جمعه ۴ دي ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۵۹۱
index
توپ هاي غيراستاندارد و معضل جديد ليگ برتر
تقلب در انتخاب توپ ها
متاسفانه اساسنامه فدراسيون به نام فدراسيون هاي آماتوري ورزش تهيه شده اند كه در آن به فدراسيون ها اجازه داده شده كه تجارت كنند از همين رو توپ هاي تقلبي مارك هاي معروف از پاكستان و افغانستان با قيمت هاي ۳ يا ۴ دلاروارد مي شوند
009192.jpg
عكس ها:محمدرضا شاهرخي نژاد
اميرحسين ناصري
«توپ را مقابل صورتت بگير. روي زمين سفت بايست و آن را رها كن. اگر به كمربندت رسيد مناسب است و گرنه توپ ات را تغيير بده.» يك قانون تجربي براي داوراني كه موظف اند توپ هاي مسابقه را از جهت استاندارد بودن بررسي كنند. يك نتيجه غيردلخواه هميشه مي تواند در پي اش انتقاداتي را داشته باشد كه در شرايط معمولي حتي به ذهن كسي هم نمي رسد. وقتي يك تيم كه در كورس قهرماني است فرصت و امتيازي را از دست مي دهد به هر چيزي ايراد مي گيرد حتي توپ.
ليگ برتر هميشه جذابيت هايي را دارد كه در ظاهر به چشم نمي آيند. يك تكل خشن، هتاكي تماشاگران، انتقاد از داوري، درگيري مربي و بازيكن، زرنگي هاي تيم ميزبان همه شايد قديمي شده باشند اما توپ فوتبال حكايت جديدي دارد.
اين بدعت در مورد فوتبال و توپ از ابتداي اين فصل بنا نهاده شد. كدام تيم و كدام بازيكن بود كسي در خاطرش نيست اما بحث غيراستاندارد بودن توپ هاي بازي از ديدار استقلال ـ ملوان جدي شد. چند روزي در موردش صحبت و بعد به فراموشي سپرده شد.
از مسابقات جام جهاني سال ۲۰۰۲ در كره و ژاپن شركت آديداس طرح هاي جديد توپ هاي توليدي اش را وارد گردونه مسابقات كرد. توپ هاي جديد كه به نظر سبك تر بودند در اين رقابت ها مورد استفاده و اتفاقاً مورد استقبال تيم ها و بازيكنان قرار گرفت. البته دروازه بانان تيم ها چندان رضايتي از شرايط به وجود آمده نداشتند. آنها معتقد بودند كه توپ هاي سبك سرعت بيشتري دارند و مهارشان به عكس العمل سريع تري نياز دارد كه با توجه به تمرينات و توانايي محدود انسان مشكل است.
اما مسئولان فدراسيون جهاني فوتبال ـ فيفا ـ غير از اين مي انديشيدند. آنها دقيقاً نظر دروازه بانان را تاييد مي كردند. تصميم جديد مديران فيفا بر اين بود كه با استفاده از توپ هاي سبك تر بر تعداد گل هاي هر بازي بيفزايند و به اين صورت جذابيت بازي ها كه كم گل تر شده بودند را بيشتر كنند.
بيشتر تصميم آنها بر اين بود كه دروازه ها را بزرگتر كنند اما اين تصميم مخالفان بسياري داشت. به لحاظ قانوني حل اين مسئله نيازمند پروسه طولاني تري بود تا سبك ترشدن توپ ها.
پروژه سبك تر شدن توپ هاي فوتبال در جام ملت هاي اروپا در سال ۲۰۰۴ پرتغال به اوج خود رسيد. توپ معروف روتيرو از شركت آديداس در مسابقات منتقداني نيز داشت، هرچند بازيكنان معروف حاضر در تورنمنت بحثي به ميان نياوردند.
اما چندي پيش تعدادي از بازيكنان قديمي دنيا به سبك شدن توپ هاي فوتبال اعتراض كردند و سبك شدن توپ ها را عاملي در جهت كاهش نخبه هاي فوتبال عنوان كردند. هرچند به نظر مي رسد كه جمله «اين توپ ها باعث مي شوند همه ديويد بكام شوند» بيشتر جنبه انتقام گيري داشته باشد زيرا اين بازيكن يكي از تكنيكي ترين بازيكنان حال حاضر دنيا است.
در ايران بررسي استاندارد توپ هاي فوتبال در مسابقات برعهده داور است. او است كه پيش از هر بازي بايد توپ هاي موجود را با معيارها و استانداردهاي موجود بسنجد و آنها را تاييد يا رد كند.
009189.jpg
توپ هاي فوتبال در مسابقات معتبر بايد داراي سه مهر تاييد يا نشان از سوي فيفا باشند. اين نشان ها از سوي فيفا تنها به شركت هايي در سراسر دنيا داده مي شود كه با فيفا طرف قرارداد باشند كه توپ تهيه شده آنها پس از تاييد كميته فني گواهينامه ارزشيابي را كسب مي كند.
سه نشان فيفا عبارتند از: ۱ـ تصويب فيفا ۲ـ بازرسي شده فيفا ۳ـ توپ استاندارد شده بين المللي. اين قاعده براساس تصميم برد يك فيفا است كه در آن الزام وجود يكي از سه نشانه در مسابقات بين المللي كه زيرنظر فيفا يا كنفدراسيون ها برگزار مي شود ذكر شده است.
اين استاندارد پس از آزمايش توپ ها از نظر جنس، وزن، فشار باد توپ، شكل ظاهري و... تحت ضوابطي صادر مي شود.
براساس اين استاندارد محيط توپ ۶۸ تا ۷۰ سانتي متر (۲۷ الي ۲۸ اينچ)،  وزن بين ۴۱۰ تا ۴۵۰ گرم (۱۴ تا ۱۶ اونس) و فشار باد آن در سطح دريا برابر با ۶/۰ الي ۱/۱ اتمسفر (۶۰۰ الي ۱۱۰۰ گرم بر سانتي متر مربع يا ۵/۸ پوند) است.
سال ها پيش وزن توپ ها استاندارد بازتري داشت يعني ۳۹۶ تا ۴۵۳ گرم اما امروزه استاندارد معين آن  چيزي است كه ذكر شد. جنس توپ ها نيز بايستي از چرم يا مواد مناسب تهيه شده باشد. البته تمامي اين اندازه گيري ها مربوط به پيش از مسابقه است زيرا پس از مسابقه امكان تغيير آنها وجود دارد. به طور مثال كاهش وزن يا فشار باد و...
طي سال هاي گذشته معمولاً از توپ هايي با وزن كمتر در روزهاي باراني يا مناطقي مثل شمال استفاده مي كردند زيرا در حين مسابقه توپ ها آب كشيده و سنگين تر مي شدند اما امروزه با تغيير تكنولوژي ساخت و جنس توپ ها، اين امر به حداقل رسيده است به گونه اي كه توپ روتيرو جام ملت هاي اروپا بهترين مدل در جهت كاهش جذب آب و رطوبت محسوب شده و طبق آزمايشات متعدد اين مسئله ثابت شده است.
«شركت هاي سازنده وسايل ورزشي، توپ هاي تمريني را معمولاً سنگين تر از توپ هاي مسابقه توليد مي كنند تا بازيكنان تمرينات سخت تري داشته باشند كه در حين مسابقات با توپ هاي راحت تري به فعاليت خود بپردازند.» هوشنگ نصيرزاده كارشناس داوري اولين مسئله اي كه ممكن است شائبه سبك شدن توپ ها را به وجود بياورد اين نكته مي داند. او به نكته مهمي در توپ ها اشاره مي كند: «در توپ هايي كه شيارهاي بين هركدام از خانه هاي چهل تكه توپ، داراي فاصله زيادي باشند، احتمال اين كه شوت هاي كات دار بازيكنان به  نقطه و مقصدي كه آنها سعي دارند توپ را به آن جا بفرستند نرسد زياد است اما توپ هاي جديد كه پس از دست كشيدن روي آن صاف بودن را به فرد القا مي كند به عنوان يك توپ ايده آل براي شوت زدن تلقي مي شوند.»
بحث غيراستاندارد و سبك بودن توپ ها به اين جا ختم نمي شود امكان استفاده از توپ هاي سبك تر يا غيراستاندارد اولين احتمالي است كه هر معترضي مي تواند به آن استناد كند؛ «داوران ما اين مسئله را قبل از هر مسابقه بايد بررسي كنند. آنها فشارسنج دارند، ترازو و متر هم كه وجود دارد. آنها موظف اند قبل از هر ديدار همه توپ ها را آزمايش كنند تا خارج از استاندارد هاي تعيين شده از توپي استفاده نشود.» جملات غياثي رئيس  كميته داوران هرگونه بي قانوني را رد مي كند، با اين حال احتمال استفاده از توپ هاي غيراستاندارد وجود دارد؛ «كارخانه سازنده توپ مهم نيست. مهم سه نشان فيفا و بررسي معيارها و مطابقت آنها با استانداردها است. اگر توپ ها اين سه نشان را نداشته باشند براي استفاده قانوني نيستند و ما به استفاده از آنها مجاز نيستيم.»
اما براساس اظهارت هوشنگ نصيرزاده قانون استفاده از توپ هايي كه حداقل يكي از سه نشان را داشته باشند، مربوط به مسابقاتي است كه زيرنظر فيفا يا كنفدراسيون هايش برگزار مي شوند و الزامي براي مسابقات داخلي وجود ندارد؛ «داوران ما استانداردها را رعايت مي كنند.»
شبهه اي كه در اين ميان به وجود مي آيد احتمال استفاده از توپ هاي غيراستاندارد در مسابقات داخلي است كه براساس قوانين فيفا رعايت قانون برد يك براي آنها اجباري نيست؛ «قانون نانوشته اي وجود دارد كه تيم هاي ميزبان علاوه بر تهيه زمين و تجهيزات لازم مسابقه توپ هاي مسابقه را نيز تهيه مي كند و مهمان حق تحميل توپ به ميزبان را ندارد ولي داور مسابقه براساس قانون پنج فيفا حق دارد در مورد توپ ها نظر رسمي اش را اعلام كند.»
با فرض اين كه توپ استانداردي تحويل داور شده است و داور فارغ از اندازه گيري هاي مختلف اگر آن را در مقابل صورت گرفته و به سمت زمين سفت رها كند و توپ تا كمربندش بالا بيايد توپ از نظر تجربي استاندارد است. اين مسئله فارغ از قد كوتاه يا بلند داوران است زيرا فاصله هاي پرتاب و كمربند نسبت خاص خود را دارد؛ «مشكل اين جاست كه بازيكنان با يك توپ تمرين مي كنند و قادر نيستند با توپ هاي ديگر بازي كنند. فدراسيون فوتبال مي تواند توپ هايي كه داراي سه  نشان از فيفا است و توسط شركت هاي معتبر ساخته مي شوند را براي هشت مسابقه هفتگي خود ـ در ليگ برتر ـ هيات هاي فوتبال در استان ها ارايه دهد تا بهانه اي براي برد و باخت وجود نداشته باشد.»
مارك هاي تقلبي
استفاده از توپ هاي تقلبي در ليگ برتر فوتبال احتمالي است كه پس از طرح تمامي مباحث به ذهن فوتباليست ها مي رسد؛ «به تقليد از توپ هاي جام جهاني ۲۰۰۲ كره و ژاپن، توپ هايي مشابه آنها در ليگ استفاده مي شود كه البته پررنگ تر از اصلش است.»
آيا امكان استفاده از توپ هاي تقلبي وجود دارد كه با مارك هاي معروف وارد بازار مي شوند؟ توپ هاي ايراني چطور؟ آيا از آنها استفاده مي شود؟ آيا آنها استاندارد هستند؟ پرويز ابوطالب، يكي از توليدكنندگان وسايل ورزشي است. توپ هاي پويا محصول ايراني است اما... «براي بسياري از عزيزان متاسفم. در ايران نزديك ۱۰ است كه موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران،استاندارد مشخصي براي توپ ها تهيه كرده كه منطبق با قوانين جهاني است و ما استاندارد ملي را داريم. از سوي ديگر در سال ۱۹۹۴ ما از فيفا سه نشانه مخصوص توپ هاي فوتبال را گرفته ايم. جالب اين جاست كه مجوز فيفا براي ما پيش از استاندارد ملي صادر شد. از سوي ديگر ما عضو رسمي فدراسيون وسايل استاندارد ورزشي (SGI) هستيم.»
او معتقد است كارخانه پويا با تكنولوژي ساخت ميكاسا و آديداس و با هزينه اي معادل پنج ميليون دلار يكي از بهترين انواع توپ ها را مطابق با استانداردهاي جهاني تهيه مي كند؛ «متاسفانه اساسنامه فدراسيون به نام فدراسيون هاي آماتوري ورزش تهيه شده اند كه در آن به فدراسيون ها اجازه داده شده كه تجارت كنند. از همين رو توپ هاي تقلبي مارك هاي معروف از پاكستان و افغانستان با قيمت هاي ۳ يا ۴ دلار وارد مي شوند در حالي كه توليد داخلي با تكنولوژي ساخت اصلي، توپ توليد مي كند. از طرف ديگر در اجلاس سال ۱۹۶۹ فيفا تصويب شد، كشورهايي كه كارخانه توپ سازي دارند و مجوز فيفا را كسب كرده اند مي توانند از آنها در مسابقات بين المللي شان استفاده كنند.»
لاينحل
بحث استفاده از توپ هاي غيراستاندارد همچنان لاينحل باقي است. شايد آزمايشات دقيق بر روي توپ هاي موجود در مسابقات ليگ برتر بتواند ادعاي منتقدان را ثابت كند، هرچند مسئولان فدراسيون جز اين عقيده دارند.

يادداشت
خشك نسوخت تر سوخت
وقتي ملوان بندرانزلي به دليل هتاكي تماشاگرانش به كادر فني و بازيكنان تيم استقلال جريمه و توبيخ شد، هيچ جرقه اي براي كسي نزد كه آيا حكم انضباطي فدراسيون فوتبال قابل هضم است يا خير.
وقتي نماينده انزلي در مجلس به حكم فدراسيون اعتراض كرد و جمله «براي فدراسيون فوتبال متاسفم» را استفاده كرد، خيلي ها حداقل در ذهنشان مقابل او جبهه گيري كردند كه چرا و به چه دليل او بايد از فرهنگ نادرست و جو اشتباه حمايت كند.
اما به هزار و يك دليل در كنار اشتباه آنها يك گزينه صحيح در اعتراض مسئولان باشگاه ملوان و نماينده مجلس وجود داشت. آنها اشتباه هتاكي را پذيرفته اند. وقتي ناخدا سازمند، مديرعامل باشگاه ملوان در برنامه تلويزيوني ۹۰ حركت تماشاگران انزلي چي را نقد كرد و پذيرفت كه حركت آنها اشتباه بوده يعني كسي در پي تاييد و يا لاپوشاني موضوع نيست.
اين اعتقاد وجود داشت و دارد كه تماشاگران تيم ملوان انزلي جو نامناسبي را به دليل فحاشي هاي پي در پي به وجود آورده اند اما آيا انزلي تنها شهر و استاديومي است كه در آن هتاكي مي شود و تماشاگرانش، بازيكنان و اعضاي تيم هاي ميزبان را تخريب و ترور شخصيتي مي كنند؟
۱) سال هاست معضل فكري ما شده مسئله فرهنگي استاديوم ها. آنچه روي سكوهاي تماشاگران مي گذرد مدت هاي مديدي است كه سوژه بسياري از مصاحبه ها، سمينارها و همايش ها است. ديگر كسي نيست كه نداند يا نپذيرد كه استاديوم هاي ما فضاي آلوده اي دارند و بار بد فرهنگ هاي نامناسب بيش از تحمل ورزش ما است.
سال هاست تماشاگران ما در پي رهاشدن به حال خود به بيراهه رفته اند. نمونه هاي بسياري در اين زمينه وجود دارد. اگر فصل هاي گذشته حوادث به وجود آمده در ورزشگاه حافظيه شيراز موجب سرافكندگي ما نشد مگر محروميت هاي سنگيني براي تيم ها مدنظر قرار نگرفت؟ مگر در مشهد تماشاگران سال ها نيست كه با سنگ به استقبال ميزبانان مي روند؟ مگر خداداد عزيزي كه خود از اين تيم به تهران و تيم هاي تهراني رفت مورد تهاجم كلامي تماشاگران مشهدي قرار نگرفت؟
مگر در اهواز و آبادان تيم هاي مهمان مورد آزار تماشاگران قرار نمي گيرند؟ مگر شيشه هاي اتوبوس هايي كه شكسته مي شود را مي توان فراموش كرد؟ در آبادان مگر يك بازيكن تيم صنعت نفت در فصل پيش توسط يكي از همين آدم هايي كه ما نمي دانيم تماشاگر هستند يا تماشاگرنما با چاقو مجروح نشد؟
در كرمان و يزد كه حتي تيم هاي ليگ برتري ندارند مگر وضعيت به مراتب بدتر از اينها نيست؟ در خرم آباد چطور؟ يا در همين تهران. مگر سال ها نيست كه محمد مايلي كهن از سوي تماشاگران استقلالي مورد هتك حرمت قرار مي گيرد و حتي با سنگ و سيب به جانش مي افتند؟ كسي فراموش مي كند كه استقلال مدت ها به خاطر آزارهاي همين تماشاگران كه اتفاقي خودي بودند نه غيرخودي از مرغو بكار ـ ورزشگاه اصلي استقلال ـ به   آزادي كوچ نكردند؟ مگر بعد از هر بازي بزرگ دو تيم پايتخت شركت واحد اتوبوسراني گزارشي از خساراتي كه تماشاگران به اتوبوس هاي اين شركت وارد مي كنند منتشر نمي كند؟
يا در بازي هاي ملي مگر مي شود حادثه ديدار ايران ـ كره شمالي را از ياد برد، حادثه اي كه منجر به به وجود آمدن حس انتقامجويي در كره اي ها شده به حدي كه آنها تيم ملي را براي بازي در كره تهديد كرده اند؟
در بازي هاي ملي كسي به ياد نمي آورد كه در همين استاديوم آزادي تماشاگران تيم ملي ايران را مورد لطف (!) قرار دادند.
بازي پرسپوليس ـ صبا باتري را كسي مي تواند فراموش كند كه در آن، تاثيرگذارترين فوتباليست تاريخ ايران در فيفا چگونه مورد عنايت (!) تماشاگران پرسپوليس قرار گرفت؟
۲) نمونه هاي فراواني از رفتار تند تماشاگران در استاديوم ها وجود دارد. آنقدر زياد كه كسي حتي قادر به شمارش اندكي از آن هم نخواهد بود. يك حركت قهري در مقابل يك تيم شهرستاني براي مقابله با بدفرهنگي در استاديوم ها فقط نشانه سوءمديريت است. آيا كميته انضباطي قادر بود پس از بازي استقلال ـ پيكان يا پرسپوليس ـ صباباتري دو باشگاه معروف پايتخت و تماشاگرانشان را جريمه و توبيخ كند؟ تنبيه، توبيخ يا جريمه از اصول مديريتي هستند اما كجاي اصل مديريت نوشته كه يك حركت زشت در مورد يك نفر قابل بخشودگي و در مورد يك نفر مستوجب اعمال جريمه و تنبيه است؟
در مقابل اين مسايل است كه اعتراض مسئولان و مديران باشگاه  ملوان بندرانزلي تا حدي منطقي جلوه مي كند و گرنه كسي قصد تاييد آنچه در ورزشگاه شهر انزلي رخ داد را ندارد. هيچ مسئولي هم قادر نيست هتاكي را توجيه كند اما آنچه اهميت دارد پذيرفتن يك اصل است. نگاه مديريتي در ورزش ايران به مقوله فرهنگ يا بسيار تند و سخت و خشك است كه قادر به جذب مخاطب نيست يا آنقدر بي تاثير و باز كه ديگر نگاه و شيوه اي نمي ماند. بحث هاي هميشگي و جلسات مختلف به هيچ كار نمي آيند. سال ها تجربه ثابت كرده است كه هيچ ورزشگاهي به دليل برگزاري همايش و سمينار فرهنگي تطهير نشده است. بيانيه هم به كار هيچ كس و گروهي نمي آيد. آنچه مي ماند يك روش بسيار ساده و در عين حال مشكل است؛ عمل كردن.
فرهنگ و ساختار فرهنگي در مجموعه هاي ورزشي يك مقوله با يك عنوان نيست. زيرساخت هاي خودش را دارد و به نظر مي رسد كه لازم باشد تمامي اين عوامل، شناخته شده و مجدداً مورد بررسي قرار گيرند تا تنها مجبور نباشيم يك تيم شهرستاني را تنبيه كنيم كه بقيه بترسند.

ورزش
ايران
هفته
جهان
پنجره
داستان
چهره ها
پرونده
سينما
ديدار
حوادث
ماشين
هنر
|  ايران  |  هفته   |  جهان  |  پنجره  |  داستان  |  چهره ها  |  پرونده  |  سينما  |
|  ديدار  |  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |