يكشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۸۴
درآمدها و هزينه هاي دولت در سال ۸۳
نظام هزينه
012102.jpg
اشاره: در بخش اول اين گزارش به بررسي درآمدهاي دولت در سال ۸۳ پرداختيم.
در بخش اول اشاره شد كه وابستگي درآمدهاي دولت به دلارهاي حاصل از صادرات نفت خام از مشكلات حادي است كه تاكنون چاره اي براي آن انديشيده نشده است.
نظام برنامه ريزي مالي هر كشور علاوه بر درآمدها، داراي هزينه هايي است كه لازم است مورد بررسي قرار گيرد.
آنچه در بخش دوم اين گزارش مورد بررسي قرار مي گيرد نگاهي به نظام هزينه در دولت است.
بررسي ساختار هزينه جاري و هزينه هاي عمراني از جمله مواردي است كه مورد بررسي قرار مي گيرد.

* هزينه ها
دولت در جهت تحقق اهداف و برنامه هاي خود و اجراي سياستهاي مختلف براي ايجاد تغييرات مطلوب در بخشهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي همه ساله در چارچوب بودجه ساليانه خود، به پيش بيني هزينه هاي جاري و عمراني مي پردازد.
نگاهي به روندهاي گذشته حاكي از آن است كه هزينه هاي دولت از محل درآمدهاي عمومي براي تأمين هزينه هاي جاري و عمراني طي چند دهه گذشته همواره روندي صعودي داشته و طي اين مدت هزينه هاي عمراني دولت براي اجراي طرح هاي عمراني همواره در سطح پايين تري از هزينه هاي جاري قرار داشته است.
بر اساس گزارش هاي موجود، طي سالهاي ۱۳۴۲ تا ۱۳۷۹ حدود يك سوم از كل هزينه هاي دولت مربوط به هزينه هاي عمراني و حدود دو سوم آن به هزينه هاي جاري اختصاص داشته است. براي پي بردن به وضعيت هزينه هاي دولت، در جدول زير وضعيت مالي خزانه در بخش هزينه ها در سال ۸۳ نشان داده شده است.
در جدول فوق مشاهده مي شود كه كل هزينه هاي دولت در سال ۸۳ برابر ۴۳ هزار و ۱۳۰ ميليارد تومان بوده كه ۱۰ هزار و۴۰۰ ميليارد تومان آن غيرواقعي است و مربوط به شفاف سازي قيمت انرژي مي باشد.
همان طور كه درآمدهاي دولت داراي اجزايي است، پرداخت ها نيز اجزاي مختلفي دارد كه به جز هزينه شفاف سازي قيمت انرژي هزينه هاي جاري و عمراني عمده پرداخت ها را تشكيل مي دهد.
به طور كلي مي توان گفت كه هزينه هاي جاري دولت در سال گذشته بالغ بر ۲۳ هزار ميليارد تومان بوده است كه اين ميزان در مقايسه با سال ۸۲ از رشدي معادل ۳۰ درصد برخوردار مي باشد.
در برابر هزينه هاي جاري كه هر ساله رشد هاي بالايي را تجربه مي كند ما شاهد كاهش رشد هزينه هاي عمراني مي باشيم.
در جدول مشاهده شد كه در سال ۸۳ كل هزينه هاي عمراني بالغ بر ۵۷ هزار و ۵۰۰ ميليارد تومان بوده كه اين رقم حتي كمتر از سال ۸۲ مي باشد و از تحقق تنها ۵۸ درصد اهداف حكايت مي كند.
كاهش هزينه هاي عمراني علاوه بر نابودي ميلياردها تومان سرمايه هاي كشور باعث كندي رشد اقتصادي، افزايش بيكاري و رشد طرح هاي نيمه تمام مي شود.
012129.jpg
* نكاتي در باب هزينه هاي جاري
شايد تصور شود كه هزينه هاي جاري مربوط به حقوق و دستمزد ها است. ولي محاسبات انجام شده حاكي از آن است كه حقوق و دستمزد از ۳۵ درصد هزينه  هاي جاري تجاوز نمي كند و بيش از ۶۰ درصد از اين هزينه ها صرف امور ديگر مي شود.
شايد همين مسأله باعث شده كه نمايندگان مجلس در دوره هفتم به بحث صرفه جويي در ساختار اداري دولت بپردازند.
به عقيده اغلب نمايندگان در حالي كه تنها ۳۵ درصد از هزينه هاي جاري به پرداخت حقوق و دستمزد اختصاص دارد، بنابراين مي توان بدون هرگونه ايجاد فشار بر طبقه حقوق بگير با صرفه جويي در ديگر هزينه ها از جمله هزينه هاي مربوط به ساخت و ساز ساختمانهاي دولتي به امور مهمتر چون پرداخت يارانه به اقشار هدف پرداخت.
البته به غير از هزينه  مربوط به پرداخت حقوق كاركنان دولت، يارانه كالاهاي اساسي بخش عمده ديگري از هزينه هاي جاري را به خود اختصاص مي دهد.
عملكرد دولت در اين بخش  حاكي از آن است كه تنها در يازده ماهه سال گذشته دولت بابت يارانه كالاهاي اساسي و دارو، رقمي در حدود ۲ هزار و ۳۶ ميليارد تومان پرداخت كرده است و اين در حالي است كه اين عدد در سال ۸۲ برابر ۱۷۸۰ ميليارد تومان بوده است. يكي از مهمترين چالش هاي موجود فراروي دولت تغيير در ساختار هزينه هاي جاري است.
اختصاص دو سوم درآمدهاي دولت به هزينه هاي جاري، افزايش مداوم هزينه هاي اداري و مصرفي، لزوم افزايش سالانه حقوق و دستمزد كاركنان دستگاه هاي دولتي با توجه به افزايش تورم و عدم تمايل بسياري از دستگاه ها در صرفه جويي و كاستن از هزينه هاي غير ضروري از جمله مهمترين چالش هاي موجود براي تحول در بخش هزينه هاي جاري مي باشد.
* طرح هاي عمراني
بعد از نگاهي به آمار مربوط به هزينه هاي جاري نگاهي به هزينه هاي دولت نشان دهنده اين مطلب است كه در سال ۸۳ تنها حدود ۵۸ درصد از هزينه هاي عمراني تخصيص يافته است.
به عبارت بهتر دولت در پايان سال ۸۳ تنها ۵ هزار و ۷۵۰ ميليارد تومان به طرح هاي عمراني اختصاص داد و اين در حالي است كه اين ميزان در سال ۸۲ مقداري بيشتر بوده است. بر اساس آمار موجود دولت در سال ۸۲ حدود ۵ هزار و ۷۸۰ ميليارد تومان به طرح هاي عمراني اختصاص داده است.
عدم تخصيص ۴۲ درصد از هزينه هاي عمراني و تخصيص بيش از ۱۰۰ درصد هزينه هاي جاري يك واقعيت تلخ را در اقتصاد ايران نشان مي دهد و آن عبارت از نگاه كوتاه مدت برنامه ريزان به سياست هاي اقتصادي است.
براي تبيين اين مفهوم كافي است بگوييم كه كاهش هزينه هاي جاري ممكن است با اعتراض هايي مواجه شود اما از آن جا كه آثار سوء كاهش بودجه طرح هاي عمراني خود را در كوتاه مدت نشان نمي دهد لذا دولتمردان همواره تمام كسري هاي بودجه را به اين بخش تحميل مي كنند.
عدم تخصيص كامل بودجه  طرح هاي عمراني در سالهاي گذشته نتيجه اي بهتر از هزاران طرح نيمه تمام در كشور نداشته است و اين جزو آثار بلندمدتي است كه سياستگذاران كمتر مايلند به آن توجه كنند.
نگاهي به آمار ارائه شده از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي حاكي از آن است كه در حال حاضر ۸ هزار طرح عمراني نيمه تمام ملي در كشور وجود دارد و اين در حالي است كه طرح هاي عمراني ملي بيش از ۵ برابر اين ميزان مي باشد.
لازم به ذكر است كه دولت در ساليان اخير از ابزارهاي مختلفي براي جبران اين نقيصه استفاده كرده است كه انتشار اوراق مشاركت، استفاده از حساب ذخيره  ارزي و واگذاري طرح هاي نيمه تمام به بخش  خصوصي از جمله اين ابزارها است.
* نتيجه گيري
در اين گزارش سعي شد تا با استفاده از آمار و ارقام نظام درآمد، هزينه دولت مورد بررسي قرار گيرد كه در پايان مي توان به نتايج زير اشاره كرد:
۱- بررسي درآمدهاي دولت حاكي از آن است كه سهم عمده اين درآمدها از محل صادرات نفت خام حاصل مي شود؛ به طوري كه ۶۳ درصد كل درآمدها در سال ۸۳ از محل دلارهاي نفتي بوده است.
۲- يكي ديگر از خصوصيات نظام درآمدي كشور، عدم تحقق درآمدهاي پيش بيني شده است كه اين مسأله نشان دهنده سيستم برنامه ريزي غير منسجم در كشور مي باشد.
براي نمونه مي توان به عدم تحقق درآمد ناشي از واردات خودرو، چاي و واگذاري تلفن همراه در سال ۸۳ اشاره كرد.
۳- تخصيص كم بودجه عمراني از ديگر مشخصاتي است كه تقريباً هر ساله مي توان آن را مشاهده كرد. در سال ۸۳ حدود ۵۸ درصد بودجه هاي عمراني تخصيص يافت.
۴- رشد روزافزون هزينه هاي جاري يكي ديگر از خصيصه هاي نظام بودجه ريزي در ايران مي باشد و آمار منتشر شده حاكي از آن است كه بودجه جاري در سال ۸۳ نسبت به سال ۸۲ حدود ۳۰ درصد رشد داشته است.
۵- كسري بودجه كه هر سال شاهد آن هستيم از جمله بيماريهاي مضمني است كه اقتصاد آن درگير آن است. مي توان گفت كه در سال ۸۳ حدود ۷ هزار و ۲۰۰ ميليارد تومان كسري بودجه وجود داشته كه عمدتاً از حساب ذخيره ارزي برداشت شده است.

ديدگاه
آيا «يارانه بنزين» از نظر علمي واقعيت دارد؟
012105.jpg
دكتر بيژن عبدي
هنوز برخي سياستمداران، نمايندگان مجلس و كارشناسان اقتصادي به كرات از مفهومي به نام «يارانه بنزين» استفاده مي كنند و آنرا به جاي مفهوم عدم النفع فروش بنزين توليد داخل به قيمت FOB در خليج فارس (حدود ۳۰۰ تومان در هر ليتر) و يا عرضه در جايگاههاي توزيع داخلي به نرخ ۸۰ تومان در هر ليتر بكار مي برند.
واقعا جاي تعجب است كه چرا بعضي از ما خود را به تغافل علمي  زده و فروش بنزين داخلي به نرخ ۸۰ تومان در هر ليتر را حاوي يارانه مي نامند؟! آيا ايشان واقعا از مباني علمي تعريف «يارانه» اطلاع ندارند
Subsidy يا به تعبير ما فارسي زبانان «يارانه»، در فرهنگ لغت Oxford اينگونه معني شده است: «مقدار منابعي كه از محل بودجه عمومي به صنايع و يا بازرگان پرداخت (كمك) مي شود تا مبلغ خدمات يا كالاهايشان را در سطح پايين نگهدارند»
فرهنگ كمبريج نيز كلمه Subsidy را اينطور تعريف كرده است: «مبلغي كه به عنوان قسمتي از هزينه تمام شده كالا از طرف دولت يا ساير ارگانها به توليدكنندگان براي حمايت و تشويق آنان پرداخت مي شود».
در سايت dictionary-com و همچنين فرهنگ لغت American Heritage در معناي لغت Subsidy چنين آمده است: «پول يا مساعده اي است كه توسط دولت براي حمايت از يك موسسه يا بنگاه اقتصادي و توليدكنندگان به اشخاص يا گرو هايي پرداخت مي شود تا جلب عموم مردم را به محصولات آنها در پي داشته باشد.
در سايت اقتصاد glossary. Com/money نيز در تعريف Subsidy آمده است: «كمك مستقيم مالي دولت كه به صنايع و يا افراد يك كشور پرداخت مي شود».
در سايت اينترنتي بانك جهاني نيز در تعريف اين لغت آمده است: «سود اقتصادي كه معمولا دولتها به توليدكنندگان كالا براي تقويت بازار رقابتي كشورها پرداخت مي كنند، يارانه ناميده مي شود. اين يارانه ها ممكن است مستقيم يا غيرمستقيم باشد. همچنين يارانه ها براساس نوع تخصيص به دو نوع يارانه صادراتي و يارانه داخلي تقسيم مي شود. يارانه هاي صادراتي، مساعده هاي قابل تفويض در نزد شركت هايي است كه دولت به شرط صادرات محصول به آنها پرداخت مي كند. يارانه هاي داخلي شامل مساعده هايي است كه دولت ها به صورت غيرمستقيم و به منظور كاهش قيمت كالاها به مردم پرداخت مي كنند نظير معافيت هاي مالياتي، تسهيلات با نرخ بهره پايين و....
پروفسور J.Peter Neary استاد دانشكده اقتصاد دانشگاه دويلين در مقاله اي تحت عنوان «عدم تقارن دريافت هاي سوبسيدهاي كشورها؛ دولتمردان بايد به برندگان كمك كنند يا به بازندگان» معناي يارانه را در كشورهاي مختلف تحليل مي كند: «زماني كه كارخانه ها و توليدكننده هاي داخلي و خارجي، قيمت هاي متفاوتي در بازار دارند، يارانه ها بنيان نهاده مي شوند. اين كار براي به حد مطلوب رساندن و كاهش دادن قيمت هاست»
اين نمونه ها، قطره اي از درياي ادبيات مربوطه به معناي علمي يارانه در سطح بين المللي است.
خلاصه  اين تعاريف بدين ترتيب مي شود:
الف - موضوع يارانه، پرداخت از سوي دولت به توليدكنندگان است
ب - كالاهايي شامل يارانه مي شوند كه قيمت تمام شده محصولاتشان بيش از قيمت هاي بين المللي باشد.
ج - هدف از پرداخت يارانه، كمك به توليدكننده هاي داخلي براي استمرار توليد و ادامه حضور در رقابت  بين المللي است.
د - در اهداف رفاهي نيز، هدف دولت از پرداخت يارانه، حمايت از اقشار آسيب پذير و كم درآمد جامعه است. به بيان ديگر، افزايش رفاه عمومي يكي از اهداف اصلي پرداخت يارانه به شمار مي رود.
حال از عزيزاني كه نرخ موجود عرضه بنزين را حاوي يارانه مي دانند، اين سئوالات قابل طرح است:
۱- آيا دريافت مابه التفاوت قيمت بنزين در داخل با خارج در جهت رقابتي كردن كالاهاي توليد داخل در سطح بين المللي است؟
۲- آيا دريافت مابه التفاوت قيمت بنزين در داخل با خارج، باعث افزايش رفاه عمومي مي شود؟
۳- آيا با افزايش قيمت بنزين در داخل هزينه توليد كاهش مي يابد؟ و در نتيجه صادرات كالاها افزايش يا حداقل استمرار خواهد يافت؟ و يا مزيت رقابتي ما در جهان حفظ و گسترش خواهد يافت؟
۴- اصولا با توجه به تعريف هاي علمي يارانه آيا مي توان عدم النفع فروش بنزين در داخل و خارج از كشور را «يارانه» ناميد؟
جهت يادآوري اقتصاددانان و كارشناسان محترمي كه بدون تامل، فرض «واجد يارانه بودن بنزين به نرخ موجود» را پذيرفته اند،  يادآوري مي شود تفاوت قيمت يك كالاي داخلي با كالاي خارجي در مبحث مزيت نسبي مورد بررسي قرار مي گيرد نه يارانه، ضمن اينكه پايين بودن قيمت يك كالاي داخلي با قيمت آن در خارج، نه تنها مذموم و ننگ و عار نيست، بلكه فرصتي است براي حفظ و گسترش موقعيت رقابتي توليدكنندگان داخلي.
ماهيت يارانه اصولا پرداخت از سوي دولت به مردم است نه اخذ مابه التفاوت قيمت داخلي و هزينه فرصت فروش خارجي آن توسط دولت. اگر دولت بنزين را از خارج به نرخ بالاتر مي خريد و به داخل به نرخ پايين تر مي فروخت، در آنصورت مي توانستيم ادعا كنيم دولت به بنزين يارانه مي دهد - همانطور كه بنزين وارداتي فعلي را به درستي حاوي يارانه مي دانيم - اما دولتمردان نمايندگان پشتيبان دولت در مجلس، با چه مبناي علمي، بنزين توليد داخلي را «واجد يارانه» مي خوانند؟ نكته مهم ديگر آنكه در كدام تئوري علمي و اقتصادي صرفا به مبحث هزينه و يكسان كردن هزينه ها با معناي قيمت هاي جهاني براي رقابت پذير كردن اقتصاد داخلي مطرح شده است بدون آنكه به مبحث درآمد و مقايسه آن با درآمد متعارف در جهان پرداخته شده باشد؟
شايد براي كارشناساني كه «نهضت ترجمه» را در سازمان مديريت و برنامه ريزي بنا نهاده اند و برنامه چهارم توسعه را بدون توجه به ويژگي هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي، امنيتي و ملي ما صرفا براساس سند بانك جهاني تنظيم كردند، عبارات بانك جهاني وحي منزل و اكيدا غير قابل خدشه و ترديد تلقي شود، اما تعاريف علمي اقتصاد نمي پذيرد كه عدم النفع فروش بنزين داخلي به خارجيان (نسبت به فروش به ايرانيان) را يارانه بناميم.
البته در اينكه اكنون بنزين در كشور ما مسرفانه مصرف مي شود و به نسبت ساير اقلام مصرفي قيمت پايين دارد، بحث و مناقشه اي نيست، اگر نمايندگان اكثريت مجلس ماده (۳) از برنامه چهارم توسعه را اصلاح نمي كردند و جلوي دولت را نمي گرفتند واقعا چه كسي پاسخگوي موج تورمي سهمگين بود كه همه مطالعات آنرا پيش بيني و تاييد كرده اند؟
آيا كساني كه امروز بر پايه فروض و گزاره هايي كاملا غير علمي و اشتباه،  از افزايش ۱۲۵ درصدي قيمت بنزين دفاع مي كنند، حاضرند مسئوليت پيامدهاي قابل پيش بيني آن در به تلاطم انداختن اقتصاد و مخاطرات امنيتي ناشي از اين توصيه و تصميم را بپذيرند؟

سايه روشن اقتصاد
سياست كاهش ارزش پول ملي، در جهت توسعه صادرات است
ايرنا: مشاور رئيس  سازمان  مديريت  و برنامه  ريزي  كشور گفت : سياست  كاهش  ارزش  پول ملي  در خدمت  به  توسعه  صادرات  و افزايش  قدرت  رقابت  توليدات  داخلي  در برابر كالاهاي  خارجي ، اتخاذ شده  است .
«دكتر بايزيد مردوخي » گفت : امروزه  كاهش  و يا افزايش  ارزش  پول  ملي  به  تنهايي  معياري  براي ارزيابي  عملكرد اقتصادي  كشورها به  حساب  نمي آيد.
وي  با تأكيد بر اينكه  ارزيابي  توان  اقتصادي  كشورها با توجه  به ارزش  پول ملي  از مفاهيم  سنتي  اقتصاد پول  است ، افزود: كاهش  ارزش  پولي  در برابر ساير ارزها، در صورتي  كه  در خدمت  توسعه  تجارت  خارجي  باشد، سياست  قابل  قبولي است .
مردوخي  گفت : براي  مثال  اقتصاد غول  آسايي  مانند اقتصاد چين  با اهرم كاهش  ارزش  پولي  بازارهاي  جهاني  را به  تسخير خود درآورده  است ، حتي  آمريكا براي  توسعه  تجارت  خارجي  خود سياست  كاهش  ارزش  دلار در برابر يورو را اتخاذكرد.
مشاور رئيس  سازمان  مديريت  و برنامه  ريزي  كشور اظهار داشت : اگر تقويت پول  ملي  به  قيمت  گسترش  واردات ، سقوط صادرات  و ورشكستگي  توليدكنندگان داخلي  باشد، قابل  دفاع  نخواهد بود.
مردوخي  در ادامه  افزود: صادركنندگان  در مقابل  هر دلاري  كه  كسب  مي كنند، انتظار كسب  ريال  بيشتري  دارند تا هزينه هاي  انجام  شده  را تامين  كنند.وي  در مورد پيش  بيني  نرخ  دلار به  ميزان  ۹ هزار و ۹۵ ريال  در بودجه  سال جاري  گفت : اين  نرخ  يك  نرخ  ضمني  براي  محاسبات  بودجه اي  است  و ارزش  واقعي دلار در بازار تعيين  مي گردد، البته  مديريت  بانك  مركزي  نيز در اين  بخش اعمال  مي شود.مردوخي ، در خصوص  اظهارنظرهاي  برخي  نمايندگان  مجلس  براي  كاهش  نرخ  برابري دلار در مقابل  ريال  اظهار داشت : تغيير نرخ  دلار تمام  معيارها و شاخصهاي فعالان  اقتصادي  را به  هم  مي زند و سرمايه گذاران  را دچار سردرگمي  مي كند.
مديركل  دفتر اقتصاد كلان  سازمان  مديريت  و برنامه  ريزي  كشور نيز در خصوص  كاهش  ارزش  پول  ملي  گفت : بانك  جهاني  همواره  در مورد ايران  پيشنهاد مي كند كه  نرخ  ارز افزايش  بيشتري  داشته  باشد.محمد كردبچه  با اشاره  به  اينكه  نرخ  ارز در ايران  در سالهاي  اخير همواره  افزايش  كمتري  نسبت  به  نرخ  تورم  داشته  است ، افزود: امسال  نيز با وجود پيش  بيني  نرخ  تورم  به  ميزان  ۵/ ۱۴ درصد، نرخ  ارز محاسباتي  در بودجه سال  ۸۴ كشور حدود هفت  درصد افزايش  يافته  است .

اقتصاد
ادبيات
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |