سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۷۷ - Sep 5, 2006
كارشناسان از تصوير زن در سيما مي گويند
نگاتيو جنسيت
015132.jpg
015150.jpg
محوري زنان
ناصر شفق- تهيه كننده درباره نقش زنان در مجموعه هاي تلويزيوني معتقد است: توجه به زن يكي از نشانه هاي افتخارآميز فرهنگ و تمدن ايراني و اسلامي است، چرا كه جامعه با تعالي انديشه زن متعالي مي شود و انديشمند بودن زنان و تزكيه و تهذيب زنان موجب سربلندي جامعه و افتخار نسل بشري است. توجه به زن در آثار ايراني درعرصه نمايش و تصوير بالاخص در بعد از انقلاب اسلامي شالوده اي نو و ارزشمند پيدا كرد، به طوري كه حالا زن نه به عنوان يك ابزار، بلكه به مثابه پايه هاي ساختاري جامعه و خانواده در شكل گيري حركت هاي اجتماعي است.يكي از مهمترين شاخصه هاي ماندگاري آثار سينمايي و تلويزيوني توجه به زن و نقش محوري زن بوده است و مي توانيم نتيجه بگيريم فيلم هايي كه به زن توجه محوري ندارند بعضاً فاقد ارزش و خاصيت مانايي هستند. ممكن است يك اثر استثنايي با حضور مردان شكل بگيرد، ولي اكثريت قريب به اتفاق آثار خوب با نقش و شكل و تاثير زن در تصوير و نمايش همراه بوده است، اما متاسفانه آثار دم دستي و سطحي نگر به وفور در سينما و تلويزيون ديده مي شود كه نگاهشان به زن، دور از شخصيت واقعي او بوده است.
گروه ادب و هنر- جايگاه اجتماعي و موقعيت زنان در مجموعه هاي تلويزيوني، چگونه ترسيم مي شود؟ آيا در مجموعه هاي تلويزيوني، زنان نقش هاي مهمي را ايفا مي كنند؟ نوع نگاه در مجموعه هايي كه با محوريت زنان توليد مي شود، چگونه  است؟ نقش زن ها كليشه اي است يا نگاه هايي نو و متفاوت از جايگاه آنان به نمايش در مي آيد؟
شايد اينها اولين سؤالاتي است كه در هنگام بررسي جايگاه زن در مجموعه هاي تلويزيوني به ذهن مي رسد.
چيستا يثربي- درام نويس- معتقد است: نگاه مجموعه هاي تلويزيوني به زن در دو قطب افراط و تفريط قرار دارد و كمتر اتفاق مي افتد كه سيماي واقعي زن را شاهد باشيم. متأسفانه جايگاه اجتماعي و موقعيت زنان در مجموعه هاي تلويزيوني هميشه ضعيف تصوير شده است و البته اين مسأله دو علت دارد؛ يكي عدم شناخت و آگاهي فيلمنامه نويسان نسبت به شخصيت پردازي زن و اساساً عدم اشراف كامل در درام نويسي از شخصيت زن و دوم، تن دادن به ساده پسندي در حد ارزش هاي پيش پا افتاده و پايين آوردن  شأن زن است. در واقع با اين ديدگاه، جايگاه زن جنبه كاريكاتور پيدا كرده و به دلايل عديده اي كه ريشه در مسائل جامعه شناختي دارد، اغلب برنامه سازان به اين كار دامن مي زنند و تصويري نادرست و قالبي ازپيش تعيين شده را نشان مي دهند؛ به خصوص در مجموعه هاي طنزي كه از دهه 70 پخش شده، از سيماي زن تصوير اشتباهي نمايش داده اند. در كل، نشان دادن سيماي زن به اين ترتيب، به شخصيت زنان لطمه وارد كرده است. برنامه سازان تلاش مي كنند تعريف غيرواقع گرايانه اي از زن ارائه كنند. در واقع آنها شخصيت زن را در حدي نازل و زنان را جماعتي بي تدبير نشان مي دهند. آنها به جاي اينكه با انرژي و ايده هاي نو، سعي در فرهنگسازي داشته باشند، در جهت عكس عمل مي كنند.
يثربي در ادامه مي گويد: اينكه بعضي از زنان فيلمنامه نويس هم به موضوعات مرتبط با زنان كم توجهي مي كنند متأسفانه به دليل مشكلات امرار معاش است كه در نوشته هاي خود تن به خواسته هاي بعضي از تهيه كنندگان مي دهد. البته اگر بخواهيم در جهت عكس نظر تهيه كننده عمل كنيم، نياز به اعضاي فولادين داريم. من خود در چند كار تلويزيوني كه انجام داده ام نمي توانستم خودم را راضي كنم كه با اين نظريات هماهنگ شوم.
در مجموعه هاي تلويزيوني ، هنوز زنان را در حال سبزي پاك كردن يا پرحرفي مي بينيد. از سوي ديگر بعضي از مجموعه ها كه به جايگاه زن توجه مي كنند، آنقدر در اين مسأله اغراق مي كنند كه فضا غيرواقعي مي شود؛ به طوري كه ديگر براي بيننده قابل لمس نيست. از اين رو كمتر اتفاق مي افتد كه ما سيماي واقعي زن را ببينيم و به طور كلي پرداخت تلويزيون به شخصيت زن، بسيار ساده  انديشانه است.
پروانه معصومي- بازيگر- در مورد جايگاه اجتماعي زنان در مجموعه هاي تلويزيوني مي گويد: تاكنون مجموعه سازان، تصويري واقعي از زن ايراني نشان نداده اند؛ زني كه ويژگي هاي خاص خود را دارا باشد. به نظر من در مجموعه ها نوع معاشرت زنان، خانه اي كه در آن زندگي مي كنند، ماشيني كه سوار مي شوند، عكس العمل شان در مقابل كارهاي فرزند و... دور از رفتارهاي يك زن ايراني است. در واقع اين مجموعه ها نه تنها تصوير قابل لمسي از زن ارائه نمي كنند بلكه تعريف درستي از زن سنتي و زن امروزي هم ندارند. اگر منظور ما از تعريف به تصوير كشيدن است و در هنر نمايش شخصيت پردازي مهم است مي توانم بگويم كارگردان ها از عهده شخصيت پردازي زن ايراني بر نيامده اند.
معصومي در ادامه مي گويد: در طول  سال ها حضور در خارج از كشور توان مقايسه بين زن ايراني و غيرايراني را دارم و به نظرم زنان ايراني به لحاظ شخصيتي بسيار قوي هستند. اما كارگردان ها شناخت خوبي از اجتماع خودشان و شخصيت زنان ندارند. البته در مقابل برخي كارگردان هاي سينمايي همچون ناصر تقوايي هستند كه شناخت بسيار خوبي از زنان دارند.
يك تحقيق جامعه شناسي لازم است تا مشخص شود در مجموعه هاي تلويزيوني  چه حد به دغدغه هاي واقعي زنان پرداخته مي شود، اما افراد هر جامعه اي فرهنگ مختص به خود و نيازهاي متفاوتي دارند. اما متأسفانه كارگردان هاي ما دغدغه هاي واقعي زنان را نمي شناسند. من در طول سال هايي كه در مجموعه هاي تلويزيوني حضور داشتم كمتر مجموعه اي را ديدم كه به دغدغه هاي واقعي زنان بپردازد.
فريال بهزاد- كارگردان- نيز معتقد است: زنان در مجموعه هاي تلويزيوني ما جايگاه درستي ندارند و معمولاً زن ها در اين مجموعه ها افراد صاحب فكري نيستند و حرفي براي گفتن ندارند.
ما زناني داريم كه در مشاغل مهم و حساسي همچون پزشكي، وكالت و... فعاليت مي كنند ولي متأسفانه ما نمونه  اين زنان را در مجموعه هاي تلويزيوني خيلي كم مي بينيم. در مجموعه هاي تلويزيوني، زنان هويتي اجتماعي ندارند و اغلب به لحاظ فكري تأثيرگذار نيستند، بلكه دنبال رو بي چون و چراي همسران خود هستند در حالي كه در واقعيت زنان ايراني با اين مشكلات خيلي ظريف برخورد مي كنند.
متأسفانه در تلويزيون ما تفكر مردمسالاري حاكم است و حتي در جلساتي كه اختصاص به تصويب طرح مجموعه ها دارد يك زن هم حضور ندارد، چرا كه معتقدند زنان موجوداتي ضعيف، احساساتي و بي منطق هستند. زنان جامعه ما در معرض تحقير و خشونت هاي كلامي و بدني زيادي واقع مي شوند. اما متأسفانه در تلويزيون به اين بعد پرداخته نمي شود. زناني كه فرهنگ ايراني را به فرزندان خود منتقل مي كنند و يك تنه مجموعه  خانواده  را حفظ مي كنند، در مجموعه هاي تلويزيوني فراموش مي شوند.
هما روستا- بازيگر- در مورد جايگاه اجتماعي زنان در مجموعه هاي تلويزيوني مي گويد: درباره جايگاه زنان به طور جداگانه صحبت نمي كنم، چون در مجموعه هاي تلويزيوني به طور كلي در حق زن و مرد اجحاف شده است. محتواي اكثر مجموعه ها ضعيف است و جنبه سرگرم كنندگي آني دارد و بينندگان را كمتر به فكر وامي دارد. در واقع ما به ندرت مجموعه هاي پرمحتوا مي بينيم. در مجموعه ها نه تنها شخصيت زنان يك بعدي نشان داده مي شود بلكه شخصيت مردها نيز پرداخت خوبي ندارد. انسان ها به طور مطلق شخصيت سياه يا سفيد ندارند. انسانها همگي خاكستري هستند. پس نبايد شخصيتها را تك بعدي نشان دهيم.
شيرين بينا- بازيگر- نيز معتقد است. سازندگان مجموعه هاي تلويزيوني همان زن قاجاري را با پوششي امروزي كه به او افزوده اند در آثارشان به تصوير مي كشند. متأسفانه در چند سال اخير فيلمنامه نويسان، شخصيت زنها را سطحي، كليشه اي و ضعيف نمايش مي دهند و زنان ما يا مطلقاً  مثبت و يا منفي هستند. در اكثر مواقع مجموعه سازان الگوي مثبتي كه از زن نشان مي دهند صرفاً  به مادر يا زني فداكار و با گذشت تبديل شده كه با ايثارگري، تمام هستي خود را فدا مي كند.
اگر ما ديد بازتري به مسأله زنان داشته باشيم متوجه مي شويم شخصيت و موقعيت آنها از آنچه اخيراً  در مجموعه هاي تلويزيوني مي بينيم، پيچيده تر و پررنگتر است.
نقش زنان در مجموعه هاي تلويزيوني كليشه اي شده چون كارگردانها معمولاً  افرادي را كه در نقش هاي خاص خوب جواب داده اند دوباره در همان قالب به كار مي گيرند، بازيگرها اعتماد به نفس خود را براي بازي در نقش هاي متفاوت از دست داده اند و معمولاً  در فيلمنامه ها، نقش هاي خاصي براي بازيگران زن نوشته نمي شود و بنابراين نمي توان انتظار زيادي از آنها داشت. ما اگر نگاه ساده اي به زنان اطراف خود بيندازيم متوجه مي شويم كه زن ايراني چه جايگاه والايي در جامعه سازي اين سرزمين آييني دارد، بنابراين ساده لوحانه است اگر بخواهيم جايگاه والاي زن را از پشت نقاب زنان دوران قاجاريه ببينيم.
منيره نوبخت- رئيس شوراي فرهنگي اجتماعي زنان - در گفت وگو با خبرگزاري فارس در اين باره گفته است: ما زناني داريم كه در سياستگذاري برنامه هاي صدا و سيما نقش دارند، ولي بي توجهي آنان به تبيين جايگاه شايسته زن باعث تعجب است. در حال حاضر مجموعه سازان براي تبيين و ترسيم سيماي زن در جامعه نتوانسته اند مجموعه هايي در خور توجه تهيه كنند. در واقع ساخت مجموعه اي با محوريت زنان جايگاه چنداني نداشته است. اما مسلماً  اين قضيه تعمدي نيست. تاكنون تعريف واقع گرايانه اي از زن در تلويزيون ارائه نشده و مجموعه سازان به زنان فقط به عنوان بخشي از جمعيت  جامعه توجه مي كنند. ما در سريال ها، سيماي زن مسلمان ايراني را در معناي واقعي اش كه تأثيرگذار است نمي بينيم. فيلم و مجموعه هاي زيادي درباره جنگ ساخته شده كه هميشه مردان نقش هاي بارزي در آن ايفا مي كنند در حالي كه در كنار مردان، زنان در حاشيه قرار دارند. در مجموعه هاي جنگي فقط مردان جانباز نشان داده مي شوند و در مجموع درباره زنان مسلمان كمتر الگو سازي مي شود.نوبخت در مورد مجموعه هاي خارجي مي گويد: در مجموعه هاي خارجي معمولاً  گوشه اي از زندگي زنان را مي بينيم مثل سريال پرستاران در حالي كه در سريال هاي ايراني كمتر جايگاه زنان به اين صورت نشان داده مي شود. ما نبايد در مجموعه ها نقاط قوت را ناديده بگيريم ولي بايد ضعف هايمان را برطرف كنيم. زناني كه در سياستگذاري برنامه هاي صدا و سيما نقش دارند بايد به مسائل زنان توجه كرده و راه را باز كنند. اگر مردان در اين زمينه بي توجهي مي  كنند جاي تعجب ندارد ولي اين اتفاق اگر از جانب زنان رخ دهد باعث تعجب است.

نگاه
زندگي در جهان كليشه ها
سعيد مروتي
015162.jpg
آيا تصويري كه تلويزيون در سريال هايش از زن ايراني به نمايش مي گذارد، منطبق بر واقعيت است؟ مثلاً در همين سريال نرگس   كه شب ها ميليون ها ايراني را پاي گيرنده هايشان مي نشاند و به شهادت آمار و ارقام در حال حاضر پربيننده ترين سريال تلويزيون است؛ تا چه حد تصوير زنان، واقعي است؟
شايد عده اي معتقد باشند كه كاراكترهاي اين مجموعه چه زن و چه مرد، يكسره از جهان كليشه ها آمده اند و رنگي از واقعيت را بر چهره ندارند. در مقابل كساني هستند كه مي گويند در ميان اطرافيانشان دختراني چون نسرين را زياد ديده اند. سازندگان مجموعه هم مي توانند پر مخاطب  بودن نرگس را سپر دفاعي هر انتقادي از جمله غيرواقعي بودن شخصيت ها كنند.
نكته اي هم به نام الزامات درام وجود دارد كه تحت لوايش مي توان از واقعيت ها چشمپوشي كرد. شايد به همين خاطر است كه مثلاً كاراكتر مادر نرگس بيش از آنكه به تصوير مادران ايراني شبيه باشد، مشابه همان چيزي است كه سال ها در فيلمفارسي ها مشاهده شده است.
بنا كردن همه چيز بر جهان كليشه ها، البته اين ايراد را هم دارد كه شخصيت جذاب و پيش برنده ماجرا، نه زن مثبت كه مرد شرور داستان مي شود.مصائبي هم كه بر سر زنان سريال مي آيد به جاي آنكه تراژيك باشند، سوزناكند. اين البته يك روي سكه است.روي ديگر سكه كه مي توان در مجموعه اي چون اولين شب آرامش مشاهده كرد؛ سريالي كه البته به اندازه نرگس گل نكرده ولي زن ها در مجموعه اميني، برخلاف زنان نرگس ، منشوري چند وجهي اند از نقاط ضعف و قوت. به همين خاطر است كه بيشتر به باور مي نشينند و عمق بيشتري دارند. كافي است كاراكترهاي نوشين و آذر در اولين شب آرامش را با نرگس و نسرين مقايسه كنيم. زنان در مجموعه اول، تصويري از زن شهري جامعه معاصر را به نمايش مي گذرانند. در دومي با همان زنان سنتي جامعه پيش از مدرنيته مواجهيم كه تازه اين تصوير هم نه از دل جامعه سنتي كه از جهان فيلمفارسي مي آيد. شايد بهتر باشد اصلاً صورت مسأله را عوض كنيم. كافي است تصوير زن را اين قدر قالبي و كليشه اي نبينيم؛ آن وقت واقعيت ملموس جامعه امروز هم خواه ناخواه در كف خواهيم داشت. وقتي زن ها در طول يك مجموعه 70، 80 قسمتي، همان چيزي را از خود بروز مي دهند كه در قسمت اول ديده ايم، انتظار تصوير زن واقعي جامعه امروز ايران، توقع بي جايي است.
در اينكه جامعه نيازمند معرفي الگوهاي مناسب رفتاري است ترديدي وجود ندارد ولي اين مهم با تكرار مكررات و پرداختن به ظواهر به دست نمي آيد. كمتر پيش مي آيد كه در مجموعه اي شخصيت هاي مثبت زن تاثير گذار و جذاب باشند و متاسفانه بسيار پيش آمده كه شخصيت هاي مثبت درام نه تنها توجهي را به خود جلب نمي كنند، بلكه اساسا دافعه برانگيز ازكار در مي آيند.
در پرداخت شخصيت ها توقع زيادي نبايد داشت؛ نكته اي كه خيلي وقت ها در نگارش و ساخت مجموعه هاي تلويزيوني رعايت نمي شود .
تأثيري هم اگر باشد آني و لحظه اي است، چون از يك مجموعه سطحي نمي توان توقع داشت تأثيري عميق بر مخاطبش برجاي بگذارد. تصوير ملموس و واقعي زن ايراني هم بماند براي وقتي كه از قالبي نوشتن و كارگرداني كردن دست برداريم.

بازي
Barnyard
سيستم:PS2
سبك: پلاتفورم
015159.jpg
Barnyard يكي از عنوان هاي جالب پلاتفورم است كه بر اساس انيميشن جديد شركت
 Dream Works با همين نام ساخته شده است. ماجراي Barnyard مثل داستان Toy Story، بخشيدن عقل و شعور به حيوانات يك مزرعه است كه از نظر انسان ها كاملاً فاقد آن هستند! ماجراي بازي داستان Otis گاو تازه واردي است كه براي همراهي با اعضاي مزرعه، سعي دارد در فعاليت هاي آنها شركت كند. اولين چيزي كه در بازي توجه شما را جلب مي  كند، گرافيك جالب و زيباي آن است. بدون اغراق گرافيك بازي چيزي از حال و هواي انيميشن سه بعدي آن كم ندارد. فضاي بازي به صورت cell-shade طراحي شده و رنگ ها درخشان و زيبا به نظر مي  رسند. بازي در حالت داستاني بصورت مأموريتي دنبال مي  شود و مثل تمام بازي هاي پلاتفورم، پر است از ميني گيم هاي مختلف و متنوع. جالب تر اينكه سبك هر ميني گيم كاملاً منحصربفرد و مجزا است و همين جذابيت بازي را دو چندان كرده است.

Soul of the Samurai 2
سيستم:PS2
سبك: اكشن
015153.jpg
يكي از عنوان هاي جالب و خوب كنسول قديمي   پلي استيشن بازي زيبايي
Soul of the Samurai 2 است. اين بازي نخستين بازي با سبك ترسناك ژاپني است كه تقريباً در اواخر عمر كاري كنسول PS به بازار آمد و متأسفانه همين موضوع باعث شد تا چندان عنوان شناخته شده اي به شمار نيايد.
اين بازي ماجراي يك بيماري عجيب و مرموز است كه انسانهاي منطقه اي از ژاپن باستان را تبديل به زامبي كرده است. يك جنگجوي سامورايي بعد از بازگشت به خانه با عده اي از اين موجودات مواجه مي  شود و درمي يابد كه اين بيماري مرموز چندي است در اطراف شهر چند قرباني بر جاي گذاشته و باعث ناامني مناطق حومه اي شده است. او براي يافتن سر منشأ بيماري، راهي مناطق حومه اي شهر مي  شود تا اينكه ....
بازي سبك بسيار جالبي دارد. اجراي فنون جالب و زيباي شمشير با سبك و سياق سامورايي و فنون مرگبار تك ضرب در بازي به خوبي گنجانده شده است. سبك تصويري بازي مثل سري هاي 1 تا 3 بازي Resident Evil و به صورت عكس به عكس است. اما اجراي فنون چند ضرب و يا فنون كشنده چيزي است كاملاً نو كه در اين بازي به زيبايي طراحي شده اند.

Legend of the Black Buccaneer
سيستم:PS2
سبك: اكشن
015156.jpg
بسياري از اوقات شركت هاي بازي سازي، براي بدست آوردن منفعت بيشتر سعي مي  كنند تاريخ عرضه يكي از بازيها را همزمان با يكي از محصولات قوي و موفق سينمايي عرضه كنند تا بلكه از موفقيت آن كمي هم نصيب محصول خود سازند.
همزماني عرضه بازي Pirates : Legend of the Black Buccaneer با نسخه دوم فيلم دزدان دريايي كارائيب هم همين موضوع را به ذهن مي  رساند. در اين بازي شما در نقش فرانسيس پليد بازي مي  كنيد؛ دريانوردي كه بعد از غرق شدن كشتي اش به جزيره اي ناشناخته مي  رسد. محلي كه مخفيگاه گنج نفرين شده دزدان دريايي است، اما قهرمان ما تنها به فكر ساخت مجدد كشتي و فرار از اين جزيره عجيب و غريب بوده و كاري با گنج ندارد! سبك بازي اكشن – ماجرايي است اما معماها چندان معما نيستند (در حد هل دادن جعبه و زدن كليد صحيح!) گرافيك بازي هم چندان كار جالبي نيست و طراحي سه بعدي كاراكترها و كيفيت بافت هاي محيط چنگي به دل نمي  زند. بازي حتي به لحاظ صداگذاري هم اشكالاتي دارد.

Super Monkey Ball
سيستم:PS2
سبك: اكشن
015135.jpg
يكي از قديمي ترين و سابقه دارترين بازي هاي ويدئويي سري Super Monkey Ball است. اخيراً نسخه اي سه بعدي و نسبتاً جالب از اين سري قديمي براي كنسول PS2 طراحي و روانه بازار شده كه تجربه آن خالي از لطف نيست. در اين بازي شما هدايت تعدادي توپ را برعهده داريد. در اين شماره توپ ها با دريافت آيتم هاي مختلف موجود در صحنه، قابليت هاي جالب و متنوعي كسب مي كنند مثلاً با گرفتن برخي آيتم ها،  توپ بزرگ يا كوچك مي شود و با گرفتن آيتم ديگر قابليت چسبيدن روي سطوح مختلف پيدا مي كند.اين قابليت به خصوص در مراحلي كه زمين سر و ته مي شود كاربرد دارد. اضافه شدن برخي Mini game هاي جديد ديگر از نكات جالب بازي است. در يك ميني گيم شما بايد قلعه بسازيد و با شليك توپ به قلعه هاي حريف، آجرهاي قلعه وي را بدزديد. موسيقي و گرافيك بازي در حد متوسطي قرار دارند اما روند بازي كار نسبتاً جالبي است.

نگاه
رضا عطاران؛
بازي در كتابخانه هدهد
015144.jpg
در يكي دو سال اخير در چنين روزهايي درگير تصويربرداري مجموعه هاي طنزش بود. مجموعه هايي كه در ايام ماه مبارك رمضان روي آنتن مي رفتند. امسال اما عطاران سريالي براي ماه رمضان نمي سازد. او در اين ايام فراغت پيشنهاد بازي در يكي از اپيزودهاي كار تازه مرضيه برومند را پذيرفت. تصويربرداري كتابخانه هدهد مدتي است كه آغاز شده است و عطاران در اين كار با اميرحسين صديق و محمود بصيري همبازي مي شود.
عطاران پس از بازي در هوو پيشنهادهاي سينمايي زيادي هم داشت كه البته حضور در هيچ كدام از آنها را نپذيرفت. گفته مي شود او قصد دارد اين بار به جاي مجموعه طنز، يك فيلم سينمايي را مقابل دوربين ببرد.
آهو خردمند؛
تجربه كار كمدي
015138.jpg
آهو خردمند در فيلم تلويزيوني قاصدك روي شانه مقابل دوربين مي رود. اين تله فيلم كه مضموني كمدي دارد توسط مسعود آب پرور ساخته خواهد شد. خردمند در قاصدك روي شانه با يوسف تيموري و شهرام قائدي همبازي خواهد شد.
احتمالاً بار كمدي اين تله فيلم هم بيشتر برعهده تيموري و قائدي خواهد بود كه در سال هاي اخير در مجموعه هايي با اين حال و هوا حضور يافته اند. از آهو خردمند فيلم ستاره مي شود ساخته فريدون جيراني آماده نمايش است.
لاله اسكندري؛
حضور در سال هاي برف و بنفشه
015147.jpg
در روزهايي كه خواهرش ستاره، با سريال نرگس شهرت مضاعفي را تجربه كرده، قرارداد بازي در مجموعه سال هاي برف و بنفشه را امضا كرد.
سال هاي برف و بنفشه توسط سعيدسلطاني ساخته خواهد شد و اسماعيل عفيفه تهيه آن را بر عهده دارد. اسكندري قرار است در يكي از نقش هاي محوري اين سريال حاضر شود. از ديگر بازيگراني كه تاكنون حضورشان در اين مجموعه قطعي شده مي توان به جهانگير الماسي، سام درخشاني، امير آقايي، رحيم نوروزي، صالح ميرزاآقايي، رضا خندان، اسماعيل شنگله و مهدي فقيه اشاره كرد.
فيلمنامه سال هاي برف و بنفشه توسط رضاجولايي نوشته شده و ماجراهايش در دهه چهل مي گذرد. اين سريال در شبكه سه توليد خواهد شد. لاله اسكندري در حالي در سال هاي برف و بنفشه حضور خواهد يافت كه گفته مي شد او قصد دارد در يك فيلم سينمايي ايفاي نقش كند. اسكندري فيلم آفتاب بر همگان يكسان مي  تابد را آماده نمايش دارد.
لاله اسكندري همچنين سال گذشته در فيلم گرداب ساخته حسن هدايت ايفاي نقش كرد كه هنوز سرنوشت مبهمي براي اكران عمومي دارد. اين فيلم نگاهي به زندگي و آثار صادق هدايت دارد.
اسكندري از جمله بازيگراني است كه در كنار حضور پر رنگش در تلويزيون، معمولا سالي 2 فيلم سينمايي هم در كارنامه خود ثبت مي كند.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |