به بهانه تغيير كاربري اراضي پيرامون درياچه ولشت
طبيعت ايران و حقوق نسل ها
در ياچه ولشت
فضاهاي طبيعي و كميابي مثل پارك گلستان، درياچه ولشت، جنگل هاي ايران و دامنه هاي زيباي كوهستاني، نبايد در معرض دست اندازي اشخاص حقيقي و حقوقي با هدف ساخت و ساز و آسيب رساني به بافت طبيعي اين فضاها قرار بگيرد
|
|
تابستان امسال فرصتي پيش آمد تا از جنگل كم نظير گلستان ديدن كنم. با تماشاي اين طبيعت زيبا و موهبت بزرگ متوجه شدم كه پروردگار عالم چه مواهبي را در جاي جاي اين سرزمين پهناور به ما ارزاني داشته است، اما دريغا كه قدرش را نمي دانيم چون زماني كه از سفر بازگشته بودم و روزنامه همشهري را در منزل مطالعه مي كردم، خبر تلخ، دست اندازي زمين خواران به اراضي اطراف درياچه ولشت توجهم را جلب كرد.
چند سال پيش فرصت ديدار از اين درياچه آب شيرين بي نظير پيش آمد. از جمله همراهان ما يك مهندس زمين شناس بود. او مي گفت، اين درياچه و پديد آمدنش شبيه به معجزه است. چون به علت زمين لغزش هاي مكرر كه در اين نقطه از استان مازندران پيوسته رخ مي دهد بخشي از سفره هاي آب زيرزميني، در اين نقطه جمع گرديد و با افزوده شدن رگه هاي آبي ديگري كه در همين مسير جريان داشت، درياچه ولشت پديد آمد. اين درياچه در واقع محصول رفتار پيچيده و قانونمند زمين است. كوچكترين دخالتي در زمين هاي نزديك به درياچه، مثل راهسازي هاي سنگين، ساخت و ساز و معدن كاوي و... اين خطر را در بر دارد كه اولاً درياچه را محو كند و با رانده شدن آب آن به لايه هاي زيرين كه معمولاً از لايه هاي رسي تشكيل شده، خطر زمين لغزه هاي وسيع و خطرناك، بروز خواهد كرد و ما اين مجموعه دل انگيز طبيعي را كه درياچه ولشت و تپه ماهورهاي پيرامون آن به وجود آورده از دست مي دهيم و علاوه بر آن دچار خسارات سنگين و غيرقابل بازگشت خواهيم شد. حال كه مي خوانم، زمين خواران، با تصرف و قطعه بندي اراضي پيرامون درياچه ولشت، تا چه اندازه آن هشدارها را ناديده گرفته و چنين خطري را دامن زده اند، بسيار نگران مي شوم. براستي وظيفه ادارات منابع طبيعي چيست و كدام دستگاه يا ارگان بايد جلوي اين قبيل دست اندازي ها را بگيرد؟! چندي پيش خبري همراه با عكس در همشهري چاپ شده بود كه حاكي از احداث رستوران بر بلنداي آبشار ميگون بود. مسئولان مربوطه به جاي آن كه در صدد رفع معضل برآيند به دفاع از تجاوز آشكار به يك حريم طبيعي بكر برآمدند.
فضاهاي طبيعي و كميابي مثل پارك گلستان، درياچه ولشت، جنگل هاي ايران و دامنه هاي زيباي كوهستاني، نبايد در معرض دست اندازي اشخاص حقيقي و حقوقي با هدف ساخت و ساز و آسيب رساني به بافت طبيعي اين فضاها قرار بگيرد. اين ثروت هاي مهم و تجديد ناپذير متعلق به همه مردم است و نسل كنوني و نسل هاي آينده در آن سهيم اند. اين درست نيست كه اشخاص يا سازمانها به اعتبار پولي كه دارند يا از طريق رانت، اين حريم ها را به تصرف و به نفع خود درآورده، در آن تغييرات زيانبار به وجود آورند. جنگل هاي شمال ايران از جمله جنگل گلستان، از آخرين ميراث هاي طبيعي متعلق به دوران سوم زمين شناسي است. حيف است اين جنگل ها به مثابه مزرعه چوب در معرض نابودي قرار بگيرند. ارزش افزوده اين جنگل ها در بهره برداري طولاني از جنبه هاي گردشگري و اكوتوريسم است كه مي تواند درآمدي معادل صادرات نفت را براي آينده كه منابع نفتي به انتها مي رسد، رقم بزند.
نكته ديگر، سهل انگاري ما در استفاده از مواهب طبيعي است. در جنگل زيباي گلستان آنچه كه در كنار زيبايي هاي طبيعي موجب رنجش مي شود، وجود انبوه زباله در گوشه و كنار اين جنگل است. هر كس آمده تفريح كند، زباله ها را نيز در طبيعت رها كرده است. ما كي بايد بياموزيم، كه پس از استفاده از زيبايي هاي طبيعت، زباله ها را با خود برگردانيم، تا آن فضاي نادر، پاك بماند.
اميد است، سازمان حفاظت محيط زيست، منابع طبيعي، جنگلباني و همه دستگاههايي كه در رابطه با حفظ طبيعت و منابع طبيعي ايران مسئول اند، با اقدامات قانوني و فرهنگ سازي از دخل و تصرف در حريم مكان هاي كميابي مثل درياچه ولشت، جلوگيري كنند و اهميت حفظ و نگهداري جنگل ها، رودخانه ها، كوهها، درياها و درياچه ها را به همگان بياموزند.
عباس جهاني
|