سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۴
روبينيو پديده اي در آسمان برزيل
تاريخ سازان سياه
000123.jpg
جهانگير كوثري
او يكي از تكنيكي ترين بازيكنان آمريكاي جنوبي به شمار مي رود و با حركات فريبنده و سريعش مدافعان را با مهارت دريبل مي زند. روبينيو مهاجمي با خصوصيات فردي فوق العاده است تا جايي كه او را با گارينشا مقايسه مي كنند و پله نيز گفته: «ممكن است او روزي خاطرات من را زنده كند.» خود روبينيو استعدادش را «هديه اي خدادادي» مي داند. در فصل ۲۰۰۲ او در ۲۹ بازي موفق شد ۹ گل به ثمر برساند و خود را به عنوان مستعدترين بازيكن جوان برزيل مطرح كرد. در اولين فصل حضورش در فوتبال حرفه اي او به همراه سانتوز پس از ۲۰ سال قهرمان برزيل شد و فصل ۲۰۰۳ موفق شد ۱۲ گل به ثمر برساند. در فصل ۲۰۰۴ نيز در ۳۷ مسابقه، براي سانتوز در ليگ برزيل ۲۱گل به ثمر رساند و در جام ليبرتادورس نيز موفق شد ۴ گل به ثمر برساند و بهترين بازيكن سال ۲۰۰۴ برزيل لقب گرفت.
زماني كه تيم برزيل با پيروزي بر مكزيك به خانه بازگشت رئيس جمهور «مديچي» با لباسي ساده در خيابان هاي ريودوژانيرو و داخل جمعيت تشويق كننده، شد. در حالي كه او براي عبور و مرور عادي خود نيز در اتومبيل هاي ضد گلوله مي نشست.
از آن پس يعني بعد از قهرماني برزيل، مديچي توانست برنامه هاي خود را بدون دردسر تحت نظر نظاميان در كشور پياده كند. او در سايه سلطان ديگري به نام پله به موفقيت هاي سياسي بسياري دست يافت. اين اتفاق در كشورهايي از نوع برزيل تنها اتفاق مي افتد. كشوري كه بوميان، ني تيس ها و دورگه هاي سياه پوست همه چيز خود را در فوتبال خلاصه كرده اند. اين رشته ورزشي براي آنها دارويي آرام بخش و تسكين دهنده است.
اين يك واقعيت تاريخي است كه سياهپوستان برزيل پس از لغو قانون برده داري به شهرها ريختند و در شرايط نامتعادل اقتصادي به شكل كج دار و مريز زندگي گذراندند، تا اين كه آنها فوتبال و فوتبال آنها را پيدا كرد. جالب اين كه باشگاه امريكو سانتايگا كه هميشه سفيدپوستان را در خود مي پذيرفت، از سياهان دعوت كرد تا به آنها بپيوندند.
اولين سياهي كه در فوتبال برزيل درخشيد «آرتور فريدن رايش» بود. او از مادري سياه و پدري سفيد پوست، سياه به دنيا آمد. او در سال ۱۹۶۹ درگذشت. آرتور در ۹۴۵ بازي كه براي سائوپولو انجام داد ۱۳۲۹ گل به ثمر رساند. او اولين سياه پوستي بود كه به تيم ملي برزيل راه پيدا كرد. مي گفتند كليسا نقش عمده اي در پذيرش «رايش» به تيم ملي داشت. بعد از رايش «ريبرو» در اولين دوره جام جهاني ظهور كرد، اما شكست برزيل در دور اول مقابل يوگسلاوي باعث حذف آنها شد و «ريبرو» نيز فراموش شد. در جام جهاني دوم لئونيداس كشف شد. او بهترين گلزن جام شد، اما اسپانيا اجازه نداد برزيلي ها چون دور قبل به مراحل بالاتر برسند. در دهه پنجاه دو سياهپوست ديگر فوتبال برزيل را تحت الشعاع قرار دادند. آدمير و جائير كه هر دو مي توانستند به افسانه ها بپيوندند، اما شكست ناباورانه در فينال و در ورزشگاه ريودوژانيرو آن دو ستاره را نيز خاموش كرد و عاقبت ظهور ادسون آرانتس دوناسيمنتو (پله) در جهان فوتبال بود. او بزرگترين بازيكن جهان و تاريخ برزيل است. سياهان او را مظهر قدرت اين رنگ مي شناسند. محتواي سمبوليك و شخصيت پله مي توانست او را رهبر همه سياهپوستان جهان كند. زماني كه جنگ بيافرا برپا شده بود پله از نيجريه ديدن مي كرد، دو روز تمام به خاطر او اعلام آتش بس شد، اما چه سود كه تمام چپ هاي جهان او را دوست ندارند.
حرفه اي هاي برزيل در واقع پيرو قانوني هستند كه آنان را در مقابل دولت متعهد مي كند و از نظر قانوني وضعي مشابه سربازان كادر دارند. ضمن اين كه در ميان آنها گروهي حدود ۲۵ تا ۳۵ درصد درآمد خوبي دارند و گروهي كه غير ميليوني ناميده مي شوند. گاه از گرسنگي مي ميرند و گارينشا يكي از آنان بود كه عاقبت در گوشه خيابان جان سپرد، اما پله پولش از مرزهاي برزيل نيز گذشته است. برزيل يك واژه مترادف براي فوتبال سحرآميز است كه به هر حال پله در شناسايي آن نقش اساسي داشته است. در دوران پرشكوه فوتبال امروزي برزيل نيز روماريو، رونالدو و رونالدينيو ظهور كرده اند، اما يك پديده، از راه رسيده است، «روبينيو» اين نام در جواني براي برزيلي ها يادآور يك پله جوان و يك آماريلدو بزرگ است.
000120.jpg
و حالا يك سياه ديگر...
سرمربي تيم ملي برزيل، «كارلوس آلبرتو پريرا» در مورد وي مي گويد: روبينيو هر چيزي را كه بايد براي رفتن به جام جهاني داشته باشد بدست آورده است ولي حتي اگر به آلمان برود يا نه او يكي از بزرگترين بازيكنان يك سال اخير برزيل به شمار مي رود، در حقيقت كمتر كسي در برزيل بر اين مسأله كه اين مهاجم بيست و يك ساله بهترين بازيكن خط حمله برزيل است، شك دارد.
مطبوعات داخلي برزيل از اين كه سيل ستاره هاي اين كشور به سوي اروپا سرازير مي شوند راضي نيستند، آنها همانطور كه زماني براي حضور روماريو در تيم ملي اصرار داشتند در حال حاضر روي روبينيو تأكيد دارند.
برخلاف كاكا، رونالدو و رونالدينيو، سرمربي برزيل روبينيو را در بازي هاي بزرگ به كار نمي گيرد و او جايگاه ثابتي در تيم ندارد اما او در فينال جام ليبرتادورس و كوپا آمريكا بسيار سريع نشان داد و مهمترين نكته راجع به او سرعت رشدش است. پريرا در مورد وي مي گويد: «به عنوان يك بازيكن و فردي عادي رشد قابل توجهي داشته است. او چه در داخل و چه در خارج از ميدان مسابقه بسيار متواضع است. در اين اواخر او با تمرين بر روي نقاط ضعف تكنيكي و تاكتيكي اش كمتر دچار اشتباه شده است.
نكته مهم در مورد اين سلطان دريبل اين است كه الان او بيش از يك بازيكن گوش است. او اشتياق فراواني به پيروزي دارد و گام هاي بزرگي براي تركيب تكنيك و تاكتيك در بازي برداشته است.او حتي شروع به تمرين گلزني در محوطه جريمه پنالتي كرده است. اخيراً توستائو بازيكن بزرگ دهه هفتاد برزيل در مورد وي گفته است: روبينيو هميشه يك مهاجم خاص بوده است اما فكر نمي كنم به اندازه اي خوب باشد تا با لكس جهاني كاكا و رونالدينيو برابري كند. او از لحاظ قدرت بدني قابل مقايسه با اين دو بازيكن نيست. و اين همان مسأله اي است كه پريرا را نگران كرده است. وي اظهار كرده است: «روبينيو بايد قدرت خود را افزايش دهد و كمي فيزيك مردانه تري بدست بياورد و بايد حضورش را در محوطه جريمه افزايش دهد و هميشه وقت براي بهبود وجود دارد.»
به همين دليل است كه انتقال به اروپا براي روبينيو جذاب به نظر مي رسد. البته پريرا اين مسأله را كه به او ميدان زيادي براي پيشرفت داده را تكذيب نمي كند كه ممكن است به زيان برزيل اما به سود روبينيو باشد. اخيراً خود او راجع به علاقه اش نسبت به رئال و بارسلون صحبت كرده و گفته است كه «اينها بخشي از فوتبال است البته اگر من بد بازي كنم مردم مي گويند كه در فكر اروپا هستم، اما در حال حاضر تمام تمركزم روي جام ليبرتادورس است.» روبينيو در اين فكر است كه شايد سفر به اروپا بهترين راه كسب تجربه و رسيدن به جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان باشد.

پديده هاي فوتبال جهان
000126.jpg
جهانگير كوثري: دنياي فوتبال چون اقيانوس هاي بزرگ اين جهان پر از گهرهاي نايافتني است. از گوشه اين پنج قاره جهان هر روز پديده اي معرفي مي گردد.از خوزه آندراده، استانلي ماتيوس، ريكاردو زامورا و استابيله گرفته تا پله _ بابي چارلتون، بكن باوئر، ياشين، پلاتيني و مارادونا و امروز زيدان و رونالدو و روني كه نسل انگليسي ها را در فوتبال جهان استمرار مي بخشد.
امروز پديده هايي از مكزيك و اكوادور هم به اين جمع اضافه مي شوند و وحيد هاشميان خودمان. پديده هاي تازه فوتبال جهان را بدون برتري خاص با هم مي خوانيم.

وين روني (انگلستان
و منچستر يونايتد)
بدون در نظر گرفتن بي مبالاتي هاي او يك مسأله است كه تمامي كارشناسان با آن هم عقيده هستند و آن اينست كه تيم ملي انگلستان با روني مي تواند فاتح جام جهاني شود و بدون او هرگز. البته صحت اين موضوع را فقط زمان روشن خواهد كرد. اما در كل جامعه فوتبال انگلستان بيشتر اميدها به ساقهاي اين بازيكن جوان و استثنايي دوخته شده است. اسون گوران اريكسون بر اين باور است كه روني كليد فتح جام جهاني است.
اما چرا بعضي ها اينقدر به او اعتقاد دارند؟ زيرا او استعداد فوق العاده اي دارد و گلهايي كه به ثمر مي رساند و نيز اشتهاي تمام ناشدني اش گواه اين مدعاست.
فرانكلين سالاس
(اكوادور و ناسيونال)
مهاجم جديد تيم ملي اكوادور به جادوگر ملقب شده است. خود وي در اين باره مي گويد كه شايد به دليل اينكه من توپ را پنهان مي كنم و ناگهان با يك دريبل يا پشت پا آن را نشان مي دهم، اين لقب را به من داده باشند. استعداد و قدرت كامل او براي كنترل توپ حريفان را عاجز و درمانده كرده است تا جايي كه آرزو مي كنند كاش جادويي كنند تا او را از ميان بردارند. شيوه بازي او به گونه ايست كه بيش از آنكه گل بزند، پاس گل مي دهد، اگر چه سرمربي اكوادور، لوئيز فرناندو سوارز از ضعف فيزيكي او نگران است و اين باعث شده سالاس در پنج بازي از نوزده بازي ملي كه انجام داده به عنوان بازيكن ذخيره وارد ميدان شود.
سباستين ويه را (اروگوئه و ناسيونال)
او فصل فوق العاده اي را پشت سرگذاشته است. اواخر ژانويه بود كه او نخستين بازي ملي اش را انجام داد و در ماه جولاي به عنوان دروازه بان شماره يك تيم ملي اروگوئه انتخاب شد. مربي وقت اروگوئه كه قبلا دروازه بان بوده سخت او را زير نظر داشته و بخاطر استعدادش او را انتخاب كرده است. ويه را نكات خوبي در بازيهايش از خود به نمايش گذاشته كه از اين جمله مي توان به قدرت شوت گيري، سرعت و جاگيري مناسبش اشاره كرد، او نقش عمده اي را در شكل گيري دفاع مستحكم اروگوئه ايفاء مي كند.
وحيد هاشميان (ايران و بايرمونيخ)
بعد از به ثمر رساندن گلهاي فراوان براي بوخوم، اين مهاجم ايراني به بايرن آمد ولي متأسفانه با بي مهري مسئولان اين تيم نيمكت نشين شد، اما اين مسأله هيچ تأثيري در بازيهاي ملي بر روي بازي او نگذاشت تا جائيكه توانست دو گل پيروزي بخش و بسيار حساس در بازي تيم كشورش برابر ژاپن به ثمر برساند.
كانگا آكاله (ساحل عاج و اوسر)
باا چپ اوسر بازيكن فوق العاده توانايي است و به عنوان يكي از كليدي ترين بازيكنان تيم ملي كشورش به شمار مي رود. او به همراه ديديه دروگبا و آرونا دنيدان يك خط حمله قدرتمند را تشكيل داده اند.
رايان بيبل (هلند و آژاكس)
زيرك، ماهر و يك تمام كننده كامل. او از تيم جوانان آژاكس به تيم اصلي پاگذاشت. اولين بازي ملي اش را در برابر روماني و در بازيهاي مقدماتي جام جهاني انجام داد و با به ثمر رساندن يكي از دوگل تيمش در پيروزي دو بر صفر تيمش نقش عمده اي داشت.
تيمو هيلد براند (آلمان و اشتوتگارت)
اوليوركان و نيس لمن دوران اوج و طلايي خود را پشت سر گذاشته اند اما به نظر مي رسد يكي از آن دو نفر به طور ثابت در جام جهاني درون دروازه قرار بگيرند. البته هيچ چيز كاملاً مشخص نيست، حداقل تا زمانيكه جام جهاني آغاز شود واين اميد است تا هيلد براند را واداشته تا اميدوار بماند. اين دروازه بان بيست و شش ساله به احتمال فراوان به جاي دروازه بان مطرح تر تيم ملي آلمان يعني لمان و كان كه هر دو سي و پنج ساله هستند و سالهاي آخر دوران فوتبالشان را به ثمر مي رسانند بعد از خداحافظي آنها از تيم ملي يا كسي چه مي داند شايد هم بزودي درون دروازه تيم ملي كشورش حضوري ثابت داشته باشد.
كارلوس سالسيدو (مكزيك و گوادالاخارا)
محكم و تماشايي؛ اين دفاع چپ تيم ملي مكزيك حتي قدمي اشتباه بر نداشته است. او از نخستين بازي ملي اش كه در دور مقدماتي رقابتهاي جام جهاني برگزار شده، بازيهاي درخشاني را به نمايش گذاشته است.
او به عنوان يك مدافع چه به عنوان دفاع چپ و چه به عنوان هافبك دفاعي توانايي بازي دارد.
لوكاس پودولكسي (آلمان و كلن)
اين بازيكن لهستاني الاصل اما تبعه آلمان به عنوان يك مهاجم آينده دار و جوان در تيم ملي آلمان حضور دارد و تمام خصوصياتي را كه يك بازيكن مهاجم و زيرك نيازمند است را در اختيار دارد. او باهوش، سريع، تكنيكي، شوتزن و جسور است. در حال حاضر تيم كلن در بوندسليگاي دو حضور دارد ولي بايرن به دنبال جذب اين بازيكن جوان است.
مارك يانكولوفسكي
(جمهوري چك و اودنيزه)
يك هافبك چپ سريع براي تيم اودنيزه ايتاليا و بدون شك او در اين پست بهترين بازيكن سري آ در فصل گذشته به شمار مي رود و به همين دليل است كه ميلان و يوونتوس اينقدر به دنبال او هستند.
ادي جانسون
(آمريكا و اف ث دالاس)
هفت گل در شش مسابقه، از اين بازيكن متولد فلوريدا او را به عنوان خبرسازترين بازيكن تيم ملي آمريكا در مسابقات راهيابي به جام جهاني مطرح كرده است. او پس از شروعي نه چندان موفق در دالاس به عنوان يك بازيكن آينده دار خود را مطرح كرده است.
به احتمال فراوان او يكي از بازيكنان اصلي آمريكا در جام جهاني خواهد بود.
ميگوئل (پرتغال و بنفيكا)
مربي اسبق بنفيكا، يعني خوزه آنتونيو كاماچو از اينكه ميگوئل را از يك بازيكن گوش به يك مدافع راست تبديل كرد بايد بسيار راضي باشد زيرا او درست فكر كرده بود. اين بازيكن هم در كار دفاع و هم در حمله فوق العاده عمل مي كند.
تيم كاهيل (استراليا و اورتون)
بازيكن سال اقيانوسيه فصل فوق العاده اي را در اورتون پشت سر گذاشته است. وقتي چهارده سال بود از سامواي غربي به فوتبال اين قاره معرفي شد. او در پنج بازي ملي براي كشورش ركورد جالب هفت گل را به دست آورده است و اين در حاليست كه او تنها بيست سال سن دارد.
آلبرتو جيلاردينو (ايتاليا و پارما)
در ايتاليا پنهان نيست كه او در تابستان پارما را به مقصد يك باشگاه بزرگتر ترك خواهد كرد. يوونتوس و ميلان تمايل زيادي براي جذب وي از خود نشان داده اند و در اين ميان او جايگاه خود را در تيم ملي تثبيت كرده است و مربي جديد تيم ملي كشورش، مارچلو ليپي به او اعتقاد دارد. رشد سريع جيلاردينو باعث شده تا ديگراني مثل كريستين ويه ري، فيليپو اينزاگي و الساندرو دل پيه رو به زودي از اذهان دور شوند.

روبينيو در يك نگاه
مارپيچ هاي بي نظير
000129.jpg
نام كامل: رابسون دسوزا
لقب: روبينيو
تاريخ تولد: ۲۵ ژانويه ۱۹۸۴
محل تولد: سائو ويسنته
قد: ۱۷۰ سانتي متر
وزن: ۶۰ كيلوگرم
مليت: برزيلي
پست: مهاجم
افتخارات: قهرمان ليگ برزيل به همراه سانتوز (۲۰۰۵-۲۰۰۴)،
بهترين بازيكن سال برزيل ۲۰۰۴

مارپيچ هاي او را در تاريخ هيچ بازيكني تا به امروز نداشته است. زاگالو مي گويد: من تنها گارينشا را به ياد دارم كه در حال حركت چگونه به چپ و راست مي پيچد و مدافعان به دنبال او روان مي شدند. «روبينيو» بازيكني با ويژگي هاي خود است، با ارزشهاي فردي غيرقابل درك. او زماني كه در پشت محوطه جريمه صاحب توپ مي شود، چون يك «مار» به محوطه جريمه حريف نفوذ مي كند، او با انعطاف خاصي از مدافعان عبور مي كند و زماني كه احساس مي كند حركتش به بن بست خواهد رسيد، يار خودي را از كوچكترين روزنه مي بيند. پاسهاي او نيز بي نظير است، از روي هوا و زمين توپ را به ساده ترين شكل مهار مي كند. هميشه كنترلهاي او همراه با حركت است، حركت در عمق و رسيدن به دروازه. هر ضربه اي را كه مي زند تا آخرين لحظه آنرا تعقيب مي كند تا به سرانجام برساند. الگوي او «پله» است، اما در فوتبال امروز رونالدينيو را دوست دارد. او از برزيل امروز يك قهرمان خواهد ساخت اگر دامهاي تيم هاي بزرگ جهان او وسوسه نكند.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |