رفت؟ خواهند پيش كجا تا
هاشمي آيتالله به مجلس نماينده يك پيش روز دو جسارت
اخير جمعه نماز در ايشان بيانات به واكنش در رفسنجاني
كارگزاران حرمت و افراد آبروي حفظ ضرورت بر مبني تهران
اين به اخير روز چند حملات اوج نقطه مثابه به نظام ، اجرايي
در چنداولين و ويژگي چند واجد اسلامي ، انقلاب محكم ستون
اين اظهارات نه و شخصيت نه البته ، .است انقلاب تاريخ
دادهظرف بروز سخيف حركات و سوابق مجهولالقدربا نماينده
نيست اهميتي و ارزش حائزآنچنان خود خودي به اخير ، ماههاي
باشد ، روزنامهكثيرالانتشار يك در آنهم پاسخگويي كهشايسته
مفاهيم آنكه جز معمولا اظهاراتشان ، و افراد اينگونه زيرا
نيز و بينش و دانش اندكي با را بزرگ بس موضوعاتي و
بكشند ، ابتذال و بهسخافت خود كوتهبينانه فكري اعوجاجات
پاسخ پايهبهترين همين بر و ندارند برايعرضهكردن هنري
اين ميرسد نظر به كه آنجا از استاما ، خاموشي آنان به
پيامدها با جديتر و حركتبزرگتر يك چهارچوب در اظهارات
ميگيرند ، صورت وانقلاب كشور آينده براي خطرناك بس ابعادي و
سياسي گروههاي برخي جديد جنبههايتاكتيك برخي به اشاره
و افشايتاكتيك ترتيب ، اين به.مينمايد الزامي و سودمند
منظور به ايران شرافتمند و نجيب مردم براي يادشده سناريوي
عيار تمام ضرورت يك بعدي ، جبرانناپذير زيانهاي از جلوگيري
.است حركت اين نقد
اخير روز چند وجسارتهاي حملات از نمادين و مهم جنبه يك
مانند تريبونهايي طريق از رفسنجاني هاشمي بهآيتالله
پس احتمالا كه است آن ومجامع ، روزنامهها برخي و مجلس
اين به حملهاي آنان ، سوي از و منافقين و بنيصدر ازفتنه
هرگز اسلامي ، انقلاب ارزشمند ذخيره و بهعزيزرهبري شدت
دولتهاشمي تحميلي ، جنگ از پس ظرفسالهاي.است نداشته سابقه
طعنه و وحمله انتقاد رقيبانمورد و دوستان سوي از همواره
از برخي به مشفقانهكه انتقادهاي از جدا اما.داشت قرار
دولت اجتماعي گيري جهت و اقتصادي اجراييسياستهاي جنبههاي
نيز هاشمي به تضعيفكننده و حملاتسياسي حتي داشت ، اشاره
چنين بويي و رنگ آنها ، غيرمنصفانهبودناغلب وجود با
توحيد سوره قرائت مثلا نداشتكه خورده وزخم كينتوزانه
جمعه نماز بهامامت رهبري و (ره)راحل امام توسطمنصوب
نظردانش از مجهولالهويه فردي سوي آنهماز - را تهران
.دهد قرار متجاسرانه ترديد سئوالو مورد - عمومي و فقهي
از وزخمخوردگي كينهجويي ژرفاي نشاندهنده گرچه اين ،
مقاممشاور در رفسنجاني هاشمي ومشفقانه دلسوزانه مواضع
معاندان قدم ثبات اما است ، ودولت رهبري معظم مقام عالي
انتقام به صرفا هركسرا و هرچيز لكهداركردن در رقيبان و
جهت ، ازاينميدهد نشان نيز جبرانناپذير و پيدرپي شكستهاي
و انقلابي ارزشهاي از پاسداري در انقلابي و ملي هوشياري حفظ
.مييابد تازه اهميتي و معنا و ضرورت اسلامي ،
اخير ، روزهاي تحركات بدعتآفرينديگر و خطرناك بسيار جنبه
مقدسي پايگاه به بيحرمتيها و كشاكشها و رقابتها كشاندن
و معاويه چون فريباني ظاهر حتي كه است جمعه نماز چون
حرمت و قداست حفظ در دستكم نيز او عباسي و اموي فرزندان
وجود با و گذشته سال ظرف 20.نميكردند فروگذار آن ظاهري
اين ضعيف ، يا شديد داخلي اختلافات و تند فرازونشيبهاي همه
و بوده درامان بيحرمتيها دستبرد از (ص)محمدي ارزشمند سنت
قدرت ، از نمادي مثابه به همواره جهانيان ، انظار برابر در
شمار به مردمايران و نظام و اسلامي انقلاب وحدت و قداست
روشهايي به آنهم جناحي درگيريهاي و خشونت كشاندن است آمده
ابزار اين تضعيف راه در تلاش به جز نظرانه ، تنگ و حقير بس
جهانياننميانجامد و مردم با حكومت بنيادينگفتوگوي منبر و
قابل منافقان از تاكتيكي تنهابا شايد لحاظ ، اين از و
بمبگذاري ازطريق دهه 1360 سالهاي نيمه در كه مقايسهباشد
درگريزاندن بزرگ شهرهاي و تهران جمعه نمازهاي مراسم در
خميني توسط شده الهياحياء سنت ادامه از مردم
سنت وقداست حرمت شكستن كه آنجا از.ميكوشيدند(ره)كبير
از خطرناكتر و فراتر و بسبزرگتر پيامدهايي جمعه نماز
مساله اين به دارد ، پرداختن آن به كوشندگان برخي حجمانديشه
.است حرمتشكنان ، ضروري سادهانديشي و فرضنيكخواهي با ولو
جريانات و گروهها تلاشبرخي متاسفانه ، كه مينمايد چنين
و سمت از انتقامكشي براي عمل صحنه در خورده شكست سياسي
رقيبان افكندن خاك به و كشور كنوني اجتماعي تحولات سوي
راهدرست ، انتخاب در بيحاصلي و ابتذال فرط از خود ، سياسي
پيدا گرايش نفاق بهخط هدفدرست ، سرانجام و درست ابزار
تفرقهافكني خط كار ، ونتيجه عملي لحاظ به دستكم.است كرده
و حرمتمديران شكستن كشور ، مخلص نيروهاي و مردم ميان
به توهين و جسارت حتي و اجرايي سختكوش كارگزاران
در را عمري كه چونهاشمي كشور و انقلاب براي ذخايرارزشمندي
كشور ومعنوي مادي ناهنجاريهاي و طاغوت و بانفس مجاهده راه
عزيمت بار هر براي (ره)راحل امام چون شخصيتي و گذراندهاند
با يا است نفاق خط ميكردند ، نذر گوسفندي جبههها به ايشان
.دارد نزديكي هدفگيري و همسويي آن
كه است غريبي خواهي ولايت و چگونهولايتپذيري اين علاوه ، به
ضرورت بر مبني رهنمودرهبري - ساعت فقط 24 - فرداي در درست
مديران جسارتهااز و تهمتها امواج افراد ، وحرمت وحدت حفظ
هاشمي چون بزرگي شخصيتهاي بهسمت را كشور ارشد و مياني
رداي در دشمنان ميشو لباس در گرگها اگر ميدهد؟ تغييرجهت
و عملي كاركرد راه از جز باشند ، كرده رخنه صفوفما به دوست
دوست از را آنها ميتوان چگونه ومواضع ، حركات واقعي نتايج
به خائن از خادم تميز براي معياريمشخص و شناخت باز خودي و
داد؟ دست
رخنههاي و فتنهها و اززيانها برخاسته و مقدمات بنابراين
و انقلاب اصل به ملت پايههاياعتقادي در آن جبرانناپذير
محترم رئيس به اخير جريانحملات در بويژه كه است نظام
رئيس و رهبري معظم عاليمقام مشاور و مصلحت مجمعتشخيص
مخالف جناح اصولگراي و اصيل جريانات ملت ، محبوب جمهوري
تكليف و گرفته موضع بايد نيز - راست جناح به موسوم - دولت
و حريمها شكستن به و كنند روشن را هوادارانشان و خود
دست تريبون به بيمايه گروهي تهمتزنيهاي و دروغپراكنيها
هم بار يك اگر حتي زيرا ;نكنند سكوت و نشوند راضي يافته
ولايت و نظام مصلحت به براستي و باشيم صريح بخواهيم
- همه از بالاتر - و خاتمي حرمت هاشمي ، حرمت بينديشيم ،
اين پردهدري از ديروز كه آنها و است رهبري معظم مقام حرمت
و شهردار اين پردهدري به و كردند آغاز وزير معاون آن يا
نشان دادهاند ، قرار هدف را هاشمي اكنون و رساندند وزير آن
ضمني حمايت و راه تداوم صورت در و زود يا دير كه دادهاند
تا ديگر بزرگواراني پردهدري از سكوت ، با ايشان از
خوارج اوليه ارادت آيا.نميورزند ابايي نيز سطوح عاليترين
بود؟ اندك ،(ع)علي به
تمام در خود كه نيز اسلامي شوراي مجلس محترم رياست شخص
تصدي وسپس انقلاب تا سياسي مبارزه نزديك و دور سالهاي
و رنجها شاهد نزديك از قانونگذاري و اجرايي دشوار سمتهاي
اسلامي ايران سازندگي بزرگ سردار خستگيناپذير مجاهدتهاي
و بزرگان حرمتشكني خط راهاندازي به ضمنا و بوده
پرسشگر و تيز نگاه زير اكنون نيست ، راضي تفرقهافكني
و بيسابقه تهاجمات اين برابر در تا است انقلاب دوستداران
خط چرا ، و بيچون.بدهد نشان درخوري واكنش جسارتآميز
و دلسوز مدير دهها و نوري و كرباسچي به چنانكه كنوني ،
هاشمي به هرگز نيز اكنون نكرد ، رحم نظام ديگر زحمتكش
و حرمتها و شخصيتها موريانه همچون و كرد نخواهد بسنده
.نورديد خواهد در را ارزشها
در درست بيسابقه شكلي متجاسرانهبه و بيامان حملات اينكه
به هجوم در غلامحسينكرباسچي بازداشت بحران فردايحل
آنكه بر علاوه ظهوريافت ، بروزو رفسنجاني آيتاللههاشمي
و جناحي گروههاي برخي جهتگيري و نشاندهندهعلاقهمندي
اجتماعي ناآرامي و آشوب و بحران خط كردن دنبال به باندي
نااميدي از نمادي است ، رهبري هدايت و دخالت از پس ولو
كهنه ابزار و شعارها و اهداف به هاشمي جلب و جذب در آنان
اخير ، ماههاي ظرف.ميآيد شمار به نيز خويش ناكارآمد و
قالب در و مظلومانه ظاهري با تهران عصر روزنامههاي برخي
جهان اين كجاي در نيست معلوم كه مردمي سوي از پيامهايي
جديد دولت در كه ميدادند سر دلسوزانه شكوه ميكنند ، زيست
آمدن در آب از آمد ناكار اكنون ، .ميشود بيحرمتي هاشمي به
رقيبان مبتذل ، بس كهنگي فرط از تفرقهافكنانه تاكتيك اين
كه است واداشته كهنگي از گرفته بو كاههايي دادن باد به را
نشود ، آب اجرايي قدرت كسب به ديروز اميدواران براي اگر
داشت خواهد ناني ونمايندگان سخنگويان برخي براي دستكم
دادن باد به و اميركبير كشتن دوران آنكه از غافل
از او ، استخوانهاي سر بر كردن مويه سپس و دستاوردهايش
.است شده سپري پيش مدتها
|