دوشنبه ۱ آبان ۱۳۸۵
محمدنبي حبيبي در گفت وگو با همشهري:
مؤتلفه، حلقه وصل اصولگرايان است
005856.jpg
مريم جمشيدي
در حالي كه فرصت زيادي تا زمان برگزاري انتخابات خبرگان و شوراهاي شهر و روستا باقي نمانده است، دبيركل قديمي ترين حزب اصولگرايي كشور، تأكيد كرد كه در انتخابات پيش رو نيز به دنبال سهم خواهي نيستند و اين كه برنده اين فضا، همانند نهمين انتخابات رياست جمهوري، يك اصولگرا باشد، برايشان كافي است.
محمدنبي حبيبي كه چندي قبل به همراه ساير اعضاي حزب  مؤتلفه، دومين ديدار خود را با مراجع و علماي قم انجام داد، با اشاره به سخنان يكي از مراجع درباره ماهيت مؤتلفه، خاطرنشان كرد كه ما مي توانيم حلقه اتصال بين اصولگراها باشيم.
وي با بيان اين كه مؤتلفه مي خواهد سنگ زيرين آسياب باشد، گفت: البته به عنوان يك حزب سياسي مستقل ، نظر خود را درباره نامزدهاي خبرگان و شوراهاي شهر و روستا، اعلام كرده ايم، اما در نهايت، از آنجا كه به عنوان يك حزب مذهبي- سياسي، به دنبال تشكيل جامعه نمونه اسلامي هستيم، هر ليستي را كه عقل جمعي اصولگرايان آماده كرد، حتي چشم بسته امضا مي كنيم.
* شما معتقديد كه انتخابات خبرگان به عنوان يك اتفاق مهم، احتياج به حضور پرشور مردم دارد و حضور پررنگ مردم را هم منوط به وجود مراجعي براي مشورت دانستيد. حالا بخشي از اين مراجع مشورتي، نيروهاي اصلاح طلب هستند كه آنها و نامزدهايشان هم حضورشان در انتخابات را مشروط به برخي مسائل كرده اند؛ از جمله آن كه نگراني بابت برخورد گزينشي شوراي نگهبان درباره تأييد صلاحيت كانديداهايشان دارند.براي اين موضوع و حضور بخشي ديگر از بدنه جامعه در انتخابات خبرگان به منظور پرشورتر شدن فضاي انتخاباتي، چه توصيه اي داريد؟
تا آنجايي كه بنده اطلاع دارم، در اكثر تشكل هاي گروه هاي دوم خردادي اين نظر وجود دارد كه در انتخابات حضور داشته و تأثير گذار هم باشند. جلساتي هم كه برگزار مي كنند حاكي از آن است كه قصد شركت دارند. البته ما از اين روحيه كاملاً استقبال مي كنيم و معتقديم كه تمام تشكل هاي سياسي كشور، حتي اگر رقيب ما باشند، در انتخابات شركت كنند. اين رقابت اگر با قواعد درست انجام شود، شايد يكي از اثراتش، گسترش حضور مردم باشد. اما اين كه اصلاح طلبان دچار ترديد براي حضور در انتخابات باشند، ادعايي است كه بايد ارزيابي شود چقدر صحت دارد. ارزيابي ما اين است كه كاملاً مساله برايشان جدي بود و قصد كلي آنان، قطعاً شركت در انتخابات است.
* واقعاً بر اين باور هستيد؟
- بله. زيرا شوراي نگهبان، نهاد جديد التاسيس كه نيست. البته من چيزهايي كه در باره مواضع شوراي نگهبان اظهار مي كنند و بعضاً مي گويند كه شوراي نگهبان جناحي عمل مي كند، را قبول ندارم. معتقدم كه مجلس ششم كه اكثريت آن را اصلاح طلبان تشكيل مي دادند، با نظارت همين شوراي نگهبان شكل گرفت و در مجلس هفتم نيز، همين تعداد كه به عنوان اقليت حضور دارند، تحت نظارت شوراي نگهبان وارد مجلس شدند. بهتر است به جاي اين فرافكني ها قبول كنيم كه در شوراي نگهبان افراد متدين، منصف و دلسوز و بي طرف در امور جناحي حضور دارند و محصول كارهاي آنان در دوره هاي مختلف، با هم متفاوت بوده است اگر از اول انقلاب هميشه شاهد مجلس يكدست و مخالف مثلاً جناح چپ بوديم، مي شد ادعا كرد جناحي عمل شده است. اما در تمام دوره ها و حتي انتخابات رياست جمهوري شاهد تركيبي از گروه هاي گوناگون بوديم. معتقدم كه به جاي اين بهانه جويي ها و فرافكني ها، گروه هاي سياسي بهتر است تمام تلاش خود را براي شركت در انتخابات بسيج كنند زيرا هيچ مانعي براي عدم حضور آنان وجود ندارد.
* اما به نظر مي رسد نگراني اصلاح طلبان بيش از مجلس ششم مي باشد .
- استدلال هاي اصلاح طلبان را بدين گونه و با اين استدلال نمي پذيرم. ببينيد! در همين انتخابات رياست جمهوري، به هر دليلي نامزد اصلاح طلبان در مرحله دوم به ميدان رقابت ها آمد. هر چي هم كه ميل داشتند گفتند و حتي از راديو و تلويزيون هم پخش شد. حالا نگاه كنيد كه در مرحله اول طيف اصولگرايان با سابقه هاي مختلف، چه ميزان راي آورد و طيف غيراصولگرا نيز در مجموع چه تعداد راي داشت؟ مجموع آراي اصلاح طلبان در مرحله اول چهار ميليون راي بود، در حالي كه نامزدهايي كه هريك به شكلي اصولگرايي شان را اعلام كرده بودند، چند برابر چهار ميليون راي آوردند. اگر آنها بگويند كه امكانات تبليغي در اختيارمان نبود، اشتباه مي كنند زيرا جز اين كه سخنراني هاي رسمي آنها از تلويزيون پخش شد، كار ديگري هم بايد انجام مي شد؟! لذا اين استدلال كه كار شوراي نگهبان باعث شكست آنها شده يك ادعاي بي مبنا و خارج از منطق به نظر مي رسد.
آنها بايد قبول كنند كه در مقاطعي دولت و مجلس و شوراها را در دست گرفتند و در مراحل بعدي، مردم كه عملكردشان را ديده بودند، به آنها راي ندادند. اصلاح طلبان اگر در ادعايشان مبني بر اعتبار راي مردم صادق هستند، بهتر است در عملكرد خود تجديد نظر كرده و علت شكستشان را متوجه عملكرد شوراي نگهبان نكنند. به طور جدي يك آسيب شناسي داخلي انجام دهند تا اصلاحاتي صورت گيرد.
به عنوان نمونه بگويم كه حزب مشاركت در دوره دبير كلي آقاي دكتر خاتمي، تقريباً هيچ گاه از كلمه مردم سالاري ديني دم نزدند. مردم سالاري گفتند، اما ديني را نگفتند. اما دبير كل جديد در اولين سخنراني اش، اعلام كرد كه در چارچوب مردم سالاري ديني حركت خواهيم كرد. من اين رويكرد را مثبت مي دانم زيرا اشتباه گذشته شان را به شكلي پس گرفتند. در ايران مردم متدين بوده و مي خواهند كه با محتواي ديني كشور اداره شود. پس چرا شايد احتراز مي كردند كه كلمه ديني را به مردم سالاري اضافه نكنند؟ حتي برخي از آنها خروج از حاكميت را مطرح كردند. پس بهتر است به جاي متهم كردن شوراي نگهبان از درون خودشان را بازسازي كنند.
* اما خود شما در صحبت هاي قبلي اعلام كرده ايد كه انتخابات خبرگان، به معناي جناحي، دو قطبي نخواهد بود. اين حرف شما تلويحاً انتخابات را باز تعريف مي كند.
- انتخابات خبرگان با ديد حزبي و جناحي قابل تبيين نيست و موضوعي مهم است كه فراتر از احزاب شكل مي گيرد. يعني مردم يك نوع راي به اصل نظام هم مي دهند. بنابر اين موضوعي مهم تر از اصطكاك هاي جناحي، موضوع ولايت فقيه است. لذا در انتخابات خبرگان احزاب مي توانند تشويق كننده خوبي براي مردم باشند اما اين كه جناح ها تعيين تكليف مي كنند، به نظرم درست نيست.
به همين دليل معتقدم كه جامعه مدرسين و روحانيت نيز، با ديد جناحي در انتخابات خبرگان عمل نمي كنند. آنها عملشان مربوط به كليت نظامي است كه سطحش خيلي بالاتر از رقابت هاي حزبي است.
* در دوره هاي انتخابات قبلي، به منظور ايجاد هماهنگي و ائتلاف بين نيروهاي اصولگرا، شوراي هماهنگي وجود داشت و فعاليت مي كرد. در انتخابات پيش رو شوراي هماهنگي وجود ندارد. حالا مي خواهم بپرسم كه آيا فردي يا جرياني به عنوان محور وجود دارد كه بخواهد طيف هاي اصولگرا را به يك ائتلاف و اتحادي برساند؟
- در انتخابات شوراها و مجلس معتقدم كه شوراي هماهنگي بسيار موفق بود. در انتخابات رياست جمهوري نيز عملكرد شوراي هماهنگي تفاوتي با انتخابات شوراها و مجلس نداشت و فقط نامزدها با اعمال سليقه شخصي، خارج از تصميمات شوراي هماهنگي رفتار كردند كه در نتيجه، تعدد و تفرق كانديداها پيش آمد. در حال حاضر اين كه بگوييم هماهنگي حول يك شخص خاص صورت مي گيرد، نه! چنين چيزي وجود ندارد. بلكه شخصيت هاي اصولگرا هر كدام به نسبت نفوذ و مقبوليتي كه دارند، در تلاشند تا يك نوع هماهنگي بين نيروها براي دو انتخابات پيش رو به وجود آيد. البته من احتمال يك هماهنگي كامل در خبرگان را خيلي قوي مي دانم. در انتخابات شوراها نيز كه اختلاف سليقه ها ممكن است بيشتر باشد، دغدغه دستيابي به آن هماهنگي وجود دارد. با اين حال اميدواريم كه تشكل هاي اصولگرا از جمله خود ما، اگر با روحيه پرهيز از تعصب گروهي، با روحيه عدم سهم خواهي و با روحيه حركت براساس عقل جمعي حركت كنند، به فراهم شدن زمينه هماهنگي در انتخابات شوراها نزديك شويم.
* شما در انتخابات رياست جمهوري از احمدي نژاد حمايت كرديد و در عين حال به هيچ سهمي در دولت دست نيافتيد و هنوز هم ظاهراً عليرغم اين كه از موتلفه نيرويي در بدنه دولت حضور ندارد، از دولت حمايت مي كنيد. به نظر مي رسد كه بين احزاب اصولگرا، تنها شما هستيد كه چنين روشي را در پيش گرفته و ساير گروه ها، به اين شكل عمل نمي كنند. بنابر اين فكر نمي كنيد آنچه كه عنوان كرديد، خيلي خوشبينانه است؟ زيرا عملكرد ساير احزاب اصولگرا، حاكي از آن است كه به سهم خواهي هم فكر مي كنند.
- استدلال موتلفه براي عدم سهم خواهي و عدم ورود انفرادي به فضاي انتخاباتي اين است كه اگر در شهري، شوراي شهر از اصولگرايان تشكيل شود، بهتر است يا آن كه با سهم خواهي، باعث شكستن راي اصولگرايان شده و رقيب راي بياورد؟ بنابر اين ترجيح ما آن است كه منتخب يك اصول گرا باشد كه البته اگر موتلفه اي هم باشد، براي ما يك امتياز حزبي است ولي اگر موتلفه اي نبود، ما از ميان دو گزينه راي آوردن يك نيروي رقيب جدي و نيروي هم فكر غيرموتلفه اي بنابر عقل سياسي، از نيروي هم فكر غير موتلفه اي ولي اصول گرا، استقبال مي كنيم. بنابر اين دغدغه ما تعصب حزبي و گروهي نيست، دغدغه ما اصولگرايي است. لذا بقيه گروه ها نيز اگر با اين استدلال وارد فضاي انتخابات بشوند به همين نتيجه اي كه ما مي رسيم، خواهند رسيد.
انقلاب را با همان تعريف جامع مقام معظم رهبري از اصولگرايي و اصولگرايان، بايد اداره كرد. حالا اين اصولگرا، عضو حزب موتلفه بود، خوشحال مي شويم اما اگر نبود، دغدغه ما اين نيست كه حتماً با يك تعصب گروهي با اين مسايل برخورد مي كنيم. به همين دليل عدم سهم خواهي خود را در تمام انتخابات عملاً ثابت كرده ايم.
* پس موتلفه، در انتخابات شوراي شهر هم، به دنبال ارائه ليست جداگانه اي نخواهد رفت؟
- برداشت شما كاملاً درست است. در حال حاضر ما هيچ سرفصلي در بحث هاي موتلفه باز نكرده ايم كه جداي از بقيه اصولگرايان تكروي كنيم. نمي گويم روي نامزدها مطالعه نمي كنيم و نظر نداريم. به دفاترمان هم اعلام كرده ايم كه بر روي كانديداهاي واجد شرايط براي شوراهاي شهر، مطالعه كنيد و مطالعه خود را هم محدود به اعضاي موتلفه نكنيد. بلكه اصل بر اصولگرا بودن باشد، بنابر اين ما نظر خود را در باره نامزدهاي انتخابات شوراي شهر هم خواهيم داشت، اما ترجيح مي دهيم كه اين نظرمان را همراه با نظرات ساير تشكل هاي اصولگرا، يك جا مطرح كنيم و عقل جمعي اصولگرايان در هر نقطه از كشور، به هر چه رسيد ما از همين الان آن را امضا مي كنيم.

سياست
اجتماعي
انديشه
شهرآرا
|   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |