يكشنبه ۱۴ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۲۷
جشن هاي ازدواج دانشجويي در گفت وگو با دكتر شهلا كاظمي پور
آميزه اي از سادگي و شكوه
010251.jpg
اشاره : دكتر شهلا كاظمي پور عضو هيأت علمي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران و معاون پژوهشي مركز مطالعات و پژوهش هاي جمعيتي آسيا و اقيانوسيه است. دكتر كاظمي پور مطالعات فراواني بر روي مسائل اجتماعي با تكيه بر مباحث جمعيتي انجام داده  است. كتاب روش هاي تحليل جمعيت و شاخص هاي اجتماعي از جمله آثار پژوهشي ايشان است. موانع و مشكلات ازدواج جوانان و نيز موضوع جشن هاي ازدواج دانشجويي را طي گفت و گويي با وي در ميان گذاشته ايم كه در ادامه از نظرتان مي گذرد.
* از وضعيت ازدواج در شرايط كنوني جامعه ما بگوييد.
- همانطور كه مي دانيد ازدواج يك امر طبيعي است كه براي هر انساني دير يا زود اتفاق مي افتد. در مسأله ازدواج تقدم و تأخر اين امر مهم است ولي طبعاً صورت مي گيرد. ضرب المثلي هم در اين رابطه داريم كه مي گويند «دير بشه دروغ نمي شه.به اين معنا، مسأله ازدواج بالاخره انجام مي شود و شايد تنها براي بين ۲ تا ۳ درصد از افرادي كه به سن بلوغ مي رسند ازدواج اتفاق نيفتد. حالا اين جريان براي بعضي ها در سنين پايين تر رخ مي دهد و براي بعضي ها در سنين بالاتر. مطالعات نشان داده كه در ميان زنان ميانگين سن ازدواج ۵ سال كمتر از مردهاست در بين با سوادها سن ازدواج بالاتر است و در جامعه بي سوادها سن ازدواج پايين تر است. يعني هر چقدر ميزان تحصيلات افراد بالاتر مي رود به تبع سن ازدواج نيز به تعويق مي افتد و پيش رسي ازدواج در بين زنان بيش از مردان و در بين بي سوادان بيش از باسوادان و در جوامع روستايي بيش از شهرنشينان است.
* چرا در بين بعضي از اقشار جامعه ديررسي ازدواج وجود دارد؟
- تحصيلات يكي از عواملي است كه ازدواج را به تعويق مي اندازد و شخصي كه براي تحصيل كردن به مدارج بالا مي رسد، هم از بينش بالايي برخوردار مي شود و هم مي خواهد كه عمل خودسازي را در درون خود انجام بدهد، چه دختر و چه پسر دوست دارند با فردي كه پتانسيل هاي بيشتري از خود دارند ازدواج كنند. به همين خاطر بايد از لحاظ توانايي و توانمندي خود را بالا بكشند و بعد همسر خود را انتخاب كنند. عامل ديگر كسب شغل است، بعضي از افراد به دليل نياز مالي كه دارند، زودتر به سر كار مي روند و به محض اين كه درآمدي كسب مي كنند فوراً  اقدام به ازدواج مي كنند، ولي كسي كه دنبال شغل بهتر و درآمد بيشتر است به تبع ازدواجش به تعويق مي افتد. مسأله ديگر نگرش خانواده ها است، بعضي از خانواده هاي مذهبي تأكيد بيشتري روي ازدواج در سنين پايين دارند تا جوانانشان دچار كار خلاف و حرام نشوند،ولي در بعضي از خانواده ها هم اين طور نيست و بر روي مسائل علمي و فرهنگي تأكيد دارند و معتقدند تا شخص خودش را نسازد نبايد ازدواج كند.
* از نظر پديده تجمل گرايي كه در مراسم هاي ازدواج به چشم مي خورد ممكن است مقايسه اي بين پيش از انقلاب و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي انجام دهيد؟
- پديده تجمل گرايي در قبل از انقلاب هم وجود داشت و خيلي هم گسترده تر از امروز. بعد از انقلاب حدود ۳ يا ۴ سال اول انقلاب فرهنگي ساده زيستي و ساده برگزار كردن اين مراسم ها اشاعه پيدا كرد ولي بعد از آن و علي رغم تمامي توصيه هايي كه مسئولين مملكت براي ساده برگزار كردن جشن هاي ازدواج انجام مي دادند، متأسفانه ما شاهد اين هستيم كه مراسم ها دچار پيچيدگي ها و معضلاتي بيشتر از قبل شده است و در اين ميان به خصوص خانواده ها هستند كه دچار مشكل مي شوند و پسرهاي ما تحت فشار قرار مي گيرند. اين نكته هم گفتني است كه دخترهاي ما به علت اين كه انتخاب مي شوند و در واقع انتخاب نمي كنند متوجه نيستند كه با اين سخت گيري ها باعث از دست دادن شانس ازدواج هايشان مي شوند. البته امروزه به دليل تنوع هاي فرهنگي، توسعه شهرنشيني و عدم تجانس فرهنگي بسياري از ازدواج ها به بن بست مي رسد و به همين دليل خانواده ها فكر مي كنند با سخت گيري هاي زياد و اوليه مانند مهريه هاي سنگين و هزينه هاي گزاف ازدواج شايد بتوانند استحكام ازدواج ها را فراهم آورند كه البته با اين تدابير استحكامات زياد نمي شود.
در اين شرايط دولت طرحي را آماده كرده به نام «ازدواج دانشجويي» كه هدف از برگزاري اين جشن به صورت گروهي پايين آوردن هزينه هاي سنگين ازدواج جوانان است به نوعي كه با اعطاي هدايايي به جوانان آنها را ترغيب به ازدواج در سنين دانشجويي مي كنند تا همسر خود را در اين موقعيت انتخاب كنند.
* مزدوجين جشن هاي ازدواج دانشجويي تا چه حد مي توانند از اين جشن رضايت داشته باشند؟
- اكثر افرادي كه در اين جشن ها شركت مي كنند، راضي هستند و براي آنها اين يك حركت خوب نمادين به شمار مي رود.
* اين مزدوجين تا چه حدي مي توانند در زندگي موفق باشند؟
- اگر ازدواج هاي اين افراد در مواردي دچار مخاطره شود اين نه به خاطر شركت در اين جشن هاست، بلكه به خاطر روابط چهره به چهره در دانشگاههاست كه بدون آگاهي از درونيات و حتي بعضي موارد از ظاهر هاي همديگر و براساس يك سطحي نگري تصميم به ازدواج مي گيرند.
* اين گونه جشن ها تا چه حدي مي تواند در پيشرفت تحصيلي دانشجويان مؤثر باشد؟
- بنده حدوداً ۲۵ سال است كه در دانشگاه تدريس مي كنم و در اين مدت شاهد هستم كه دانشجوياني كه متأهل هستند خيلي درسخوان تر از مجردها هستند، اين افراد به مسأله زمان اهميت مي دهند و با دقت و كنجكاوي روي مسائل نظر مي دهند. در مجموع فكر نمي كنم اين گونه ازدواج ها مانعي براي پيشرفت تحصيلي داشته باشد، بلكه اين حركت تلاش و تكاپويي را براي رسيدن به هدف ايجاد مي كند.
* سابقه اين گونه جشن هاي گروهي در ديگر كشورها چيست؟
- كشورهاي ديگر اين مسائلي كه ما در ازدواج هاي خود داريم و متأسفانه هر روز پيچيده تر و مبهم تر هم مي شود را ندارند. آنها يك مراسم خيلي ساده را در يك روز در كليسا يا شهرداري بدون تجمل زدگي برگزار مي كنند. اما ازدواج به صورت گروهي در كشورهاي آسياي جنوب شرقي سابقه دارد.
* مانند چه كشور يا كشورهايي؟
- فكر مي كنم تايلند، ژاپن و اصولاً كشورهايي كه بيشتر تابع يك سري آداب و رسوم هستند، از جشن هاي گروهي استفاده مي كنند.
* معايب اين گونه جشن ها چيست؟
- اين موضوع را به صورت يك پديده مثبت مي بينيم، ما در بين توده هايي از جامعه مراسمي برگزار مي كنيم و مي توانيم دل آنها را شاد كنيم و لحظات خوبي براي آنها فراهم مي آوريم، به تبع رضايت خاطري پيدا مي كنند و اگر برگزاري جشن به خوبي انجام گيرد خاطره خوشي براي آنها مي ماند. ولي اگر نتوانيم از پس نارسايي هاي آن بر بيابيم، اين مشكلات در ذهن آنها مي ماند و به عنوان يك نكته منفي از آن ياد مي كنند. به نظر بنده حل مسائل اجتماعي و فرهنگي با نوشتن يك رساله و برگزاري يك مراسم ميسر نمي شود ،ما بايد اين اعمال را از توده فرهيختگان و پيشكسوتان جامعه پي بگيريم و از آنها كمك بگيريم و فرهنگ ساده زيستي را از خود شروع كنيم، اصلاح را از خود آغاز كنيم.
گفت وگو : علي جولايي

نوعي زندگي
توان بخشي معلولين ذهني
* توان بخشي يا بازتواني عبارت است از آموزش و درمان فرد معلول و هدف از آن اين است كه فرد معلول با حداكثر توانايي به كار بپردازد و خود را با جامعه تطبيق دهد و از نظر بدني، رواني و اجتماعي براي نوعي زندگي كه در حد توانايي اوست آماده گردد.
*توان بخشي معلول ذهني شامل ايجاد روحيه و جو مساعد در خانواده جهت پذيرش وضع موجود، به منظور پرورش فرد معلول مي باشد و بيشتر به زمينه هاي آموزش و پرورش ذهني مربوط مي شود. معلولان ذهني جهت توان بخشي بايستي تحت برنامه هاي خاص توان بخشي جسماني و گفتاري قرار گيرند كه به عهده بخش هاي فيزيوتراپي، كاردرماني، ارتوپدي و گفتار درماني مي باشد.
* توان بخشي عقب ماندگي ذهني در سطوح مختلف انجام مي پذيرد. عقب ماندگان ذهني عميق، داراي ضرايب هوشي پايين همراه با ناهنجاري هاي حسي و حركتي و حملات صرع بوده و در اكثر اوقات فاقد قدرت تصور و تخيل مي باشند لذا به جهت سلامت رواني ساير افراد خانواده سپردن اين كودكان به «واحد نگهداري» بسيار مناسب مي باشد و در حقيقت خانواده طفل مورد «توان بخشي» قرار مي گيرد، و با تنظيم برنامه هاي مناسب، خانواده كودك را در روزهاي آخر هفته جهت همكاري به واحد نگهداري دعوت مي كنند.
* عقب ماندگان آموزش پذير كه با قيافه و سيماي عادي و داراي تفكر كودكانه بوده و از لحاظ حركات و حواس نيز دچار تأخيرند، جهت  توان بخشي اين افراد، آنها پس از گذراندن آموزش هاي كلاسيك و كسب مهارت هاي لازم در كلاس هاي آموزشي كودكان، بعد از سن ۱۴ سالگي قادر خواهند بود كه در كارگاه هاي توليدي آموزش حرفه را فرا گيرند و اين باعث مي شود در جامعه جذب شده و نقشي اجتماعي كسب نمايند.
* عقب ماندگي ذهني تربيت پذير كه داراي اختلالات هوشي همراه با ناهنجاري هاي حسي- حركتي هستند كه از طريق درمانها و كلاس هاي آموزشي گفتار درماني، كار درماني، فيزيوتراپي قادر خواهند شد تا امور شخصي خود را انجام دهند. چون اين افراد مطالب آموخته شده را ممكن است از ياد ببرند، مداومت و تكرار در آموزش آنان، امري ضروري است. آنها بايستي در مؤسسات توان بخشي به صورت روزانه از خدمات مزبور بهره مند شده و والدين آنها نيز در جريان آموزش قرار گيرند تا در منزل ضمن تكرار مفاد آموزشي براي كودكان خويش مطالب مزبور را به كار ببرند.
* كارگاه توان بخشي در واقع كلاسي است كه اصول و مقررات كار را ضمن آموزش حرفه و توليد به مددجو مي آموزد تا پس از طي مدت ۲ سال به تدريج آمادگي لازم جهت كار در مراكز توليدي را كسب نمايند كه نيازبه مربيان مجرب و آزموده دارند كه بتوانند با صبر و شكيبايي به او آموزش دهند.
*  كاريابي به عنوان آخرين مرحله توان بخشي است كه بايستي اين امر با دقت انجام بپذيرد. چنانچه والدين مددجويان را در كاريابي سهيم نموده و از مشاركت آنان استفاده نمايند موفقيت هاي زيادي حاصل مي گردد و لازم است طبق برنامه  منظمي بعد از اشتغال يابي در محل كار مددجو حضور يابند و در صورت وجود مشكلات و نارسايي هاي اجتماعي در ارتباط با نوع فعاليت وي، كمك هاي لازم و حرفه اي را به او ارائه دهند.
فاطمه مهدي فر

سايه روشن زندگي
تعرفه تبليغات كالاهاي خارجي در تهران دو برابر افزايش مي يابد
معاون  شهردار تهران  از دو برابر شدن  تعرفه  تبليغات  كالاهاي  خارجي  ظرف  ۱۰روز آينده  در شهر تهران  خبر داد.
«محمدجواد محمدي زاده » افزود:اين  اقدام  در راستاي  حمايت  از توليدكنندگان  داخلي  صورت  گرفته است .وي  گفت : هم  اكنون  آيين نامه  اين  افزايش  در حال  تدوين  است  و به  زودي  ازسوي  سازمان  زيباسازي  شهر تهران  اجرايي  خواهد شد.
اين  مسئول  تصريح  كرد: شهرداري  تهران  در لايحه  ساماندهي  تبليغات  محيطي موظف  شده  است  حداكثر ظرف  ۱۰ روز تعرفه هاي  تبليغات  كالاهاي  خارجي  را تهيه كند.وي  افزود: تمامي تبليغات  كالاهاي  خارجي  مشمول  تعرفه هاي  جديد مي شود و حجم تبليغات  اين  كالاها بايد درحمايت  از توليدكنندگان  داخلي  باشد.
به  گفته  وي ، تعرفه  تبليغات  كالاهاي  خارجي  به  عنوان  يك  ابزار بازدارنده از فزوني  تبليغات  آنها بايد بيش  از كالاهاي  داخلي  باشد.وي ، همچنين  از اعمال  محدوديت  بر محتواي  تبليغات  اين  كالاها خبر داد واظهارداشت : از اين  پس ، اجازه  تبليغ  به  زبان هاي  غيرفارسي  بر روي  تابلوهاي شهرداري  تهران  داده  نخواهد شد.
معاون  خدمات  شهري  شهرداري تهران ، اعمال  محدوديت هاي  محتوايي  در تبليغات  رادر راستاي  يكسان سازي  تبليغات  با حفظ قواعد زبان  پارسي  ذكر كرد.
۳۵۰۰ كودك خياباني تهران جمع آوري شدند
مديركل بهزيستي شهر تهران از جمع آوري ۳ هزار و ۵۰۰ كودك خياباني طي سه ماهه اول سال ۸۳ خبر داد.
به گزارش ايسنا، دكتر مظفر در هفتاد و هشتمين جلسه علني شوراي اسلامي شهر تهران افزود: ۲۰ تن از اين كودكان كه كاملا رها شده بودند، در مراكز نگهداري درازمدت به سر مي برند.
وي گفت: براي جمع آوري اين كودكان، پايانه ها و وروديهاي شهر تهران كاملا كنترل مي شد و همچنين ميني بوسهاي سيار با حضور مددكار با گردش در سطح شهر اين كودكان را شناسايي و پس از انجام مشاوره آنها را به خانواده ها و يا مراكز بهزيستي تحويل مي دادند.
مديركل بهزيستي شهر تهران با اعلام اين كه ۹۰ درصد كودكان خياباني تهران، شهرستاني هستند، افزود: اغلب اين كودكان از استانهاي خراسان، خوزستان، كرمانشاه و آذربايجان شرقي و آذربايجان غربي به تهران مهاجرت مي كنند كه برخي از آنها روزانه حدود ۱۰ـ ۱۵ هزار تومان درآمد دارند.مظفر تصريح كرد: طبق هماهنگي هاي به عمل آمده با ستاد ساماندهي استانها، كودكان خياباني شهرستاني شناسايي شده نيز تحويل مراكز ذيربط شده اند.وي با اشاره به اين كه ۶۰ درصد كودكان خياباني كشور را اتباع بيگانه تشكيل مي دهند، افزود: اين كودكان با همكاري خوب شورا و شهرداري و ستاد ساماندهي اتباع خارجي، به كشور خود معرفي مي شوند.
مديركل بهزيستي شهر تهران افزود: در سال گذشته ۲۴ هزار كودك خياباني از تهران جمع آوري شد كه اين امر نشان مي دهد تعداد آنها امسال كمتر شده است.

زندگي
اقتصاد
انديشه
ايران
جهان
سياست
علم
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |
|  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |