چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۵
حوادث ناشي از كار، سالانه ده ها قرباني  مي گيرد
فرياد بي صدا
009423.jpg
عكس:هادي مختاريان
سميه صيادي فر
در قسمت انتهايي، كاميون باري در حال پياده كردن كالا و تجهيزات كارخانه است. هر روز، كارش همين است. ناگهان احساس مي كند كالاها در حال ريزش هستند. اگر كالاها صدمه ببينند اوست كه بايد پاسخگو باشد ؛ اين فكري است كه مثل برق از ذهنش مي گذرد. بي درنگ گامي به جلو برمي دارد اما همزمان، راننده نيز به عقب حركت مي كند. صداي خردشدن استخوان هايش را مي شنود و دردي وحشتناك تمام وجودش را فرا مي گيرد.
اشك، امان زن را بريده است. كودكش نيز با ديدن اشك هاي مدام مادر، گريه سر داده است. زن، رو به قاضي مي كند و بريده بريده مي گويد: جناب قاضي! شوهرم از كار بيكار شده. در اين حادثه لعنتي، استخوان پايش خرد شده. كارفرما هم مي گويد تقصير با خود اوست و اخراجش كرده است. تازه اگر هم كارفرما اخراجش نكرده بود، باز هم نمي توانست به كارش ادامه دهد. زن، در حالي كه اشك هايش بر صورتش مي غلتد و بغضش را فرومي خورد، مي گويد: جناب قاضي! من وامانده از همه جا، نمي دانم چه كنم؟ هزينه هاي درمان شوهرم، هزينه هاي زندگي... . از طرفي شوهرم در بيمارستان بستري است و نياز به جراحي دارد و بايد هزينه هاي درماني اش پرداخت شود و از طرفي ديگر نمي دانم وضعيت زندگي ام را چه كنم؛ حتي قادر به تأمين معاش روزانه خود و فرزندانم نيستم.
قاضي رو به كارفرما مي كند:
-آيا كارگر شما بيمه بوده است؟
***
عوامل بسياري در ايجاد حوادث ناشي از كار وجود دارد. شناسايي اين عوامل و رفع يا كاهش ميزان آنها، در كاهش ميزان حوادث ناشي از كار كه علاوه بر رنج و درد براي كارگران، باعث اتلاف سرمايه و صرف هزينه هاي هنگفت است، بسيار مؤثر است. البته حوادث ناشي از كار را نمي توان به طور كلي از ميان برد اما با تدابير لازم و به هنگام، مي توان از ميزان اين حوادث كاست.
انواع حوادث بر مبناي ميزان وخامت
طبق يك تحقيق انجام شده، انواع حوادث را بر مبناي ميزان وخامت به 3دسته تقسيم كرده اند: الف- حوادث وخيم(ناتواني دائمي يا ناتواني براي چندين  ماه) ب- حوادث نسبتاً وخيم (ناتواني براي چندين روز يا چندين هفته) ج- حوادث جزئي (ناتواني كه كارگر با وجود آن، همان  روز يا حداكثر روز بعد از وقوع حادثه، مي تواند به سر كار برگردد).
سازمان اروپايي آمار حوادث شغلي (ESAW) پيشنهاد مي كند حوادثي كه به مدت يك سال از تاريخ وقوع حادثه، باعث مرگ فرد مصدوم شود يا همه حوادثي كه باعث غيبت كارگر به مدت بيشتر از سه روز تقويمي از محل كار باشد بررسي شوند. تقريباً نيمي از كشورهايي كه به انتشار آمار حوادث شغلي خود مي پردازند(حوادث شغلي منجر به فوت، حوادث شغلي منجر به ازدست رفتن زمان كار و همه بيماري هاي شغلي) مرز حداقل يك روز غيبت از محل كار را در ارتباط با جراحات غيركشنده در نظر مي گيرند يا اين كه اصلاً حد و مرزي براي آن قائل نيستند. بقيه كشورها اطلاعات خود را به جراحاتي كه منجر به غيبت بين 2 تا 8 روز(اغلب بين 3 تا 4 روز) مي شوند محدود كرده اند. اين محدوده ها معمولاً براي جبران خسارت هاي غيبت فرد از محل كار به علت جراحات يا بيماري و متناسب با قوانين ملي هستند و مي توانند با گذشت زمان اصلاح شوند.
علل حوادث ناشي از كار
حوادث ناشي از كار، معمولاً پيچيده اند. ممكن است عوامل به وجودآورنده حادثه، 10مورد يا حتي بيشتر باشد. كميته اجرايي بهداشت و ايمني حرفه اي آمريكا معتقد است با تجزيه و تحليل جزئيات حادثه مي توان عوامل به وجودآورنده حادثه را به 3دسته تقسيم كرد:
۱ - عوامل اصلي
۲ - عوامل غيرمستقيم
۳ - عوامل مستقيم
ممكن است حادثه، ناشي از مواد خطرناك يا انرژي هاي مهارنشده باشد. اين انرژي و مواد خطرناك جزو عوامل مستقيم هستند. عوامل مستقيم، خود در نتيجه اعمال ناايمن يا شرايط ناايمن يا هر دوي آنها به وجود مي آيند كه اين اعمال و شرايط ناايمن را عوامل غيرمستقيم مي نامند و به همين ترتيب، عوامل غيرمستقيم نيز در نتيجه تصميمات و سياست هاي ضعيف مديريت يا فاكتورهاي محيطي و فردي به وجود مي آيند كه به اين عوامل، عوامل اصلي مي گويند.
بي احتياطي؛ مهمترين علت حادثه
طبق آمار اعلام شده دفتر آمار و محاسبات اقتصادي و اجتماعي سازمان تأمين اجتماعي، بي احتياطي با 72/52درصد، عامل بيشترين حوادث ناشي از كار بوده است. خود اين بي احتياطي و سهل انگاري مي تواند ناشي از عدم اطلاع و آگاهي يا آموزش كافي كارگر از سوي كارفرما، مبني بر ميزان اهميت رعايت نكات ايمني يا استفاده از تجهيزات ايمني باشد. كارفرماها هرگز نبايد اين طور فكر كنند كه كارگران، خودشان مي توانند از وسايل كار به نحو ايمن استفاده كنند؛ مخصوصاً اگر تازه كار باشند يا حتي اگر قبلاً از وسايل مشابهي در جاي ديگر استفاده كرده اند. بايد اين نكته را به خاطر سپرد كه بالاترين خطرات، بهترين آموزش ها را مي طلبد. براي بعضي كارها كه داراي ريسك بالايي هستند، از قبيل ليفتراك هاي چنگك دار، استفاده از اره برقي و كار با جراثقال، آموزش افراد بايستي توسط مربيان متخصص انجام گيرد.
سياوش قراگزلو ضمن بيان اينكه، آمار حوادث كار در استان تهران در مقايسه با مدت مشابه در سال گذشته 30درصد رشد داشته است، گفت: در سه ماه نخست سال جاري 4هزار و 818 نفر از بيمه شدگان تأمين اجتماعي دچار حادثه ناشي از كار و از اين تعداد 1280مورد از ناحيه پا، 1275مورد انگشت دست، 1095مورد از ناحيه دست و 185نفر از ناحيه ستون فقرات، 141نفر تمام بدن، 134مورد از ناحيه صورت، 133مورد انگشتان پا، 123مورد از ناحيه چشم، 70نفر جمجمه و 18 مورد از ناحيه مغز دچار حادثه شده اند.
طبق گفته رئيس مركز تحقيقات و مطالعات وزارت كار و امور اجتماعي، آموزش ايمني و بهداشت كار، طي 10سال گذشته، بيش از 500ميليارد تومان صرفه جويي را به دنبال داشته است. صالح قاسمي عقيده دارد چنانچه هزينه هاي درمان، ديه فوت، هزينه زمان استراحت، كاهش بازده توليد و بسياري موارد ديگر را لحاظ كنيم، به طور متوسط هر سانحه كار 10ميليون تومان هزينه به كشور تحميل مي كند.
***
009387.jpg
زن در حال خروج از دادگاه، سؤال هاي زيادي در ذهن دارد؛ سؤال هايي كه آزارش مي دهند و فكركردن به آنها، رمقي برايش نگذاشته اند. او هيچ نمي داند! نمي داند كه آيا قانوني وجود دارد كه كارفرما را به پاسخگوبودن در قبال اين حادثه، ملزم كند؟ نمي  داند كه قاضي چطور مي خواهد تشخيص دهد حق با شوهر آسيب ديده اوست يا كارفرما؟ اصلاً اين پرونده كي به نتيجه مي رسد؟ تا زماني كه مشخص شود چه كسي مقصر است در قبال هزينه هاي درماني شوهرش و ساير هزينه هاي زندگي، چه كسي مسئول است؟ شوهرش كه بيمه هم نبوده، حالا اگر كارفرما هم مقصر نباشد، او بايد با ادامه زندگي اش چه كند؟
آقاي عليرضا راجي-حقوقدان- در زمينه نحوه قضاوت در وقوع يك حادثه كارگري مي گويد: در يك حادثه كارگري نيز قوانيني كه براي قضاوت مورد استفاده است هيچ فرقي با ساير موارد ندارد؛ يعني در اين مورد هم از همان قوانيني استفاده مي شود كه فرضاً يك فرد عادي به فرد ديگري آسيب بزند. از اين قوانين در قانون مدني تحت عنوان ضمان قهري بحث مي شود؛ از جمله آن مي توان به قانون مسئوليت مدني اشاره كرد. اين دسته از قوانين، قوانيني هستند كه مورد استفاده ما از جهت جبران خسارت هستند. البته قاضي طبق شرايطي كه وجود دارد -هم با توجه به قانون مسئوليت مدني و هم موادي از قانون كار كه صراحتاً كارفرما را به ايجاد وسايل و امكانات حفاظتي و ايمني و... و نيز كارگر را به كارگيري وسايل ايمن ملزم كرده است- قضاوت خود را انجام مي دهد.
اين مورد كه در حادثه ايجادشده دقيقاً چه كسي مقصر است، تنها خود قاضي نمي تواند تشخيص دهنده باشد. در اينجاست كه بايد كارشناس ايمني نيز با توجه به صحنه حادثه، نظر خود را اعلام كند. آقاي عليرضا راجي در اين مورد مي گويد: قاضي متخصص تطبيق اوضاع و احوال متعين با موارد قانوني است؛ يعني بايد بگويد اين موارد خاص پيش آمده، با كدام قانون مطابقت دارد و در نتيجه حكم را صادر مي كند. در اين مواقع، در همان بدو امر اگر قاضي خودش نتواند، قرار كارشناسي صادر مي كند و امر به يك كارشناس ارجاع مي شود. كارشناس، نتيجه كار را به اين صورت ابراز مي كند كه مثلاً 40درصد كارگر تقصير داشته و 60درصد كارفرما مقصر است يا نه، 100درصد كارگر مقصر است. قاضي نيز بر همين اساس، حكم خود را صادر خواهد كرد.
البته از زماني كه كارگر حادثه ديده دادخواست خود را به دادگاه ببرد تا زماني كه حكم نهايي صادر شود، ممكن است تا 2سال طول بكشد. تشكيل اولين جلسه دادگاه۲ ، 3 يا 4ماه بعد از بردن دادخواست به دادگاه، صدور قرار كارشناسي براي اعلام نظر كارشناس و ارائه به دادگاه و تشكيل دومين جلسه دادگاه(2 تا چند ماه)؛ به هر صورت ممكن است تا اعلام نتيجه اصلي دادگاه مدت زيادي طول بكشد. به نظر آقاي عليرضاراجي، همه عواملي كه باعث مي شوند به نتيجه رسيدن يك پرونده حادثه ناشي از كار طول بكشد، قهري و قانوني بوده و مثل تمامي پرونده هاي ديگري كه وجود دارند، دستخوش وضعيت كلي نظام قضايي ماست و هيچ مورد استثنايي در قانون براي حوادث كارگري درنظر گرفته نشده است.
در مدت زمان بين تشكيل پرونده تا اعلام نتيجه قطعي دادگاه، طبق قانون، تكليف خاصي براي كارگر حادثه ديده و خانواده اش در نظر گرفته نشده است. آنها بايد منتظر حكم قطعي دادگاه بمانند و اين كه در بين مدت زمان تشكيل پرونده تا اعلام نظر دادگاه كه ممكن است 1 تا 2سال طول بكشد، چگونه بايد زندگي خود را بگذرانند در حيطه مسائل عرفي جامعه بوده و قانوني نيست! نظر حقوقدان در اين مورد به اين صورت است كه دادگاه براي اين كه حكم به خسارت دهد، اول بايد مقصر برايش مشخص شود و اگر بخواهد تا قبل از تعيين مقصر، حكمي براي جبران خسارت دهد، كاري غيرقانوني است. به لحاظ قانوني، تكليف خاصي براي كارگر در بين زمان تشكيل پرونده تا اعلام نتيجه در نظر گرفته نشده است؛ چون تا وقتي مقصر معين نشود، نمي توان حكمي را صادر كرد.
اگر حكم دادگاه عليه كارگر آسيب ديده صادر شود، يعني دادگاه تشخيص دهد كه خود او مقصر بوده، از لحاظ قانوني كارگر نمي تواند درخواست حمايتي از كسي داشته باشد چون ما قاعده اي داريم به نام قاعده اقدام. طبق اين قاعده، نمي توان كاري انجام داد؛ مثلاً فردي روي نااميدي و يأس به خودش آسيبي مي زند كه باعث مرگش نمي شود اما آسيب جدي مي بيند. در اينجا اين فرد به صورت حقوقي نمي تواند كمكي را از ديگران مطالبه نمايد. كارگري نيز كه خودش علاوه بر محيط ايمن و علاوه بر آموزشي كه كارفرما مبني بر استفاده از وسايل به او داده، با بي احتياطي عليه خودش اقدام مي كند و با عدم استفاده از وسايل ايمني به خودش آسيب مي زند، طبق قاعده اقدام، از نظر حقوقي كاري، نمي تواند حمايتي را از ديگران مطالبه نموده و تقصير با خود اوست؛ البته اگر كارگر بيمه باشد، بيمه هزينه هاي درمان او را متقبل خواهد شد. اگر بيمه هم نباشد و كارگر محسوب شود اما كارفرما او را بيمه نكرده باشد، كارفرما از سوي بيمه تأمين اجتماعي جريمه خواهد شد و پس از اينكه كارگر را بيمه كرد، سازمان بيمه هزينه هاي درمان كارگر آسيب ديده را متقبل خواهد شد.
سؤال خيلي مهمي كه پيش مي آيد اين است كه اگر كارفرما، كارگر را در همان لحظه ايجاد حادثه اخراج كند و تشكيل پرونده و اعلام نتيجه پرونده از 1 تا 2سال طول بكشد، در ضمن كارگر از سوي كارفرما بيمه نشده باشد، بعد از 2 سال كه ديگر آن كارگر آسيب ديده، كارگر آن كارفرما محسوب نمي شود، چه در صورت تقصير كارگر و چه در صورت تقصير كارفرما، مي توان كارفرما را به بيمه كردن كارگري كه 2سال پيش در كارخانه اش كار مي كرده و در حادثه آسيب جدي ديده است، ملزم كرد؟ اصلاً حين تشكيل پرونده تا اعلام نتيجه كه مدت زمان زيادي مي برد، اين كارگر بايد درمان شود. اگر به علت عدم توانايي براي پرداخت هزينه هاي درماني، آسيبي كه ديده است بسيار عميق تر و وخيم تر شود و باعث ازكارافتادگي او تا آخر عمر شود، چه كسي پاسخگو است و از چه كسي مي توان حمايت طلبيد؟!

نگاه امروز
آمار واقعي كدام است
بنيامين صدر
درحالي كه بسياري از كارشناسان معتقدند به دليل نبود آمار رسمي در زمينه بيمارهاي شغلي و ميزان مرگ و مير نمي توان برآورد دقيقي از ميزان خسارت ها و مرگ و مير ناشي از كار در ايران ارائه داد، آمارهاي تامين اجتماعي نشان مي دهد كه حوادث ناشي از كار هر ساله افزايش يافته و از شانزده هزار و 383 مورد در سال 82 به 25هزار مورد در سال 85 رسيده است.
در همين حال بنابر گزارشي كه سازمان تأمين اجتماعي به تازگي منتشر كرده، در سال گذشته بيست هزار نفر در حوادث ناشي از كار آسيب ديده و يكصد نفر نيز بر اثر وقوع حادثه در محيط كار جان باخته اند كه 18 هزار نفر از آسيب ديدگان محيط هاي كارگري سلامتي خود را به دست آورده اند.اين در شرايطي است كه هيچگاه به وضعيت دوهزار نفر ديگري كه دچار آسيب شده اند اشاره اي نشده و معلوم نيست اين افراد بعد از درمان به سر كار خود برگشته يا به دليل از كار افتادگي امكان ادامه كار پيدا نكرده اند.اين آمار كارگراني را در بر مي گيرد كه بيمه اند و تحت پوشش سازمان تأمين اجتماعي قرار دارند و گرنه آمار مرگ و مير ناشي از كار بسيار بيشتر از اين رقم است.به طوري كه سازمان پزشكي قانوني در گزارشي تكان دهنده آورده است كه در سال هاي 83 و 84 به ترتيب 697 و 800 نفر در حوادث و بيماريهاي ناشي از كار جان باخته اند.
استان هاي تهران و اصفهان بيشترين و استان هاي خراسان جنوبي و سيستان و بلوچستان كمترين آمار حوادث ناشي از كار را به خود اختصاص داده اند و اين حكايت از آن دارد كه تجمع فعاليتهاي اقتصادي در شهرهاي بزرگي نظير تهران و اصفهان مي تواند دليل بالا بودن آمار حوادث در اين شهرها باشد. بيشترين حوادث كار نيز در فصل تابستان و كمترين حوادث در فصل زمستان رخ داده است كه به نظر مي رسد رشد فعاليت هاي اقتصادي، به خصوص كارهاي ساختماني در تابستان و ركود فعاليت ها در زمستان دليل اين مسئله باشد.
سازمان تأمين اجتماعي بي احتياطي را دليل نيمي از حوادث حين كار دانسته و بريدگي، شكستگي و سقوط را مهمترين حوادث حين كار در ايران معرفي كرده است. ازسوي ديگر سازمان تأمين اجتماعي افراد حادثه ديده را به "آسيب ديده كلي"، "آسيب ديده جزئي" و "پرداخت غرامت نقص عضو" تقسيم مي كند تا براي آنها مستمري در نظر بگيرد.هزينه هاي از كار افتادگي بسيار بالاست و برآوردها نشان مي دهد كه سازمان تأمين اجتماعي بايد به هر از كار افتاده به طور متوسط 45 ميليون تومان مستمري پرداخت كند. اين ها همه در حاليست كه در چند سال اخير مباحثي در مورد اصلاح قوانين كار و افزايش ايمني محيط هاي كاري مطرح شده، ولي اين بحث ها از حد حرف و شعار فراتر نرفته و اقدامي عملي در اين مورد صورت نگرفته است. بنا بر اين از آنجايي كه شرايط محيطي به دلايل گوناگون به ويژه فقدان امنيت شغلي تغيير مي كند،  قوانين نيز بايد متناسب با شرايط تغيير كند.

آخرين گزارش جهاني از وضعيت مواد مخدر؛
توليد 1500 تن هروئين و كوكائين در سال 2005
گروه اجتماعي - حدود 200 ميليون نفر يا به عبارتي 5 درصد از كل جمعيت 15 تا 64 ساله دنيا حداقل يكبار در 12 ماه گذشته مصرف كننده غيرقانوني مواد مخدر بوده اند.
آخرين بررسي هاي دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل طي سالهاي 2004 و 2005 حاكيست كه كانابيس، بيشترين ماده مخدر مصرفي بوده و در سال 2005، 160ميليون مصرف كننده در دنيا وجود داشته و در حال حاضر حدود 162 ميليون نفر يا 4 درصد ازكل جمعيت 15 تا 64 سال مصرف كننده اين ماده مخدر هستند.
اين گزارش همچنين نشان مي دهد تخمين هاي سال 2006 حاكيست كه مصرف كنندگان اكستازي حدود 22 درصد افزايش پيدا كرده و مخصوصاً اين افزايش در آسيا چشمگير بوده و تعداد مصرف كنندگان اكستازي در آمريكاي شمالي به صورت قابل ملاحظه اي، كمتر از سالهاي گذشته است و اين به دليل آگاه شدن افراد از خطرهاي ناشي از مصرف اكستازي است. از تعداد 200 ميليون مصرف كننده مواد مخدر غيرقانوني، 25 ميليون نفر مصرف كننده آمفتامين، 7/9 ميليون نفر اكستازي، 9/15 ميليون نفر نيز مصرف كننده مشتقات ترياك هستند كه از اين بين 3/11 ميليون نفر مصرف كننده هروئين و 4/13 ميليون نفر كوكائين مصرف مي كنند.
بر اساس گزارش UNODC، توليد جهاني هروئين در سال 2005، 462 تن و كوكائين 932 تن و توليد ترياك در افغانستان، 4100 تن و به عبارتي 89 درصد توليد ترياك جهان در اين سال بوده و دومين توليدكننده ترياك جهان، ميانمار با 312 تن، 6/8درصد، مكزيك و كلمبيا، 2 درصد، پاكستان 3/1 درصد و لائوس 3/0 درصد داراي توليد ترياك جهاني است.
حدود 580 نفر از هر يك ميليون نفر در سال 2004 مصرف كنندگان مواد مخدر درمان شده اند و در گزارشهاي سال 2004، 53 درصد كشفيات كانابيس، 15 درصد مشتقات ترياك و 10 درصد انواع آمفتامين و 9 درصد كوكائين به چشم مي خورد.
عمده ترين صادركننده پيش سازه هاي مواد مخدر
رئيس بخش كنترل پيش سازه هاي INCB مواد مخدر گفت: سه كشور چين، هند و امارات متحده عربي، عمده ترين كشورهايي هستند كه پيش سازه ها را براي توليد موادمخدر صادر مي كنند.كولوهون - رئيس بخش كنترل پيش سازه هاي INCB - افزود: در سال ۲۰۰۰ زماني كه عمليات  تروپاز آغاز شد كشور ايران اولين كشوري بود كه موفقيت هايي را در زمينه مبارزه با قاچاق مواد مخدر كسب كرد.
وي كه در نشست تخصصي بررسي كنترل پيش سازه ها سخن مي گفت خاطرنشان كرد: كشورها شاهد كشت گسترده خشخاش در افغانستان هستند كه همچنان سير صعودي خود را ادامه مي دهد.
كولوهون در ادامه گفت: سازمان INCB سعي مي كند تا عمليات مشتركي را براي جلوگيري از انحراف مواد مخدر و توقيف محموله هاي قاچاق بين كشورها ايجاد كند.
رئيس بخش كنترل پيش سازه هاي INCB خاطرنشان كرد: در سال ۲۰۰۶ سازمانINCB،م۹۵۵مورد محموله قاچاق پيش سازه ها را شناسايي و متلاشي كرد كه 20 كشور صادركننده و 74 كشور واردكننده در اين كار دخالت داشته اند.
ترانزيت۶۰ درصد مواد مخدر افغانستان از ايران به اروپا
رئيس ستاد مبارزه با مواد مخدر با اشاره به فعاليتهاي گسترده اين ستاد در كنترل مرزها گفت: خبر ترانزيت 60 درصد مواد مخدر افغانستان از ايران به اروپا كاملا كذب است.فداحسين مالكي كه در هشتمين جلسه شوراي هماهنگي مبارزه با مواد مخدر استان اصفهان سخن مي گفت افزود: براي حفظ و كنترل هر كيلومتر خطوط مرزي بيش از 50ميليون تومان هزينه مي شود.
وي افزود: پس از بازديد مقامات اروپايي از مرزها، اكنون سازمان ملل نيز اذعان دارد كه ترانزيت مواد مخدر از پاكستان و آسياي ميانه انجام مي شود.
وي اولويت مبارزه با مواد مخدر را به اقدامات پيشگيرانه، درماني و عملي دانست و اظهار كرد: كمبود اعتبارات استاني در اين خصوص مرتفع خواهد شد.
دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر ضمن اشاره به اتمام مهلت 3 ماهه فاز اول طرح ساماندهي معتادان و تمديد اين مهلت گفت : فاز اول طرح همچنان ادامه داشته و تنها ممكن است در بعضي استانها چون تهران فاز دوم (جمع آوري) زودتر اجرايي شود.
وي افزود: اين بحث احتمالا در جلسه كميته درمان هفته جاري ستاد مبارزه با مواد مخدر، مطرح و استان هايي كه بايد فاز دوم طرح در آنها اجرايي شود مشخص مي شوند. وي روند كار در فاز اول طرح ساماندهي معتادان حاد، رهاشده و پرخطر را بسيار مناسب ارزيابي و اظهار كرد: اين اقدامات قطعا در سال آينده نيز ادامه خواهد داشت و تا سال 86 معتادان پرخطر را سامان داده ايم. دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر با تاكيد بر اينكه اجراي مرحله دوم طرح ساماندهي معتادان چنان نخواهد بود كه به مرحله اول لطمه وارد كند، افزود: از آنجا كه نظر متخصصان بر اين است كه با جمع آوري معتادان ممكن است مراكز درماني كه براي آنها سرمايه گذاري هاي علمي بسياري شده است تعطيل شوند، لذا مرحله اول و دوم طرح ساماندهي به صورت تلفيقي انجام خواهد شد.
وي در ادامه با اشاره به اينكه مهلت سه ماهه فاز اول طرح ساماندهي معتادان و اعلام جمع آوري پس از آن، تنها به اين جهت بود كه حضور نيروي انتظامي هشداري باشد تا معتادان خود را براي درمان به مراكز معرفي كنند، اذعان كرد: اگر بررسي هاي كارشناسي بر روي فاز اول حاكي از آن باشد كه احساس كنيم روند طرح به گونه اي پيش رفته كه معتادان خودمعرف به مراكز مراجعه مي كنند، جمع آوري را عقب تر خواهيم انداخت.
مالكي تاكيد كرد: اگر فاز اول طرح به خوبي انجام شده و موفقيت آميز باشد، نيازي به جمع آوري ـ يعني اجراي مرحله دوم ـ نخواهيم داشت.

پنجره
حوادث كار در ايران و جهان
گروه اجتماعي- حادثه ناشي از كار، يك رويداد پيش بيني نشده است كه منجر به ايجاد وقفه در انجام فعاليت هاي معمول مي شود و ممكن است همراه با آسيب هاي جسمي و رواني يا خسارات مالي باشد.
در تمام جهان، سالانه كارگران بسياري از طريق حوادث ناشي از كار، جان خود را از دست داده يا دچار آسيب ديدگي جزئي، كلي و ازكارافتادگي دائم مي شوند.
مدير كل دفتر آمار و محاسبات اقتصادي و اجتماعي سازمان تأمين اجتماعي اعلام كرده است: طي سه ماه نخست سال جاري 4هزار و 818 نفر از بيمه شدگان تأمين اجتماعي دچار حادثه ناشي از كار شده اند. طبق گفته سياوش قراگزلو، استان تهران با 71/21درصد، بيشترين آمار و در مقابل، استان خراسان جنوبي با 21/0درصد، كمترين آمار حادثه ناشي از كار را داشته است.
سازمان تأمين اجتماعي، بي احتياطي را علت نيمي از حوادث حين كار دانسته و بريدگي، شكستگي و سقوط را مهمترين حوادث حين كار در ايران معرفي كرده است. قطع دست و انگشت دست، شايع ترين حادثه حين كار در ايران است و تقريباً نيمي از حوادث حين كار را تشكيل مي دهد.
بنابه گزارشي كه سازمان تأمين اجتماعي منتشر كرده، در سال گذشته 20هزار نفر در حوادث ناشي از كار آسيب ديده و 100نفر نيز بر اثر وقوع حادثه جان باخته اند.
به گزارش دفتر آمار و محاسبات اقتصادي و اجتماعي سازمان تأمين اجتماعي، 19هزار نفر از آسيب ديدگان محيط هاي كارگري، سلامتي خود را به دست آورده اند.
در اين گزارش به وضعيت يك هزار نفر ديگري كه دچار آسيب  شده اند اشاره اي نشده و معلوم نيست اين افراد بعد از درمان، به سر كار خود برگشته يا به دليل ازكارافتادگي، امكان ادامه كار پيدا كرده اند يا نه؟ اين در حالي است كه معمولاً سازمان تأمين اجتماعي افراد حادثه ديده را به آسيب ديده كلي ،  آسيب ديده جزئي و پرداخت غرامت نقص عضو   تقسيم مي كند تا براي آنها مستمري در نظر بگيرد. متأسفانه هزينه هاي ازكارافتادگي بسيار بالاست و برآوردها نشان مي دهد كه سازمان تأمين اجتماعي بايد به هر ازكارافتاده، به طور متوسط 45ميليون تومان مستمري پرداخت كند.
بر اساس آخرين آمار سازمان بين المللي كار (ILO)، با توجه به مناطق مختلف جهان، آمارها نشان مي دهد در كشورهاي تازه صنعتي شده، ميزان حوادث شغلي رو به   كاهش، اما در برخي از كشورهاي آسيا و آمريكاي لاتين كه در روند سريع صنعتي شدن قرار گرفته اند، اين حوادث رو به افزايش است؛ چنانچه آمارها حاكي است گرچه در برخي مناطق، ميزان حوادث شغلي مرگبار و يا غيرمرگبار ثابت يا رو به كاهش است، اما در چين، شمار حوادث مرگبار از 73هزار و 500 مورد در سال ۱۹۹۸ به 90هزار و 500 مورد در سال ۲۰۰۱ افزايش يافته است و در عين حال شمار حوادث منجر به غيبت سه روزه يا بيشتر كارگران از محيط كار، از 56ميليون مورد به 69ميليون مورد رسيده است.
در اين بين در آمريكاي لاتين به دليل افزايش تعداد كارگران شاغل در بخش ساختمان و رشد اين صنعت، به ويژه در برزيل و مكزيك، در همين مدت زماني، شمار حوادث مرگبار از 29هزار و 500 به 39هزار و 500 مورد رسيده است.
كنفرانس حفاظت و ايمني محل كار نيز در آوريل سال گذشته اعلام كرد كه بر اساس آمار موجود، روزانه 6000كارگر بر اثر حوادث و بيماري هاي ناشي از مواد سمي در محل كار، جان خود را از دست مي دهند.

جدول اعداد (سودوكو) 272
009426.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار نوشته شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
علم
شهرآرا
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |