يكشنبه ۱۷ دي ۱۳۸۵
موسيقي
Front Page

ديدگاه هنرمندان از پخش زنده راديويي اركستر سمفونيك از تالار وحدت
پخش زنده كنسرت ها
008727.jpg
مريم درستاني
از زمان افتتاح راديو گروه صبا تنها گروهي بود كه تاكنون توانسته بود به شكل زنده از راديو موسيقي پخش كند؛ يعني حدود دهه هاي 20 تا به امروز كه مهمترين اتفاق راديويي ما در آذرماه رخ داد. كنسرت موسيقي سمفونيك به شكل زنده در دو نوبت اجرا شد؛ يك نوبت پنجم، ششم و هفتم آذرماه بود و نوبت ديگر پانزدهم، شانزدهم و هفدهم آذرماه. از اين دو نوبت چهار روز به شكل زنده كنسرت موسيقي از تالار وحدت از راديوي سراسري ايران پخش شد و انگشت تعجب را بر دهان خيلي ها گذاشت؛ اين بهانه اي شد براي تهيه گزارشي در رابطه با اين كنسرت و دلايل پخش زنده آن از راديو.
مسلم است كه بهترين سوژه مورد نظر در رابطه با پخش زنده اين كنسرت از راديو، مدير عامل انجمن موسيقي ايران است. او شش ماهي است كه به اين سمت رسيده و فعاليت هاي تازه اي در عرصه موسيقي صورت داده كه يكي از اين موارد، پخش زنده موسيقي از راديوست. بابك رضايي كه تحصيل كرده مديريت دولتي است، در اين رابطه گفت: مهمترين اصل، بازگشت انجمن موسيقي به جايگاه خودش است و از آنجا كه اين انجمن مي تواند به عنوان بازوي تواناي مركز موسيقي عمل كند، ارتباط مستقيمي با مراكز دولتي و دستگاه هاي مرتبط دارد. به اين دليل يكي از موارد تقويت انجمن هاي موسيقي در سراسر كشور دفاتر و شعبات آن است كه بايد تقويت شود. او ادامه داد: در سال آينده تلاش داريم ساماندهي صورت بگيرد چون امروزه توليد و تحليل موسيقي در دست بنگاه هايي است كه بيشتر جنبه اقتصادي دارند نه جنبه هنري و تلاش داريم با تقويت انجمن موسيقي، سيستمي را ايجاد كنيم كه در راستاي هنر موسيقي فاخر باشد. رضايي در ادامه صحبت هايش به شناسايي گروه هاي موسيقي در كشور اشاره كرد و افزود: گروه موسيقي كه در تهران است خوب توسط ما اداره مي شود ولي ما مي خواهيم توسط شعبه هايي كه در شهرستان برگزار مي شود مسير برگزاري كنسرت ها و همين طور جشنواره هاي موسيقي را پربارتر كنيم. بابك رضايي كه خود نيز از فعالان عرصه موسيقي و تئاتر بوده در رابطه با اين اتفاق و اين رويداد كه چگونه شرايط فراهم شد تا اين كنسرت به شكل زنده از راديو پخش شود گفت: وقتي ذهن شما متمركز مسأله اي باشد، بهترين راه آنتن و برد است؛ توفيقي كه به همت دوستان وعزيزان اتفاق افتاد و به نظر من هيچ اتفاقي در بخش سياستگذاري رخ نداده؛ فقط ايده اي بود كه به شكل خوبي تعريف شد و جا دارد از معاونت صدا (دكتر خجسته) تشكر كنم.
كنسرت سمفونيك اركستر گراني است
مهدي لطفي برگزاركننده موسيقي زنده اركستر سمفونيك نيز در اين رابطه به مواردي اشاره مي كند. او تا شهريورماه گذشته مديريت نظارت مركز موسيقي را به عهده داشت، اما در اين رابطه مي گويد: در همه جاي دنيا اين رسم هست كه موسيقي هاي زنده به شكل زنده از شبكه هاي راديويي و تلويزيوني پخش مي شود اما اين اتفاق در ايران تنها در زمان افتتاح راديو رخ داده بود. او درباره مراحل پخش زنده آن از راديو گفت: براي اولين بار استوديوي سياري در تالار وحدت تشكيل شد و دكتر فرهت به شكل زنده كنسرت موسيقي را براي راديو گزارش دادند.
لطفي درباره اين كه استقبال عامه از اين گونه كنسرت خاص كه مي تواند طرفداران خاص داشته باشد گفت: اركستر سمفونيك، اركستر گراني است؛ حتي در همه كشورهاي دنيا هم براي اين كه مردم را به سمت اين نوع كنسرت ها بكشانند سوبسيدهايي مي دهند؛ يعني در كشورهاي ديگر هم اين نوع كنسرت ها به جاي نفع، ضرر هم دارند. ولي بايد اسپانسرهايي داشته باشند. اما تماشاگران اين نوع اركسترها معمولا نخبه ها هستند. وقتي برنامه اي در تالار وحدت برگزار مي شود تماشاگران آن به اندازه تالار وحدت هستند و اين مقدار نسبت به كشور ما رقم پاييني است؛ به شكلي كه ما هنوز سفر اركستر سمفونيك به شهرستان ها را هم فراهم نكرديم و به اين شكل اين اركسترها پرهزينه تر خواهند شد. اما ساده ترين راه براي آنها رسانه هاي صوتي و تصويري است كه اين امكان توسط دكتر خجسته و ديگر مديران راديو ايران فراهم شد و در كل كشور پخش شد و حتي روي شبكه ماهواره اي هم رفت.
لطفي در پاسخ به اين سئوال كه آيا قرار است اركستر سمفونيك هاي خاص به شكل كنسرت اجرا شوند گفت: تاكنون صحبت از موسيقي هايي است كه قابل دفاع در اين عرصه هستند و هر كنسرت زنده اي در ايران را نمي توان به شكل زنده از راديو پخش كرد.
او در پايان افزود: موسيقي هنر مظلومي است كه بايد به هر شكلي مورد حمايت قرار گيرد.
اركستر سمفونيك مداد دومي است
نادر مشايخي - رهبر اركستر سمفونيك- نيز درباره اين كنسرت و موضوع آن گفت: مسأله اوليه براي ما اين بود كه براي اولين بار آهنگ هايي از آروپرت آهنگساز مشهور استوني را اجرا كرديم و براي اين كه نشان دهيم اركستر سمفونيك توانايي نشان دادن بالايي دارد در روزهاي اول قطعات اورتور 1812 چايكوفسكي را اجرا كرديم. در سه روز بعد كنسرت پي نوته چايكوفسكي را اجرا كرديم كه براي خود من خيلي مهم است و علاقه من به اين نوع قطعات است چون از لحاظ فرم، متفاوت هستند؛ قطعاتي هستند مثل كارهايي كه به هم چسبانده مي شوند يا مثل كارهاي دي جي كه ميكس مي شوند.
مشايخي همين طور درباره عدم استقبال مردم از اين نوع كنسرت ها گفت: بعضي كنسرت هاست كه در ايران برگزار مي شود ولي در خارج، انعكاس آن بيشتر است. يا اين كه مثلا سال گذشته بزرگترين واقعه موسيقايي ما، اركستر ايراني بود كه به آلمان رفته بود ولي در ايران هيچ بازتابي نداشت. او درباره اين عدم توجه گفت: بيشتر ما خودمان را جدي نمي گيريم و خودمان را قبول نداريم، در صورتي كه اين اركستر كاملا حرفه اي است. او در رابطه با صحبت خود به مثال خوبي اشاره مي كند و مي گويد: مهم اين است كه تبليغ خوبي در اين رابطه صورت نمي گيرد. به عنوان مثال ما يكشنبه اگر كنسرت داشته باشيم چهارشنبه پلاكارد آن چاپ مي شود و فقط پنج شنبه و جمعه زمان تبليغ آن است كه تعطيل است. به نظر من مهمترين معضل موسيقي ما مسأله مالي است؛ يعني برگزاري يك اركستر فقط ضرر دارد. او درباره پخش زنده كنسرت از راديو استقبال خوشايندي كرد و گفت: متأسفانه اركسترهاي سمفونيك ما اسم ندارد و كسي كه مي خواهد به يك كنسرت بيايد اولين سئوالي كه مي كند اين است كه خواننده شما كيست؟ براي شما مثال مي زنم؛ من يك ميز دارم با يك مداد خوب كه با آن كار مي كنم  و نوك مداد را عوض مي كنم و مراقب آن هستم كه از بين نرود. در مقابل يك مداد ديگري هم دارم كه كسي آن را به من داده اما خوب نمي نويسد و من مراقب آن نيستم؛ اركستر سمفونيك مداد دومي است نه اولي.
008730.jpg
جشنواره موسيقي فجر
در پايان بابك رضايي درباره فعاليت هاي آينده انجمن موسيقي گفت: اول اين كه بايد راه هاي تبليغ و اطلاع رساني براي مردم را پيدا كنيم.
تلاش كرديم كه ابتدا به شكل پيش فيلم يعني آنونس در سينماها كنسرت هاي موسيقي كشور خودمان را پخش كنيم و مسلم است كه استارت آن از جشنواره فيلم فجر امسال شروع مي شود تا بتوانيم از طريق سينما اين تابو را بشكنيم.
او در ادامه افزود: قرار است از طريق 7تا۱۰ سينماي منتخب تهران اين كار را شروع كنيم و بيشتر تلاش داريم نه تنها موسيقي پاپ بلكه موسيقي را از شكل تفنني آن خارج كنيم و بيشتر مردم را به جنبه علمي و جدي آن توجه بدهيم كه اين حلقه مفقوده اين عرصه است و در ضمن تلاش كنيم رپرتوارهايي را از آهنگسازان خودمان برگزار كنيم. رضايي كه امسال به عنوان دبير اجرايي جشنواره موسيقي فعاليت دارد در اين رابطه گفت: امسال براي اولين بار از سالن اصلي تئاتر شهر استفاده مي شود. همين طور در سالن هاي شهيد آويني، اجراهاي موسيقي ويژه دانشجويان داريم و براي اولين بار كتابي مربوط به 22دوره قبل جشنواره موسيقي منتشر مي شود كه مي تواند منبع خوبي براي جوانان باشد و اين كه گروه نوازي سازهاي سنتي ما رونق بيشتري خواهند يافت. رضايي در پايان از شبكه هاي ماهواره اي نام برد و افزود: قرار است اجراي كنسرت هاي جشنواره موسيقي فجر از شبكه جام جم، سحر، العالم و الجزيره هم پخش شود.

حسين عمومي در جلسه سخنراني ساختار سازهاي ني و تمبك؛
گستره صوتي ني كليدار شش دانگ كامل است
008733.jpg

گروه ادب و هنر - گستره صوتي ساز ني در ني كليدار شش دانگ كامل مي شود؛ چرا كه يك نت، ربع پرده و نيم پرده كه در اين ساز كم بود را به گستره آن اضافه كردم كه فاصله خالي يك نت بين اكتاو اول و دوم را هم پر مي كند.
دكتر حسين عمومي در جلسه سخنراني ساختار سازهاي ني و تمبك كه دوم دي ماه در كنسرواتوار تهران برگزار شد، با بيان اين مطلب گفت: ني سنتي داراي پنج سوراخ روي ني و يك سوراخ در پشت دارد كه با شست گرفته مي  شود. من ني را يك بند بلندتر مي برم و در زير آخرين سوراخ يك سوراخ ديگر اضافه مي كنم كه با انگشت كوچك دست پايين پوشيده مي شود. در ني هاي بلند كليدي به كمك انگشت كوچك مي آيد و سوراخ آخر را مي پوشاند. بعد از اين سوراخ دو سوراخ ديگر هم اضافه كرده ام كه به وسيله دو لوله فلزي كه روي هم مي چرخند، باز و بسته مي شوند و با بستن سوراخ اول توسط انگشت كوچك نسبت به وضعيت دو لوله مي توان سه نت مختلف را به دست آورد. در ني كه معروف به ني دياپازون است و بم ترين نت آن DO است من نت SI ، SI كرون و SI بمل را مي توانم اجرا كنم.
وي افزود: به اين ترتيب گستره صوتي ني شش دانگ كامل مي شود؛ يعني سي، دو ، ر، مي- مي فا سل لا- لا ، سي، دو، ر- ر، مي، فا، سل- سل، لا، سي، دو- دو، ر، مي، فا. به همين دليل به اين ني مي گوييم ني شش دانگ . چون يك نت و ربع پرده و نيم پرده كمتر آن را به گستره ساز اضافه كرده ام كه ضمناً فاصله خالي يك نت بين اكتاو اول و دوم را هم پر مي كند.
عمومي به خاطرات مسابقات رامسر در زمان دانشجويي اشاره و خاطرنشان كرد: من زمان دانشجويي به اردوهاي هنري رامسر رفته بودم. دو سال در آن جا بين سه نوازنده ني شاگرد اول شدم و شرايط مانند الان نبود. آن زمان كسي ني نمي زد. آن زمان همه آكاردئون، ويولن و سازهاي فرنگي مي زدند. آنجا من با هيأت ژوري مسابقات يعني حسين دهلوي، فرامرز پايور، حسين تهراني، محمود كريمي و مصطفي پورتراب آشنا شدم. دكتر صفوت هم بودند. هر روز، روز امتحان يك ساز بود. مثلاً يك روز آكاردئون، يك روز گيتار، يك روز ويولن. شب قبل از روز امتحان ني، دانشگاه ملي كنسرت داشت و من برنامه ساز تنها داشتم و اساتيد ساز من را شنيده بودند. وقتي نوبت امتحان گرفتن از من شد، همه گفتند: آقا شما كي هستيد، كجا بوديد. ما كسي را نداشتيم در اين حد ساز بزند. شما كجا بوديد. گفتم من دانشجوي معماري هستم. بعد گفتند: پيش چه كسي كار كرديد. گفتم :من از روي نوارهاي استاد كسايي كار كرده ام و صداي ني را به كمك دوستي به نام شكرالله كه در اصفهان كارگر كارخانه زاينده رود بود و ني مي زد، توانستم دربياورم. استاد دهلوي مرا تشويق كردند كه بيا هنرستان و جدي كار كن. بعد رفتم نزد استاد فخرالديني براي سلفژ و تئوري. كتاب را مي گذاشتيم مقابل مان و كارهاي صبا را مي زديم. هر جا نت سي مي ديدم، مجبور بودم سكوت كنم و اين مسأله خيلي هم من و هم استاد فخرالديني را اذيت مي كرد. يك روز به آقاي دهلوي گفتم كه مي خواهم روي ني كليد بگذارم. ايشان با يك ناباوري گفتند: خيلي خوب است. ايشان گفتند: تو نكني چه كسي اين كار را بكند.
اين استاد دانشگاه در ادامه صحبت هاي خود درباره تمبك كوكي كه ساخته است، اين گونه گفت: ساختمان تنبك يك جعبه رزنانس چوبي است كه پوستي از جنس پوست بز، شتر يا گوساله روي آن مي كشند. پوست را خيس مي كنند تا نرم مي شود و روي جعبه مي كشند و با چسب مي چسباند دور كاسه رزنانس. به اين عمل هم مي گويند پوست انداختن. اما اينكه اين پوست چه صدايي دهد بستگي به آب و هوا باران و آفتاب و طبيعت دارد.
وي افزود: تمبك نوازها بعضي وقت ها مي ديدند صداي اين ساز زير است به آن كمي آب مي زدند. بعد مي ديدند كه پوست افتاده است آن را روي آتش مي گرفتند. اما اين راه  حل ها موقتي بودند. براي اينكه وقتي شما پوست را مرطوب مي كنيد و شروع به زدن مي كنيد، اين آب كم كم تبخير مي شود و پوست دوباره خشك مي شود؛ يعني اگر شما يك ربع تنبك بزنيد، پوست دوباره به حالت اولش باز مي گردد.
وي با تاكيد براين موضوع كه هميشه به دنبال توليد صداي دقيق از تمبك بوده است، ادامه داد: ساز من ني است و با زحمت و مشكلاتي كه صدا درآوردن اين ساز دارد، سعي مي كنم صداهاي درستي را توليد كنم. كنار من تمبك بدون توجه به صداي ساز من، مرا با ضربه هايي همراهي مي كند كه داراي فركانس هايي است كه اين فركانس ها هيچ گونه هماهنگي با صداي ني من ندارد. به همين دليل، به همه نوازندگان تنبك مي گفتم بايد فكري براي كوكي كردن تنبك كرد تا اينكه بالاخره خودم اقدام كردم و حدود 10 سال است كه با اين مشكل دست و پنجه نرم مي كنم و آنچه شما اكنون مي بينيد ثمره اين تلاش است.
در ادامه اين برنامه، شاهين مهاجري درباره تمبك به ايراد سخنراني پرداخت. همچنين پيش درآمد ترك از بيگجه خاني، دو ضربي ترك از ابوالحسن صبا و رنگ از پيرنياكان توسط احمد مستنبط(تمبك كوكي)، سجاد پورقناد(سه تار) و علي نجفي ملكي(ني كليدار) نواخته شد. در همين برنامه، آرش لطفي(تمبك كليدار) و سامان ضرابي(سنتور) پيش درآمد همايون و رنگ همايون از استاد پايور را نيز اجرا كردند.

گزارش سفر يونان (12)
چكامه اي بلند
008568.jpg

دكتر ميرجلال الدين كزازي
گروه ادب و هنر- در 11 شماره گذشته گزارش سفر دكتر ميرجلال الدين كزازي به يونان، استاد در بحثي پرشور با يكي از سخنرانان همايش بحث به توصيف كوروش كبير، پادشاه ايران كشيده شد و اينك ادامه گزارش از نظرتان مي گذرد.
***
من اين بار، به زبان شكرين و دلاويز شعر، با او سخن گفتم و وي را از اينكه بر نوشته هاي يونانيان و روميان درباره اسكندر بنياد كند، بازداشتم. رهاورد و ارمغان اين گفت وگوي چامه اي بلند گرديد كه از آن پس، سروده آمد. آغاز و خاستگاه اين چامه لخت نخستين آن است كه آن نيز شنگ و شوخ افتاده است. من اين چامه را در پي مي آورم؛ باشد كه خوانندگان گرامي اين گزارش را كه سخن سنجند و ادب دوست، پسنديده و دلپذير آيد:
منه لي لي به لالاي سكندر؛
مبر بر آسمان جاي سكندر
يكي خونريز مردمكش نيابي،
به گيتي، هيچ همتاي سكندر
همه هرزه است و ژاژ و خام و ياوه،
ز سر تا بن، سخنهاي سكندر
فرو هرگز نشد در گوش تاريخ
گجسته تر از آواي سكندر
نباشد جز نواي بيم و بيداد
نوايي كايد از ناي سكندر
مگر خون زنان و كودكان نيست
مي گلگون به ميناي سكندر
بجز نقش و نگار خون نباشد
نگار و نقش ديباي سكندر
نبيني و نيابي هيچ مامي
چو مام ماژافساي سكندر
زماري، گشت آبستن المپوس؛
وزاو، شد زندگي زاي سكندر
دومار دوش ضحاكند ترسان،
از آن ماران شيباي سكندر
نبيني جز سخن از مرگ و از مار،
به تاريخ غم افزاي سكندر
به هرزه، تخت جم را سوخت تائيس،
زن بد نام رسواي سكندر
زني آشفته خوي و آتش افروز؛
دلارام دلاراي سكندر

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   شهرآرا  |   موسيقي  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |