سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۵
احداث اولين پل موزه شهر؛ گامي در جهت تغيير فرهنگ ترافيك شهروندان
عابران بر فراز رودخانه خودروها
009885.jpg
عكس: مهدي بيات
رامتين فرزاد
اگر مردم بخواهند از عرض خيابان بگذرند، از كجا بايد عبور كنند؟ آيا ممكن است كه شهرداري در
جاي جاي شهر با ايجاد زيرگذرهاي مختلف امكان تردد آسان آنان را به وجود آورد در حالي كه انبوهي از مشكلات مانند معارضان ملكي در محدوده خيابانها راه را بر احداث اين زيرگذرها بسته است؟ استفاده از پل هاي عابر پياده در خيابان هاي شلوغ تهران ناگزير است. تنها كار ما اين است كه آنها را به صورتي اجرا كنيم كه هم تردد را در آنها تسهيل كرده و هم زيبايي را به شهر هديه دهيم. در اين صورت اين امكان وجود دارد تا در ترافيك شهر تسهيل ايجاد كنيم و از سويي باعث كاهش مصرف سوخت ناشي از توقف خودروها در اثر تردد عابران پياده شويم.
بر فراز رودخانه اي از انبوه خودروها جايي كه بوق ممتد آنها، گوش هر رهگذري را مي آزارد، انتظار ديدن محلي آرام بيهوده است. آن هم هنگامي كه در حوالي خيابان كريم خان زند قدم مي زني و شلوغي سرسام آور ميدان ولي عصر هنوز در ذهنت رژه مي رود. اتومبيل هاي هراسان كه در ازدحام خيابان نفس هر پياده اي را مي گيرند، مثل رودخانه اي كلافه ات مي كنند كه ناگهان از هجوم بي مهار اشياء و اشكال رها مي شوي، و در درون يك پل عابر پياده كه شكل و شمايلي متفاوت دارد صداي آرام موسيقي و نمايشگاهي از عكس هاي گوناگون توجه ات را به خود جلب مي كند. شايد همين تصاوير در نگاه اول هر بيننده اي را متحير كند؛ چرا كه از ازدحام صداها و خودروها ناگهان دل به آرامشي لذت بخش دادن بسيار خوشايند است. اينجا پل موزه پونه است.
اولين پل عابر پياده كه به همت شهرداري تهران محلي شده است براي درنگ رهگذران و ديگر از آن شتاب هميشگي در آنان خبري نيست. نمايشگاه عكس در اين پل موزه در كنار دستگاه خودپرداز بانك و دستگاه عرضه نوشيدني و يك آكواريوم كوچك در قسمتي از آن جلوه اي به اين پل عابر داده است.
ما در اين كار نه تنها از تجربه جايي استفاده نكرديم، بلكه براي اولين بار در كشور ما اين تجربه مورد توجه قرار گرفته است. بسياري از كارشناسان شركت هاي بزرگ شهرسازي جهان با ديدن اين پل موزه حيرت زده شدند و خواهان استفاده از اين تكنولوژي در كشورشان شدند. به عنوان مثال، همسر سفير كره جنوبي با ديدن اين پل موزه بسيار تعجب كرد. ايشان از طراحان اين پروژه به خاطر اين نوآوري تشكر كردند. تأكيد ايشان بر نو بودن اين حركت مي تواند مؤيد اين نكته باشد كه اين اقدام بكر و بسيار نو بوده و براي اولين بار در ايران انجام شده است. ما براي اين اقدام هيچ الگويي نداشتيم و ابتكاري ايراني- اسلامي بوده و اتفاقاً بديع.
ولي فرنام مدير پروژه پل موزه پونه با اين سخنان ما را به اين صرافت مي اندازد كه مي توان تهران را از دام بسياري از ناهنجاري هاي ترافيكي رهايي داد؛ ناهنجاري كه زاييده شتابزدگي ناشي از زندگي در اين شهر شلوغ است. اگرچه تجربه استفاده از پل هاي عابر پياده در تهران به سالهاي دوري برمي گردد اما همواره عدم استقبال شهروندان از اين پل ها و لزوم فرهنگ سازي به منظور استفاده هرچه بيشتر شهروندان از آن در سالهاي اخير مورد توجه مديريت شهري قرار گرفته است.
ما بايد براي عابرين روي پل هاي عابر جذابيت به وجود آوريم. در واقع عابرين نبايد احساس كنند كه وقتي براي عبور از عرض خيابان از پل استفاده مي كنند وقتشان از دست مي رود. بايد در بالاي پل انگيزه براي آنها به وجود آوريم تا استفاده آنان از پل ها به تدريج به عنوان يك فرهنگ درآيد.
مرتضي عبادي كارشناس جامعه شناسي شهري ضمن اشاره به اثرات ترافيكي احداث چنين پل هايي و اهميت بصري كه اين پل ها بر سيماي شهر مي گذارد مي گويد: اين پل ها علاوه بر زيباتر كردن چهره شهر باعث تسهيل تردد عابران پياده و خودروها مي شود. از سويي موجب كاهش بروز ترافيك سنگين مي شود و حتي به نظر من عملي انساني است؛ چرا كه در خيابان هاي شهر تهران و بسياري از شهرهاي بزرگ كشور سالانه تعداد زيادي از شهروندان به دليل حوادث ناشي از تصادفات خودروها با عابران پياده متأسفانه فوت مي كنند. شايد با استفاده از اين شيوه شهروندان بيشتري به استفاده از پل هاي عابر پياده مجاب شوند تا قرباني خطراتي كه در كمين شان هستند نشوند. با اين كار ما ضمن بالا بردن امكانات اجرايي و فراهم آوردن مبلمان شهري مناسب زمينه اي را براي استفاده شهروندان از امكانات شهري مناسب تري فراهم مي كنيم.
پل پونه به لحاظ بصري چشم نواز است و برعكس ساير پل هاي عابر پياده سيمايي جذاب دارد. داخل پل داراي دكوراسيوني ويژه است. در دو طرف پل مكان هايي براي نمايش تصاوير در نظر گرفته شده است. هر رهگذر به هنگام عبور از روي پل مي تواند همزمان به نمايشگاهي كه در كنارش قرار دارد توجه كند و به هنگام عبور از عرض خيابان تصاويري جذاب نيز ببيند. از سويي صداي آرام موسيقي كه فارغ از هياهوي خيابان شنيده مي شود مي تواند هر رهگذر عبوس و خسته را به آرامش برساند. عبادي در ادامه سخنانش مي گويد: آدم خسته كه در خيابان هاي شهر تهران مي گذرد هنگامي كه از پله هاي برقي اين پل بالا مي آيد با ديدن اين فضا به همان شكل پائين نمي رود. او با ديدن اين فضا تا حدود زيادي تحت تأثير آن قرار مي گيرد و تجديد قوا مي كند.
شايد حالا بشود باور كرد كه پل موزه پونه زمان حركت رهگذران را از چند ثانيه به هشت دقيقه افزايش داده است. به عبارتي ايستايي و توقف مردم بيشتر شده است و از سويي باعث رشد ديدگاه هنري و فرهنگي شهروندان نيز شده است.
هنگامي كه وارد پل مي شوي بلافاصله نوشته اي نظرت را جلب مي كند؛ امنيت، آسايش در لحظات عبور. شايد احداث اين پل آن هم در شهري مثل تهران چندان قابل تصور نباشد، اما نمي توان توجه شهرداري تهران را براي ايجاد امنيت و آسايش براي شهروندان ناديده گرفت. به عبارتي شهرداري تهران با طراحي اين پل مسيري تازه در به خدمت گرفتن امكانات شهري در پيش گرفته است. فرنام از ادامه اجراي اين طرح در مناطق مختلف شهر مي گويد: ما تصميم داريم هفت پل موزه در مجموعه شهري تهران راه اندازي كنيم. اولين پل موزه پونه در خيابان كريم خان زند به بهره برداري رسيد. شش پل موزه ديگر در دست طراحي و اجراست. علاوه بر پل موزه پونه كه فاز اول آن به اجرا درآمده است و قرار است در فاز دوم ادامه پل بر روي خيابان حافظ كشيده شود، در سه ميدان شهر نيز پل موزه احداث مي شود كه به صورت رينگ خواهد بود و كل ميدان را تحت پوشش قرار خواهد داد. همچنين سه پل موزه ديگر به صورت تخت بر روي سه خيابان احداث خواهد شد.
مدير پروژه پل موزه پونه در ادامه از طرح هاي تكميلي براي اجراي پل هاي عابر پياده مي گويد: ما براي پل هاي بعدي كه درصدد طراحي و اجراي آن هستيم براي هر پل عرض 5 متر را در نظر داريم. شايد امكانات موجود در پل موزه پونه جالب باشد اما اين تمام آنچه مورد نظر است، نيست. ما قصد داريم تا در پل هاي جديد امكانات ديگري را نيز به خدمت بگيريم، از جمله اين كه محلي را به استقرار كافي نت اختصاص دهيم و امكانات مطالعه و كتابخواني در اختيار شهروندان بگذاريم و همچنين فضاهايي را براي نمايش الكترونيكي و يا ديواري روزنامه هاي كثيرالانتشار اختصاص دهيم. در پل اول دستگاه خودپرداز گذاشته ايم. اما هدف ما كيوسك بانك است. يعني يك بانك الكترونيكي براي استفاده شهروندان فراهم آوريم. حتي ما قصد داريم تا در داخل اين پل ها مكان هايي براي استفاده ويژه شهروندان فراهم آوريم و با ايجاد يك كيوسك كه شهرداري مستقيماً مسئوليت آن را به عهده داشته باشد اطلاعات مربوط به شهر و ديگر اطلاعات مورد نظر شهروندان را در اختيار آنان قرار دهيم.
شايد تا پيش از اين توجه به نيازهاي شهروندان و لزوم برقراري نظامي كه ساكنان شهرهاي ايران بتوانند از آن استفاده كنند چندان مورد توجه نبود. اما شايد استقبال بسياري از رهگذران از پل موزه پونه مي تواند ما را بر آن دارد تا بيش از اين خلاقيت هايمان مبتني بر نيازهاي جامعه باشد.
كمبود مراكز فرهنگي در تهران و لزوم ايجاد و گسترش اين مراكز بسيار مهم و ضروري به نظر مي رسد. شايد توجه به شهروندان و ارائه خوراك فرهنگي به آنان موجب شود تا شهروندان عبوس و خسته تهراني كمي هنرمندانه تر زندگي كنند. اين امكان تنها با گسترش فضاهاي فرهنگي و تخصيص مراكز خدمات شهري به اين امر ممكن باشد؛ كاري كه در پل موزه پونه آغاز شده است.

از شهر
يك مشكل بزرگ
گروه شهري- وزارت بهداشت نقش زيادي در كنترل آلودگي هوا ندارد و فقط وظيفه اعلام وضعيت هشدار به عهده اين وزارتخانه است اما متاسفانه برخي افرادي كه خودشان متولي كنترل آلودگي هوا در كشور هستند در فصل بودجه به اعلام آمارهاي بيش از واقع و چند برابري از مرگهاي ناشي از آلودگي هوا مي پردازند كه به هيچوجه كارشناسي شده و قابل قبول نيست.
بر اساس قانون در مورد آلودگي هوا وزارت بهداشت فقط مسئوليت اعلام هشدار را دارد و متوليان كنترل آ لودگي هوا دستگاههاي ديگري هستند اما متاسفانه برخي از افراد اين دستگاهها آمارهاي غير واقعي از مرگ و مير ناشي از آلودگي هوا به مردم اعلام مي كنند.
اين نوع اعلام كردن آمار مشكل آلودگي هوا را حل نمي كند و فقط به افزايش استرس و تنش فكري مردم منجر مي شود در حالي كه در وزارت بهداشت آمار تلفات و خسارات ناشي از آلودگي هوا را به صورت كارشناسي در اختيار دارند كه اين آمار نيازمند مكاتبه اداري با روابط عمومي وزارت بهداشت است.

اعداد اساسي
۹۰
گروه شهري- با وجود اينكه شغل آتش نشاني به عنوان يك شغل سخت و طاقت فرسا در وزارت كار كشور شناخته شده اما همچنان حدود 90درصد پرسنل آتش نشاني تهران، كارمند معمولي شناخته شده و از هيچگونه مزاياي سختي كار و يا بازنشستگي پيش از موعد بهره مند نيستند.
اگرچه اين روال در آتش نشاني ساير استان ها همانند تهران نيست اما پرسنل آتش نشاني تهران همچنان از اين مشكل رنج مي برند و ناچارند به دليل تعهد كاري نسبت به مردم و اين سازمان، به وظايف خود در اين زمينه همانند آتش نشانان ديگر استان هاي كشورعمل كنند.
اين مشكل همچنان در آتش نشاني تهران وجود داشته و به رغم پيگيري هاي مكرر از طريق وزارت كار، شهرداري و وزارت كشور، هيچگونه اقدام اساسي در اين زمينه صورت نگرفته و مشكل پرسنل آتش نشاني همچنان به قوت خود باقي است.
هرگز نمي توان سختي كار يك آتش نشان را با يك كارمند معمولي يكسان در نظر گرفت، كما اينكه وزارت كار نيز سختي كار را براي آتش نشانان در نظر گرفته است اما اينكه چرا اين مزايا تاكنون شامل حال پرسنل آتش نشاني تهران نشده است جاي سوال دارد و مستلزم پيگيري بازرسان وزارت كار و ساير نهادهاي مربوطه در رابطه با احقاق حقوق اين زحمت كشان است.

بازيافت
تبديل پسماند به كود
كاميار فيلسوفي: آيا تا به حال فكر كرده ايد كه اضافات سفره غذايي ما چه مي شود؟
در فرهنگ مملكت   ما نان از احترام خاصي برخوردار است. اضافات نان توسط افراد جمع آوري شده و مورد استفاده دامداري ها و مرغداري ها و حتي واحدهاي پرورش آبزيان قرار مي گيرد. البته متأسفانه اين امر تحت نظارت نيست و در فرآيند ي مردمي انجام مي پذيرد وليكن مي توانند به عنوان منبع تأمين خوراك حيوانات بعدها مورد استفاده قرار گيرند.اما ساير پسماندها از قبيل اقسام گوشت، لبنيات، سبزيجات و تفاله چاي و قهوه و امثالهم طي فرآيندي تبديل به كود يا خاك حاصلخيز خواهند شد.اين فرآيند بدين صورت است كه پس از تحويل كيسه زباله  تر به مأموران شهرداري، كيسه ها به كارخانه بازيافت منتقل مي شوند. در يك كارخانه بازيافت هر ماشين پس از تخليه بار خود كيسه ها را در يك خط نقاله قرار داده و پس از جداسازي كيسه نايلون مواد داخل آن بر روي خطوط بازرسي قرار مي گيرند. در اينجا بهتر است به اين نكته توجه كنيم كه در صورت عدم استفاده از كيسه هاي مخصوص زباله دستگاه جداساز دچار مشكل خواهد شد و عمليات جداسازي كيسه به سختي انجام مي شود. پس بهتر است حتماً  از كيسه هاي مخصوص استفاده شود. سپس در ايستگاه جداسازي اقلام به اصطلاح خشك يا اقلامي كه آنها را مي توان به چرخه تأمين مواد اوليه صنعت برگرداند تفكيك شده و حتي الامكان مواد عاري از هر نوع جنس ديگري خواهند شد. شيشه، فلزات، نايلون، پلاستيك و... از جمله موادي هستند كه از آنها نمي توان در فرآيند توليد خاك استفاده نمود زيرا وجود هركدام از اين اقلام علاوه بر آسيب هاي فيزيكي جهت مصرف كننده كود مي تواند كيفيت خاك به دست آمده را نيز تغيير دهد.
در مرحله بعد اقلام تفكيك شده توسط دستگاهي به ذرات كوچك تر تقسيم شده و سپس به وسيله الك هاي مخصوص رده بندي خواهند شد. مواد خرد شده جهت نگهداري به مخازني منتقل مي شوند كه در اين مخازن ميزان رطوبت و حرارت آنها كنترل شده و در زمانهاي معين توسط سيستم هاي هوادهي از انباشت آنها بر روي يكديگر جلوگيري مي نمايد.اين محصول حدود يك ماه در اين مخازن نگهداري مي شود و در طول اين مدت پوسيدگي آن انجام شده و تبديل به خاك حاصلخيز خواهند شد. البته لازم به ذكر است كه اين خاك بايد آزمايش شود و ميزان كربن و نيتروژن جهت كيفيت و همچنين آلاينده ها و اقلام اضافي موجود در آن مشخص شود پس از انجام اين مهم خاك جهت غني سازي به كارخانجات توليد كود داده مي شود.در اين مكانها بسته به نوع محصول درخواستي و آناليز خاك، مواد شيميايي اضافه شده و در نهايت كود كشاورزي به دست خواهد آمد.بعد از مرتبه چهلم نيز با اضافه كردن افزودني ها مي توان اين مواد را به حالت اوليه برگردانده و بهتر است بدانيد پلاستيك ها محصول به دست آمده از ثروت ملي ما يعني نفت هستند؛ به جاي دور ريختن يا از بين آن در حفظ آن بكوشيم و به دليل زمان طولاني تجزيه آن را در طبيعت رها نكنيم.

شهرآرا
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |