يكشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۸۴
از تيم ملي ۱۹۹۰ تا تيم ملي ۲۰۰۵
فوتبال زيبا يا صعود به جام جهاني؟
عكس: مهر
012108.jpg
يك طيف از كارشناسان و منتقدان فوتبال ايران كه اتفاقاً رابطه خوبي هم با مربيان خارجي ندارند معتقدند كه برانكو ايوانكوويچ يك مربي بسيار خوش اقبال است. چون وي در مقطعي هدايت تيم ملي فوتبال ايران را برعهده گرفته كه مجموعه اي از بهترين هاي تاريخ فوتبال ايران پس از انقلاب شكوهمند اسلامي در تيم او گردهم جمع شده اند. به همين دليل اين گروه، تمام موفقيت هاي تيم ملي را به قابليت هاي فردي بازيكنان گره مي زنند و سهم بسيار اندكي براي مربي تيم در اين موفقيت ها قائل هستند. به هر حال دور از انصاف است كه كاميابي هاي تيم ملي در چند سال اخير را صرفاً به خوش شانسي برانكو و قابليت فردي بازيكنان نسبت بدهيم، چون وي با تعدادي جوان گمنام در بوسان به مقام قهرماني آسيا دست يافت و هم اكنون بسياري از بازيكنان تيم قهرمان بوسان در تيم ملي بزرگسالان حضور دارند. همچنين فراموش نكنيم تا همين يك سال پيش تيم اميد ايران را بهترين تيم اميد تاريخ فوتبال كشور معرفي مي كرديم اما بهترين تيم تاريخ ايران نيز از راهيابي به المپيك بازماند. البته ۱۲ سال پيش، هنگامي كه تيم ملي فوتبال ايران در رقابت هاي راهيابي به جام جهاني ۱۹۹۴ آمريكا شركت كرد، بسياري از كارشناسان معتقد بودند كه بهترين تيم تاريخ فوتبال ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي پاي به اين رقابت ها گذاشته و محكوم به صعود است. اما تيمي كه علي پروين، ناصر ابراهيمي، امير حاج رضايي و محمد مايلي كهن را روي نيمكت مربيگري خود و بازيكنان بزرگي چون زرينچه، محرمي، نامجو مطلق، قلعه نويي، درخشان، دايي و... را داخل زمين داشت نتوانست به جام جهاني راه يابد. امير حاج رضايي كه در آن دوره يكي از مربيان، بوده است اين روزها به عنوان كارشناس فوتبال در رسانه هاي گروهي، به تحليل فوتبال ايران مي پردازد كه در تحليل هاي او مانند تحليل هاي مجيد جلالي نوعي تعادل به چشم مي خورد. به هر حال تحليل او از شرايط فعلي فوتبال ايران و تيم ملي حاوي نكات جالبي است.
* اگر بخواهيم فهرستي از بهترين تيم هاي تاريخ فوتبال ايران پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي تهيه كنيم، بدون ترديد، تيم ملي ايران در سال ۱۹۹۰ كه قهرمان بازي هاي آسيايي پكن شد و يا تيمي كه در رقابت هاي راهيابي به جام جهاني ۱۹۹۴ آمريكا شركت كرد در بالاي اين فهرست قرار خواهند گرفت. به نظر شما تيم فعلي ايران چه تفاوت هايي با تيم سال ۱۹۹۰ دارد؟
- من با شما موافقم كه تيم سال ۱۹۹۰يكي از بهترين تيم هاي تاريخ فوتبال ما به شمار مي آيد، اما بايد متذكر بشوم كه وضعيت حال حاضر فوتبال ما نسبت به گذشته رشد چشمگيري داشته است، اگر در زمان گذشته، فوتبال آسيا چندان رشدي نداشت امروز تيم ها سرمايه گذاري هاي فراواني انجام داده اند و از نتايجي كه به دست مي آيد مي توانيد به ميزان رشد تيم هاي آسيايي پي ببريد. من در سال ۱۹۹۳ در مسابقات مقدماتي جام جهاني آمريكا، همراه تيم ملي بودم. بدنه اصلي آن تيم را همان بازيكنان سال ۱۹۹۰ تشكيل مي دادند. اما فوتبال، معلول جميع مسائل است. ما در آن سال شكست هاي سنگيني را متحمل شديم و اين ناشي از تمرينات غلط و يا ايجاد اختلاف و مسائلي كه در ظاهر مي تواند تيم را دچار نقيصه سازد نبود. البته من دلايل موجهي در دست ندارم اما به جرأت مي گويم آن تيم با تيمي كه در پكن به ميدان رفت تفاوت عمده اي داشت. به هر حال هر چيزي را بايد با توجه به شرايط موجود ارزيابي كرد و بايد بگويم تيم ملي حال حاضر كشورمان از قابليت هاي بالايي برخوردار است.
* به چه دليل وضعيت امروز فوتبال كشور را وضعيت مناسبي قلمداد مي كنيد و به راستي آيا با توجه به لزوم گرايش به فوتبال حرفه اي، فوتبال ما حرفه اي شده است؟
- نگاه كنيد شما در ابتداي صحبتتان به گذشته رجوع كرديد و تيم سال ۱۹۹۰ را مثال زديد. اما من به شما مي گويم فوتبال امروز ما به لحاظ امكانات و رفاه بازيكنان، به مراتب در شرايط بهتري نسبت به آن سال ها قرار دارد. در حال حاضر دو نكته در فوتبال ما بيش از هر چيز ملموس تر است. ليگ فوتبال خيلي بهتر انجام مي شود حال آن كه در گذشته چنين ليگي با اين كيفيت نداشته ايم. البته معتقدم اين ليگ هنوز هم به ظرفيت كامل نرسيده و جاي پيشرفت دارد اما در زمينه توليد موفق بوده است. بازيكن، مربي و داور از توليدات اين ليگ هستند. ما در حال حاضر داوران تحصيلكرده اي در فوتبال كشورمان داريم كه از محصولات ليگ حرفه اي هستند. در بخش بازيكن هم بازيكناني داريم كه در تيم ملي به آنها بازي نمي رسد و يا هنوز از جانب مربيان به تيم ملي دعوت نشده اند.
بخش دوم هم بازيكناني هستند كه خارج از كشور تحت عنوان لژيونر توپ مي زنند. بازيكناني كه تا به حال با بازي هاي خوب خود، خدمات بسياري به فوتبال ما رسانده اند. بياييد لژيونرهاي امروز را با لژيونرهاي همان سال هاي دور كه شما از آن به عنوان سال هاي درخشش تيم ملي نام مي بريد، مقايسه كنيد. بوندس ليگا در بدبينانه ترين حالت، ليگ چهارم فوتبال اروپا و بالطبع جهان است. هم اكنون چند بازيكن فوتبال ما در اين ليگ توپ مي زنند. اما آن سال ها حميد درخشان، محسن عاشوري و ناصر محمدخاني در ليگ قطر و كشورهاي حوزه خليج فارس توپ مي زدند كه جز تنبل كردن بازيكنان، كار ديگري از آن باشگاه ها بر نمي آيد.
* به نظر شما تيم ملي در حال حاضر چه نقايصي دارد و چگونه مي توان نقايص فني آن را برطرف كرد؟
- بدون ترديد يكي از اصلي ترين علل پيشرفت هر تيمي، انتقادات صحيح و بجاي اطرافيان است. اما زمان انتقاد و نحوه ابراز آن اهميت بسياري دارد؛ اينكه ما بدانيم در چه شرايطي از تيم ملي انتقاد كنيم و آيا زمان مناسبي را براي بيان انتقاد خود انتخاب كرده ايم يا نه. ثانياً بايد همواره به خاطر داشت كه انتخاب نفرات و تاكتيك تيم ملي، حق سرمربي است. اگر من مربي تيم ملي بودم به هيچ وجه عليرضا نيكبخت واحدي با آن كيلوهاي اضافي را به تيم ملي دعوت نمي كردم. شما نگاه كنيد در حال حاضر آقاي گل ليگ فوتبال ما بر روي سكو مي نشيند. اما من نمي توانم در مورد بازي كردن يا نكردن او نظر دهم چرا كه در حيطه اختياراتم نيست. اما اعتقاد دارم بايد براي استفاده كامل از ظرفيت تيم ملي، در آينده تغييرات عمده اي را داشته باشيم. فوتبال ما مدت هاست كه بعد از ژاپن در مكان دوم آسيا قرار دارد حال آن كه در گذشته، ما حرف اول را در آسيا مي زديم.
* به هر حال تيم ملي بايد پيش از آغاز مسابقات دور برگشت نقايص فني خود را بشناسد و برطرف كند و نمي توان اين نقص را پنهان نگاه داشت. فكر مي كنم كه انتقاد تخريب كننده با انتقاد سالم و سازنده تفاوت داشته باشد.
- همان گونه كه پيشتر هم به آن اشاره كردم در حال حاضر زمان مناسبي نيست تا به تفصيل در مورد نقايص تيم ملي بحث كنيم.
* آقاي حاج رضايي، مثلاً  شما فكر نمي كنيد كه منطقه چپ خط دفاعي ما مشكل دارد؟
- با وجود اين كه مدافع چپ تيم ايران اشتباهات جبران ناپذيري را در خط دفاعي مرتكب مي شود اما همچنان بازيكن مورد نظر برانكو است و در اين مورد به مربي تيم ملي كاملاً حق مي دهم. در تيم ملي انگليس بسياري از منتقدان بر اين باورند كه شون رايت فيليپس ۲۳ ساله گزينه بهتري نسبت به بكهام ۲۹ ساله در جناح راست خط مياني است. اما اريكسون (مربي تيم) براي خودش دلايلي دارد كه ناشي از مطالعات و تفكر اوست.
012111.jpg
يك روز هنگامي كه از طريق فرودگاه يكي از شهرهاي كشورمان به تهران بازمي گشتم، يكي از دست اندركاران فرودگاه سئوال كرد: «چرا تيم ملي زيبا بازي نمي كند؟»
من سئوال او را با سئوال پاسخ دادم: «آيا دوست داريد تيم ملي زيبا بازي كند و به جام جهاني صعود نكند و يا بد بازي كند و راهي جام جهاني شود؟»

* برخي از بازيكنان ملي پوش در جريان بازي ها مرتكب اشتباهات بسيار فاحشي مي شوند. آيا راه حلي براي پايين آوردن ضريب اشتباهات آنان وجود دارد؟
- جهت حركتي يك بازيكن توسط مربيان تيم ملي اصلاح نمي شود. در واقع مربي قادر نيست در سنين بالا به يك بازيكن چيزهايي را بياموزد كه او مي بايست سالها قبل آنها را فرا مي گرفت. يك بازيكن بايد در مقاطع سني مختلف اصول فني و رفتار حرفه اي فوتبال را بياموزد. اولين بخش آموزش از سن ۷ تا ۱۰ سالگي است كه نوع تمرينات بچه ها فقط شامل بازي كردن مي شود. بخش هاي بعدي به مراتب با افزايش سن، به بازيكن آموخته مي شود تا اين كه او در نهايت در سن ۱۶ سالگي به عنوان يك بازيكن شكل بگيرد و در اختيار فوتبال درآيد. يك فوتباليست بايد در چهار حوزه آمادگي داشته باشد:جسماني، تكنيكي، تاكتيكي و رفتاري. قسمت آخر فوق العاده مهم است. بسياري از بازيكنان ما به دليل عدم آموزش رفتاري از صحنه فوتبال كنار رفته اند. اريكسون در مورد وين روني كه بازيكن پرخاشگري است مي گويد: «من و فرگوسن بايد به لحاظ اخلاقي به وين كمك كنيم.» فكر نمي كنم رفرم در سنين بالا در نزد بازيكنان معنا و مفهومي داشته باشد.
* آيا روند حركتي تيم ملي كشورمان در سه بازي انجام شده در چارچوب مسابقات جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان را مثبت ارزيابي مي كنيد؟
- يك روز وقتي از طريق فرودگاه يكي از شهرهاي كشورمان به تهران بازمي گشتم، يكي از دست اندركاران فرودگاه سئوال كرد: «چرا تيم ملي زيبا بازي نمي كند؟»
من سئوال او را با سئوال پاسخ دادم: «آيا دوست داريد تيم ملي زيبا بازي كند و به جام جهاني صعود نكند و يا بد بازي كند و راهي جام جهاني شود؟» آن شخص كه آدم باهوشي هم بود دوباره سؤال مرا با سئوال پاسخ داد و پرسيد: «شما كار مي كنيد تا زندگي كنيد يا زندگي مي كنيد تا كار كنيد؟» به او گفتم اگر به من باشد دوست دارم كار كنم تا زندگي كنم. همه ما دوست داريم تيم ملي كشورمان به جام جهاني صعود كند. تيم ملي زيبا بازي نمي  كند و نتيجه گرا شده است. اما برانكو چهار سال قبل ديد كه چه بر سر استادش آمده و مردم ايران هنوز او را نبخشيده اند. به همين علت بسيار محافظه كارانه به دنبال كسب نتيجه است و روي صندلي فاتحين هم نشسته است. اين تيم جاي انتقاد هم دارد اما زمان انتقاد كردن و بزرگ كردن ضعف هاي تيم ملي نيست.
* حرف پاياني شما و توصيه اي كه به عنوان يك كارشناس فوتبال داريد چيست؟
- چنانچه انتقادات منصفانه، مؤدبانه و در زمان مقتضي ابراز شود، بهترين حمايت از تيم ملي است. چنانچه فقط به حمايت كوركورانه تيم ملي بپردازيم، با اين كار خدمت كه نمي كنيم هيچ، شرايط تزلزل  و فروپاشي تيم را هم فراهم مي آوريم. من توصيه مي كنم تيم ملي را با تمام خوب و بدش در راه صعود به جام جهاني كه مي تواند براي فوتبال ما امتيازات فراوان به همراه داشته باشد، حمايت كنيم. تيم  ما پس از بازي هاي مقدماتي جام جهاني ۲۰۰۶ آن قدر فرصت خواهد داشت تا ايرادات حركتي خود را برطرف نمايد. اگر با نيت پاك از تيم ملي انتقاد كنيم، به اين تيم خدمت كرده ايم منوط به اين كه سه فاكتور: انصاف، ادب و زمان انتقاد را رعايت كنيم.

نگاه
اي كاش جام جهاني امسال برگزار مي شد
امير بهادري نژاد
چند روز پيش به مقاله اي كه نوشته يكي از كارشناسان برتر فوتبال انگليس بود برخورد كردم كه تيتر آن مقاله اين چنين بود: اي كاش جام جهاني آلمان، تابستان امسال برگزار مي شد.
نويسنده مقاله معتقد بود كه چون بسياري از بازيكنان حال حاضر فوتبال انگليس در شرايط آرماني و در اوج دوران بازيگري خود بسر مي برند، تيم ملي اين كشور به يك تيم رويايي تبديل شده و اگر جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان، تابستان امسال برگزار مي شد به طور حتم تيم ملي انگليس به جمع ۴ تيم برتر جهان راه مي يافت.
بسياري از بازيكنان حال حاضر فوتبال انگليس از جمله گري نويل، جان تري، ريو فرديناند، اشلي كول، جو كول، ديويد بكهام، فرنك لمپارد، وين روني و مايكل اوئن در شرايط آرماني بسر مي برند و معلوم نيست كه آيا آنها تا يك سال بعد ( زمان برگزاري جام جهاني ) قادر به حفظ شرايط آرماني خود خواهند بود يا خير. به هر حال، مرور اين مقاله ناخودآگاه، ذهن را به سوي تيم ملي فوتبال كشورمان سوق مي دهد و اگر كمي واقع بينانه مسأله را دنبال كنيم به اين نتيجه خواهيم رسيد كه شرايط تيم ملي فوتبال ايران چندان متفاوت با شرايط تيم ملي انگليس نيست.
در حال حاضر بازيكناني چون ابراهيم ميرزاپور، يحيي گل محمدي، رحمان رضايي، جواد نكونام، مهدي مهدوي كيا، وحيد هاشميان، علي دايي و علي كريمي به نقطه اوج دوران پختگي فوتبال خود رسيده اند كه هر يك از اين بازيكنان به نوبه خود نقش تعيين كننده در موفقيت هاي تيم ملي طي سه سال اخير داشته اند.
دستيابي به اين واقعيت كار دشواري نيست. تنها عملكرد فعلي بازيكنان نامبرده را با عملكرد آنان در مدت زمان مشابه در سال قبل مقايسه كنيد. ميرزاپور ديگر آن فراز و فرودهاي گذشته را ندارد. يحيي گل محمدي به ستون اصلي سيستم تدافعي تيم ملي تبديل شده و رحمان هم با كسب يك سال تجربه بيشتر از فوتبال ايتاليا ديگر به راحتي تسليم مهاجمان حريف نمي شود.
در ميانه ميدان هم، جواد نكونام براي رفع تكليف به توپ ضربه نمي زند، مهدوي كيا بسيار حساب شده و باهوش تر از گذشته توپ و انرژي خود را در طول ۹۰ دقيقه بازي تقسيم مي كند و يا وحيد هاشميان كه مانند مهاجمان بزرگ فوتبال جهان گل مي زند.
البته از علي كريمي و علي دايي نيز نبايد غافل شد. كريمي ديگر آن دريبل زن چشم بسته گذشته نيست بلكه او تكنيك فردي خود را در خدمت تاكتيك تيمي قرار داده و علي دايي نيز صرفاً  به زدن ضربات سر در محوطه جريمه حريف بسنده نمي كند و در امور تدافعي و بازيسازي تيم حضور فعال دارد. به هر حال، شرايط فعلي اين بازيكنان با شرايط يك سال قبل آنها قابل مقايسه نيست، اما هيچ تضميني وجود ندارد كه اين بازيكنان سرنوشت ساز بتوانند تا ۱۴ ماه ديگر، شرايط آرماني خود را حفظ كنند. اما چاره اي نيست چون جام جهاني ۲۰۰۶ تابستان سال آينده برگزار خواهد شد و تنها اميدواريم كه اين بازيكنان كليدي تيم ايران در ۱۴ ماه باقي مانده دچار افت فني و يا مصدوميت نشوند.
البته بي انصافي است كه ظهور استعدادهاي جواني چون ايمان مبعلي، محمد محمدي، ستار زارع، محمد علوي، آرش برهاني، جواد كاظميان، مجتبي جباري، مهرداد اولادي، امير حسين صادقي و ... را ناديده بگيرم.
اين جوانان صاحب پتانسيل  عظيمي هستند كه با گذر زمان جايگزين ستاره هاي فعلي تيم ملي خواهند شد اما شايد ۱۴ ماه زمان براي تبديل شدن آنها به بازيكناني با كلاس جهاني كافي نباشد. با در نظر گرفتن مجموعه عوامل ذكر شده ما نيز بايد مانند طرفداران تيم ملي انگليس حسرت بخوريم و بگوييم كه اي كاش جام جهاني آلمان، تابستان امسال برگزار مي شد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |