چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۹۶
امروزه، نور براي هر چيزي از جراحي ليزري چشم گرفته تا فن آوري تلفن به كار مي رود .ارتش، هنرمندان و صنايع پيشرفته روزبه روز بيشتر قدر نور را مي دانند.
قدرت شگفت انگيز نور در زندگي
رنگين كمان و غروب آفتاب را ميسر مي كند. نور، ابزاري در اختيار ما مي گذارد كه زندگيمان را عوض مي كند، از لامپ هاي مهتابي گرفته تا ليزرها و فيبرهاي نوري. دانشمندان هنوز به تمامي، نمي دانند كه نور چيست
لاس وگاس توده اي از رنگ است، جايي كه از نور خيلي جدي استفاده مي شود و هنوز تشنه نور و رنگ است .اينك نور، حرف اول را مي زند و همه ساختمان هاي آنها به دنيايي از نور و رنگ بدل شده است
002319.jpg
آنچه در عكس ملاحظه مي كنيد بي شباهت به عمليات محيرالعقول بندبازان حرفه اي نيست؛ در ارتفاع ۱۴۵۰پايي (حدود ۴۸۰متري) زمين، تكنيسين ها مشغول كار روي آنتن عظيم ساختمان امپايراستيت نيويورك هستند. همانطور كه ملاحظه مي فرماييد، تعويض لامپ اين آنتن چندان آسان نيست. از آن مهمتر ، كار عكاس است كه براي گرفتن اين عكس تا اين ارتفاع صعود كرده است. جو مك نلي، عكاس معروف نشنال جئوگرافيك، نفر دوم از بالا، با دو دوربين و چندين لنز از اين ستون عظيم بالا رفت. خودش مي گويد: «واقعا ترسيده بودم! در چنين ارتفاعي حتي حمل يك فيلتر اضافي هم مسأله اي است، چه برسد به چند تا لنز سنگين و دو دستگاه دوربين. اما به زحمتش مي ارزيد. گرفتن عكسي در آن ارتفاع و با آن شرايط، اين احساس را كه دارم كار منحصر به فردي انجام مي دهم در من به كمال رساند.» مهندس تام سيليمن در آن ارتفاع، لامپ را عوض مي كند. در پشت سر او منهتن ديده مي شود كه سر از خواب برمي دارد و هنوز تك و توك، چراغ هاي روشن ديده مي شود.
حميد ذاكري 
نور، جهان را پيش چشم ما آشكار مي سازد و به ما امكان ديدن مي دهد. جسم و روان، اشتياقش را دارند. نور ساعت هاي بيولوژيك ما را تنظيم مي كند. به مغز ما حس تشخيص رنگ ها را مي دهد. نور، ما را تغذيه مي كند، انرژي لازم را براي رشد گياهان فراهم مي آورد. ديدار جلوه هايي ويژه چون رنگين كمان و غروب آفتاب را ميسر مي كند. نور، ابزاري در اختيار ما مي گذارد كه زندگيمان را عوض مي كند، از لامپ هاي مهتابي گرفته تا ليزرها و فيبرهاي نوري. دانشمندان هنوز به تمامي، نمي دانند كه نور چيست يا چه كارهايي مي تواند انجام بدهد. آنها فقط مي دانند كه نور، آينده ما را درخشان خواهد كرد. اين گزارش، نگاهي است اجمالي به نور از الف تا يا.
از آغاز در اين جهان نور بوده است. در پايان، نور ضعيفي به جاي خواهد ماند. در كل، نور، در دو شكل قابل مشاهده و غيرقابل مشاهده، كيهان را سرشار مي كند. نور بيش از كمي، مرموز و تفحص ناپذير است. فيزيك جديد مواد طبيعت را به اجزايي كوچك تر و شگفت تر تقسيم كرده، اما نور بخش پذير نيست. هيچ كس به درستي نمي داند آن را چطور توضيح دهد. يك موج؟ يك جزء-ذره؟ بله، علم مي گويد: هردو.
اين يكي از وجوه نشان دهنده ميزان اهميت نور در زندگي روزمره است كه ما كمتر به آن توجه مي كنيم. نور تقريبا مثل هواست. يك بركت خداداد. همانطور كه يك ماهي چندان به مفهوم آب نمي انديشد، يك انسان نيز در نور و مفاهيم آن تامل نمي كند.
استثناهايي هست، لحظاتي خاص از توجه توام با اعجاب و تقدير؛ وقتي نور جلوه هايي خاص را نشان مي دهد؛ يك رنگين كمان زيبا از پس باراني شوينده و پاك كننده، ضربان تند و داغ برق در آسمان تاريك، سطح طلايي دريا در برآمدن خورشيد صبح، نور پاره پاره از شاخ و برگ درختان در جنگلي انبوه، نقطه اي سرخ از نور ليزري در آزمايشگاه، روشنايي شمع در اتاقي با جلوه اي رمانتيك و... .
اگرچه ما معمولا نور را نمي بينيم ولي صرفا به وسيله آن مي بينيم. نمي توانيد زيبايي گل رز را تحسين كنيد اگر در اين اصل علمي تامل كنيد كه رنگ قرمز چيزي نيست جز ترجمه مغز ما از طول موج هاي مخصوصي از نور كه فاصله هر نقطه اوج آن تقريبا ۷۰۰ نانومتر است. يك كارگردان نور در تئاتر گفت؛ زماني بهترين كار را ارايه مي دهد كه نور به هيچ وجه توجه بيننده را جلب نكند. هدف او اين است كه فضايي را خلق كند، يك حالت، به وجود  آورد نه اينكه با استفاده از وسايل و فيلترها، جلوه هاي جديد و عجيب ايجاد كند.
امروزه، نور براي هر چيزي از جراحي ليزري چشم گرفته تا فن آوري تلفن به كار مي رود. در ارتش، چنان تسليحات مدرني با استفاده از نور ساخته شده و مي شود كه بيشتر به داستان هاي علمي - تخيلي شبيه است و ظرف ده سال آينده ممكن است نور به سلاحي براي زدن موشك هاي دشمن در فضا تبديل شود. نور حتي مي تواند منبع هميشگي و پايدار نيرو براي سفرهاي طولاني به فضا باشد. هر چه بيشتر به موضوع دقت مي كنيد، بيشتر درمي يابيد كه زندگي ما در حول نور، ساخته شده و وجود روزمره ما به طرز عجيبي مرتبا توسط چيزي مبهم شكل مي گيرد كه از آغاز، وجود داشته است. از فن آوري ما تا روحانيت و معنويت ما، همه و همه مخلوق نور است. بي نور ما چه مي توانيم باشيم؟
وقتي فهم نور در جهان امروز تا اين پايه مشكل است، طبيعي است كه در گذشته هاي دور، درك آن بسيار دشوارتر بوده است. عدم وجود وسايل و ابزار علمي براي درك بهتر نور، مردم باستان را وادار مي كرد تنها از تخيل و قدرت فكر خود براي نفوذ به طبيعت نور استفاده كنند. ارسطو در باب نور، بياني مبهم دارد: «نور عبارت است از فعاليت آنچه شفاف است.» اين شفافيت، خاصيت اصلي بسياري از مواد بود؛ بسياري از مواد وقتي به وسيله حرارت خورشيد يا آتش فعال مي شدند، نور و رنگ ايجاد مي كردند.
فيلسوف و شاعر بزرگ قرن پنجم پيش از ميلاد، امپيدوكلس، دركي هوشمندانه و روشن از نور داشت: «نور ماده اي سيال است كه از خورشيد منتشر مي شود و ما آن را درنمي يابيم چون بسيار سريع حركت مي كند.» اما او نيز بر اين عقيده بود كه «آتشي در چشم» وجود دارد، مثل شعله فانوس.
بسياري از دانشمندان يوناني، از جمله افلاطون و اقليدس، بر اين باور بودند كه چشم، نوعي اشعه بينايي از خود منتشر مي كند. اين باور بيشتر بدان دليل به وجود آمد كه گاه وقتي ناگهان به سوي جسمي نگاه مي كنيم، در وهله اول نمي توانيم آن را درست تشخيص دهيم و كمي طول مي كشد تا جسم، روشن و آشكار شود. به نظر آنان، تا اشعه موردنظر از چشم به شيء برخورد نكند شيء، ديده نخواهد شد. ارسطو اولين كسي بود كه اين نظر را رد كرد و گفت؛ اگر اين امر واقعيت داشت ما بايد در شب هم مي توانستيم ببينيم.
هزار سال پيش، دانشمند عرب- الهازن- مباحثي را در رابطه با نور مطرح كرد، از جمله دردي كه ما در اثر نگاه كردن به خورشيد حس مي كنيم مبين آن است كه نور وارد چشم ما مي شود و به جاي ديگري نمي رود. قرن ها بعد لئوناردو داوينچي متوجه شد كه چشم، شبيه اتاق تاريك دوربين است. او در حقيقت دنباله راه الهازن را گرفت و به يافته هاي نويني درباره نور دست يافت. بعد از آن دكارت، با آزمايش چشم گاو متوجه شد كه تصوير اشيا در شبكيه چشم، معكوس است. پس چرا ما دنيا را وارونه نمي بينيم؟ چون مغز ما تصوير را اصلاح مي كند. ديدن، يك پديده فيزيكي-رواني است.
به زودي نور به درون آزمايشگاه اسحاق نيوتن راه يافت و چون از آزمايشگاه بيرون آمد به چيزي كاملا متفاوت تبديل شده بود. در دهه ۱۶۶۰ نيوتن با استفاده از يك منشور، ثابت كرد نور تركيبي از طيف رنگهاست. با قرار دادن يك منشور ديگر در مسير رنگين كمان، نيوتن دوباره نور سفيد به دست آورد و اين، يكي از بزرگترين اكتشاف هاي بشري بود. تا رازهاي تازه اي از نور آشكار شود. دانشمندان بسياري چون آلبرت انيشتن، سيدني پركويتز، آلبرت ميكلسون، ادوارد مورلي و... در زمينه نوركار كردندو آنچه امروز از نور و آثار بسيار مهم آن مي دانيم، اثر زحمات آنها است.
نور در لاس وگاس 
آنچه مسلم است اين است كه همه چيز ما از نور و وابسته به نور است. امروز شهرهاي بزرگ ما هم سخت به نور وابسته اند. لاس وگاس يكي از آنها است.
لاس وگاس توده اي از رنگ است، جايي كه از نور خيلي جدي استفاده مي شود و هنوز تشنه نور و رنگ است. فروشگاه ها و اماكن مختلف ديگر فقط با تابلوهاي بزرگ نئون و چيزهايي از اين قبيل خود را عرضه نمي كنند؛ اينك نور، حرف اول را مي زند و همه ساختمان هاي آنها به دنيايي از نور و رنگ بدل شده است.
تمام ساختمانMGM به رنگ زمرد مي درخشد. فيبرهاي نوري به طرزي شگفت انگيز ضربان نور را از برج «استارتوسفر» به اطراف مي پراكند. نوارهاي عمودي نئون كه ساختمان «ريو» را تزيين كرده چنان درخشان است كه از كوه هاي دوردست ديده مي شود.
ساختمان «لاگزوز» به شكل هرم ساخته شده و به طرز عجيبي هنگام شب تاريك مي ماند. حضور چنين حجم سياه انبوهي به واسطه وجود ساختمان مجاور -ماندالي- برجسته تر مي شود.
لاگزوز به جاي آنكه خود را در نورهاي شناور غرق كند يا با بيشمار لامپ رنگارنگ بپوشاند، آسمان را هدف گرفته است. شايد بتوان گفت روشن ترين حجم نور زمين كه مستقيم به آسمان مي تابد، از اين ساختمان است.
براي آگاهي از ساختار نوري اين ساختمان به دنبال جان ليچتستاينر، مديرفني ساختمان از راه هاي پيچاپيچ و سه نردبان فلزي بالا مي روم تا به قله ساختمان عظيم لاگزوز برسم و ۲۹لامپ زنون را كه هر كدام ۷هزار وات نور دارند و در مجموع، ستوني عظيم از نور به آسمان مي فرستند، ببينم. همان جا، تابلويي نصب شده كه خطر چراغ ها را گوشزد مي كند. در تابلو، قيد شده كه چراغ ها كه هركدام به اندازه يك ماشين لباسشويي بزرگ هستند، بسيار حساس اند و ممكن است در اثر ضربه يا ارتعاش، منفجر شوند.
ليچتستاينر توضيح داد كه پيش از آنكه شب هنگام،  كامپيوتر مخصوصي، «شعاع آسماني »(نامي كه براي اين مجموعه نوري انتخاب شده) را روشن كند، لامپ هاي فلاشي به مدت ۳۰ثانيه، شروع به فلاش زدن مي كنند: «ما نمي خواهيم هيچ خلباني را شگفت زده كنيم، چون نور شعاع آسماني تا دورترين فاصله ها در آسمان بالا مي رود و اگر ناگهان روشن شود، ممكن است باعث يكه خوردن و نگراني هر خلباني كه در آن وقت، از بالاي ساختمان عبور مي كند، شود.»
آنگاه دكمه اي را از ميان ده  ها دكمه روي كنسول ديجيتال فشرد تا يكي از لامپ ها را روشن كند. با روشن شدن لامپ، ناگهان اشعه اي عظيم، يا به بيان بهتر ستوني عظيم از نور، فوران كرد و سينه آسمان را شكافت. آن وقت به درستي دريافتم كه منظور او از فلاش زدن ابتدايي براي جلوگيري از يكه خوردن خلبان ها چيست. وقتي ۳۹ لامپ شبيه اين ناگهان روشن شوند، هر خلباني ممكن است دست و پايش را گم كند. روشنايي اين لامپ، آنقدر زياد بود كه وقتي براي يك لحظه، دفتر يادداشتم را روي نور نگه داشتم انعكاس آن چنان شديد بود كه احساس كردم ضربه اي به چشمم وارد شد و فورا روبرگرداندم. در يك لحظه، تمام خطوط روي دفترچه محو شد و تنها چيزي كه مي توانستم ببينم، مستطيلي از نور سفيد كور كننده بود.
بالاي لامپ ها، به نوك هرم رفتيم. لاس وگاس تا مايل ها در هر طرف ادامه داشت. هنگام روز، شهر، آرام است و رنگ ها يكدست ترند. نورهاي رقصان، پيچان، رخشان، چشمك زنان و خيال انگيز و رنگارنگ شب هاي لاس وگاس در برابر خورشيد فروزان صحرا و نور سفيدش محو مي شوند.
نگاهي به آسمان باز و روشن انداختم. آفتاب جهان را پر كرده بود. به چراغ بزرگ طبيعت اشاره كردم و گفتم: «حالا فقط يك لامپ روشن است.»
ليچتستاينر -متخصص نور- با لحني احترام آميز در برابر بزرگترين منبع فروزنده، به تاييد گفت: «آري،  فقط يك نور، نوري كه عظيم ترين نورهاي ساخته شده به دست بشر، در برابرش ذره اي بيش نيست.» و من مبهوت عظمت خورشيد، افزودم: «ذره اي هم نيست.»
بعد به تئاتر بلاگيو رفتم تا نمايشي را تماشا كنم. با ورود به تئاتر، پرده قرمز مسحورم كرد. خيلي قرمز، قرمزتر از قر مز به نظر مي رسيد و نيز سنگين و مخملين، مثل پرده هاي تئاتر سبك باروك بود.
آنچه نمي دانستم اين بود كه چقدرچشمان من در برابر نورپردازي هوشمندانه، ضعيف است و آسان فريب مي خورد؛ اين را بعدا فهميدم. طراح نور، لوك لافورچن، از دو دستگاه نوري استفاده مي كند - يك نور قرمز كه مستقيما به طرف پرده هدف گيري شده و يك نور قرمز ملايم تر كه از پهلو مي درخشد- تا احساس سنگيني و عمق در پرده به وجود آورد. در واقع جنس پرده ، منسوجي سبك وزن است كه به كارگردان صحنه امكان مي دهد همه چيز را به سرعت در صحنه تغيير دهد يا جمع و جور كند.
ژانت فارمر- نورپرداز- پشت صحنه را به من نشان داده و جريان روشنايي ۲هزار چراغ و يك هزار و ۶۹۵كليد تاريك و روشن كردن نور (ديمر) را كه به وسيله كامپيوتر كنترل مي شود، برايم توضيح مي دهد. اوضاع، به كلي با سابق فرق كرده و او هيچ نيازي ندارد از نردبان هاي متعدد براي تنظيم نورها و تغيير فيلترهاي جورواجور صحنه، بالا و پايين برود.
موتورهاي كوچك موجود در لامپ ها به راحتي اين كار را انجام مي دهند. او ديگر براي ايجاد نور زرد يا آبي يا قرمز از فيلترهاي تك ژلاتيني روي نور سفيد استفاده نمي كند. تكنولوژي جديد صحنه، از فيلترهاي دي كروييك، استفاده مي كند كه عبارتست از قطعات شيشه با پوشش معدني. اين فيلترها، قادرند نوري خالص تر و به مراتب انبوه تر پديد آورند - نظير همان نوري كه باعث شده بود پرده مثل مخمل قرمز به نظر آيد.
امروز، صنعت نور به يكي از بزرگترين صنايع تبديل شده و يكي از عناصر اصلي زيباسازي شهرها به شمار مي رود. نگاهي به خيابان ها، فروشگاه ها، تابلوها و... به خوبي اهميت نور را نشان مي دهد. اهميتي كه روز به روز بيشتر خواهد شد.
منبعNational Geographic :

نور حياتي به جاي نور مرگبار
گرچه نور مصنوعي كاربردهاي فراواني در زندگي شهري و روزمره زندگي دارد اما حياتي ترين بهره گيري بشر از نور، در قرن گذشته و سالهاي اخير قرن جديد و  استفاده هاي پزشكي از اشعه هاي مختلف نور است.
نوري كه اگر بدن، كنترل نشده در معرض آن قرار گيرد، ممكن است اثرات مرگبار داشته باشد،  در تكنولوژي پزشكي امروز براي تشخيص و درمان بيمارهاي زيادي به كار مي آيد.كاربردهاي منابع طبيعي يا مصنوعي نور در تشخيص بيماري ها، شامل مورادي مثل تصويربرداري (راديولوژي، سونوگرافي و...) و يا تشخيص دقيق درجه ضعف بينايي چشم مي شود، اما كاربردهاي درماني آن متنوع تر است.تا چند دهه قبل، از اشعهX براي درمان برخي بيماري ها استفاده عمده اي مي شد كه اين استفاده خود عوارض و خطرات جدي به دنبال داشت اما در دهه هاي اخير از امواج اولتراويوله براي درمان ضايعات پوستي مختلف، از اختلالات رنگدانه اي گرفته تا بيماري هاي التهابي نظير اگزما و داءالصرف و حتي بيماري هاي بدخيم استفاده مي شود كه اين روش هاي درماني نسبتاً بي خطر است.
در مواردي ديگر، از انرژي گرمايي امواج مادون قرمز نور نيز در فيزيوتراپي استفاده مي شود. اين امواج مي تواند به طور مناسبي به بافت هاي عضلاني و استخواني نفوذ كند.به جز اين امواج، اشعه ليزر يكي از كاربردي ترين امواج نور مصنوعي در خدمت بشر است. ليزر از آنجا كه با طول موج هاي مختلف و يكسان به ابزاري قابل كنترل و كارآمد تبديل شده است، از صنعت گرفته تا هنر و از ارتش تا پزشكي مورد استفاده قرار مي گيرد.
اما بهره گيري پزشكي از نور طبيعي، از گذشته هاي دور نيز مرسوم بوده است و حتي در برخي مناطق تجويز مي شد كه اگر پس از آبتني در آب شفابخش فلان درياچه در ساحل استراحت كنيد،  سلامتي خود را بدست خواهيد آورد و حال آنكه نكته درماني اين دستور پزشكي، همان استراحت زير نور آفتاب بود و شنا و آبتني در درياچه هيچ مزيت درماني نداشت.
به هرحال تكنولوژي از امواجي كه درصورت حذف سپر ايمني اتمسفر مرگبار خواهد بود،  ابزاري حياتي براي بشر به وجود آورد و نور تبديل به وسيله اي شد كه پزشكي را وارد عرصه جديدي كرد.

صنعت نورپردازي
002310.jpg
امروزه ديگر دكور صحنه هاي تئاتر و موسيقي يا دكورهاي ديگر، به چوب و فلز و مصالح محدود نمي شود. امروزه نور نقش اساسي و مهمي را در طراحي صحنه  اجراي موزيك، تئاتر يا سينما برعهده دارد و دكور فروشگاه ها را هم دچار دگرگوني كرده است.
«تيم واش» يكي از نورپردازان و طراحان صحنه در آمريكا مي گويد: «دوست دارم كاري كنم كه نور هم مردم را لمس كند و فرياد مردم از هيجان و تعجب بلند شود.» در صحنه هايي كه او طراحي مي كند، نوار نورهاي خيره كننده و فيلترهاي مختلف در كنار دستگاه هاي تركيب نور و پخش بخار و مه، صحنه خيره كننده اي را به وجود مي آورد.

نقش جديد نور
002322.jpg
دو نفر از متخصصان برق در آمريكا در نظر دارند تا با توجه به ويژگي هاي تاريخي و گذشته شهر كانزاس و يكي ديگر از شهرهاي ايالات متحده،  اين دو شهر را نورپردازي كنند.
«كان» و «مارك رز» تصميم دارند اين پروژه را به گونه اي به انجام برسانند كه بازديدكنندگان با ديدن اين نورپردازي به تاريخ شهر پي ببرند. در اين نورپردازي، خيابان هايي كه مشاغل خاصي در آنها متمركز است، مشخص خواهند شد و بيننده با مشاهده اين آرايش نور، مشاهير شهر را هم به ياد خواهد آورد. در مجموع، تلاش مي شود تا نورپردازي، نقش هدايت و راهنمايي مسافرت كنندگان به اين شهر را ايفا كند.

نورافشاني كودكان
002328.jpg
امسال نورافشاني و نورپردازي مراسم سال جديد در نيويورك با سال گذشته متفاوت بود.
اين آتش بازي، كه كم و كاستي از سال قبل نداشت را يك خانواده آمريكايي در حومه جنوبي نيويورك به راه انداخت و با ترقه بازي و صداهاي مهيب، كاملش كرد. اين پنجمين باري است كه يك خانواده، جشن عمومي در اين شهر به راه مي اندازند. بيشتر اين جشن كه تا صبح طول كشيد، در كنار درياچه «سالت» انجام شد.
جالب اينكه اين جشن آتش بازي باشكوه را بچه هاي خانواده به راه انداختند و به همين خاطر كسي انتظار چنين نورپردازي جذابي را از اين خانواده نداشت.

قوانين نورپردازي
002325.jpg
اخيرا مسوولان شهرهاي بزرگ دنيا به اين فكر افتاده اند تا هر چه بيشتر آتش بازي هاي شخصي و خانوادگي شهروندان را محدود كنند.
اين مسأله بيشتر به خاطر لطمه هاي اين برنامه ها به محيط زيست و هواي شهر و همين طور خطرات احتمالي آن است. به همين دليل شهرداران شهرهاي بزرگ اروپايي و آمريكايي تصميم دارند نورافشاني را به نورپردازي هاي دولتي تبديل كنند.
براي اين كار، برگزاري نورپردازي شهر و تزيين آن هنگام جشن، به دولت ها واگذار مي شود و دولت ها هم تلاش مي كنند تا علاوه بر برگزاري مراسم، با نورپردازي بناها و ساختمان هاي مختلف شهر، آن را زيباتر كنند.

بچه ها ورنگ و نور
002316.jpg
بچه ها در يك مدرسه مراكشي در آمريكا با كنار هم گذاشتن اشكال هندسي رنگي، در نور مناسب، آموزش تشخيص صحيح رنگ را مي بينند.
نقش نور و بازي آن با رنگ در زندگي كودكان از سوي كارشناسان آموزش و بهداشت، بسيار مهم شناخته شده است و به همين دليل هم اين بچه ها كه درخانه از تنوع رنگ و نور كافي بهره نمي برند، در مدرسه آموزش هايي را در اين رابطه مي بينند.
«كارول واكر»، مربي آنها مي گويد: «تشخيص به موقع و صحيح رنگ ها در سنين كودكي، به بالا رفتن سطح هوش و استعداد آنها كمك زيادي مي كند.»

نور پزشكي
002313.jpg
نور تنها در هنر، معماري و صنعت كاربرد ندارد. با پيشرفت روزافزون علم، از نور در جراحي هاي پيشرفته پزشكي نيز استفاده مي شود.
امروزه ليزر و نور حاصل از آن در درمان برخي از بيماري ها، بدون بازكردن عضو، بسيار كارآمد است تا جايي كه از اين اشعه در درمان انواع بيماري هاي چشمي، تومورهاي مختلف و متوقف كردن رشد غيرعادي رگ هاي خوني استفاده مي شود. «جوليا هالر» يكي از متخصصان دانشگاه هاپكينز، در موسسه درمان بيماري هاي چشمي اين دانشگاه، با بستن دستگاه ليزر بر روي سرش، عمل جراحي چشم را انجام مي دهد. مزيت اين دستگاه آن است كه جراح به خوبي به عمل تسلط دارد.

جهانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
طهرانشهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |