گزارش خبرنگار اعزامي همشهري به سيستان و بلوچستان
چهار بهار بي برگ و بار در چابهار
اسدالله افلاكي
|
|
سيستان و بلوچستان با وسعتي حدود 187هزار كيلومتر مربع، از نظر وسعت بزرگترين استان كشور محسوب مي شود با اين همه به دليل بياباني بودن، يكي از كم تراكم ترين استان ها از نظر جمعيتي به شمار مي آيد. در اين استان نيز همچون ساير استان هاي بياباني، به علت بالا بودن ميزان حرارت و بارندگي كم، مشكل كم آبي عمده ترين چالش مسئولان است. به ويژه آن كه هشت سال خشكسالي پياپي و بادهاي فرساينده- بخصوص باد 120 روزه سيستان- رمق استان را گرفته است در نتيجه همان ذخاير اندك آب هاي زيرزميني به شدت كاهش يافته و فقر پوشش گياهي و فرسايش خاك در منطقه بيداد مي كند. با اين همه، خاك منطقه بسيار حاصلخيز است. بنابر مشاهدات خبرنگار اعزامي همشهري، در هر گله از زميني كه آبخيزي احداث شده، در بالا دست پوشش گياهي و در پايين دست كشاورزي سنتي رونق گرفته است. از همين رو، به نظر مي رسد به رغم همه انتقاداتي كه برخي از كارشناسان منابع طبيعي بر فعاليت هاي آبخيزداري وارد مي سازند، اين فعاليت ها با توجه به شرايط خاص اقليمي سيستان و بلوچستان ضرورتي اجتناب ناپذير است. به ويژه آن كه هنوز بيش از 2 ماه از سال 2006- كه سال بيابان زدايي عنوان گرفته- نگذشته و از سوي ديگر سال 2007 هم كه اكنون در آن به سر مي بريم بنابه اعلام سازمان ملل سالي خشك براي جهانيان است؛ سالي كه تبعات ناگوار آن بيش از هر جاي ديگري در استان سيستان و بلوچستان نمايان خواهد شد؛ هشداري كه توجه بيش از پيش مسئولان را به اين استان خاطرنشان مي سازد.
ضرورت انجام فعاليت هاي آبخيزداري
دكتر فرود شريفي معاون سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري با اشاره به اين كه ميزان فرسايش خاك در كشور به طور متوسط 15 تن در هكتار است و 85 درصد كشور را مناطق خشك و نيمه خشك تشكيل مي دهد مي گويد: كل آبهاي استحصال شده توسط سدهاي كشور 25 ميليارد متر مكعب در سال است و تعداد بهره برداران از منابع آب سدها 30 هزار نفر است كه اين ميزان نسبت به كل بهره برداران بخش كشاورزي و منابع طبيعي حدود 5% است.
به گفته وي با انجام عمليات آبخيزداري ميزان آب چشمه ها، قنوات و چاه ها افزايش و شوري آبهاي زيرزميني كاهش مي يابد. همچنين عمليات آبخيزداري سبب افزايش حاصلخيزي و رطوبت خاك و در نتيجه افزايش محصول مي شود.
وي به خبرنگار همشهري گفت: اقدامات آبخيزداري در بالا دست رودخانه ها مكمل سدهاي بزرگي است كه در پايين دست ساخته مي شود چرا كه آبخيزداري مانع از ذخيره گل و لاي و به طور كلي رسوبات در پشت سدها مي شود. از سوي ديگر در مناطقي كه به دلايل شرايط توپوگرافي امكان احداث سد وجود ندارد اقدامات آبخيزداري كارساز است. به ويژه آن كه سدسازي در اغلب موارد با تخريب و تهديد محيط زيست همراه بوده است. به عنوان مثال سد سيوند كه هنوز آبگيري آن آغاز نشده يكي از دغدغه هاي علاقه مندان به طبيعت و محيط زيست است كه پيوسته نسبت به پيامدهاي نامطلوب آن هشدار داده اند؛ سدهايي كه آبگيري آن موجب نابودي درختان جنگلي و تخريب هزاران هكتار مرتع و زمين مرغوب كشاورزي مي شود. به گفته وي، خشك شدن تالاب ها و به تبع آن جابجايي جمعيتي و تحت تأثير قرار دادن لانه گزيني پرندگان، فرسايش خاك و تخريب اكوسيستم هاي حاشيه رودخانه ها از بارزترين اثرات سدسازي بي رويه است كه كارشناسان و محققان نسبت به آن همواره هشدار مي دهند.
شريفي تصريح مي كند: در كشور ما اصل بر سدسازي است نه پيدا كردن بهترين گزينه، از همين روست كه توسعه پايدار تبديل به توسعه مخرب مي شود. در حالي كه اگر در منطقه اي ايجاد سد بهترين و تنها گزينه باشد آن را بايد ساخت. اما اگر جايگزيني مناسب تر و اقتصادي وجود داشته باشد و مصالح اجتماعي را نيز به طور جامع تر محقق مي سازد آيا شايسته توجه و حمايت نيست؟ براين اساس، آيا وقت آن نرسيده كه منافع حاصل از عمليات و فعاليت هاي آبخيزداري در مقايسه با سدسازي مورد مقايسه و ارزيابي قرار گيرد.
معاون آبخيزداري سازمان جنگل ها به ضرورت گسترش عمليات اجرايي پروژه هاي آبخيزداري اشاره مي كند و مي افزايد: با انجام عمليات آبخيزداري مي توان سالانه از ورود 250 ميليون متر مكعب رسوب به مخازن سدها جلوگيري كرد و به تبع آن از ميزان رسوب ورودي به شبكه هاي آبياري، نهرهاي كشاورزي و مزارع كاست كه اين مانع از صرف هزينه هاي گزاف لايروبي مي شود.
وي با توجه به وضعيت بحراني فرسايش خاك در كشور، عمليات آبخيزداري را عاملي موثر در كنترل فرسايش و تقويت پوشش گياهي ذكر مي كند و خاطر نشان مي سازد: با انجام عمليات آبخيزداري سالانه مي توان بيش از 100ميليارد مترمكعب از نزولات جوي را كنترل و حفظ نمود كه اين امر به ويژه در استان هاي بياباني بخصوص در سيستان و بلوچستان ضرورتي اجتناب ناپذير است. از همين رو، طرح هاي متعددي در اين راستا به مرحله اجرا درآمده است تا آنجا كه پروژه هاي آبخيزداري اين استان به عنوان نمونه و الگوي موفق در ساير استان ها مدنظر قرار مي گيرد.
پاسداري از قطره قطره آب
مهندس غلام حيدر زورقي، مدير آبخيزداري سيستان و بلوچستان در حاشيه بازديد از طرح هاي آبخيزداري چابهار در خصوص فعاليت هاي آبخيزداري در استان به خبرنگار اعزامي همشهري گفت: سيستان و بلوچستان با وسعتي بالغ بر 18 ميليون هكتار بزرگترين استان كشور است. فعاليت هاي آبخيزداري در اين استان از سال 1371 با پنج ميليون تومان اعتبار آغاز شده و در سال جاري اين اعتبار به 8 ميليارد تومان افزايش يافته است. بخش اعظم اعتباري كه الان در اختيار آبخيزداري است مربوط به اعتبارات استاني است كه از طريق اعتبارات ملي تامين شده كه ميزان آن يك ميليارد و 950 ميليون تومان است و به حوزه سدها و فعاليت هاي آبخوان داري اختصاص دارد.
وي افزود: تاكنون مطالعات بالغ بر 600 هزار هكتار از عرصه هاي حوزه هاي آبخيز استاني به پايان رسيده و با توجه به اينكه براي گرفتن اعتبار مشكلي نداريم، گزارش اين مطالعات را به سازمان مديريت ارائه مي كنيم تا اعتبارات لازم تامين شود كه البته اين نتيجه عملكرد و فعاليت هاي آبخيزداري طي 15 سال است كه طي اين مدت حدود 250 بند خاكي بزرگ اجرا شده كه سد خاكي مچكور نمونه اي از آن است.اين سد در فاصله 100كيلومتري چابهار قرار دارد و در نقطه خروجي رودخانه مچكور احداث شده كه پس از الحاق به رودخانه باهو كلات به درياي عمان مي ريزد.
به گفته وي، سد مچكور كه با 4ميليارد و 500ميليون ريال اعتبار از محل اعتبارات سفر مقام معظم رهبري احداث شده، نقش موثري در كنترل و مهار فرسايش و رسوب زايي منطقه دارد و از يك سو مانع از پيشروي فرسايش خندقي و گالي (گرگرو) و از سوي ديگري سبب تقويت پوشش گياهي پايين دست، كنترل سيل و كاهش اثرات خشكسالي و تقويت منابع آبي منطقه و در نهايت باعث كمك به اشتغال و معيشت مردم منطقه مي شود.
زورقي گفت: ظرفيت آبگيري سدهايي كه تاكنون در سطح استان ايجاد شده از يك ميليون تا 7 ميليون مترمكعب متفاوت است و اين سدها عمدتاً در جاهايي احداث شده كه آبرفت بوده و در پايين دست آن منابع آبي قرار داشته است. تنها در محدوده شهرستان چابهار به دليل نبود سفره آب زيرزميني بيشتر كنترل فرسايش خاك مورد هدف بوده است اما در محدوده شمال استان كه سفره آب زيرزميني وجود دارد بيشتر كنترل فرسايش خاك، تغذيه مورد نظر بوده است.
به گفته وي، تقريبا در 50هزار هكتار از اراضي بخش هاي پايين دست آبخيزداري كارهاي بيولوژيكي صورت گرفته است. كارهاي بيولوژيكي كليه فعاليت هايي است كه تحت عنوان بذركاري، بذرپاشي و نهال كاري و با ديدگاه كشت گياهان چند ساله صورت مي گيرد البته در اينجا بيشتر گونه هاي مرتعي مدنظر بوده است.
زورقي مي گويد: با احداث سازه هايي با حجم بيش از 3ميليون مترمكعب از سنگ و ملات و اجراي بيش از 27هزار مورد بندخاكي، در حال حاضر آبي كه زمينه استحصال آن فراهم آمده 450ميليون مترمكعب است كه در صورت بارندگي، اين حجم آب در مخازن جمع آوري مي شود. بر همين اساس طي 15 سالي كه فعاليت هاي آبخيزداري در استان انجام گرفته با آنكه 8سال آن خشكسالي بوده است حدود يك ميليارد متر مكعب آب از اين طريق استحصال شده و در نتيجه در مناطقي كه كارهاي آبخيزداري انجام شده مشكل كم آبي، بي آبي و مسائل و مشكلات كشاورزي وجود نداشته، حتي در اوج خشكسالي در همان منطقه كشاورزان برنج مي كاشتند. زورقي تصريح مي كند: نكته اي كه اين استان را نسبت به ساير مناطق كشاورزي شاخص كرده اين است كه در اينجا دو نوبت بارندگي داريم يكي در فصل تابستان و در اوج گرما كه اين ناشي از پديده مون سون است كه از شبه قاره مي آيد و ديگر بارندگي هايي است كه از طريق مديترانه استان را پوشش مي دهد يعني هم در اوج گرما و هم در اوج سرما در اينجا بارندگي داريم كه اين شرايط ويژه، نمود كار و فعاليت هاي آبخيزداري را بيش از ساير مناطق نشان مي دهد.
ملي شدن اراضي بدون ارزيابي
براساس تحقيقات خبرنگار همشهري، به رغم پيامدهاي مطلوب آبخيزداري در منطقه، بي توجهي منابع طبيعي در ملي كردن اراضي منطقه نارضايتي برخي كشاورزان بومي را در پي داشته است، اين در حالي است كه كشاورزي در اين منطقه ديمي و متكي بر بندهاي 150 و 200 ساله و حتي 300 ساله اي است كه نسل به نسل دست به دست شده است .
احمد دادگر قرق بان افتخاري منابع طبيعي و عضو شوراي بخش در اين باره به همشهري گفت: عمده ترين مشكل مردم، ملي شدن منطقه است. چون منطقه بدون مطالعه ملي شده و در نتيجه كل زمين ها را ملي اعلام كردند، حتي زمين هايي كه مردم روي آن كار مي كردند يعني بندهاي 150 ساله و حتي 200 و۳۰۰ ساله در اين اراضي ملي اعلام شده است. دليل آن هم اين است كه مردم اينجا آگاهي شان پايين است و فكر مي كنند قانون همين است. در بخش دشت ياري اين اتفاق افتاده؛ مشكل اينجاست كه هرگاه طرحي پياده مي شود به نظرات مردم توجهي نمي شود از همين رو دست مردم به جايي بند نيست. حتي پلاك ثبتي هم دارند. از سال 42 پلاك ثبتي دارند. سال 67 منطقه را ملي اعلام كردند. حالا بر چه اساسي؛ آيا براساس نقشه هوايي بوده يا چيز ديگري. هر چه هست اين مناطق با مناطق شمال فرق مي كند. اينجا اگر قرار است ملي اعلام شود تا نپرسي بند مال كيست و وضعيت آن چيست نبايد اقدامي صورت بگيرد. چون اگر افراد دست اندركار ملي كردن اراضي با منطقه آشنا نباشند فقط يك بيابان خشك و برهوت را مي بينند در صورتي كه برهوت نيست چرا كه به محض يك بارندگي همه جا كشت مي شود. بنابراين بايد اينها براساس برنامه ريزي باشد.وي در پاسخ به اين پرسش كه به عنوان قرق بان با چه مشكلاتي مواجه است، مي گويد: اينجا مشكلي نداريم تنها مشكل، ملي شدن زمين هاست. وقتي ما با مردم روبه رو مي شويم مي مانيم؛ چون بايد حفاظت كنيم. در حالي كه فردي مي آيد مي گويد اين زمين مال من بوده، در نتيجه تنش پيش مي آيد، با اين همه ما از نفوذ محلي استفاده مي كنيم و اغلب هم كارساز است.وي مي افزايد: ما از دولت مي خواهيم در خصوص اراضي اين منطقه تجديدنظر بكند.
چشم انداز
چابهار در اصل چهار بهار بوده است زيرا اين منطقه تحت تأثير موسمي هاي هند اقليمي گرم و معتدل داشته و پوشش گياهي آن فصل خزان و برگ ريزان ندارد. در روزگاران دور كه هنوز جنوب ايران تا به اين حد تحت تأثير پرفشار جنب حاره نبود، چابهار يكي از مطبوع ترين اقاليم ايران را داشت.
اما اكنون با تغيير شرايط اقليمي، بروز خشكسالي هاي متعدد، قهقراي زيست بوم ها و فقر جوامع انساني، چابهار كمتر نشاني از آن سرزمين دارد كه چهار بهار بود.
|