جمعه ۴ دي ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۵۹۱
index
درباره آخرين فيلم كريستوفر نولان
بتمن خسته شروع مي كند
بتمن شروع مي كند
كارگردان: كريستوفر نولان
نويسندگان فيلمنامه: ديويد گوير، باب كن، كريستوفر نولان
مدير فيلمبرداري: والي فيستر
موسيقي متن: جيمز نيوتن هوارد
تدوين: لي اسميت
بازيگران: كريستين بل، مايكل كين، ليام نيسون، مورگان فريمن، گري اولدمن، كن واتانابه، كتي هلمز، تام ويكينسون، سيليان مورفي
محصول برادران وارنر

009120.jpg
«بتمن شروع مي كند» نام جديدترين قسمت مجموعه آثار شخصيت افسانه اي بتمن است كه از ۱۷ ژوئن ۲۰۰۵ (خردادماه ۱۳۸۴) در سينماهاي آمريكا اكران مي شود. پنجمين قسمت از اين مجموعه پس از گذشت هشت سال از ساخته شدن آخرين آنها (بتمن و رابين) ساخته شده و قرار است احياكننده دوباره اين قهرمان خيالي بعد از ركودي چندين ساله باشد. كمپاني برادران وارنر كه حقوق ساخت داستان هاي بتمن را از انتشارات مارول در اختيار دارد براي آن كه مجدداً اين شخصيت را احيا كند از اوايل قرن ۲۱ به دنبال ساخت دنباله اي ديگر بودند كه نه تنها به مانند آثار پيشين با توليدي پرهزينه و اكران پرسر و صدا نگاه ها را مجدداً معطوف به اين قهرمان كند بلكه با ساخت اثري موفق راه را بر ادامه ساخت فيلم هايي برمبناي داستان هاي بتمن باز كند. در راه رسيدن به اين هدف كارگردانان متفاوتي از طيف هاي مختلف كانديداي ساخت فيلم شدند. از همان جوئل شوماخر كه ناموفق ترين فيلم مجموعه بتمن (بتمن و رابين) را كارگرداني كرد و در همان روزهاي اول كنار گذاشته شد تا كارگردانان نامداري چون ديويد فينچر و كلينت ايستوود. شوماخر خود پيشنهاد ساخت فيلمي براساس داستان ديگري از بتمن را داده بود كه مورد موافقت قرار نگرفت. سپس در مقطعي تهيه كنندگان به فكر ساخت فيلمي تلخ تر و سياه تر به نسبت آثار قبلي افتادند و حتي داستاني متناسب با اين موضوع از ميان مجموعه داستان هاي بتمن انتخاب كردند و پيشنهاد ساخت آن را نيز به ديويد فينچر خلاف جريان دادند. اما فينچر پس از چند ماه مطالعه انصراف داد. سپس توليدكنندگان به فكر نمايش بتمني پا به سن گذاشته با هيبتي در شمايل قهرمانان قديمي به تاسي از تاريخ آمريكا افتادند و كلينت ايستوود را براي ساخت آن نامزد كردند اما ايستوود نيز اين پشنهاد را نپذيرفت تا پروژه ساخت بتمني به كل متفاوت منتفي شود. در سال ۲۰۰۲ كمپاني وارنر پروژه ساخت فيلم بتمن عليه سوپرمن را به كارگرداني ولفگانگ پترسون شروع كرد كه در مرحله پيش توليد، ساخت تروا به اين فيلم ترجيح داده شد و اين قسمت نيز متوقف شد. سرانجام در حالي كه به نظر مي رسيد ساخت دنباله اي ديگر بر ماجراهاي بتمن طلسم شده است كريستوفر نولان كارگرداني كه با يادآوري و بي خوابي، تمام نگاه ها را معطوف به خود كرده بود، ساخت بتمن جديد را پذيرفت. فيلم ابتدا بتمن ۵ نام داشت كه بعد به «بتمن شروع مي كند» تغيير نام داد و داستانش نيز ارتباطي به فيلم هاي قبلي ندارد. هرچند شخصيت ها و محل وقوع داستان (گاتهام سيتي) حفظ شده اند.
009138.jpg
هزينه توليد بتمن شروع مي كند در حدود ۱۰۰ ميليون دلار برآورد شده بود و پيش بيني مي شود براي نمايش در سه ماهه اول ۲۰۰۵ آماده شود. در اين ميان انتخاب بازيگر نقش بتمن خود سرآغاز ماجراهاي ديگري بر ساخت اين فيلم بود. بعد از مايكل كيتون، وال كيلمر و جورج كلوني به عنوان بازيگران قبلي شخصيت بتمن، سازندگان فيلم تلاش داشتند هنرپيشه اي را انتخاب كنند كه در عين جواني واجد ويژگي هاي اقتدار و قدرت بتمن باشد. به اين ترتيب بازي انتخاب هنرپيشه به مانند انتخاب كارگردان آغاز شد. گاي پيرس، جان كيوزاك، آشتون كاتچر، ديويد براناز و هيو دنسي بازيگراني بودند كه در مقاطع مختلفي به عنوان كانديداهاي ايفاي نقش بتمن معرفي مي شوند و سرانجام از ميان آنها كريستين بيل براي فرورفتن در قالب بتمن يا بروس دين انتخاب شد. كريستين بيل جوان ترين بازيگري است كه تا به حال نقش بتمن را بازي كرده است. او با ۲۹ سال سن جلوي دوربين بتمن شروع مي كند رفت. بيل پيش از اين با فيلم هاي «بيمار رواني آمريكايي»، «شفت» و «ماندولين كاپيتان كودلي» شناخته مي شد با اين همه به نظر مي رسد بتمن شروع مي كند مهم ترين فيلم كارنامه او تا به حال محسوب شود. اين بازيگر انگليسي به واسطه خانواده فعالش در زمينه سينما از ۹ سالگي جلوي دوربين رفته است. بيل آنقدر تاثيرگذار بود كه بتواند نقش يك رواني آدمكش را از لئوناردو دي كاپريو در فيلم بيمار رواني آمريكايي بگيرد. فيلمبرداري در انگلستان آغاز و بخش اعظم آن در اين كشور انجام شد هرچند سازندگان فيلم به آمريكا و ايسلند هم سفر كردند و نماهايي از فيلم را در آن جا فيلمبرداري كردند. دكور گاتهام سيتي استودويي در شپرتون انگليس ساخته شد و البته فيلمبرداري بيش از زمان برنامه ريزي شده طول كشيد. بخشي از آن به علت مشكلات بيل در انطباق با لباس ها و ظاهر خاص بتمن بود. آنچه از خلاصه داستان بتمن جديد برمي آيد اين است كه هاليوود يك بار ديگر يكي از قهرمانان خود را در خدمت ترويج شعارها و اهدافش قرار داده است. بتمن اين بار به جنگ چهره  شروري مي رود كه با بمبگذاري قصد تخريب گاتهام سيتي را دارد. بتمن به جنگ يك تروريست مي رود كه حتي نامش هم مشابهت آشكاري با اسامي عربي دارد. راس الغول چهره منفي بتمن جديد است. بتمن شروع مي كند تا به اين جا ۱۳۵ ميليون دلار هزينه در برداشته كه ۳۵ ميليون دلار بيش از پيش بيني هاي اوليه بوده است. فيلمبرداري نزديك به شش ماه به  طول انجاميده و در آن غير از كريستين بيل، جمعي از هنرپيشگان نامدار سينماي دنيا به ايفاي نقش مي پردازند. مايكل كين، ليام نيسون، مورگان فريمن، گري اولدمن و كن داتانابه از جمله آنها هستند. بازيگر زن مقابل بتمن را نيز چهره جديد و پرطرفدار اين روزها كتي هلمز ايفا مي كند كه اميدوار است با اين فيلم به جايگاه ستارگان اول زن  هاليوود دست يابد. نمايش فيلم براي ماه ژوئن سال آينده به عنوان آغازگر اكران تابستاني ۲۰۰۵ برنامه ريزي شده است و مديران كمپاني وارنر اميدوارند با بتمن شروع مي كند شروعي پربار براي فصل تابستان داشته باشند.
كريستوفرنولان پيش از آن كه فيلمبرداري فيلم را آغاز كند در جلسه اي تمام عوامل فيلم را دور هم جمع مي كند و فيلم مشهور «بليد رانر» ساخته ريدلي اسكات را براي آنها نمايش مي دهد. سپس پس از پايان نمايش فيلم مي گويد كه اين آن چيزي است كه ما در بتمن خواهيم ساخت.» بدين ترتيب با توجه به فيلم بليد رانر به عنوان يكي از آثار مهم تاريخ سينما در تلفيق ژانر علمي تخيلي بانوآر بايد به تمامي منتظر يك بتمن متفاوت باشيم. بتمني كه اختمالاً در تقابل با جامعه اش و نوع نگاه آن به تناقض برخورده است. تمام اين نكات باعث افزايش كنجكاوي ها براي ديدن چنين بتمني با اين دغدغه ها و فضا مي شود.
كريستوفرنولان با ساخته هاي قبلي اش خود را فيلمسازي متفاوت با دغدغه هايي ساختارشكنانه و خلاف جريان معرفي كرده بود. بي ترديد قرارگرفتن چنين فيلمسازي پشت دوربين ساخت فيلمي كه در خود مايه هايي از نگاه قهرمان الگويي از يك جامعه پرآشوب را دارد، ديدني خواهد بود. نولان بعد از يادآوري و بي خوابي خود را شناسانده است و حالا با بتمن مي خواهد كار اصلي خود را شروع كند كاري كه صاحبان سينمايي اين اثر نيز خواهان انجام آن هستند. شايد انتخاب چنين نامي نيز اشاره هايي به همين مسئله داشته باشد: بتمن شروع مي كند.

خبر
009147.jpg
شايعه اي براي او
راب رينر هنرپيشه و كارگردان مطرح سينماي هاليوود كه در كارنامه اش ساخت فيلم هايي نظير »مصيبت« به چشم مي خورد قصد دارد در سال آينده ميلادي فيلمي با عنوان »شايعه اي براي او« را كارگرداني كند كه فيلمنامه آن را تد گريفين نوشته است و داستان آن درباره تلاش هاي يك زن است كه تصميم مي گيرد تحصيلاتش را پس از گذشت سال هاي زياد، ادامه بدهد. در اين فيلم كمدي جنيفر آنيستون، مارك رافالو، شرلي مك لين و كوين كاستنر بازي مي كنند. ضمن اين كه اكران اين فيلم در سال ۲۰۰۵ ميلادي خواهد بود. رينر مدتي است كه كم كار شده اما با ساخت فيلم »شايعه اي... « قصد دارد يك بار ديگر شانس خود را در ساخت فيلم هاي موفق و پرفروش آزمايش كند.
009141.jpg

هر كلمه حقيقت دارد
اشلي جاد در چندماه اخير مشغول بازي در فيلمي است كه »هر كلمه حقيقت دارد« نام دارد كه توسط داگلاس مك گراث كارگرداني مي شود. فيلمنامه اين فيلم را خود مك گراث به همراه جورج پليمپتون نوشته و داستان آن تحقيقات نويسنده اي به نام ترومن كاپوت را روايت مي كند كه در آن او موفق مي شود ماجراي پيچيده يك قتل را كشف كند. اين فيلم هم اكنون مراحل پيش توليد خود را از سر مي گذراند و از قرار معلوم در اين فيلم ماجرايي به غير از جاد، بازيگراني نظير ساندرا بولاك، آلن كامينگ و آنجليكا هاستون بازي مي كنند.
اشكلي جاد در هفته گذشته در گفت وگو با خبرگزاري ها نسبت به موفقيت اين فيلم ابراز اميدواري كرده و گفته اگر همه چيز به خوبي پيش برود اين فيلم يكي از نقاط روشن كارنامه هنري او خواهد بود.
009150.jpg

مكزيكي
پيرس برازنان هم اكنون مشغول بازي در فيلمي به نام »جذابيت لحظه اي« است كه نويسندگي و كارگرداني آن را پل هرناندز برعهده دارد. اين فيلم كه در مرحله فيلمبرداري قرار دارد در سال آينده ميلادي آماده پخش خواهد شد. ژانر اين فيلم يك اكشن كمدي است كه زندگي كسي را روايت مي كند كه بازكننده انواع گاوصندوق ها است و در اين راه موفق مي شود به نكته حساس و مهمي دست پيدا كند...
برازنان، مدتي پيش اعلام كرد كه در سال آينده در فيلمي با نام مكزيكي به ايفاي نقش خواهد پرداخت. پيترو اسكاليا كارگردان اين فيلم است و فيلمنامه نويسان آن كريستين گادگاسن و پاتريك كلي نام دارند و داستانش، زندگي مردي را روايت مي كند كه در برهه اي از زندگي خود شاهد صورت گرفتن توطئه اي مي شود كه اين مسئله به ربودن همسرش مي انجامد. تاكنون تنها بازي پيرس برازنان در اين فيلم قطعي شده و ساير عوامل آن به مرور زمان اعلام خواهد شد. منتظر اكران اين فيلم در سال ۲۰۰۵ ميلادي باشيد.
فيلم ديگري كه قرار است برازنان در آن بازي كند »رابطه توپكاپي« نام دارد و گويا يك كمدي - رمانس خواهد بود. اكران اين فيلم در سال ۲۰۰۶ ميلادي در نظر گرفته شده و بنابراين تاكنون تنها نام دو نفر از عوامل اين فيلم اعلام شده كه يكي از آنها برازنان است و ديگري فيلمنامه نويس آن كه هارلي پيتون نام دارد. برازنان كه ديگر در نقش جيمزباند ظاهر نخواهد شد در دو سال آينده در فيلم هاي متعددي بازي خواهد كرد كه به نظر مي رسد همين فيلم ها همچنان او را در رده ستارگان سينماي هاليوود نگه دارد.
009144.jpg

كبابي
بارت رينولدز ۶۸ ساله كه بازيش در فيلم هايي نظير »شب هاي بوگي« همچنان در يادها باقي مانده، قصد دارد كه در فيلمي با نام »كبابي« بازي كند كه اين فيلم، ماجراي كميك رقابت ميان دو قصاب است. كارگرداني اين فيلم را جيسون انسلر انجام مي دهد و نگارش فيلمنامه آن را ويليام تپر برعهده دارد. بازيگران اين فيلم كوين جيمز، سوفيا ورگارا همراه رينولدز هستند.
فيلم ديگر رينولدز فيلمي با نام Longest Yard است كه توسط پيتر سگال كارگرداني مي شود و نويسندگان فيلمنامه آن آلبرت اس رادي، و شلدون تارنر هستند. داستان اين فيلم به ماجراي تشكيل يك تيم فوتبال در زندان توسط زندانيان مي پردازد. آدام سندلر، كريس راك، جيمز كرامول و مايكل ايروين از ديگر بازيگران اين فيلم هستند كه از قرار معلوم در سال ۲۰۰۶ ميلادي اكران خواهد شد.

سينماي ايران
تكنولوژي ديجيتال در سينماي ايران - ۲
همگامي با تكنولوژي
يكي از اشتباهات رايج پيرامون تكنولوژي ديجيتال در ايران اين است كه دامنه آن را بسيار محدود و تنگ در نظر مي گيرند. تا مدتي پيش هر وقت در مورد اين تكنولوژي صحبت مي شد مباحث آن را تنها در عرصه دوربين هاي كم حجم تصويربرداري مي دانستند و دامنه و گستره بيشتري براي آن قايل نمي شدند. اكنون ديگر در بخش تدوين فيلم ها و برنامه ها هم تكنولوژي ديجيتال را دخيل مي دانند. اين درحالي است كه از سال ها قبل اين تكنولوژي نفوذ خود را بر تمام اجزاي صنعت فيلمسازي گسترش داده و امروز كار به مرحله اي رسيده كه نمي توان ادوات و تجهيزات فيلمسازي و برنامه سازي را جداي از فناوري ديجيتال دانست.
دلايل اين دورافتادگي از تكنولوژي روز فيلمسازي و برنامه سازي در دنيا در چند نكته قابل بررسي است؛ نخست آن كه به نظر مي رسد كه اين دورافتادگي شامل حال ساير بخش ها هم مي شود و مختص فيلمسازي و برنامه سازي ايران نيست. طي اين سال ها همواره بر همگامي كشورمان با فناوري روز دنيا تاكيد شده و از قرار معلوم روز به روز هم اين تاكيد پررنگ تر مي شود و بنابراين بايد اميدوار بود كه اين مشكل حداقل در صنايع كليدي و تاثيرگذار از صورت بهتر و آبرومندانه تري برخوردار شود.
دومين مورد اين است كه سينما و صنعت فيلمسازي ايران توانايي برخورداري از اين امكانات و تكنولوژي ها را به دليل كمبود منابع مالي ندارد. پيشرفت تكنولوژيك تنها در صنايعي حادث خواهد شد كه در آنها بازار بسيار خوب و متنابعي از مشتري پديد آمده باشد. در اين صورت است كه در يك صنعت اين نياز شكل مي گيرد كه بخواهد بازار جديدي را با محصولات خود بر روي مشتريانش بگشايد. ناگفته پيداست كه اين بازار جديد در سايه استفاده از ابزارآلات و تجهيزات جديد معنا پيدا خواهد كرد. چرا كه در بازار قبلي از ابزارآلات و تجهيزات گذشته تا آخرين مرحله كارايي شان استفاده شده بود و بنابراين نمي توان محصولاتي جديد با اين ابزارآلات كهنه ارايه داد.
سينما و صنعت فيلمسازي ايران توانايي گشايش بازاري جديد از محصولات خود براي مخاطبانش را دارا نيست. چه، مخاطبان از همين محصولات فعلي (فيلم هايي كه طي سال اكران مي شوند) استقبالي به عمل نمي آورند و به زبان تجار و كسبه محصولات فعلي هنوز به خوبي آب نشده كه به فكر آوردن كالا و محصولات جديد (در اين جا فيلم هاي جديد) بود. بخشي از اين مسايل و مشكلات موجود در حوزه اقتصاد سينما قابل بررسي است اما بخش مهم تر آن كه شايد با ماندگاري و تاثيرگذاري يك فيلم ارتباط مستقيم دارد، در حوزه كيفيت فيلم ها تقسيم بندي مي شود. در سينمايي كه مخاطب مشخص و تعريف شده اي وجود ندارد نمي توان انتظار جريان سازي داشت و اگر جريان سازي اي شكل نگيرد بنا به تعبيري تاريخ سينمايي هم وجود نخواهد داشت چه، در بررسي تاريخ سينماي هر كشوري آنچه كه معمولاً موردتوجه قرار مي گيرد جريان ها و موج هايي است كه در طول سال هايي به وجود آمده و سپس توسط موج ها و جريان هاي جديدي از ميان رفته اند. اگرچه در سينماي ايران مي توان در سال هايي چنين جريان هايي را رديابي كرد اما با اين حال دامنه نفوذ و تاثيرگذاري آنها بر صنعت فيلمسازي بسيار بسيار اندك بوده و طي چند سال اخير تقريباً به صفر رسيده است. در يك جمع بندي مي توان گفت كه پيشرفت هاي تكنولوژي در سينماي ايران معلول و تابع يك بازار غني از مخاطب است كه متاسفانه در ساليان گذشته، هيچگاه به آن نرسيده ايم. آوردن يك مثال در اين زمينه مي تواند به روشن شدن هرچه بيشتر بحث كمك كند. هاليوود در سال هاي پاياني دهه ۱۹۶۰ با افت شديد مخاطب مواجه بود. عمر سينماي كلاسيك تقريباً به پايان رسيده بود و نسل جديد مخاطبان ارتباط چنداني با اين فيلم ها برقرار نمي كردند. در سال هاي پاياني اين دهه و همچنين سال هاي آغازين دهه ،۱۹۷۰ فيلم هايي ساخته شد كه در ژانر موسوم به علمي - تخيلي طبقه بندي شدند. اين فيلم ها در شرايطي توليد موفق داشتند كه امكانات مالي هاليوود در اختيارشان قرار داشت و مي توانستند ابزارها و تجهيزات مورد نياز خود را به راحتي تهيه كنند. در واقع بازار مخاطبان در دهه هاي گذشته شكل گرفته و اين بازار، سود سرشاري را در اختيار تهيه كنندگان قرار داده بود. اين تهيه كنندگان براي اين كه بازار به وجود آمده را از دست ندهند اقدام به تهيه ابزارآلات تكنولوژيك كردند كه براي مخاطبان تازگي بسيار داشت. در سايه آن فيلمسازان بااستعداد و خلاقي هم مشغول فيلمسازي شدند كه جورج لوكاس، استيون اسپيلبرگ، جيمز كامرون، ريدي اسكات و... بخشي از اين افراد بودند.
در اين جا اين سؤال پيش مي آيد كه پس چرا با وجود چنين شرايطي در صنعت فيلمسازي كشور، اصلاً نام تكنولوژي ديجيتال تا اين حد فراگير شده است. دليل آن را بايد در امكانات گسترده اين فناوري دانست كه باعث مي شود شيوه هاي جديدتر و ارزان تري هم از فيلمسازي فراگير شود. درواقع در برخي فيلمسازان ايراني اين گمان شكل گرفت كه تكنولوژي ديجيتال مي تواند قيمت ها و هزينه هاي سرسام آور ساخت فيلم را به حد زيادي كاهش دهد و از ورشكستگي كامل سينماي ايران جلوگيري كند. به دلايلي كه به تك تك آنها در اين مجموعه توجه خواهيم كرد اين شيوه فراگير نشده. اگر بخواهيم مهم ترين مسئله را بگوييم بايد آن را در اين جمله خلاصه كنيم كه اين فيلمسازان به ظاهر آوانگارد تنها كارشان اين بود كه سيستم توليد فيلم را بيش از پيش غيرحرفه اي كردند.

سينما
ايران
هفته
جهان
پنجره
داستان
چهره ها
پرونده
ديدار
حوادث
ماشين
ورزش
هنر
|  ايران  |  هفته   |  جهان  |  پنجره  |  داستان  |  چهره ها  |  پرونده  |  سينما  |
|  ديدار  |  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |