پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۸۵
كتاب
Front Page

۲ دقيقه مطالعه در شبانه روز!
ما كم خوانها،   هفته كتاب را گرامي مي داريم
از هر 10 ايراني، تنها يك نفر يك جلد كتاب خريداري كرده كه بنا به نظر كارشناسان همين يك جلد نيز احتمالاً درسي يا كمك درسي است
006786.jpg
زهرا كريمي مبين
برخي برآوردها سرانه مطالعه در ايران را 2دقيقه در شبانه روز اعلام كرده اند كه اگر مطالعه كتب درسي را نيز به آن اضافه كنيم، اين رقم به 7 دقيقه مي رسد كه در مقايسه با كشورهاي پيشرفته كه بيش از 5 ساعت از شبانه روزشان را مطالعه مي كنند، فاصله بسيار عظيمي است.
نشانه ديگر از توسعه نيافتگي
هر ايراني در هر 1892 روز (حدود 5 سال) تنها يك كتاب مي خواند. 80 درصد كشورهاي جهان را، كشورهاي توسعه نيافته تشكيل مي دهند و جالب اينكه كمتر از 30 درصد كتاب جهان را اين كشورها توليد مي كنند. در كشور ما، با توجه به اينكه 80 درصد جمعيت را قشر باسواد تشكيل مي دهد، سرانه مطالعه ما با كشورهايي چون افغانستان، بنگلادش و يا چند كشور آفريقايي برابر است. در مورد تيراژ كتاب هم وضعيت اسفناك است. با توجه به جمعيت 70 ميليون نفري ناشران از ترس اينكه كتاب هايشان به فروش نرود، تيراژ كتاب ها را حداكثر تا 3000 جلد چاپ مي كنند. البته تيراژ 2000 و 1500 نيز به وفور ديده مي شود. درصورتي كه در كشور فرانسه با جمعيت 55 ميليون نفري، تيراژ كتب به 350 هزار جلد مي رسد.
در كشور ما بررسي و مطالعه دقيق در زمينه فرهنگ و سرانه مطالعه انجام نشده و معلوم نيست آمارها را بر چه مبنايي اعلام مي كنند؟ ملاك تيراژ وخريد كتاب چيست؟ مطالعه كتب درسي و كمك درسي نيز جزو سرانه مطالعه محسوب مي شود؟ آيا كساني كه به منظور مطالعه و تحقيق وارد شبكه جهاني اينترنت مي شوند نيز در اين آمارها لحاظ مي شوند؟
اگرچه آمارهاي متفاوت بين 2 تا 15 دقيقه در روز و حتي در سال در نوسان است، اما آنچه مسلم است، اينكه سرانه مطالعه در كشورمان بسيار پايين است. البته گفته مي شود از نظر تعداد عناوين در وضع خوبي هستيم و نسبت به گذشته 3 برابر افزايش داشته، ولي آيا اين ميزان نسبت به رشد جمعيت باسواد، قابل قبول است؟
مشكلات اقتصادي و كم خواني
در سبد هر خانوار ايراني، كمتر از نيم درصد به خريد كتاب اختصاص دارد. به طوري كه در طول يك سال از هر 10 ايراني، تنها يك نفر يك جلد كتاب خريداري كرده كه بنا به نظر كارشناسان همين يك جلد نيز احتمالاً درسي يا كمك درسي است. ناصر شفيعي، مشاور دبيركل و مديريت كتابخانه هاي استان تهران مي گويد: نبود درآمد كافي و رفاه اقتصادي، همچنين فضاي آرام سياسي در نتيجه نداشتن ذهن درگير سهم بسزايي در تشويق كردن اشخاص به كتابخواني است .
او در مورد كم خواني ايرانيان عقيده دارد اضطراب و تشويش ذهني در زندگي شهري، فرصت فراغت براي مطالعه باقي نمي گذارد و حوصله خواندن از شخص گرفته مي شود. اگر ما خواهان سرانه مطالعه بالايي در كشور هستيم، ابتدا بايد مسايل مادي و معيشتي افراد بهبود يابد.
نظام آموزشي، عاري از هرگونه تحقيق
مدارس ما متكي به كتاب هاي درسي و كمك درسي است كه يك نياز كاذب مي باشد و براي به دست آوردن نمره مطلوب كه ضرورت آن پس از امتحان از بين مي رود همه چيز در نظام آموزشي ما به معلم ختم مي شود. (حال بگذريم از معلماني كه رشته تحصيلي شان ارتباطي به آموزش و تربيت فرزندان ندارد). تحقيق كردن در دوران دبيرستان نيز مسأله غريبي است. دانش آموزان، پس از انتخاب رشته تحصيلي دلخواه بايد به طور تخصصي درسي بخوانند، ولي متأسفانه درنظام آموزشي ما به امر پژوهش و مطالعه آزاد توجهي نمي كنند و اين وضع تا دانشگاه نيز ادامه دارد.
در دانشگاه ها ومراكز آموزش عالي نيز كه آموزش بايد بر پايه نظريه هاي علمي و تحقيق و مطالعه باشد، متأسفانه با اين مطالعه و تحقيق غريب است و به آن كمتر اهميت داده مي شود.
به اعتقاد شفيعي، فرهنگ كتابخواني را بايد در دانشگاه ها نهادينه كرد و دانشجويان را تشويق به مطالعه كرد. وي با بيان اينكه، نظام آموزشي ما براي تحقيق و پژوهش جايي ندارد، گفت: راه ميان بر و راحت براي فرهنگ سازي مطالعه، آموزش و پرورش است تا جايي كه اين سازمان از خانواده هم مهمتر است . او در توضيح مي گويد: اين سازمان با برنامه ريزي مي تواند كتابخواني را در مدارس و از پايه هاي اول يادگيري، نهادينه كند. به طوري كه دانش آموز فقط با ارجاع به كتابخانه و خواندن مطالب خارج از كتاب درسي بتواند مسايل را حل كند .
كتابخانه هاي خالي از هرگونه كتاب، نتيجه اين بي توجهي نسبت به كتابخواني است. اين مكان ها مورد استقبال دانش آموزان و دانشجويان است، چون علت مراجعه به كتابخانه ها را شلوغي محل سكونت و منزلشان ذكر مي كنند.
در كنار مدرسه نقش تربيتي خانواده نيز بر كسي پوشيده نيست. خانواده ها چقدر به مسأله كتابخواني اهميت مي دهند؟ آيا والدين نمي توانند گاهي اوقات به جاي خريدن عروسك هاي آوازه خوان و ماشين هاي كوكي، كتاب به كودكانشان هديه بدهند و به اين صورت مطالعه را به فرزندانشان آموزش دهند؟
تلويزيون و كم كاري
تلويزيون به عنوان پرمخاطب ترين و تأثيرگذارترين رسانه، خالي از هرگونه تبليغات در زمينه كتابخواني است. بي تفاوتي اين رسانه ملي تا حدي است كه برخي از صاحب نظران تلويزيون را بزرگترين آفت فرهنگي و سالم ترين رسانه را كتاب مي دانند. غلامرضا اميرخاني، مديركل اطلاع رساني همگاني كتابخانه ملي، از كوتاهي اين رسانه در ترويج فرهنگ كتابخواني ابراز تأسف كرده و مي گويد: تلويزيون با تبليغات خشك نتوانسته به نحو مطلوب و تأثيرگذار اين فرهنگ را رواج دهد. ناشران از معرفي كتاب ها به دليل هزينه هاي گزاف تبليغاتي امتناع مي كنند، چون تخفيفات قائل شده از سوي سازمان صدا و سيما بيشتر براي انتشارات سروش و ناشران كمك درسي است .
در تمامي كشورها، تلويزيون و اينترنت را موانعي در مقابل مطالعه مي دانند، ولي در كشورهاي توسعه يافته به رغم برخورداري از كانال هاي تلويزيوني زياد و شبكه هاي ماهواره اي ميل به كتابخواني كم نشده، در حالي كه در كشور ما قضيه برعكس است.
كشورهاي توسعه يافته در فيلم ها نيز مسأله كتابخواني را به مخاطبان يادآور مي شوند.
در فيلم سايه يك شك كه حدود 50 سال پيش توسط هيچكاك ساخته شد، مي بينيم حساس ترين صحنه ها منتهي به كتابخانه مي شود. اميرخاني مي گويد: كتاب در زندگي آنها يك سرگرمي محسوب مي شود به طوري كه پرتيراژترين كتاب ها در كشورهاي پيشرفته چون آمريكا داستان بلند (رمان) و روانشناسي عامه پسند است تا جايي كه خواندن اين كتاب ها را به ديدن فيلم ترجيح مي دهند و بازار كتاب هاي فلسفي و متن هاي سنگين پررونق و از سوي عامه مردم استقبال نمي شود .
البته فرهنگسازي در اين كشورها، فقط از طريق تلويزيون و فيلم انجام نمي شود، بلكه اخيراً كتاب هاي ارزانقيمت با كمترين هزينه و با به كار بردن كاغذ كاهي، در سايزهاي جيبي انقلاب جديدي در كتابخواني به وجود آورد. چنانچه دولت، اين كتاب هاي مورد پسند عامه مردم را در اماكن عمومي، اتوبوس و مترو مي گذارد و با نوشته اي از خواننده مي خواهد تا پس از مطالعه و رسيدن به مقصد كتاب را در سر جاي اولش بگذارد. اين كار هم فرهنگ كتابخواني را رواج مي دهد و هم امانتداري را .
اميرخاني از ديگر علت هاي كم خواني در كشور را اعمال سليقه مي داند و مي گويد: اعمال سليقه باعث مي شود بازار از كتاب هاي پرطرفدار و مفيد خالي بماند و وقتي شخص علاقه مند، كتاب مورد نياز خود را پيدا نمي كند، ميل به خواندن كتاب هاي ديگر نيز از وي گرفته مي شود .
پايتختي با يك درصد عضو
استان تهران با 13 ميليون جمعيت، تنها 130 هزار عضو در كتابخانه دارد. اين درحالي است كه كشورهاي توسعه يافته 30 الي 40 درصد افراد عضو كتابخانه هستند و سرانه امانتي آنها 70 برابر كشور ماست. سرانه امانتي كتابخانه ما 70 جلد كتاب است. سرانه كتاب در كتابخانه در كشورهاي فقير به ازاي هر 3 نفر، 2 جلد است، در صورتي كه در استان تهران به ازاي هر۱۱ نفر، يك جلد كتاب در كتابخانه هاست. در كشورهاي پيشرفته همچون هلند به ازاي هر شخص، 11 جلد كتاب موجود است.
در كتابخانه هاي شهرمان، كتاب هايي وجود دارد كه در طول سال دست نخورده باقي مانده است. شفيعي دليل آن را اعمال سليقه در كتابخانه ها بيان مي كند. وي معتقد است كه كتابخانه ها يك طرفه عمل مي كنند و به نياز خواننده توجه ندارند. يعني كتاب هايي كه خود صلاح مي دانند،  خريداري مي كنند كه اين امر در مردم ايجاد نشاط و احساس نياز نمي كند.
در ادامه مي گويد: براي رسيدن به سرانه استاندارد در كشورهاي فقير (هر 3نفر، 2 جلد كتاب) بايد حدود 20 ميليون جلد كتاب وارد كتابخانه هاي پايتخت شود و براي اين حجم كتاب به 366كتابخانه با متراژ 450 متر نياز داريم .
در سال 84 تعداد كتابخانه هاي استان تهران 91 باب بود كه پس از سال 1385 به 120 باب افزايش يافت. با اين وجود مناطقي در تهران وجود دارد كه هنوز كتابخانه هاي عمومي در آنجا وجود ندارد.نكته جالب توجه اينكه رتبه استان تهران كه پايتخت كشور است، از نظر تعداد كتابخانه ها، 28 در بين 30 استان است.
شفيعي دراين باره مي گويد: بايد به توسعه كتابخانه ها هم به شكل كمي وهم كيفي پرداخته شود تا كتاب در دسترس قرار گيرد و اين حاصل نمي شود جز با توسعه و غني سازي كتابخانه ها و تشويق مردم به مطالعه از طريق فرهنگ سازي و تبليغات .

ياران مهربان
تنظيم: الهام اناري

پرواز پروانه خيال
پرواز پروانه خيال شامل مجموعه نوشتارهايي درباره تئاتر كودك و نوجوان به كوشش منوچهر اكبرلو گردآوري شده است.
اين مجموعه به مناسبت برگزاري مجدد جشنواره سراسري تئاتر كودك و نوجوان انتشار يافته و نخستين محصول مكتوب كانون در زمينه بهره گيري از دانش و تجربه صاحب نظران است.
اين كتاب در 368 صفحه با شمارگان 3000 نسخه و قيمت 2500 تومان در دسترس علاقه مندان است.
006801.jpg
بازيگري در سينما
بازيگري در سينما (درس هاي يك بازيگر) عنوان كتابي است كه توسط انتشارات سوره مهر (وابسته به حوزه هنري) روانه بازار نشر شده است. بازيگري در سينما نوشته مايكل كين با ترجمه محمدباقر قهرماني در 150صفحه شامل 9 فصل است.
اين كتاب با شمارگان 1100 نسخه با قيمت 1400 تومان به فروش مي رسد.
پنج نمايشنامه
كتاب پنج نمايشنامه (براي كودكان و نوجوانان) در بردارنده 5 نمايشنامه از 4نويسنده است.
اين كتاب توسط انتشارات نمايش (وابسته به موسسه انجمن نمايش) با همكاري كانون تئاتر كودك و نوجوان به مناسبت سيزدهمين جشنواره سراسري تئاتر كودك و نوجوان چاپ و منتشر شده است.
پنج نمايشنامه با شمارگان 3000نسخه و با قيمت 1200تومان در دسترس كودكان و نوجوان علاقه مند به ادبيات فارسي است.
رو به سپيدي
رو به سپيدي عنوان مجموعه داستان هايي كوتاهي از زرين آرين است كه در شمارگان 1000 نسخه از طرف نشر مه به چاپ رسيده است.
در اين كتاب 13داستان كوتاه مي خوانيد.
006798.jpg
خاطرات سيد مرتضي نبوي
كتاب خاطرات سيدمرتضي نبوي نوشته جواد كامور بخشايش توسط انتشارات سوره مهر به بازار كتاب عرضه شد.
كامور در فاصله سال هاي 1373 و 1374 مصاحبه اي با سيد مرتضي نبوي انجام داده و در تابستان 1382 تدوين اين خاطرات را آغاز كرده است.
در بخشي از كتاب خاطرات سيد مرتضي نبوي آمده است: پس از شكنجه، استخوان هاي پاهايم تا ساعت ها درد مي كرد. نمي توانستم روي پاهايم بايستم و راه بروم. به حدي كه فاصله بين سلول تا اتاق بازجويي را نشسته مي پيمودم. نمازهايم را هم نشسته مي خواندم. حتي دستشويي هم نشسته مي رفتم. زندانيان ديگري هم بودند كه وضعشان از من هم بدتر بود. حتي نمي گذاشتند بخوابند. از سر شب تا صبح، صداي آه و ناله آنان به گوش مي رسيد.اين كتاب در 203 صفحه در قطع رقعي، با قيمت 2300تومان در پيشخوان كتابفروشي هاست.
چرت كوتاه
... هوا از يكي از سوراخ هاي دماغم بالا نمي آمد؛ انگار آدامس جويده شده گير كرده بود توش. ...
اين آغاز يكي از داستان هاي مجموعه داستاني چرت كوتاه به قلم ليلي دقيق است كه به تازگي نشر بازتاب نگارش آن را عرضه كرده است.اين كتاب با طراحي جلد آزاده سرپوشاني شامل هشت عنوان داستان است كه با شمارگان هزار و صد نسخه و قيمت هزار تومان منتشر شده است.
006795.jpg
در نغان دره
تنها صداست كه مي ماند
باران گلستانه نويسنده كتاب در نغان دره تنها صداست كه مي ماند چاپ اول رمان خود را تجربه كرد. اين كتاب هجده فصلي داستان دو همزاد ازلي به نام هاي آهو و اهورا است.
نويسنده در بخشي از اين كتاب آورده است: ... مثل يك روح بودند در دو بدن كه اين مي گفت و آن تاييد مي كرد و آن مي گفت و اين تاييد مي كرد... همه رابطه شان تفاهم بود و لذت و اشتراك... از همان جلسه اول، دلشان نمي خواست لحظه اي جدا از هم باشند... نشر نسل نوانديش اين رمان را با شمارگان دو هزار نسخه و صفحه آرايي زهره ملكان و با قيمت سه هزار و دويست تومان منتشر كرده است.
شاهد ياران
شاهد ياران عنوان ماهنامه اي فرهنگي تاريخي است كه توسط بنياد شهيد و امور ايثارگران منتشر مي شود.
شماره دوازدهم از دوره جديد اين ماهنامه، ويژه يادمان سالروز شهادت آيت الله سيدمصطفي خميني منتشر شده است. (آيت الله سيدمصطفي خميني در اول آبان ماه سال 1356 به شهادت رسيدند) اين شماره حاوي مطالبي با عناوين زير است:
نيم نگاهي به سلوك علمي و عملي شهيد مصطفي خميني در گفت  و شنودي با رهبر معظم انقلاب، صاحب كمالات و ويژگي هاي بي همتا از آيت الله العظمي محمد فاضل لنكراني، جرعه نوش علم و عرفان به قلم آيت الله العظمي محمدعلي گرامي، شهيد مصطفي خميني و مبارزه در گفت و  شنود با دكتر محمود بروجردي و... است.
اين نشريه با بهاي 250تومان به كيوسك روزنامه فروشي ها رسيده است.
006792.jpg
از ايالت بلو تا ايالت فارس
كتاب از ايالت بلو تا ايالت فارس نوشته اميد مصطفوي بلوكهلو منتشر شد. اين كتاب شامل چهار فصل است كه در آن نويسنده ضمن بررسي پيشينه تاريخي ايل بلوكهلو (ايل قشقايي) و چگونگي تشكيل طايفه، پژوهشي پيرامون اوضاع اجتماعي، اقتصادي و سياسي طايفه بلوكها نيز داشته است.
به عقيده نويسنده: اين مجموعه يك قصه نيست، يك داستان نيست، روايت هم نيست بلكه تكرار حقيقت است، تكرار حقيقت تلخ و شيريني كه هزاران سال بر جغرافياي زندگي ايلي نقش بسته است.
اين كتاب را نشر خليليان با شمارگان دو هزار نسخه و با قيمت دو هزار و پانصد تومان عرضه كرده است.

نگاه
چند يادداشت براي كتاب نخوان ها
006789.jpg

گروه ادب و هنر- نوشته ذيل، خلاصه شده از يك متن نسبتاً مفصل است كه قبل از هفته كتاب به دستمان رسيد. اگرچه متن اصلي، مقداري پراكندگي موضوع داشت، اما به دليل دردي كه نويسنده آن داشت و معضلي كه جامعه دچارش شده (كتاب نخواني) خلاصه اي از آن را برگزيديم.
قلم و كتاب دو آفريننده ذوق و انديشه اند كه در نزديك ترين قله به آسمان معرفت اند. فضل و ادب، هنر و ذوق، دانش و معرفت، همه وامدار قلم و كتاب هستند و همه اينها از اندازه گرايش و عشق به كتاب و كتابخواني سرچشمه مي گيرند و محكي است براي سنجش عيار گوهر آدميت. با وجود تنوع رسانه ها در جهان معاصر و رشد و توسعه روزافزون اين روند، هرگز قدر و منزلت كتاب رو به  كاهش ننهاده و خورشيد آن غروب نمي  كند.
يكي از تفاوت هاي عمده رسانه كتاب با ديگر رسانه ها در اين است كه اختيار كتاب در دست خواننده است اما در ديگر رسانه ها، اين برنامه ريز است كه مختار است. كتاب، ساختاري چندوجهي دارد و رشد فرهنگي بدون كتاب امكان پذير نيست. ما يكي از قديمي  ترين ملت هايي هستيم كه كتاب در زندگي ما نقش اساسي داشته. كتيبه هاي خط ميخي، كتاب اوستا و خط اوستايي، دانشگاه جندي شاپور يا در حوزه ادبيات كودك، داستان بزي و درخت خرما با سابقه تاريخي سه هزارساله؛ يعني خيلي پيش از آن كه غرب ادعاي فرهنگ پروري داشته باشد، ما طلايه دار بوديم و دانشمندان و انديشمندان بسياري از اين مرزو بوم به علم و بشريت عرضه نموده ايم.امروزه يكي از معيارهاي سنجش اعتبار فرهنگي هر كشور، ميزان توجه افراد آن به كتاب است و نتيجه آن افزايش رشد علمي است و توليد  انبوه كتاب، خود با رشد اقتصادي، ارتباطي تنگاتنگ دارد و نشانه اي از رونق اقتصادي است.
تقصير مطبوعات
شايد بتوان در توجيه علل كتاب نخواندن در جامعه، از پديده انفجار مطبوعات نام برد. توليد انبوه كتاب كه نه فقط خواندن بلكه خريدن كتاب را هم دشوار كرده است. تكليف ما با اين همه كتاب چيست؟ هنوز كتاب هاي سال هاي گذشته را نخوانده، بايد كتاب هاي جديد تري بخوانيم. شك نيست با اين روند بدون برنامه و تدابير لازم نمي توان راه به جايي برد. خوشبختانه تفاوت بينش ها و نگرش ها به كمك كتابخوان ها مي رسد و انتخاب اوليه را انجام مي دهد و يك خوش شانسي ديگر اين است كه توليد كتاب در كشور ما در مقايسه با جوامع ديگر در سطح پايين تري است. شانس ديگر جامعه ما در جهت كمك به كتاب نخواندن، تنگناهايي است كه به واسطه زندگي آپارتمان نشيني گريبانگير ما  شده است و بايد گفت گاه تقريبا هيچ معيار عيني براي اين كه به ما بگويد چه بخوانيم، وجود ندارد.
مسأله جالب ديگري كه در خصوص منطق كتاب خوان هاي ما وجود دارد، دلايل انتخاب است. برخي كتاب را فقط از روي وجنات كتاب يعني شكل و رنگ و بوي آن انتخاب مي كنند، برخي تنها به علت شهرت و اهميت سنتي يك كتاب بدان توجه دارند يا گرفتار رودربايستي علمي و هنري شده و كتاب را مانند يك غذاي نامطبوع قورت مي دهند؛ فقط براي اين كه خوانده باشند. اما بايد توجه داشت منطق مطالعه مي گويد براي هر كتاب، علاوه بر پيشينه علمي و ادبي مناسب، سن مناسب، وقت مناسب، حال مناسب و خواننده مناسب را در نظر داشت.
معيارهاي شناخت كتاب
معيار شناخت كتاب خوب و مفيد از كتاب غيرمفيد، كدام است؟ متخصصان، يكي از اين معيارها را استقبال مردم مي دانند و معيار ديگر براي اين تشخيص، زاويه ديد و نوع نگرش است. زاويه ديد يك متخصص اخلاق با يك كارشناس مسائل اقتصادي متفاوت است. كتاب خوب در يك جامعه درست به مثابه يك معلم عمل مي كند. از ديگر عوامل دخيل در خوب بودن يك كتاب، تسلط پديدآورنده اثر بر موضوع مورد بحث در اثرش مي باشد و اين كه بدان چه مي نويسد اشراف كامل داشته باشد و كتاب خوب، كتابي است كه در جهت رفع نيازهاي خواننده نوشته باشد. مفهوم كتاب خوب نسبي است. ما كتابي را خوب تلقي مي كنيم كه مطابق نياز مخاطبش باشد و چون نياز، امري نسبي است و از گروهي به گروه ديگر و فردي به فرد ديگر متغير است و نمي توان نسخه اي كليشه اي براي تعريف كتاب خوب و مفيد ارائه نمود و به همين جهت معيارها متفاوت است.
با يك برنامه ريزي صحيح مي توانيم حداقل روزي نيم ساعت مطالعه كنيم كه در ظاهر چيزي نيست ولي در كل، تأثير زيادي در زندگي مان دارد. كتاب را در هر زماني مي توان خواند و خود را نبايد از مطالعه دور كنيم و از زمان هاي مرده مانند ترافيك، صف هاي انتظار اتوبوس و ايستگاه هاي قطار و سالن هاي فرودگاه و حتي اتاق انتظار مطب پزشكان بهره جست.كانون دوم تربيتي يعني مدرسه مي تواند نقش مهمي در ايجاد و تشويق كودكان به مطالعه داشته و فقط به مطالعه درس اكتفا نكنيم. برپايي مسابقات كتابخواني، خلاصه نويسي و نقش به سزاي معلمين انشاء در بهبود سطح مطالعه نبايد دور از نظر داشت. قرائت آثار داستاني خوب توسط معلم در كلاس هاي درس نيز از آن دست است.
اسدالله اشرفي

|  اقتصاد  |   انديشه  |   ايران  |   سخنگاه  |   سياست  |   كتاب  |
|  شهرآرا  |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |