تاريخ ماده
ماند
نيكش رسم كه آن تن خرم
جاوداني مرگ ، پس
مسيح كلام دگرگونيهاي
تاريخ ماده
آرام استاداحمد سعيد فقيد براي يادبودي
رفت احمدآرام عزيزان ، اي رفيقان ، اي
رفت نيكونام پرآثار استاد نكو آن
آرامخوي و خصلت ستوده نام ، احمدش
رفت عام و خاص خلق حبيب و علم خادم
دويست افزون آثارش پرثمر ، عمرش بود
رفت ايام اين در او بينظير يا كم آنكه
دل نيك پارسايي و بود خرسند عالمي
رفت فرجام در خير با شرف ، با عمري زيست
كرد علم وقف زآغاز را خويش روزگار
رفت سرانجام به تا ره اين در گويا همچنان
سال هفتاد بپا ، دانش ، خمخانه در بر
رفت جام آن از نوشانده جرعهها را تشنگان
مقال و تحقيق و تاليف ترجمه ، اوستاد
رفت الهام منبع معلم ، چون را مبتدي
موهبت فضيلت اما مكتسب ، بودش فضل
رفت انعام رببي از نعمتي خويش حسن
ريا و روي و خدعه از دور به مردي دل پاك
رفت اوهام از فارغ و يكتاپرست مخلصي
خفت خاك اين در گشت ، فاني كه ناسوتش جسم
رفت بام آن بر ماند ، باقي كه لاهوتش جان
ذيجلال ذات ستايشگوي چون عمري بود
رفت بياكرام يكتاي رحمت جوار در
سخن اين گفتپرويز را دوستي يادبود
رفت تام قرن نيم از بيش دوست بودش آنكه
نژند و زار چنين گيتي در مانده !من بر واي
رفت پدرام چنان مينوكان به او ، بر خوشا اي
گرگوييبرفت جايرفت ، به تاريخش ، بهر
رفت آرام احمد داريد ياد نديمان اي
اتابكي پرويز استاد سروده
ماند نيكش رسم كه آن تن خرم
جاوداني مرگ ، پس
دكتر با همراه -ايشان بزرگداشت جلسه در آرام استاد
الهيقمشهاي دكترحسين و فولادوند عزتالله
(12811377) احمدآرام استاد يادواره
همايونپور هرمز دكتر
عالم شيفتگان و مفاخر از يكي ايران آرام ، احمد مرگ با
طريق از بيگمان ، او ، .داد دست از خودرا كتاب و كتابت
به -هيئت علم در كتابي -آنها اولين تاليف كه كتابهايش ،
پيش چندماه همين آخرينش و برميگردد شمسي كنوني قرن اوايل
نامي ايران كتابخوانان از نسل چندين براي شد ، منتشر
ندارد معرفي به نيازي و آشناست
اصلي زمينه دو به را آرام استاد خدمات آنكه ، اجمال به
وزارت در او خدمت از اينجا در.كرد تقسيم ميتوان
خود كه ميگذريم در (كنوني پرورش و آموزش وزارت)فرهنگ
.نداشت آن بازگويي به چنداني تمايل هم استاد
در را معلمي كار استادآرام ، .بود معلمي او ، كار اول زمينه
و كرد آغاز بود دبيرستان چهارم كلاس محصل كه زماني از واقع
به تهران ، مجددا و شيراز ، اصفهان ، تهران ، در خدمت از پس
كتابهاي استاد دوران ، آن درگرديد نايل بازنشستگي افتخار
رياضي و شيمي ، فيزيك ، هيئت ، زمينههاي در متعددي درسي
با كه بود درسي كتابهاي نخستين از واقع در كه كرد تدوين
.ميشد نوشته ايران در امروزي روش
ايشان قبلي كار دنباله معنايي به كه استاد ، كار دوم زمينه
معناي به احمدآرام ، .بود ترجمه و ميشد ، نوشتن محسوب
ايران در ترجمه هنر و فن به كه بود كساني از كلمه ، واقعي
نزديك زماني ايشان ، در.داد را آن مناسب ارزش و مقام و شان
بسياري كه كرد ترجمه و نوشت كتاب حدود 200 سال ، هفتاد به
علمي اكتشاف منطق علم ، تاريخ خدا ، وجود اثبات چون آنها از
فرهيختگان از بسياري افكار و روح بر كه است آثاري از
نخستين از آرام ، استاداست كرده بسيار تاثير ايراني
چه ارزش با مجموعه از كتابهايي ترجمه به كه بود كساني
علوم گسترش و بسط به طريق اين از و گماشت همت ميدانم؟
عربي ، زبان سه بر ايشان.كرد كمك ايران جامعه در جديد
فارسي به زبان سه هر از و داشت تسلط فرانسه و انگليسي ،
در و بود سوريه در نيز مدتي آرام ، استاد.ميكرد ترجمه
.داشت اشتغال فارسي زبان معلمي به آنجا
با او همكاري حاصل كه آرام ، استاد كارهاي مهمترين از
سازمان يعني)آن اخلاف و (سابق) فرانكلين انتشارات موسسه
علمي انتشارات شركت و گذشته اسلامي انقلاب آموزش و انتشارات
تدوين در مشاركت ميشد ، محسوب (كنوني فرهنگي و
تمدن گاهواره زمين ، مشرق ترجمه نيز و فارسي دايرهالمعارف
تمدن تاريخ ماندگار و عظيم مجموعه از جلد نخستين يعني
سال خوشبختانه آن سوم جلد كه فارسي ، دايرهالمعارف.است
منتشر اميركبير انتشارات همت به تاخير مدتها از پس گذشته
روش با كه است فارسي زبان به دايرهالمعارف نخستين شد ،
جهان بزرگ دايرهالمعارفهاي با جهت هر از كه امروزين ، علمي
.است شده تدوين است ، مقايسه قابل
نيز انتشار شركت و سروش انتشارات با آرام احمد استاد
ناشر دو اين سوي از ايشان از چندي وكتابهاي داشت همكاري
.است شده منتشر
تحت هميشه بودند ، محشور آرام استاد با نزديك از كه كساني
ملايمت و صبر.داشتند قرار ايشان مهرباني و تواضع تاثير
و خشم شاهد كه است كسي كمتر و است زدني مثال ايشان
.باشد بوده ايشان عصبانيت
-جديد علم به خصوص به و -علم به ايشان اعتقاد علاوه ، به
به كه است ايماني بالاتر ، همه از و.شاخصبود و بارز هميشه
قرآن از كه ميكرد سعي هميشه خودش قول به.داشت قرآن خداو
.كند پيروي
علمي جامعه براي ناشدني جبران ضايعهاي آرام احمد گذشت در
از برايش و ميگوييم تسليت همه به.ايراناست فرهنگي و
.داريم مسئلت والا مقام و آمرزش بزرگ ، پروردگار درگاه
احمدآرام استاد اوليه كتابشناسي
كه متعددي كتابهاي بركت به آرام استاد اخير ، دهه چند در
شايد.درآمد ايران پرآوازه مترجمان درشمار كرد ، ترجمه
كهنسال خادم اين دريابند كه باشد نظر جالب خوانندگان براي
نسبتا گذشتههاي در را خود خدمات بوم ، و مرز اين فرهنگ
:كرد شروع كتابهايي چه با و ترتيب چه به دور
شيمي و فيزيك تجربيات) سنگي ، 1302 چاپ نو ، سال هديه1
تحرير اميراتابك مدرسه در خود برايشاگردان را آنها كه
(.است كرده
.سنگي ، 1303 چاپ هندسي ، نقشه.2
.سنگي ، 1303 چاپ آسان ، نقشه.3
.بعد به جلد ، 1304 در 10 شيمي ، و فيزيك دوره.4
ايران در درسي كتابهاي مولفان نخستين از يكي آرام استاد
آن در آرام نصيري ، شيميفصيحي ، و فيزيك دوره و است ،
:جمله آن از ;داشت بسزا شهرتي زمانها
ص ، 1407 علمي ، 147 طهران ، شيمي ، .5
.1316-مطبوعات ، 1305 شركت طهران ، فيزيك ، دوره.6
.ص ، 1312 سنگي ، 356 چاپ شيراز ، متوسطه ، ششم فيزيك7
.طهران ، 1308 الصحه ، حفظ اصول.8
آقاي محترم مهمانان ورود موقع احمدآرام آقاي لايحه.9
.شيراز ، 1311 شيراز ، به دينشاهايراني آقاي و تاكور
.(فرانسه از ترجمه)طهران ، 1312 هيئت مورو ، كتاب آبه.10
.ص ، 1312 طهران ، 109 جغرافيا ، كليات.11
.ص 27 نامه ، ازآرام نقل
آرامنامه
سويانجمن از سال 1361 در كه است مجموعهاي آرامنامه
مهدي دكتر آقاي اهتمام به فارسي وادبيات زبان استادان
آمده كتاب در شعر و خاطره و مقاله سي حدود.شد منتشر محقق
و خاطرات اول ، دربخشاست شده تقسيم بخش دو به كتاب اين و
شامل دوم بخش.است آمده احمدآرام استاد از وگوهايي گفت
.فارسي ادبيات و اسلامي فرهنگ باب تحقيقيدر است مقالاتي
مرحوم.است شده احمدآرامتقديم استاد به مقالات اين كليه
:ميگويد چنين جمله از خود گفتوگوي در آرام
كه وقتي.شدهام متولد قمري سال 1321 غدير عيد روز در من
حسابي و درست حسابمان هميشه ، مثل شناسنامهميدادند ،
درست البته كه نوشتند مرا 1281شمسي تولد تاريخ.نبود
پدرم ، .شمسياست هجري نوروز 1283 ايام درست ، حساب:نيست
از مشروطهخواهان ، ولي از و بود تاجر فروش ، شال غلامحسين حاج
بس از يعني.نرسيد مشروطهاش به كه مشروطهخواهاني گونه آن
.افتاد ورشكستگي به آخر كرد ، فعاليت مشروطه براي
داشت زن ديگر ، دو طرف از.داشتيم سختي زندگي ما بنابراين ،
:ميگويند گفتوگو همان از ديگر درجاييبچه شش پنج با
چون.كرديم تاليف شيمي و فيزيك كتاب رفقا از تن چند و من
چه به.بود نويسي جزوه همه بود چه هر و نبود كتاب هيچ
را ما كتابهاي كه كتابفروشيهاخواستيم از التماس با زحمتي
.سنگي چاپكنند چاپ
از بكشيم؟ راچگونه شكلها حالا.ميكردند چاپ نسخه مثلا 700
بودو نويس روزنامه كه هم ، مسعود محمد..خواهشكنيم؟ كسي
معلم شد بعد.ميزد قلم چاپخانه توي نوشت ، را كتابها آن
اينجا به زمانما كه خوشحالم چقدر حالا و...ابتدايي مدرسه
...است رسيده
(و 19 ص 18 نامه ، ازآرام نقل)
اخلاق و دين و آرام احمد
را چه هر معمولا مردم.شده نوشته چيزها خيلي كتابها در..
به كه ميكنم شكر را خدا من ولي.بيابندميپذيرند كتاب در
و ، است قرآن دين براي مقياسم من.داده انتقاد نيروي من
.كنم نمي قبول را آن نسازد ، قرآن با چه هر بنابراين ،
كيمياي كتاب كه بود يا 1319 ، سال 1318 يعني پيش ، سالها
.كرد اثر خيلي من در كتاب آنكردم چاپ را غزالي سعادت
بگويد ، ميخواهد چه هر كس هر حالا او ، مثل مردي اينكه براي
ميآمد ، مصر از كه كتابهايي بعد و.است فهميده خوب را دين
من در شد ، شهيد كه سيدقطب ، القرآن فيظلال تفسير جمله از
نه و دارد افراطي شيعه روح نه او زيرا.داشت بسزا تاثير
سايه در كهمن است نوشته مقدمه در و افراطي ، سني روح
در اينها بلي...نوشتم شد دستگيرم وآنچه كردم زندگي قرآن
سعي يعني نميگويم ، دروغ اينكه ديگر.است شده موثر من
كسي غيبت مگر نميكنم ، ميتوانم تا هم غيبت ;نگويم كه ميكنم
كردن روشن براي هم آن باشد ، واجب غيبتكردنش كه را
نخورم ميكنم سعي هم حرام مال و نميخورم را مردم مال.مردم
دين اصل توحيد ;باشم موحد كه ميكنم سعي.همينهاست هم ودين
موثر را چيزي هيچ خدا از غير آدم يعني توحيد.است اسلام
...نداند
(ص 20 نامه ، آرام از نقل)
مسيح كلام دگرگونيهاي
(2) مدرن جهان در الهيات
را مدرن درجهان ديني بيداري رانر ، كارل
.دفاعميكرد امكان اين از و امكانپذيرميدانست
در مدرن جريانات برخي قبلپيرامون شماره در:جستارگشايي
الهيات و آنان اتباع و بارت بولتمان ، آراء نظير الهيات ،
.شد بحث رومي كاتوليك
ارجمند خوانندگان نظر به بحث همين دنباله شماره اين در
.ميرسد
معارف سرويس
و كتابهايبصيرت در آثارشخصوصا در لونرگان برنارد
و فضا چه در امروزه مدرن ، متكلم كه داد شرح كلام روش
چه كارها اين ومسئولانه بپردازد كار به بايد موقعيتي
بايد مدرن متكلم نظراو بهداشت خواهد بر در پيامدهايعقلي
اعصار از را ما عصر نمايدكه كسب انتقادياي و بصيرتتاريخي
رهيافتهاي آفت از كه آن براي و ميكند جدا كلاسيكايمان
ايده و باوران تجربه كه واقعيت به ويكسويه يكجانبه
دستاوردهاي بايد كند ، پرهيز شدهاند ، دچار آن آليستهابه
نظر ازكند تلفيق را دين و فلسفه علم ، متعارف ، عقل
به نسبت انتقادي آگاهي كسب با تنها انسان ديد افق لونرگان
فزايندهگسترش و جامع نحوي به ديني اخلاقيو علمي ، واقعيتهاي
.مييابد
ذهن كه شدند عقيدهمند ازفلاسفه بسياري كانت ، زمان از
جهان از و است شخصي ومقولات مفاهيم درگير صرفا انسان
تصور اين بر نوشدارويي لونرگان نوشتههاي.است بريده واقعي
كه داد نشان وضوح به او.كرد تعديل را وضعيت اين و بود
تكويني واقعيات ذهن.نيست واقعيت كردن تار و تيره ذهن كار
از تا ميسازد توانا را ما عكس به بلكه نميگيرد ناديده را
آگاهي نوعي الهي و متافيزيكي اخلاقي ، فيزيكي ، واقعيات
تا تنها الهي واقعيت از آگاهي البته) آوريم بهدست متشخص
قرار ذهن شناخت دسترس در را خود خداوند كه است مقدور جايي
(.ميدهد
امكانپذير را مدرن جهان در ديني بيداري رانر ، كارل
در او كه روشي.ميكرد دفاع امكان اين از و ميدانست
از حد از بيش رانرقدري كه ميدهد نشان برگزيد دفاعياتخود
معتقد كانت كه همانطور- او اعتقاد به.است متاثربوده كانت
را بشري دانش شروطبنيادين كه است انساني ذهن اين -بود
.ميكند تحميل آن بر را شروط اين حتي و ميكند تعيين
تجربهما كه دهد نشان اعتقادميخواست همين اساس بر او
.استواراست بنياديني پيشفرضهاي چه بر وجود ذهنيت از
نسبت او گشودگي و انسان مناستعلايي به را خود توجه رانر
مفاهيم قالب در گشودگي اين.كرد معطوف همنوعانش و جهان به
راز و نامتناهي واستعلاي نيست توصيف قابل گرايانه طبيعت
بنيادين ديد افق و پيشينه كه است متجلي آن در وجودي مطلق
اين.ميسازد را الافرادي بين و فردي وجود از ما تجربه
ماخذ ميتوانست آن براساس كه داد او به فلسفي مبنايي تحليل
تلاش نتيجه بهعنوانكند تحليل را خداوند سخن منشاء و
وجود از را انسان تجربه از وجوهي مستقيم شيوهاي به ميكنم
است قاصر آن توصيف از راستي به مدرن علم كه دهم نشان خودش
واقعيت نشانه عنوان به درستي به بايد كه مشخصههايي نيز و
.شود گرفته نظر در خداوند
از (رومي كليساي خوان متكلممخالف) كونگ هانس دفاع
گفت بتوان شايد و همعصري ، و بود فهم عامه هم مسيحيت
اثر دو در او.نگرفت پي او از بهتر را امر اين كس هيچ
حساسيت با دارد؟ وجود خدا وآيا بودن مسيحي باب بزرگدر
كه هنگامي.رفت مدرن الحاد معارضهجوئيهاي جنگ به زيادي
ماركس ، باخ ، فوير نام با را خداباوري و دين از انتقاد
بيكفايتي و دلايل بطلان او بود خورده گره نيچه و فرويد
به و داد نشان را تجربه وجوه تمامي بيان در آنان جهانبيني
.برگرداند را ورق ترتيب اين
پويشي الهيات
تفسير براي بديل دربارهانتخابهاي فشرده پژوهش اين در
امريكا در زماني كه مكتبيميرسيم به دين از بيانگرا
اين سببميشد ناميده الهياتپويشي و بود رايج بسيار
را واقعيت پوياي تحليل مكتبمذكور كه است آن نامگذاري
رجحان حسببودن بر آن ايستادي تحليل بر برحسبشدن
در مدرنيته فضايفلسفي در مكتب اين كه ميشد تصور.داد
نظام يك پايه بر بهطوركامل زيرا گيرد قرار نامساعد وضعيتي
شدهبود بنا وايتهد نورث الفرد نظام ;يعني خاص متافيزيكي
بلكه نگرفت ، قرار وضعيتنامساعدي در پويشي تفكر اما
تجربهگرايي.رشدكرد متافيزيكي مكتب يك بهعنوان
فلسفه در ضدمتافيزيكي فضايي و تحليلي بريتانيايي ، سنتي
بايد را آن در تفكرپويشي رشد كه سنتي و فضا بود ، ساخته
و مدرن وايتهد ، متافيزيكي فلسفه.دانست يكاستثناء كاملا
ما بيروني و دروني دانش كل ميكوشيد كه بود علم بر مبتني
ادا اندازه همان را انسان خلاقيت و تجربه وحق بخشد وحدت را
به مكتب اين.را سازندهاش اجزاء و طبيعت مشاهده حق كه كند
نشان و رفت تحصيلي و تحويلي اصالت علم نقايص با مقابله
ما تجربههاي كليه كه ندارند را آن صلاحيت علوم اين كه داد
.كنند تفسير را (خودمان از ما تجربه جمله از) جهان از
پيوند طريق از كه بود قوي و بديل متافيزيكي پويشي ، الهيات
ميان اتحاد نوعي عقل ، و خودآگاهي با انرژي يا ماده دادن
به متافيزيك اين دامنه.آورد پديد ذهني و عيني امور
بايد وايتهد فلسفه در كه چرا ميشود محدود طبيعي الهيات
همه پس در خود رساندن فعليت به عامل عنوان به را خداوند
.گرفت نظر در فرايندها
و هارتشون چارلز بويژه ازمتكلمان جمعي را وايتهد فلسفه
شوبرت و گريفين ديويد پيتنجر ، نورمن كوب ، جان ;پيروانش
تفكر از جالبي تلفيق اوگدن شوبرت.گرفتهاند پي اوگدن
نميتوان مختصر اين دركرد ارائه اگزيستانسياليسم و پويشي
كه نيست هم نيازي و كرد بررسي را مولفان اين نوشتههاي
بنوبه كه كنيم بررسي را فلسفي كلام به قايل متالهان مشكلات
پويشي متافيزيك عام مقولات در را خدا مفهوم ميخواستند خود
اين آثار در عقلي الهيات ماست ، نظر مورد آنچهبگنجانند
واقعيت دانستن مسلم با تنها ايشان نظر به.است نويسندگان
ادا را وعقلانيت تجربه علمي ، دانش حق تواما ميتوان خداوند
اين به.داشتند مشتركي درك وايتهد و آنان باب اين در.كرد
تبع به مسيحي طبيعي كتابشالهيات در كوب جان ترتيب
ارائه انسان و طبيعت غيرثنوياز تصويري وايتهد
آشكار و عيان نظم پس در را نظم الهي اصل كه تصويري.كرد
كتاب در اواگدن شوبرت همچنين.مينشاند كيهاني فرايندهاي
به دهي ارزش معنابخشيو براي كه نشان واقعيتخداوند
.انگاشت مسلم را غايي بايدمبنايي زندگي
ويث هبلت برايان:نوشته
مرديها سيدمرتضي دكتر:مترجم
|