يكشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۸۴
آمريكا و مسأله ايران
012120.jpg
مترجم: وحيدرضا نعيمي
در خلال حدود يك سال و نيم كه از آغاز مذاكرات تهران با سه كشور اروپايي در مورد برنامه هسته اي ايران مي گذرد، آمريكايي ها همواره نسبت به نتيجه بخشي آن اظهار ترديد كرده و با همين استدلال از هرگونه مشاركت در آن سرباز مي زدند. اما در پي سفر اخير جورج بوش به اروپا و اصرار رهبران كشورهاي اروپايي مذاكره كننده، وي آمادگي واشنگتن را براي ارائه مشوق به ايران اعلام كرد، هر چند كه بعداً نوع اين مشوق ها نشان داد اين مشاركت شايد بيشتر به علت كاهش فشار اروپايي ها براي حضور در اين فرايند باشد تا ايجاد انگيزه واقعي براي ايران.
در مطلبي كه لارنس كاپلان در سايت اينترنتي نيوريپابليك درج كرده است، وي به توضيح مواضع مختلف در هيأت حاكمه آمريكا مي پردازد. نويسنده تلويحاً براين نكته پا مي فشارد كه ايران در پي دستيابي به سلاح هاي هسته اي است و اصولاً به حق ايران براي غني سازي اورانيم نمي پردازد. با اين حال خواندن تحليل وي به منظور آشنايي با افكار موجود در واشنگتن مي تواند سودمند باشد.
اين مطلب از نظرتان مي گذرد

از زمان ديدار رونالد ريگان با ميخائيل گورباچف نخست وزير وقت شوروي در سال ۱۹۸۶ در ريكياويك كه ريگان پس از پايان ديدار، با نظرياتي همچون گورباچف از آن خارج شد، سابقه نداشته است كه يك رئيس جمهوري آمريكا اين قدر سريع تغيير موضع بدهد. اما جورج بوش در مرحله پاياني سفر خود به اروپا در پايان مذاكرات خود با ژاك شيراك رئيس جمهوري فرانسه و گرهارد شرودر صدراعظم آلمان وضعيتي مشابه داشت. بوش با دست برداشتن از رويكرد ديرينه و صريح دولت خود داير بر تحقير تلاش اروپاييان براي دستيابي به توافق با ايران بر سر برنامه  هسته اي، اعلام كرد در مورد جمهوري اسلامي، آمريكا و اروپا اكنون هم نظر هستند. استيفن هدلي مشاور امنيت ملي گفت هر چند كه سفر بوش آغازگر همگرايي جديدي با اروپا بود، همچنان اين موضوع كه چه كسي بايد «هويج» عرضه كند و اين هويج بايد چه باشد، بحث در جريان است.
آنگونه كه معلوم شده است، هويج را بايد دولتي بدهد كه وزير خارجه آن تا مدت كوتاهي پيش از تغيير موضع بوش، راهبرد اروپا را در قبال ايران، فعاليتي بدون ضمانت اجرايي مي دانست. كاندوليزا رايس نيز با تغيير موضع، گفت دولت آمريكا در ارائه مشوق به ايران در ازاي توقف تلاش براي ساخت سلاح هسته اي به اروپا خواهد پيوست. اين مشوق ها قطعات يدكي هواپيما و عضويت در سازمان تجارت جهاني بود. اما دليل اين تغيير موضع چه بود؟ در گروه سياست خارجي جورج بوش كه عقايد معمولاً از پايين به بالا مي رسد و بحث بر سر موضوع هاي به ظاهر كوچك ماه ها در سطح كابينه جريان دارد، اين تحول از طرف رئيس جمهوري صورت گرفت.
در واقع، از آنجايي كه اين ابتكار توسط بوش- يا دقيق تر بگوييم، طرفهاي مذاكره كننده اروپايي وي- مطرح شد، كمتر از ساير مسايل مطروحه در گروه سياست خارجي در معرض مشاجرات ديوان سالارانه قرار گرفت. پيش از آن كه بيشتر مقامات دولتي حتي فرصت آن را داشته باشند كه اظهار نظر كنند، اين پيشنهاد به عنوان سياست رسمي تثبيت شده بود. در نتيجه اعضاي تيم بوش هر كدام تفاسير مختلفي از آن مي كردند.
برنت اسكوكرافت :اقدامات ايران نشان مي دهد اين كشور نسبت به تهديد ارجاع به شوراي امنيت سازمان ملل با برخورداري از امتيازات اقتصادي موافقت نامه هاي تجاري با اروپا و پيوستن به سازمان تجارت جهاني بي اعتنا نيست
تفاسير مختلف
در داخل دولت آمريكا، هدلي رهبري اردوگاه معتقدان واقعي را برعهده دارد كه به نفع ابتكار اروپاييان استدلال مي كند. اين امر وي را در برابر ساير اعضاي بدبين تيم بوش قرار مي دهد. يك مقام دست اندركار در رايزني ها گفت: «هدلي استدلال مي كند چنانچه مشوق هاي مناسب عرضه شود، ممكن است ايران در قبال اروپايي ها نرمش نشان دهد.» ويليام برنز معاون وزير خارجه در امور سياسي كه قبلاً مدير اداره امور خاور نزديك بود، اعضاي اداره هاي عدم تكثير و خاور نزديك و ساير افراد شوراي امنيت ملي نيز بر همين عقيده اند.
يك مقام جنگ طلب دولت آمريكا اين استدلال را كه شايد ايران به يك توافق تن در دهد، رد مي كند و آن را خيال پردازي مي خواند. اما نگرش خوشبينانه به طور كامل از بين نرفته است. برنت اسكوكرافت مشاور اسبق امنيت ملي آمريكا در مقاله اي در روزنامه فايننشال تايمز نوشت: «اقدامات ايران نشان مي دهد اين كشور نسبت به تهديد ارجاع به شوراي امنيت سازمان ملل با برخورداري از امتيازات اقتصادي موافقت نامه هاي تجاري با اروپا و پيوستن به سازمان تجارت جهاني بي اعتنا نيست.» از اين نظر، ايران- برخلاف مثلاً كره شمالي- به سختي مي كوشد از آن كه به عنوان عضو مطرود جامعه بين المللي معرفي شود، بپرهيزد. طرفداران توافق براي تأكيد براي استدلال خود به اين موضوع اشاره مي كنند كه اروپا توانست ايران را در سال ۲۰۰۳ به تعليق غني سازي اورانيم وادار كند و نوامبر سال گذشته وارد دور جاري مذاكرات شود.
در سوي ديگر اين طيف، ديك چني معاون رئيس جمهوري، دونالد رامسفلد وزير دفاع و دستياران سرسخت آنان قرار دارند كه كوشيدند پذيرش ابتكار اروپا توسط دولت آمريكا را باطل كنند. كوشش آنان از يك روز پس از بازگشت رئيس جمهوري آغاز شد كه مذاكره در اين باره شروع شد و تا يك هفته بعد كه طرح آمريكا اعلام شده ادامه يافت. مخالفت آنان چيزي بيش از جريحه دار شدن غرور ديوان سالاري بود. آنان به اروپايي ها اعتماد ندارند كه با ايران قاطع باشد و به ايران نيز اعتماد ندارند. به خصوص، چني تا آخر مقاومت و استدلال مي كرد اگر اين مذاكرات بي نتيجه به پايان برسد، نمي توان اميد داشت اروپايي ها از موضع سرسختانه تر آمريكا حمايت كنند. يك مقام وزارت دفاع گفت: «نتيجه فقط يك سناريوي عراق ديگر است كه ما اروپايي ها را وارد ماجرا مي كنيم. اما آنان زمان و امتيازات بيشتري مطالبه مي كنند. مخالفان موضع اروپايي ها استدلال مي كردند بهتر است آنچه را كه در خلال دو سال گذشته سياست دولت آمريكا شده است، ادامه داد، يعني اعمال فشار بر آژانس بين المللي انرژي اتمي براي ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل. اين گروه اميدوارند كه بتوانند در شوراي امنيت، ايران را تحريم كنند.
نهايتاً،  چني و پنتاگون كوتاه آمدند اما دو شرط اساسي مطرح كردند. نخست چني اصرار كرد اروپائيان به طور مكتوب موافقت كنند كه در صورت شكست گفت  وگوها، از ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت توسط آمريكا حمايت كنند. اروپايي ها اين كار را كردند. در سندي كه اتحاديه اروپا منتشر كرد، آمده است:  در صورتي كه ايران توقف دائم برنامه غني سازي اورانيم را رد كند، چاره اي نخواهيم داشت جز آن كه از ارجاع برنامه هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل حمايت كنيم. دوم، جنگ طلبان دولت آمريكا بر تعيين جدول زماني براي مذاكرات اروپا پافشاري كرده و خواهان مقطعي در پاييز امسال يعني چند ماه پس از انتخابات رياست جمهوري شده اند كه مذاكرات صرف نظر از نتيجه آن تا زمان ياد شده بايد متوقف شود.
موضع سوم و نهايتاً  غالبي هم در دولت آمريكا وجود دارد كه اصولاً  بدبين است، طرفداران آن در واقع برآيند چني و هدلي هستند. آنان مي خواهند مشوقهاي لازم را به ايران ارائه كنند، اما فرض را بر اين گذاشته اند كه مشوقهاي ياد شده رد خواهد شد. در اينجا اروپا مخاطب است، نه ايران. يك مقام ارشد تيم بوش گفت: نكته اين است كه وقتي ديپلماسي با شكست روبه رو شود، مي توانيم به اروپايي ها بگوييم تلاش خود را كرديم. رايس وزير خارجه، اليوت آبرامز قائم مقام مشاور امنيت ملي و رابرت زوليك قائم مقام وزير خارجه موتورهاي اصلي اين رويكرد هستند. اما منطق كار عمدتاً  توسط رئيس جمهوري شكل مي گيرد. توني بلر نخست وزير انگليس به وي اطمينان خاطر داده است اگر آمريكا اكنون از اروپاييان حمايت كند، اروپا نيز در صورت بي حاصل ماندن مذاكرات از آمريكا پشتيباني خواهد كرد. مقامات دولت آمريكا مدعي هستند كه انگليسي ها و فرانسوي ها گمان مي  كنند ايراني ها در پايان همكاري نخواهند كرد. استدلال گروه سوم چنين است كه وقتي اروپايي ها اين امر را باور كنند، از موضع واشنگتن حمايت خواهند كرد و ايران را به شوراي امنيت ارجاع خواهند داد كه در آنجا جان بولتون (اگر نامزدي وي تأييد شود) در مقام نماينده آمريكا انتظار اين كشور را مي كشد. در اين حال، دولت آمريكا در قبال حركاتي كه حساسيتهاي اروپا را برانگيزد، مقاومت كرده است.
012123.jpg
در سندي كه اتحاديه اروپا منتشر كرد، آمده است:  در صورتي كه ايران توقف دائم برنامه غني سازي اورانيم را رد كند، چاره اي نخواهيم داشت جز آن كه از ارجاع برنامه هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل حمايت كنيم
راهبردهاي بي ثمر
به رغم اختلافهاي موجود، نقطه اشتراك راهبردهاي اين اردوگاه آن است كه بعيد است مؤثر باشند. مدت زيادي از اعلام موافقت نامه جديد نگذشته بود كه سيروس ناصري مذاكره كننده ايراني گفت: اين پيشنهاد چيز مهمي نيست كه حتي بخواهيم آن را به عنوان ما به ازاي چيزي مبناي مذاكره قرار دهيم و آن را رد كرد. اعلام اين نكات توسط آژانس بين المللي انرژي اتمي كه ايران بازرسان را از ورود به يك تأسيسات نظامي و احتمالاً  هسته اي بازداشته است، تلاشهاي خود را براي ساخت راكتور آب سنگين ادامه مي دهد و مشغول ساخت شبكه تونلهاي زيرزميني است، در رايزني هاي آمريكا و اروپا وقفه  ايجاد كرد.ري تكي كارشناس ايران در شوراي روابط خارجي گفت: صرف نظر از هر كاري كه اروپايي ها مي كنند يا نمي كنند ايرانيان تا زماني كه احساس كنند به نفعشان است، برنامه هسته اي را پيگيري خواهند كرد.
بازها بايد بدانند بدون پشتيباني اروپا، آژانس  بين المللي انرژي اتمي هرگز ايران را به شوراي امنيت ارجاع نخواهد كرد. در آژانس نماينده ايران به قدري احساس عدم تهديد مي كند كه وقتي مقامات آمريكايي سخنراني مي كنند، چرت مي زند و در دو سال گذشته محمدالبرادعي مدير كل آن بيشتر اوقات با جان بولتون سرپرست هيأت نمايندگي آمريكا رويارويي كرده است. در ارتباط با افراد بدبيني كه اهميت تاكتيكي پشتيباني اروپا را تشخيص داده اند، شايد آنان به اين نتيجه برسند كه حمايت اروپا قريب الوقوع نيست. اول آن كه معلوم نيست كه اروپايي ها خود را هم نظر با بوش بدانند. مثلاً  آلماني ها به فرآيند مذاكره پايبند هستند و چه بسا مستندات كافي براي تشويق آنان يا كسان ديگر به دست برداشتن از اين پايبندي وجود نداشته باشد. هنگامي كه پس از سفر بوش به اروپا، روسيه اعلام كرد سوخت هسته اي در اختيار ايران قرار مي دهد- يعني اقدامي كه سالها دولت آمريكا كوشيده بود جلوي آن را بگيرد- اما ادوين سخنگوي كميسيون روابط خارجي اتحاديه اروپا اين اقدام را مطابق با رويكرد اروپا خواند. ديويد آلبرايت رئيس مؤسسه علم و امنيت بين الملل گفت، حتي اگر اروپاييان از ارجاع ايران به شوراي امنيت حمايت كنند، رفتن به سازمان ملل فقط آغاز يك راهبرد است و در آنجا مشكل روسيه و چين وجود دارد. مقامات دولت آمريكا اين شعار را تكرار مي كنند كه چين هرگز هيچ قطعنامه غيرمربوط به چين را وتو نكرده و اصرار مي كنند كه روسها جلوي تحريم را نخواهند گرفت. اما نه مسكو (حامي اصلي برنامه هسته اي ايران) و نه پكن (كه اخيراً  يك قرارداد ۷۰ ميليارد دلاري براي خريد گاز از ايران امضا كرد) دليلي براي مجازات ايران نمي بينند.به نظر نمي رسد دولت آمريكا عقيده روشني درباره هدف اين طرح داشته باشد، جز آن كه اصرار كند اقدام نظامي هدف نيست. در نتيجه مشكل موجود اين است: مقامات آمريكايي و اروپايي اصرار مي كنند كه ايران هرگز نبايد به بمب هسته اي دست يابد، اما در غياب ميل به همراه كردن كلمات با عمل در هر دو سوي اقيانوس اطلس، ايران به هدف خود خواهد رسيد. هنري سوكولسكي از مركز آموزش سياست عدم تكثير كه مطالعات گسترده اي در مورد برنامه هسته اي انجام داده است، گفت: هيچ مرحله عمده ديگري باقي نمانده است. ايران تجهيزات لازم را براي توليد سوخت سلاح هسته اي، دانش فني مونتاژ بمب و نيز سامانه هاي موشكي و دريايي لازم براي پرتاب آن را به وراي مرزهاي خود دارد. با اين روند، به زودي شايد تيم بوش و همتايان اروپايي آن به جاي بحث در مورد آن كه با ايراني كه مي خواهد سلاح هسته اي داشته باشد، چه كار كنند، در اين باره به بحث بپردازند كه با ايراني كه سلاح هسته اي دارد، بايد چه كار كنند؟

نگاه امروز
مبارزه واشنگتن با سازوكارهاي بين المللي
در نگاه اول شايد به نظر برسد خرده گيري آمريكا نسبت به برنامه هسته اي ايران، مضموني ناشي از روابط تيره بين دو كشور درخلال سال هاي اخير باشد. طبعا براي تأييد اين سطح از تحليل، مستندات زيادي را مي توان مطرح كرد كه در رأس آن، دشمني واشنگتن از بعد از انقلاب اسلامي نسبت به ايران است. قرار گرفتن ايران در به اصطلاح گروه محور شرارت توسط بوش، نشان دهنده اوج رويكرد مخاصمت آميز آمريكاست.اما اگر سطح تحليل را يك پايه عميق تر كنيم، متوجه مي شويم رويارويي آمريكا با ايران در اين موضوع در واقع جزئي از راهبرد گسترده تر واشنگتن براي آماده سازي نظم نوين دوران پس از جنگ سرد است. بخش اصلي برنامه هسته اي ايران غني سازي و بازفرآوري اورانيم است كه براساس ان پي تي حق تمام كشورهاي امضاكننده آن است. آن دسته از سياستمداران آمريكايي كه اكنون از بي نيازي ايران به انرژي هسته اي دم مي زنند، عمدتا همان كساني هستند كه در دوره رياست جمهوري فورد، شالوده همكاري هسته اي ايران و آمريكا را بنا نهادند. تحقيقاتي كه در آن زمان صورت گرفته بود، نشان داده بود با در نظر گرفتن رشد جمعيت و رشد اقتصادي، ايران در دهه هاي اول هزاره سوم نيازمند منابع انرژي ديگري به غير از سوخت هاي سنگواره اي است. بي اساسي استدلال بي نيازي روشن است.
تحليلگران معتقدند تلاش آمريكا در اين زمينه با هدف تغيير مفاد ان پي تي صورت مي گيرد، بي آن كه در ظاهر چنين چيزي گفته شود. در راهبرد جديد آمريكا، هر كشوري نمي تواند از رهگذر پايبندي به پيمان هاي بين المللي، از فوايد فناوري هاي جديد بهره مند شود. چون اصولا چنين چيزي براساس مقتضيات نظم دوقطبي معنا پيدا مي كرد. در نظم جديد، اعتماد هژمون جهاني (يعني آمريكا) مهم ترين معيار برخورداري كشورها به مزايايي است كه تا پيش از اين، يك حق شمرده مي شد.به همين دليل است كه نسبت به برنامه هسته اي ايران حساسيت هاي زيادي برانگيخته مي شود، بي آن كه كوچك ترين خرده اي به دارندگان سلاح هاي هسته اي _ به خصوص در خاورميانه _ گرفته شود. مسائلي مانند استدلال بي نياز صرفا ظاهر داستان است. موضوع مهم اعتماد هژمون است كه اكنون با قوت درصدد تخريب سازوكارهاي بين المللي به يادگار مانده از دوران جنگ سرد است. خروج آمريكا از ديوان بين المللي كيفري و فرستادن برخي از نومحافظه كاران شاخص به سازمان هاي بين المللي گواه اين مدعاست.

سياست
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |