شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۵۲ - Mar 5, 2005
در يك عمليات ضربتي توسط پليس قم
دستگيري آدم ربايان در كمتر از ۹ ساعت
گروه حوادث: مردان جواني كه به انگيزه اخاذي، پسر مرد كارخانه داري را در شهرستان قم ربوده و در قبال ازادي وي ميليون ها تومان درخواست كرده بودند، در يك عمليات ضربتي به دام افتادند.
اعلام گزارش
به گزارش خبرنگار ما ساعت ۱۱ صبح روز چهارشنبه گذشته مرد ۳۵ ساله اي به نام جواد در حالي كه بسيار وحشتزده بود با مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ تماس گرفت و مدعي شد دقايقي پيش در حالي كه در محل كارم بود، فرد ناشناسي، با تلفن همراهم تماس گرفت و گفت: محمد (فرزندت) را ربوده ايم. اگر او را دوست داري بدون اينكه به پليس خبر بدهي ۱۵ ميليون تومان پول نقد را به آدرسي كه بعدا به تو خواهم گفت بياور پسرت را تحويل بگير.
اين مرد كارخانه دار در ادامه اظهاراتش به ماموران ۱۱۰ گفت: هنوز تلفن را قطع نكرده بودم كه سريع خودم را به مدرسه پسرم رساندم. وقتي سراغ او را از مسئولان مدرسه گرفتم ناظم گفت: پسرت از صبح به مدرسه نيامده است. با اينكه توان حرف زدن و راه رفتن را نداشتم، نمي دانم چطوري خودم را به خانه رساندم. در حياط را كه باز كردم دوباره تلفن همراهم به صدا درآمد. باز همان صداي كلفت و مردانه بود. گويي مرا قدم به قدم دنبال مي كرد. تا خواستم حرفي بزنم، بدون هيچ مقدمه اي به من گفت: حالا مطمئن شدي پسرت پيش ماست، پس عاقل باش و بدون اينكه به كلانتري بروي پول را آماده كن. حالا نمي دانم بايد چكار كنم. من پسرم را سالم مي خواهم.
آغاز عمليات براي شناسايي ربايندگان
با اعلام اين خبر به ماموران پليس ۱۱۰ موضوع به ماموران عمليات اداره آگاهي قم اطلاع داده شد و نخستين بررسي ها براي نجات جان پسرك آغاز شد. به اين ترتيب كارآگاهان با رديابي تلفن هاي صورت گرفته متوجه شدند كه ربايندگان براي اينكه شناخته نشوند، از چند كيوسك تلفن عمومي با تلفن همراه جواد تماس گرفته اند.
بنابراين در اين زمينه با دستور قضايي در چند اكيپ باتجربه محل هايي را كه احتمال مي دادند، ربايندگان از آن جا با تلفن پدر محمد تماس بگيرند تحت شناسايي و مراقبت ويژه قرار دادند. ماموران توانستند يكي از ربايندگان را كه دائما با پدر محمد تماس مي گرفت در كمتر از سه ساعت شناسايي و تحت تعقيب قرار دهند. سرانجام زماني كه اين فرد با پدر محمد تماس گرفت وآدرس محل تحويل پول را به وي داد، ماموران آگاهي با آموزشهاي لازم پدر محمد را متقاعد كردند كه سر قرار حاضر شود و طوري وانمود كند كه آدم ربايان فكر كنند، ماجرا را به پليس اطلاع نداده است.
بر پايه اين گزارش، پليس آگاهي با بدست آوردن آدرس محل قرار، محل مورد نظر را كاملا با نيروهاي انتظامي تحت كنترل خود درآوردند. دقايقي بعد يكي از ربايندگان با يك دستگاه
موتور سيكلت براي تحويل پول به پدر محمد نزديك شد و پس از تحويل پول وقتي مطمئن شد پليس او را زير نظر ندارد، به همدستانش تلفن زد و گفت: من پول را گرفتم، محمد را آزاد كنيد.
دستگيري متهمان
اين گزارش حاكيست ماموران در تعقيب رباينده مورد نظر، زماني كه مطمئن شدند محمد آزاد شده است، ساعت ۸ شب راكب موتورسيكلت را در حين بازگشت از محل قرار دستگير كردند. با انتقال مرد جوان به اداره آگاهي وي بلافاصله به آدم ربايي با همدستي سه تن از دوستانش به نامهاي علي اصغر (۲۳ ساله)، علي رضا (۲۹ ساله) و حميد (۲۰ ساله) اعتراف كرد. كارآگاهان با توجه به اعترافات راكب موتور سيكلت در كمتر از يك ساعت توانستند همدستان وي را كه هر يك در يك نقطه از شهر بودند شناسايي و دستگير كنند.متهمان در بازجويي هاي پليس اظهار داشتند: حدود دو هفته قبل از اجراي نقشه، خانواده محمد را شناسايي كرده و علت ربودن وي را اخاذي عنوان كرده اند. برپايه اين گزارش، هم اكنون متهمان با قرار در بازداشت به سر مي برند تا تحقيقات تكميلي درباره پرونده صورت گيرد.

كبري رحمان پور خطاب به خانواده اولياي دم:
به خاطر خدا از اعدام من بگذريد
001746.jpg
گروه حوادث: امروز دومين جلسه حل اختلاف پرونده كبري رحمانپور كه متهم است پنج سال قبل مادرشوهر خود را با چندين ضربه چاقو به قتل رسانده است برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، عبدالصمد خرمشاهي وكيل مدافع كبري در اين خصوص گفت: امروز ساعت ۱۶ دومين جلسه حل اختلاف پرونده كبري در ساختمان حل اختلاف خيابان فرجام برگزار خواهدشد.
خانواده اولياء دوم پس از حضور نيافتن در اولين جلسه حل اختلاف در آبان ماه امسال چندين بار به ساختمان حل اختلاف رفته و تاكيد خود را براي اجراي حكم اعدام اعلام كرده اند.
خرمشاهي افزود: با ابتكاري كه رياست قوه قضائيه براي ارجاع اين پرونده به حل اختلاف انجام داده است و با توجه به اينكه حل اختلاف مسئول رسيدگي به پرونده هاي كم اهميت است نشان مي دهد كه رياست قوه قضائيه به نحوي تمايل داشتند كه اين پرونده با مصالحه به پايان برسد.
كبري در مدت پنج سال حبس خود به اندازه كافي تنبيه شده است. حتي يك بار تا پاي چوبه دار رفته است.
رياست قوه قضائيه به خواسته عده زيادي از مردم و مطبوعات پاسخ مثبت داده اند و انتظار اين است كه خانواده مقتوله نيز با اعلام رضايت خود  نشان بدهند داراي گذشت هستند و با اين عمل خود خانواده  اي را در اين روزهاي آخر سال شاد كنند. «
اين در حالي است كه كبري در آخرين گفتگو خود با وكيل مدافع خويش بيان داشته است:» من پشيمانم، از خانواده مقتوله عاجزانه  طلب بخشش دارم. مي  دانم عزيز شان را از آنان گرفته  ام ولي به آنها التماس مي كنم از اعدام من بگذرند. به خدا گذشت آنان راه دوري نخواهد رفت، بگذارند جبران كنم. خواهش مي كنم به من فرصتي ديگر براي زندگي بدهند. گذشت خصلت بزرگان است. «
كبري رحمان  پور كه معروف به عروس ۲۰ ساله شده است متولد سال ۱۳۶۰ بوده و در يك اتاق ۱۲ متري در شهرري تا سن ۱۹ سالگي با والدينش زندگي مي كرد. وي بعد از خواستگاري از سوي خانواده علي رضا ۵۰ ساله به قصد ازدواج به خانه اين مرد رفت.
خانواده كبري و مادر عليرضا به دليل اختلاف سن ۳۱ ساله كبري با عليرضا توافق كرده بودند سه ماه كبري به امانت به خانه علي رضا برود تا اگر توانستند با هم زندگي كنند براي آنان جشن عروسي گرفته شود ولي وعده ها و قولهاي چند روز بعد از خروج كبري از خانه پدريش در شهرري به خانه ويلايي عليرضا در خيابان پاسداران فراموش شد و كبري صحبتهاي محبت آميز عليرضا را باور كرده و زودهنگام به حجله رفت. بعد از آن ديگر راه بازگشتي براي كبري باقي نماند و او بدون اينكه به عقد دائم علي رضا در بيايد در آن خانه ماند تا اين كه در پي درگيري با مادر علي رضا وي را با ضربات چاقو به قتل رساند.
اين زن بعد از ارتكاب جنايت و دستگيري در جريان بازجويي ها مدعي شد انگيزه وي از ارتكاب اين جنايت تحقيرها و آزارهايي بود كه مقتوله و عليرضا بر وي روا داشته بودند .
او ادعا كرده بود در آن خانه تنها نقش يك مستخدم را داشت كه بايد براي عليرضا همسري نيز مي كرد. در نهايت گويي تاريخ مصرفش پايان يافته بود ، به دستور مقتوله علي رضا او را كه ديگر وضعيت بازگشت به خانه پدري را نداشت در شهر بزرگ تهران رها كرد تا تنها با ۲۰ هزار تومان به خانه پدريش بازگردد.
ولي كبري در ادامه بازجويي گفته بود كه تحقيرهاي آنان آنقدر مرا عصبي كرده بود كه تصميماتم را نيز عجولانه مي گرفتم، با اينكه مرا از آن خانه بيرون انداخته بودند باز به منزل عليرضا بازگشتم. علي رضا نبود. مادرش تنها در خانه بود وقتي مرا ديد فحاشي كرد. تحقيرم كرد، سپس با چاقويي مرا تهديد كرد كه اگر از خانه آنها بيرون نروم مرا خواهد كشت. چاقو را به زور از دستانش گرفتم. دستم بريده بود و خون مي آمد ولي خشم رهايم نمي كرد. ضربه زدم آنقدر زياد كه يادم نمي آيد ولي وقتي به خود آمدم او مرده بود و ديگر صدايي نداشت تا مرا تحقير كند اما پشيمان بودم. به خدا نمي خواستم او را بكشم.
جلسات دادگاه اين متهمه زير نظر قاضي همتيار در دادسراي امور جنايي تهران برگزار شد.
اوليا ي دم خواستار اعدام كبري شدند. كبري به طور صريح به قتل اعتراف كرد و حكم قصاص نفس وي صادر شد. حكم در ديوان  عالي كشور تاييد شد و به اجراي احكام فرستاده شد.
كبري رحمانپور ۱۰ دي ماه سال ۸۲ به پاي چوبه دار رفت ولي قاضي اجراي احكام به دليلي نامعلوم از زمان اجراي حكم خبر نداشت و در محل حاضر نبود به همين دليل حكم اجرا نشد.
پرونده به دستور رياست قوه قضائيه به حل اختلاف ارجاع داده شد.
امروز در دومين جلسه حل اختلاف در صورت حضور خانواده اولياي دم سرنوشت كبري مشخص خواهد شد.

انگشتان كودك سه ساله زير چرخهاي قطار له شد
001740.jpg
ايسنا: انگشتان دست دختربچه سه ساله افغاني زير چرخ هاي قطار له شد.
مردمي كه از كنار خط راه آهن پاسگاه نعمت آباد عبور مي كردند صداي جيغ و فريادي را شنيدند كه از وقوع حادثه ناگوار خبر مي داد.
پس از چندي آنها خبردار شدند كه ديزل در ۶ كيلومتري مسير تهران جنوب متوقف شده است؛ چرا كه دستان كودك ۳ ساله افغاني زير چرخ هاي قطار مانده و له شده بود.
مادر افسانه حسيني، دخترك حادثه ديده گفت: با ۳ تن از كودكانم به سمت امامزاده زيد(س) مي رفتم؛ در حالي كه پسر يكساله ام را در بغل و دست دختر ۷ ساله ام را گرفته بودم، افسانه نيز با چند قدم فاصله از من، جلوتر حركت مي كرد. هرچه به امامزاده نزديكتر مي شديم بر جمعيت افزوده مي شد، بطوري كه در چند لحظه افسانه از جلو چشم هايم ناپديد شد.
مادر جوان در ادامه افزود: تنها چند لحظه بعد يك قطار، به منطقه رسيد و مردم خود را از كنار ريل ها كنار  كشيدند؛ نگران گم شدن دختر ۳ ساله ام بودم كه قطار چند متر جلوتر توقف كرد و فرياد مردم را شنيدم كه گفتند يك بچه زير چرخ هاي قطار رفته است.
لحظاتي بعد افسانه را يافتم كه دستهايش زير چرخ قطار مانده بود، سراسيمه به كمك مردم دخترم را به بيمارستان منتقل كرديم جراحان طي دو عمل جراحي اوليه دو انگشت دست افسانه ۳ ساله را قطع كردند؛ در حاليكه هنوز امكان عفونت و قطع مچ دست نيز وجود داشت. اما پدر افسانه كه كارگر افغاني است، بعد از فروش يخچال، فرش، تلويزيون و ماشين لباسشويي ديگر چيزي براي فروش نداشت تا هزينه جراحي سوم را تأمين كند.
مددكاران بيمارستان محل بستري افسانه كودك سه ساله افغاني نيز نمي توانستند به او كمك كنند چرا كه طبق قوانين هزينه اي براي خدمات مددكاري به افغاني ها در نظر گرفته نمي شود.
سرانجام با اصرار پرستاران بخش كودكان و موافقت مدير بيمارستان عمل جراحي سوم صورت گرفت اما منجر به قطع سومين انگشت دست افسانه شد و حالا بعد از عمل «فلپي» شكم كه - طي آن دست را در عضله شكمي قرار مي دهند - افسانه منتظر است تا عمل چهارم انجام گيرد.
حميد صديق پور، مدير كل روابط عمومي راه آهن جمهوري اسلامي در پاسخ به اين سوال كه چرا راننده ديزل توقف نكرده است، پاسخ داد: امكان توقف ناگهاني ديزل وجود نداشته؛ چرا كه دختربچه جلو خط پريده و به خاطر ترس در ميان ريل ها نشسته است. وي افزود: در سيستم ريلي امكان توقف ناگهاني وسيله حمل و نقل وجود ندارد و توقف هر وسيله نيازمند ميدان ترمز است تا بعد از اصطكاك لازم چرخ با ريل، حركت قطار متوقف شود.
مدير كل روابط عمومي راه آهن با انتقاد از زير پاگذاشتن مقررات ايمني خطوط ريلي راه آهن از سوي مردم اظهار كرد: در حالي كه تمامي مسير تهران - جنوب ديوار بتني و مسير تهران تبريز نيز داراي نرده هاي فلزي است، اما مردم به راحتي با زير پاگذاشتن مقررات راه آهن حادثه به بار مي آورند.
وي با اشاره به مواد ۹ و ۱۳ آيين نامه ايمني راه و راه آهن تصريح كرد: هر فرد و يا وسيله نقليه كه در حريم راه آهن وارد شود و در برخورد با قطار دچار حادثه شود، مقصر شناخته مي شود. صديق پور با بيان اين كه حريم راه آهن از هر طرف ريل ۱۷ متر است با اظهار تاسف گفت: بسياري از نوجوانان براي مسابقه، شرط بندي يا نشان دادن شجاعت خود هنگام عبور قطار بر روي ريل مي نشيند و به اخطار راننده و سوت قطار توجه نمي كنند و نمي دانند اين عمل آنها علاوه بر امكان آسيب رساني فراوان تا چه اندازه به راننده قطار فشار و استرس وارد مي كند. به گفته وي اين بي توجهي ها بارها صحنه هاي دلخراشي از مرگ افراد بي اعتنا را رقم زده است.

دو فرضيه جديد در پرونده مرگ مشكوك يك جوان
گروه حوادث: با دستور نماينده دادستان، پرونده مرگ مشكوك پسر جواني كه ظاهرا در اثر مصرف مواد مخدر جان باخته بود، مجددا تحت بررسي قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، در تاريخ ۶ اسفند ماه امسال پرونده مرگ پسر جواني به نام فرشيد به بازپرس راسخ ارجاع شد. وي پس از مطالعه پرونده متوجه شد كه روز قبل جوان ۳۳ ساله اي به نام امير با مراجعه به كلانتري ۱۰۸ نواب مدعي شده كه شب قبل يكي از دوستانش به نام فرشيد به خانه وي واقع در هاشم آباد رفته است. اميد در اظهاراتش مدعي شد، دوستم حال خوبي نداشت غرق در خون بود. هرچه از او پرسيدم چه اتفاقي افتاده چيزي نگفت. به همين خاطر پس از مداواي زخم هايش او را به حمام بردم و سپس كنار بخاري خواباندم. اما وقتي صبح از جا بلند شدم ديدم مرده است.
با اين ادعا، تحقيق از همسايه ها آغاز شد و پيكر بي جان توسط مأموران به پزشكي قانوني انتقال يافت. همسايه هاي اين مرد در تحقيقات عنوان كردند متوجه هيچ سروصدا يا مشاجره اي در اين خانه نشده اند. اما يكي از همسايه ها عنوان كرده بود كه صبح زود زماني كه در حال رفتن به سر كار بوده متوجه زن جواني شده كه هراسان ساختمان را ترك كرده است.
به اين ترتيب مجددا اميد تحت بازجويي قرار گرفت وي اين بار مدعي شد .۱۸ سال قبل با فرشيد دوست بود. از آن جايي كه وي مواد مخدر مصرف مي كرد، شب حادثه حالش بد شد. قصد داشتم او را خوب كنم. به همين خاطر به او جوهر ليمو دادم تا بتواند مواد را هضم كند ولي فايده اي نداشت او نتوانست جوهر ليمو را ببلعد. به همين خاطر به گلويش فشار آوردم. او به ظاهر راحت شد اما ساعتي بعد متوجه شدم مرده است.
اين گزارش حاكي است، پزشكي قانوني علت مرگ را فشار بر روي مجاري تنفسي و فشار بر گردن عنوان كرده است به اين ترتيب بازپرس راسخ با تفهيم اتهام قتل شبه عمد امير را با قرار وثيقه آزاد كرد. اما رضوان فر _ نماينده دادستان با صدور كيفرخواست از بازپرس درخواست كرد تا تحقيق بر روي دو موضوع متمركز شود يكي اين كه پزشكي قانوني در نظريه خود عنوان كرده كه در معده فرشيد آثار خراشيدگي و بر روي بدنش آثار ضرب و شتم وجود دارد ضمن اين كه هويت آن زن جواني كه سحرگاه از خانه بيرون رفته است مشخص كند. بنابراين، با دستور رضوان فر، پرونده مجددا تحت رسيدگي قرار گرفت.

شمار جانباختگان حادثه مسجد ارك به ۷۰ تن رسيد
001743.jpg
ايسنا: معاون امور تشخيص و آزمايشگاهي سازمان پزشكي قانوني كشور اعلام كرد: حادثه دلخراش آتش سوزي مسجد ارك تاكنون۷۰ كشته بر جاي گذاشته است كه از اين تعداد ۹ تن كودك بودند.
دكتر حسن محمد حسيني اكبري گفت: با توجه به آمار كارشناسان بررسي علل فوت ۳۶ تن از جان باختگان اين سانحه بر اثر خفگي ناشي از فشار بر قفسه سينه و له شدن زير دست و پا و تعدادي از آنها نيز به واسطه دود حاصل از آتش سوزي جان خود را از دست دادند.
به گفته معاون امور تشخيص و آزمايشگاهي سازمان پزشكي قانوني كشور تنها ۳۳ نفر از فوت شدگان اين حادثه به علت سوختگي و عوارض ناشي از آن جان باختند و يك تن نيز بر اثر صدمات و شكستگي هاي متعدد ناشي از برخورد جسم سخت فوت شد.
دكتر اكبري با اظهار تاسف از اين كه تعداد آمار فوت شدگان زنان اين حادثه بيشتر به واسطه نبود درب خروجي اضطراري و تجمع آنها در يك گوشه از ساختمان بوده است گفت: كارشناسان پزشكي قانوني به منظور جلوگيري از تكرار چنين حوادث دلخراشي پيشنهاد كرده اند علاوه بر ايجاد سيستم اطفاي حريق در كليه مكان هاي تجمع اقدام به تعبيه درب خروج اضطراري در اين گونه مكان ها كنند.
وي همچنين بر لزوم ايجاد سيستم هاي هشدار دهنده حريق و نظارت و مديريت دقيق در زمان وقوع اين حوادث تأكيد كرد.

حادثه در جهان
۴۰ سال حبس براي پدر ظالم
سايت جنايي: همسر پاتريك مك مولن و شش فرزند وي در حضور دادگاه ادعا كردند كه وي از چند سال پيش آنها را در خانه حبس كرده و استفاده از هرگونه امكانات را براي كودكانش قدغن كرده بود به نحوي كه هيچ كدام از آنها پس از آزادي از عهده بسياري از امور مربوط به خود بر نمي آمدند.
به گفته مامور تحقيق پرونده تمامي وظيفه پدري پاتريك در اين خلاصه شده بود كه دخترانش را مورد آزار و اذيت جنسي قرار دهد و در حالي كه تمامي پنجره هاي منجر به اتاق محل نگهداري اعضاي خانواده اش را با پارچه هاي ضخيم و تيره پوشانده بود. همسرش را مورد ضرب و شتم هر روزه قرار دهد. روز جمعه دادگاه عالي ماساچوست پاتريك ۴۱ ساله را به دليل تجاوز به فرزندان خود و ضرب و شتم و همچنين حبس غيرمجاز به تحمل ۴۰ سال حبس محكوم كرد.
پيش از صدور حكم نهايي همسر پاتريك آخرين شواهد سوءاستفاده همسر خود را به دادگاه نشان داد. سه پسر و سه دختر پاتريك هيچ كدام حق نزديكي به پنجره ها و درب خروجي خانه را نداشتند و پاتريك گاهي اوقات آنها را به مدت چندين ماه در يك اتاق زنداني مي كرد. در سال ۲۰۰۱ كريستين- همسر متهم- اجازه حضور در كليسا را يافت. وي در دادگاه در خصوص اتهامات همسرش گفت: آنچه كه اين مرد برسر من و خانواده ام آورد بسيار فراتر از آن چيزي است كه در چندين تكه كاغذ مربوط به دادخواست نوشته شود. وي آينده كودكانم و تمامي خاطرات خوش اين دوران را از آنها گرفت.
پاتريك هنگام قرائت راي بسيار آرام ايستاده بود. وكيل مدافع وي بلافاصله پس از صدور حكم نهايي اعلام كرد كه از حق قانوني متهم براي تجديدنظر استفاده خواهد كرد. هيچ كدام از كودكان پاتريك از صدور حكم فوق ابراز ناراحتي نكردند.
يكي از كودكان وي در اين خصوص گفت: من فكر مي كنم كه وي بايد براي تمام عمر در زندان بماند. او مدت ها پيش براي ما مرده است.
از آن زمان به بعد يك هيولا جاي پدر من را گرفته است.در طول جلسات دادگاه كريستين ادعا كرد كه از هفده سال پيش كه با متهم ازدواج كرده است دائما مورد ضرب و شتم وي قرار گرفته است.
ديگر كودكان پاتريك نيز مدعي شدند كه پدرشان همواره آنها را با شلاق مورد ضرب و شتم قرار مي داده است. به گفته كريستين پس از آنكه آنها در مي ۲۰۰۱ موفق به فرار از منزل شدند هيچ كدام از فرزندان وي نمي دانستندكه چگونه مي توان از آسانسور استفاده كرد يا اينكه بايد از روي خط عابر در خيابانها عبور كرد.
دستگيري مادر ضارب
سايت جنايي: دادستاني بالتيمور سه زن را كه در يك مهماني جشن تولد دختر ۱۲ ساله اي را به دليل دعوت كردن دوست پسر خود به جشن تولدش مورد ضرب و شتم شديد قرار داده بودند با اتهامات متفاوت روبه رو كرد. يكي از سه متهم مادر قرباني است كه پس از آنكه متوجه رابطه ميان دخترش و يكي از همكلاسي هايش  مي شود وي را به شدت مورد ضرب و شتم شديد قرار مي دهد. به گفته شاهدان عيني دو متهم ديگر نيز به دستور مادر قرباني به وي حمله كرده اند.
نيكواتونز به دنبال شدت جراحات وارده به مدت سه هفته در كما بوده است.
خواهر ۱۱ ساله وي نيز زماني كه قصد داشته است مانع از كتك خوردن خواهرش شود به شدت آسيب  مي بيند. مونيك بالدوين ۳۷ ساله در حال حاضر با اتهام ضرب و شتم و بدرفتاري با كودكان خود روبه رو است.
اتهاماتي كه در صورت اثبات وي را براي مدت ۳۰ سال به پشت ميله هاي زندان خواهد فرستاد. دو ضارب ديگر نيز كه ۲۰ و ۲۵ سال سن دارند هر كدام به ۴ و ۶ سال حبس محكوم شده اند.
جريمه سناتور استراليايي
يك سناتور فدرال استراليايي امروز از سوي دادگاه «پرت» به اتهام داشتن گواهينامه باطل شده به پرداخت ۲۰۰ دلار جريمه محكوم شد.
به گزارش روزنامه «ديلي تلگراف» ، يك سناتور فدرال استراليايي به نام «رات وبر» امروز از سوي دادگاه «پرت» به جرم استفاده از گواهينامه باطل شده وعدم اعلام آن به پليس به ۲۰۰ دلار جريمه محكوم شد.
براساس اين گزارش، «وبر» كه چندي پيش همزمان با برگزاري انتخابات «فدرال» به علت سرعت زياد در رانندگي توسط پليس دستگير شده بود، با ارائه گواهينامه خود به افسر مذكور ادعا كرد كه گواهينامه او هيچ موردي ندارد ولي بعد با تحقيقات پليس مشخص شد او به دليل عدم پرداخت قبض هاي جريمه فاقد گواهينامه معتبر است و راهي دادگاه شد.
دادگاه كه قرار بود در ابتدا «وبر» را به اتهام سرعت زياد در رانندگي جريمه كند، به علت اولويت مساله گواهينامه او، تصميم گرفت در وهله اول به اين اتهام رسيدگي نمايد.
درجلسه محاكمه اين فرد كه امروزبرگزار شد قاضي اورا با پرداخت ۲۰۰ دلار جريمه آزاد كرد تا او هر چه زودتر بتواند بر سر كارش در پارلمان حاضر شود.

شگرد جوان ۲۷ ساله براي سرقت خودرو سمند
گروه حوادث: سارق يك خودرو سمند كه با شگردي خاص اقدام به دزديدن خودرو كرده بود، به دام پليس افتاد.
به گزارش خبرنگار ما، ماجراي اين سرقت زماني آغاز شد كه چندي قبل راننده يك خودرو سمند در ابتداي خيابان آزادي، با يك زن تصادف كرد. اين راننده در حالي كه زن جوان حال خوبي نداشت در انتظار اين بود كه اورژانس به محل حادثه اعزام شود كه ناگهان پسر جوان جلو آمد و مدعي شد كه زن بيهوش را مي شناسد و او از بستگان نزديك وي است.
بنابراين به اصرار پسر جوان راننده با كمك مردم زن جوان را سوار خودرو سمندش كرد و به طرف بيمارستان حركت كرد. در طول مسير پسر جوان از راننده خواست تا كارت ماشين و گواهينامه اش را به او بدهد اما زير بار نرفت و حاضر نشد تا مدارك خودرو اش را به او بدهد. راننده سمند به بيمارستان رسيد اما هر چه تلاش كرد جايي براي پارك كردن پيدا نكرد تا اينكه پسر جوان به راننده سمند پيشنهاد داد تا زن مصدوم را به اورژانس انتقال دهد و تا زماني كه بازگردد، مراقب خودرواش خواهد بود.
راننده سمند چون بسيار نگران وضعيت زن جوان بود، پيشنهاد پسر جوان را پذيرفت و وارد اورژانس بيمارستان شد، بي خبر از اينكه پسر جوان قصد ربودن خودرواش را دارد. چند ساعت بعد زماني كه راننده از بيمارستان بيرون آمد متوجه شد كه پسر ناشناس، خودرواش را ربوده است.
به اين ترتيب موضوع را با پليس درميان گذاشت و با طرح شكايتي، پرونده اي در اين زمينه تشكيل شد و تيم ويژه اي از كارآگاهان مامور رسيدگي به پرونده شدند و مشخصات خودرو سمند با سرنشين آن كه محمدعلي (۲۷ ساله) نام داشت حوالي خيابان آزادي، شناسايي شد. ماموران به راننده دستور توقف دادند پس از دستگيري راننده جوان وي را به آگاهي انتقال دادند.
وي كه معتاد بود در نخستين بازجويي ها عنوان كرد، هيچ نسبتي با زن مصدوم نداشته و اين تنها شگرد او براي سرقت خودرو بوده است. بازپرس توكلي نيز با توجه به اظهارات پسر جوان، وي را با قرار بازداشت روانه زندان كرد.

جنايت خونين در حجره شماره ۵
گروه حوادث: با كشف جسد دو مرد ۵۵ ساله در حجره شماره ۵ سالن ميوه و تره بار خاني آبادنو تحقيقات جنايي براي شناسايي و دستگيري عامل يا عاملان جنايت آغاز شد.
به گزارش خبرنگار ما، صبح ديروز از طريق ماموران كلانتري ۱۵۳ خاني آباد به بازپرس ويژه قتل -هنرمند- وقوع يك فقره قتل اطلاع داده شد. بلافاصله وي به همراه كارآگاهان جنايي در محل حادثه واقع در سالن ميوه و تره بار خاني آبادنو در حجره شماره ۵ حضور يافتند و پس از بررسي هاي مقدماتي دريافتند كه جسدها متعلق به دومرد ۵۵ ساله به نام هاي كريم و حافظ است. ماموران دربازرسي از محل وقوع حادثه متوجه شدند كه ظاهرا حافظ مسئول حجره شماره پنج و كريم نگهبان سالن طبقه دوم اين بازارچه بوده است. از طرفي ادامه تحقيقات نشان مي داد كه عامل يا عاملان جنايت، پس از ورود صاحب حجره وي ونگهبانش را غافلگير كرده و تنها با يك ضربه چاقو به ناحيه گردن دو مرد ميانسال آنها را به قتل رسانده و پس شكستن در گاو صندوق و سرقت پول ها از داخل آن، متواري شده اند.
اين گزارش حاكي است، كارآگاهان در تحقيقات مقدماتي خود از خانواده حافظ متوجه شدند كه وي معمولا ساعت ۵ صبح به محل كارش مي رفته است.
و صبح ديروز طبق معمول از خانه خارج شده و به حجره ميوه فروشي اش رفته است.
همچنين تحقيقات در اين زمينه در حالي ادامه دارد كه يكي از نگهبان هاي سالن طبقه اول كه شب قبل از حادثه با دو تن از دوستانش آن جا بودند، در بازداشت به سر مي برد تا تحقيقات تكميلي در خصوص پرونده صورت گيرد.پيكرهاي بي جان دو مرد ۵۵ ساله براي بررسي علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني انتقال يافت.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |