱۴)در پاراگراف هفت بند شش اعمال تحريم بين المللي عليه فروش يا عرضه سلاح و موارد ديگر به جز با اجازه دولت لبنان مقرر شده كه به معني اقدام براي خلع سلاح حزب الله است.
۱۵)در بند هشت اجرايي «تغيير رژيم » به معني «تغيير آرايش سياسي» در لبنان هدف قرار گرفته است.
۱۶)در پاراگراف آخر بند شش اجرايي ارايه نقشه هاي باقي مانده از زمين هاي مين گذاري شده در لبنان به سازمان ملل كه تحت تملك اسرائيل بوده ، درخواست شده است. اسرائيل كه سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان خارج شد تاكنون از ارائه نقشه هاي ميادين مين اجتناب مي كرد. اين بند با همان تحليل اسرائيلي كه پاكسازي ميادين مين حزب الله را يك قدم بيشتر به سوي خلع سلاح سوق مي دهد،در قطعنامه گنجانده شده است.
نتيجه
۱)پيش نويس قطعنامه پيشنهادي فقط خواستار توقف عمليات نظامي شده و در آن از لزوم برقراري فوري «آتش بس» سخني به ميان نيامده است.
۲) دست اسرائيل براي ادامه تجاوز نظامي به لبنان باز است.
۳)عقب نشيني اسرائيل از جنوب لبنان مسكوت مانده است.
۴) اين قطعنامه بخشي از لبنان را از مرز تا رودخانه ليتاني از لبنان جدا مي كند و به اسرائيل ضميمه مي نمايد يا حداقل اينكه تا آينده نامشخصي از محدوده حاكميت دولت لبنان خارج مي كند.
۵) تمام اهداف سياسي و نظامي اسرائيل در بندهاي قطعنامه متبلور است.
۶)اين قطعنامه ادامه منطقي قطعنامه ۱۵۵۹در تغيير آرايش سياسي لبنان است.
|