دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۵
بلديه در آغاز سده و ابهامات پيش رو
سيماي جذاب يك روح مرده
007446.jpg
بلديه (شهرداري تهران- سال 1307)
عباس ثابتي راد
در سال 1303، هفده سال بعد از تصويب اولين قانون بلديه در تهران، در يازدهم دي ماه، هنگامي كه رضاخان به هيأت سردار سپه از سركوبي شورشيان جنوب برمي گشت، هديه اي زيبا دريافت كرد: ميدان توپخانه . آقا كريم خان بوذرجمهري يك سال پيش از آنكه رضاخان بر مسند پادشاهي ايران بنشيند، رفته رفته تهران را به هيأت پايتختي مدرن درآورد و اسباب و لوازم حكومت جديد را فراهم مي آورد. اما هيچ كس نمي دانست تهراني كه به سمت جهان جديد ناگهان خيز برداشته و در حركت است، تنها ظاهري زيبا دارد و در درون اين شهر ديرينه بازگشتي باور نكردني به ارزش هاي پيش از مشروطيت خواهد داشت. درواقع لباسي كه بوذرجمهري به قامت تهران مي دوخت بسيار فريبنده بود اما در پس آن هيچ چيز جز تكيه بر اصول ديكتاتوري نبود.
هرچند جلوه هاي آشكار اين روش از دو سال قبل و به هنگام رئيس الوزرايي او در شهرداري تهران نمود يافت و با انتصاب كريم خان بوذرجمهري به عنوان شهردار آغاز شده بود، با آمدن بوذرجمهري به عنوان شهردار تهران، اين شهر قديمي خيلي زود چهره عوض كرد و رفته رفته گام هاي تازه اي به سمت يك پايتخت جديد برداشت. كريم خان در اولين اقدام با استخدام يك مهندس روس طرح اوليه ميدان توپخانه جديد را پي ريزي كرد. نقشه اوليه اين ميدان برگرفته از ميدان اصلي شهر پترزبورگ است. او با گرته برداري از ميدان اصلي شهر پترزبورگ ميداني بزرگ و زيبا بنا كرد و در روز يازدهم دي ماه 1303 و به هنگام بازگشت رضاخان از سركوب قيام خوزستان به او هديه داد تا نويدي باشد براي آغاز تمام حركت هاي ظاهرمآبانه حكومت پهلوي، چرا كه اين اقدام در نگاه اول،  بسيار مهم بود. اما هيچ كس نمي دانست كه در سالها بعد و با تكيه بر اين اقدامات عوام فريبانه، بلديه دوباره در سيطره حكومت باقي خواهد ماند و نشاني از آرمان هاي اولين قانون تشكيل آن در سال 1286 بر خود نخواهد داشت.
007440.jpg
گام هاي لرزان
هيچ كس نمي تواند انكار كند كه كريم خان بوذرجمهري در دوره 10ساله شهرداري اش اقدامات بسياري انجام داد. او علاوه بر ساخت ميدان توپخانه جديد، توانست خيابان هاي اصلي شهر را سنگفرش كند. خيابان هاي سپه، باغشاه، اميريه و لاله زار، همچنين راه اندازي خطوط اتوبوسراني كه با سه خط كار خود را آغاز كرد، در دوران او بود. او با تكيه بر مشاوران آمريكايي اش توانست تغيير ساختار بلديه را نيز آغاز كند به عبارتي او فرآيندي را كه از سالها قبل و با تصويب قانون بلديه آغاز شده بود، رفته رفته به پيش برد. نهادهاي اداري مناسب با قوانين مختلف از جمله قوانين شهرداري، شهرسازي و ثبت املاك را به وجود آورد و بلديه را تحت قوانين جديد به فعاليت درآورد. در اين سال ها بوذرجمهري در ميان مردم از يك قزاق، به شهرداري خوشنام تبديل شده بود، چرا كه توانسته بود پايتخت قديمي كشور را به شهري جديد و مدرن تبديل كند. قوانين متعدد او در شهر نظم به وجود آورد و بسياري از امور شهري را ساماندهي كرد. او حتي براي نظافت تهران نيز دست به اقدامات جديدي زد. عده اي را به عنوان كارگر استخدام كرد و در برخي از نقاط شهر، زباله هاي سطح شهر را جمع آوري كرد. اما از آنجا كه او چندان تصور روشني از فعاليت هايش نداشت و گاه به توصيه هاي مشاورانش،  دست به فعاليت هاي نوين مي زد، خيلي زود به دام تصميم هاي نابخردانه افتاد و ناگهان از شهرداري محبوب و دوست داشتني، به فردي نادان تبديل شد. اگرچه بسياري از اقدامات بوذرجمهري براي شهر اساسي و مهم به نظر مي رسيد، اما ناگهان با اقداماتي ديگر، بوذرجمهري پرده از واقعيت تازه اي برداشت. او نشان داد كه يك شهردار شايسته نيست، بلكه بسياري از فعاليت هايش تنها گرته برداري هاي ناموفق از تجارب برخي مشاورانش است وگرنه او چندان چيزي براي عرضه ندارد. كريم خان، مي خواست تهران را توسعه دهد. در اين راه نيز هيچ چيز مانعش نمي شد. هر چند در سنگفرش كردن خيابان هاي تهران، توانسته بود خدمت خوبي به شهر بكند، اما ويران كردن دروازه هاي شهر كه به جا مانده از دوره ناصرالدين شاه بود، از او چهره اي منفور ساخت. او به بهانه توسعه شهر، دوازده دروازه قديمي شهر را ويران كرد و بر ويرانه هاي آن خيابان هاي تازه اي بنا كرد. اگر چه اين اقدام او موجب اعتراض مردم شد، اما جز سكوت چيزي از مردم برنمي آمد. هنگامي مردم از فعاليت هاي غيرعقلاني بوذرجمهري اعتراض كردند كه او به بهانه گسترش خيابان ها، اقدام به قطع درختان كهنسال شهر كرد؛ درختاني كه گاه عمرشان به سيصد سال هم مي رسيد. در كنار اين اقدامات خراب كردن خانه هاي مردم باز هم به بهانه توسعه شهر، از او چهره اي مستبد و ديكتاتور ساخت. بدين ترتيب خيلي زود نفرت از او در ميان مردم شهر گسترش يافت و در روزي از سال 1312 او به بهانه بيماري از سمت شهرداري كنار رفت.
007443.jpg
آن سوي سكه
اما آن روي سكه، ماجرايي ديگر داشت. در كنار تمام اقدامات بوذرجمهري كه هم از سويي شهر را گسترش و نظم داد و هم بسياري از آثار تاريخي اش را از ميان برد، داستان ديگري در جريان بود. ماجرايي كه هولناك تر از ويراني هاي كريم خانم بود و تا سال ها بعد، ادامه يافت و صداي اعتراض كمتر كسي را بلند كرد.
هنوز چند ماه از سلطنت نه چندان پردوام رضا خان نگذشته بود كه او با تكيه بر اقدامات بوذرجمهري و با توجه بر قدرت طلبي اش، قانون بلديه مصوب 1286 را لغو كرد. رضا خان به بهانه تمركز بيشتر نظام برنامه ريزي و تأمين اعتبار مالي شهرداري قانون ديگري را در سال 1309 به تصويب رساند. نكته جالب و بسيار حائز اهميت اين قانون به رغم اولين قانون بلديه، انتخاب شهردار و اعضاي شوراي شهر را در اختيار وزارت داخله مي گذاشت.
قانون جديد 8 ماده و 3 تبصره داشت و اگر چه توانست برخي از مشكلات شهرداري از جمله تأمين اعتبارات مالي را تا اندازه اي حل كند، اما با تضعيف نقش انجمن بلديه و انتصابي كردن شهردار، در عمل متضاد با اهداف اولين قانون بلديه بود كه براساس آن شهروندان امكان مشاركت در مديريت شهر را داشتند. در واقع قانون مصوب 1309 عملاً  نقشي براي مردم قائل نشد و بلديه، نهادي دولتي قلمداد شد كه مجبور به پيروي از دستورات حكومتي بود. در بخشي از ماده چهارم اين قانون آمده بود: رئيس اداره بلديه كه از طرف وزارت داخله معين مي شود، مسئول اجراي دستور اصلاحات بلدي است كه از طرف دولت و انجمن بلديه تصويب شده باشد.
قرار نبود در حكومتي كه رضا خان در رأس آن قراردارد، نهادي مردمي نيز شكل گيرد. چرا كه او تماميت خواه تر از آن بود كه سهمي از حكومت را به مردم بدهد. تمام قوانين تصويب شده در قانون بلديه نيز آمرانه بود. ماده پنج اين قانون وضعيت نمايندگان و وظايف انجمن بلديه را مشخص مي كرد: عده اعضاي انجمن بلديه در پايتخت و ساير شهرها بر حسب مقتضيات محل حداقل 6 نفر خواهد بود. شرايط انتخاب  كنندگان و انتخاب شوندگان و طرز انتخاب و مدت تصدي اعضاي انجمن و ساير وظايف آنها مطابق نظام نامه اي كه به تصويب كميسيون داخله مجلس شوراي ملي خواهد رسيد، معين گرديد.
شايد شگفت انگيز باشد اگر بگوييم انجمن بلديه دوران زمامداري رضاخان اختياري نيز هم داشت كه از جمله آن، اجازه وضع عوارض محلي بود. بر اساس ماده 6 اين قانون مجلس شوراي ملي به انجمن هاي بلدي اجازه مي دهد كه براي تأمين مصارف بلدي هر محل به تنظيفات و روشنايي و تعميرات و احتياجات صنفي و معارضي بلدي و امثال آن، عوارض محلي وضع نمايد، نحوه وضع عوارض مزبور، به اين نحوه خواهد بود كه انجمن بلديه هر محل، عوارضي را كه براي تأمين مقاصد مذكور در فوق لازم مي داند، توسط رئيس بلديه محل به وزارت داخله پيشنهاد خواهد نمود كه پس از موافقت هيأت دولت به موقع اجرا گذارد، خواهد شد.
پايان ماجرا
اقدامات بوذرجمهري در تهران توانست اين شهر را به لحاظ كالبدي و فيزيكي گسترش دهد. هر چند در بسياري از موارد اين اقدام او چندان اساسي و مهم نبود و اما در سويه ديگر ماجرا، او هيچ گاه به شهروندان شهر توجهي نداشت. اقدامات او اغلب به گسترش خيابان ها و ميادين محدود مي شد، شهروندان تهراني قبل از 1302 با شهرونداني كه بعد از 1313زندگي مي كردند، چندان تفاوتي نداشتند، تنها فرق ميان آن، تغيير فضاي شهر و بهبود آن بود. اگر چه او در دگرگوني سيماي شهر، سهم بسزايي داشت، اما عدم توجه برنامه ريزهاي مشاورانش در حوزه شهروندي تا سال ها بعد دامنگير اين شهر شد و بسياري از معضلات و مشكلات را در حوزه شهروندي دامن زد. در واقع اتفاقي كه بوذرجمهري به واسطه حمايت رضا خان بوجود آورد، تنها رويكردي مادي داشت و به شهر تهران سيمايي جذاب داد. اما عدم توجهش به شهروندان به عنوان روح و باطن كالبد يك شهر نتوانست از او چهره اي موفق بسازد.

ديدگاه
آرزوهاي رنگ باخته در تاريخ
مهرداد مشايخي
مديريت شهري پس از انقلاب اسلامي در تهران و شهرهاي بزرگ دستخوش تحولات كلان كشور بود. به طور كلي، در دوران جنگ تحميلي پرداخت جدي به مسائل شهري از اولويت هاي اصلي مديران نبود اما پس از آن و در دوران سازندگي- يعني بين سال هاي 67 تا۷۵- مديريت شهري نيز به نوبه خود به سمت سازندگي و تجهيز شهر سوق پيدا كرد. از سال ۷۶ به بعد، مباحث نرم افزاري و تشكيلاتي وارد حوزه مديريت شهري شد و با جدي شدن اين بحث ها، موضوع نبود استقلال كافي، نبود اختيارات و محدوديت حوزه وظايف و فقدان مديريت شهري واحد به طور جدي از ميان اظهارنظرهاي كارشناسان وارد مباحث مديران كلان و قانونگذاران شد.
در اين حوزه، دو اقدام مهم دولت يعني برگزاري انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا و الزام دولت در برنامه چهارم توسعه به واگذاري برخي از اختيارات خود به مديريت شهري، گام هاي موثري براي استقلال بيشتر مديريت شهري به شمار مي روند اما با وجود اين اقدامات، مجموعه دولت (در معناي عام منظور مجموعه حاكميت است) هنوز عملا به اين باور كه اختيارات و وظايف شوراي شهر و شهرداري ها بايد افزايش يابد و مديريت شهري به طور يكپارچه از سوي اين دو نهاد اعمال شود، نرسيده است.
با نگاهي تاريخي به روند تشكيل قوانين مربوط به مديريت شهري، مي توان نتيجه گرفت كه آنچه امروز موجب مي شود دولت، شهرداري را به نوعي زيرمجموعه بداند، ميراثي است به جامانده از اقدامات دولت در نيمه نخست سده خورشيدي جاري. اولين بلديه تهران،  بدون اينكه شوراي شهر وجود داشته باشد تشكيل شد و از همان آغاز، خودگرداني شهرداري ها مانند بسياري از آرزوهاي دوران مشروطه كمرنگ شد. در سال 1309 نيز قانون ديگري براي شهرداري ها تصويب شد كه خودگرداني نسبي شهرداري ها را زايل و آنها را به نمايندگي هاي محلي دولت مركزي تبديل كرد. در واقع از همان نقطه آغاز، وزارت كشور در تاسيس شهرداري ها، انتخاب مديران و كنترل امور آنها نقش اول را بازي كرد؛ وضعيتي كه تقريبا تا امروز ادامه دارد. در دوران حكومت رضاشاه، قانون شهرداري جديدي تصويب شد و اين نهاد را به طور كامل وابسته به حكومت مركزي كرد.
اگرچه در سال ۱۳۲۸ قانون ديگري براي اداره شهرها تصويب شد كه خودمختاري قانوني را تا حدودي به شهرداري  ها بازگرداند اما پس از كودتاي 28مرداد،۳۲ اين قانون نيز دستخوش تغيير شد و به دليل دخالت هاي دولت و دربار، شوراي شهر نقشي تشريفاتي بازي كرد. اين ميراث در كنار تحولات پس از انقلاب كه شرايط سختي را به مديران وارد كرده بود، موجب شد كه ساختار مديريت شهري همچنان ناقص، كم توان و وابسته باقي بماند.

بازتاب
زواره اي با حفظ سمت شهردار شد
متن زير توضيحي است پيرامون گزارش عمر كوتاه مديريت شهري كه در تاريخ 5/9/85 در صفحه شهرآرا منتشر شد. يادداشت زير به قلم ياسر زواره اي پيرامون فعاليت يك ماهه مرحوم سيد رضا زواره اي در پست شهرداري تهران نوشته و به روزنامه ارسال شده است. مرور اين نوشته به منظور آگاهي از فعاليت يك ماهه وي مي  تواند مؤثر باشد.
در سال ۱۳۵۹ در دولت مرحوم شهيد رجايي و حضور حضرت آيت الله مهدوي كني به عنوان وزير كشور، مرحوم زواره اي عهده دار معاونت وزارت كشور بود كه همزمان مأمور به تشكيل ستاد امنيت كشور مستقر در وزارت كشور گرديد كه خود ايشان نيز عهده دار رياست اين ستاد بود.
در سال ۵۹ و همزمان با حضور مرحوم زواره اي در معاونت وزارت كشور و رئيس ستاد امنيت كشور، شهرداري تهران با بحران روبه رو گرديد. كاركنان شركت واحد اتوبوسراني دست به اعتصاب زده بودند و هر لحظه امكان دامنه دارشدن بحران مي رفت. جلسه ويژه اي در دفتر مرحوم شهيد رجايي با حضور آن مرحوم، آيت الله مهدوي كني(وزير كشور) و مرحوم سيدرضا زواره اي جهت ساماندهي مشكل با حضور مديري قوي به عنوان شهردار تهران برگزار گرديد.
در خلال جلسه نام حدود 10نفر جهت تصدي اين پست عنوان گرديد كه پس از تماس تلفني با آنها، هر يك به دليل حادبودن اوضاع، از پذيرش اين سمت سر باززدند.
نهايتاً به اصرار شهيد رجايي مقرر گرديد مرحوم زواره اي با حفظ سمت، عهده دار شهرداري تهران گردد.
ايشان در مدت زمان بسيار كوتاهي مشكل به وجود آمده در شركت واحد را حل كرد و اوضاع شهر تهران را به حالت عادي بازگرداند و بدون داشتن علاقه اي به حضور در اين جايگاه، اين پست را به شهردار بعدي تهران سپرد.
همچنين ايشان در مدت كوتاه مسئوليت شهرداري تهران، عرصه هاي نويني در راستاي مديريت شهري و توجه به خواست و نظرات شهروندان گشود كه از نمونه هاي آن مي توان به جلسات مداوم و منطقه اي شهروندان و شهردار منطقه در مساجد مطرح منطقه با حضور ايشان اشاره نمود كه در خلال اين جلسات مشكلات و معضلات مردم مطرح و راهكارهاي اجرايي آن تبيين مي گرديد.

شهرآرا
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |