دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۵
تغذيه و رشد كودك
علي اميرحسيني
005571.jpg
بيش از نيمي از آمار مرگ كودكان همراه با سوءتغذيه است. غذاي نامناسب، بيماري مكرر، مراقبت و توجه ناكافي عوامل زمينه ساز و ايجاد كننده سوءتغذيه هستند. چنانچه يك خانم در دوران بارداري دچار سوءتغذيه باشد يا يك كودك در دو سال اول عمر دچار سوءتغذيه شود رشد جسمي و ذهني او دچار تأخير شده و براي تمام عمر گرفتار خواهد شد.
حق همه كودكان است كه از تغذيه خوب، محيط مناسب و مراقبت هاي بهداشتي اساسي برخوردار باشند تا در مقابل بيماري محافظت شده و از رشد و تكامل مناسب بهره مند شوند.
كودكان از رشد سريع برخوردارند لذا بايد از تولد تا دو سالگي هر ماه وزن شوند. چنانچه درست وزن نگيرند، مشكلي وجود دارد كه بايد به آن توجه شود. وزن گيري منظم بهترين علامت رشد خوب و حاكي از كسب مهارت هاي تكاملي كودك است. چنانچه كودك در 6 ماه اول عمر فقط شير مادر را دريافت كند از رشد خوبي برخوردار خواهد بود. تغذيه با شير مادر كودك را در مقابل بيماري ها محافظت مي كند، همچنين تضمين كننده رشد خوب جسمي و ذهني و كسب تكامل در كودك است. شيرخواراني كه از شير مادر محروم هستند ممكن است به راحتي كودكاني كه با شير مادر تغذيه مي شوند يادگيري نداشته باشند. چنانچه كودكي به مدت دو ماه وزن نگيرد ممكن است نياز به دريافت مواد مغذي بيشتري داشته باشد، ممكن است بيمار باشد يا نياز به توجه و مراقبت بيشتر داشته باشد. لذا وظيفه والدين و كاركنان بهداشتي درماني كشف سريع علت و رفع آن است. بايد هر كودكي كارت پايش رشد خاص خود را داشته باشد تا وزن او روي آن ثبت شود كه نشانگر رشد كودك باشد. اگر منحني رشد كودك سير بالارونده داشته باشد او خوب رشد مي كند ولي چنانچه صاف و يا نزولي شود جاي تأمل و نگراني خواهد بود. اگر كودكي مرتباً وزن نمي گيرد يا خوب رشد نمي كند سؤالات مهمي مطرح مي شود كه عبارتنداز:
۱ - آيا دفعات غذا خوردن كودك كافي است؟ آيا زماني كه غذاي كمكي شروع مي شود تا پايان دو سالگي دفعات غذا افزايش مي يابد؟ روزانه سه تا پنج بار غذا مي خورد؟
۲ - آيا غذاي كافي دريافت مي كند؟ اگر كودك غذايش را تمام مي كند و باز هم مي خواهد بايد غذاي بيشتري به او داده شود.
۳ - آيا غذاي كودك حاوي انرژي و مواد مغذي كافي است؟ غذاي كودك بايد متنوع و حاوي موادي از تمام گروه هاي غذايي باشد از جمله: گوشت، ماهي، تخم مرغ، حبوبات، خشكبار، غلات، نخود، لوبيا سبز و... و نيز افزودن كمي روغن كه انرژي غذا را افزايش مي دهد.
۴ - آيا كودك از غذا خوردن امتناع مي كند؟ اگر به نظر مي رسد كودك طعم يك غذا را دوست ندارد بايد غذاهاي ديگر به او داده شود، غذاي جديد را بايد تدريجي آغاز كرد.
۵ - آيا كودك بيمار است؟ كودك بيمار نياز به تشويق دارد كه مقداري غذا بخورد. او را بايد مكرر و كم كم غذا داد. بعد از بيماري نيز به مدت يك هفته به يك وعده غذاي اضافي نياز دارد. شيرخواراني كه غذايشان فقط شير مادر است بايستي حداقل روزانه يك وعده شير اضافي به مدت يك هفته دريافت كنند. چنانچه كودكي مكرراً بيمار مي شود بايستي توسط پزشك ديده شود.
۶ - آيا كودك غذاي كافي كه حاوي ويتامين آ باشد دريافت مي كند تا از ابتلاي او به بيماري ها پيشگيري شود؟ شير مادر از لحاظ ويتامين آ غني است. ساير غذاهاي حاوي ويتامين آ عبارتنداز: جگر، تخم مرغ، محصولات لبني، ميوه ها و سبزي هاي زرد و نارنجي و بسياري از سبزي ها با برگ سبز. اگر اين غذاها به مقدار كافي در دسترس نيست بايستي سالي دو بار كپسول ويتامين آ دريافت كند كه دوز آن را براي سن كودك پزشك تعيين مي كند. در مناطقي كه از قطره AD استفاده مي كنند كپسول تجويز نمي شود.
۷ - آيا كودكي كه از شير مادر محروم است شير مصنوعي را با بطري دريافت مي كند؟ در شش ماه اول عمر بهترين غذا شير مادر است كه بايد فقط و فقط آن را دريافت كند. از 6 ماهگي به بعد علاوه بر شير مادر كه بهترين شير و منبع مهم مواد مغذي مختلف است غذاهاي كمكي را نيز بايد دريافت كند. اگر شير مادر نمي خورد استفاده از هر شيري بايد به وسيله فنجان باشد و استفاده از بطري ممنوع است.
۸ - آيا آب و غذاي كودك تميز است؟ چنانچه جواب منفي باشد كودك غالباً بيمار خواهد شد. آنچه قرار است خام خورده شود بايد شسته شود و آنچه كه پختني است بايد خوب پخته شود. غذا وقتي پخته شد و آماده شد بايد بدون تأخير خورده شود اگر بماند بايد به طور كامل حرارت ببيند. آب را بايد از منابع تميز برداشت كرده و در جاي تميز نگهداري كرد. اگر آب رودخانه، حوض، چشمه و غيره مصرف مي شود بايد جوشانيده شود. اگر چاه و چشمه محافظت شده است آب آن مي تواند تميز باشد. آب لوله كشي نيز كه كلرينه مي شود تميز است.
۹ - آيا بيشتر اوقات كودك تنهاست يا توسط كودك بزرگ تر نگهداري مي شود؟ اگر چنين است ممكن است كودك كم  سن نياز به توجه بيشتر از طرف بزرگسالان داشته باشد و اين بخصوص در زمان غذا خوردن لازم است. شير مادر به تنهايي نياز غذايي و نوشيدني كودك را در 6 ماه اول عمر برآورده مي كند. پس از آن لازم است انواع غذاهاي كمكي به تدريج به رژيم غذايي شيرخوار همراه با شير مادر اضافه شود. كودكان در ماه هاي اول زندگي در معرض خطر بيماري ها قرار دارند. تغذيه انحصاري با شير مادر آنها را در مقابل اسهال و بيماري هاي عفوني شايع محافظت مي كند. در حدود 6 ماهگي غذا و نوشيدني هاي ديگر لازم است و تغذيه با شيرمادر تا پايان دو سالگي يا بيشتر همراه با غذا ادامه مي يابد. اگر شيرخوار در شش ماه اول خوب وزن نمي گيرد ممكن است نياز به دفعات بيشتر تغذيه با شير مادر داشته باشد. شيرخواري كه تا 6 ماهگي منحصراً شير مادر مي خورد نياز به ساير مايعات حتي آب ندارد.
شيرخواري كه خوب وزن نمي گيرد ممكن است بيمار باشد يا شير كافي دريافت نكند، بايد پزشك او را ببيند و مادر نيز راهنمايي شود كه چگونه شير بيشتري به فرزندش برساند. در سن حدود 6 ماهگي تغذيه تكميلي آغاز مي شود. به ترتيب هفته مي توان از غلات، گوشت، (گوسفند، مرغ، گوساله) سبزي هاي پخته شده و له شده و... استفاده كرد. شيرخواران از 6 تا 12 ماهگي همچنان به دريافت مكرر شير مادر نياز دارند و غذاي كمكي بايد بعد از شير مادر به آنان داده شود. بعد از 6 ماهگي به لحاظ خوردن غذا و خزيدن و تماس بيشتر با اطراف، خطر بيماري هاي عفوني افزايش مي يابد. لذا بايستي دست هاي كودك را شست. كودكان از 6 ماهگي تا دو سالگي نياز به پنج نوبت غذا دارند. سوءتغذيه در دو سال اول عمر رشد كودك را به تأخير انداخته و آثار آن در تمام عمر باقي خواهد ماند. براي رشد خوب و سالم ماندن بايد كودك مواد غذايي مختلف شامل گوشت، ماهي، حبوبات، غلات، تخم مرغ، ميوه و سبزي را علاوه بر شير مادر دريافت كند.
معده كودكان كوچك است و در يك وعده نمي توانند غذاي مورد نياز خود را بخورند چون نياز آنان و سوخت و سازشان زياد است بنابراين حائز اهميت است كه كودكان به دفعات كافي غذا دريافت كنند تا نيازشان برآورده شود. اگر ظرف غذا مشترك باشد ممكن است بچه هاي كوچك غذاي كافي دريافت نكنند. كودك بايد از بشقاب جداگانه استفاده نمايد تا والدين يا مربيان بفهمند كه چه مقدار غذا خورده است. ممكن است بچه هاي كوچك نياز به تشويق يا كمك براي غذا خوردن داشته باشند.
كودكان نياز به ويتامين آ دارند تا در مقابل بيماري ها مقاوم شده و ديد چشمشان آسيب نبيند.
در 6 ماه اول عمر شير مادر منبع ويتامين آ است و نياز كودك را برآورده مي كند. مادر بايد از غذاهاي محتوي ويتامين آ استفاده كند يا خود ويتامين آ را دريافت كند.
شيرخواران از 6 ماهگي نيز بايد ويتامين آ را از طريق غذا يا مكمل دريافت نمايند. در كشور ما از 15 روزگي قطره ويتامين شروع مي شود.
ويتامين آ در جگر، تخم مرغ، محصولات لبني، روغن كبد ماهي چرب، انبه، خربزه درختي، سيب زميني زرد شيرين، سبزي هاي با برگ سبز تيره و هويج موجود است. هنگامي كه كودكان ويتامين آ كافي دريافت نكنند با خطر شب كوري و ديد ناكافي در غروب يا شب مواجه مي شوند. در بعضي از كشورها در سنين 6 ماهگي تا پنج سالگي ساليانه يك تا دو بار كپسول ويتامين آ به همه كودكان داده مي شود.
بيماري هايي نظير اسهال و سرخك ويتامين آ موجود در بدن كودك را به مصرف مي رسانند. تغذيه بيشتر شيرخوار با شير مادر مي تواند اين كمبود را جبران كند. در كودكان بالاتر از 6 ماه ميوه ها و سبزي ها، شير، تخم مرغ، جگر و محصولات لبني مي توانند اين نيازها را تأمين كنند. كودكان دچار اسهال طولاني بيشتر از 14 روز يا سرخك بايد كپسول ويتامين آ دريافت كنند. كودكان نياز به غذاي محتوي آهن دارند تا از توانايي فيزيكي و ذهني كافي برخوردار شوند. كم خوني كه به دليل كمبود آهن اتفاق مي افتد مي تواند رشد فيزيكي و ذهني كودك را مختل كند. علائم كم خوني شامل رنگ پريدگي زبان، كف دست و پا، داخل لب، خستگي و تنگي نفس است.
الف- حتي كم خوني خفيف شيرخواران و بچه هاي كوچك مي تواند تكامل هوشي آنان را مختل كند.
ب- كم خوني در بچه هاي زير دو سال ممكن است اختلال در تعادل و هماهنگي به وجود آورده و كودك را منزوي، بي تفاوت و بي ميل در كارها كند. در نتيجه توان او براي تعامل در ايجاد اثر متقابل بر يكديگر كاهش يافته، تكامل هوشي او ممكن است به تأخير افتد.
كم خوني در بارداري موجب تشديد خونريزي مادر، افزايش خطر عفونت هنگام زايمان و مشكلاتي از اين قبيل براي مادر مي شود. شيرخواران متولد شده از مادران كم خون غالباً از وزن كم و كم خوني رنج مي برند. مصرف آهن در مادران باردار، مادر و شيرخوار را محافظت مي كند. آهن در جگر، گوشت، تخم مرغ و حبوبات وجود دارد. افزودن آهن به بعضي مواد غذايي نيز از كم خوني پيشگيري مي كند. مالاريا و كرم قلاب دار مي توانند منجر به كم خوني شده يا آن را بدتر كنند. استفاده از پشه بند، جلوي نيش پشه را مي گيرد. در مناطق آلوده به انگل نيز رعايت بهداشت به پيشگيري از ابتلا به بيماري هاي انگلي كمك مي كند. نبايد كودكان نزديك توالت ها و محل دفع مدفوع بازي كنند. بايد دستشان را شسته و حتماً كفش بپوشند كه از آلودگي انگلي پيشگيري شود.
استفاده از نمك يددار براي پيشگيري از ناتواني ها و تأخير تكامل مفيد است. به اميد آنكه تمام مادران امروز و مادران آينده اهميت تغذيه صحيح و جايگاه تغذيه با شير مادر را درك كنند و كودك خود را از حق مسلم محروم نكنند.

پنجره
هيچ كس مرا دوست ندارد!
علي دلدار
مادر جواني به خاطر كار زشتي كه پسرش كرده بود، با تندي از او خواست به بيرون از اتاق برود و چوب دستي با خود بياورد و خود را براي يك كتك جانانه آماده كند و چون نخستين بار بود كه تنبيه را ضروري يافته بود خود در انديشه فرو رفت كه چگونه بايستي بزند كه كارگر افتد و پسر درسي از مادر گرفته باشد.
زمان درازي گذشت تا اين كه پسر گريان بازگشت و چوب دستي با خود نداشت. با گريه به مادر گفت هرچه گشتم چوبي نيافتم، ولي مگر تو نمي خواستي مرا بزني،  بيا، سنگ برايت آورده ام، با آن هم مي تواني مرا بزني و سنگ هم درد مي آورد. مادر با ديدن حال پسر، رفتارش و گريه اي كه سر داده بود خود به گريه افتاد، سنگ را از او گرفت و به دور انداخت، پسر را در آغوش كشيد و نوازش كرد.
مطابق تعريف سازمان بهداشت جهاني، هر نوع رفتار غيرطبيعي كه منجر به آزاررساندن به خود و ديگري اعم از جسمي، رواني يا هر دو باشد، خشونت ناميده مي شود. از انواع خشونت عليه كودكان مي توان به تنبيه بدني، سخن نگفتن با كودك به منظور تنبيه او، تهديد كودك، آزار جنسي و آزار روحي و رواني نام برد. طبق ماده 19 پيمان نامه حقوق كودك مصوب مجمع عمومي سازمان ملل در 29 آبان 1368، كشورهاي عضو اين پيمان نامه، بايد كليه اقدامات قانوني،  اجرايي، اجتماعي و آموزشي لازم را به عمل آورند تا كودك را در برابر هرگونه خشونت مورد حمايت قرار دهند. همچنين تعريف ديگري از سازمان ملل، كودك را فردي زير سن 18 سال بيان مي كند.
غالب والدين حتي صبورترين آن ها گاهي آرامش خود را از دست مي دهند و بر سر كودكان فرياد مي كشند. بر اساس مطالعاتي كه سال 2003 در آمريكا انجام شده، 88 درصد از 991 خانواده  مورد تحقيق بر سر كودكان شان فرياد كشيده و يا به آن ها غر زده بودند. 98 درصد كودكان اين خانواده ها  در گروه سني زير 7 سال بوده اند.
والديني كه به طور مرتب بر سر كودكان فرياد مي كشند، آن ها را در معرض آزارهاي عاطفي قرار مي دهند؛ اين در حالي است كه آزارهاي عاطفي مي تواند به اندازه آزارهاي جسمي به كودكان آسيب برساند.
مطالعات روان شناسي نشان مي دهد ميان خشونت و ميزان آسيب هاي رواني رابطه مستقيم وجود دارد كه به شكل واكنش هاي خشونت  بار در جامعه بروز مي كند. تحقيقات انجام شده گواه اين موضوع است كه براي كاستن جرايم بزهكاري  و خشونت در جامعه، بايد شيوه هاي تربيت كودكان به ويژه نقش پدران و مادران را در اين باره مطالعه كرد. مطالعات تأييد مي كند هرچه رشته  دل بستگي اوليه  كودك به خانواده بيش تر بوده و فضاي زندگي كودكي امن، صميمي و حمايت كننده تر باشد، ميزان اعتماد او به محيط افزايش مي يابد و اين خود سبب مي شود كودك ارتباط مناسبي با محيط خود برقرار كند و ديگر نسبت به آن خشم، وحشت و ترس نداشته باشد. از اين روست كه كودكان در بزرگ سالي به سوي خشونت و بزهكاري روي نمي آورند.
كودك بايد در فضاي امن، آرام، قابل اعتماد و در پس حمايت هاي والدين، تجارب مثبتي از محيط پيرامون كسب كند.
با نگاه به خانواده هايي كه ناخواسته و نادانسته فرزند خود را مورد خشونت قرار مي دهند، پيوسته از خود اين پرسش را داريم، آيا مي شود روزگاري فرا برسد كه واژه  خشونت از فرهنگ انساني پاك شود؟
منبع: نامه مربي (نشريه موسسه پژوهشي كودكان دنيا)

به بهانه 24 مهر، روز پيوند اوليا و مربيان
پيوند متزلزل علم و آسايش
محمدرضا هاديلو
005580.jpg
امروز روز پيوند اوليا و مربيان است؛ واژه اي كه تقريباً تمام خانواده هاي داراي دانش آموز با آن آشنا هستند.
نامه هاي پي درپي جلسه اوليا و مربيان كه توسط دانش آموزان از مدرسه به خانه مي رسند و جملاتي مانند بازهم پول مي خوان...! ، آخه من كه نمي تونم هر روز مرخصي بگيرم بيام مدرسه...! ، مثل هميشه، مشكلات مدرسه و نيازها و كمبودها و...! و اگه وقت كردم ميام... خيال دانش آموز را راحت مي كند كه پيوند اوليا و مربيان فقط يك حرف است و خانه و مدرسه دو مكان جداي از هم هستند كه مسائل و مشكلاتشان هيچ ربطي به هم ندارند.
اما به راستي اين گسست و فاصله از كجا نشأت گرفته است؟
آيا سازمان آموزش و پرورش توانسته با شناخت نيازهاي زير مجموعه عظيم خود به رفع آنها بپردازد؟
آيا دانش آموزان، معلمان، مربيان و والدين به موازات يكديگر و مطابق با علوم روز در حركتند؟
آيا در مدارس به همان اندازه كه به بحث آموزش توجه مي شود، پرورش نيز مورد نظر قرار مي گيرد؟
و آيا...
***
امسال 700 هزار كلاس درس به روي 15 ميليون دانش آموز لبخند زدند تا 3 ميليون بازمانده از تحصيل- كه در كشور وجود دارند- با حسرت به آنها نگاه كنند. در اول مهرماه 1385 صداي زنگ تمام مدارس ايران بار ديگر خانواده ها را به تكاپو انداخت تا خود را براي يك سال تحصيلي جديد با هزاران درد و مشكل و گره كور آماده كنند.
عدالت آموزشي
عدالت آموزشي به عنوان يكي از مقولات عدالت مطرح شده كه رئيس جمهور محترم نيز تاكيد بسزايي برآن دارند و وزير آموزش و پرورش در اولين روز آغاز سال تحصيلي جديد با اشاره به آن گفت: براي گام برداشتن در راه عدالت، عدالت آموزشي و به خصوص حل مشكلات معلمان كه همچنان مورد توجه رئيس جمهور خواهد بود، روز به روز به شكوفايي محيط هاي تعليم و تربيت افزوده مي شود...!
آقاي وزير نگفتند مسائل مورد توجه رئيس جمهور، در وزارتخانه متبوع ايشان چقدر در اولويت قرار دارند. چند روز بعد رئيس مجلس شوراي اسلامي در مراسم بازگشايي مراكز تربيت معلم گفت: تربيت معلم خوب، تنها راه نجات آموزش و پرورش و پيشرفت علمي در كشور است. بايد آموزش را جدي بگيريم، بايد براي مراكز تربيت معلم اهميت قائل شويم، كشوري كه بخواهد به علم برسد، اما روش هاي آموزشي را به عنوان علم مورد توجه قرار ندهد به علم نمي رسد.
حداد عادل تاكيد كرد: متأسفانه در كشور ما توجه به روش تدريس هنوز به عنوان يك رشته دانشگاهي و علمي معتبر تلقي نشده و نتيجه آن اين است كه دانشسراهاي تربيت معلم با بيش از 80 سال سابقه، (كه اكنون تبديل به دانشگاه شده اند) اصرار دارد اسم تربيت معلم را بردارد، ما اهميت تربيت معلم و روش تدريس را درك نكرديم و تا وقتي مشكلات حل نشود ما در علم جهش نخواهيم داشت.
رئيس جمهور نيز در هفتصد و سي و هشتمين جلسه شوراي عالي آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش بايد انسان هايي تربيت كند كه خداپرست، عدالت دوست، شجاع، عالم و خلاق باشند، در حالي كه امروز عمده كار نظام آموزشي حول محور علم و تربيت عالم است و چندان توجهي به عنصر خلاقيت وجود ندارد.
بدون شك بايد به اين جمله ايمان آورد كه آموزش و پرورش حساس ترين بخش جامعه به شمار مي آيد، جايي كه فكر و روح و جسم نسل آينده شكل مي گيرد و مسير حركت شهروندان را تعيين مي كند.اين سيستم فقير و غني نمي شناسد و بايد مورد توجه خاص دولت قرار گيرد و براي توزيع عادلانه امكانات آموزشي و ايجاد فضاهاي مناسب پرورشي تلاش وافري شود.
دنياي معلمان
در حال حاضر 350 تا 380 هزار معلم فاقد مسكن داريم كه 53 هزار نفر از آنان بالاي 25 سال سابقه دارند و 66 هزار و 618 نفر از آنان زوج فرهنگي و 4 هزار و 429 نفر سرپرست خانواده هستند.مشت نشانه خروار است، با همين چند عدد و رقم به راحتي مي توان به دنياي پردرد و رنج معلمان پي برد. البته امنيت شغلي نيز از ديگر موارد مهمي به شمار مي آيد كه گروه كثيري از معلمان با آن بيگانه اند.در سال تحصيلي جديد بيش از 60 هزار معلم حق التدريس در مدارس كشور مشغول به كار شده اند. معلماني كه در استخدام وزارتخانه نيستند اما به خاطر نياز بايد تمام مشكلات را به جان بخرند.
معلمان آنقدر درگير قيل و قال زندگي هستند كه بعضاً مي توان به راحتي متوجه شد دانش آموزان در زمينه هايي همچون تحقيقات علمي يا اطلاعات كامپيوتري و اينترنتي كه جزو معلومات روز و پراهميت به شمار مي آيند از آنها جلوترند. معلمي كه داراي تجربه، مهارت، تخصص كافي و آشنا به اطلاعات عمومي و مورد نياز كلاس درس نباشد مطمئناً حرفي براي گفتن نخواهد داشت، حلقه پيوند معلم و دانش آموز، معلومات مدرس است و در صورت فقدان اين حلقه هيچ ارتباطي بين آنها برقرار نخواهد شد.
معلمان آنقدر تحت فشار قرار دارند كه به جاي صرف وقت خود در راه تحقيق و مطالعه و فرا گرفتن علوم روز، درست 13 روز پس از بازگشايي مدارس روبه روي ساختمان اصلي وزارتخانه آموزش و پرورش تجمع كردند تا از مسئولان بخواهند به مطالباتشان در زمينه حقوق، مزايا، طرح ارتقاي شغلي، طرح جديد ارزشيابي، معلمان مازاد و مشكلات مربوط به معلمان بازنشسته و... رسيدگي شود.آنها از كاهش 50 درصدي قدرت خريد معلمان، وعده هاي بي پاسخ وزير آموزش و پرورش و بي توجهي به لايحه نظام پرداخت هماهنگ انتقاد مي كنند و در بيانيه خود از رئيس جمهور مي خواهند تا براي چند روز جمعيت يك ميليوني فرهنگيان را همچون استاني بنگرند و به مشكلات آنان رسيدگي كنند.
آري! بي توجهي به قشر فرهنگي، بي توجهي به سرنوشت 15 ميليون دانش آموز است، بي توجهي به نسل فردا و آينده اين كشور است.
مشكلات معلمان به همين جا ختم نمي شود. گروهي از كارشناسان معتقدند دوري مكان زندگي آموزگاران از محل تدريس آنان آسيب هاي جدي مادي و معنوي بسياري به دنبال دارد.
دكتر عليرضا شريفي، مي گويد: در شهرهاي بزرگي نظير تهران بين 20 تا 25 درصد درآمد ماهانه معلمان در راه رفت و برگشت هزينه مي شود و اين در حالي است كه در كل درآمد اين افراد به سختي كفاف زندگيشان را مي دهد.
اين جامعه شناس ادامه مي دهد: معلماني كه براي رسيدن به محل تدريس خود مسافت هاي طولاني مي پيمايند در دراز مدت نسبت به معلماني كه چنين مشكلي را ندارند دچار ركود مطالعاتي مي شوند. چرا كه بيشتر زمان و انرژي آنان در راه رسيدن به خانه و مدرسه تلف مي شود.
جاي خالي پرورش
زنگ پرورشي كه در هفته حدود 2 ساعت از زمان حضور دانش آموزان در مدرسه را به خود اختصاص مي دهد از بي برنامه ترين زنگ ها در برنامه تحصيلي به شمار مي آيد. واژه پرورش نه فقط براي دانش آموزان بلكه براي معلمان و حتي مسئولان هم تعريف نشده است.
زنگ پرورشي يعني زنگ بيكاري، زنگ ورزش و دو ساعت بدون هيچ معلم و مربي اي وقت را هدر دادن. هر چند خبرهايي مبني بر تدوين كتاب هاي بازي هاي پرورشي و برنامه هاي مربوط به كلاس هاي پرورشي در اتاق هاي فكر ويژه!! در وزارت آموزش و پرورش به گوش مي رسد، اما تا پايان مطالعه و تدوين و تاييد و توزيع كتاب ها راه بسي طولاني است.
سيدباقر پيش نمازي، معاون امور پرورشي و تربيت بدني وزارتخانه گفته: مطالعات بر روي موارد پرورشي در دست كارشناسان و باز مهندسي است و نتايج آن به مرور زمان اعلام خواهد شد!
به گفته وي، محتواي دروس پرورشي در دوره راهنمايي و متوسطه دگرگون خواهد شد و بخشي از آن به منظور تلفيق آموزه هاي پرورشي با ورزش و نشاط آميخته و به اين ترتيب دريافت اهداف تربيتي مؤثرتر واقع خواهد شد.
متأسفانه تمام وعده ها در حد حرف باقي ماند و هيچ قول و وعده اي عملي نمي شود. آنقدر آقاي وزير حرف ها و شعارهايش در زمان كسب راي اعتماد از مجلس را به دست فراموشي سپرد كه در روز پيوند اوليا و مربيان خبر طرح استيضاح ايشان دهان به دهان مي چرخد.
چند روز پيش قدرت الله ايماني از آماده شدن طرح استيضاح محمود فرشيدي، وزير آموزش و پرورش در مجلس شوراي اسلامي خبر داد.
نماينده خرم آباد دلايل عمده طرح استيضاح را ضعف شديد مديريت و عدم توانمندي در تسلط وزير بر وزارتخانه، عدم شايسته سالاري در انتصاب مديران ستادهاي اجرايي و روساي مدارس كشور و ترويج حزب گرايي و خويشاوند سالاري در اين كار، ايجاد هرج و مرج و نابساماني و اداره ملوك الطوايفي ادارات آموزش و پرورش، ورود آگاهانه به مناقشات و تسويه حساب هاي حزبي، شخصي و محلي و حمايت از افراد و احزاب خاص، عدم پاسخگويي به مطالبات به حق فرهنگيان، عدم پايبندي به شعارهاي مطرح شده در زمان راي اعتماد و عدم تعامل مثبت با نمايندگان ملت عنوان كرد.
حال خودتان قضاوت كنيد آيا بهتر نبود به جاي روز پيوند اوليا و مربيان كه با حضور دانش آموزان هميشه برقرار است، روزي را به نام پيوند مربيان و مسئولان نام مي نهاديم تا علاوه بر حل مشكلات قشر فرهنگي جامعه نسبت به سرنوشت 15 ميليون دانش آموز هم كمي حساس تر مي شديم.

روزنه
پيوند خانه و مدرسه
دكتر غلامحسين عدالتي
005577.jpg
خانه و مدرسه به عنوان دو نهاد اصلي تعليم وتربيت هر جامعه اي محسوب مي شود. وضعيت موجود هر جامعه اي نتيجه يادگيري ديروز افراد در خانه و مدرسه است و وضعيت فرداي هر جامعه در نتيجه سرمايه گذاري هايي است كه امروز روي دانايي افراد در خانه، مدرسه و جامعه انجام مي گيرد.
يك اصل مهم دانايي مي گويد: آينده يافتني نيست، بلكه ساختني است اگر به دنبال ساختن آينده جامعه هستي بين خانه و مدرسه پل ارتباطي و دانش افزايي بزن و اجازه بده اين پل از جامعه بگذرد. سه ضلع خانه، مدرسه و جامعه وقتي اهداف مشترك تربيتي را دنبال مي كنند و داراي آرمان هاي مشترك، تعريف شده و شفافي بوده و بتوانند توافق عمومي را براي رسيدن به اين اهداف جلب كنند، آينده اي درخشان خواهند داشت. اگر بين اوليا، مربيان و جامعه ارتباط منطقي، مشاركت جويانه و دوطرفه ايجاد نشود كاركرد اين سه ضلع سه پاره خط جدا افتاده از همديگر خواهد بود. خانواده به عنوان يك گروه نسبتاً بادوام كه به وسيله اجداد، ازدواج، يا توافق، به هم بستگي پيدا كرده و با هم زندگي مي كنند واحدي اقتصادي تشكيل مي دهند، از فرزندان خردسال خود مراقبت و نگهداري مي كنند.
در تعريف ديگري از راجرز خانواده چنين توصيف شده است: خانواده، نظامي نيمه بسته است كه نقش ارتباطات داخلي را ايفا مي كند و داراي اعضايي است كه وضعيت ها و مقام هاي مختلفي را در خانواده و اجتماع احراز كرده و با توجه به محتواي وضعيت ها، افكار و ارتباطات خويشاوندي كه مورد تاييد جامعه اي است كه خانواده جزء لاينفك آن است، ايفاي نقش مي كند .
كاركردهاي خانواده
سه كاركرد اساسي خانواده عبارت است از:
۱ - ارضاي نيازهاي عاطفي و رواني مرد و زن؛
۲ - تداوم نسل انساني؛
۳ - پرورش و اجتماعي كردن فرزندان.
يكي از كاركردهاي خانواده علاوه بر توليد نسل كاركرد تعليم و تربيت است.
والدين به عنوان نخستين آموزشگران، اساسي ترين فعاليت ها نظير راه رفتن، سخن گفتن، يادگيري لغات، ابزارهاي انديشيدن، روابط با اشيا و اشخاص، قضاوت درباره خوبي ها و بدي ها و... را در خانه به كودكان مي آموزند.
امروز به جرات مي توان گفت آينده هر كودكي به ميزان دانايي و توانايي اوليا و مربيان يك جامعه  بستگي دارد. هر جامعه اي كه والدين توانمند و مربيان كارآمد دارد انسان هاي فرهيخته اي را به جامعه عرضه مي كند كه باعث تعالي جامعه مي گردد.
شركاي آموزشي
خانواده در جريان تعليم و تربيت با مدرسه شريك مي شود تا به عنوان يك بال با هم افزايي و مشاركت مدرسه كمك كند تا فرزندان داناتر و تواناتر شوند و بتوانند در جامعه زندگي كرده و يك قدم بيشتر به خدا نزديكتر شوند. اوليا و مربيان شريك آموزشي محسوب مي شوند. والدين به عنوان اولين مربيان فرزندان بيشترين تاثير را از نظر عاطفي، رواني، فكري و... روي فرزندان دارند. خانواده سالم فرزند سالمي روانه مدرسه مي كند و مدرسه سالم با داناسازي و معرفت بخشي به دانش آموزان آنها را تواناتر كرده و انسان هاي كارآمدي را به جامعه تحويل مي دهد.
جامعه اي كه طالب انسان هاي كارآمد است بيشترين نگاه خود را ابتدا به خانه و سپس به خانه و مدرسه دوخته است. به نظر اكثر محققان شخصيت كودك در خانه ساخته مي شود. جامعه به عنوان يكي از مشتريان اصلي نظام آموزشي تلاش مي كند حتي قبل از تولد فرزندان، در خانواده ها، در نحوه ازدواج و گزينش همسر با آموزش دختران و پسران جوان دخالت كرده و براي فرزندان آتي جامعه از هم اكنون پدران و مادران كارآمدي تربيت كند. جامعه اسلامي به دنبال خانواده موفق است كه انسان هاي به تعالي رسيده را به جامعه تحويل دهد.
ويژگي هاي خانواده موفق
برخي از ويژگي هاي خانواده موفق عبارتند از:
۱ - در خانواده موفق، نه تنها مشكلات مورد بررسي قرار مي گيرند و تلاش براي حل آنها صورت مي گيرد، بلكه ظرفيت ها و استعدادهاي افراد تا مرز خود شكوفايي مورد استفاده قرار مي گيرد.
۲ - در خانواده موفق، توجه افراد، غالباً معطوف به آينده است و در آينده زندگي مي كنند. آنان به هدفي نياز دارند كه توجهشان را به آينده معطوف سازد.
۳ - در خانواده موفق، افراد از هويتي پرمعنا، روشن و منسجم برخوردار هستند.
۴ - در خانواده موفق، افراد نه تنها به رشد و پيشرفت خويش، بلكه به اعتلاي جمعي اعضاي خانواده مي انديشند و براي تحقق آن، طرح و انديشه جديدي را ارائه مي دهند.
۵ - در خانواده موفق، كار و مسئوليت، به زندگي معنا و دوام مي بخشد.
۶ - در خانواده موفق، تلاش افراد معطوف به دستيابي به تجربه والا است. همكاري و اشتراك مساعي ديگران، تحقق اين هدف را تسهيل مي كند.
۷ - در خانواده موفق، تفسير و تعبير وقايع و رويدادهاي زندگي خوش بينانه است و تجربه و فرصتي براي ارزيابي موقعيت در نيل به پيروزي تلقي مي شود.
خانواده به تعالي رسيده را اين گونه مي توان توصيف كرد: خانواده موفق خانواده اي است كه خدا را ناظر بر اعمال خود مي داند و هر لحظه به ياد اوست. خانواده موفق روي دانايي سرمايه گذاري مي كند تا هزينه ناداني و جهل فرزندان را كه بسيار گران تمام مي شود نپردازد.
در خانواده موفق سه اصل موج مي زند، احترام، اعتبار و مشاركت.
در خانواده موفق شيوه هاي تربيتي همان شيوه هاي انبيا و ائمه اطهار(ع) است.
مدرسه كجاست؟
مدرسه نهاد رسمي تعليم و تربيت است، در مدرسه انسان كشف مي شود، شكوفا مي شود، توانمند مي شود و در جامعه به كار گرفته مي شود.
مدرسه به عنوان مشتري خانواده عمل مي كند، مدرسه كودكان را از خانواده ها مي گيرد، برروي آنها ارزش افزوده ايجاد مي كند و سپس آنها را به جامعه تحويل مي دهد. مدرسه براي تربيت كردن خيلي دير است چون بسياري از عادت هاي رفتار كودكان در خانه شكل گرفته است. در يك نگاه دورنگرانه مدرسه مكاني است كه والدين آينده هم اكنون، در آن جا تربيت مي شوند. نقش سنتي مدرسه به عنوان انتقال دهنده  معلومات امروز به نقش هاي چالش برانگيزي تبديل شده است كه با توجه به تحولات شتابنده و سريع جامعه به ويژه عصر ارتباطات ضرورت يك بازنگري در فلسفه وجودي مدارس ايجاد مي كند. دنياي جديد دنيايي پر از تناقضات، پيچيدگي ها، تفاوت ها و در نهايت كوچك شده است. جامعه از مدرسه انتظار دارد دانش آموزي را به آنجا بفرستد كه بتواند با اين دنيا سازگار شده و آن را اداره كند. مدارسي كه هنوز براي دنياي مرده دانش آموز تربيت مي كنند دانش آموزاني به جامعه تحول خواهند داد كه وقتي آنها به جامعه وارد مي شوند ناتوان از سازگاري با جامعه از خود مي پرسند: اين جا كجاست؟

توانمندسازي پدر و مادر با آموزش
گروه اجتماعي - والدين امروز يا بايستي توانمند باشند يا منتظر عواقب عقب افتادن از فرزنداني باشند كه با زباني متفاوت از زبان والدين خود صحبت مي كنند. نيم نگاهي به تحولات آرام در جامعه  ارتباطي كه با ظهور مراكزي از جمله: گيم نت ها، كافي نت ها، موبايل فروشي ها، فروشگاه هاي كامپيوتري و... خود را نشان مي دهد، به اوليا و مربيان اين هشدار را مي دهد كه يا خودتان را با شرايط جديد وفق داده، سريع ياد بگيريد، زبان فرزندان خود را بفهميد، مطابق زمان فرزند تربيت كنيد، درباره هدف هاي تربيتي و جهت  هاي آن به تفاهم برسيد، آرمان مشترك تربيتي بين خانه- مدرسه و جامعه پيدا كنيد و يا ناخواسته ميدان را به نفع سلطه فرهنگي- تربيتي غول هاي رسانه اي خالي كنيد.
ميليون ها پدر و مادر جديد همه ساله عهده دار شغلي مي شوند كه از جمله دشوارترين مشاغل دنياست: صاحب نوزاد شدن، موجود كوچك و به كلي درمانده، قبول مسئوليت كامل در مقابل سلامتي جسماني و رواني او و تربيت كردن او به گونه اي كه تبديل به شهروند موثر و مفيد گردد. از اين كار دشو ارتر چه كاري را سراغ داريد؟ با همه اين اوصاف چند نفر از والدين براي تقبل اين مسئوليت خطير آموزش مي بينند؟
آموزش خانواده به معني مداخله هاي تربيتي با هدف كمك به خانواده ها براي رفع مشكلات كودكان خود مي باشد؛ به طور معمول والدين نياز به يادگيري روش هاي خاصي از لحاظ رفتاري دارند تا بتوانند در تربيت كودكان خود به گونه اي موثر عمل نمايند. خوب است به جاي كلمه آموزش خانواده از كلمه توانمندسازي خانواده ها استفاده كنيم. آموزش فقط از انتقال مهارت ها صحبت مي كند، ولي توانمندسازي با شريك قرار دادن والدين در امر تعليم و تربيت آنها را در تصميم سازي ها، تصميم گيري ها، هدف  گزيني ها، جهت ها و... مشاركت مي دهد و باعث مي شود كه والدين خود را هميشه مسئول تربيت فرزندان خود دانسته و مدرسه را فقط يك بال فرض كنند كه با بال خانه فرزندان را به پرواز درمي آورند و باعث اوج گيري، شكوفايي، توسعه انساني و در نهايت رسيدن به منزلت اصلي انساني كه خليفه الله است مي شود و اجازه دخالت به مربيان جهت دخالت در فرآيند تربيتي كودك در خانه.
اصل توانمندسازي والدين باعث بهبود مستمر كاركرد خانه، مدرسه و در نهايت جامعه مي شود. توانمندسازي با مشاركت فكري والدين و با ايجاد اضطرار و اضطراب ناشي از عملكرد بد خانه و مدرسه شروع مي شود كه تبعات آن مي تواند افزايش بزهكاري هاي اجتماعي، طلاق، افزايش اعتياد، از بين رفتن اعتماد افراد به يكديگر، گسست خانواده ها، فرار از خانه، بي هويتي فرهنگي فرزندان، ناتواني در تصميم گيري، نداشتن مهارت زندگي، بي هدفي و... باشد.
براي دستيابي به تعامل سازنده خانواده و مدرسه، نظام آموزشي نگرش خود را به شريك آموزشي خود يعني والدين از نگاه سنتي به نگاه پيشرو تغيير داده و با ايجاد بسترهاي لازم عملاً والدين را به مسير جريان تعليم و تربيت مي كشاند.

جدول اعداد (سودوكو)191
005562.jpg

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
شهرآرا
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  شهرآرا  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |