پنجشنبه ۲ شهريور ۱۳۸۵
رحمان رضايي از پشت پرده فوتبال در ايتاليا مي گويد
من از سرزمين مافيا مي آيم!
مهدي اميرپور- سعيد اكبري
003051.jpg
همه اصرارهاي ما براي اين كه رحمان در كنار نام ايتاليا عكس بيندازد به جايي نرسيد. او از ماجراي پاسپورت ايتاليايي اش به اين طرف، محتاط شده و نمي خواهد دوباره آن انتقادات را به ياد بياورد. بي خيال ايتاليا، ويوا ايران!
رحمان رضايي از آن بازيكناني است كه در گفت وگو، جان مصاحبه كننده را به لب مي آورد. هر سؤالي هم از رحمان بپرسي، با لحني جواب مي دهد كه انگار وزنه ۲۰۰ كيلويي بلند كرده. حس مي كني براي حرف زدن، تمام انرژي اش را مصرف مي كند. چند تا سؤال كه بپرسي و بعد به صورتش نگاه كني، مي فهمي بنده خدا چه زجري كشيده تا جوابت را بدهد. پس از پرسيدن هر سؤال مي تواني مطمئن باشي كلي از حرف هاي جالبي را كه مي خواهد بگويد، به خاطر بي حالي سانسور مي كند. روي كاناپه كه مي نشيند، به قدري تنبل است كه نمي تواني تصور كني او همان مدافع قدرتمند تيم ملي است كه در زمين، سمبل استحكام به حساب مي آيد. با وجود اين فقط كافي بود يك ربع ساعت از گفت وگوي ما بگذرد تا او روي كاناپه نيم خيز بنشيند و در جواب هر سؤالي با انرژي تمام حرف بزند. رحمان از شنيدن سؤال هايي درباره تباني در فوتبال ايتاليا و ماجراي نفوذ موجي بين مديران فدراسيون فوتبال ايتاليا به شدت هيجان زده شد و البته جواب هايي داد كه ما را هيجان زده تر كرد. شايد پس از ۵ سال تحمل اين فضاي عجيب در ايتاليا، با پاسخ دادن به اين سؤالات مي خواست خودش را خالي كند. او در اين گفت وگو از ماجرايي كه در اين يك ماه، فوتبال ايتاليا را به هم ريخته، حرف زده است. هرچند كه مجبور بوديم يك ربع ساعت درباره خودش بپرسيم تا موتورش گرم شود.
* پنج سال پيش كه با سامره رفتي پروجا، همه تصور مي كردند علي بيشتر از تو گل بكند. اما سامره چند ماه بعد برگشت و تو هنوز هم در سري A بازي مي كني.
-زماني كه ما رسيديم ايتاليا، فهميديم كه يكي از مدافعان پروجا مخفيانه با رم قرارداد بسته. براي همين، من خيلي راحت توي تركيب تيم رفتم. برخلاف من كه خوش شانسي آوردم، علي چند تا بدشانسي بزرگ آورد و مجبور شد برگردد.
* با اين كه سابقه اي در سري A نداشتي، ولي تا جايي كه يادم مي آيد، سال اول، تمام مسابقات را فيكس بازي كردي. با اين كه دفاع بودي، اما گل هم خوب مي زدي.
-سال اول، از ۲۵ تا بازي فقط ده دقيقه از بازي بيرون آمدم؛ آن هم بازي با برشا به خاطر مصدوميت پا. اما سال دوم پس از ۹ تا بازي، من را گذاشتند روي نيمكت. توي ۹ تا بازي اول، سه تا گل زده بودم. ولي بعد از آن، نيمكت نشين شدم. فكر نكنم آن سال تا آخر فصل، بيشتر از دوازده سيزده تا بازي كرده باشم.
*چرا؟
- به خاطر مسائل مالي بود كه پروجا با باشگاه ذوب آهن داشت.
*با وجود اين، سرسه كوزمي كه آن سال مربي پروجا بود، خيلي دوستت داشت. هربار كه گل مي زدي، سمت نيمكت مي دويدي و مي پريدي بغلش.
- آره، از روزهاي اول هم با هم راحت بوديم.
*چرا كوزمي الآن ديگر مربيگري نمي كند؟
- بعد از پروجا، يك دوره تو اودينزه و جنوا مربي بود. اما حالا كار نمي كند. خبر ندارم چرا. پارسال، ليگ قهرمانان اروپا مربيگري مي كرد، اما خوب نبود و كنار رفت.
بارها شده كه بدانم بازي مان را با چه نتيجه اي مي بازيم. اصلاً در مسابقات آخر فصل، نتيجه بازي ها معلوم است.
*اولين تمرين با پروجا را الآن يادت هست؟
- برخوردها اين قدر خوب بود كه حس نمي كردم يك بازيكن خارجي هستم. دقيقاً يادم مي آيد كه سر تمرين براي بازي فوتبال، ياركشي مي كردند. يك طرف كاپيتان تيم بود، يك طرف هم يكي ديگر. هر دو تا بحث مي كردند كه من را بكشند.
*بعد از مشكلاتي كه ذوب آهن با پروجا داشت، به ايران برگشتي. حتي ذوب آهن رضايت نامه ات را نمي داد كه با مسينا قرارداد ببندي. روزهاي آخر بود كه با مسينا بستي.
- تا آخرهاي آگوست با ذوب آهن مشكل داشتم. دو سه روز مانده بود كه نقل و انتقالات تمام بشود، رضايت نامه ام را دادند و رفتم ايتاليا قرارداد بستم.
*با آن قرارداد براي سه سال بايد در سيسيل زندگي مي كردي. اين جا تا اسم سيسيل مي آيد، همه به ياد مافيا مي افتند.
- بالاخره مافيا هم هست و توي شهر مي گردند. اما كاري به منِ فوتباليست ندارند. توي سيسيل، همه جور آدمي مي بيني. سيسيلي ها آدم هاي گرم و زودجوشي هستند. سيسيل، يك شهر بندري است كه اروپايي ها زياد مي روند آن جا. آب و هواي آن جا كاملاً مديترانه اي است. حتي خود زمستان هم هيچ وقت برف نمي آمد.
*توي مسابقات مسينا، مافيا مشكلاتي به وجود نمي آوردند؟
- نه. اتفاقاً بهترين تماشاگران ايتاليا، تماشاگران مسينا هستند.
*تو را هم كه حسابي شرمنده مي كردند. تا حالا چند تا عكس ديدم كه اسم رحمان رضايي را روي پلاكارد مي نويسند و مي آورند استاديوم.
- بالاخره من در بين بازيكناني بودم كه پس از چهل سال، تيم را از سري B به سري A آوردم. البته سال قبل از ما، هم در سري C بودند. اصلاً توي ايتاليا براي مردم، داشتن تيم توي سري A خيلي مهم است. آن جا فقط وقتي مي تواني ابراز وجود كني كه تيمت توي سري A باشد. برعكس، وقتي هم كه تيم يك شهر به سري B سقوط مي كند، تمام مردم شهر مشكل روحي پيدا مي كنند. وقتي هم كه مسينا با قدرت آمد سري A، مردم سيسيل حس مي كردند ديگر همه چيز دارند. براي همين، تمام بازيكناني كه تيم را به سري A آورده بودند، دوست داشتند. وقتي از خانه بيرون مي آمديم، مردم دوره مان مي كردند.
*توي اين پنج سال با كدام بازيكنان ايتاليايي صميمي شدي؟
- دو سه تا هستند كه حسابي با هم صميمي هستيم. با گروسو هم كه در جام جهاني براي ايتاليا بازي مي كرد، رفيق هستم.
*با هم تماس تلفني داريد؟
- بله.
ورزشگاه انقلاب جايي بود كه رحمان رضايي در آن تمريناتش را دنبال مي كرد و به استخر مي رفت. اگرچه روزهاي گذشته را در ايتاليا سپري كرد.
*دوست نداشتند به ايران سفر كنند؟
- كشورهاي شرقي را خيلي دوست دارند. كلاً مردم ايتاليا دنبال شهرهاي تاريخي و كشورهاي تاريخي هستند. از زبان خيلي از ايتاليايي ها شنيدم كه دوست داشتند به ايران سفر كنند. اما تا حالا از گروسو اين سؤال را نپرسيده ام.
*بعد از قهرماني به گروسو زنگ زدي؟ چه حرفي مي زد؟
- خيلي خوشحال بود. قبل از اين كه بازيكنان تيم ملي ايتاليا براي جام جهاني معرفي بشوند، به من مي گفت احتمالاً خط بخورم. درباره تيم ملي ايتاليا هم كه حرف مي زديم، خيلي بدبين بود. مي گفت ايتاليا اگر از گروهش هم صعود كند، كاري نكرده و حتي مردم با گوجه و تخم مرغ به استقبال مان مي آيند. مردم ايتاليا حداقل توقع شان از تيم ملي، اين است كه جزو چهار تيم بشود. اما ديدي كه تيمشان قهرمان شد. پنالتي آخر را هم در فينال گروسو زد. بعد از بازي كه با هم حرف مي زديم، فقط داد مي زد.
*در جام جهاني غير از ايتاليا، تيم ديگري را هم دوست داشتي؟
- متأسفانه، بعد از اين كه ايران حذف شد، فقط ايتاليا ماند.
*در آلمان با مردم ايتاليا برخورد داشتيد؟
- آره، چند نفري را ديدم.
*حتي قبل از جام جهاني گفته بودي كه تماشاگران مسينا مي آيند و تيم ملي ايران را تشويق مي كنند.
- چند نفر آمدند.
*ماجراي لقب مرد آهنين كه در ايتاليا به تو دادند، چه بود؟
- توي سه سالي كه من در سري A بازي كردم، نزديك به ۱۱۰ بار با پيراهن مسينا و پروجا به زمين رفتم. بالاخره اين آمار در فوتبال ايتاليا يك كمي عجيب و غريب است. پارسال در مسينا هم باتجربه ترين بازيكن تيم از لحاظ سابقه حضور در سري A بودم.
*الآن پنج سالي مي شود كه در فوتبال ايتاليا هستي. واقعاً اين مافيايي كه مي گويند، در فوتبال ايتاليا وجود دارد؟
- تا حدودي. اين باز هم سياست موجي بود يك سال، ميلان را قهرمان مي كردند تا مردم ساكت شوند.
*وقتي متن صحبت هاي لوچيانو موجي، مدير باشگاه يوونتوس با رئيس كميته داوران فدراسيون فوتبال ايتاليا منتشر شد، اين جا كسي باور نمي كرد.
- موجي كسي است كه فوتبال ايتاليا را اداره مي كند. مدير باشگاه يوونتوس بود و يك شركت بزرگ هم دارد به اسم GA كه يك شركت بزرگ نقل و انتقال بازيكن است. البته نه فقط بازيكن و مربي، حتي مدير باشگاه هم دارند. تا پارسال، نزديك به دويست تا بازيكن در ايتاليا و اسپانيا با GA قرارداد داشتند. اما فقط اين نبود. موجي چند تا داور هم براي خودش داشت. كارمندان فدراسيون ايتاليا را هم داشت. رئيس ليگ فوتبال، رئيس داوران و تلويزيون هم با موجي بودند. براي همين، هر كاري دلش مي خواست، مي كرد. تا جايي كه من مي دانم، ۹ تا داور زير نظر موجي در سري A سوت مي زدند!
*اين ۲۰۰ تا بازيكني كه با شركت GA قرارداد داشتند، دقيقاً چه چيزي را امضا مي كردند؟
- بالاخره موجي، رئيس همه آنها بود. در هر تيم سري A كه نگاه مي كردي، چند تا بازيكن از كمپاني GA مي ديدي. مثلاً در مسينا ما پنج تا بازيكن داشتيم كه با GA قرارداد داشتند.
*يعني اين بازيكنان در بازي مقابل يوونتوس كم كاري مي كردند؟
- نه فقط يوونتوس. موجي بنا به منافع شخصي خودش توي تمام مسابقات دخل و تصرف مي كرد.
*مدارك اين تباني ها وجود دارد؟
- بله، الآن در ايتاليا همه اين را مي دانند. البته اين تباني هايي است كه در دو سال گذشته انجام شده.
وگرنه موجي الآن بيست سالي مي شود كه در فوتبال ايتالياست. زماني كه مارادونا در ناپل بازي مي كرد، موجي مدير باشگاه ناپل بود. بعد از آن جا، آمد و مدير باشگاه يوونتوس شد.
*اين جا شنيده مي شود كه در بعضي از مسابقات سري A، بازيكنان مي دانند كه بازي چند چند مي شود.
- من خودم هم تا حالا بارها شده كه بدانم بازي مان را با چه نتيجه اي مي بازيم. اصلاً در مسابقات آخر فصل، نتيجه بازي ها معلوم است. وقتي يك هفته از سري A انجام مي شود و ما دودوتا چهارتا مي كنيم، مي فهميم چرا در فلان مسابقه، فلان تيم بازي را برده يا چرا در آن يكي بازي، آن تيم باخته. اصلاً قبل از اين كه بازي هاي آخر هفته انجام شود، آدم مي تواند پيش خودش پيش بيني كند كه چه تيم هايي مي برند، كدام بازي ها مساوي مي شود و چه تيم هايي مي بازند.
- بالاخره موجي، همه كاره فوتبال ايتاليا بود. او همه جا را گرفته بود براي خودش. بقيه هم نمي توانستند با موجي رقابت كنند. براي همين، مجبور بودند كه يك جوري با موجي راه بيايند. ببينيد، در فوتبال ايتاليا، خيلي از مديران باشگاه ها وابسته به موجي بودند. حتي چند تا از رؤساي باشگاه ها هم با موجي رابطه داشتند. اصلاً موجي بود كه تعيين مي كرد كدام تيم ها در سري A بمانند و كدام تيم ها به سري B سقوط كنند.
*اين ماجرا را فوتباليست ها مي دانستند يا تماشاگران فوتبال هم از آن خبر داشتند؟
- همه مي دانستند، ولي از موجي مي ترسيدند و كسي نمي توانست حرفش را بزند. البته يك چيزهايي در روزنامه مي پراندند. مثلاً مي نوشتند يوونتوس به خاطر اين كه يوونتوس است، اين بازي را برد. اما هيچ وقت نمي نوشتند كه موجي اين وسط دست دارد. مي ترسيدند. اگر خبرنگاري مي خواست درباره موجي بنويسد، سريع بيكار مي شد. اما بعد از اين كه ماجرا لو رفت، روزنامه ها هرچه را كه مي دانستند نوشتند.
*در فصل قبل، شما مي دانستيد كه يوونتوس قهرمان مي شود؟
- معلوم بود.
*پس چرا بعضي از فصل ها قهرمان نمي شود؟
- اين باز هم سياست موجي بود. اگر هر سال، يوونتوس قهرمان سري A بشود، صداي مردم درمي آيد كه ديگر اين چه ليگي است. براي همين، يك سال، ميلان را قهرمان مي كردند تا مردم ساكت شوند.
*در اين مدتي كه براي مسينا بازي مي كردي، پيش آمده بود كه بدانيد نتيجه بازي چه مي شود؟
- سال اولي كه در مسينا بودم، در بازي آخرمان با تيم كومو خود موجي آمده بود توي جايگاه VIP نشسته بود. ما كه داشتيم توي زمين مي رفتيم، وقتي ديديم موجي توي استاديوم است، خيالمان راحت شد كه به سري A صعود مي كنيم.
*مسينا از آن تيم هايي بود كه تحت نظر موجي كار مي كرد؟
- بله، تا حدودي.
*نمي فهمم كه چه طور يك آدم مي تواند يك بازي فوتبال را اين طور دقيق تحت تأثير قرار بدهد.
- ببينيد، هم چند نفر از بازيكنان تيم بازنده با GA قرارداد داشتند، هم چند نفر از بازيكنان تيم برنده. احتمال اين كه يكي از ۹داوري كه با موجي رابطه داشتند بازي را سوت بزند هم، كم نبود. غير از اين، موجي تلويزيون را هم داشت. در فوتبال ايتاليا بارها پيش مي آيد كه يك تيم، گل آفسايد مي زند، ولي كارگردان تلويزيوني اصلاً صحنه آهسته آفسايد را پخش نمي كند. يا حتي وقتي داور به نفع تيمي پنالتي ناحق مي گيرد، گزارشگر بازي فرياد مي زد كه اين حتماً پنالتي است.
*با وجود اين، يوونتوس در ايتاليا پرتماشاگرترين تيم است؟
- فقط در تورين، تماشاگر كم دارند. اگر ديده باشيد، در مسابقات خانگي يوونتوس در دل آلپي، بيست سي هزار نفر تماشاگر دارد.
*انگار مردم تورين، بيشتر طرفدار تورينو هستند؟
- آره، ولي در شهرهاي ديگر، يوونتوس پنجاه درصد تماشاگران فوتبال را دارد. حتي در ميلان هم نصف مردم، يوونتوسي هستند. اما با وجود اين كه يوونتوس قهرمان شده بود، توي جشن قهرماني شان در تورين، هزار نفر هم جمعيت نيامده بود. مردم مي گفتند كه اين قهرماني به درد ما نمي خورد. حتي شاكي هم شده بودند كه اين چه تيمي است كه قهرماني اش قلابي است. اصلاً كاپلو هم به خاطر اين كه يوونتوس جو خوبي نداشت، تيم را ول كرد.
*اما وقتي تيم را فرستادند سري B ، مردم اعتراض كردند.
- بالاخره با اين تيم، بزرگ شده اند. هميشه هم عادت كرده بودند كه تيمشان قهرمان سري A بشود و به ليگ قهرمانان برود. اصلاً به خاطر همين، احساس افتخار مي كردند. پس عجيب نيست كه وقتي به سري B سقوط مي  كنند، همه اعتراض كنند.
*تو اين چند سالي كه در مسينا بودي، تا حالا اتفاق افتاده كه مدير تيم به رختكن بيايد و بگويد ما بايد اين بازي را ببازيم؟
- نه، توي رختكن به اين صراحت نمي گويند. فقط به چند تا از بازيكنان مي گويند.
*آن بازيكناني كه از ماجرا خبردار مي شوند، به بقيه خبر مي دهند؟
- نه، اگر از تيمي، پنج نفر بدانند تيم بايد ببازد، آنها كارشان را بلدند. حالا هرقدر هم كه باقي بازيكنان زور بزنند، نمي توانند كاري بكنند.
*قدرتي كه موجي در فوتبال ايتاليا به دست آورد، چه قدر به خانواده آنيلي ها ارتباط داشت؟
- البته از خانواده آنيلي، ديگر كسي نمانده. خودش و برادرهايش كه مرده اند. فقط پسرانش مانده اند. شايد براي همين بود كه ديگر نتوانستند اين ماجرا را لاپوشاني كنند.
*آنيلي بزرگ، فوتبالي بود؟
- كاملاً، حتي سر تمرينات تيم هم مي آمد.
*چرا يوونتوس با اين كه چنين قدرت مالي بزرگي پشت سرش است، هر سال بازيكنان بزرگش را مي فروشد و در عوض بازيكنان درجه دو مي خرد؟
- بازيكنان بزرگ، چند سال كه براي يوونتوس بازي مي كنند، با باشگاه به مشكل مي خورند. زيدان در سال آخر، با يوونتوس مشكل داشت. حتي داويدز. براي همين، يوونتوس ستاره هايش را مي فروشد و از فروششان سود خوبي مي كند.
*چرا يوونتوس، هيچ بازيكن بزرگي نمي خرد؟ هميشه خريدهاي اين تيم، بازيكنان درجه دو هستند؟
- وقتي موجي مي توانست بدون خرج هاي ميلياردي، تيم را قهرمان سري A كند، ديگر چه احتياجي بود كه بخواهد بازيكنان گران قيمت بخرد؟ هميشه يوونتوس با چهار تا مدافع، دو هافبك و يك مهاجم، خوب بازي مي كند. اصلاً اين در فوتبال ايتاليا مشهور است. باور نمي كنيد كه يوونتوس هر سال در سري A ، كوپا ايتاليا و ليگ قهرمانان اروپا پانزده تا بازيكن بيشتر نداشت؟ در حالي كه ميلان بيست و دو تا بازيكن داشت.
*نفوذ يوونتوس به ليگ قهرمانان نرسيده بود؟
- حتي در ليگ قهرمانان هم چند تا بازي را مشكوك بردند. پارسال در تورين با يك تيم هلندي مساوي كردند. بعد در زمين حريف، بازي را سه بر صفر بردند. بعد همه فهميدند كه يوونتوس، آن جا هم تباني كرده است.
*در دادگاه ايتاليا، ميلان، فيورنتينا و لاتزيو هم محكوم شدند. اين چهار تيم هم با موجي رابطه داشتند؟
- اين سه تا باشگاه هم قدرت خودشان را داشتند و تا جايي كه قدرتشان اجازه مي داد، در نتيجه بازي ها دخالت مي كردند. اما قدرت آنها اصلاً با موجي قابل مقايسه نبود.
*از اين كه در فضايي فوتبال بازي مي كني كه تمام مسابقات از قبل نتيجه اش مشخص است، سرخورده نمي شوي؟
- امسال ما توي بازي با يوونتوس، دقيقه پانزده گل زديم و جلو افتاديم. بعد هم كه يووه بازي را مساوي كرد، باز گل زديم و دو بر يك شديم. اما دقايق آخر، يوونتوس با پنالتي، دو بر دو كرد. بالاخره هر قدر هم كه تلاش كني، نمي تواني نتيجه را عوض كني. اصلاً وقتي ما با يووه بازي داريم، همه ذهن ها آماده است كه ما به يوونتوس مي بازيم. حتي پس از اين كه با ناداوري هم ببازيم، اصلاً به باخت فكر نمي كنيم. هميشه فقط به اين فكر مي كنيم كه جلوي يوونتوس، بهترين بازي را انجام دهيم، نه اين كه بازي را ببريم.
*الآن دو سال است كه با مسينا، جلوي يوونتوس بازي مي كني. در هر چهار مسابقه هم مأمور مهار زلاتان ابراهيموويچ بودي. فقط در بازي آخر توانست گل بزند.
- البته در آن مسابقه هم هافبك مان پنالتي كرد. وگرنه زلاتان نمي توانست گل بزند.
بر گرفته از همشهري جوان

ورزش
انديشه
سخنگاه
سياست
كتاب
شهرآرا
موسيقي
|  انديشه  |  سخنگاه  |  سياست  |  كتاب  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |