دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۲۵ - Nov 6, 2006
نتايج يك طرح مطالعاتي درباره ظرفيت توريستي پايتخت
تهرانگردي مدعي دارد، متولي ندارد
اسدالله افلاكي
برخلاف آنچه معمولاً تصور مي شود عامل مهم عدم گذران مناسب اوقات فراغت توسط ميليون ها شهروند تهراني، كمبود امكانات و فضاهاي تفريحي و فرهنگي نيست، بلكه نبود سياست جامعي براي بهره برداري از اين گونه امكانات است.
به گزارش خبرنگار ما يافته هاي پژوهش انجام شده با عنوان امكان سنجي و ظرفيت سازي براي توسعه سرمايه گذاري هاي توريستي در تهران نشان مي دهد كه شمار بازديدكنندگان از 30موزه مستقر در شهر تهران كمتر از 5درصد تعداد مورد انتظار است و اين شمار حتي براي مراكز فرهنگي كه بعضاً به مضاعف سازي جاذبه هاي خود با امكانات رفاهي و تفريحي روي آورده اند (مجموعه هاي سعدآباد و نياوران) به 20درصد هم نمي رسد. (بديهي است كه در اين پژوهش تورهاي رايگان، دانش آموزي و... منظور نشده اند.) در اين پژوهش اشاره شده است كه از روزانه 42 ميليون ساعت اوقات فراغت احتساب براي شهروندان تهراني كمتر از 8درصد آن هم اكنون به عنوان زمينه اي براي سرمايه گذاري هاي اقتصادي و گردشگري قابل بررسي است (يعني اينكه در حوزه سرمايه گذاري هاي تفريحي، ورزشي و فرهنگي و موارد مشابه انجام مي شود) و مابقي آن يا هدر مي رود، يا اساساً در حوزه هاي غيرفراغتي (اشتغال و...) انجام مي شود و يا در شاخه هايي از اوقات فراغت سپري مي شود كه از نظر صنعتي دستيابي و تسلط برآن دشوار و در موارد قابل توجهي ناممكن است.
پژوهش انجام شده توسط مركز ارتباطات بين الملل جهانگردي  گابين آسيا همچنين حكايت از آن دارد كه غيرصنعتي ترين روش هاي گذران اوقات فراغت در تهران در گروه سني زير 29سال، انجام شده و گروه سني ميانه (29 تا 45) از كمترين نسبت ساعات فراغت به ديگر ساعات زندگي روزمره برخوردار بوده و جالب است كه در حالي كه سن بازنشستگي در همه جهان، ايام گذران اوقات فراغت به حساب مي آيد (افزايش نسبت لحظات فراغت به ديگر اشتغالات روزمره) در تهران اين گونه نيست و اين نسبت حتماً در گروه سني بالاتر از 55 نيز چندان قابل توجه نيست.غفارپور، مديرعامل مركز فوق الذكر با اشاره به نتايج ارائه شده از سوي مشاوران اين مركز مي گويد: هدر رفت روزانه نزديك به 40 ميليون ساعت اوقات فراغت در تهران، گذشته از پيامدهاي سنگين و ناگوار اجتماعي و فرهنگي به منزله از دست رفتن يك فرصت بزرگ اقتصادي براي كشوري است كه مي توان گفت به شدت با بحران اقتصادي روبه رو است.
غفارپور اضافه مي كند كه رشد طبقه متوسط، زمينه لازم براي توسعه سرمايه گذاري ها در توريسم انبوه شهري را طي يك دهه گذشته فراهم كرده است اما متأسفانه در اين زمينه هيچ سياست متمركز و مدوني از سوي سازمان هاي مسئول پيگيري نمي شود و موارد اعلام شده از سوي سازمان مسئول مرتبط اغلب جنبه وعده و شعار داشته و بعضاً غير كارشناسي و فاقد پشتوانه اجرايي بوده است. وي اشاره مي كند كه در كنار حجم عظيم نياز روزانه هفت ميليون شهروند به گذران اوقات فراغت، تهران داراي امكانات بالقوه قابل توجهي همچون جاذبه هاي اكوتوريستي و چشم اندازهاي طبيعي بوده و مي توان حتي گفت حجم سرمايه گذاري هاي انسان ساخت به ويژه با توجه به فعاليت هاي شهرداري تهران در اين زمينه بسيار قابل اتكا است، اما متأسفانه صنعتي نبودن توريسم در ايران موجب شده هم سرمايه هاي موجود راكد بمانند و هم بحث نحوه گذران اوقات فراغت در تهران به يك بحران فراگير و لاينحل اجتماعي تبديل شود و قطعاً اگر نهادهاي مسئول در اين باره سرمايه گذاري هاي لازم را انجام ندهند، در سال هاي آينده شاهد بروز جنبه هاي ناگوارتري از اين بحران فراگير خواهيم بود.
صنعت بي بنياد
دكتر محمدي از كارشناساني كه در تدوين طرح پيش گفته همكاري داشته است، منفعل بودن نهاد متولي گردشگري را مهم ترين عامل عدم توسعه تهرانگردي مي داند. او در اين باره مي گويد: بايد توجه داشت كه وظيفه نهادي مثل شهرداري توسعه زير ساخت ها است كه مي توان گفت به صورت نسبي در اين باره فعاليت هاي قابل توجهي انجام شده است. نهادهايي همچون وزارت كشور، وزارت راه و ترابري، وزارت امور خارجه (براي جلب گردشگران خارجي) مسئوليت تسهيل مقررات اداري را به عهده دارند، كه در اين باره نيز مي توان مدعي بود شرايط نسبت به سال هاي گذشته خيلي بهبود پيدا كرده است. كار فرهنگ سازي نيز به عهده نهادهايي همچون وزارت آموزش و پرورش و صدا و سيما است، كه اگر چه فعاليت چشمگيري انجام نشده، اما به نسبت گذشته فعال تر بوده اند، تنها جايي كه بيشترين انتظار از آن مي رفته سازمان ميراث فرهنگي است اما اين سازمان مي كوشد شرايط سياسي منطقه را دليل ركود فاحش صنعت ايرانگردي بيان كند، در حالي كه دو يا سه سال شرايط سياسي منطقه خاورميانه حتي بحراني تر از حالا بود، اما همان زمان وضعيت و چشم انداز ايرانگردي بسيار بهتر بود. وي اشاره مي كند به رغم آنكه توريسم انبوه شهري ارتباطي با جنگ عراق ندارد، اما در همين زمينه نيز هيچ كاري انجام نشده است؟ وي از عدم توسعه توريسم انبوه شهري به عنوان بحران دوسويه نام مي برد و اضافه مي كند: عدم توسعه اين صنعت از سويي صدها فرصت عظيم سرمايه گذاري و ده ها هزار فرصت شغلي را در كشوري كه با بحران اشتغال روبه رو است هدر مي دهد و از سوي ديگر موجب مي شود جامعه و به ويژه قشر جوان براي گذران اوقات فراغت به روش هاي نابهنجار و بحران آفرين روي بياورند.

چشم انداز
000060.jpg
تهران صدها جاذبه اكو تو ر يستي غيرفعال، ده ها جاذبه فرهنگي متروك و روزانه ميليون ها ساعت- نفر اوقات فراغت دارد، اما به جاي برنامه ريزي علمي- فني و متمركز براي تبديل اين پديده به يك حوزه اقتصادي پويا و زاينده، سازمان متولي ترجيح مي دهد حرف هاي مديريت هاي قبلي را تكرار كند.
به تازگي طرحي را اجرا كردند موسوم به تورهاي رايگان (و نوع تعديل شده آن بدون چندان استقبالي از سوي شهروندان با عنوان طرح تورهاي ارزان در حال اجرا است) و انگار نه انگار كه اين يك صنعت و اقتصاد است كه در جهان نخستين كارفرماي بزرگ به شمار مي رود و در هيچ كجا اين صنعت با صدقه و سوبسيدهاي غيرمنطقي رشد نكرده است.

تعيين حريم محوطه تاريخي دره شهر
000063.jpg
ميراث فرهنگي : به منظور جلوگيري از ساخت و سازهاي غيرمجاز در محوطه شهر تاريخي دره شهر (سيمره)، حريم اين شهر تاريخي با تصويب معاونت حفظ و احياي آثار تاريخي- فرهنگي تعيين شد. بهزاد فرياديان سرپرست پايگاه شهر تاريخي دره شهر ضمن بيان اين مطلب گفت: با تعيين حريم سيمره كارشناسان ما اقدام به شناسايي مدعيان و مالكان زمين هاي كشاورزي در محدوده عرصه و حريم درجه يك مي كنند تا زمينه اقدامات بعدي جهت خريد، تملك و پاكسازي عناصر زائد و دخل و تصرف غير قانوني فراهم شود.

عجايب ايران
جنگل هاي هيركاني
000057.jpg
آرش نورآقايي:حق اين بود كه فيلم پارك ژوراسيك را در ايران و در واقع ميان جنگل هاي هيركاني فيلمبرداري مي كردند. جنگل هاي حيرت انگيز هيركاني از دوران ژوراسيك به جاي مانده اند و از منحصر به فردترين انواع جنگل ها در دنيا هستند كه همچون نوار سبزي بر شيب هاي شمالي جبال البرز قرار گرفته و سواحل جنوبي درياي خزر را مي پوشانند. اين ناحيه از حوالي آستارا در شمال غرب تا حوالي گرگان در شرق ايران ادامه مي يابد. جنگل هاي هيركاني شمال كه از وراي قرن ها و گذشت دوران هاي تاريخي به ما به ارث رسيده است ميراث شاياني از بطن دلربايي هاي افسونگر ايران زمين است. جنگل خزري هيركاني با قدمت بسيار دير پا يكي از ارزشمندترين جنگل هاي جهان است. اين در حالي است كه جنگل هاي اروپا به گفته كارشناسان 11000 سال قدمت دارد. گياهان و درختان اين جنگل جد و نياي جنگل هاي اروپايي محسوب مي شوند. يعني اگر كسي بخواهد بر روي تاريخچه جنگل هاي اروپايي تحقيق كند، ابتدا بايد به اين منطقه بيايد. جالب است بدانيم كه اين نوع جنگل را هيچ جاي دنيا نمي توان يافت مگر در قسمت هاي كوچكي از جمهوري آذربايجان. به طور كلي جنگل هاي شمال ايران داراي 80 گونه درختي، 50 گونه درختچه اي و صدها گونه علفي يك ساله و چند ساله هستند.

نگاه دوم
وزارت نيرو
مانع جهاني شدن توس
000054.jpg
گروه شهري- شهر توس، مدفن حكيم ابوالقاسم فردوسي بزرگترين شاعر حماسه سراي ايراني كه از جمله دلايل ماندگاري زبان فارسي مديون سي سال رنج او در به نظم كشيدن شاهنامه است، به دليل اهمال وزارت نيرو از ثبت در فهرست ميراث جهاني محروم شد.
در حالي كه كارشناسان ميراث فرهنگي، دكل هاي شركت برق در حريم آسماني آرامگاه فردوسي را مانعي براي ثبت اين اثر تاريخي در فهرست ميراث جهاني ذكر مي كنند و سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري ضمن هشدار در اين خصوص در انتظار پاسخ وزارت نيرو به نامه اين سازمان مبتني بر توقف ساخت دكل برق و رفع مشكل جهاني شدن آرامگاه فردوسي به سر مي برد وزارت نيرو بي توجه به هشدارهاي مسئولان ميراث فرهنگي و ساير كارشناسان، ساخت دكل برق را به پايان رساند و نشان داد كه عنايتي به ميراث فرهنگي ندارد.
سياوش صابري ، كارشناس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي در اين مورد به ميراث خبر گفت: آقاي مهندس مشايي، رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري براي رفع مشكل حريم آرامگاه فردوسي با وزارت نيرو مكاتبه كرده بود و ما منتظر پاسخ اين نامه بوديم اما پيش از هر اقدامي ساخت دكل برق به پايان رسيد و شانس جهاني شدن توس را به صفر رساند.
وي گفت: وزير نيرو هنوز پاسخي مكتوب به نامه  سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نداده است. اما كارشناسان اعتقاد دارند با ساخت اين دكل مسئله جهاني شدن توس منتفي است. ساخت اين دكل توس را در شرايط ميراث در خطر قرار مي دهد و با توجه به اينكه هر كشور هر سال مي تواند تنها يك اثر را در فهرست آثار جهاني ثبت كند نمي توان ريسك كرد و يك اثر در خطر را براي ثبت به ميراث جهاني معرفي كرد، بنابراين شانس ثبت جهاني فردوسي از دست رفته است.
با آغاز اجراي عمليات احداث خط انتقال نيروي 400 كيلو وات مشهد- سرخس، منظر تاريخي_ فرهنگي تابران توس و بناي منحصر به فرد آرامگاه حكيم ابوالقاسم فردوسي، در معرض آسيب قرار گرفت. اين طرح را سازمان توسعه برق ايران اجرا مي كند و مسير آن از محل بستر نيروگاه توس آغاز مي شود و پس از قطع جاده آسفالت مشهد قوچان، از شمال مجموعه تاريخي فرهنگي آرامگاه فردوسي تا حوالي روستاي ميامي و جنس آباد در سرخس ادامه مي يابد.
گفتني است، مهدي اخوان ثالث، شاعر بلند پايه نوپرداز معاصر نيز كه آثار جاوداني چون از اين اوستا، آخر شاهنامه و ارغنون را از خود به جاي گذاشته در جوار آرامگاه فردوسي به خاك سپرده شده است.

زادبوم
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
دانش
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   دانش   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |