مروري بر تاريخ مصرف سيگار در بين زنان
مصرف غير اخلاقي سيگار
|
|
عكس: راهب هماوندي
ميركبير موسويان پور / حميده سرمست
برخي آمار و گزارش هاي جديد در جامعه ما حكايت از شيوع مصرف سيگار در بين زنان و دختران جوان دارد. اين روند جديد به ويژه با تبليغ سيگارهاي لايت يا ملايم، شدت بيشتري به خود گرفته است. اما روندي كه به تازگي در كشور ما سر به گشودن آغاز كرده، سال هاست در غرب تجربه شده و نتايج زيان بار آن اكنون موضوع طرح و برنامه هاي دولت ها و انجمن هاي مردم نهاد براي كنترل مصرف دخانيات در اين كشورهاست. در مقاله زير كه از سوي انجمن ارتقاي سلامت و شيوه زندگي سالم تدوين شده، تجربه مصرف سيگار در بين زنان غربي مرور شده است.
* * *
وقتي كه لولا مونتز -زن افسونگر آمريكايي تبار زاده ايرلند- در سال۱۸۵۱ اجازه داد تا در استوديويي در بوستون عكسش را بگيرند، نه او و نه هيچ كس ديگر نمي توانست پيش بيني كند كه در آينده، سيگار به يك سمبل ارزش به عنوان نشاني از رهايي زنان و توسعه تبديل شود؛ توسعه فاجعه آميزي كه امروزه ما را با اپيدمي سيگار در زنان، به عنوان موج ديگري از اپيدمي سيگار مواجه كرده است. اگر هم به خاطر سيگاري كه به طور تأثيرگذاري در سياهي دستكش وي مي درخشيد، نبود، به خاطر لباس و مدل موهايي كه در عكس به خود گرفته بود، لولا مونتز مي توانست به عنوان يك زن نجيب زاده مطرح شود. در اين عكس، از سيگار كه مركز توجه آن است، بسان ابزاري محرك استفاده شده بود. در سال،۱۸۵۱ زنان سيگار نمي كشيدند و اين عقيده كه زنان و دختران مي توانستند سيگار را تجربه كنند، از نظر افكار عمومي كاملاً مطرود بود. حقيقت اين بود كه در شمال آمريكا و اروپا، استفاده از سيگار توسط زنان، به ميزان زيادي با ضعف اخلاقي در ارتباط بود. در قرن هفدهم، نقاشان آلماني از سيگار و دخانيات براي به تصوير كشيدن آدم هاي ابله استفاده مي كردند. در اين نقاشي ها تنها زناني را در حال كشيدن سيگار به تصوير درمي آوردند كه بدكاره بودند. در قرن نوزدهم نيز به زنان سيگاري به چشم افراد منحط نگاه مي كردند؛ به طوري كه استعمال سيگار را به عنوان نمادي از بدكارگي در نظر مي گرفتند.
تنها افراد شورشي و روشنفكران برهميايي نظير جورج ساندز جرأت مبارزه با اين آداب و رسوم اجتماعي را به خود مي دادند. اين لكه ننگي كه منتسب به زنان سيگاري بود، خيلي شايع و قدرتمند بود؛ به طوري كه در سال،۱۹۰۸ در نيويورك زني را به جرم كشيدن سيگار دستگير كردند. در همين زمينه، در سال۱۹۲۱ لايحه اي را به كنگره ايالات متحده تسليم كردند كه به موجب آن، سيگاركشيدن زنان در منطقه كلمبيا ممنوع اعلام شد.
بنابراين جالب توجه است كه به فاصله 50سال از توليد انبوه سيگار، استعمال سيگار در ميان زنان آمريكاي شمالي و شمال اروپا از نظر اجتماعي به امري قابل قبول و حتي محبوب تبديل شده است! اين امر از يك طرف به تغييرات بنيادي در موقعيت اجتماعي و اقتصادي زنان در طي اين مدت مربوط مي شود و از طرف ديگر به روش سرمايه گذاري صنعت دخانيات در زمينه تغيير نگرش هاي اجتماعي نسبت به زنان مربوط مي شود كه اين كار را با تبليغ سيگار به عنوان سمبلي از رهايي زنان به عبارت ديگر مشعل آزادي انجام داده است. اين شعار هنوز هم توسط صنعت دخانيات در تمام دنيا تبليغ مي شود؛ به خصوص در كشورهايي كه اخيراً تغييرات اجتماعي سريعي در آنها روي داده و يا در حال حاضر روي مي دهد.
پيشرفتي كه در توليد انبوه سيگار در قرن نوزدهم صورت گرفت، تأثير شگرفي بر مصرف سيگار و جايگاه اجتماعي دخانيات گذاشت. در مقايسه با روش هاي سنتي مصرف سيگار، استفاده از سيگارهاي جديد آسان تر و بسيار ارزان بود اما با وجود اين كه در اواخر قرن، استفاده از سيگار مي رفت كه در ميان مردان شايع تر شود، هنوز مخالفت هاي چشمگيري نسبت به سيگار وجود داشت و به كشيدن سيگار بسان عادت زشتي نگاه مي كردند كه آلوده كننده هر دو گروه مردان و زنان بود. در همين زمان در ايالات متحده و كانادا، گروه هايي از زنان نقش مهمي در جنبش هاي ضدسيگار بازي كردند ليكن شركت هاي دخانيات با به كارگيري شيوه هاي جديد بازاريابي كه آنها را در گسترش تبليغاتشان ياري مي كرد، به همين جنبش ها نيز پاسخ دادند.
شواهد بسيار كمي در اين زمينه وجود دارد كه در آن زمان كمپاني هاي دخانيات به ميزان چشم گيري زنان را به طور مستقيم مورد هدف قرار داده باشند يا با ننگ اجتماعي بزرگ توأم با سيگاركشيدن زنان، به مبارزه برخاسته باشند.
ثابت شده است كه جنگ جهاني اول آغاز گسترش مصرف سيگار در ميان زنان است. در طول اين جنگ، اكثر زنان نه تنها شغل هاي مردانه اي را تقبل كردند بلكه شروع به پوشيدن شلوار، ورزش كردن، كوتاه كردن موها و مصرف سيگار كردند. متعاقب اين امر، نگرش ها نسبت به سيگاركشيدن زنان تغيير كرد و زنان بيشتر و بيشتر شروع به استعمال سيگار كردند كه براي آنها حكم سلاحي را داشت كه در جهت مبارزات پيش رونده خود با عقايد سنتي موجود در مورد رفتار زنان، به كار مي گرفتند.
در آرايشگاه ها و آسايشگاه ها، اكثر زنان به دنبال يك نفر بودند كه مشتاق به از ميان برداشتن محدوديت هاي جاافتاده رسوم اجتماعي باشد و با آنها هم سيگار شود. به زودي سيگار به سمبلي از نقش ها و توقعات جديدي در زمينه رفتار زنان تبديل گرديد. اما سؤالي كه مطرح مي شود اين است كه اگر كمپاني هاي دخانيات در دهه۱۹۲۰ و دهه۱۹۳۰ از فرصت استفاده نمي كردند و از عقايد آزادي خواهانه و قدرت طلبانه زنان و ارزش هاي ديگري كه براي زنان مهم بود، در جهت ايجاد يك بازار فروش براي سيگار، سوءاستفاده نمي كردند، آيا در آن صورت باز هم كشيدن سيگار در ميان زنان به همان ميزاني كه شايع شد، مي توانست رونق پيدا كند؟ اين شركت ها به خصوص نياز به خلق تصويرها و معني هاي جديدي براي سيگاركشيدن زنان داشتند تا بتوانند به ارتباطي كه در اذهان مردم در رابطه با كشيدن سيگار و اخلاق و رفتارهاي جنسي وجود داشت، غلبه نمايند. آنها مجبور بودند كه سيگاركشيدن را نه تنها امري قابل احترام، بلكه رفتاري اجتماعي، شيك، مد روز و زنانه جلوه بدهند و بدين ترتيب يك جايگاه جديد براي آن تعريف كنند. هدف نهايي شركت ها اين بود كه بازار فروش را به طور بالقوه دو برابر كنند؛ به طوري كه در سال۱۹۲۸ هيل -رئيس دخانيات آمريكا- اين موضوع را چنين توصيف كرد: فروش سيگار به زنان، مثل كشف معدن جديدي از طلا، درست در حياط خانه خودمان است .
رئيس دخانيات آمريكا متوجه شد كه فروش سيگار به زنان، يك راه بدون چربي براي از بين بردن گرسنگي مي باشد. فعاليت تبليغاتي لاكي استرايك در سال۱۹۲۵ با اين مضمون كه تناسب اندام يا شيريني يكي از اولين فعاليت هاي تبليغاتي رسانه اي بود كه زنان را مورد هدف قرار داده بود. اين پيام به شدت موثر واقع شد به طوري كه سهم فروش لاكي استرايك را تا بيش از 200درصد افزايش داد. به كمك ادوارد بارنيز - پدر روابط عمومي- دخانيات آمريكا به مدت دو سال، لاكي استرايك را به پرفروش ترين مارك سيگار تبديل كرد.
يك عنصر مهم ديگر در فعاليت تبليغاتي اين شركت در راستاي تغيير دادن تصوير سيگار كشيدن در اذهان عمومي، عبارت بود از مبارزه با تحريم اجتماعي موجود بر عليه سيگار كشيدن زنان در ملأ عام در سال 1929. يك كار بسيار تبليغي در مراسم رژه استرساندي (يكشنبه شرقي) در نيويورك صورت گرفت كه طي آن، دخانيات با عظمت آمريكا تعدادي زن جوان را اجير كرد تا به همراه استعمال مشعل آزادي خود يعني سيگار لاكي استرايك، در حالي كه به سمت پايين خيابان پنجاهم حركت مي كردند، عليه نابرابري هاي اعمال شده در مورد زنان اعتراض كنند.
اين حركت بيشتر روزنامه ها را تحت پوشش قرار داد و بناي يك مذاكره كشوري را پايه ريزي كرد. به طوري كه برنايز بعد از مدتها در اين رابطه گفت: من آموختم كه مي توان رسوم كهنه و قديمي را بوسيله جذب شديدي كه توسط شبكه هاي رسانه اي تبليغ مي شود، در هم شكست. كمپاني هاي دخانيات همچنين نيازمند آن بودند كه زنان در موقع سيگار كشيدن در ملأ عام احساس راحتي بكنند و خطراتي از قبيل مسخره شدن آنها را تهديد نكند. از جمله اين اقدامات تمسخر آميز مي توان به اين گفته يك مدير هتل در سال 1919 خطاب به خبرنگار نيويورك تايمز اشاره كرد كه گفته بود زنان واقعا بلد نيستند كه چطور سيگارهايشان را درست در دستشان بگيرند. در واقع آنها خيلي ناشيانه عمل مي كنند. كمپاني هاي دخانيات اين مشكل را نيز تا حدودي با به كار گرفتن تصاوير زنان سيگار به دست در آگهي هاي تبليغاتي سيگار برطرف كرده و از طرف ديگر با كسب اطمينان از اينكه ستاره هاي سينمايي هاليوود كاملاً از بابت سيگار تامين هستند و نيز اغلب با پرداخت مبالغي به آنها، توافق آنها را در زمينه آگهي هاي تبليغاتي جلب كردند.
فليپ موريس حتي پا را فراتر نهاده و يك سخنراني سيار در ايالات متحده درباره ارائه درس هايي در زمينه سيگار كشيدن براي زنان ترتيب داد. به طوري كه به فاصله 20 سال از شروع هدف قراردادن زنان، بيش از نصف زنان جوان (35 - 16ساله) انگليس، سيگاري شدند.
از زمان شروع به هدف قرار دادن زنان در آمريكاي شمالي و شمال اروپا در دهه 20 و 30ميلادي، شيوه هاي بازاريابي صنعت دخانيات را بسيار پيچيده تر كرده اند تا با خلق شعارهاي تبليغاتي متنوع و توليد محصولات و مارك هاي متنوع و گسترده براي محصولات خود در قسمت هاي مختلف بازار فروش زنان، گيرايي و جذابيت بدست آورند. همانطور كه لورين گريوز گفته است، چنين شعارهاي تبليغاتي براي بازاريابي كمتري در ميزان استعمال ملاحظه شد. علاوه بر اين در طول همين دوره، رغبت به ترك سيگار در سنين 25- 12 سال، از 62 درصد به 42درصد كاهش پيدا كرد.
در اغلب كشورهاي جهان، به ويژه در كشورهاي كمتر توسعه يافته، عوامل فرهنگي و اقتصادي مانع از آلوده شدن وسيع زنان به سيگار شده است. اما در كشورهايي از اروپا كه پيشرفت هايي در موقعيت اجتماعي، اقتصادي و آموزشي زنان در حال وقوع است، با تبليغ انواع سيگار به عنوان مجوز آزادي و سمبل رهايي، استقلال و موفقيت، شروع به هدف قرار دادن زنان كرده اند. در سال 1990، در سرمقاله اي در مجله توباكو ريپورتر (گزارشگر دخانيات) اين مضمون آمد كه زنان در حال كسب استقلال هستند و در نتيجه سبك هاي سنتي زندگي را ديگر در پيش نمي گيرند و سيگار را مي توان يكي از آزادي هاي تازه كسب شده آنها به حساب آورد. در واقع اين سرمقاله به فرصت هاي رشدي اشاره كرده كه براي زنان مطرح است. اخيراً سرمقاله ديگري در همين نشريه به خوانندگان خود تاكيد كرده كه در جست وجوي جنبه هاي مثبت آسيا باشند؛ جايي كه در ميان سير طبيعي ساير موضوعات، پذيرش رو به رشد سيگاركشيدن زنان، به خلق نيازهاي جديد مي انجامد.
بدين ترتيب ملاحظه مي كنيم كه در ژاپن، تبليغات مربوط به سيگار ويرجينيا اسليمز به زنان اصرار مي كند كه خودتان باشيد و به زنان هنگ كنگي مي گويد به راه خودتان باشيد و در همين زمان تبليغات سيگار كاپري زنان را تشويق كرده كه طبق نظر خود عمل نمايند.
در ژاپن همچنين، آگهي هاي تبليغاتي مربوط به سيگار كاپري، الگوي زن اروپايي را تحت عنوان زندگي واقعي بسان يك طراح لباس مطرح كرد و چنين تبليغ كرد لباسي كه من طراحي مي كنم نمايانگر راهي است كه خودم در زندگي انتخاب كرده ام و ويرجينيا اسليمز نيز در تبليغ خود در يك پوستر سيگار، يك بازيكن راگبي مرد و يك بازيكن زن را در كنار هم به تصوير كشيد. يك بررسي كه اخيراً وزارت بهداشت و رفاه ژاپن انجام داده نشان داد كه مصرف سيگار در ميان زنان 20 تا 29 ساله در فاصله سالهاي 1986 تا 1999 بيش از دو برابر شده و از 5/10درصد به 2/32 درصد افزايش يافته است(سازمان بهداشت جهاني، ارتباطات شخصي، 1999).
زنان، دومين موج همه گيري مصرف سيگار
طبق برآورد سازمان بهداشت جهاني، تعداد زنان سيگاري در ميان نسل بعدي تقريباً سه برابر خواهد شد و از مرز 500 ميليون نفر خواهد گذشت (WHO، ارتباطات شخصي، 1999). از اين تعداد، بيش از 200 ميليون نفرشان بر اثر مرگ زودرس ناشي از بيماري هاي وابسته به سيگار، قرباني خواهند شد. بيشترين افزايش در مصرف سيگار توسط زنان، در كشورهاي كمتر توسعه يافته روي خواهد داد و از حدود 7 درصد در حال حاضر به 20 درصد در سال 2025 افزايش خواهد يافت. در اروپا، كه در اغلب كشورهاي آن ميزان مصرف سيگار در دخترها بيشتر از پسرهاست، شكاف بين ميزان هاي سيگار در مردان و زنان به كاهش خود ادامه خواهد داد. حتي احتمال دارد در برخي از كشورها ميزان مصرف سيگار در زنان، گوي سبقت را از دست مردان بربايد. همچنان كه اخيراً در كشور سوئد اين وضع پيش آمده است.
جهت غلبه بر اين موج دوم همه گيري دخانيات، اساسي ترين نيازها، اجراي ممنوعيت هاي جامع در زمينه تبليغ و فروش دخانيات در تمام دنياست. همچنين در همه سطوح نياز به اطلاع رساني در زمينه اينكه مصرف دخانيات توسط زنان يك معضل بزرگ عليه بهداشت و سلامتي است و نيز نياز به رسيدن به يك توافق كشوري و بين المللي در رابطه با اين موضوع، احساس مي شود. حمايت از زناني كه هدف برنامه هاي كنترل دخانيات هستند، از طريق دخالت دادن آنها، يك امر حياتي در رسيدن به موفقيت در اين برنامه هاست. كار كردن با سازمان هاي مربوط به زنان كه تاكنون علاقه كمتري به اين موضوع نشان داده اند و دخالت دادن آنها در اين زمينه، نياز ويژه اي است كه احساس مي شود.
|