ديدگاه
رهايي از فشار زندگي با اعتياد
بيراهه
امروز، با توجه به نحوه تربيت فرزندان در خانواده و جامعه، افراد تا حد زيادي به سمت وابستگي هاي عاطفي و مادي سوق داده مي شوند و حاصل چنين مسائلي تنها اين است كه افراد در بزرگسالي، به هنگام مقابله با مشكلات، احساس ضعف مي كنند و براي به دست آوردن آرامش خود به راه هاي نامناسب كشيده مي شوند كه نتيجه آن تنها آرامشي دروغين و لحظه اي است.
در كمتر از 50 سال پيش، در بعضي از شهرهاي كشور خودمان حتي شاهد قضيه پذيرايي مهمانان با ترياك بوديم. بالطبع اين گونه مسائل بي تأثير در بروز و گسترش اين پديده زيان بار اجتماعي نبوده است زيرا جوانان و نوجوانان گمان مي كردند كه استفاده از ترياك تا چه حد طبيعي است كه در مهماني ها نيز وجود دارد. به واقع، ترياك و سيگار را مسكني براي رهايي از غم از دست دادن آن عزيز مي دانستند كه بعدها به يك وسيله پذيرايي نيز مبدل شد.
فشارهاي زندگي خود به چندين دسته تقسيم مي شود كه از بين آنها مي توان به موارد زير اشاره كرد: بيكاري، شكست در ازدواج، ورشكست شدن، مرگ يكي از نزديكان،...
يكي ديگر از مواردي كه به وفور در قشر آسيب پذير جامعه مي بينيم اعتياد مرد خانه به خاطر فشارهاي واردشده از جانب همسر و فرزندانش است. يكي از اين مردان در مصاحبه با مجله اي مي گفت:
من كارمند بودم و زندگي اي معمولي داشتم و دخل و خرجمان با سه بچه، با هم جور بود ولي با همه اينها بعد از تولد دو سالگي بچه سوممان، زنم بناي ناسازگاري گذاشت. مقايسه كردن هايش شروع شد كه فلاني اين چيز را براي خانه اش خريده، چرا ما نداريم و يا آقاي... براي همسرش ماشين گرفته چرا تو نمي گيري و... خلاصه تمام زندگي ما به جنگ اعصاب مي گذاشت. كم كم، من كه هر شب با عشق به خانه مي آمدم. از خانه فراري شدم. اوايل اضافه كاري مي ايستادم ولي بعد ديدم كه اضافه كاري من هم كمكي به درخواست هاي زنم نمي كند بلكه توقع او را بالاتر مي برد.
براي همين به خودم گفتم: چرا الكي خودت را اذيت مي كني؟ . از آن موقع به بعد، دور هم جمع شدن هاي بعد از اداره در منزل يكي از دوستان باب شد... هر شب ديرتر از قبل به منزل مي رفتم چون هيچ چيز و هيچ كس جز اون سه تا بچه معصوم، منو به خونه نمي كشوند... فقط دعوا، فقط درگيري... اوضاع من از همه دوستانم بدتر بود چون هيچ كدوم از اونها مشكلات زندگي منو نداشتند.
اوايل سعي كردم كه زنم نفهمد ولي بعد حجب و حيا را گذاشتم كنار... گوي سبقت را از دوستانم ربودم و به يك هروئيني مبدل شدم! اوضاع جوري شد كه خود اونها هم ديگه رغبت نمي كردند با من دوستي كنند. از كار اخراجم كردند، صاحبخانه جوابمون كرد، زنم طلاق گرفت... سه بار ترك كردم ولي با اين اوضاع آشفته كار، دوباره به سراغش برگشتم؛ كاش زنم با من و زندگيمون اين طوري برخورد نمي كرد، كاش...
يكي از موارد بسيار مهم كه در اين ايام به شدت ذهن جوانان در شرف ازدواج ما را به خود مشغول كرده است،همين مسأله مي باشد. چه تضميني است كه همسر من دچار اين وضعيت نشود؟ مسأله مهم ديگر دسترسي آسان به مواد مخدر است كه امروزه روز به صورت انواع و اقسام قرص ها در سطح شهر به فروش مي رسد و بسي مايه شرمساري است كه چگونه اين مواد، چنين سهل و آسان در دسترس جوانان قرار مي گيرد! زماني بود كه والدين مي توانستند از جاي سوزن هروئين روي دست فرزندانشان تا حدي به اعتياد آنها پي ببرند ولي حالا چه؟ تنها راه چاره آزمايش است! و چهره هاي منگ و گاهي نيز هيجان زده از مصرف اين قرص ها! مورد ديگر استفاده دختران از مواد مخدر پا به پاي پسران است. دختراني كه خود فردا مادراني معتاد خواهند بود! به راستي راه چاره چيست؟ همه اين موارد گفته شد ولي تا فكري به حال اين قضيه نگردد، هر روز فشار زندگي عده اي را به كام اعتياد خواهد كشيد.
يكي از بهترين و مؤثرترين كارهايي كه مي توان انجام داد، بالا بردن روحيه مقاومت و مبارزه با مشكلات زندگي در دانش آموزان است... چه خوب مي شود اگر ساعت درسي اي را به اين قضيه اختصاص دهيم و با خواندن مطالب كوتاه از مقاومت و اراده افراد در مبارزه با مشكلات زندگي و نظرخواهي از خود دانش آموزان، آنها را با اين گونه افراد و شيوه زندگيشان آشنا كنيم تا شايد در روزگاري كه مشغول دست و پنجه نرم كردن با مشكلات هستند ضمير ناخودآگاهشان به ياري آنها بشتابد و تقويت كننده اراده آنها شود. همچنين دادن موضوعات انشا به شاگردان در اين زمينه درباره پيدا كردن راه حل هاي مناسب براي اين قبيل مشكلات، كمك بسيار زيادي به رشد ذهني و عكس العمل درست و به موقع آنها در قبال اين مشكلات در آينده خواهد داشت.
در ضمن، براي كاهش اعتياد ناشي از فشارهاي زندگي، بايد از كودكي با فرزندانمان كار كنيم تا در بزرگسالي، ترس از ناشناخته ها آنها را تشويق به فرورفتن در ابرهاي آرامش زايي خيالي اعتياد نكند.
ندا نصيري
|