دوشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۸۴
مانورهاي تازه برلوسكوني
011817.jpg
عباس لقماني
انتخابات استانداري هاي ايتاليا كه به پيروزي احزاب چپگرا انجاميد موقعيت سيلويو برلوسكوني را به خطر انداخته است.
ميليونها ايتاليايي در اين انتخابات نارضايتي خود را از برلوسكوني به خصوص در مورد سياست خارجي او و نزديكي بيش از حد ايتاليا را به سياستهاي دخالت جويانه آمريكا در عراق در پاي صندوق هاي رأي به نمايش گذاردند. برلوسكوني اكنون زيادتر از هر زمان ديگر نگران انتخابات  آتي در ايتالياست.
در مطلبي كه در پي مي آيد به موقعيت برلوسكوني و آينده سياسي احزاب در ايتاليا خواهيم پرداخت.

همه چيز براي يك مصاحبه مطبوعاتي به دقت برنامه ريزي شده بود. برلوسكوني سلطان بلامنازع تلويزيونهاي ايتاليا گروهي از سردبيران موافق خود را در يك برنامه زنده تلويزيوني گرد آورده بود تا آن گونه كه مايل است بحث ها را آغاز كند.
كوتاه زماني پيش از آن برلوسكوني در پارلمان ايتاليا اعلام كرده بود كه نيروهاي ايتاليايي با وجود مشكلات بسيار در عراق باقي خواهند ماند ولي در اين برنامه زنده تلويزيوني برلوسكوني سناريوي ديگري را به نمايش گذارد.در ميان بهت و حيرت سردبيران و بينندگان تلويزيون برلوسكوني ناگهان عنوان كرد كه نيروهاي ايتاليا از اوايل پاييز شروع به ترك خاك عراق خواهند كرد.
ايتاليا اكنون سه هزار نيرو در ناصريه عراق دارد. حضور نيروهاي ايتاليايي در عراق همواره باعث بحث و جدل در ايتاليا بوده است و با كشته شدن نخستين سرباز ايتاليايي در عراق و پس از آن با كشته شدن بيش از بيست سرباز و ژاندارم ايتاليايي ديگر در اثر حمله جنگجويان مسلح به مقر آنان به اوج خود رسيد.
اسفندماه نيز يك مأمور اطلاعاتي ايتاليا كه روزنامه نگار ايتاليايي آزاد شده در عراق را به فرودگاه همراهي مي كرد زير رگبار مسلسل هاي آمريكايي جان باخت و موجي از مخالفت با حضور نيروهاي ايتاليايي در عراق را در پي داشت. هفته گذشته با كشته شدن سرباز ديگري تعداد كشته شدگان ايتاليايي در عراق به ۲۸ نفر افزايش يافت.
هيچ كدام از اين قربانيان افكار عمومي ايتاليا را همانند كشته شدن مأمور اطلاعاتي همراه خبرنگار ايتاليايي تحريك نكردند. مرگ نيكولا كاليپاري ميليونها ايتاليايي را به خيابانها كشاند و حتي باعث شد دولت ايتاليا رسماً از آمريكا در اين مورد توضيح بخواهد.
گفته مي شود همين تظاهرات برلوسكوني را بر آن داشت تا از سياستهاي پيشين خود عدول كند. برلوسكوني در اين مصاحبه مطبوعاتي به يكباره خود را تابع افكار عمومي قلمداد كرد و با اين اقدام سعي كرد باد را از بادبان احزاب چپ گرا كه مخالف حضور سربازان ايتاليايي در عراق هستند بگيرد.
انتخابات ملي ايتاليا در بهار سال ۲۰۰۶ برگزار مي شود و برلوسكوني در اين مصاحبه مطبوعاتي اعلام كرد كه بار ديگر در اين انتخابات شركت خواهد كرد.
در زمان آغاز مبارزه انتخاباتي برلوسكوني اميدوار است با در دست داشتن چندين كانال تلويزيوني و بهره گيري از قدرت رسانه اي خود رومانو پرودي را كه اكنون به رقيب سرسخت او تبديل شده است شكست دهد.
011820.jpg
پرودي رئيس پيشين كميسيون اروپا كه اكنون از بروكسل به رم رفته است در صدد است با ائتلافي كه بين احزاب چپ گرا بوجود آورده به دولت برلوسكوني اجازه پيروزي دوباره را ندهد.
گفته هاي برلوسكوني در برنامه تلويزيوني خشم نيروهاي چپ را به دنبال داشت. دبير كل دموكرات هاي چپ با انتقاد از اين كه برلوسكوني اين موضوع را در پارلمان عنوان نكرده و چنين موضوع مهمي را به يك تبليغ انتخاباتي براي خود مبدل كرده است گفت كه سيلويو برلوسكوني ظاهراً اعتقادي به مجامع انتخابي ندارد و گرنه او مي توانست از تريبون مجلس استفاده كند.
اما همه اين ترفندها نتوانست مانع شكست احزاب دست راستي در انتخابات استانداري ها شود. حزب
زنده باد ايتاليا به رهبري برلوسكوني فقط در دو استان به پيروزي رسيد و يازده استان ديگر را چپگرايان فتح كردند.
فرانكو فنيني رئيس حزب راستگراي اتحاد ملي با توجه به نتايج اين انتخابات اعلام كرد كه هر چند دولت ضعيف شده است ولي اين بدان معني نيست كه دولت بايد كنار رود.
با توجه به فرصت محدودي كه تا انتخابات آتي سراسري در بهار سال آينده ميلادي مانده است اكنون برلوسكوني بايد سياستهاي تازه اي را اتخاذ كند. حضور نيروهاي ايتاليايي در عراق فقط يكي از موضوع هاي مورد مناقشه در بين افكار عمومي ايتالياست.
فاصله گرفتن نسل جوان از سياستهاي دولت و گرايش به مصرف گرايي كه با ديدگاه هاي چپ سنتي ايتاليا در تضاد است فاصله ملت و دولت را در ايتاليا هر روز بيشتر مي كند. چپ سنتي ايتاليا كه در نوع خود در اروپا بي نظير است گرايش هاي ماركسيستي سنتي و حتي چپ اشرافي را نيز دربرمي گيرد و برخلاف ديگر كشورهاي اروپايي مجموعه اي از پرولتارياي سنتي چپ نيست.
رومانو پرودي كه سعي در جمع كردن همه نيروهاي چپ گرا را در يك ائتلاف مخالف برلوسكوني و احزاب دست راستي دارد خود به طيفي از نيروهاي چپ وابسته است كه تفاوت فاحشي با نيروهاي چپ گراي ديگر كشورهاي اروپايي دارند.
پرودي خود نيز بايد بتواند دوران رياست كميسيون اروپا را كه همراه با عدم موفقيت او در نظم دادن به نظام سياسي اروپا بود براي رأي دهندگان ايتاليايي روشن كند. پرودي به عنوان رئيس كميسيون اروپا دوران ناموفقي را در بروكسل پشت سر گذاشت و همين موضوع مي تواند نقطه ضعفي براي او در انتخابات آتي ايتاليا باشد. ايتاليا ولي بار ديگر به طرف نيروهاي چپ  گرايش پيدا كرده است و اين تغيير مسير افكار عمومي شانس زيادي را در اختيار پرودي و همفكرانش گذاشته است.
سيلويو برلوسكوني ولي هنوز همه آنچه در چنته دارد را رو نكرده است و اين ناپلئون كوچك ايتاليا شايد در آخرين دور شطرنج مهره هاي ديگري را در صحنه سياسي ايتاليا جابه جا كند.

فصلي براي نوسازي سازمان ملل متحد
011814.jpg
كوفي عنان
روز دوشنبه اول فروردين ماه گزارش خود با عنوان «با آزادي بيشتر» را به مجمع عمومي ملل متحد ارائه كردم. از آنجا كه روز دوشنبه نخستين روز بهار بود، آرزو مي كنم اين گزارش آغاز جديدي براي نظام بين الملل و براي خود ملل متحد رقم بزند.
برخي آن را بيانيه اي تعجب برانگيز و پرتكلف از سازماني خواهند يافت كه به آن به عنوان بخشي از نظم كهنه جهاني مي نگرند، نظمي كه در هر حال با آزادي كمتر مرتبط بود.
با اين همه كلمات «با آزادي بيشتر» از ديباچه منظور ملل متحد برگرفته شده كه كلمات آغازين آن، «ما مردمان» ، كه اين شغل را به اينجانب تفويض كردند و در پيشگاه آنان پاسخگو هستم، يادآوري كنم كه در سازمان ملل نه به عنوان نمايندگان خود، بلكه به عنوان نمايندگان مردمشان حضور دارند، مردماني كه از ايشان انتظار دارند تا براي دستيابي به اهداف موجود در منشور ملل متحد به اتفاق كار كنند.
اين اهداف مي تواند در دستيابي به صلح، حقوق بشر، عدالت و توسعه خلاصه شود. اما در ۱۹۴۵ كه دنياي قديم هنوز به اندازه امروز پر رونق  نشده بود. كلمات فعلي منشور از اين قرارند «كمك به ترقي اجتماعي و شرايط زندگي بهتر با آزادي بيشتر» .
با اين عبارت با شكوه، بنيان گذاران ما به وضوح دو نكته را تصريح كردند و آن اينكه توسعه تنها در صورت برقراري آزادي قابل حصول است و ديگر آنكه مردم تنها مي توانند هنگامي از آزادي سياسي بهره ببرند كه از حداقل امكانات براي دستيابي به معيارهاي زندگي با منزلت برخوردار باشند. اما «با آزادي بيشتر» مي تواند در صورتي محقق شود كه ساير اهداف را نيز پذيرا باشد. تنها هنگامي مي توانيد به راستي آزاد باشيد كه به دور از جنگ و خشونت به سر ببريد، و حقوق بنيادين و منزلت شما به وسيله قانون مورد حمايت قرار گيرد. حقوق بشر، توسعه و امنيت به گونه اي متقابل به يكديگر وابسته اند و چنانچه توأم به كار گرفته شوند، به آزادي بيشتر مي افزايند.
اين موارد همچنين سه محور اصلي برنامه سازمان ملل را شكل مي دهند كه به يقين امروزه خوشايندي جهاني را در بر دارد، مردمي كه ممكن است شهروندان لندن يا نيويورك باشند كه از حمله تروريستي ديگري بيم دارند، يا ساكنان حلبي آبادها يا روستانشيناني در آمريكاي لاتين و آفريقا، جايي كه گرسنگي، بيماري، كوير زايي و درگيري هاي داخلي به نظر مي رسد تهديدهاي فوري تري باشند.
به يقين، سازمان ملل بارها در دستيابي به اين آرمان هاي والا توفيق نداشته است و اين از آنجا ناشي مي شود كه انعكاسي است از واقعيت هاي جهان سياست، حتي در عين اينكه تلاش مي كند فراتر از آنها باشد. اما آزادي سياسي راه خود را در جهان باز كرده است، همچنان كه نخست مردمان آسيا و آفريقا آزادي خود را در قبال استعمار به دست آوردند و سپس مردمان بيشتر و بيشتري از ديكتاتوري رهايي يافتند و حق خود مبني بر انتخاب حاكمانشان را مطالبه كردند.
بيست سال پيش براي سازمان ملل تقريبا غيرقابل تصور بود كه طرفداري كننده ازبين دموكراسي ياديكتاتوري باشد، يا در امور داخلي اعضاي خود به مداخله بپردازد.
برخلاف آن، امروزه، تقريبا تمامي اعضاي سازمان ملل دموكراتيزه شدن را حداقل در نظر به عنوان چيزي مطلوب پذيرفته اند و خود سازمان ملل بيش از هر سازمان ديگر در ارتقاء و تقويت نهادهاي دموكراتيك و آنچه در سراسر دنيا عرف است تلاش مي كند.
بيش از اين هيچ بهانه اي براي رهاكردن بيش از يك ميليارد از همنوعانمان در بينوايي نكبت بار وجود ندارد. تمامي آنچه مورد نياز است، پاره اي تصميمات روشن، هم از سوي دولت هاي كشورهاي ثروتمند و هم فقير است.
پنج سال پيش، به نظر مي رسيد صلح و امنيت بيش از توسعه برايمان قابل حصول است. حملات تروريستي، و مباحثات تلخ بر سر عراق اين امر را بسيار قابل ترديد ساخته اند، و نيز اين نكته كه همچنان با نبردهاي وحشيانه در قسمت هاي بسياري از آفريقا مواجه هستيم. اما بحران ها مي توانند فرصت هايي را به بار آورند. تهديدهاي مشترك موجود، ملت ها را از نياز به پاسخ دسته جمعي آگاه مي سازند. تصميم ها مي توانند و بايد آغاز شوند تا دفاع مشترك و عمل ما را عليه تروريسم، سلاح هاي كشتار جمعي، جرم سازمان يافته، اپيدمي هاي فراگير ناگهاني، تغييرات آب و هوايي، فروپاشي مكرر دولت، جنگ داخلي و نسل كشي تقويت كنند.
سازمان ملل متحد ميعادگاه عمومي است كه دولت هاي مستقل مي توانند در آن روي استراتژي مشترك براي مبارزه با مشكلات جهاني كار كنند، و ابزاري است كه آن استراتژي ها را به عمل درآورد. اما مي تواند ابزار بسيار مؤثرتري باشد، اگر ركن حاكمه آن يعني مجمع عمومي بهتر سازماندهي شود و رهنمود روشن تري به ما در دبيرخانه بدهد با انعطاف براي به انجام رسانيدن امور، و ارائه مسئوليت روشن براي چگونه انجام دادن آنها. شوراي امنيت به نوبه خود، نيازمند اين است كه به گونه  اي گسترده نمايندگي داشته باشد، اما همچنين با توانايي بيشتر و ميل به انجام عمل هنگامي كه ضرورت ايجاب مي كند.
من در تمامي اين زمينه ها تصميماتي پيشنهاد كرده ام و رهبران جهان را به چالش فراخوانده ام تا با عمل در اجلاس سازمان ملل در سپتامبر به آنها پاسخ دهند. تا آن هنگام، در نيمكره شمال پايير فراخواهد رسيد. اما اگر رهبران جهان با مسئوليت هايي كه دارند به پاخيزند، تولد دوباره و بازسازي سازمان ملل متحد تنها در سرآغاز خود قرار خواهد گرفت- و به همراه آن اميد تازه براي جهاني آزادتر، شرافتمندانه تر و امن تر به وجود مي آيد.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |