يكشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۸۰
گزارش تكان دهنده ازWWF در رابطه با آلودگي گسترده انسان ها و حيات وحش به مواد شيميايي
آيا بدن شما مسموم نيست؟
دكتر وار هرست: همه ما خوكچه هاي آزمايشگاهي در لابراتوار بزرگ جهاني هستيم
007197.jpg
طي چند دهه گذشته هزاران ماده شيميايي توسط انسان ساخته و روانه بازار شده است، به طوري كه به نظر بعضي از دانشمندان حتي يك انسان بدون آلودگي شيميايي روي كره زمين وجود ندارد!
دكتر وار هرست: همه ما خوكچه هاي آزمايشگاهي در لابراتوار بزرگ جهاني هستيم 
بشر براي رهايي از اين معضل چه خواهد كرد؟
هيزل مكبث ۳۸ سال دارد. او تمام عمر در ارتفاعات اسكاتلند به سر برده و زندگي در خارج از شهر را ترجيح داده است. او اميدوار بود بدين ترتيب هيچ چيز سلامت او را تهديد نكند، به ويژه از مسايل و مشكلات ناشي از زندگي در شهرهاي بزرگ و آلوده دور بماند. بدين ترتيب او واقعاً شوكه شد وقتي متوجه شد بدن او به حداقل سي نوع ماده شيميايي ساخته دست انسان - ازجمله تعدادي كه هنگام كودكي او در بريتانيا ممنوع بود - آلوده است.
«هرگز فكر نمي كردم بدنم آلوده به مواد شيميايي باشد. وقتي داوطلبانه آزمايش خون دادم و متوجه اين قضيه شدم،  وقعاً جاخوردم. واقعاً وحشتناك است. چقدر آلودگي در زنجيره غذايي ما وجود دارد! من نمي دانستم كه ممكن است بسياري از شيميايي ها در غذاهاي روزمره ما، مثل كنسروها، مواد آرايشي، تلويزيون و حتي فرش و قالي كه مرتباً در معرض تماس با آنها قرار داريم، وجود داشته باشد.»
در چند دهه گذشته هزاران ماده شيميايي ساخته دست انسان روانه بازار و محيط زندگي مردم شده - مواد شيميايي براي كنترل بيماري ها، افزايش توليدات غذايي و ايجاد آسايش و رفاه براي زندگي روزمره. اما شوربختانه، بسياري از اين مواد شيميايي كه اساساً با حسن نيت ساخته شده اند، حيات وحش و انسان ها را تهديد مي كنند.
دكتر مايكل وارهرست مي گويد: «به عنوان مثال، مادهPCB ، يا پلي كلرين بي فنيل ها، از اين مواد شيميايي به شمار مي روند. از دهه ۱۹۵۰ به بعد اين مواد به طور گسترده در بسياري از اقلام مختلف، از ترانسفورماتور برق تا رنگ ها و انواع چسب. در ابتدا تصور بر آن بود كهPCB ها بي ضررند، اما بعد شواهد نشان داد كه نه تنها حيات وحش به آنها آلوده شده اند، بلكه اين مواد سمي نيز هستند.»
اكنونPCB ها همه جا در محيط زيست وجود دارند و همه چيز، از خاك و آب گرفته تا ماهي، خرس هاي قطبي و پرندگان آبي به آن آلوده اند. كم شدن جمعيت خزها، اترها (سگ هاي آبي) و ديگر گونه ها در آمريكاي شمالي و اروپاي غربي و نيز مرگ و مير سيل ها (فك ها) در شمال اروپا به آنها نسبت داده شده است. در انسان ها، اين سم اثرات گوناگوني برجاي مي گذارد، ازجمله تاثير منفي در رشد سيستم اعصاب و توان ذهني بچه ها.
ميراث اين ماده همچنان ادامه دارد. اخيراً آزمايشي از خون ۱۵۵ نفر در انگليس به عمل آمد و خون همگي آنان حاوي موادPCB بود.
اماPCB ها تنها مواد شيميايي نگران كننده نيستند. روي هم رفته، حدود ۳۰۰ نوع ماده شيميايي ساخته دست بشر در بدن انسان ها و حيات وحش ديده شده است. بسياري از اين مواد در محصولات مصرفي شايع در ميان مردم وجود دارد. باوجود آن كه تاثيرات اين مواد روي سلامتي انسان و حيوان كاملاً شناخته شده نيست، شواهد نشان مي دهد اين مواد بيماري هايي خطرناك چون سرطان، صدمه بر سيستم ايمني، مشكلات رفتاري و كاهش باروري به بار مي آورند.
چگونه اين مواد شيميايي به بدن انسان و حيوانات مختلف راه مي يابند؟
دكتر وارهرست مي گويد: «اين شيميايي ها بسيار مقاوم اند و مي توانند در چربي بدن حيوانات جمع شوند. آنها مي توانند درون آب، خاك، هوا در حين توليد، استفاده يا انهدام وارد شوند و به محض ورود به طبيعت مي توانند مسافت هاي زيادي را از طريق هوا يا آب طي كنند.»
حيوانات كوچك، در انتهاي زنجيره غذايي مثل پلانكتون ها در اقيانوس، به هنگام تغذيه، اين مواد را جذاب مي كنند. از آنجا كه اين مواد به سادگي نمي شكنند در بدن اين ارگانيسم ها جمع مي شوند و به صورت انبوه درمي آيند.
حيوانات كوچك ديگري اين ارگانيسم ها را مي خورند و بدين ترتيب تجمع بازهم افزايش مي يابد. پس حيوانات بزرگتر اين كوچكترها را مي خورند و با انبوهي از اين مواد در بدنشان مسافت هاي طولاني تري را طي مي كنند.
حيواناتي كه در زنجيره بالاتر غذايي قرار دارند، مثل فك ها، مي توانند ميليون ها برابر آبي كه در آن زيست مي كنند، آلودگي داشته باشند و خرس هاي قطبي كه از فك ها تغذيه مي كنند ممكن است چيزي معادل سه ميليارد برابر محيط زيست خود حاوي آلودگي باشند.
انسان ها نيز ممكن است مستقيماً از محصولات خانگي يا با خوردن غذاهاي دريايي و چربي حيوانات آلوده شوند.
و بيش از آن، پستانداران، ازجمله انسان ها، مي توانند اين مواد شيميايي را از طريق حاملگي و شيردادن به فرزندان خود منتقل كنند. اين بدان معني است كه اين مواد شيميايي مي توانند به آلوده كردن انسان و حيات وحش نسل بعد از نسل ادامه دهند.
با اين وجود نمي توان گفت تغذيه كودك از شير مادر خطرناك است، گرچه مادران سموم بدن خود را از طريق شير به بدن كودك منتقل ساخته و بدنشان خالي از سموم شده يا ميزان سم در بدنشان كمتر مي شود، اما متخصصان بر اين عقيده اند كه بيشترين آلودگي بچه ها از طريق تغذيه كودك از خون مادر در رحم صورت مي گيرد.
خانم هيزل به شدت نگران بيماري هاي احتمالي درازمدتي است كه به فرزندان خود، يك پسر ۱۳ و يك دختر ۱۰ ساله، منتقل كرده است.
اما به راستي چگونه سياره ما چنين آلوده به مواد شيميايي است؟
دكتر وارهرست مي گويد: «بخش بزرگي از اين مشكل نبودن سيستم نظارتي و كنترل دقيق بر مواد شيميايي صنعتي است. يك اصل كلي هست كه مي گويد: هركس و هرچيز بي گناه است مگر ضد آن ثابت شود. بر اين اساس ممكن است يك ماده شيميايي بدون آنكه تحت آزمايشات كامل و دقيق قرار گيرد مدت ها در جوامع مختلف پخش شود، در مصنوعات مختلف به كار رود و همگان از آن استفاده كنند بدون آنكه از مضار خطرناك آن آگاه باشند، مضاري كه ممكن است بعداً كشف شود. تنها موادي را مي توان ممنوع كرد كه آلوده سازي آن ثابت شده باشد. اين كار ممكن است سال ها، حتي دهه ها، به طول انجامد.»
ضد آتش هاي بروميد گروهي از شيميايي ها هستند كه به طور گسترده استفاده مي شوند و ممكن است روزي به سلامت انسان صدمه وارد سازند. اين مواد كه در ساخت تلويزيون به كار مي روند، در اسپرم وال ها، سيل ها  (فك ها)، و تخم شاهين پرگرين (بحري) ديده شده اند. همچنين اين ماده در شير مادران در اروپا و آمريكاي شمالي پيدا شده است.
دكتر وارهرست اضافه مي كند: «به جرات مي توان گفت هيچ حيوان يا انساني روي كره زمين وجود ندارد كه در معرض مواد شيميايي كه بيشتر آنها فاقد اطلاعات ايمني پايه اي هستند، نبوده باشد. همه ما خوكچه هاي آزمايشگاهي در آزمايشگاه بزرگ جهاني هستيم. اين امر بايد متوقف شود.»
درحال حاضرWWF به شدت مشغول كار است تا قوانين جديدي را تدوين و به اتحاديه اروپا پيشنهاد كند كه براساس آن مواد شيميايي خطرناك طي پروسه اطمينان آوري از چرخه حيات محو شود. نخستين مواد شيميايي موردنظر صندوق جهاني، آنهايي هستند كه بسيار مقاوم اند و در بدن حيوان و انسان جمع مي شوند و به حيات خود ادامه مي دهند و نيز آنهايي كه سيستم هاي هورموني بدن را مختل مي سازند.
اروپا و ديگر كشورها بالاخره درپي وضع قوانين برخواهند آمد، اما تا  آنوقت چه بايد كرد؟
هيزل درپي تغيير در شيوه زندگي خويش است: «بيشتر مردم اصلاً به اين موضوع فكر نكرده اند، من هم پيش از آزمايش خون به اين چيزها فكر نمي كردم. اكنون به فكر افتاده ام قبل از خريد هر محصولي به تركيبات آن انديشه كنم. من بيشتر غذاهاي ارگانيك (آلي) مي خرم و خريد و استفاده از مواد غذايي حاوي اسانس مصنوعي، عطريات و مواد آرايشي شيميايي و محصولات ضدباكتري را متوقف كرده ام، اما اميدوارم هرچه زودتر شاهد كنترل وسيع و دولتي مواد شيميايي باشم.»
منبعwwf :
ترجمه: رضا غفاريان طوسي

بزرگترين صنعت جهان، بزرگترين خطر براي محيط زيست
غول جنگل خوار
007206.jpg
حميد ذاكري 
سالانه ۱۳۰ هزار كيلومتر مربع جنگل (۵ برابر مساحت كشور سوئيس) زير كشت مي رود
كشاورزي ۶۰ درصد آب هاي شيرين - ۱۵۰۰ تريليون ليتر - را در طول يك سال مصرف مي كند
اخبار زيست محيطي روز به روز تكان دهنده تر مي شوند. بشر حتي در پاك ترين و مفيدترين زمينه هاي توليد خود براي بقا - و نه براي حرص - با پارادوكس هاي عظيمي مواجه است. هر روز كه به سايت هاي خبري زيست محيطي سر مي زني با يافته هاي نگران كننده تري رودررو مي ايستي. پرسه در كوچه هاي خبر، گام زدن در بن بست هاي تاريك و وهم آور است؛ لااقل خوانندگان دايمي «سفروطبيعت» اين حقيقت را دريافته اند و بسا كه تلخي آن را در كام دارند.
به تازگي كتابي از سوي صندوق جهاني حيات وحش انتشار يافته تحت عنوان «كشاورزي جهاني و محيط زيست» كه حاوي نكات هشداردهنده اي در رابطه با مهم ترين، لازم ترين و البته بزرگترين صنعت جهان يعني فلاحت و زراعت است. نگاهي اجمالي به سرفصل ها و مفاهيم بارز اين كتاب مويد فراز پيش گفته است:
«كشاورزي جهاني و محيط زيست» در يك جمع بندي كلي بر آن است كه بزرگترين صنعت جهان يكي از بزرگترين تهديدها براي محيط زيست به شمار مي رود. توليد ناكارآمد غذا و يارانه هاي مضر كشاورزي در دنياي امروز به روند گسترده جنگل زدايي، افت منابع آبي و آلودگي منجر شده است.
آمارهاي ارايه شده در كتاب قابل توجه است: ۳/۱ ميليارد نفر در سراسر جهان در حوزه كشاورزي به كار مشغول اند و درآمد اين صنعت سالانه ۳/۱ تريليون دلار است. ارقام غول آسايي است، نه؟ اما ضايعات و مشكلات زيست محيطي، اجتماعي و اقتصادي آن، به ويژه در كشاورزي در حال توسعه نيز به همان اندازه غول آساست.
كتاب، خاطرنشان مي سازد كه كشاورزي بيش از ۵۰درصد مناطق زيستگاهي كره زمين، از جمله مناطقي كه به هيچ وجه مناسب اين صنعت نيست را در اختيار دارد. شايد باورش دشوار باشد، ولي سالانه ۱۳۰ هزار كيلومتر مربع (بيش از پنج برابر مساحت كشور سوئيس) جنگل، در كنار زيستگاه هاي مهم و حياتي مثل ساوانا (علفزارهاي استوايي)، درختزارها و حاشيه هاي جنگل هاي مرتفع و زمين هاي خيس (كه زيستگاه بسياري از گونه هاي جانوري و گياهي است) توسط كشاورزي بلعيده مي شود. كشاورزي، همچون ماشيني هيولا، هردم بوم زيست هاي تازه اي را از ميان مي برد و گونه هايي را در كام مي كشد. در اين كتاب به موضوع تازه اي پرداخته شده و آن تاثير روغن نخل بر روي حيات وحش است، محصولي كه بزرگترين تهديد براي پستانداران بزرگ در معرض انقراض به شمار مي رود. جمعيت فيل هاي آسيايي، كرگدن هاي سوماترا، اورانگوتان ها و ببرها در اثر توسعه دم افزون نخل هاي روغني كم و كمتر مي شود.
بر مبناي آمارهاي كتاب، كشاورزي سالانه ۶۰درصد آب هاي شيرين جهان، يا به عبارتي ۱۵۰۰ تريليون ليتر از ۲۵۰۰ تريليون ليتر را مصرف مي كند. منابع آبي جهان در حال حاضر بيش از حد مورد بهره برداري قرار مي گيرند و اين مساله در آمريكاي شمالي، آمريكاي جنوبي، شمال آفريقا، شبه جزيره عربستان، چين و هند بيشتر مشهود است.
دكتر جيسون كلي(Dr. JasonClay) نويسنده كتاب، مي گويد: «كشاورزي تاكنون از هر فعاليت ديگر بشري تاثيرات مخرب زيست محيطي بيشتري داشته و امروزه حتي سيستم هايي كه براي تامين مايحتاج غذايي و پوشاكي خود به آنها نيازمنديم را نيز در معرض تهديد قرار داده است. روش هاي جديد كشاورزي مي تواند موادغذايي مورد نياز جمعيت فزاينده را توليد كند و در عين حال با همه گونه هاي ديگر زندگي بر روي سياره زمين سازگار باشد.»
كتاب هشدار مي دهد: يارانه هاي دولتي كه توسط اغلب دولت ها پرداخت مي شود، باعث شده زراعت هاي تك محصولي به شدت رواج يابد و استفاده از مواد شيميايي و ماشين آلات سنگين صدماتي جدي به محيط زيست وارد مي سازد. براي مثال، در انگلستان اين نوع كشاورزي منجر به كاهش ۷۷درصدي جمعيت پرندگان طي ۳۰ سال گذشته شده است.
كتاب سپس به دولت ها توصيه مي كند تمام تلاش خود را براي هدايت كشاورزان در مسير صحيح و انجام كشاورزي كم ضرر براي محيط زيست به كار گيرند و از هر طريق مي توانند آنان را به كشاورزي سالم تشويق كنند.
آنچه در كتاب «كشاورزي جهاني و محيط زيست» مطرح شده به صنعتي اختصاص دارد كه مردم جهان از طريق آن ارتزاق مي كنند، حال بينديشيد به صنايعي كه اساسا جز ضرر چيزي به همراه ندارند. آلودگي آب و هوا به درجه اي رسيده كه بدن همه انسان ها به سموم مختلفي آلوده است. گونه ها يكي يكي از صفحه زمين محو مي شوند. كم شدن هرگونه، زنجيره اي را در حيات زيست كره مي گسلد. دايره خطر پيرامون ما و نسل هاي بعد از ما هر دم تنگ و تنگتر مي شود اما ما يا توجه نمي كنيم يا حداكثر سري به حسرت و تاسف مي جنبانيم و اين روند همچنان ادامه دارد...

ماجراهاي طبيعت
حيوانات شگفت انگيز زندگي من
007200.jpg
دكتر ريموند ديتمارس 
قسمت بيست ونهم 
اين مار حدود دو فوت(۶۵ سانتيمتر) طول دارد. خيلي آرام و بي حركت، روي يك سرشاخه افقي درختي بزرگ دراز مي كشد. سي - چهل متر پايين تر، جنگل انبوه استوايي با هزاران حشره كه وزوزي مداوم دارند، قرار گرفته است. عطر دلپذير گل هاي عجيب و كم نظير در هواي دنكال و بي جنبش آرام آرام روبه بالا مي رود. مار در انتظار يك وعده غذاي سير از مارمولك خام است.
مارمولك هاي كوچك،خوراك عمده اين مار، هميشه درحال جنب و جوش اند. در عوض، خوراك مارمولك ها حشرات است و اين موجودات پرتحرك به طور پايان ناپذيري در تعقيب حشرات اند.
مار، بي حركت و تقريباً همرنگ و هم اندازه شاخه اي كه روي آن قرار گرفته، در انتظار است؛ كدام مارمولك زرنگ مي تواند او را از شاخه تشخيص دهد؟ حتي انسان كنجكاو نيز به سختي مي تواند، چه رسد به مارمولك، بالاخره يك مارمولك نگون بخت به او نزديك مي شود، لحظه مناسب فرا مي رسد. يك حركت پرتابي سريع، دهان مار باز مي شود و مارمولك را مي گيرد، جنبش آرواره ها به طرزي عجيب كه ويژه مارهاست، دمي بعد مارمولك بي نوا را بلعيده و ناپديد مي شود. مارمولك هاي ديگر همچنان درپي حشرات مي لولند، حشرات وزوز مي كنند و از گلي به گلي مي پرند، جنگل به حيات خود ادامه مي دهد، فقط در اين گوشه يك مارمولك خوش نقش و نگار كم شده است و ديگر هيچ. مار، راضي روي شاخه دراز مي كشد تا لذت گوارش طعمه را در رخوت درك كند.
وقتي حشرات يك درخت كم مي شوند، مارمولك ها به درختي ديگر نقل مكان مي كنند - و مار پرنده در تعقيب آنان تغييرجا مي دهد. بخشي به خاطر تنبلي و بخشي به دليل آنكه ممكن است تنه درخت پر از مورچه هاي آتشي ترسناك باشد، او ترجيح مي دهد از سفر طولاني فرود از درخت بلند، طي طريق بر روي زمين نه چندان امن جنگل انبوه استوايي و صعود از درخت بعدي، اجتناب كرده و راه را نزديك كند. طبيعت، ميانبرزدن را به او آموخته؛ ابتدا بدن استوانه اي خود را روي شاخه پهن مي كند. او اين كار را با بازكردن صدها جفت دنده باريك هلالي سرتاسر بدن خود را انجام مي دهد. ظرف چندثانيه به شكلي درمي آيد كه انگار يك غلتك سنگين آسفالت از رويش رد شده است. آنگاه به آرامي خود را از شاخه رها مي كند.
او، درواقع پرواز نمي كند، بلكه مثلي گلايدر در هوا سر مي خورد و مثل يك هواپيماي كاغذي اسباب بازي در هوا پيش مي رود. براي ناظري كه از زمين او را مشاهده كند مثل اين است كه يك برگ خشك خيلي بلند شمشيري شكل از درخت جدا شده و تقريباً به محاذات زمين به پرواز درآمده باشد. هدف گيري اش دقيق است. با شاخه هاي مزاحم و بي فايده برخورد نمي كند. چند متر بعد از پرواز، سرعت خود را با خم كردن قسمت انتهايي بدنش به طرف بالا تنظيم مي كند، شبيه خلباني كه با استفاده از چرخاندن دم هواپيما نحوه حركتش را متعادل مي سازد. با ضربه اي ملايم روي شاخه محكم مناسبي فرود مي آيد و با صعودي مختصر خود را به ارتفاع مطلوب مي رساند.
مورچه ها از ديرباز به عنوان موجوداتي بسياركوشا و منظم، با تشكيلاتي كاملاً سازماندهي شده شناخته شده اند و در كنار موريانه ها، زنبور هاي عسل و... به حيوانات اجتماعي شهرت دارند.
عمليات نظامي و چرا، شهرهاي زيرزميني معتبر، كارآيي آنان در انجام امور روزمره، زندگي طبقاتي تفكيك شده و بسي شاخصه ديگر، مورچگان را از حيوانات بزرگتري كه در گروه هاي محدودتري زندگي مي كنند كاملاً متمايز ساخته است.
بسياري از مردم با بيزاري به مورچه ها نگاه مي كنند زيرا اين حشرات كوچك بي مصرف و انگلي به نظر مي رسند و باور عمومي بر اين است كه دنياي مورچگان صرفاً مكانيسمي كور است كه براساس غريزه تشكيل يافته و عمل مي كند. اما از بسياري جهات مورچگان نظم و سيستمي را به نمايش مي گذارند كه بسيار نزديك و شبيه به هوش نوع بشر است.

حيات وحش ايران
قوچ لارستان
007203.jpg
گونهOvis orientalis laristanica:
خانواده:گاوسانانBOVIDAE
راسته: زوج سمانARTIODACTYLA
رده : پستاندارانMammalia
اين قوچ كوچكترين قوچ جهان و يكي از كمياب ترين زيرگونه هاي قوچ است. نوك شاخ هايش تقريبا به موازات گردن انحنا دارد. قسمت جلويي شاخ پهن با زواياي تيز است. ميش ها نيز غالبا داراي شاخ هستند. در ناحيه پايين گردن و سينه موهاي سياه كوتاهي مشاهده مي شود. لكه سفيد زيني شكل در ناحيه كمر وجود دارد. اين قوچ در منطقه لارستان فارس زندگي مي كند، عده اي، محدوده پراكندگي اين قوچ را مناطقي از استان فارس (قوچ هاي شيراز را نيز شامل مي شود)، بوشهر، هرمزگان، كرمان و بلوچستان مي دانند.

سفر و طبيعت
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |