سه شنبه ۹ آبان ۱۳۸۵
سفير آلمان در تهران در گفت وگو با همشهري:
مذاكره با ايران تمام نشده است
عكس:مجتبي جانبخش
كامبيز توانا
006015.jpg
اشاره: هربرت هونزويتس- سفير جديد جمهوري فدرال آلمان در تهران- در روزهايي به يادماندني در تهران بوده و از 1978 تا 1980 يعني يك سال پيش از انقلاب و يك سال پس از انقلاب در ايران حاضر بوده است. به ايران علاقه دارد و در مصاحبه تاكيد مي كند به تمامي طرف هاي مقابل خود در تهران و آنهايي كه با آنها در تماس است، گفته تمام تجربه خود را در اختيار آنان مي گذارد تا روابط ايران و اروپا بهتر شود.
چند ماهي بيشتر تا رياست دوره اي آلمان بر اتحاديه اروپا نمانده و هونزويتس باور دارد تنها كشور او در سطح صدراعظم و رئيس جمهور وارد مذاكره با آمريكايي ها شده تا در مورد پرونده  هسته اي با ايران مذاكره كند. چند بار در طول مصاحبه، انگشت اشاره و شست خود را به فاصله يك سانتي  هم مي رساند و مي گويد اختلاف نظر بين غرب و ايران در پرونده هسته اي به همين اندازه است و از ايران مي خواهد با ديد پراگماتيك به قضاياي هسته اي نگاه كند. مخالف مقايسه پرونده هسته اي ايران و كره شمالي است و مي گويد كره شمالي چند قحطي را از سرگذرانده اما ايران كشوري غني و ثروتمند است كه حق دستيابي به پيشرفت هاي زياد را دارد و مقايسه ايران و كره شمالي كار بسيار غلط و اشتباهي است.
*مهمترين نكته براي پرسش مذاكرات اخير ايران و 1+5 است. اخباري كه ما از مذاكرات نماينده 1+5 يا خايرسولانا با علي لاريجاني داشتيم نشان از مثبت و سازنده بودن مذاكرات داشت اما به تازگي وزراي خارجه 25 كشور اروپايي با اعمال تحريم هاي محدود عليه ايران موافقت كردند. چرا مذاكرات شكست خورد؟
- مسأله اينجاست كه ما گفت وگوهاي اخير را مذاكره (Negotiation) نمي دانيم مرحله اي كه گفت وگوهاي اخير انجام شد، گفت وگو براي رسيدن به مذاكره بود (talks for talks). مي دانم كه بازتاب گفت وگوهاي اخير بسيار مثبت بود و اين اتفاق در اروپا هم افتاد اما مسأله هيچ گاه اين نبود. درست است كه گفت وگوها خوب پيش رفت و حتي براي برخي مراحل مذاكره نيز بسيار سازنده بود، اما مسأله مهم براي 1+5 شرايطي بود كه از قبل تعيين شده بود و بالاخره قطعنامه شوراي امنيت نيز خواهان همين مسأله بود كه به هر حال با نظر اكثريت تصويب شده بود. مذاكرات بين لاريجاني و سولانا هم خيلي خوب برگزار شد و حتي در برخي مواضع بسيار به هم نزديك شدند، اما به هر حال شرايط مورد توافق ايران نبود و در پايان كارگر هم نيفتاد. مسأله اين است كه مذاكره به تعليق ختم شود كه از اول هم مطرح بود، اما هيچ يك از راه ها به تعليق نزديك نشد و گفت وگوهاي ما نيز نتوانستند آن را حل كنند.
* اگر مذاكره اي نبوده پس خيلي از مسائل مشخص مي شود، مثلا اين كه فقط نقطه نظرات در آن مطرح شده است.
- به هر حال بسيار مثبت بود ، چون مذاكرات ما از مي 2005 قطع شده بود كه آن مذاكرات در ژنو باآقاي روحاني بود. آخرين باري كه مذاكره نزديك داشتيم همان موقع بود كه ما پيشنهاد قبلي خود را داديم و ايران بلافاصله آن را رد كرد. به نظر من گفت وگوهاي اخيرحركت مثبتي بود كه انجام شد، اما مذاكره نبود.
* پاسخ ايران به بسته پيشنهادي را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- پاسخ پيچيده اي است. در خيلي موارد خوب بود. در همين حال برخي مواقع سخت و پازل مانند است و از چند طرف نگاه شده و حتي در برخي مقاطع لحن و كلمات آن متفاوت است. به نظر ما شايد بازتاب حقيقت ايران باشد كه پيچيده است و البته چيز بدي نيست. شايد از طرف ما برخي مواقع بعضي از اظهارنظرها سخت باشد ، اما به هر حال مشكل اين پاسخ اين بود كه كمي دير به دست ما رسيد و پس از آن هم پرسش هايي مطرح شد. ما فكر مي كرديم ايران پرسش هايي را درباره بسته پيشنهادي ما داشته باشد كه در سه صفحه ارائه شد و فكر كرديم ايران در بازگشت، از مكانيسم هاي اجرايي اين پيشنهادها سؤال مطرح مي كند كه اين گونه نشد. آن زمان چنين باوري پيش آمد كه شايد ايران فقط به فكر خريد زمان است و به مذاكره اهميتي نمي دهد كه نتيجه اين باور، حركت در شوراي امنيت سازمان ملل بود كه ايران آن را نپسنديد. تمامي اين حركت در شرايطي بسيار كمتر از شرايط مناسب انجام شد.من به تمامي طرف هايي كه با آنها به عنوان سفير، در تماس هستم، مي گويم كه تمامي حركت ها نشان مي دهد كه ما در ارتباط مناسبي با هم هستيم (ايران و طرف هاي مذاكره كننده) و اعلام مي كنم چرا از حضور ما در اين جا استفاده نمي كنيد. منظور من كمك بهتر براي درك دو طرفه است كه ضروري است. پاسخ ايران مثبت ولي از نظرما نااميد كننده بود . اما اين باوروجود داشت كه درباره شروع مذاكرات مي توان گفت وگو كرد.
* اما ايران در پاسخ خود مواردي را مطرح كرده بود كه تازگي داشت، تا بدين وسيله نكات مورد نظرش در دستور كار قرار گيرد.
- پاسخ ايران عمومي تر بود و بيشتر به يك بيانيه
رسمي درباره مواضع ايران بازمي گشت و ارتباط كمي با موارد پيشنهادي ما داشت.
بسته پيشنهادي را ما در برخي موارد باز گذاشتيم تا در مذاكره جزئيات آن مشخص شود. ما نخواستيم بسته را به گونه اي طراحي كنيم كه همه جزئيات مشخص باشد و اين فرض پيش بيايد كه طرف مقابل فكر كند همين است كه هست و چه بخواهي چه نخواهي، همين است. ما پيشنهاد را به گونه اي طراحي كرديم كه جاي رسيدن به درك مشترك وجود داشته باشد. ايران بيش از دو ماه وقت صرف كرد تا پاسخي دهد كه باز هم موارد سؤال داشته باشد. به هر حال جواب اصلي در آن نبود. گفتن آن سخت است. بسيار خوشحال شديم كه ايران پاسخ داد و اين فرض بود كه ايران با توجه به قطعنامه شوراي امنيت همه درها را ببندد، اما اين اتفاق خوشبختانه نيفتاد.
* مي توانيد حركت هايي كه از حالا به بعد انجام مي شود را پيش بيني كنيد؟
- جلسه شوراي امنيت سازمان را خواهيم داشت كه تحريم هايي عليه ايران اعمال خواهد شد. بحث موضع چين و روسيه پيش مي آيد كه هميشه هم هست ولي در پايان چه با راي مثبت و چه با راي ممتنع اين دو كشور، قطعنامه تصويب مي شود. موضوع مهم ديگر، موضع ايران در برابر شوراي امنيت سازمان ملل است و چون ايران بسيار با مواضع شوراي امنيت مخالفت كرده، چين و روسيه براي نشان دادن نظم بين المللي از حركت شوراي امنيت حمايت مي كنند.
* اگر پس از اعمال تحريم، ايران همكاري خود با آژانس بين المللي انرژي اتمي را كاهش دهد و يا حتي از ان پي تي خارج شود، چطور؟
- مسأله مهمي است. منتظر فرصتي بودم كه اين را توضيح دهم. قصد نداريم شرايط از كنترل خارج شود و خوشحالم كه به تازگي مسأله اي درباره ان پي تي نشنيده ايم.
* همين چندي پيش يكي از  روزنامه هاي صبح درخواست خروج از ان پي تي را مطرح كرد.
- با تمام احترام، اين سرمقاله را موضع دولت نمي دانيم. خوشبختانه به تازگي نظر ويژه اي درباره ان پي تي نشنيده ايم كه حركت مثبتي است. اما مسأله آژانس مهم است. ايران بايد اين پرسش را مطرح كند كه آيا كاهش همكاري با آژانس به نفع ايران است؟ بايد متذكر شوم آژانس بين المللي انرژي اتمي يك سازمان بيطرف است و البرادعي، مرد بسيار موفقي است . مسأله مهم هم در حال حاضر بحث اعتماد است كه درباره برنامه هسته اي ايران وجود دارد. تنها راه حل هم ايجاد اعتماد دو طرفه است كه نقش آژانس اينجا مشخص مي شود. آژانس حركت مشخصي درباره برنامه  هسته اي ايران دارد، با بستن دست آژانس اين بي اعتمادي سنگين تر مي شود. مشخص است كه ايران از قطعنامه ها راضي نيست و ما درك مي كنيم كه ايران منتظر حركت سازنده است، اما كاهش همكاري با آژانس هيچ كمكي نمي كند. پس از صدور قطعنامه شوراي امنيت بار ديگر شانس مذاكره مطرح مي شود و ايران مي تواند با حضور در مذاكرات قضيه را در هر حالتي نگه دارد. از ابتدا كه پيشنهاد را داديم، اين خواسته مطرح شد كه اين پيشنهاد براي گفت وگو است و اگر ايران آن را رد كند، راه ديگري دنبال مي شود كه متأسفانه همين  راه فعلي است، چون امكان مذاكره نيست. راه دوم تحريم و فشار بر ايران است. هنوز اعلام مي كنيم در هر مقطع امكان مذاكره هست اگر پيش شرط هاي مطرح شده در بيانيه شوراي حكام آژانس و شوراي امنيت سازمان ملل عملي شود. راه فعلي در هر مرحله برگشت پذير است. وزراي خارجه 25 كشور اروپايي هم در بيانيه خود به آن اشاره كردند.
*پيش شرط غرب، تعليق است كه ايران با آن موافق نيست، راهكار ديگر جلب اعتماد چيست؟
- از نظر ما، تعليق در حين مذاكره است. نكته مهم اين است كه دو طرف درباره تعليق ديدگاه متفاوتي دارند و غرور دو طرف و احساسات همگي در آن نقش دارد. اگر به ايده اروپا به ديد پراگماتيك بنگريم، تفاوت زيادي ميان دو طرف نيست. ايران بي سر و صدا پروژه تبديل كيك زرد به UF6 را به دست آورده است. مسأله اي هم درباره غني سازي ايران در حد صنعتي در ميان نيست. مشكل اصلي در تحقيق و توليد مرتبط با غني سازي است. نظر ايران دستيابي به اين مسأله براي استقلال در توليد سوخت هسته اي است. اما نيروگاه هاي ايران كجاست؟
بوشهر يك سال ديگر شروع به كار مي كند كه براي مدت طولاني تهيه سوخت آن به عهده روسيه است. حتي اگر ايران نيروگاه هاي بيشتري بسازد كه تخمين زماني آن بالاي 10 سال آينده است و آن زمان نياز به سوخت پيدا مي كند، آن وقت با مذاكره مي توان به اين توافق رسيد كه ايران براي چند نيروگاه به سوخت نياز دارد و طبق مذاكره مي توان براي احقاق اين حق صحبت كرد. اين در تئوري است اما نكته اين است كه نگرش پراگماتيك، مشكل غرب است كه ريشه در تاريخ، غرور، تداخل و پيشرفت دارد.
* آيا غرب عمداً نمي خواهد بگويد كه با فشار بيشتر مي توان به خواسته رسيد و در نهايت نتيجه بگيرد كه ايران و كره شمالي در يك مسير حركت مي كنند.
- نه، مسأله ايران و كره شمالي جداست. از طرف ما اين گونه است كه ايران در نوامبر 2004 در پاريس گفت ما غني سازي را تعليق مي كنيم در حالي كه مذاكرات دنبال مي شود. اين نقطه شروع بود و ايران غني سازي را تعليق كرد تا مذاكرات انجام شود. مذاكرات در بهار قبلي قطع شد، اما رسماً تعطيل نشد. بيانيه شوراي حكام هم از ايران خواست به تعهدات خود بازگردد. آگوست 2005 پروسه تبديل در اصفهان انجام شد و غني سازي در ژانويه 2006 شروع شد. اين حركت، تلاش يكسويه ايران برخلاف مسير مذاكرات بود. اين جا بحث فرصت سوزي نيست چون اين مسأله فقط براي ايران حيثيتي نبود، براي اروپا هم بود.
ديپلماسي متكي بر نگرش مثبت است و ما مثبت نگاه مي كنيم. هيچ كس ايران را تهديد نمي كند. بسته پيشنهادي، همكاري هاي زيادي حتي در زمينه  هسته اي به ايران توصيه مي كند. آقاي روحاني حرف بسيار مهمي آن زمان زد و گفت ايران كار بسيار بزرگ و مثبتي كرده چرا كه افق بازار مصرف انرژي را هم در نظر گرفته است و اگر مذاكرات نبود، توافق هاي ايران در زمينه بازار انرژي هم از دست مي رفت. حالا با وضعيت فعلي اين قضايا هم به هم خواهد خورد. مسير فعلي به حركت سريع و روبه جلوي ايران آسيب مي زند. ايران نياز به سرمايه گذاري سنگيني در بازار نفت و حتي گاز مايع دارد براي ايران، گاز مايع درآمد بسيار سرشاري دارد و خيلي مهم است. ايران نمي تواند به تنهايي آن را انجام دهد. ايران ملت مستعد و جواني دارد كه آينده اي روشن مي خواهند و راه  آن همكاري با جامعه بين الملل است و نه حركت در مقابل آن. حركت فعلي به نفع ايران نيست. بايد در تصوير بزرگ تر اين قضايا را ديد.
* رئيس دوره اي بعدي اتحاديه اروپا آلمان خواهد بود. چه نقشي را در روابط با ايران به ويژه با توجه به پرونده هسته اي در نظر داريد؟
- ما هميشه نقش سازنده داشته ايم و به آن ادامه مي دهيم. آلمان به نقش سازنده  مي انديشد و چند بار هم آن را نشان داده ايم. براي مثال ما در سطح صدر اعظم و وزير خارجه با آمريكايي ها مذاكره و آنها را متقاعد كرديم در مذاكرات شركت كنند. اين حركت مهمي بود. ما در مسأله تكنيكي و كمك به ايران نقش زيادي داشتيم و به هيچ وجه با تهديد نظامي كنار نيامده ايم و اميدواريم در رياست اتحاديه اروپا بيشتر مؤثر باشيم. مسأله اين است كه پرونده ايران در حال حاضر در شوراي امنيت است و اميدواريم فاز مذاكره زودتر آغاز شود.
* شما پيش از اين در مقطع حساس سال هاي انقلاب در ايران بوده ايد تفاوت ها يي كه از آن زمان در مقايسه با اكنون ديده ايد، چيست؟
- از پيشرفت ها بسيار شگفت زده ام. برخي از حوزه ها بسيار پيشرفت زياد بوده و در بعضي شايد بهتر مي شد نتيجه گرفت. براي مثال آن زمان 65 تا۷۰ درصد مردم ايران مشكل بيسوادي داشتند و حالا تقريباً بيسوادي در حد ريشه كني است. آن زمان تنها صادرات ايران نفت، فرش و پسته بود، اما حالا اقلام صادراتي ايران بسيار بيشتر است و اين حق ايران است و اميدواريم اين حركت بهتر شده و ما نيز كمك كنيم تا پيشرفت ايران تسريع شود.
* در پايان؟
- از پذيرش ايران درباره خودم بسيار خوشوقتم و بسيار به اين مي انديشم كه مثبت و مؤثر باشم و سعي دارم در هرگونه حركت دو طرفه نقش مهم داشته باشم. 

سياست
اقتصاد
اجتماعي
شهرآرا
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |