م-رنجبران
مطرح شدن دوباره موضوع ساماندهي خودروهاي مسافربر در تهران، همزمان با ادامه بحث هاي جدي تر در مورد سهميه بندي بنزين و يارانه  سوخت، بار ديگر توجه مسئولان و كارشناسان را به اين مسائل جلب كرده است.
از يك منظر خودروهاي شخصي مسافربر كه در سطح بسيار گسترده اي در شبكه حمل و نقل شهري پايتخت فعاليت دارند بايد ساماندهي شوند تا ضمن مراعات حداقل استانداردهاي تعريف شده در اين قبيل وسايل نقليه، از ميزان وقوع جرايم احتمالي توسط برخي از مسافربرهاي خلافكار جلوگيري شود.
اما از منظري ديگر، اگر از همين امروز به فرض از كار كليه خودروهاي شخصي كه در تهران به كار جابه جايي مسافر اشتغال دارند، جلوگيري شود درصد بالايي از مسافران در خيابان ها سرگردان مي شوند، زيرا شبكه غيررسمي مسافربرهاي شخصي خواهي نخواهي به صورت بخشي تفكيك ناپذير از سامانه حمل و نقل شهر تهران درآمده است و شبكه رسمي حمل و نقل عمومي شامل مترو، اتوبوس و انواع تاكسي پاسخگوي نياز رو به تزايد ساكنان كلان شهر تهران نمي باشند. در اين هفته اعلام شده كه جمعيت حريم شهرها از جمله شهر تهران 80 برابر در مقايسه با سه دهه پيش، بيشتر شده است.
تراكم حاشيه نشيني در پيرامون شهر تهران، معلول توسعه بي رويه اين شهر از يك سو و رواج درآمدهاي آسان از جمله مسافركشي و انواع دلالي از سوي ديگر مي باشد. كشاورزي كه مثلاً در لرستان با زحمات بسيار محصولي را پرورش مي دهد تا معاش و رفاه خود و خانواده اش را تأمين كند با وضوح مي بيند كه فلان همسايه بي زمين او كه چند سالي است عازم تهران شده، از قبل دلالي در مسكن، معامله خودرو و امثالهم به ثروتي رسيده است. آن كشاورز هم كه بايد حاصل دسترنج اش را به قيمت نازل روانه بازار كند، تشويق مي شود تا از زادبوم اش دل بكند و راهي تهران گردد. اين سراب فريبنده، بسياري از مهاجران را در گرداب حاشيه نشيني در پيرامون كلان شهرها غرق مي كند و شماري از جوان ترها را به اميد سريع پولدار شدن به ورطه هاي خلاف و بزهكاري مي كشاند. اما همه اينها سر جمع، افزايش سال به سال جمعيت تهران را رقم مي زنند كه علاوه بر گسترده  شدن شهر با ساخت و سازهاي با اجازه و بي اجازه در طول و عرض جغرافيايي، براي سفرهاي درون شهري ساكنان جديد، خودروهاي مسافربر جديدي را به صورت نياز مطرح مي كند. مترو، شركت واحد اتوبوسراني و شبكه هاي تاكسيراني، نمي توانند به اين نيازهاي جديد كه در قالب شهرك هاي اقماري در اطراف تهران و همچنين حاشيه نشيني سر بركشيده، پاسخ بدهند و لاجرم، خودروهاي شخصي بايد پاسخگوي اين نياز باشند تا از طرف ديگر درآمدي را نصيب رانندگان آنها نمايند كه بتوانند با تورم و گراني مقابله كنند.
بنابر اين خودروهاي شخصي، در معادلاتي پيچيده تر نيازمند بررسي و مطالعه مي باشند و با واكاوي ريشه ها اين نتيجه  مسلم به دست مي آيد كه بايد، توليد در بخش هاي مختلف اين مملكت اعم از صنعت  و كشاورزي مورد حمايت قرار بگيرد و طرح هاي توليدي بر مبناي استعدادها و امكانات استان هاي محروم به اجرا درآيند و اعتبارات براي پشتيباني از اين بخش تخصيص يابد تا به مرور از جاذبه هاي درآمدهاي آسان و بي دردسر، در هزار توي شبكه هاي دلالي كلان شهرها كاسته شود و جويندگان كار به جاي مهاجرت غير ضروري به شهرهاي بزرگ در زادبوم خود به كارهاي توليدي مشغول شوند و به رشد بنيه اقتصادي كشور كمك كنند.
تثبيت موقعيت اقتصاد ايران و تعادل بخشيدن به بازار و قيمت ها، كه به ناچار با مهار تورم حاصل مي شود، مانع از آن خواهد بود كه پنجشنبه ها، هزاران كارمند در بخش هاي مختلف، به انبوه مسافربران با خودروهاي شخصي در تهران اضافه شوند. زيرا آنها ترجيح مي دهند به اعتبار قيمت هاي ثابت، اقتصاد متعادل و اندكي پس انداز روزهاي پاياني هفته را مثل اقشار فرادست جامعه، به تفريح بپردازند. بازنشستگان كه بلافاصله بعد از بازنشستگي به مسافركشي روي مي آورند نيز در همين زمره اند.

صبح روز شنبه 4/9/85 مرحوم سيدشفيع رضايتي دانشجوي كارشناسي ارشد رشته حسابداري دانشكده مديريت، دانشگاه علامه طباطبايي سركلاس درس سكته قلبي كرد و پس از يك ساعت در محل دانشكده دار فاني را وداع گفت. براساس گفته شاهدان اورژانس دير به دانشگاه مي رسد و دانشگاه نيز فاقد امكانات اوليه پزشكي بوده و در نهايت اين دانشجو فوت مي كند. كار كارشناسي و رسيدگي مسئولان ذيربط دارد كه به طور قطع چنين كاري انجام شده است. اما آن چه در حال حاضر اهميت دارد جلوگيري از تكرار چنين حوادثي است و با توجه به اينكه در سطح كشور ما چند صدهزار دانشجو داريم كه هر لحظه امكان دارد براي هر كدام از آنها حوادث گوناگون و يا مشابه اين مورد اتفاق بيفتد لازم است با هماهنگي و برنامه ريزي درست و دقيق از اين گونه وقايع پيشگيري نمود.
از جمله در دانشگاههاي كشورمان كمك هاي اوليه مورد لزوم و فضاي قابل قبول براي آن تهيه شده و به دو نفر از كاركنان دانشگاه دوره هاي كمك هاي اوليه پزشكي آموزش داده شود كه در اين مواقع تا رسيدن نيروهاي اورژانس به سرعت فرد حادثه ديده را ياري دهند. به طور حتم نجات زندگي دانشجويان، هزينه تجهيز دانشگاهها به كمك هاي اوليه را توجيه مي نمايد.
همچنين وزارت علوم با كمك وزارت بهداشت و درمان مي تواند با تدوين و تصويب قوانيني تسهيلات لازم و پشتيباني هاي بيمه اي براي پذيرش دانشجويان حادثه ديده در بيمارستان ها و درمانگاه هاي سراسر كشور را فراهم كند.
مقدم براين اقدامات، تشكيل پرونده پزشكي براي دانشجويان و آنهايي كه داراي سابقه بيماري هاي قلبي يا مشابه آن مي باشند- براي انجام مراقبت هاي درماني در مواقع ضروري لازم مي باشد.
علاوه بر اين، با توجه به وقوع حوادث گوناگون و ضرورت امدادرساني به هنگام به آسيب ديدگان حوادث، لازم است. اين قبيل امدادها به صورت جدي ساماندهي و در مناطق مختلف و بخصوص جاده هاي كشور استقرار يابند.
محمود قاسمي

پدر برآشفته و در حالي كه از شدت عصبانيت دست هايش مي لرزيد، مدام مي گفت: ندارم، از كجا بيارم؟! پسر كه چند روز ديگر مراسم عروسي اش برگزار مي شود، خواسته خانواده عروس را پيش مي كشيد و مي گفت: به آنها قول دادم كه حتماً سالن... را براي مراسم عروسي رزرو كنم!
پدر با حيرت مي گفت: هزينه يك شب كرايه آن سالن با ميوه و شام ميهمانان 9 ميليون تومان مي شود، در تمام عمرم اين قدر درآمد نداشته ام!
اما اين سكه روي ديگر هم دارد. در صحنه ديگري خانواده عروس، به پدر داماد مي گفتند: ما پيش فاميل و آشنا آبرو داريم، دختر مثل دسته گل تحويل شما مي دهيم و بايد خرج كنيد تا عمري سربلند باشد!
مادر داماد مي گويد: از كجا بياريم كه هزينه كنيم. شوهر من بازنشسته است و حقوق بازنشستگي مي گيرد و براي تامين مخارج زندگي، مسافركشي هم مي كند. شما رضايت بدهيد مراسم عروسي را در يكي از همين سالن هاي ارزان تر برگزار كنيم!
خلاصه جاي شما خالي در ماه آذر، هفت، هشت بار در مراسم ازدواج اقوام و آشنايان شركت كردم و شاهد پيوند آنها بودم. در تمام عروسي ها همه چيز خوب پيش رفت اما يك نكته همچنان آزارم مي داد. شايد هم من نسبت به مسئله خيلي حساس شده ام. بله، مسئله تجملات را مي گويم؛ ولخرجي هاي بي حد و حساب كه واقعاً آزاردهنده است. واقعيت اين است كه حتي خانواده هايي كه جزو طبقه متوسط جامعه هستند سعي دارند روي چشم و هم چشمي در مراسم ازدواج فرزندانشان مثل ميلياردرها عمل كنند!
آنها به قرض گرفتن از اين و آن فاميل روي مي آورند تا در شب عروسي چهار پنج نوع غذا به مهمانان بدهند و يا مثلا جشن خود را در فلان هتل يا سالن برگزار كنند. اينگونه تجملات و پيامدهاي آن براي وضعيت اقتصادي اين خانواده ها يك آفت است و اي كاش دختران و پسرهايي كه در آستانه ازدواج هستند با برگزاري مراسم ساده، اين پول ها را براي فرداي زندگي خود پس انداز كنند.
راستي چه لطفي دارد، ميليون ها تومان صرف يك شب مراسم عروسي بشود و آن وقت خانواده داماد يا عروس- فرقي نمي كند- عمري را صرف پرداخت اقساط بدهي هاي خود كنند. در حالي كه با اين هزينه هاي سنگين، بسياري از نيازهاي اوليه يك زوج جوان قابل خريداري است.
ناهيد دالايي

با خواندن نوشته آموزنده آقاي دشتبان با عنوان زمستان آمد در صفحه سخنگاه همشهري روز پنج شنبه هفتم دي ماه 85 هم خوشحال شدم از اينكه صاحبان اينگونه قلم ها همچنان مدافع زندگي و محيط زيست مي باشند و هم اندوهگين گرديدم كه چرا معماري شهر تهران به سمت و سويي مي رود كه پرندگان را از اين شهر بزرگ و پرجمعيت فراري مي دهد. در يكي از روزهاي هفته گذشته كه در خيابان وليعصر تهران قدم مي زدم، دقت كردم و ديدم ديگر پرندگان بخصوص گنجشك ها به سراغ چنارهاي اين خيابان نمي آيند، چون سراسر خيابان از هر طرف در محاصرة برج هاي بلند تجاري قرار گرفته است و هر روز هم بر تعدادشان افزوده مي شود.
آيا اين از سر ناگزيري است كه در تهران،  شمار بناهاي بلند تجاري بايد بيشتر از هر ساختمان ديگري باشد؟! اگر هم ضرورت ايجاب مي كند كه اين چنين باشد بايد متخصصان معماري دور هم جمع شوند و به كمك شهرداري تهران، به معماري آشفته فعلي سر و ساماني بدهند. من نمي گويم كه مشكلات فعلي متعلق به شهردار كنوني تهران است، خير، اين مسئله ريشه در سالهاي قبل دارد. اما در تمام شهرهاي پيشرفته دنيا، قبل از آن كه تصميم به ساخت مجتمع هاي تجاري و برج گرفته شود، براساس نقشه جامع شهر، براي آنها مكان يابي مي شود تا هر كس هر جور كه دلش خواست فضاي شهر را كه متعلق به همه مردم و نسل ها مي باشد اشغال نكند.
از هر فرازي كه به شهر تهران نگاه كنيم، اولين چيزي كه به نظرمان مي آيد، آشفتگي در معماري اين شهر 200 ساله است. البته بنده نيمه خالي ليوان را نمي بينم. نوسازي تهران و زحماتي كه براي آن كشيده شده در خور تقدير است، اما وقتي بودجه هايي هزينه مي شود چرا شهر را به سليقه سازندگان بناها بسپاريم؟ اگر اشتباه نكنم، شهرداري تهران يك معاونت شهرسازي و معماري هم داشت و شايد هنوز هم داشته باشد. اين معاونت كارش همين است. متولي شهر، شهرداري است و نبايد اجازه بدهد، اشخاص يا ارگان ها هر طور كه دلشان مي خواهد سرنوشت معماري تهران را رقم بزنند. در نوشته آقاي دشتبان اشاره اي گذرا به وضع پياده روها شده بود، هر فرد بيطرفي، با گردش در تهران متوجه مي شود كه تا چه اندازه سازندگان بناها در حق پياده روها، اجحاف روا مي دارند. در شمال تهران اين خست و تنگ نظري نسبت به معابر عمومي چشمگيرتر است.
سازندگان بناها اين همه خرج ساختمان مي كنند، سنگ هاي گران قيمت از داخل و خارج براي نما تهيه مي نمايند، اما دريغ از دلسوزي و يا مراعات پياده رو و حق پياده روهاي شهر. قرار نيست تهران دربست در اختيار سواره روها باشد! در خبرها مطالعه كردم كه شهرداري در كار سر و سامان دادن به پياده راههاست. اما تقاضا مي كنم براي تثبيت وضع پياده روهاي شهر مقرراتي وضع شود و حتماً سر و سرمان دادن به معماري تهران زير نظر متخصصان و افراد با تجربه قرار گيرد.
يوسف گرانمايه اهرابي

پيش بيني شغل و پيشه براي فرزندان گاهي در قالب آرزوهاي بزرگ در خيلي از خانواده ها موروثي است. كودك هنوز وارد دبستان نشده است كه پدر يا مادر شغل آينده او را اعلام مي كنند. با عباراتي از اين دست كه پسرم يا دخترم بايد دكتر يا مهندس و يا استاد دانشگاه بشود و امثالهم... . اين القائات تا زماني كه جنبه تفنن دارد و براي كودك يك اهرم تشويقي براي درس خواندن و پيشرفت در تحصيل علم به كار گرفته مي شود زياني در بين ندارد و حتي مفيد هم مي باشد، اما از ماني كه مثلا فرزند نوجوان وارد دوره راهنمايي مي شود و همچنان شغل و حرفه اي را كه خانواده از پيش براي او در نظر گرفته اند، مدام به رخ وي مي كشند، تشويق سابق جايش را به آزار روحي مي دهد. چرا كه ممكن است فرزند آن خانواده بنا به استعداد و ذوق و تواني كه در خود سراغ دارد، شغل و حرفه ديگري را سراغ كرده باشد. خرد حكم مي كند كه پدر يا مادر به جاي القائاتي كه خود مي پسندند به استعداد و گرايش فرزندشان توجه كنند و با عنايت به همان استعدادها، او را در حركت به سوي حرفه اي كه دوست دارد ياري بدهند. براي دختر جواني كه خانواده اش - پدر، مادر، پدر بزرگ يا مادربزرگ- مدام آرزو كرده اند كه پزشك جراح بشود و از قضا، در رشته دكوراسيون داخلي موفقيت بدست آورده است آن آرزوهاي برآورده نشده خانواده، هميشه به عنوان يك عامل آزاردهنده در وجودش باقي مي ماند. در زمانه ما دامنه تنوع شغلي، آن قدر گسترده شده است كه ديگر نمي توان مشاغل ايده آل و آرماني را در همان چند شغل معروف كه دستكم متعلق به 60 - 50 سال پيش است، خلاصه كرد.
امروزه موفق ترين شاغلان در حوزه هاي ارتباطات الكترونيك و امور رايانه اي مشغول به كار مي باشند و درآمدهاي قابل توجهي نيز دارند. بايد به واقعيت هاي زمانه بها بدهيم و دريافتن شغل و حرفه به جاي فشار و تحميل، كودكان خودمان را از ابتدا در رشته هايي كه علاقه و استعداد دارند، ياري كنيم.
ف - حسنلو - تبريز

وجود هرگونه نابساماني در آموزش و پرورش، با توجه به گستردگي مناسبات اين نوع فعاليت ها با جامعه نوعي معضل اجتماعي تلقي مي شود. بنابراين حق است كه مسئولان ذي ربط نسبت به اين گونه مسايل حساسيت هاي لازم را نشان دهند تا فضايي پرنشاط و عدالت محور در اين كانون مقدس و مهم پايدار گردد. بر اساس آيين نامه اي در آموزش و پرورش، معلمان و دبيراني كه پس از مهرماه به سن بازنشستگي مي رسند مي توانند تا پايان سال تحصيلي به تدريس ادامه دهند، اما در صورت وقوع چنين امري كه با عنايت به روابط عاطفي معلم و دانش آموز بسيار منطقي نيز به نظر مي رسد، اشتغال او به صورت افتخاري و رايگان بوده و سيستم اداري تنها مبادرت به قطع كسورات بازنشستگي مي كند و به بهانه اين كه محاسبه پاداش بازنشستگي بر اساس ارقام آخرين حكم حقوق و مزايا محاسبه مي شود، از پرداخت حق التدريس ماه هاي مازاد بر سي سال خودداري مي كند. در حالي كه چنين عملي با معيارهاي عدالت محورانه دولت در تعارض آشكار قرار دارد، بنابراين توقع داريم كه اين معضل برطرف شود.مسئله ديگر آن است كه علي رغم اعلام همه جانبه، تاكنون آموزش و پرورش از اعطاي يك گروه تشويقي به فرهنگياني كه يك بار به چنين سطحي ارتقاء يافته اند، خودداري نموده است در حالي كه ميانگين افزايش حقوق ناشي از اعطاي اين گروه با توجه به تعداد كم معلمان نمونه كشور هيچ گونه معضل مالي براي آموزش و پرورش ايجاد نمي كند.
آموزش و پرورش در سال 1370 به منظور تشويق فرهنگيان به دانش افزايي و ادامه تحصيل و جذب نيروهاي متخصص به مقطع متوسطه و رفع مشكل كمبود نيروهاي انساني به ميزان دو ساعت از ساعات كار موظف فرهنگيان ليسانس به بالاي شاغل دبيرستانها و هنرستانها را كاهش داد كه تاكنون و به هر دليل به اجرا درنيامده است.
علي اكبر كياني پناه

شعر
خانم نيلوفر سادات مدني علمداري-شهرقدس: با تشكر از حسن توجه شما به روزنامه همشهري شعر ارسالي را به گروه ادب و هنر صفحه شعر ارجاع داديم، مي توانيد موضوع را از طريق همان گروه پيگيري كنيد.
برنج
خانم سارا صفري-رشت: مطلب بسيار زيبا و مستندي را كه درباره نحوه كشت، پرورش و برداشت محصول برنج ارسال كرده ايد دريافت كرديم. در شماره هاي آينده سخنگاه با تكيه بر فرهنگ كار در كشت و پرورش اين محصول، اين مطلب را با تلخيص درج مي كنيم.
زراعت برنج تنها يك كشت و كار نيست بلكه از ديرباز، حوزه تمدني ويژه اي را در پهنه گسترده اي از جهان به وجود آورده است.
از لطف شما به صفحه سخنگاه سپاسگزاريم و اميدواريم مطالب ارزنده شما خواننده گرامي را باز هم دريافت كنيم.
گچساران
آقاي علي اكبر حيدري- گچساران: 1- از توجه شما به اين صفحه سپاسگزاريم و ما هم آرزومنديم، روزي امكان انتشار صفحه سخنگاه در تمامي روزهاي هفته فراهم گردد تا فضاي بيشتري براي درج مطالب ارسالي شما خوانندگان عزيز در اختيار داشته باشيم.
۲ - اميدواريم مطابق خواسته شما هموطن عزيز، امكان استفاده از شبكه هاي صداوسيما براي مردم گچساران و شهرها و بخش هايي از قبيل:دنا، باشت، دهدشت، چرام، سوق، لنده ليكك و خيرآباد فراهم گردد و بخصوص استفاده از شبكه هاي راديويي، راديو قرآن و فرهنگ، باتوجه به علاقه و نياز مردم در اين منطقه از ميهن ما ميسر شود.
بازنشستگان
آقاي شكرالله استقامت-تهران: ستون با مردم و صفحه سخنگاه روزنامه همشهري در خدمت همه اقشار مردم به ويژه بازنشستگان عزيز بوده است. اميدواريم، مسايل گوناگون بازنشستگان كشور ما كه بهترين سالهاي عمرشان را در راه خدمت به مردم و مملكت سپري كرده اند، روزي پايان يابد و شما هم با استعداد خوبي كه در سرودن شعر با چاشني طنز داريد، فارغ از دغدغه هاي روزگار بازنشستگي، موضوعات و مضامين ديگري را برگزينيد. براي خالي نبودن عريضه، دوبيت از شعر طنزآميز شما را نقل مي كنيم با اين آرزو كه حقوق و اجر بازنشستگان همچنان كه شما نيز طلب كرده ايد، هرچه زودتر تامين شود:
بازنشسته كي به سامان مي رسد
كي به ديگ سفره اش نان مي رسد؟
مي رسد آخر نويد فخرتان
مي دهد دولت حقوق و اجرتان
آيين ها
آقاي ب-روستازاده- فيروزكوه: مطلبي را كه اشاره كرده ايد هنوز دريافت نكرده ايم براي اطمينان بيشتر حتما، پشت پاكت عنوان صفحه سخنگاه را مرقوم فرماييد.
آيين هاي زيباي زمستاني در زرين دشت كه به قول شما يادگار گذشته هاي دور است و هنوز توسط برخي از مردم با ذوق اجرا مي شود، بخشي از فرهنگ و فولكلور سرزمين باستاني ماست. مي توانيد شرح مختصري از اين آيين ها را به نشاني روزنامه همشهري- گروه علمي فرهنگي ارسال فرماييد تا مورد استفاده قرار بگيرد.
سروده ها
خانم هما - ط- سبزوار: 1- با تشكر از توجهي كه به نشريات همشهري به ويژه هفته نامه خانواده ابراز داشته ايد، مي توانيد پيشنهادهاي خودتان را به طور مستقيم براي اين نشريه ارسال كنيد.
۲ - نكاتي را كه درباره جدول سود وكو برشمرده ايد در اختيار طراح جدول قرارداديم.
۳ - سروده هايتان را مي توانيد براي گروه ادب و هنر همشهري- صفحه شعر ارسال كنيد.
كتاب همشهري
آقاي عبدالرضا اسحقي نژاد- قم: با تشكر از حسن توجه شما به كتاب همشهري به اطلاع مي رسانيم كه تنوع موضوع در اين كتابها مراعات شده است و در آينده و در ادامه انتشار اين گوناگوني را ملاحظه خواهيد كرد.
ورزش 
آقا يا خانم امضا محفوظ -تهران: در فهرستي كه شما از ورزش هاي خطرناك تهيه كرده ايد به استثناي ورزش بوكس، بقيه در عرف مسابقات ورزش جهان خطرناك محسوب نمي شوند در عين حال مي توانيد پيشنهادات و فهرست مورد نظر را براي سازمان تربيت بدني كشورمان ارسال كنيد.

اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار نوشته شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.