احداث اولين پل موزه شهر؛ گامي در جهت تغيير فرهنگ ترافيك شهروندان
عابران بر فراز رودخانه خودروها
|
|
عكس: مهدي بيات
رامتين فرزاد
اگر مردم بخواهند از عرض خيابان بگذرند، از كجا بايد عبور كنند؟ آيا ممكن است كه شهرداري در
جاي جاي شهر با ايجاد زيرگذرهاي مختلف امكان تردد آسان آنان را به وجود آورد در حالي كه انبوهي از مشكلات مانند معارضان ملكي در محدوده خيابانها راه را بر احداث اين زيرگذرها بسته است؟ استفاده از پل هاي عابر پياده در خيابان هاي شلوغ تهران ناگزير است. تنها كار ما اين است كه آنها را به صورتي اجرا كنيم كه هم تردد را در آنها تسهيل كرده و هم زيبايي را به شهر هديه دهيم. در اين صورت اين امكان وجود دارد تا در ترافيك شهر تسهيل ايجاد كنيم و از سويي باعث كاهش مصرف سوخت ناشي از توقف خودروها در اثر تردد عابران پياده شويم.
بر فراز رودخانه اي از انبوه خودروها جايي كه بوق ممتد آنها، گوش هر رهگذري را مي آزارد، انتظار ديدن محلي آرام بيهوده است. آن هم هنگامي كه در حوالي خيابان كريم خان زند قدم مي زني و شلوغي سرسام آور ميدان ولي عصر هنوز در ذهنت رژه مي رود. اتومبيل هاي هراسان كه در ازدحام خيابان نفس هر پياده اي را مي گيرند، مثل رودخانه اي كلافه ات مي كنند كه ناگهان از هجوم بي مهار اشياء و اشكال رها مي شوي، و در درون يك پل عابر پياده كه شكل و شمايلي متفاوت دارد صداي آرام موسيقي و نمايشگاهي از عكس هاي گوناگون توجه ات را به خود جلب مي كند. شايد همين تصاوير در نگاه اول هر بيننده اي را متحير كند؛ چرا كه از ازدحام صداها و خودروها ناگهان دل به آرامشي لذت بخش دادن بسيار خوشايند است. اينجا پل موزه پونه است.
اولين پل عابر پياده كه به همت شهرداري تهران محلي شده است براي درنگ رهگذران و ديگر از آن شتاب هميشگي در آنان خبري نيست. نمايشگاه عكس در اين پل موزه در كنار دستگاه خودپرداز بانك و دستگاه عرضه نوشيدني و يك آكواريوم كوچك در قسمتي از آن جلوه اي به اين پل عابر داده است.
ما در اين كار نه تنها از تجربه جايي استفاده نكرديم، بلكه براي اولين بار در كشور ما اين تجربه مورد توجه قرار گرفته است. بسياري از كارشناسان شركت هاي بزرگ شهرسازي جهان با ديدن اين پل موزه حيرت زده شدند و خواهان استفاده از اين تكنولوژي در كشورشان شدند. به عنوان مثال، همسر سفير كره جنوبي با ديدن اين پل موزه بسيار تعجب كرد. ايشان از طراحان اين پروژه به خاطر اين نوآوري تشكر كردند. تأكيد ايشان بر نو بودن اين حركت مي تواند مؤيد اين نكته باشد كه اين اقدام بكر و بسيار نو بوده و براي اولين بار در ايران انجام شده است. ما براي اين اقدام هيچ الگويي نداشتيم و ابتكاري ايراني- اسلامي بوده و اتفاقاً بديع.
ولي فرنام مدير پروژه پل موزه پونه با اين سخنان ما را به اين صرافت مي اندازد كه مي توان تهران را از دام بسياري از ناهنجاري هاي ترافيكي رهايي داد؛ ناهنجاري كه زاييده شتابزدگي ناشي از زندگي در اين شهر شلوغ است. اگرچه تجربه استفاده از پل هاي عابر پياده در تهران به سالهاي دوري برمي گردد اما همواره عدم استقبال شهروندان از اين پل ها و لزوم فرهنگ سازي به منظور استفاده هرچه بيشتر شهروندان از آن در سالهاي اخير مورد توجه مديريت شهري قرار گرفته است.
ما بايد براي عابرين روي پل هاي عابر جذابيت به وجود آوريم. در واقع عابرين نبايد احساس كنند كه وقتي براي عبور از عرض خيابان از پل استفاده مي كنند وقتشان از دست مي رود. بايد در بالاي پل انگيزه براي آنها به وجود آوريم تا استفاده آنان از پل ها به تدريج به عنوان يك فرهنگ درآيد.
مرتضي عبادي كارشناس جامعه شناسي شهري ضمن اشاره به اثرات ترافيكي احداث چنين پل هايي و اهميت بصري كه اين پل ها بر سيماي شهر مي گذارد مي گويد: اين پل ها علاوه بر زيباتر كردن چهره شهر باعث تسهيل تردد عابران پياده و خودروها مي شود. از سويي موجب كاهش بروز ترافيك سنگين مي شود و حتي به نظر من عملي انساني است؛ چرا كه در خيابان هاي شهر تهران و بسياري از شهرهاي بزرگ كشور سالانه تعداد زيادي از شهروندان به دليل حوادث ناشي از تصادفات خودروها با عابران پياده متأسفانه فوت مي كنند. شايد با استفاده از اين شيوه شهروندان بيشتري به استفاده از پل هاي عابر پياده مجاب شوند تا قرباني خطراتي كه در كمين شان هستند نشوند. با اين كار ما ضمن بالا بردن امكانات اجرايي و فراهم آوردن مبلمان شهري مناسب زمينه اي را براي استفاده شهروندان از امكانات شهري مناسب تري فراهم مي كنيم.
پل پونه به لحاظ بصري چشم نواز است و برعكس ساير پل هاي عابر پياده سيمايي جذاب دارد. داخل پل داراي دكوراسيوني ويژه است. در دو طرف پل مكان هايي براي نمايش تصاوير در نظر گرفته شده است. هر رهگذر به هنگام عبور از روي پل مي تواند همزمان به نمايشگاهي كه در كنارش قرار دارد توجه كند و به هنگام عبور از عرض خيابان تصاويري جذاب نيز ببيند. از سويي صداي آرام موسيقي كه فارغ از هياهوي خيابان شنيده مي شود مي تواند هر رهگذر عبوس و خسته را به آرامش برساند. عبادي در ادامه سخنانش مي گويد: آدم خسته كه در خيابان هاي شهر تهران مي گذرد هنگامي كه از پله هاي برقي اين پل بالا مي آيد با ديدن اين فضا به همان شكل پائين نمي رود. او با ديدن اين فضا تا حدود زيادي تحت تأثير آن قرار مي گيرد و تجديد قوا مي كند.
شايد حالا بشود باور كرد كه پل موزه پونه زمان حركت رهگذران را از چند ثانيه به هشت دقيقه افزايش داده است. به عبارتي ايستايي و توقف مردم بيشتر شده است و از سويي باعث رشد ديدگاه هنري و فرهنگي شهروندان نيز شده است.
هنگامي كه وارد پل مي شوي بلافاصله نوشته اي نظرت را جلب مي كند؛ امنيت، آسايش در لحظات عبور. شايد احداث اين پل آن هم در شهري مثل تهران چندان قابل تصور نباشد، اما نمي توان توجه شهرداري تهران را براي ايجاد امنيت و آسايش براي شهروندان ناديده گرفت. به عبارتي شهرداري تهران با طراحي اين پل مسيري تازه در به خدمت گرفتن امكانات شهري در پيش گرفته است. فرنام از ادامه اجراي اين طرح در مناطق مختلف شهر مي گويد: ما تصميم داريم هفت پل موزه در مجموعه شهري تهران راه اندازي كنيم. اولين پل موزه پونه در خيابان كريم خان زند به بهره برداري رسيد. شش پل موزه ديگر در دست طراحي و اجراست. علاوه بر پل موزه پونه كه فاز اول آن به اجرا درآمده است و قرار است در فاز دوم ادامه پل بر روي خيابان حافظ كشيده شود، در سه ميدان شهر نيز پل موزه احداث مي شود كه به صورت رينگ خواهد بود و كل ميدان را تحت پوشش قرار خواهد داد. همچنين سه پل موزه ديگر به صورت تخت بر روي سه خيابان احداث خواهد شد.
مدير پروژه پل موزه پونه در ادامه از طرح هاي تكميلي براي اجراي پل هاي عابر پياده مي گويد: ما براي پل هاي بعدي كه درصدد طراحي و اجراي آن هستيم براي هر پل عرض 5 متر را در نظر داريم. شايد امكانات موجود در پل موزه پونه جالب باشد اما اين تمام آنچه مورد نظر است، نيست. ما قصد داريم تا در پل هاي جديد امكانات ديگري را نيز به خدمت بگيريم، از جمله اين كه محلي را به استقرار كافي نت اختصاص دهيم و امكانات مطالعه و كتابخواني در اختيار شهروندان بگذاريم و همچنين فضاهايي را براي نمايش الكترونيكي و يا ديواري روزنامه هاي كثيرالانتشار اختصاص دهيم. در پل اول دستگاه خودپرداز گذاشته ايم. اما هدف ما كيوسك بانك است. يعني يك بانك الكترونيكي براي استفاده شهروندان فراهم آوريم. حتي ما قصد داريم تا در داخل اين پل ها مكان هايي براي استفاده ويژه شهروندان فراهم آوريم و با ايجاد يك كيوسك كه شهرداري مستقيماً مسئوليت آن را به عهده داشته باشد اطلاعات مربوط به شهر و ديگر اطلاعات مورد نظر شهروندان را در اختيار آنان قرار دهيم.
شايد تا پيش از اين توجه به نيازهاي شهروندان و لزوم برقراري نظامي كه ساكنان شهرهاي ايران بتوانند از آن استفاده كنند چندان مورد توجه نبود. اما شايد استقبال بسياري از رهگذران از پل موزه پونه مي تواند ما را بر آن دارد تا بيش از اين خلاقيت هايمان مبتني بر نيازهاي جامعه باشد.
كمبود مراكز فرهنگي در تهران و لزوم ايجاد و گسترش اين مراكز بسيار مهم و ضروري به نظر مي رسد. شايد توجه به شهروندان و ارائه خوراك فرهنگي به آنان موجب شود تا شهروندان عبوس و خسته تهراني كمي هنرمندانه تر زندگي كنند. اين امكان تنها با گسترش فضاهاي فرهنگي و تخصيص مراكز خدمات شهري به اين امر ممكن باشد؛ كاري كه در پل موزه پونه آغاز شده است.
|